Quantcast
Channel: صفحه ۸ - روزنامه جهان صنعت
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

8

$
0
0

درست طبق نقشه پیش رفتیم

توی ماشین نشسته بودیم و به طرف بانک حرکت می‌کردیم. ماشین ِ خیلی راحت و نرمی بود. اصلا بهش نمی‌آمد که 25سال کار کرده باشد. البته من عاشق رنگش بودم؛ قهوه‌ای روشن با اکلیل‌هایی که برق می‌زدند. نوید انتخابش کرده بود و با هزار بدبختی و قرض و کلی چانه زدن با صاحب دندان گردش موفق شد آن را بخرد. درباره خرید ماشین نه من حرفی زدم و نه بابک. فقط همان موقع که ماشین را خریدیم و داشتیم با آن به طرف اتاق‌مان می‌رفتیم به نوید گفتم: «چه حالی می‌ده یه سیستم مشتی بندازیم روی این و...» که هنوز حرفم تمام نشده، نوید چپ‌چپ نگاهم کرد و گفت: «مثل اینکه یادت رفته قراره چی‌کار کنیم؟»
ما سه نفر از وقتی که یادم است، بچه‌محل بودیم البته دقیقا نمی‌دانم کدام محله، چون ما توی محله خاصی نبودیم، صبح تا شب توی خیابان‌ها ول می‌گشتیم. خرج‌مان از هم جدا بود و برای خورد و خوراکمان کارهای زیادی کردیم؛ از ظرفشویی توی رستوران تا ماشین‌شویی کنار خیابان و خلاصه هر کاری که فکرش را بکنید ولی چون بچه بودیم، پول درست و حسابی به ما نمی‌دادند. تا 16سالگی کارمان اینطوری پیش می‌رفت، ولی بعد اوضاع عوض شد. آن موقع سه نفری توی یک کارواش شروع به کار کردیم. از پولی که درمی‌آوردیم، راضی بودیم اما بعد از دو سال کار در آنجا، یک روز وقتی صاحب کارواش سوئیچ آن ماشین شاسی بلند را به نوید داد که جابه‌جایش کند، از آنجا اخراج شدیم. تازه مجبور شدیم همه پس‌اندازمان را هم دو دستی به صاحب آن ماشین شاسی بلند تقدیم کنیم. رییس کارواش اول نوید را بیرون کرد ولی یک ساعت بعد آمد توی محوطه و گفت: «شماها هم مثل اون رفیق‌تون احمقید، فردا هم شما کار دستم می‌دید. گم شین بیرون.»
 مثل سگ ما را انداخت بیرون. انگار نه انگار که دو سال برایش کار کرده بودیم.
یک‌سال از آن ماجرا می‌گذرد و در این مدت ما سراغ کارهای دیگری رفتیم که خطرش بالا بود ولی راحت‌تر از قبل پول درمی‌آوردیم. هرکسی سرش به کار خودش بود. بابک، دزدی را از میوه‌فروشی شروع کرد؛ اول گوجه سبز، بعد نارنگی، بعد پرتقال و این اواخر که حرفه‌ای شده بود، آناناس و نارگیل. من کارهای زیادی کردم ولی مهم‌ترینش فروش DVD فیلم‌های خارجی بود. ما نه کامپیوتر داشتیم و نه فیلم؛ من CD خام از مغازه می‌خریدم و اسم فیلم‌های معروف را با ماژیک روی‌شان می‌نوشتم طوری که معلوم هم نشود DVD نیستند. همین. بعد سر چهارراه‌ها همه را می‌فروختم. فقط مجبور بودم مدام جایم را عوض کنم که شناخته نشوم. تا اینکه دو هفته پیش یک نفر زیر پایم ترمز کرد، حسابی کتکم زد و تمام سی‌دی‌ها را هم ازم گرفت. درباره کار نوید تنها چیزی که می‌دانم این است که سر و کارش با ماشین بود.
ماشین خیلی نرم حرکت می‌کرد. هوا تقریبا خنک بود ولی من توی ماشین حسابی گرمم شده بود و مدام عرق می‌کردم. نوید فهمید؛ همان‌طور که داشت رانندگی می‌کرد، گفت: «احمق، ما دو هفته روی نقشه کار کردیم، نترس. همه‌چی روبراهه پسر.» بابک وضعش از من بهتر بود، فقط هر دو دقیقه یک بار می‌پرسید: «چرا نمی‌رسیم؟ بانک که همین نزدیکیا بود.» ولی نوید خیلی حواسش جمع بود، با حرف‌هایش سعی می‌کرد ما را آرام کند. گفت: «بچه‌ها خیالتون راحت. ما که حرص نمی‌زنیم، فقط یکصد میلیون می‌خوایم. چشم به هم بزنید، کارمون تمومه.» قرارمان این بود که من توی ماشین، پشت فرمان گوش به زنگ باشم تا بابک و نوید طبق نقشه در عرض 10 دقیقه کارشان را تمام کنند و برگردند و فرار کنیم.
ماشین را روبه‌روی بانک نگه داشتیم. من جای خودم را با نوید عوض کردم. سه نفری بعد از یک نفس عمیق، نقاب‌ها را کشیدیم روی صورتمان. بابک و نوید هماهنگی‌های آخر را داشتند انجام می‌دادند تا کوچک‌ترین مشکلی پیش نیاید. من هم دو دستی فرمان ماشین را گرفته بودم. بابک گفت: «گمونم دیگه وقتشه... نوید آماده‌ای؟» نوید اطراف بانک را خوب نگاه کرد، وقتی مطمئن شد، بلند گفت: «بزن بریم...». خیلی سریع دو نفری دویدند آن طرف پیاده‌رو و وارد بانک شدند.
من داشتم عقربه‌های ساعتم را نگاه می‌کردم که تند تند جلو می‌رفتند. چند دقیقه بعد نوید و بابک با یک کیسه پر از پول برگشتند و من سریع راه افتادم؛ دنده یک و 2 و 3 را سریع عوض کردم و با تمام قدرتم پدال گاز را فشار دادم. از خوشحالی داشتیم بال درمی‌آوردیم. افتاده بودیم توی بزرگراه و با آخرین سرعت داشتیم حسابی دور می‌شدیم. بابک قش‌قش می‌خندید، نوید بالا و پایین می‌پرید و من فقط جیغ می‌زدم. همان موقع‌ها بود که کنترل نامحسوس با آن ماشین مدل بالایش پییچید جلوی ما و مجبور شدیم ماشین را نگه داریم. نفس‌هایمان توی سینه حبس شده بود. یاد سفارش‌های نوید افتادم و سعی کردم خونسرد باشم. مامور راهنمایی و رانندگی روبه‌روی شیشه سمت راننده خم شد، نگاهی به من و نوید و بابک انداخت و گفت: «چرا نقاب روی صورت‌تونه؟!»

 

«جودیت» اثر برتولت برشت بر پرده سینما
در جستجوی تماشاگر بیدار

 «اگر هوشیار نباشیم، می‌توانند از امروز تا فردا از ما جلادی بسازند.»
برتولت برشت
برشت که ژان پل سارتر او را بزرگ‌ترین نمایشنامه نویس معاصر خوانده بر تئاتر اروپا تاثیر عمیقی نهاده است و در نوآوری در شیوه فاصله‌گذاری راه‌های تازه‌ای بر بازیگر و تماشاگر گشوده است.
برشت می‌گوید: برای اینکه حقیقت را دریابید به افسانه پرداخته‌ایم. وی معتقد است که تماشاگر باید در قبال وقایع نمایش و حتی نحوه نمایش توانایی اندیشیدن داشته باشد، هدف تئاتر حماسی برشت و فن فاصله‌گذاری همین است. بین هنرپیشه و نقشی که برعهده دارد فاصله‌ای هست و این فاصله از درآمیختن و یکی شدن آنها جلوگیری می‌کند. برشت می‌کوشد سبکی در تئاتر به‌وجود آورد که تماشاگر را همیشه جوینده و بیدار نگه دارد. او می‌گوید: من وقایع را برهنه طرح می‌کنم تا تماشاگر خود امکان اندیشیدن داشته باشد.
هفته گذشته شاهد نمایش فیلمی بودم به‌نام جودیت که از یکی از آثار برشت اقتباس شده بود از مجموعه (ترس و نکبت رایش سوم) این فیلم تجربی برداشتی آزاد از نمایشنامه برشت بود که در سال‌های 35- 1934 نوشته شده است.
فیلم با روشی ساده به بیان این فاجعه می‌رسد که جودیت در جامعه با ترس و هراس از فردای خود در برابر بحران‌هایی قرار می‌گیرد، او نه تنها در بیرون و در جامعه با بحران‌هایی روبه‌رو است بلکه در درون زندگی‌اش نیز با آن برخورد دارد.کارگردان با تقسیم فیلم به بخش‌های مختلف که از موزیک- اسلاید وکارتون استفاده شده تا اندازه‌ای خواسته است به روش فاصله گذاری برشت نزدیک شود.دکتر اسدی کارگردان فیلم معتقد است در تئاتر علمی- روایتی برشت هدف توضیح یک بحران نیست بلکه هدف این است که تماشاگر با آگاهی کامل از اتفاق به پاسخ‌های منطقی برای چراها به راه‌حل‌های مناسب جهت پیشگیری و درمان آن بحران‌ها دست پیدا کند و یکی از راه‌های رسیدن به این هدف استفاده از روش‌های فاصله‌گذاری است.فیلم باشرایط سخت و امکانات کم ساخته شده و کارگردان که توانایی بیشتری در خلق آثار تئاتری دارد به علت فقدان سرمایه‌گذار که در همه جا گریبانگیر هنر و ادبیات است نتواسته به نحو اثر گذارتری هراس و دلهره زنی در جامعه دشمن خو را به نمایش بگذارد و بامحدودیت و نوعی ایثار کوشیده پیام جهانی برشت را در این فیلم کوتاه بیان کند.این فیلم سال گذشته در سمپوزیوم بین‌المللی برتولت برشت در برزیل به نمایش درآمد و اینک در فضای محدودتری برابر ماست با بهره‌گیری از تصاویر خشونت‌بار و بی‌رحمانه‌ای که انسان امروز را تهدید می‌کند.
کارگردان که دارای سوابق علمی درخشانی در زمینه ژنتیک مولکولی است در طول 45 سال فعالیت‌های تئاتری نمایشنامه‌های متعددی از برشت را در ایران و آمریکا بر صحنه آورده است.پژوهش و اشتیاق او در زمینه تئاتر برشت به‌خصوص «فرم اپیک» آن موجب شده که آثار نمایشنامه‌نویسان دیگری نظیر بیضایی، ساعدی، یلفانی، ایبسن، چخوف و گوگول را به همان سبک اپیک تئاترهای برشت بر صحنه ببرد.
علاقه به این نوع تئاتر موجب شد که از سال 1384 یک گروه تئاتری را با همین نام در شیکاگو به یاری دانشجویان مشتاق تاسیس کند.
دکتر فرخ اسدی در سال 2009 چهار صندوق بهرام بیضایی را با بازیگران گروه «اپیک پلییرز» (Epic Players )
بر صحنه آورد. پرداختن به فرهنگ ایران و ابعاد جهانی آن در برابر اندیشه غربی هدف اوست.
او علاوه بر کار تئاتر کارهای برجسته‌ای در زمینه پژوهش و تحقیق پیرامون بیماری‌های سرطان و ایدز دارد و در سال 1999 فیلم مستندی در مورد ایدز ساخته که در فستیوال فیلم‌های مستند شیکاگو به نمایش درآمد.
انتخاب آثار برشت برای او نیز به سبب نظرات برشت در مورد تئاتر است زیرا برشت می‌گفت تئاتر یک صحنه آزمایش است و تئاتر علمی تئاتری است که مردم را سرگرم کند و به تماشاگر آگاهی بدهد.
برشت برای تماشاگر احترام زیادی قائل بود و تماشاگر را داناتر از آن می‌دانست که به او بگوید چه بکند و چه نباید بکند. به نظر برشت تماشاگر باید وقتی از تئاتر بیرون می‌آید تغییر یافته باشد. نباید گذاشت که تماشاگر در گرداب انتظار و غافلگیری، دلهره و ترحم غرق شود.
تماشاگر باید در قبال وقایع نمایش و حتی نحوه نمایش توانایی اندیشیدن داشته باشد.

 

تشییع پیکر محمد زهرایی با پیشنهاد پایه‌گذاری جایزه‌ای به‌نام او:  می‌توان از مکتبی به نام مکتب زهرایی سخن گفت
گروه فرهنگ- روز گذشته پیکر محمد زهرایی، مدیر نشر کارنامه از خانه هنرمندان به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) تشییع شد.
علی جنتی در پیامی به این مراسم، درگذشت زهرایی را تسلیت گفته و با اشاره به این موضوع که خود دوست داشته در این مراسم حضور داشته باشد و به دلیل برگزاری جلسه هیات دولت این امکان را پیدا نکرده است‌، اهتمام 50 ساله این ناشر به نشر آثار ادبی و هنری را در ذهن فرهنگ‌دوستان ثبت و ضبط‌شده دانسته بود.
در ادامه پیام حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی خوانده شد که در آن آمده بود: جناب آقای زهرایی که خدایش رحمت کند،‌ یکی از چهره‌های ارزنده فرهنگ، ادب و نشر کشور رخ در نقاب خاک کشید. از خداوند قادر متعال برای این عزیز‌، غفران و رحمت الهی آرزو می‌کنم. داغ او بر دل اهالی فرهنگ و نشر سوزان‌تر است.
در این مراسم همچنین محمود آموزگار، دبیر اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران پیام این اتحادیه را خواند که در آن آمده بود: «محمد زهرایی خدمت‌گزار دیرینه صنعت نشر درگذشت. نزدیک به 50 دهه تلاش او در عرصه نشر از او ناشری توانمند با دنیایی تجربه و دانش ساخته بود که با مرگ پرمعنا در سن 65 سالگی پشت میز کار خود از دنیا رفت. او با آثار گزیده‌ای که منتشر می‌کرد، بر سطح کیفی کتاب افزود و میزان توقع مخاطب را بالا برد. این شکل اثرگذاری او برای همیشه ثبت خواهد شد و در حافظه‌ها خواهد ماند.
در مراسم تشییع پیکر محمد زهرایی، احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران نیز با ابراز تسلیت عنوان کرد: فوت محمد زهرایی برای همه ما خیلی غیرمنتظره بود. زهرایی آدم بزرگی بود و در طول زندگانی خودش خیلی بزرگی‌ها را نشان داد و خیلی از بزرگان را به عرصه آورد. هنرش پر کردن شکاف‌ها بود و پیوند نسل‌ها و رشته‌ها. او کتاب را به عنوان پایه فرهنگ انتخاب کرد که انتخاب بسیار درستی بود. برای اجرای کارش صنعت را به خدمت گرفت. با حوزه صنعت چاپ و همه جزییاتش آشنا بود و از این امکان استفاده می‌کرد. او هنر را در گسترده‌ترین صورت خودش به حوزه کتاب آورد.
مسجدجامعی ادامه داد: یک بخش جدانشدنی از همه آثاری که زهرایی تولید می‌کرد‌، وجه هنری‌اش بود؛ از انتخاب رنگ‌، کاغذ،‌ طرح‌،‌ تا همه چیز. او یک بار کاغذی را آورده بود که می‌گفت آن را از روستاهای هند گرفته که منشای این کاغذ ساقه برنج است. او حتی می‌خواست تلاش کند کتاب را با پوست آهو چاپ کند. سنت قدیم و جهان امروز را می‌شناخت و سنت کهن را با روح جهان امروز می‌آمیخت.
وزیر ارشاد دولت خاتمی همچنین عنوان کرد: زهرایی می‌گفت که با «حافظ به سعی سایه» آغاز کرده است و می‌گفت این حافظ آن‌قدر برکت داشت که به همه زندگی من برکت بخشید. او هرگز از سختی‌ها نمی‌گفت. همیشه دنبال یک راه حل بود. ذهن خلاقی داشت و این نسل‌ها را به هم وصل می‌کرد.
مسجدجامعی زهرایی را شخصیتی منحصر به فرد خواند و گفت: کتاب‌فروشی او نه تنها یک پاتوق بود بلکه شخصیت منحصر‌به‌فرد او به‌گونه‌ای بود که همه می‌توانستند دور او جمع شوند. او یک ناشر معیار‌، یک شخصیت معیار و یک فرهنگی معیار بود و می‌توان از مکتبی به نام «مکتب زهرایی» سخن گفت. او هیچ‌گاه از حوزه کتاب فاصله نگرفت و نشر را در همان شکل خصوصی‌اش ادامه داد و عمری را به پای آن گذاشت. امیدوارم فرزندان او هم که این راه را انتخاب کرده‌اند، دنباله‌رو او باشند.
وی همچنین گفت: من پیشنهادی را مطرح کردم و امیدوارم این پیشنهاد تا چهلم زهرایی اجرا شود. ما جوایزی داریم که به نام شخصیت‌های هنری و ادبی پایه‌گذاری می‌شود. زهرایی هم شخصیتی مدنی است و ما می‌توانیم او را با جایزه‌ای به همین نام ماندگار کنیم. ما می‌توانیم دوسالانه‌ای به نام او طراحی کرده و کسانی را که به این مسیر می‌روند، شناسایی و تقدیر کنیم.
در مراسم تشییع پیکر محمد زهرایی افرادی همچون کامران فانی‌، محمدرضا شفیعی کدکنی،‌ عبدالحسین مختاباد‌، علی‌اصغر محمد‌خانی‌،‌ ضیاء موحد‌، نجف دریابندری‌، قطب‌الدین صادقی‌، بهمن فرمان‌آرا‌، احمد مسجدجامعی‌، محمود‌ آموزگار‌،‌هادی خانیکی‌، هرمز همایون‌پور‌، علی موسوی گرمارود‌ی، کامبیز درمبخش‌، منوچهر حسن‌زاده، محمدجواد مظفر، اکبر ایرانی‌، سهیل محمودی‌، سیدمحمدعلی ابطحی،‌ نادر قدیانی‌، رضا امیرخانی، یوسف علیخانی و... حضور داشتند.
بعد از خواندن نماز بر پیکر محمد زهرایی، پیکر او برای خاکسپاری در قطعه هنرمندان راهی بهشت زهرا (س) شد.

 

«جرم» در موزه هنرهای معاصر تهران
گروه فرهنگ- فیلم جرم آخرین فیلم از فیلم‌های مسعود کیمیایی در برنامه پنج دهه با این کارگردان  بزرگ، دیروز با همکاری موسسه فیلمسازی موج نو پگاه به نمایش در ‌آمد همچنین بعد از نمایش فیلم جلسه نقد و بررسی آن با حضور خسرو نقیبی برگزار شد.
فیلم جرم محصول سال 1389 به مدت 118 دقیقه با بازیگری پولاد کیمیایی، حامد بهداد، جمشید مشایخی، نیکی کریمی، بهاره رهنما، شبنم درویش، داریوش ارجمند، مسعود رایگان، جلال پیشواییان و... به نمایش در‌آمد. این فیلم روایتگر سال‌های 55تا 57 در تهران است و زندگی مردی را به تصویر می‌کشد که نمی‌خواهد از اصول و عقیده‌ای که دارد برگردد و... .
این آخرین برنامه اکران و نقددر «پنج دهه با مسعود کیمیایی» بود. در این سلسله نشست‌ها فیلم‌های قیصر،گوزن‌ها و اعتراض از این کارگردان نامی در سینما تک موزه هنرهای معاصر به نمایش درآمد.

نمایش «تاج محل» در جشنواره مونترال
مهر- فیلم سینمایی «تاج محل» از محصولات حوزه هنری سه روز در چارچوب برگزاری جشنواره بین‌المللی مونترال کانادا اکران می‌شود.
دانش اقباشاوی، کارگردان این فیلم سینمایی درباره حضور تاج محل در این دوره از جشنواره گفت: من «تاج محل» را برای حضور در جشنواره‌ها نساخته‌ام. ما تنها سعی کردیم چهره حقیقی، رحمانی و نگاه انسان دوستانه و صلح‌طلب و مبتنی بر انسانیت فرهنگ ایرانی و انقلاب اسلامی را به نمایش بگذاریم. فکر می‌کنم به همین دلیل هم فیلم برای حضور در این جشنواره پذیرفته شده است.
وی ادامه داد: این فیلم در بخش مسابقه فیلم‌های اول جشنواره به نمایش در می‌آید، این در حالی است که بعضی دوستان معتقدند این بخش حتی از بخش مسابقه سینمای جهان هم مهم‌تر است. به هر حال بخش فیلم‌های اول در هر جشنواره جذابیت‌های ویژه‌ای دارد.فیلم سینمایی «تاج محل» در بخش رقابتی فیلم‌های اول سی‌وهفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مونترال به نمایش گذاشته می‌شود. این جشنواره در شهر مونترال کانادا برگزار خواهد شد.

جذابیت دوبله همزمان فیلم‌های جشنواره کودک
گروه فرهنگ- بیست‌ و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان 15 تا 19 مهرماه با حضور هنرمندان داخلی و خارجی در اصفهان برگزار خواهد شد. از ویژگی‌های این جشنواره از آغازین سال‌های برگزاری‌اش دوبله همزمان فیلم‌های بخش خارجی است.
بهروز علی محمدی، دوبلور آثار سینمایی و تلویزیونی پیرامون مزایای دوبله همزمان در جشنواره کودک گفت: بسیاری از مخاطبان کودک نسبت به نحوه دوبله کارها کنجکاو هستند و این جشنواره فرصتی است که آنها را از نزدیک با این حرفه آشنا می‌سازد و بر کسی پوشیده نیست که دوبله همزمان باعث جذب بیشتر مخاطب کودک می‌شود.وی ادامه داد: نکته مهمی که در این باره وجود دارد و نمی‌توان آن را نادیده گرفت، کیفیت پخش آثاری است که قرار است در جشنواره‌ فیلم‌های کودکان و نوجوانان به نمایش درآید چراکه مخاطب بیش از هر چیزی احتیاج به تماشای یک فیلم جذاب دارد و صرفا نمی‌توان با تکیه بر دوبله، مخاطبان را به سالن سینما کشاند به همین خاطر مسوولان در انتخاب فیلم‌ها باید دقت زیادی را به عمل آورند.وی اضافه کرد: ما برای جذاب کردن این آثار گاهی مجبور می‌شویم خودمان تغییراتی را در دیالوگ‌ها ایجاد کنیم تا کمی برای بچه‌ها خنده‌دار شود.
این دوبلور سینما و تلویزیون افزود: دوبله همزمان احتیاج به انرژی مضاعف دارد چراکه گوینده باید تمام تلاشش را به کار بگیرد تا به بهترین شکل از پس نقش‌های که برای گویندگی به او واگذار می‌شود، برآید.

«عقاید یک آکتور سینما» آمد
ایسنا- مجموعه ویدیویی «عقاید یک آکتور سینما» به کارگردانی منیژه حکمت‏ از چهارشنبه 30 مرداد‌ماه در شبکه نمایش خانگی توزیع شد و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. این مجموعه شامل گفت‌وگوهای بازیگران مطرح سینما، تلویزیون و تئاتر درباره زندگی خصوصی و کارهای هنری آنان با یکدیگر است.
گفت‌وگوهای این مجموعه در فضایی متفاوت انجام شده و مخاطبان با مشاهده این مجموعه پاسخ بسیاری از سوالات خود درباره شرایط زندگی و عقاید هنرمندان را پیدا می‌کنند.
بازیگران و هنرمندانی که در این مجموعه با آنان گفت‌وگو شده عبارتند از: رضا عطاران، سیامک انصاری، ‌هانیه توسلی، امیر جعفری، علیرضا خمسه، ریما رامین‌فر، رضا یزدانی، ساره بیات، گروه پالت، بابک حمیدیان، فرهاد آییش، بهناز جعفری، مرتضی احمدی، رضا کیانیان، امید روحانی، سروش صحت، لیلی رشیدی، برزو ارجمند، محسن تنابنده، پانته‌آ بهرام، بهاره رهنما، بهنام تشکر، شقایق دهقان، محمدرضا هدایتی، الیکا عبدالرزاقی، آتیلا پسیانی، ستاره پسیانی، ویشکا آسایش و سحر دولتشاهی.
مجری طرح «عقاید یک آکتور سینما»، پگاه آهنگرانی و مدیر فیلمبرداری آن بهمن کیارستمی است. این مجموعه با تهیه‌کنندگی منیژه حکمت و علی‌ سرتیپی تولید شده و مصطفی خرقه‌پوش به عنوان سرپرست گروه تدوین با «عقاید یک آکتور سینما» همکاری داشته است.
قسمت اول این مجموعه شامل گفت‌وگوی رضا عطاران با سیامک انصاری و ‌هانیه توسلی با امیر جعفری است که از دیروز در دسترس علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.
این مجموعه ویدیویی شامل هشت DVDو هر DVDشامل دو فیلم است که هفته‌ای یک‌بار به بازار شبکه نمایش خانگی عرضه خواهد شد.

اکران نسخه دوبله‌شده «گذشته» از اوایل شهریور
به گفته پخش‌کننده فیلم «گذشته» به کارگردانی اصغر فرهادی، این فیلم از اوایل شهریورماه به صورت دوبله فارسی روی پرده می‌رود.
علی سرتیپی درباره آخرین وضعیت دوبله فیلم «گذشته» گفت: کار دوبله «گذشته» به اتمام رسیده است و به‌زودی ایرج شهرزادی کار میکس نهایی آن را انجام می‌دهد.
 هفته آینده نیز یک نمایش برای خبرنگاران و منتقدان در تاریخ پنجم شهریور‌ماه برگزار می‌کنیم و پس از آن نسخه دوبله شده در تهران و شهرستان‌ها اکران عمومی خواهد شد.وی افزود: با توجه به استقبالی که از اکران «گذشته» در ایران شد حتما نسخه دوبله هم با حس و حال متفاوتی که دارد مورد توجه مخاطبان قرار خواهد گرفت.دوبله این فیلم با مدیریت اصغر فرهادی در استودیو موسسه فرهنگی هنری رها فیلم توسط مانی هاشمیان انجام شده است.
علی مصفا در نقش احمد، ساره بیات در نقش ماری با بازی برنیس بژو، علی سرابی در نقش سمیر با بازی طاهر رحیم، سحر دولتشاهی در نقش لوسی با بازی پائولین بورلت، آزاده صمدی در نقش نعیما با بازی سابرینا وازانی، بابک کریمی در نقش شهریار و بازیگران خردسال نیکی نصیریان در نقش لئا، دانیال آب‌دارباشی در نقش فواد صداپیشگی کرده‌اند.




Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

Latest Images

Trending Articles



Latest Images