نگاهی به مجموعه شعر «حفرهها» سروده گروس عبدالملکیان: تکاندن شعر از شانههای شاعر غمگین...
به شانه ام زدی
تا تنهاییام را تکانده باشی
به چه دلخوش کردهای؟!
تکاندن برف از شانههای آدمبرفی؟!
این اولین شعری بود که از گروس عبدالملکیان خواندم و به دلم نشست. شعر به رسول یونان تقدیم شده بود و خیلی زود جای خودش را بین مخاطبان گستردهاش پیدا کرد.
تا آنجا که بهصورت پیامک بین همه مردم پخش شد و نشان داد که شعر خوب بهصورت خودجوش خوانده میشود.
«رنگهای رفته دنیا» و «سطرها در تاریکی جا عوض میکنند» عناوین دو مجموعه شعر شاخص دیگر این شاعر محبوب است. در این میان اما، کمتر به کتاب «حفرهها»ی گروس عبدالملکیان پرداخته شده، درحالی که در این مجموعه، شعرهایی متفاوتتر از گروس میخوانیم. چیزی که گروس عبدالملکیان را از دیگر شاعران همنسل خودش متمایز میکند. این است که در هر مجموعه، سعی میکند چه از لحاظ فرم و چه محتوا به آثار خود تنوع ببخشد و همچنین باوجود فروش بالای همه کتابهایی که دارد، کیفیت را فدای کمیت نمیکند. بههمینخاطر خواننده حرفهای شعر از مطالعه آثار او لذت میبرد:
میریزند،
خم میشوم
حالا
شعر
این گلوله برفی
به سمت تو پرتاب شده است
(از شعر «کلمات» ص72)
گروس از شاعران علاقهمند به سادهنویسی است که میتوان از شمس لنگرودی بهعنوان سرآمد این سبک در شعر سپید امروز یاد کرد. برخلاف تصور عموم اما این سادهنویسی، سختترین نوع نگارش شعر است! شعری که از زبانی ساده و سالم برخوردار باشد، بیشتر به چشم میآید و کموکاست آن لابهلای فرمهای پیچیده و بازیهای زبانی گم نمیشود. شعر گروس عبدالملکیان شعری با زبان ساده اما عمیق و بهمعنای واقعی شاعرانه است:
نگاه کن!
ابری که بالای شهر ایستاده
روزیست که من دود کردهام.
(از شعر «ابر» ص 61)
درونمایه اشعار هر شعر بسته به طبع و سرشت و سلیقه شاعر آن است اما مسالهای که شخصا برای من تعجبآور بود. «شهرگریزی» یا «تهرانستیزی» در اشعار مجموعه شعر حفرههاست. بهخصوص که شاعر این مجموعه یک جوان امروزی آشنا با دنیای مدرنیته است و بعید بهنظر میرسد که همان نگاه غالب شاعران شهرستانی؛ مثلا منوچهر آتشی یا شاعران سنتی و کلاسیک؛ مثلا شهریار را نسبت به شهر یا تهران داشته باشد:
تهران
کلاهِ بزرگیست
که بر سرِ زمین گذاشتهایم.
(از شعر «بدون نام» ص43)
یا در شعر «مردان تهنشینشده در کافه» که عنوان زیبایی دارد:
تهران ِ خطخطی
که با هزار برج
تو را بر زمین میخ کردهایم
و این جاده
قلادهایست دور گردنت...
شهر سگی من! (ص 76)
شاعر مجموعه شعر حفرهها از «تکرار» بهعنوان یکی از ویژگیهای زبان شعر خودش بسیار استفاده کرده و این تکرارهای شاعرانه بسیار در زبان او جا افتاده و خوش نشسته است و شعر او را بیآنکه پیچیده شود، خوشآهنگ میکند:
تصویرهای بعدی این خواب
خفهات میکند!
چشمهایت را ببند
لب بر این دریچه کوچک بگذار
و تنها نفس بکش
نفس بکش!
نفس بکش!
نفس بکش لعنتی!
نفس بکش!
نفس!... (از شعر «مرز» ص 18)
این تکرار در شعر بالا کاملا هوشمندانه بوده و باعث شده تا شعر ملموس شود، تا جایی که من بهعنوان خواننده، اصرار و تاکید شاعر را با تمام وجود احساس میکردم و استرس و اضطراب تلخی شعر به من منتقل میشد.
شعرهای گروس عبدالملکیان در این کتاب مثل اغلب دیگر شعرهای او مضمون تلخ و گزندهای دارد و قبل از هر مضمون دیگری، اجتماعی است و روی زخمهای جامعه زوم میکند. «زخمهایی که مثل خوره روح را آهسته در انزوا میخورد و میتراشد»:
جایت در زندگی درد میکند
زخم است
زخم را باید خاراند
پوستش را کند
پوستش را باید کند
انداخت روی مبل
که خانه زیبا شود.
(از شعر «زخم» ص 15ـ 14)
مجموعه شعر حفرهها، میتواند حفرههای بزرگ شعر امروز را با احساس سرشار از لطافت و شاعرانگی خودش پُرْ کند و در دنیای بیحوصله امروز مخاطب را برای تهیه یک کتاب شعر که از خواندن آن پشیمان نشود، تشویق کند. تنها باید قلب شاعرانهای داشت تا بتوان از شعرهای گروس عبدالملکیان لذت برد:
پریدن، ربطی به بال ندارد
قلب میخواهد.
(از شعر «حدود صبح» ص 53)
حفرهها را نشر «چشمه» در مجموعه «جهان شعر» خود منتشر کرده که همچنان فروش خوبی دارد و چاپ اول آن در اولین ماه انتشار خودش یعنی اردیبهشت در نمایشگاه کتاب سال 1390 تمام شد و با اینکه به «چاپ هفتم» رسیده، هنوز در حال تجدید چاپ شدن است!
تقدیر از علی حاتمی در غیاب خانواده
عبدالله کوثری و قاسم صنعوی برگزیدگان ترجمه ادبیات نمایشی شدند
گروه فرهنگ- عبدالله کوثری برای ترجمه
«زنان تروا و توئستس» اثر سنکا و قاسم صنعوی با ترجمه «نیکومد» اثر پیر کورنی، برگزیدگان هفتمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران در بخش ترجمه شدند.
آیین اختتامیه هفتمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران شامگاه شنبه 17 اسفندماه با اعلام برگزیدهها در سالن فرهاد ناظرزادهکرمانی تماشاخانه ایرانشهر برگزار شد. برگزیدههای بخشهای نمایشنامههای ترجمهای برگزیده، نمایشنامههای برگزیده تالیفی، پژوهشهای برگزیده ترجمه و پژوهشهای برگزیده تالیفی در این مراسم معرفی شدند.
در بخش نمایشنامههای ترجمهای برگزیده، به ترتیب عبدالله کوثری برای ترجمه نمایشنامههای «زنان تروا و توئستس» اثر سنکا، قاسم صنعوی برای ترجمه نمایشنامه «نیکومد» اثر پیر کورنی و آبتین گلکار برای ترجمه نمایشنامه «یک ماه در دهکده» اثر ایوان تورگینف حائز رتبههای اول تا سوم شدند. از میان این سه مترجم تنها آبتین گلکار در مراسم اختتامیه حضور داشت.
در بخش پژوهشهای ترجمهای نیز آزاده عالم فلکی برای ترجمه «راهنمای نویسندگان درام» اثر ویل دان و امین اصلانی برای ترجمه کتاب «مرگ و بکت» برگزیده این بخش شدند. یوسف آفرینی برای نگارش «نیچه و درام پست مردن» و طلایه رویایی برای نگارش «حرکت تئاتر به سمت شعر» نیز برگزیدگان بخش پژوهش تالیفی در هفتمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی بودند.
در نهایت در بخش نمایشنامههای تالیفی نیز علیرضا نادری برای نگارش نمایشنامه «کوکوی کبوتران حرم»، نغمه ثمینی برای نمایشنامه «پالتوی پشمی قرمز» و اثر مشترک آراز بارسقیان و غلامحسین دولتآبادی «گام زدن بر یخهای نازک» نیز به عنوان آثار برگزیده بخش نمایشنامه نویسی تالیفی معرفی شدند.
نمایشنامه «گام زدن بر یخهای نازک» در سی و یکمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان اثر شایسته تقدیر انتخاب شد. این دوره از جایزه کتاب سال اثر برگزیده در حوزه نمایشنامه نداشت.
از نکات جالب این مراسم خوانش بخشهایی از نمایشنامهها یا کتابهای تئوریک برگزیده توسط مهدی سلطانی سروستانی و لعیا زنگنه بود. همچنین در بین بخشهای مختلف آیین پایانی، تعدادی از برگزیدگان دورههای قبل چون اسماعیل خلج، ترانه برومند، عزتالله مهرآوران و هاله مشتاقینیا، به خوانش قسمتهایی از آثار خود پرداختند.
این مراسم مانند دیگر برنامههای فرهنگی و هنری، با یک ساعت تاخیر آغاز شد. حسین طاهری، مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی، تنها دقایقی در این مراسم حضور داشت. همچنین ایرج راد، مدیر عامل خانه تئاتر، نهاد برگزاری این جشنواره در مراسم اختتامیه حضور نداشت.
با وجود تاکید مسوولان برپایی این برنامه در روزهای قبل مبنی بر حضور خانواده زندهیاد حاتمی در این مراسم، هیچکدام از آنها به این مراسم نیامدند.
تجلیل مسعود کیمیایی از پرویز خرسند
مسعود کیمیایی، کارگردان سرشناس سینمای ایران به بهانه تجلیل از پرویز خرسند در جشنواره مطبوعات یادداشتی را درباره او نوشته که خبرآنلاین آن را منتشر کرده است. بخشهایی از آن را بخوانید:
«به نام خدا
قطار تاریخ در بعضی اوقات جا برای دوستان خودش ندارد. مسافران زیادی که در ایام سخت خون و حبس و تحقیر نبودهاند و شناختی از آنها ندارند، کوپه مخصوص رزرو کردهاند و در انتظار دیدن مناظر خوش از پنجره هستند. پرویز خرسند یکی از تکههای شهامت است. پرویز خرسند در 22 سالگی به دلیل عقیده بازداشت سیاسی شد. او در سال 51 «هابیل و قابیل» را نوشت. پنهان، میلیونی تکثیر شد.
پرویز خرسند از راه شریعتی پدر به حریم دکتر شریعتی در مشهد راهی شد و همان شد که زیر زمین آمد و اضطراب و بازجویی.
... افسوس، در این سالهای رنج برای پرویز خرسند، نه نسیمی و نه بادی خوش به بادبانهای کشتی ساکت او می وزد. اما کشتی معرفتی او هنوز اژدهاست که میگویند او متولد این سال است 1319.
من همراهی زیادی با آن نگاه در آن سالها نداشتم اما پرویز خرسند هرآنچه ادب مبارزاتی بود را با دیگرانی از جنس آن روزگار رعایت میکرد.
این روزها خرسند آرام است. با آن روح بلند و دانستهاش توان میشود و با آن توان میتواند زندگی را بچرخاند. توانی که باید از معرفتهای دوره مقاومتش کمک شود اکنون رسانهها سالارند.
در این دوره رسانهسالاری، رسانهها پیری و جوانی این چریک زنده را دوره کنند. برای فراموشی زود است. پرویز خرسند مانده از تندیسی است که فردا باید در یک بلندی بایستد.»
پیام آیدا برای شاملو
همسر احمد شاملو میگوید: کسب مجوز خانهموزه بامداد و به یادگار گذاشتن آن را وظیفه و مسوولیت خود دانستهام و این امر آرزوی دیرین من از سالهای 68، 69 بوده است امیدوارم شاهد تحقق آن در کشورم باشم.
آیدا سرکیسیان در متن ارسالی به خبرگزاری ایسنا نوشته است:
«انسان دشواری وظیفه است.
از تاریخ 12 اسفندماه اخباری پرحاشیه و حیرتبرانگیز با عناوین «مراسم رونمایی نشان خانهموزه بامداد»، «برپایی خانهموزه احمد شاملو در تورنتو»، «راهاندازی خانهموزه شاملو منتظر دستور معاون هنری ارشاد» و... به نقل از آقای شروین پاشایی و توسط ایشان در برخی رسانهها منتشر شده است. برای احتراز از خدشهدار شدن حقیقت، بدینوسیله تکلیف خود میدانم به اطلاع برسانم هیچگونه همکاری و ارتباطی با آقای شروین پاشایی وجود نداشته و ندارد؛ قرار نیست چنین مراسمی در خانه بامداد برگزار شود؛ همچنین خانه بامداد هیچ اطلاعی از این مساله در تورنتو و یا ارتباطی با این موضوع ندارد. کسب مجوز خانهموزه بامداد و به یادگار گذاشتن آن را وظیفه و مسوولیت خود دانستهام و این امر آرزوی دیرین من از سالهای 68، 69 بوده است. امیدوارم شاهد تحقق آن در کشورم باشم؛ هدفی که با پیگیری از مسیرهای قانونی و معمول میسر است و نه با ایجاد هیاهو و شایعات. ای کاش مسوولیت حرفهای خود را به صرف نشر اخبار، مقدم میدانستیم.
با سپاس
آیدا سرکیسیان (شاملو)»
شهر کتاب، تازههای پرفروش : از هزارتوی بورخس تا شهرهای بینشان
گروه فرهنگ- یکی از مقاطعی که طرفداران کتاب، بیشتر در کتابفروشیها وقت و هزینه صرف میکنند، در آستانه تعطیلات نوروز است. پس خواندن معرفی پرفروش ترین کتابهای روزهای اخیر را به کتابخوانهای نوروزی و آنها که دنبال خریدن عیدیهای فرهنگی هستند، توصیه میکنم شاید در انتخاب به کارتان بیاید.
1- مانی صالحی علامه که با ترجمه کتابهای تاریخی و اسطورهای شناخته میشود حالا به سراغ بورخس رفته و مجموعه نسبتا کاملی از داستانها و نوشتارهای او را در نشر کتاب پارسه زیرچاپ دارد. به تازگی دو کتاب از این مجموعه منتشر شده که دربرگیرنده داستانهای تخیلی این نویسنده و شاعر آرژانتینی است. شهرت خورخه لوئیس بورخس بیشتر به خاطر نوشتن داستانهای کوتاه است. سه روایت از یهودا نیز شامل داستانها و نوشتههایی از بورخس است که خواننده را وارد هزارتوهای معنایی و تصویری میکند. بورخس استاد تلفیق مضامینی چون رویاها، ادیان، افسانهها و اساطیر، حیوانها، کتابها، کتابخانهها و... بود. خواندن «سه روایت از یهودا» کافی است تا با جهان ذهنی این نویسنده آشنا شوید اما بدون شک هر داستان، شعر و نوشته او که در این کتاب آمده، دنیای مستقل خودش را دارد و شما را به خواندن دیگر مجموعههای او ترغیب میکند. این کتاب به تازگی منتشر شده و به خاطر حجم و قیمت مناسبی که دارد، فروش مورد قبولی داشته است این مجموعه با عنوان «هزارتوی بورخس» قرار است در هفت جلد منتشر شود.
2- رمان «دوشنبه» نوشته آراز بارسقیان کتابی است درباره زندگی آدمی که زندگیاش کتاب و ترجمه و نوشتن است. زمان و مکانی که داستان در آن پیش میرود و با شخصیت اصلی همراه هستیم، در همین سالها و در تهران است. داستان به نرمی و آهستگی جلو میرود و با کنار هم قرار دادن شخصیتها و شکلدهی به روابطشان، سیمای کامل خود را پیدا میکند. شاید خواندن رمان برای کسانی که دوست دارند از زندگی و حال و هوای اهالی مطبوعات و کتاب سر در بیاورند، جذابتر از خود مطبوعاتیها باشد. داستان در مدت زمان کوتاهی اتفاق میافتد و لحظهها و مکانهایی که در آن توصیف میشود بسیار واقع نمایانه و آینهوار است. سینما، تئاتر، فوتبال، ادبیات، روزنامه، خیابانگردی، بیپولی، پیامکهای تلفنی و... از این داستان، یک اثر امروزی با مختصات نسل جوان شهرنشین ساخته است. «دوشنبه» را نشر زاوش در ۱۷۸ صفحه منتشر کرده است.
3- در شهرهای بینشان با کالوینویی متفاوت و حیرتانگیز روبهرو هستیم. این نویسنده ایتالیایی که شیفته هفت پیکر نظامی است، در این رمان عجیب و خواندنی از زبان هموطنش مارکوپولو ما را به دیدار شاهزادگان مشرق زمین و شهرها و آبادیهای این سرزمینها میبرد و پنجاه و پنج شهر را با زبانی توصیفی و شاعرانه درمی نوردد و قصه میسازد. وصف شهرها و عمارتها، آدمها و بازارها، خانها و رعیتها، رودها و نگاهها، زنها و مردها و… را چنان روی کاغذ آورده که گویی راوی، خود مارکوپولو یا جهانگردی از اعماق تاریخ است. بنمایه سفر را درنظر بگیرید و در کنار آن ذهن خلاق و سیال ایتالو کالوینو و فضای کلاسیک شهرها و عمارتهایی که آنها را درمینوردد. از این کتاب قبلا دو ترجمه منتشر شده بود و حالا ترجمه فرزام پروا در ۱۵۰ صفحه از سوی انتشارات نگاه عرضه شده و یکی از خواندنیترین کتابهای این روزهاست.
4- خلاء موقت، جدیدترین رمان خانم جی کی رولینگ، این جادوگر ادبیات، طرفداران زیادی در ایران پیدا کرده و نوجوان و جوان را به کتابفروشیها کشانده است. «خلاء موقت» رمانی ۷۵۲ صفحهای است که با صبر و حوصله نوشته شده است. برخلاف رمانهای نوجوان ایرانی که غالبا در حجم اندک پذیرفته میشوند و ناشران نیز توصیه به کوتاه نویسی میکنند، خانم رولینگ گشادهدستانه و با طمانینه نوشته و برای رسیدن به اصل ماجرا، زمینهچینی و فضاسازی نسبتا وسیعی کرده است. رمان با مرگ یکی از شهروندان شناخته شده پگفورد که از اعضای شورای بخش بوده شروع میشود و حالا جایگاه خالی او در شورا، خلائی موقت ایجاد کرده است. این خلاء موقت سرآغاز کشمکشها و اتفاقات بعدی داستان است.
رمان جدید جیکی رولینگ هم محبوب نوجوانان است و هم مطلوب جوانان. خواندن آن و رسیدن به نقاط هیجانانگیزش به کمی صبوری احتیاج دارد ولی ترجمه روان و شیوای ویدا اسلامیه، شور و شوق خواندن را تا آخرین صفحه کتاب در مخاطب زنده نگه میدارد. «خلاء موقت» را کتابسرای تندیس منتشر کرده است.
دعوت از مردم برای پیوستن به کمپین آزادی مرزبانان ایرانی
خبرآنلاین- موزه صلح تهران در فراخوانی از مردم خواسته تا به کمپین امضا برای آزادی مرزبانان ایرانی بپیوندند. پیش از این نیز جمع کثیری از هنرمندان، اهالی رسانه و فرهنگ طی بیانیهای از نهادهای بینالمللی درخواست کردند که برای رهایی سربازان بیگناه به گروگان شده در مرزهای جنوب شرقی ایران اقدام کنند. در میان این امضاها نام کسانی چون عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، داود رشیدی، پرویز پرستویی، رضا کیانیان، مرتضی سرهنگی، هدایتاله بهبودی، ناصر تقوایی، اصغر فرهادی، کیومرث پوراحمد، سیدرضا میرکریمی، کمال تبریزی، حمید فرخنژاد، رخشان بنیاعتماد، مهتاب کرامتی، رویا نونهالی و... به چشم میخورد. علاقهمندان به پیوستن به این کمپین میتوانند به سایت موزه صلح به نشانی
www. tehranpeacemuseum. org/ مراجعه کنند.
12 سالن سینما به زودی توسط بانکها مصادره میشود
ایلنا- محمدقاصد اشرفی، رییس انجمن سینماداران با اعلام این مطلب افزود: 12 سالن سینما شامل چهار سالن سینما ماندانا تهران، سه سالن سینما جی تهران و پنج سالن سینمای شهر یزد به دلیل بدهی به بانک قرار است توسط بانکها مصادره شوند.
وی ادامه داد: سینما ماندانا به بانک کشاورزی بدهکار است و سینما جی و یزد به بانک سپه بدهکار هستند و بانکها با ابلاغ حکم مصادره به دنبال برگزاری مزایده برای فروش این سینماها هستند.
اشرفی با اشاره به روند بدهکار شدن سینماها به بانکها افزود: برای بازسازی این سالنهای سینمایی قرار بود که به آنها کمک شود اما این کمک انجام نشد و ما به دنبال گرفتن وام رفتیم و پروسه گرفتن وام 10 سال طول کشید. اشرفی ادامه داد: از سال 82 پیگیر دریافت وام بودیم اما وام زمانی به من داده شد که ارزش پولی آن کاهش پیدا کرده بود درحالی که سود زیادی بابت پرداخت این وام باید به بانک پرداخت میکردم.
وی افزود: سال 82 سود بانک 22 درصد بود اما وام سال 87 به صاحبان سینما پرداخت شد درحالی که سود بانکی در سال 87، 12 درصد شده بود اما بانک همان سود 22 درصد را حساب کرد. اشرفی ادامه داد: من به عنوان مدیر سینمای ماندانا 660 میلیون تومان وام دریافت کردم و هماکنون روزانه 800 هزار تومان بابت اقساط و دیرکرد آن باید پرداخت کنم که از توان من خارج است به همین دلیل بانک با اخطاریهای روند صدور مجوز مصادره و برگزاری مزایده را آغاز کرده و قصد دارد تا به جای طلب خود سالن سینما را مصادره کند. این مشکل برای سینماهای جی، و سینماهای شهر یزد نیز وجود دارد.
رامبد جوان: عملکرد صداوسیما در سال 92 افتضاح بود
ایسنا- رامبد جوان عملکرد صداوسیما در سال 92 را افتضاح دانست و گفت که صداوسیما در سالی که گذشت خیلی بد بود و به نظرم بزرگترین دلیلش هم این بود که تلویزیون پول نداشت.
این کارگردان و بازیگر که ساخت برنامه تحویل سال شبکه تهران را عهدهدار است، درخصوص پرسشی مبنی بر اینکه آیا با مسالهای همچون درخواست مبالغ نجومی از سوی برخی هنرمندان و میهمانان برای حضور در برنامه تحویل سال روبهرو بوده است؟ توضیح داد: این مساله چه اهمیتی دارد؟ یک بدهبستانی است بین تهیهکننده و آنها؛ این یک معامله است. فکر کنید من میخواهم جنسم را گران بفروشم. متر و معیارش را چه کسی تعیین کرده است؟جوان در ادامه در این خصوص گفت: این موضوع یک موضوع درون حرفهای است یعنی ممکن است بنده یک جاهایی یک چیزهایی را ببینم که نسبت به آن معترض باشم ولی نباید بیایم آن را رسانهای کنم. به عنوان یک آدم اخلاقی و حرفهای معتقد هستم خارج از اصول نباید عمل کرد و این مسایل جزو درون گروهی در حرفه ماست.
رامبد جوان در این خصوص مثالی را عنوان کرد و گفت: آدمهایی هستند که با عددهای پایین زندگی میکنند، اما یک نفر هم برای یک ساعتی که به فلان برنامه آمده است، به عنوان مثال 20 برابر دستمزد آن فرد را برای یک ساعت گرفته است. در نتیجه درک این مساله برای او سخت میشود. تازه به نظر من کم هم گرفته است، به جهت اینکه محاسبات آن آدم با مردم عادی یکی نیست.
مجلس یادبود علیشاه مولوی امروز برگزار میشود
ایبنا- مراسم یادبود علیشاه مولوی با حضور جمعی از شاعران و دوستان وی امروز در مجتمع آموزشی نیکوکاری رعد برگزار میشود. شماری از کتابهای مولوی نیز در این مراسم به دست دوستانش میرسد.
در این مراسم محمدعلی سپانلو، علی باباچاهی، حافظ موسوی، عنایت سمیعی، فرخنده حاجیزاده، اسدالله امرایی، محمد شمسلنگرودی، علیرضا آبیز، اردشیر رستمی، داریوش معمار، عباس عارف، حسن صفدری، رضا حیرانی و فاطمه گودرزی حضور خواهند داشت.
به گفته حسن صفدری، دوست و همسایه این شاعر فیلمی از عکسهای مولوی در این مجلس نمایش داده خواهد شد و سیدی کتاب
«کاملا خصوصی برای آگاهی عموم» وی بهطور رایگان به حضوریافتگان در مراسم اهدا میشود. شماری از کتابهای این شاعر فقید نیز در اختیار دوستانش قرار میگیرد. مجلس یادبود این شاعر ساعت 14 تا 16:30 روز دوشنبه 19 اسفند در مجتمع آموزشی نیکوکاری رعد واقع در شهرک غرب، فاز 2، هرمزان، پیروزان جنوبی، شماره 74 برگزار میشود.
مولوی صبح پنجشنبه 15 اسفند به علت خونریزی مغزی در بیمارستان فیروزگر درگذشت. «نشانههای زمینی»، «شهید سوم»، «آوازهای آغاز»، «بهار تا زمستان 58»، «از خلق به امپریالیسم»، «خلقنامه» و
«کاملا خصوصی برای آگاهی عموم» نام کتابهای اوست.
نقد سیاستهای معاونت مطبوعاتی، 20 اسفند
مهر- نشست نقد سیاستهای معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که قرار بود 16 اسفند برگزار شود به دلیل توالی زمانی با آیین اختتامیه بیستمین جشنواره سراسری مطبوعات، خبرگزاریها و پایگاههای اطلاعرسانی، چهار روز به تاخیر افتاد.
بر این اساس، نشست مذکور ساعت 10 صبح فردا سهشنبه 20 اسفند در محل فرهنگسرای رسانه در تهران برگزار میشود. این برنامه به همت انجمن خبرنگاران و روزنامهنگاران حوزه رسانه و با دعوت از حسین انتظامی، معاون امور مطبوعات و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برپا خواهد شد و مسایلی مانند مطالبات روزنامهنگاران از دولت، وضعیت بلاتکلیف بیمه خبرنگاران، سرنوشت انجمنهای فعال و غیرفعال روزنامهنگاری، توقیف و بسته شدن برخی از روزنامههای دولتی و بخشخصوصی و وضعیت رسانههای محلی و آنلاین در آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت. گفتنی است حسین انتظامی، معاون امور مطبوعات و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمادگی خود را برای حضور در این همایش و شنیدن انتقادات و پیشنهادها و پاسخگویی به پرسشها اعلام کرده است.