سحر موسوی - کمتر کسی است که گذرش به بورس کتاب تهران در خیابان انقلاب نیفتاده باشد. دلیل وجود این راسته تاریخی کتابفروشان در این خیابان وجود بنایی است که ورود به آن هشت دهه رویای جوانها بوده است. این مکان که با نردههای سبز رنگ دور تا دورش شخصیتهای مهمی را در خود پرورانده جایی نیست جز دانشگاه تهران که این روزها 78 ساله میشود.
داستان تاسیس دانشگاه در ایران
نخستین بار به همت میرزا تقی خان امیرکبیر با تاسیس دارالفنون در سال 1230 ه.ش فکر ایجاد مرکزی برای آموزش عالی در ایران عملی شد. اگرچه دارالفنون توسعه چندانی نیافت اما فرصت مناسبی را برای افرادی که در آرزوی آشنایی ایرانیان با دانشهای جدید و پیشرفت اروپاییان در صنعت، اقتصاد، سیاست، طب و... بودند؛ فراهم ساخت.
اولین بار فکر تاسیس دانشگاه تهران در سال 1305 ه.ش توسط دکتر سنک نماینده مجلس، پدیدار شد. کلیات طرح تاسیس دانشگاه تهران از سال 1307 ه.ش توسط پروفسور محمود حسابی با وزیر فرهنگ وقت، آقای دکتر علیاصغر حکمت در میان گذاشته شد. طرح تفصیلی تاسیس دانشگاه نیز در سال 1310 ه.ش تهیه و به وزیر فرهنگ تقدیم و با تلاشهای دکتر حسابی و مذاکرات وی با نمایندگان مجلس، این طرح در سال 1312 ه.ش به مجلس شورای ملی رفت و در سال 1313 از تصویب مجلس گذشت.
در بهمن ماه 1312 ه.ش جلسه هیات دولت موقت تشکیل و موضوع مطرح میشود. با اختصاص بودجهای به میزان 250 هزار تومان به وزارت معارف اجازه داده شد تا زمین مناسبی برای تاسیس دانشگاه بیابد. علیاصغر حکمت با کمک و مشاوره آندره گدار، معمار چیرهدست فرانسوی که در آن روزگار به عنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود، دست به کار میشود.
تعیین زمین دانشگاه و طراحی پردیس
آنان پس از جستوجوی بسیار در میان بناها، باغها و زمینهای فراوان آن روز اطراف تهران، باغ جلالیه را برای احداث دانشگاه انتخاب کردند در همین حال برخلاف امروز که یافتن زمین مناسب در شهر تهران برای ایجاد دانشگاهی عظیم تقریبا ناممکن است در آن روزها زمینهای فراوانی وجود داشت که صاحبان آنها نه تنها برای فروش آنها مشکلی نداشتند بلکه برای چنین سود کلانی، سر و دست میشکستند. البته اراضی بهجت آباد هم جزو مکانهای پیشنهادی بود اما به دلیل تنگ بودن عرصه و موقعیت سیلگیر آن مورد تایید مهندس فرانسوی قرار نگرفت.
باغجلالیه در شمال تهران مابین قریه امیرآباد و خندق شمالی تهران قرار داشت. این باغ زیبا که پوشیده از درختان کهنسال مثمر و غیرمثمر بود حدود سال 1300.ق در آخرین سالهای حکومت ناصرالدین شاه قاجار به فرمان شاهزادهای به نام جلالالدوله بنا یافته و در آن روز در مالکیت تاجری ترک به نام حاج رحیم آقای اتحادیه تبریزی بود.
به هر حال باغ جلالیه از قرار متری پنج ریال و جمعا به مبلغ 100.000 تومان از این تاجر خریداری شد و موسیو گدار به سرعت مامور تعیین حدود، نرده گذاری، طراحی و اجرای عملیات ساختمانی در آن شد. دانشگاه تهران براساس موسسات آموزش عالی فرانسه الگوبرداری شد و حتی طراحان ساختمانهای دانشگاه تهران مهندسان فرانسوی بودند و دروس و برنامههای هنرکده (دانشکده هنرهای زیبای فعلی) پردیس و بناهای این دانشگاه توسط معماران اروپایی رولاند دوبرول، ماکسین سیرو، مارکوف، آلکساندر موزر، آندره گدار و محسن فروغی طراحی شد.
طراحی پردیس دانشگاه را نیز همان معمار فرانسوی بر عهده گرفت. او نخست طرح خیابانهای اطراف و داخل دانشگاه را ارایه کرد و پس از تایید در پانزدهم بهمنماه 1313، عملیات اجرایی با کاشت نهالهای درختان سایهگستر و با شکوه چنار در کنار خیابانها آغاز شد. اکنون آن نهالهای نحیف عمری به درازای دانشگاه یافته و 70 ساله شدهاند.
پردیس دانشگاه تهران که از جنوب به خیابان انقلاب، از شمال به خیابان پورسینا و از شرق و غرب به ترتیب به خیابانهای قدس و 16 آذر محدود است در سال 1313 در مساحتی به وسعت 21 هکتار تاسیس شد. در این مجموعه ساختمان دانشکدههای هنرهای زیبا، ادبیات و علوم انسانی، علوم، فنی، حقوق و علوم سیاسی، پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و ساختمان کتابخانهمرکزی (که از مهمترین کتابخانههای کشور به شمار میآید) و مسجد دانشگاه واقع شده است.
نخستین ساختمان دانشگاه
تالار کالبد شکافی، نخستین ساختمان دانشگاه بود. قرار شد که ساختمان دانشگاه از دانشکده پزشکی آغاز شود. ساخت این ساختمان از اوایل اردیبهشتماه 1313 آغاز و تا اواخر دیماه خاتمه یافت. دکتر امیراعلم که رییس کرسی تشریح بود و دکتر ابوالقاسم بختیار جراح و معاون دانشکده پزشکی و دکتر بلر جراح بیمارستان آمریکایی تهران کوشش فراوانی در این راه به خرج دادند. همزمان با گشایش تالار کالبدشکافی در پانزدهم بهمنماه 1313 لوح یادبود تاسیس دانشگاه با حضور مقامات دولتی در محلی که اکنون پلکان جنوبی دانشکده پزشکی است در دل خاک به امانت گذاشته شد. بنای دانشگاه تهران در تاریخ 18 آبان 1378 ثبت ملی گشت.
دانشگاه تهران با ادغام کردن مدرسه دارالفنون، مدرسه علوم سیاسی، مدرسه طب، مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی، مدرسه فلاحت مظفر (اولین مدرسه کشاورزی ایران)، مدرسه صنایع و هنر (موسس کمالالملک)، مدرسه عالی معماری، مدرسه عالی حقوق و چند مرکز آموزش عالی دیگر تهران دایر شد. این بنا در حال حاضر متعلق به وزارت علوم است.
تاسیس دانشگاه تهران که با آغاز آشنایی جدی ایرانیان با مغرب زمین مقارن بود این دانشگاه را به بستر اصلی ارتباط با تمدن غرب و علوم جدید تبدیل کرد. از آغاز فعالیتهای آموزشی دانشگاه تهران، تاکنون، همواره افراد شایسته و شخصیتهای برجسته و چهرههای صاحبنامی در آن به تدریس یا تحصیل پرداختهاند . افرادی چون استاد جلالالدین همایی، عبدالعظیم قریب، بدیعالزمان فروزانفر، پروفسور محمود حسابی، استاد علیاکبر دهخدا، دکتر محمد معین، مهندس مهدی بازرگان، شهید دکترمصطفی چمران، دکتریدالله سحابی، شهید دکتر محمدمفتح، استاد شهید مرتضی مطهری، دکتر عبدالحسین زرینکوب، دکتر کریم ساعی، دکتر احمد حامی و....
نشان رسمی دانشگاه تهران، نشانی به قدمت تاریخ ایران
نقشی که امروز به عنوان نشان رسمی دانشگاه تهران انتخاب شده است از نقوش تاریخی کشور است که سابقه ممتدی در آثار صنعتی داشته و مقام شامخی در فرهنگ ایران باستان داشته و حائز اهمیت بوده است. این آرم یا نشان دانشگاه تهران که توسط دکتر محسن مقدم، استاد فقید دانشکده هنرهای زیبا طراحی شده است برداشت و تقلیدی است از پلاک گچبری شده مکشوفه از شهر ساسانی تیسفون.نمونه منشا آن در کاخ ساسانی مشکوفه از دامغان در دست است. هم در این مورد و هم در موارد مشابه آن در مهرهای ساسانی، نشانها عموما در میان دو بال تزئینی (که میتواند بال عقاب باشد) قرار داده شدهاند که کاربرد آن را در دیگر نقوش این دوره و شکل تاجهای ساسانی مخصوصا در اواخر این دوره شاهد هستیم. در شاهنامه فردوسی نیز این گونه تاجها با عنوان تاجهای دوپر یاد شده است.
گویا نشان اصلی، مانند آرم بیشتر دانشگاههای غربی داخل قابی به شکل سپر رومی قرار گرفت و عنوان دانشگاه تهران به خط لاتین و نیز شعار «میاسای ز آموختن یک زمان» بر آن اضافه شد. شکل جدید علاوه بر اینکه هیچگونه تناسبی با نقشهای اصیل ایرانی نداشت اهداف و فعالیتهای گسترده دانشگاه را در شعار «آموختن» منحصر کرده بود که با رسالت مهم تربیتی، پرورشی و انسانساز دانشگاه مغایرت داشت؛ در حدود سال 1350 نیز در شکل اصلی نشان دانشگاه تغییراتی گرافیکی اعمال شد و مدتی هم با آن شکل به کار رفت ولی به منظور حفظ اصالت نشان قدیم، مجددا همان نشان به کار برده شده که هنوز هم پا برجاست.
سردر دانشگاه تهران، سمبل علم و معرفت
بیشک ارزش بینالمللی دانشگاه تهران، شهرت جهانی سردر اصلی آن را نیز به ارمغان آورده است. این بنای تاریخی علاوه بر اینکه در سطح ملی سمبل تمام نمای علم، دانش، معرفت و نماد زندگی شیرین دانشجویی در زیر سقف مرکز نمادین علمی کشور است، در خارج از ایران نیز معرف یک دانشگاه نامدار در منطقه ماست. برخی بر این عقیدهاند که طرح سردر دانشگاه، الهام گرفته از تصویر خیالی دو پرندهای است که بالهایشان را برای اوج گرفتن و برخاستن از زمین، بازکردهاند (علم و دانش به عنوان بالهایی برای صعود به مدارج بالاتر)؛ عدهای دیگر آن را به عنوان کتابی که به صورت باز در مقابل دیدگان گذارده شده باشد میدانند که بیانگر ارزش مطالعه و تحقیق است.
بنابر قولی در سالهای 1346- 1345 به دستور ریاست وقت دانشگاه طرحی در میان دانشجویان و طراحان مختلف به مسابقه گذاشته شد. طرح کوروش فرزامی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به عنوان طرح برتر از میان طرحهای رسیده برگزیده شد. محاسب این طرح سیمون سرکیسیان بود. کار اجرای طرح، ابتدا به یک شرکت پیمانکار سوئیسی واگذار شد که به دلیل نواقص مربوط به مراحل قالببندی از ادامه کار توسط این شرکت ممانعت شد و یک شرکت پیمانکاری ایرانی به نام شرکت آرمه اجرای طرح را به عهده گرفته و به اتمام رساند. بنابر آخرین صورتحساب و وضعیت شرکت آرمه هزینه اجرای طرح مبلغ 500/24 تومان بوده است. اگرچه تاریخ ساخت سردر را در سالهای 46-45 میدانند اما تا سال 1348 هیچ سندی در خصوص آن در آرشیو دانشگاه مشاهده نشده است. این سردر طی شماره 2445 به عنوان اثری فرهنگی تاریخی در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
وقایع تاریخی
افتخارات عظیم و با شکوه تاریخ تمدن و فرهنگ ایرانزمین، بیانگر وجود مراکز دانش، معارف، مطالعه و تحقیق در انواع علوم بوده است. مراکزی چون مدرسه نصیبین و مدرسه جندیشاپور، در ایالت خوزستان که در سال 530 میلادی، به فرمان خسروانوشیروان تاسیس شد و تا زمان عباسیان دوام داشت، دلیلی بر این مدعاست. همچنین اندیشمندان دوره اسلامی، همچون، ابنسینا، رازی، بیرونی و... در ارتقای تفکر و تعالی مدارج سیر و سلوک جامعه بشری، در سطح جهان شناخته شده هستند
این دانشگاه در زمان انقلاب نیز شاهد درگیریهای زیادی در خیابانهای اطراف خود بوده است. پس از دو سال تعطیلی اجباری در سالهای 1359 تا 1361 به واسطه انقلاب فرهنگی ایران توسط جمهوری اسلامی، در سال 1364 دانشکدههای علوم پزشکی از دانشگاه تهران رسما به دستور بخشنامه جدید دولت جدا و مستقل گردیدند و دانشگاه علوم پزشکی تهران را تشکیل دادند.
اما نکتهای که در کنار تمام مطالب فوق قابل توجه است این است که عمر دانشگاه با شکل نوین آن در کشور ما تنها به 70 سال میرسد. باوجود اینکه بسیاری از دانشگاهها در کشورهای اروپایی عمری چند صد ساله دارند، جامعه علمی کشور ما نیز با وجود جوان بودنش راه زیادی را پیموده و توانسته است جایگاههای خوبی را در ردهبندیهای بینالمللی از آن خود سازد.
ویژگیهای یک جشنواره بین المللی؛ جشنواره بهانه ای برای همکاری استادامه از صفحه یک
... از آنجا که در طول همین سالها در بسیاری از جشنوارههای خارجی شرکت داشتهام شاید بتوانم مختصری درباره آنچه در رابطه با جشنوارهها میدانم و در خصوص اینکه اصولا یک جشنواره بینالمللی باید دارای چه فاکتورهایی باشد، بازگو کنم.
اصولا اینکه چرا و به چه منظور اولینبار جشنواره فیلم در دنیا به وجود آمد باید بگویم که عدهای از هنرمندان سینما در اروپا دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند فضایی را به وجود آورند که در آن همه ساله به مدت یک هفته تا 10 روز فیلمسازان متفاوتی که در دنیا به عنوان سینماگران پیشرو محسوب میشدند و به دنبال کشف تازههایی در این هنر بودند با اندیشهها و افکار گوناگون فیلمهایشان را به نمایش گذاشته و ضمن جلسات و گفتوگوها و نقد و بررسی آثارشان از حال و روز سیاسی، هنری و اقتصادی همدیگر مطلع گردند.به همین منظور در آغاز جشنوارههایی مثل «ونیز»، «کن»، «لوکار نو»، «برلین» و امثالهم شکل گرفت تا بعدها که رسید به فستیوالهایی نظیر «رتردام» «سن سباستین»، «مونترال»، «نانت» و... که همه ساله صدها فیلم از سراسر دنیا در آنها به نمایش درمیآید.
در این فستیوالها به تدریج که جا افتادهتر و به عبارتی مشهورتر میشدند گاهی فرصتی هم داده میشد به برخی از فیملسازانی که در کشورهای خودشان ممانعتهایی در خصوص اجازه نمایش فیلمهایشان داشتند که به عنوان مرور بر آثار بتوانند تعدادی از کارهایشان را در آن جشنواره به معرض تماشای تماشاچیان خارجی قرار دهند مثل مرور بر آثار فیلمسازانی چون تارکوفسکی کارگردان روسی در فستیوالهایی نظیر «کن» و «ونیز» یا کیسلوفسکی و بسیاری دیگر.
و باز تشکیل بخشهایی تحت عنوان «فوند» در برخی از فستیوالها به این منظور که در این «فوند»ها تصمیمگیریهایی میشد مبنی بر اینکه بخشی از بودجه و درآمد این فستیوالها به عنوان کمک به برخی از فیلمسازان خاص که در کشور خودشان امکان تهیه بودجه برای ساخت فیلمشان نداشتند که در این خصوص میتوان به جشنوارهای نظیر جشنواره فیلم «رتردام» در هلند اشاره کرد یا مرکز ملی سینمای فرانسه که همه ساله به بیش از حدود یکصد تا یکصد و بیست فیلمساز در کشورهای گوناگون برای ساخت آثارشان کمک میکند و نکته جالب توجه در این فستیوالها این است که از زمانی که شما در هر کدام از این فستیوالها موفق به دریافت جایزه میشوید خصوصا اگر دریافت جایزه یا شرکت در بخش مسابقه در این فستیوالها از یکبار تجاوز کند، شما به عنوان خانواده فستیوال محسوب میشوید و هر ساله از دو ماه قبل از برگزاری تمامی برنامهها و حتی بلیت فستیوال به نام و برای شما ارسال میشود و مسوولان مربوطه پیگیر تداوم کار شما هستند که چه کار میکنید، آیا بیکار هستید، فیلم میسازید، سناریو مینویسید، مشکل خاصی در تهیه فیلمتان دارید؟ ندارید؟ آیا برای جشنواره کار تازهای دارید و امثالهم که بازتاب این پیگیریها به عنوان مثال کمکهایی بود که کارگردانانی نظیر اسکورسیزی و اسپیلبرگ و برخی از دستاندرکاران سینمای آمریکا کردند تا «کوروساوا» در ژاپن بتواند زمانی که امکان تهیه بودجه برای یکی دو فیلمش را نداشت، فیلم بسازد.
یا کمکهایی که کارگردانان فرانسوی و ایتالیایی کردند تا تارکوفسکی بتواند فیلمهای «نوستالژیا» و «ایثار» را در اروپا بسازد. یا کیسلوفسکی فیلمهای «قرمز» و «آبی» را در فرانسه بسازد یا خیلی از فیلمسازان دیگر که من نامشان را نمیدانم. حتی برخی از استعدادهای جوان و به این صورت فستیوالها، یکی پس از دیگری در کشورهای مختلف جهان شکل گرفت. در کشور ما ایران نیز قبل از انقلاب جشنواره جهانی فیلم تهران که من درباره آن زیاد نمیدانم اما همینقدر میدانم که همه ساله بسیاری از بزرگان سینمای جهان را به ایران میکشاند و فیلم «کاروانها» نیز محصول مشترکی بود حاصل این جشنواره. بعد از انقلابمان «فستیوال فیلم فجر» که اگرچه در شروع خیلی ابتدایی شکل گرفت اما خیلی زود به همت مسوولان وقت رشد کرد و خودش را همپای بسیاری از جشنوارههای بزرگ جهان کرد همراه با بازتابی فرهنگی و بسیار غنی تا به امروز. اما هیچوقت هیچکس از مسوولان آن نگران تعدادی از فیلمسازان کشورش از جمله خود من نبود، اگر در هشت سال گذشته نتوانستم حتی یک فریم فیلم بسازم هیچوقت هیچ مسوولی از من نپرسید کجایی و چهکار میکنی؟ اگر سالها به فستیوال فجر راه پیدا نکردم هیچوقت هیچ مسوولی زنگ نزد که چرا به فستیوال نمیآیی اما هر سال نوروز بسیاری از مسوولان فستیوالهای فیلم از سراسر دنیا وقتی برایم تبریک سال نو میفرستند سوال میکنند کجایی؟ چه میکنی؟ آیا از ما برای اینکه بتوانی فیلم بسازی کمکی ساخته است و من در جواب میگویم همه چیز خوب است، خودم کمی سختگیر شدهام. انشاءالله امسال!... چراکه دکتر ایوبی معاونت محترم سینمایی وزارت ارشاد چندی پیش محبت کردند و زنگ زدند...
برای همه فیلمسازان کشورم آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم که اگرچه امسال هم نتوانستم در جشنواره حضور پیدا کنم اما سال آینده با کاری جدید در خدمت سینما و اندیشه انقلاب باشم و آرزو کنم که بتوانم همچنان مستقل بمانم. چراکه متعهد بودن خیلی سخت است.یک خبر جدید هم برای جوانان دارم که تصمیم دارم طی یک ورک شاپ چهل و پنج روزه قبل از شروع کار جدیدم تعدادی از علاقهمندان به رشته بازیگری را تعلیم دهم و از میان آنها تعداد 10 بازگیر مستعد و هنرمند توانا به سینما و تلویزیون ایران معرفی کنم که اولین کارشان بازی در فیلم جدیدم میباشد و قرار است انشاءالله با کمک یک اسپانسر قوی این ورک شاپ و نحوه انتخاب بازیگران آن هر شب طی 40 برنامه از صداوسیما به نمایش گذاشته شود.
«نجات سرباز رایان» در فرهنگسرای ملل
ایلنا- فیلم نجات سرباز رایان که توسط استیون اسپیلبرگ ساخته شده است در فرهنگسرای ملل نمایش داده میشود.
داستان این فیلم در طول نبرد نرماندی در جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد. ۲۷ دقیقه آغازین فیلم که رسیدن نیروهای متفقین به فرانسه در ششم ژوئن ۱۹۴۴ را نشان میدهد، بسیار مشهور است. تام هنکسدر در نقش کاپیتان جان میلر به همراه هفت سرباز دیگر ماموریت میگیرند تا سرباز جیمز فرانسیس رایان را پیدا کنند و به خانه برگردانند. او سه برادر داشته که همگی در جنگ کشته شدهاند و به دستور فرمانده کل ارتش، رایان میتواند پیش مادرش بازگردد.
علاقهمندان جهت شرکت در سلسله نشست
«سینمای ملل» میتوانند 16 بهمنماه ساعت 16 به نشانی بزرگراه صدر، بلوار قیطریه، بوستان قیطریه فرهنگسرای ملل مراجعه کنند یا با شماره 22671718 تماس بگیرند.
روایت موزیکال پارسایی از اولیور تویست
ایلنا- حسین پارسایی در تازهترین تجربه تئاتری خود قصد دارد براساس رمان «اولیور تویست» شاهکار چارلز دیکنز نمایشی موزیکال را در پاییز 93 تالار وحدت به صحنه ببرد.
این نمایش با همکاری از عوامل شناخته شده تئاتر و موسیقی تولید خواهد شد و علاوه بر بازیگران حرفهای، از حضور جمعی از بازیگر- نوازندهها نوجوان نیز استفاده خواهد کرد.
مراحل پیشتولید این اثر در حال حاضر آغاز شده و نسخه اولیه نمایشنامه در حال نگارش است.
پارسایی پیش از این در مقام کارگردان نمایشهایی نظیر «قصیده بلند باران»، «بانوی آب و آینه»، «خواهرانه به وقت نیرزان»و «این فصل را با من بخوان» را به صحنه برده است.
همکاری شهرام و حافظ ناظری در یک آلبوم
ایسنا- اثر شماره یک پروژه «سمفونی رومی» فوریه 2014 در سراسر جهان منتشر میشود.
«بُعد یازدهم» اثر شماره یک «سمفونی رومی» است که «حافظ ناظری» حدود 10 سال برای تولید آن وقت صرف کرده و پس از تکمیل مراحل تولید و ساخت آن، این آلبوم در آستانه انتشار جهانی قرار دارد.
«سمفونی رومی» نام پروژه جدید حافظ ناظری است که در ادوار مختلف در آن سعی دارد با ترکیب موسیقی ملی ایران و موسیقی کلاسیک غرب گونه جدیدی از موسیقی را معرفی کند که میتوان نام موسیقی فراکلاسیک ایرانی را روی آن نهاد؛ اثری که بتواند گفتوگوی فرهنگی ما با جهانیان باشد. نام این پروژه نمادی است از آمیزش فرهنگ شرق و غرب.
واژه سمفونی به عنوان سمبل فرهنگ موسیقایی غرب برگرفته از واژه سمفونیا و مولانا به عنوان اسطوره و سمبل فرهنگ مشرق زمین است. با وجود اینکه ماهیت و ساختار اصلی اینگونه موسیقی بر پایه اصالتهای موسیقی ملی ایران است، از لحاظ ارکستراسیون، هارمونی، الگوهای ریتمیک و ترکیبات ملودیک و همنوایی با آن متفاوت است.
این موسیقی نه 100 درصد شرقی است، نه 100 درصد غربی که در واقع همخوانی بسیاری با فلسفه فکری مولانا برای گسترش و ستایش وحدت، صلح، عشق و یگانگی میان انسانها از نژادها و فرهنگهای مختلف دارد.
«شور رومی» (که در ایران به اسم مولویه منتشر شده است)، «سهتارنوازی در کنسرت۷۷» (شهرام ناظری و کامکارها)، «دفنوازی در اثر آواز اساطیر» (شهرام ناظری و فیض بشیپور) و «دفنوازی در اثر حیرانی» (شهرام ناظری و گروه شمس) آثار و تجاربی است که تاکنون با حضور حافظ ناظری در ایران منتشر شده است.
استقبال خارجیها از «رد کارپت»
مهر- فیلم سینمایی «رد کارپت» ساخته رضا عطاران قرار است در چندین کشور اکران عمومی شود. مرجان علیزاده، مدیر پخش بینالمللی این فیلم گفت: ما در بازار جشنواره بینالمللی این فیلم در غرفه کانون ایران نوین برای «رد کارپت» با چندین مدیر و نماینده جشنوارههای خارجی مذاکره کردیم.
وی افزود: مدیر جشنواره مونترال درباره این فیلم پس از نمایش آن عنوان کرد که رد کارپت تنها فیلم کمدی ایرانی است که مولفههای محکم بینالمللی دارد.علیزاده ادامه داد: این فیلم مورد توجه نمایندههای جشنوارههای بمبئی، چنای، کلکته و... که متعلق به سینمای هند هستند، قرار گرفت. همچنین برای اکران این فیلم در چندین کشور خارجی هم مذاکره کردیم.وی تاکید کرد: البته حضور این فیلم در جشنواره فیلمهای کمدی شهر پراگ هم قطعی شده است.
رد کارپت دومین ساخته بلند سینمایی عطاران به تهیهکنندگی احمد احمدی است که سرمایهگذاری آن برعهده احمدی و مریم شفیعی است. این فیلم که در بخش سودای سیمرغ سی و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، در نمایشهای مردمی این رویداد نیز با استقبال زیادی روبهرو شده است.
پیمان یزدانیان در جشنواره موسیقی فجر
ایرنا- پیمان یزدانیان، آهنگساز موسیقی فیلم و نوازنده پیانو در بخش نسلی دیگر بیست و نهمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر به صحنه میرود. او در نخستین روز جشنواره به همراه حسام اینانلو کنسرت دونوازی پیانو و کمانچه را به صحنه میبرد.
کنسرت دیالوگ بیانی تازه از همنشینی دو فرهنگ و دو نسل، برخاسته از ریشهای مشترک برای ارایه گفتمانی موسیقایی است.
دیالوگ در فضای بداهه صورت میگیرد و روایتی با دو راوی برای بیان یک داستان است.
یزدانیان در زمان فعالیت خود آثار متعددی را در عرصه موسیقی مستقل و موسیقی فیلم منتشر کرده است که از آن جمله میتوان به آلبوم برداشت اشاره کرد.
یزدانیان متولد سال 1347 از شش سالگی نواختن پیانو را آموخت و پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه صنعتی شریف در رشته مهندسی صنایع فعالیت در زمینه موسیقی را بهطور جدی ادامه داد.وی در سال 1377 موفق به کسب رتبه نحست در کنکور موزیکال فرانسه در رشته نوازندگی پیانو شد.این هنرمند جوان در سالهای اخیر آهنگسازی فیلمهای کارگردانهای مطرح سینمای ایران از جمله مسعود کیمیایی، عباس کیارستمی و کمال تبریزی را بر عهده داشته و موسیقی متن فیلم کوتاه تولد نور ساخته عباس کیارستمی برای افتتاحیه جشنواره فیلم لوکارنو سوییس را نیز ساخته اشت.
یزدانیان موسیقی متن چهار فیلم «گاهی به آسمان نگاه کن»، «چهارشنبه سوری»، «سیمای زنی در دوردست» و «پرنده باز کوچک» را در قالب آلبوم گذر منتشر کرده است.