Quantcast
Channel: صفحه ۸ - روزنامه جهان صنعت
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

8

$
0
0

ریشه‌شناسی

دستم را زیر چانه‌ام زده بودم و به قیافه‌اش که در کسری از ثانیه از آرامش همیشگی به پریشانی و اضطرار تبدیل شده بود، لبخند می‌زدم. عطسه‌اش گرفته بود. دستمال نداشت. روی میز هم دستمال نبود. اولش بود. قبل از آنکه دست من به لیوان چای بخورد و هر چه دستمال باشد خرج جمع کردن چای شود. اطرافش را نگاه می‌کرد. منتظر بودم آن لحظه رویایی عطسه کردن و گرفتن دست‌ها جلوی صورت را ببینم. لحظه‌ای بعد اتفاق افتاد. زیر چشمی نگاهم کرد و در همان احوال به سمت دستشویی کافه رفت. ما احساس کرده بودیم جهان در خطر است. انسانیت رو به افول است و همه اینها دلیل بدبیاری‌های پی‌درپی و اتفاقات رنگارنگی است که مدام برایمان پیش می‌آید. ما از هم پرسیده بودیم: «آدم‌ها چشونه؟» ما آنقدر نگران و پریشان بودیم که فرصت نشد بزنیم زیر خنده و بگوییم: «چشون نیست، گوششونه!» و مراعات بی‌مزگی یکدیگر را بکنیم. ما جدی بودیم و بعد دیدیم این یک فاجعه جمعی و قابل مطالعه است. ما ریشه‌شناس شده بودیم. آدم‌ها با این صفت مسخره‌مان می‌کردند. می‌گفتند «فلانی بیا چند دقیقه برایمان ریشه‌شناسی کن، بخندیم» اما ما شوخی نداشتیم. قرار گذاشتیم چند ساعتی از دست آدم‌ها فرار کنیم و مطمئن شویم ریشه‌هایی که شناخته‌ایم درست بوده‌اند و بعد به یکدیگر چیزهایی بگوییم مثل «نترس» و «مهم نیست» و «بی‌خیال». تمام راه هر دویمان فکر کرده بودیم و به نتایج دهشتناکی رسیده بودیم. ما فرهیخته بودیم و دهشتناک بودن نتایج را بلد بودیم. نیم ساعتی نتایجمان را گفته بودیم و از همه چیز مطمئن شده بودیم و حالا پریشان‌تر و بیچاره‌تر فاجعه همه‌گیری کشف کرده بودیم و به دنبال راه فرار از آن بودیم. کمی قبل‌تر از اینکه دست من به لیوان چای بخورد. دست‌ها بی‌دلیل به لیوان چای نمی‌خورند. من به ذهنم رسیده بود که «نکند حرف آدم‌ها راست باشد؟» و نمی‌دانستم چطور به او بگویم.
او حالش خوب بود. حالش همیشه خوب بود. من اعتمادی را که به خودش داشت، می‌ستودم. او گفت: «شاید هم حرفشان راست باشد!» و بینی‌اش را بالا کشید و با اخم لبخندی زد. از آن موقع دلم خواست حال رقت‌انگیزش موقع عطسه و نبودن دستمال را ببینم. به نتایج ریشه‌شناسی‌مان فکر می‌کردم. فاجعه انسانی این بود که همه ما آدم‌ها یکدیگر را می‌آزردیم و آزردگی برایمان مهم نبود. ما آزرده می‌شدیم و یاد گرفته بودیم از دلجویی خبری نیست. ما بی‌رحم‌تر می‌شدیم هر بار که بی‌رحمانه آزرده می‌شدیم. حالا او نشسته بود رو به روی من و لبخند می‌زد. از صاحب کافه یک جعبه دستمال خواسته بود. آزارهایم به شکل معصومانه‌ای شیرین بودند و او مهربانانه راهشان را می‌بست. من بی‌آزار بودم. وقتی پرسیدم «آدم‌ها چشونه؟»، این را نمی‌دانستم. وقتی گفت: «تو چته؟» چیزهایی فهمیدم. آدم‌ها از این تعجب کرده بودند که «مگر می‌شود هیچ آزاری نداشته باشد؟ مردم چه می‌گویند؟» برای همین خیال کردند حتما آزاری دارم و بعد از آن مطمئن شدند و چند دزدی و قتل و جرم دیگر برایم کنار گذاشتند. در باورشان من هم آدم شدم! بعد راه برای آزردنم باز شد و آزرده شدم. کبودی روی دست و پایم را نگاه می‌کردم و انگشت اشاره‌ام را روی رد زخم گردنم، می‌کشیدم. او می‌خندید. من خنده‌اش را دوست داشتم. از اینکه اینقدر آرام است خوشم می‌آمد، حتی بعد از اینکه من حال رقت‌انگیزش را دیده باشم، حتی بعد از اینکه فهمیده آدم‌ها دقیقا از چه رنج می‌برند، حتی بعد از اینکه مرا دیده که از دست آدم‌ها به چه روزی افتاده‌ام. همه راه فکر می‌کردم او هم مثل من پریشان است. فکر نمی‌کردم! او واقعا شبیه پریشان‌ها بود. مثل نگران‌ها حرف می‌زد. اما حالا نشسته بود و می‌خندید. قبل از خوردن دستم به لیوان چای جوری چشم‌هایش نگران بودند که فکر می‌کردم آنکه باید دلداری دهد، منم! اما حالا می‌خندید. روزنامه کنار دستش را باز کرد. چشمش روی تیترها می‌چرخید. انگار خنده‌دارترین خبرهای دنیا را می‌خواند. من سرک کشیدم و دیدم آدم‌ها همه روزنامه را پر از عکس و خبرهایی کرده‌اند که ما در آنهاییم. «آدم‌ها چشونه؟» سرش را کج کرد و انگار سوال بی‌موردی پرسیده باشم با مهربانی نگاهی به بلاهتم انداخت. گفت: «دچار فاجعه‌اند! گفتیم که!» پرسیدم «از دستشون فرار کنیم؟» جرعه‌ای از قهوه‌اش را نوشید و گفت: «کجا؟» به لیوان خالی چایم نگاه کردم که یادم رفته بخواهم دوباره برایم بیاورند. گفتم: «نمی‌دونم! کجا؟» گفت: «اگه بدونی فرار نکردن چه لذتی داره!» گفتم: «من بی‌آزارم!» گفت: «پس فرار نکن!» کبودی روی دستم را نشانش دادم. گفت: «خیلی چیزا باید یاد بگیری!» گفتم: «خسته‌ام! اینجا پرفاجعه انسانیه، ببین!» وقتی ببین را گفتم، صاحب کافه بالای سرمان بود و سرش را کج کرد تا روزنامه را ببیند.
 او روزنامه را آرام تا کرد و زیر دستش گذاشت و به صاحب کافه لبخند زد. گفت: «ایشون چایی شو ریخت!» من دلم میخواست دستش به فنجان قهوه‌اش بخورد و پیراهن سفیدش لک شود. اما او می‌خندید و صاحب کافه را به دنبال چای فرستاد. دوباره روزنامه را باز کرد. گفت: «نوشته ریشه این گیاه برای درمان زخم‌ها مفیده!» گفتم: «خب؟» گفت: «برات خوبه!» و زیر خنده زد. تمام این چند ساعت به ریش بی آزاری من که تحت تعقیب به جرم‌هایی عجیب است، خندیده بود. همراه با من برای فاجعه‌ای انسانی تاسف خورده بود که آدم‌ها از کسی مثل من در خبرهایشان با عناوینی مثل «خطرناک» و «آزاردهنده» یاد کرده بودند اما ته دلش خندیده بود. به چاقوی ضامندار کنار دستم نگاه کردم و یک بار دیگر گفتم: «من بی آزارم!» گفت: «می دونم!» بعد عطسه‌اش گرفت و فرصت دستمال برداشتن هم پیدا نکرد. لبخند زدم.

 

نمایش«دربند»در حضور وزیر ارشاد
ایسنا- در مراسمی که شامگاه دوم مهرماه برای افتتاح فیلم «دربند» در سینما «فرهنگ» برگزار شد علاوه بر علی جنتی، جمعی از سینماگران نیز حضور داشتند و فیلم همزمان در دو سالن به نمایش درآمد.
امیر سمواتی، تهیه‌کننده فیلم «دربند» در سخنانی گفت: در جشنواره فجر استقبال خوبی از «دربند» شد و این شانس را آوردیم که علی سرتیپی پخش کار را برعهده گرفت. پیگیر بودیم، عید نوروز این فیلم اکران شود اما به دلیل لابی‌هایی که وجود داشت این اتفاق نیفتاد. سرانجام از سوم مهرماه شاهد اکران عمومی فیلم خواهیم بود.
پرویز شهبازی کارگردان، پگاه آهنگرانی،‌ نازنین بیاتی‌، فرید سمواتی، احمد مهران‌فر‌ و بهرنگ علوی‌ بازیگران، هومن بهمنش مدیر فیلمبرداری و ستار اورکی آهنگساز از جمله عوامل حاضر در سالن بودند.
تهیه‌کننده «دربند» در ادامه به حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم اشاره کرد و گفت: آقای جنتی با حضورشان ما را غافلگیر کردند همچنین آقای‌هاشمی که از سازمان بهزیستی آمدند، قول حمایت داده‌اند.
سمواتی همچنین با اشاره به معرفی 12 نامزد معرفی به اسکار که «دربند» نیز در این فهرست قرار دارد، گفت: تاکنون دو فیلم «نفس عمیق» و«کافه ترانزیت» که تهیه آنها را برعهده داشته‌ام به عنوان نماینده ایران به اسکار معرفی شده‌اند، دعا کنید «دربند» هم این شانس را داشته باشد.در ادامه مراسم افتتاحیه فیلم دربند، پشت صحنه کوتاهی از این فیلم که توسط علی مترصد ساخته شده بود به نمایش درآمد.سپس سیداحمد میرعلایی، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در سخنانی خطاب به مخاطبان اظهار امیدواری کرد که فیلم دربند را بپسندند و گفت: فیلم دربند سفارش ما نبود بلکه فیلمنامه آن آمد و مورد مطالعه قرار گرفت و برای مشارکت انتخاب شد. همان‌طور که حدود 30 تا 40 درصد آثار جشنواره فیلم فجر گذشته به نوعی با حمایت بنیاد سینمایی فارابی ساخته شد و سعی شد جذابیت در نظر گرفته شود تا مثل الان شاهد سالن‌های پر باشیم چراکه سرمایه سینماهای کشور مخاطبین هستند.مدیرعامل فارابی «دربند» را یکی از کاندیداهای معرفی به اسکار برشمرد و گفت: این فیلم آماده حضور در جشنواره‌های معتبر دنیاست و امیدوارم روزهای خوبی در انتظارش باشد.از جمله حاضران در این مراسم می‌توان از عباس کیارستمی، پروز پرستویی، حمید فرخ‌نژاد،‌ کیانوش عیاری‌، محمد رحمانیان، سحر دولتشاهی، خسرو معصومی‌، هوشنگ گلمکانی‌، مهناز افضلی‌، لادن مستوفی ‌، مجید برزگر‌، جابر قاسمعلی‌، مصطفی زمانی، امیرشهاب رضویان‌، پژمان بازغی‌، اشکان خطیبی‌، هنگامه قاضیانی و رضا یزدانی نام برد.
به دلیل حضور جمعیت زیادی در سالن، امیرسمواتی خواست بعد از پایان مراسم افرادی که ایستاده‌اند برای تماشای فیلم به سالن شماره 2 سینما «فرهنگ» بروند.

 

از سوی هیات انتخاب اعلام شد؛ 12 فیلم برای معرفی به اسکار
گروه فرهنگ- کمیته انتخاب فیلم ایرانی برای حضور در اسکار امسال، 12 فیلم را به عنوان گزینه‌های اولیه برای بررسی‌های بیشتر انتخاب کرد. بنا به اعلام امیر اسفندیاری، سخنگوی کمیته انتخاب در جریان جلسات اولیه فهرستی کوتاه مرکب از 12 فیلم سینمایی برای بررسی‌های بیشتر مدنظر قرار گرفته است. این 12 فیلم عبارت هستند از: «برف روی کاج‌ها» ساخته پیمان معادی، «بی‌خود و بی‌جهت» ساخته عبدالرضا کاهانی، «پذیرایی ساده» ساخته مانی حقیقی، «پله آخر» ساخته علی مصفا، «حوض نقاشی» ساخته مازیار میری، «دربند» ساخته پرویز شهبازی، «دهلیز» ساخته بهروز شعیبی، «قاعده تصادف» ساخته بهنام بهزادی، «کلاس هنرپیشگی» ساخته علیرضا داودنژاد، «گذشته» ساخته اصغر فرهادی، «گناهکاران» ساخته فرامرز قریبیان و «هیس... دخترها فریاد نمی‌زنند» ساخته پوران درخشنده.
فاطمه معتمدآریا، مسعود کیمیایی، بهروز افخمی، کمال تبریزی، حسن حسندوست، مسعود رایگان، علیرضا زرین‌دست، حسین معززی نیا و امیر اسفندیاری، اعضای هیات انتخاب این 12 فیلم را برای بررسی‌های بیشتر، مطابقت با معیار‌های اسکار و... انتخاب کرده‌اند. حسن حسندوست، تدوینگر و از اعضای هیات انتخاب می‌گوید: همه ما نگران آبروی سینما و در تلاش برای انتخاب فیلمی هستیم که در حد شان سینمای ایران باشد. وی که هیات انتخاب امسال را تشکیل شده از افراد معتبر و خوش نام می‌داند، می‌افزاید: مهم برای ما موفقیت فیلم است.
مسلما به دور از حواشی و سلیقه‌های شخصی تمام موارد و جوانب را در نظر می‌گیریم تا به انتخابی شایسته دست بزنیم. افراد معتبری که در این هیات حضور دارند، نگران اعتبار خودشان هم هستند و قطعا راضی نیستند که با یک انتخاب نامناسب، اعتبارشان از بین برود.
در روزهای اخیر، بحث بر سر انتخاب یا عدم انتخاب فیلم گذشته از سوی این هیات، بسیار داغ بود. بسیاری از سینماگران این فیلم را محصول کشور فرانسه دانسته و معرفی آن از سوی ایران را اشتباه عنوان می‌کردند. به گفته آنها، اسکار این فیلم را از جانب ایران نخواهد پذیرفت ولی حالا حسین معززی‌نیا، منتقد سینما، می‌گوید: انتخاب این فیلم از سوی ایران هیچ ایرادی ندارد چراکه طبق قانون مکتوب آکادمی باید پنج نفر از اعضای خلاق فیلم اعم از نویسنده، کارگردان، بازیگر، فیلمبردار و... مربوط به آن کشور باشند که گذشته حائز این شرایط است. البته او در مورد انتخاب فیلم‌ها، نحوه کار هیات و... سخنی نمی‌گوید و این را به دلیل درخواست فارابی برای دوری از حواشی ذکر می‌کند. حالا دیگر چیزی تا انتخاب نهایی فیلم ایرانی برای معرفی به اسکار باقی نمانده. باید منتظر ماند و دید که در چند روز آینده، کدام یک از این 12 فیلم به عنوان گزینه نهایی از سوی ایران به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی (اسکار) معرفی خواهند شد.

 

برف روی کاج‌ها
اولین ساخته بلند پیمان معادی (که خود سابقه حضور در اسکار برای فیلم جدایی نادر از سیمین را دارد) در گیشه با استقبال خوبی روبه‌رو شد. این فیلم که با حضور مهناز افشار، صابر ابر، حسین پاکدل و... ساخته شده به داستان زن میانسالی می‌پردازد که شوهرش به او خیانت کرده و حالا با شرایط جدیدی در زندگی‌اش روبه‌رو شده است.

پذیرایی ساده
پذیرایی ساده مانی حقیقی، فیلم متفاوتی در سینمای ایران بود. فیلمی که مانی حقیقی هدف آن را «عصبانی کردن مخاطب برای ایجاد فضایی برای پذیرفتن حرف‌های فیلم» عنوان کرده بود. این فیلم با حضور ترانه علیدوستی، صابر ابر و مانی حقیقی از فیلم‌های موفق سال 91 به شمار می‌رود.
بی‌خود و بی‌جهت
این فیلم نیز که در راستای کارهای قبلی عبدالرضا کاهانی، داستانی خطی دارد، روایتگر زندگی دو خانواده است که در روز جشن عروسی دو نفر از آنها در تدارک چیدن خانه و فراهم کردن مقدمات جشن هستند اما این وسط برایشان مشکلاتی پیش می‌آید. این فیلم اگرچه استقبال منتقدان را در پی داشت اما در گیشه به موفقیت چشمگیری دست پیدا نکرد. کسانی هم که از سینما خارج می‌شدند نظرات به شدت متفاوتی در مورد این فیلم داشتند.

دهلیز
فیلم دهلیز که هنوز بر پرده سینماها حضور دارد، به موضوع کودکی می‌پردازد که پدرش در آستانه اعدام قرار دارد و او تازه این موضوع را متوجه می‌شود. بهروز شعیبی کارگردان این فیلم و بازیگران آن هانیه توسلی، رضا عطاران و... هستند.
پله آخر
این فیلم که سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی سی‌امین دوره جشنواره فیلم فجر را برای علی مصفا به همراه داشت، دومین ساخته سینمایی بلند او، پس از سیمای زنی در دوردست است. او که ساخت این فیلم را دغدغه و گرفتاری ذهن خود دانسته آن را هزینه شخصی و به‌طور مستقل به پایان برده است.

گناهکاران
گناهکاران که 13 سال پس از «چشم‌هایش» دوباره فرامرز قریبیان را با کارگردانی آشتی داده، درباره دختری است که در زندگی خود با آدم‌های مختلفی برخورد می‌کند و هر یک از این آدم‌ها برداشت خاص خود را نسبت به او دارند. این فیلم با بازی همایون ارشادی، محسن افشانی، رامبد جوان، هومن برق‌نورد، شقایق فراهانی، نسرین مقانلو و کورش تهامی همراه است.
حوض نقاشی
فیلم مازیار میری که سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر را دریافت کرده بود، با بازی شهاب حسینی، نگار جواهریان و فرشته صدرعرفایی همراه بود. این فیلم به داستان زوج جوانی می‌پردازد که از مشکلات ذهنی رنج می‌برند اما فرزند سالمی دارند.

دربند
کارگردان این فیلم، پرویز شهبازی که در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر برنده سیمرغ بهترین کارگردانی برای این فیلم شد، سابقه نویسندگی فیلم «بادکنک سفید» را در کارنامه‌اش دارد. این فیلم که با نظر مثبت منتقدان روبه‌رو شده بود، داستان دختر دانشجویی است که برای ادامه تحصیل در تهران با دختری ناشناس هم‌خانه می‌شود. در این فیلم بازیگرانی چون پگاه آهنگرانی، نازنین بیاتی و احمد مهران‌فر به ایفای نقش می‌پردازند.
قاعده تصادف
قاعده تصادف ساخته بهنام بهزادی فیلمی در مورد نسل چهارم متولدین بعد از انقلاب است. گروهی از جوانان قصد دارند برای یک اجرای تئاتر به خارج از کشور بروند و هریک در این میان با خانواده‌شان مشکلاتی دارند. این فیلم که به خوبی روابط میان نسل چهارمی‌ها و ادبیات آنها را به تصویر کشیده، در جشنواره فجر پنج سیمرغ بلورین را به خود اختصاص داد.

هیس؛ دخترها فریاد نمی‌زنند
آخرین ساخته پوران درخشنده هم اگرچه مورد انتقاد بسیاری از منتقدین واقع شد اما به موضوع جدیدی در سینمای ایران پرداخته که تاکنون سابقه نداشته است. مساله آزار جنسی کودکان، دستمایه فیلم درخشنده است، فیلمی که طناز طباطبایی، شهاب حسینی، مریلا زارعی و بابک حمیدیان بازیگران آن هستند.
کلاس هنرپیشگی
«کلاس هنرپیشگی» سال گذشته برای اولین‌بار در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و توانست نظر سینماگران و برخی از منتقدان را به خود جلب کند. این فیلم که درباره خانواده‌ای است که گران شدن سکه و ارث و میراث به مهم‌ترین دغدغه زندگی آنها تبدیل شده است و به دلیل مشکلات زندگی صمیمیت و احترام بین آنها از بین رفته است. رضا داودنژاد، محمدرضا داودنژاد، زهرا داودنژاد و علی داودنژاد از بازیگران این فیلم هستند.

گذشته
آخرین ساخته اصغر فرهادی از نگاه بسیاری بهترین گزینه مناسب برای معرفی به اسکار است. فیلمی که از جشنواره کن، برنده نخل طلایی بهترین بازیگر نقش اول زن برای برنیس بژو شده بود. این فیلم به داستان مشکلات علی مصفا و همسر پیشین او می‌پردازد.

 

اپرای «سعدی» به تاریخ پیوست
ماشین بهروز غریب‌پور که چندی پیش به سرقت رفته بود، پیدا شد اما دست‌نوشته‌های این هنرمند برای اجرای اپرای عروسکی «سعدی» پیدا نشد و غریب‌پور گفت که اپرای عروسکی «سعدی» به تاریخ پیوست.
این کارگردان تئاتر ادامه داد: ماشین در حوالی کرج پیدا شد اما خیلی عجیب است که دست‌نوشته‌های من برای اپرای عروسکی «سعدی» پیدا نشد و هیچ نمی‌دانم این یادداشت‌ها به چه درد آن سارق خورده است!
غریب‌پور اظهار تاسف کرد: ‌با این اتفاق اپرای عروسکی «سعدی» که قرار بود پروژه بعدی گروه تئاتر عروسکی «آران» باشد به تاریخ پیوست.
این هنرمند تئاتر که از 14 مهر ماه اجرای اپرای عروسکی «مکبث» را به عنوان یکی دیگر از برنامه‌های رپرتوآر تئاتر عروسکی گروه «آران» از سر می‌گیرد، افزود: ‌این اثر را به مدت 15 شب در تالار «فردوسی» به صحنه می‌بریم.وی همچنین اظهار امیدواری کرد گروه تئاتر «آران» به طور جدی مشغول آماده‌سازی اپرای عروسکی «لیلی و مجنون» است و حتما این اثر را دی‌ماه اجرا خواهیم کرد.اپرای عروسکی «مکبث» با آهنگسازی «جوزپه وردی» سلطان اپرای جهان به صحنه می‌رود.
آثار این هنرمند مطرح هنوز هم در جهان روی صحنه می‌رود و از او به عنوان نماد اپرا در دنیا یاد می‌شود. متن اپرای عروسکی «مکبث» نوشته «ماریا پیاوه» است که با ترجمه بهروز غریب‌پور به زبان فارسی، ایتالیایی و انگلیسی توسط نشر «ماهریز» منتشر شده است.

پیوند اقتصاد و هنر در بنیاد رودکی
حسین سیفی طی حکمی پیمان پژوهنده را به عنوان مشاوراقتصادی بنیاد فرهنگی هنری رودکی منصوب کرد.
در حکم انتصاب وی آمده است:
«به منظور بهره‌گیری از تجارب ارزشمند جنابعالی در زمینه اقتصادی، به عنوان «مشاور اقتصادی مدیرعامل بنیاد رودکی» منصوب می‌شوید.
امید است با برنامه‌ریزی دقیق و تلاش برای بهره‌گیری از تمامی ظرفیت‌ها، مسایل روز اقتصادی و ارایه راهبردهای اصولی زمینه‌ساز کسب درآمد بیشتر و رسیدن به وضعیت اقتصادی مطلوب باشیم.»
از جمله سوابق اجرایی وی می‌توان به مدیر عاملی شرکت‌های آسیب پژوهان و راهبران صنایع ایرانیان اشاره کرد که انتخاب به عنوان مدیر نمونه جوان کشور را نیز در کارنامه کاری خود دارد. وی عضو هیات‌مدیره خانه صنعت، معدن و جوانان ایران نیز بوده است و چندین پست دیگر به عنوان مدیر اجرایی و مشاور داشته است.

اولین کتاب جیم کری منتشر شد
مهر- به گزارش مهر به نقل از یو.‌اس.‌ای. تودی، این کتاب که برای کودکان چهار تا هشت ساله منتشر شده، داستان یک موج به اسم رولاند را تعریف می‌کند که می‌ترسد زندگی‌اش پس از رسیدن به ساحل تمام شود.این کتاب که با عنوان «چگونه رولاند می‌غلطد» منتشر شده، با تصویرگری راب نیسون شکل گرفته است.
کری که خودش این کتاب 64 صفحه‌ای را منتشر کرده آن را به نوه‌اش تقدیم کرده است. این نوه فرزند دختر کری است که در زمینه موسیقی فعالیت می‌کند.همراه این کتاب نسخه الکترونیک آن نیز منتشر شده و چهار ترانه که توسط دختر او جین کری نوشته شده نیز برای آی تونز در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.
جیم کری با انتشار اولین تصویر از فیلم «احمق و احمق‌تر» که دنباله‌ای بر فیلم پرفروش او در دهه 90 میلادی است، به دوستدارانش توصیه کرده این کتاب را بخوانند.

پرویز پرستویی 3 روز نمی‌خوابد
ایرنا- مسعود امینی گفت که طرح «بیداری برای سه روز» فضایی خاص و تجربی خواهد داشت.
برای آغاز فیلمبرداری این طرح تجربی، در انتظار پایان بازی پرویز پرستویی در فیلم سینمایی «امروز» رضا میرکریمی هستیم و با حضور این بازیگر سینما، «بیداری برای سه روز» مقابل دوربین می‌رود.امینی ادامه داد: ماهیت تولید این طرح براساس یک فرم تجربه نشده در سینمای ایران است و در تئاتر این ساختار با عنوان «اپنینگ» یا «خلق رویداد» شناخته می‌شود.
وی گفت: پرویز پرستویی در این کار تجربی تا سه روز بیدار خواهد ماند و براساس حوادثی که رخ می‌دهد، ایده‌های ساخت آن شکل می‌گیرد.
این مستندساز و فعال عرصه فیلم کوتاه تاکید کرد که این طرح سینمایی طی همان سه روز فیلمبرداری خواهد شد.

«اسفل السافلین» آرزوی محال نغمه ثمینی
ایسنا- نغمه ثمینی که در پنج سال گذشته برای اجرای بسیاری از نمایشنامه‌هایش با مشکل روبه‌رو شده بود، گفت: در تمام این پنج سال بیشتر نمایشنامه‌هایم به اجرا نرسید و در کشوی میز ماند یا دچار ممیزی‌های بسیار شد اما خوشحالم که شرایط در حال تغییر است و کم‌کم این نمایشنامه‌ها از کشوی میز بیرون می‌آیند.
وی ادامه داد: در این سال‌ها مونولوگ «دست‌های زمل وایس» و دو نمایشنامه «اینجا کجاست» و «پالتوی پشمی قرمز» از من اجرا شد که نمایش اول اجرایی بسیار مهجور داشت و نمایشنامه، «پالتوی پشمی قرمز» نیز دچار ممیزی‌های شدید شد.
ثمینی از اجرای دو نمایشنامه جدیدش با کارگردانی افسانه ماهیان و سمانه زندی‌نژاد خبر داد و گفت: هر دو متن برای اجرا در جشنواره تئاتر فجر آماده می‌شوند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: نمایشنامه «سه جلسه تراپی و یک مهمانی» قرار است توسط افسانه ماهیان اجرا شود. این نمایشنامه اقتباسی کاملا آزاد از داستان کوتاه «میمون شیناگاوا» از مجموعه «دیدن دختر کاملا دلخواه در ماه آوریل» نوشته موراکامی- نویسنده مطرح ژاپنی است.
وی که مدتی پیش نمایشنامه «اسفل السافلین» را نوشته بود درباره اجرای این نمایشنامه به کارگردانی محمد یعقوبی گفت: گویا کم‌کم شرایط اجرای این نمایشنامه فراهم می‌شود و امیدوارم این اتفاق بیفتد، چون اجرای این متن برایم به صورت یک آرزوی محال درآمده بود.




Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

Trending Articles