گفتوگو با کامبیز درم بخش به بهانه دریافت جایزه « ملا نصرالدین»: کاریکاتور هنر اعتراضی است
شهرزاد همتی - هفته گذشته کامبیز درمبخش، کاریکاتوریست بهنام ایرانی توانست جایزه بزرگ پنج هزار دلاری سیوسومین نمایشگاه بینالمللی ملانصرالدین ترکیه را از آن خود کند. این نمایشگاه از سوی کاریکاتوریستهای ایران همواره با استقبال روبهرو میشود و هر دوره در میان برگزیدگان نام کاریکاتوریستهای ایرانی خودنمایی میکند. در این دوره نیز داتیس گلمکانی، مجید امینی، رضا مختار جوزانی و الناز باهنر موفق به کسب جوایز ویژه این دوره شدند.
آقای درم بخش کمی در مورد جوایز معتبر جهانی که هنرمندان ما بهطور مداوم توانایی کسب آنها را دارند توضیح میدهید؟ اینکه کسب این جوایز چقدر میتواند در تثبیت موقعیت و جایگاه یک هنرمند در جهان اثر بخش باشد؟
نمایشگاه بینالمللی ملانصرالدین یکی از نمایشگاههای بزرگ کاریکاتور در عرصه بینالمللی است که کاریکاتوریستهایی از تمام دنیا در این نمایشگاه شرکت میکنند. من زیاد اهل شرکت در مسابقه نیستم اما در سالهای اخیر به درخواست رییس نمایشگاه در این جریان مهم فرهنگی شرکت میکنم و تاکنون چندین بار جوایز بخش جنبی این جایزه را از آن خود کردهام و دو سال پیش نیز ریاست هیات داوران این جایزه را برعهده داشتم. این نمایشگاه از سوی سندیکای کاریکاتوریستهای ترکیه برگزار میشود و حتی موزه کاریکاتور ملانصرالدین نیز در شهر استامبول فعال است. همچنین در هر دوره کتاب آثار نمایشگاه نیز منتشر میشود. جایزه نمایشگاه ملانصرالدین از نظر مادی و معنوی دارای اهمیت است و مراسم اهدای جوایز نیز مهرماه در یکی از معتبرترین هتلهای استانبول برگزار میشود و ضمن اهدای جایزه بزرگ؛ هزینه سفر و اقامت در یکی از بهترین هتلهای استامبول به همراه برگزیده تعلق میگیرد اما بهطور کلی من معتقدم جایزه نمیتواند نماد یا سمبل کارهای بزرگ یک هنرمند باشد و با کسب جایزه نمیشود تشخیص داد که کار یک هنرمند چقدر خوب است. صرف گرفتن جایزه ملاک بر خوب بودن و درجه یک بودن بلکه برای مهر تایید زدن روی آثار یک هنرمند باید تمام کارهای او را در عمرش در نظر گرفت.
اهمیت کاریکاتور در ایران به عنوان یکی از شاخههای هنرنقاشی چیست؟
بهطور کلی پایگاه اصلی کاریکاتور در مطبوعات است ولی متاسفانه مطبوعات ایرانی آنطور که باید به این هنر اهمیت نمیدهند و این کاملا برخلاف کشورهای دیگر محسوب میشود در کشورهای دیگر صفحه اول که به معرفی مسایل روز پرداخته میشود و البته کاریکاتوریست و طراح به کمک بیان این مسایل میپردازد و مشکلات را مطرح میکند و به علت کوتاه و تصویری بودنش تاثیرگذار است اما متاسفانه در ایران اینطور که باید و شاید کاریکاتور مهم نیست. شاید برای همین باشد که کاریکاتوریستهای ما به مسابقات پناه میآورند و مطبوعات هم استقبال آنچنانی از کاریکاتور نمیکنند و طراحان ما که مستعد هم جوان و هم مستعد هستند چارهای جز شرکت در نمایشگاههای بینالمللی پیدا نمیکنند چراکه جای دیگری را برای ابراز وجود ندارند. نسل جدیدی که در حوزه کاریکاتور ایران به وجود آمده، نسل بااستعدادی است اما متاسفانه این افراد با کمبود توجه و حمایت روبهرو هستند. بسیاری از آنها جایی برای نمایش کارهای خود ندارند و اگر هم نمایشگاهی باشد، حمایتی پس از پایان آن برای ادامه کار ندارند و اکثر آنها پس از مدتی دلسرد میشوند و به سمت تصویرگری و انیمیشن میروند.
کاریکاتوریستهای ایرانی چه جایگاهی در خود ایران دارند؟
کاریکاتوریستها دو نوع هستند؛ یک عده فقط میخواهند جایزه ببرند تا به جایی برسند ولی کاریکاتوریستهای زحمت کشی هم داریم که با علاقه طرح میکشند و من فکر میکنم این دو گروه را باید از یکدیگر متمایز کرد . من راهی طولانی را پیمودهام و 55 سال است کارهایم در مطبوعات ایران چاپ میشود اما فکر میکنم خیلی از جوانان میخواهند زود به همه چیز برسند. اما چند نفری هستند که کار میکنند و زحمت میکشند و آنها برای ابراز خودشان جای کمی دارند و دلیلش این است که در ایران به کاریکاتور آنطور که باید نگاه نمیشود چون خیلی از اقشار و همچنین در فرهنگ عامه مردم کاریکاتور را طراحی توهینآمیز میدانند چون انگشت روی معایب میگذارند، متاسفانه هنوز تحمل پذیرش انتقاد وجود ندارد و این باعث ایجاد مشکل شده است و ما میبینیم برخی از کاریکاتورها باعث تعطیلی روزنامههای زیادی شده است. آنطور که در شان کاریکاتور و هنرمندان آن است با آن برخورد نمیشود در حالی که کاریکاتور و سینمای ایران، دو هنری هستند که بیشترین جایزهها را در مجامع بینالمللی دریافت میکنند. نقاشی و هنرهای دیگر بعد از کاریکاتور قرار دارند اما میبینیم که به اندازه آنها به کاریکاتور توجه نمیشود. اگر جوانان کاریکاتوریست این فرصت را داشته باشند که کارهای خود را به نمایش بگذارند، خواهیم دید که چقدر از کار آنها استقبال میشود.
آیا کارتون و کاریکاتور دو رشته همسان هستند؟
این ترجمه غلط است. کاریکاتور همانطور که از اسمش پیداست کشیدن چهره است اما کارتون معنا دارد و حرفی پشت آن است و این دو را باید از هم جدا کنیم. کاریکاتور و کارتون یک اصطلاح عموم است. کارتون در ایران مطرح هست و جنبه اجتماعی و سیاسی ندارد و طنز مطرح میکند. ولی کاریکاتور میتواند سیاسی هم باشد، کاریکاتور هنر اعتراضی است.
آیا کاریکاتور را میتوان به عنوان هنر زینتدهنده منازل هم برشمرد یا صرفا جزو هنرهای اداری محسوب میشود؟
این بستگی به سلیقه اشخاص دارد کسانی که انتخاب میکنند آدمهایی هستند که کار را دوست دارند. در واقع کاریکاتورها در دنیا به موزهها میروند یا کلکسیونرها یا سیاستمدارها آنها را میخرند و در دفتر کار خود میگذارند اما به عنوان نقاشی و هنر دکوراتیو جا نیفتاده. اگرهم صاحبخانهها آنها میخرند دلیلش نام هنرمندی است که امضایش روی اثر ثبت شده.
آیا کاریکاتور مانند نقاشی هنر گرانقیمتی است و اقتصاد آن جزو اقتصادهای گرانقیمت محسوب میشود؟
نه. اصلا گران نیست. خود من با اینکه 50 سال است جایزه میگیرم کارهای من از 500 هزار تومان شروع میشود و در نهایت به سه میلیون تومان میرسد. البته من این قیمت را میگذارم که مردم توانایی خریدش را داشته باشند. وقتی قیمت متعادل باشد در مجموع کار بیشتری میفروشم و سعی میکنم قیمتها آنقدر نباشد که نخرند. اما اگر کلکسیونر دنبالش باشد تا پنج میلیون میرسد و من هم فروختم.
آیا میتواند کسی از راه خلق کاریکاتور امرار معاش کند؟
نه... در مطبوعات پایینترین ارقام به کاریکاتوریستها داده میشود این مبلغ حتی از عکس ارزانتر است و تا جایی که میدانم در ایران قیمت کاریکاتور از پنج هزار تومان شروع میشود و به 50 هزار تومان میرسد. با توجه به اینکه روزنامههایی که کاریکاتور میکشند از یک کاریکاتوریست استفاده نمیکنند و این به هیچوجه برای کاریکاتوریست از نظر مالی نمیتواند پول داشته باشد.
منتها من که موفقترم سابقه اسمی و کاری و معروفیتی که دارم و جوایزی که بردم به آن اضافه میشود و این زمان است که قیمت آن را مشخص میکند. بنابراین رسیدن به این مرحله خیلی مشکل است حتی برای خودم.
نامزدهای بوکر ۲۰۱۳؛ متنوعترین فهرست یک جایزه ادبی
گروه فرهنگ- در میان اسامی موجود در فهرست اولیه نامزدهای جایزه بوکر ۲۰۱۳ نویسندگانی از بریتانیا، زیمبابوه، نیوزیلند، کانادا، استرالیا، مالزی و ایرلند دیده میشوند. رابرت مک فارلین، رییس هیات داوران جایزه بوکر گفته است که این فهرست، متنوعترین فهرست نامزدها در تاریخ جایزه بوکر است. فهرست نهایی نامزدها روز ۱۰ ماه سپتامبر (19 شهریورماه) اعلام میشود و برنده این جایزه ۵۰ هزار پوندی روز ۱۵ اکتبر امسال معرفی خواهد شد.
جیم کریس که ۶۷ سال دارد، مسنترین نویسنده و النور کاتن ۲۷ ساله جوانترین نویسنده در این فهرست هستند. کتاب ۸۳۲ صفحهای او که در سپتامبر امسال منتشر میشود یکی از بلندترین کتابها در این فهرست است. جیم کریس پیش از این برای رمان «قرنطینه» در سال ۱۹۹۷ میلادی و کالوم توبین نیز در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۴ میلادی دوبار نامزد جایزه شده بود. هفت نفر از این 13 نویسنده، زن هستند و سه نفر از آنها، بولاوایو، هریس و رایان، با نخستین کتابهای خود نامزد این جایزه شدهاند. در سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ میلادی چهار نویسنده با نخستین کتابهایشان به فهرست نامزدها راه یافته بودند. آخرین نویسندهای که با نخستین کتابش برنده جایزه بوکر شد، آراویند آدیگا بود با رمان «ببر سفید» در سال ۲۰۰۸.
جومپا لاهیری، دیگر نویسنده شناختهشده در این فهرست که پیش از این با مجموعه داستان
«مترجم دردها» برنده جایزه پولیتزر شده، با رمان «زمین پست» که روز ۲۶ ماه سپتامبر (چهارم مهرماه) منتشر خواهد شد، برای نخستینبار نامزد جایزه بوکر شده است. رابرت مک فارلین، رییس هیات داوران میگوید: «تنوعی بسیار جالب از نظر جغرافیایی، فرم، طول و موضوع دراین آثار وجود دارد.»
به گفته وی، این 13 رمان، گسترهای از سبک سنتی تا تجربی، از قصههای مربوط به قرن اول پس از میلاد مسیح تا دوران معاصر، از رمان یکصد صفحهای تا یکهزار صفحهای و از شانگهای تا منطقه هندون لندن را دربرمیگیرند. رمان یکهزار صفحهای در این فهرست تریلر جنایی «شکارها» نوشته ریچارد هاوس است که اینگونه توصیف شده است: «چهار کتاب مرتبط با هم که داستانهایش در سراسر دنیا رخ میدهد، از عراق تا ناپل و از ریمس تا نیویورک.» این کتاب علاوه بر شکل سنتی کاغذی به شکل کتاب الکترونیکی که حاوی ویدیو و فایلهای صوتی هم هست، منتشر خواهد شد. امسال چهلوپنجمین سال جایزه بوکر است. این جایزه در سال ۱۹۶۹ میلادی تاسیس شد. جایزه ادبی منبوکر که به اختصار بوکر خوانده میشود، مهمترین جایزه ادبی سالانه بریتانیاست که به بهترین رمان نوشتهشده به زبان انگلیسی به قلم نویسندگان جامعه کشورهای مشترکالمنافع و ایرلند تعلق میگیرد.
برنده این جایزه ۵۰ هزار دلاری روز ۱۵ ماه اکتبر
(23 مهرماه) در مراسمی در گیلدهال لندن معرفی خواهد شد.
بدرقه دوستان و همراهان مرد «شهرقصه»؛ پیکر محمود استاد محمد در خانه ابدی آرام گرفت
پیکر محمود استادمحمد، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) تشییع شد. در این مراسم که پنجم مردادماه برگزار شد، ابتدا هنرمندان پیکر استادمحمد را دور ساختمان تئاتر شهر مکان محبوب این هنرمند چرخاندند و سپس به مقابل تالار وحدت رفتند. احسان کرمی که اجرای برنامه را بر عهده داشت، در سخنانی گفت: ما یکی از شریفترین صاحبان قلم را به خاک خواهیم سپرد. همه ما با افسوسها و خاطراتی آمدیم و خوش به حال کسانی که به اینجا آمدند و نگذاشتند خاطراتشان به افسوس تبدیل شود.
خسرو حکیمرابط، نویسنده، مترجم و از دوستان محمود استادمحمد گفت: آنچه را میخواهم بگویم، مرثیهای در سوگ استاد محمد نیست. این مرثیه را دیگران خواهند گفت. من میخواهم شرح ماجرای تلخی را بیان کنم که بر اکبر رادی، بر محمود استادمحمد گذشت و بر من و بر ما خواهد گذشت. این هنرمند در ادامه یادداشتی را برای محمود استادمحمد خواند.
در ادامه این مراسم ناصر زرافشان حقوقدان و از دوستان محمود استادمحمد در سخنانی گفت: یک جنبه تراژیک مرگ وجود دارد و آن این است که وقتی کسی درمیگذرد، مایملک معنویاش را با خود خواهد برد. محمود استادمحمد ساعت به ساعت و روز به روز استادمحمد شد. استادمحمدهای بعدی صفر به دنیا میآیند و ساعت به ساعت و روزبهروز را باید بکشند تا استاد محمد شوند.
فریبرز رییس دانا، اقتصاددان نیز در سخنانی گفت: محمود استادمحمد میراث بزرگ تئاتر ایران درگذشته است. او افتخار لالهزار یعنی افتخار تئاتر جهان بود. استادمحمد اکنون در کنار برشت، چخوف و استانیسلاوسکی در بهشت است. اگر این روزگار و این فقر به او فرصت میداد، میتوانست از دیالیکتیک این سه نفر و این سه اندیشه سبک خاص و جدیدی را بیرون بیاورد. در ادامه این مراسم اسماعیل خلج، هنرمند پیشکسوت در سخنانی ضمن تسلیت درگذشت استادمحمد به خانواده و همه دوستداران او گفت: اصل موضوع این است که بتوانیم تحلیلی از کارهای استادمحمد ارایه دهیم، من اولین بار 45 سال پیش با محمود استادمحمد زمانی که در «شهر قصه» بازی میکرد آشنا شدم.
وی افزود: او بعدها کاری کرد که آن کار هنوز بر سر زبانهاست و تاثیر آن کار روی جوانانی که میخواستند، بنویسند دیده میشود. کاری نوشت به اسم «آسید کاظم». او بعدها نمایش «شب بیستویکم» را کار کرد. اینها واقعا کارهایی بودند که از دل برمیآمد. احساساتی که در این دو کار وجود داشت بر هر چیز دیگری مسلط بود، او بعدها کاری به نام «آخرین بازی» را در خارج از کشور با بازی زندهیاد خسرو شکیبایی بازی کرد.
خلج ادامه داد: بعد از آن از استادمحمد «دیوان تئاتر ال» را دیدم که شاید فکر میکردیم تحت تاثیر «شهر قصه» باشد اما واقعا فرق فاحشی با «شهر قصه» داشت، نمایشی از قصههای قدیمی ایران گرفته شده بود.
در ادامه این مراسم احسان کرمی که اجرا را بر عهده داشت، گفت: متاسفانه آنهایی که میتوانستند کاری بکنند و نکردند بدانند که جامعه تئاتری منتظر خیلی از اتفاقهاست. کجا هستند محمد رحمانیان و بهرام بیضایی، قبل از اینکه دیر شود این هنرمندان را به آغوش جامعه بازگردانید. در پایان این مراسم هنرمندان با حضور سیدمحمد دعایی بر پیکر محمود استادمحمد نماز خواندند.
از جمله هنرمندانی که در این مراسم حضور داشتند میتوان از آهو خردمند، نگار جواهریان، ابوالفضل پورعرب، هنگامه مفید، هومن مفید، بهمن مفید، اکبر زنجانپور، محمودرضا رحیمی، عبدالحی شماسی، پرویز پورحسینی، قطبالدین صادقی، محمد چرمشیر، حمیدرضا نعیمی، محمد یعقوبی، آیدا کیخایی، شکر خدا گودرزی، داود فتحعلی بیگی، ناصر حسینیمهر، بهزاد فراهانی، بهروز بقایی، علیرضا نادری، مسعود جعفری جوزانی، مسعود فروتن، اصغر همت و... نام برد.
قادر آشنا، مدیر اداره کل هنرهای نمایشی، محمدرضا الوند رییس شورای نظارت و ارزشیابی، رحمت امینی مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، اتابک نادری مدیر تئاتر شهر، سید صادق موسوی مدیر سابق تئاتر شهر و سعید اسدی مدیر تالار مولوی هم در این مراسم حضور داشت.
پیش از مراسم رسمی، جمعی از دوستان نزدیک محمود استادمحمد در محوطه باز مجموعه «تئاتر شهر» صبح پنجم مردادماه گردهم آمدند و پیکر این هنرمند را دور تا دور تئاتر شهر، مکان محبوب او، گرداندند. پیکر محمود استادمحمد در کنار جمعی از همکارانش در قطعه هنرمندان بهشتزهرا(س) و در ردیفی کنار جلیل شهناز، سعدی افشار و فریدون حافظی به خاک سپرده شد. حسن شهرستانی از دوستان قدیمی استادمحمد در این مراسم غزلی را به یاد محمود استادمحمد خواند که آن غزل در نمایشنامه «آسیدکاظم» آمده است.
انتشار شعرهای غلامرضا بروسان منتظر شعرهای الهام اسلامی
ایسنا- مجموعه شعر غلامرضا بروسان مجوز نشر گرفته اما شعرهای الهام اسلامی همچنان در انتظار دریافت مجوز نشر است. خدادادی، مسوول روابط عمومی انتشارات مروارید درباره انتشار مجموعه شعر بهجامانده از غلامرضا بروسان، شاعر فقید گفت: این مجموعه شعر که «در آبها دری باز شد» نام دارد، مجموعهای از آخرین شعرهای غلامرضا بروسان است که در دو بخش با نامهای «پرستویی در سکوت فرورفته تا کمر» و «گلهایی به شدت بیاسم» تدوین شده و مجوز انتشار گرفته است. وی ادامه داد: مجموعه شعر الهام اسلامی نیز «تو درخت لیمو، من درخت سپیدهدم» نام دارد که آخرین شعرهای این شاعر را دربر میگیرد و برای دریافت مجوز ارایه شده اما هنوز مجوز نگرفته و قرار است بعد از دریافت مجوز این کتاب، مجموعه شعر او و بروسان با هم در نشر مروارید منتشر شود. این دو شاعر همراه با دخترشان لیلا 14 آذرماه سال 1390 بر اثر تصادف درگذشتند.
برنده نوبل ادبیات امتیاز کتابش را برای ساخت فیلم میفروشد
مویان، نویسنده چینی برنده جایزه ادبی نوبل امتیاز کتابش را برای ساخت فیلم و مجموعه تلویزیونی میفروشد. یک تهیهکننده چینی حق ساخت فیلمی با اقتباس از رمان کوتاه «نقشه گنج» مویان را خرید. این فیلم اولین فیلم این نویسنده خواهد بود که پس از دریافت جایزه ادبی نوبل در سال 2012 راهی پرده بزرگ سینما میشود. در 10 سال اخیر این اولین باری خواهد بود که مویان امتیاز ساخت فیلمی با اقتباس از یک اثر ادبی خود را میفروشد. یو رن، تهیهکننده چینی که این امتیاز را خریده است، گفت که قصد دارد برای ساخت این فیلم حداقل یکصد میلیون یوآن (معادل 3/16 میلیون دلار) سرمایهگذاری کند.
چاپ نامههای «رولد دال» در یکصدمین سالگرد تولدش
ایسنا- مجموعه نامههای رولد دال، نویسنده سرشناس انگلیسی در سال 2016 و همزمان با یکصدمین سالروز تولدش در قالب کتاب چاپ میشود. نامههایی که «رولد دال» از دوران کودکی تا فعالیتش به عنوان یک جاسوس آمریکایی به نگارش درآورد، به مناسبت گذشت یکصد سال از سالروز تولدش در یک کتاب به چاپ میرسد. در میان نوشتههای این شاعر، رماننویس و فیلمنامهنویس انگلیسی نامههایی که او از مدرسه شبانهروزی به مادر و خواهرانش مینوشته نیز به چشم میخورد. تعدادی از نامهها مربوط به زمانی میشود که «دال» برای کار به شرق آفریقا سفر کرد. در آن زمان وی هنوز به استعداد نویسندگی خود پی نبرده بود و داستانهایی را درباره شگفتیهای قاره آفریقا به نگارش درمیآورد.
«هنک» دوباره به روی صحنه میآید
هنرآنلاین- هوتن شکیبا با ایفای نقش در «مترسگ» با کاراکتر «هنک» دوباره روی صحنه میآید. هوتن شکیبا گفت: نمایش «مترسگ» به کارگردانی حسن معجونی از 19 مردادماه در سالن کانون پرورش فکری کودک و نوجوان مجدد به روی صحنه میرود. شکیبا ادامه داد: این نمایش برگرفته از مجموعه قصههای «هنگ سگ گاوچران» است و من ایفاگر نقش «هنگ» هستم که احساس میکند در مزرعه کلانتر است و به همه چیز آگاهی دارد اما در حقیقت بسیار دست و پا چلفتی است.
مستندسازان میتوانند وثیقه خود را از قوه قضاییه آزاد کنند
ایلنا- بهزاد ابتهاج، وکیل وزارت ارشاد گفت: «مستندسازان تبرئه شده از پرونده همکاری با شبکههای خارجی میتوانند با مراجعه به قوه قضاییه وثیقه مالی یا کفالتی را که برای آزادی خود گذاشته بودند، آزاد کنند.» چندی پیش اعلام شد که گروهی از مستندسازان که به همکاری با شبکههای خارجی متهم شده بودند از این اتهام تبرئه شدهاند. حال بهزاد ابتهاج میگوید مستندسازانی که برای آزادی خود نزد قوه قضاییه وثیقه گذاشتهاند میتوانند آن را بازپس بگیرند. بهزاد ابتهاج با اعلام این مطلب افزود: تمام مستندسازانی که پیش از این پرونده آنها در قوه قضاییه به اتهام همکاری با شبکههای خارجی مطرح بوده است و از این اتهام مبرا شدهاند و احکام آنها صادر شده، میتوانند وثیقه خود را بازپس بگیرند. وی ادامه داد: مستندسازان میتوانند با مراجعه به قوه قضاییه وثیقه مالی یا کفالتی را که برای آزادی خود گذاشته بودند، آزاد کنند. ابتهاج همچنین درباره اعاده حیثیت مستندسازان در این پرونده گفت: به دلیل آنکه مرجع رسیدگی و شکایتکننده به این پرونده قوه قضاییه است و شاکی فرد خصوصی نیست، مستندسازان نمیتوانند بحث اعاده حیثیت را در این پرونده مطرح کنند.
داود آزاد در فستیوال لندن خواند
ایسنا- داود آزاد چهارم تیرماه در فستیوال موسیقی «art in action» به روی صحنه رفت. این هنرمند که در زمینه موسیقی عرفانی فعالیت میکند، جدیدترین قطعاتش را در لندن اجرا کرد. بنابر این گزارش «art in action» فستیوالی در زمینه موسیقی و هنرهای تجسمی است و داود آزاد به همراه یک نوازنده کوبهای در این کنسرت قطعاتی از موسیقی ایرانی را برای مخاطبان خواند. این در حالی است که این هنرمند خردادماه امسال کنسرت «مشق نام لیلی» را در بوتان اجرا کرده بود.
اطلاعیه جدید هیاتمدیره خانه سینما
گروه فرهنگ- هیاتمدیره خانه سینما با صدور بیانیهای اعلام کرد که به منظور اجرای مفاد تفاهمنامه 13 تیرماه در دفتر ریاست محترم جمهوری بر تشکیل مجمع عمومی فوقالعاده ششم مردادماه اصرار دارند. در این بیانیه آمده است: «هیاتمدیره خانه سینما و روسای اصناف سینمای ایران به منظور اجرای مفاد تفاهمنامه سیزدهم تیر ماه در دفتر ریاست محترم جمهوری بر تشکیل مجمع عمومی فوقالعاده ششم مردادماه اصرار دارند و در این راستا عمل به همه تعهدات این تفاهمنامه را ضروری میدانند. بدیهی است براساس مقررات و تشریفات قانونی در صورت تغییر مکان مجمع عمومی، هیاتمدیره موظف به اعلام فراخوان جدید با فاصله حداقل 15 روز است. در شرایط حاضر تنها مسوولان ذیربط هستند که با عمل به توصیههای ریاست محترم جمهوری میتوانند با فراهم آوردن امکان برگزاری مجمع عمومی فوقالعاده در محل اعلام شده در فراخوان (تالار سیفالهد داد ساختمان شماره یک خانه سینما) از این تاخیر ناگزیر پیشگیری کنند. ناگفته پیداست در این صورت مشکلی که دو سال است توان سینمای ایران را تحلیل برده و سینماگران ایرانی را آزرده و فرسوده است پایان خواهد یافت.»