نگاهی به مونولوگ «مثل شلوار جین آبی» اثر احسان گودرزی: تنهایی «سعی کن گریه کنی»
چهارشنبه هفته پیش بود، خبردار شدیم که یک هفته مانده به پایان اجرای یک مونولوگ خوب به کار بردن کلمه «خوب» این روزها برای هر اجرایی به سادگی در زبانها نمی چرخد، هربار هم که هرکس میگوید فلان کار خوب است بروید ببینید اغلب با تردید میتوان اعتماد کرد. سیر تردید و اعتماد در نهایت عدهای که خود تئاتری بودند را به خانه هنرمندان کشاند، آنچه امروز درباره مونولوگ «مثل شلوار جین آبی» میخوانید، حاصل به تماشا نشستن این گروه و بحثهایشان پس از تماشای اجرای احسان گودرزی است؛ «مثل شلوار جین آبی» پیش از این تماشاخانه آو مدتی پیش روی صحنه رفته بود که به دلیل استقبال مخاطبانش برای بار دیگر از بیستوپنج خردادماه برای حدود 19 شب در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان اجرا رفت؛ احسان گودرزی نویسنده، کارگردان و بازیگر این مونولوگ ۴۰ دقیقهای بود. شاید در وضعیت حال حاضر اجتماعی به سرانجام رساندن و اجرای یک مونولوگ ویژگیهای خاصتری به خود بگیرد در شرایطی که زمانه دهان مردمان جامعه را سرشار از غرولندها به هر آن چیز که اتفاق افتاده و میافتد کرده است، جسارت میخواهد ساعتی جلوی آدمهای خسته از پوچی روزمرگیشان بیایی و برایشان مونولوگ بگویی، چنان که با تو بخندند و با تو غمگین شوند و با تو بغض کنند.
اگر بخواهیم دقیقتر مونولوگ «مثل شلوار جین آبی» را بررسی کنیم، نمایشنامه و متن درخشان احسان گودرزی از پررنگترین نقاط قوت اثرش به حساب میآید، وی با توصیف یک صحنه پرحادثه در خیابان مونولوگش را آغاز میکند و طی اجرای مونولوگ از پنج نقطه و نگاه مختلفی که در صحنه حادثه ترسیم کرده بود به روایت میپردازد، گودرزی تمام محتوای تفکرش را به کمک همین تغییر زوایای دید بیان میدارد، عنصر قدرتمند دیگری که در متن نمایشنامه به چشم میآمد، استفاده از تکرارهای چندباره و بجا بود که پربیراه نیست بگوییم با همین تکنیک توانست در ابتدای اجرایش با نشاندن لبخندهایی کنایهآمیز بر چهره مخاطبان آنها را به بهترین شکل ممکن با خود و روایتش از یک زندگی پر از رنج و عشق همراه کند، سند این گفته آنکه توانست با در دست گرفتن عواطف تماشاچی در اواخر اجرایش با همان جملاتی که مخاطبش را به خنده میانداخت، حال باعث بغض و اشک عدهای شود. فضای نمایشنامه گودرزی چنان شخصی و برآمده از اصالت و دقت تفکرش بود که نیازی به مقایسه این اثر و آن اثر ندارد، مثل شلوار جین آبی همه چیزش انگار درست بود، کار خودش را انجام داد، آن تکانی را که باید داد درباره کارگردانی هم هرچه بجوریم منصفانه کمتر به نقصانی برمیخوریم، وقتی کسی خود در یک مونولوگ بازی کند و خود کارگردانی تجربهای بسیار متفاوتی است تا آنکه دستکم حتی یک بازیگر دیگر هم در تیم اجرایی باشد، رابطه میان من و کارگردانم برابر میشود با رابطه من و بازیگرم، به هر روی جاگیری گودرزی روی صحنه در هر مرحله از اجرایش به خوبی و هماهنگ با نوع روایتش ظاهر شد، بیان قدرتمندش کاملا روی متن نمایشنامه سوار بود و بر آن منطبق. نکته قابل توجه بازیگری احسان گودرزی فارغ از کیفیت هماهنگیاش با کارگردانی و متن، باورپذیر بودن و بجا و به اندازه بودن اکت و کنشهای صحنهایاش بود. از هرچه که حرف میزد، هم خود او به خوبی حضور آن شخص یا شیء را میدید و آن را مقابل خود مجسم میکرد و هم قدرت تجسم آن را با توصیفات دقیق آمیخته با لحن و کنشش برای مخاطب فراهم میساخت؛ قرار بر این نیست تا در اینجا همه آن چیز روی صحنه رخ داده را ثبت کرد، کما اینکه کاش میشد فارغ از خواندن و مواجه شدن با این نوشتار درباره اثر همگان را بیش از حتی یکبار با خود این اثر مواجه کرد، این متن تا به اینجا بنا نداشته ستایشنامهای برای این اجرا باشد بلکه با یک نگاه دقیق به این اثر حتی بسیاری میتوانند مدعی کشف بسیاری از نقاط قدرتمند دیگری در این کار باشند که در اینجا از قلم افتاده است.
«مثل شلوار جین آبی» مونولوگی است که در ابتدا تو با آن همگام میشوی تا آغاز کند و از جهان پیچیده و دَرهممان برایت بگوید اما در ادامه اوست که تو را همچون بیماری کمجان روی دوشش انداخته و با خود در مسیر میکشاند، وقتی به آخرین دقیقههای اجرا میرسی و او برای آخرین بار عبارت معروفش را میگوید دیگر بیهیچ خودداری همان لحظه اجازه میدهی تا بغضت بدون صدا بترکد: «گفتم چشمای شما چقدر آشناست، گفت: سعی کن گریه کنی»
نمایشنامه هفته، بامداد در خانه نوشته اکبر رادی: روشنفکر، تنهاست
نمایشنامه «از پشت شیشهها»، یکی از مهمترین نمایشنامههای اکبر رادی است که میشود، گفت دوبار نوشته شده! بار اول با تکیه خیلی زیاد روی محتوا و بار دوم برای زیباتر کردن نمایش که بهرام بیضایی همین را دلیل ضعف و خراب شدن این نوشته میداند. حتی بیضایی در یکی از نمایشنامهخوانیهای این اثر گفته که اگر میخواست تئاتر این کار را روی صحنه ببرد حتما با ویراست اول این کار را میکرد.داستان در مورد نویسندهای است روشنفکر، جزو روشنفکران دهه 40 و همان بیماری را در خود دارد: فقط خود را روشنفکر میداند و هیچکس را قبول ندارد و برای هیچکس قدم از قدم برنمیدارد. وی خود را در اتاق خانه زندانی کرده به دور از تلویزیون، روزنامه و هیچ دوستی. حتی همسرش، مریم، را نمیبیند و راکد و افسرده مانده است.
در گوشه دیگر نمایش خانواده درخشان را میبینیم؛ خانوادهای که با شم اقتصادی و سیاسی خود از آب گلآلود ماهی گرفتهاند و به شدت سرمایهدار شدهاند.این نمایشنامه گوشهای از تئاتر متعهد و مسوول است که دغدغههای دوره خود را معرفی میکند. مسایل دامنگیر قشر روشنفکر و همینطور قشر متمول جامعه را پیش میکشد و با هم مقایسه میکند و به باد انتقاد میگیرد. اصلا همین هم باعث شده نمایشنامه گذر زمان را در خود نشان دهد و در بعضی صحنهها دیگر کارایی برای امروز نداشته باشد.رادی روشنفکری سرخورده را نشان میدهد که روز به روز پیرتر و نحیفتر میشود و سالها زندگی او در پایین شهر جوری است که انگار زمان در آن خانه حرکتی نمیکند و روزمرگی جزو اصلی زندگیاش شده است. کسی که خود را حبس کرده تا زندگینامهاش را بنویسد اما با این نوشتن خود زندگی را از دست میدهد.این نمایشنامه همان جوری که انتظار میرود مورد حمله روشنفکری آن زمان، به خصوص جلال آلاحمد قرار گرفت.شخصیتپردازی این نمایشنامه به شدت ضعیف است و صحنه بسیار ناتورالیستی. صحنه به هیچ عنوان تغییری نمیکند و پردهها صحنه به صحنه همان جا اتفاق میافتند. توجه بالا به ارتباطات انسانی در متن مخاطب را میخکوب میکند. رفتار مریم با بامداد و رفتار شخصیتهای خانواده درخشان با یکدیگر به خوبی مورد توجه قرار گرفته است. همینطور نمادهایی که در این نمایش به کار رفته جالب است برای مثال مریم گل خشک میکند که میتواند نشانه پژمرده شدن او در زندگی با بامداد باشد و موشی که در آخر گلها و کتابها را میخورد و میتواند خود بامداد و فکرهای او باشد که ذرهذره این زندگی را جویده است.
در نشست خبری دبیر جشنواره فیلم کودک و نوجوان مطرح شد؛ بودجه 5/4 میلیارد تومانی کافی نیست
مهر- مهدی مسعودشاهی، دبیر بیستوهشتمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان، اولویتهای حضور فیلمها در این دوره از جشنواره را ساخت آثاری برای کودکان عنوان کرد و گفت که جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان با رقمی معادل 5/4 میلیارد تومان برگزار میشود که این رقم برای برگزاری جشنوارهای که مبانی و اصول زیرساختی را در نظر میگیرد، اندک است.
مهدی مسعودشاهی، دبیر بیستوهشتمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان با بیان این مطلب در نخستین نشست رسانهای این جشنواره که روز سهشنبه 9 تیرماه در بنیاد سینمای فارابی برگزار شد به برنامههایی که برای این دوره از جشنواره در نظر گرفته شده اشاره کرد و گفت: آنچه مسلم است جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان در ادامه و استمرار برنامهها و فعالیتهایی که طی 28 سال گذشته داشته، مستحق توجه ویژهای در جهت بهرهبرداری از این ظرفیت سینمایی است.
مسعودشاهی با اشاره به این مطلب که نشستهایی برای هماندیشی مدیریتی در جهت هرچه بهتر برگزار شدن این جشنواره در نظر گرفته شده است، گفت: بنیاد سینمای فارابی از گذشتههای دور تاکنون بانی برگزاری جشنواره تخصصی فیلم کودک و نوجوان بوده است از همین رو برای هر چه بهتر برگزار شدن این دوره از جشنواره، طرحها و برنامههایی را ترتیب داده که یکی از این طرحها، برگزاری نشستهایی در جهت هماندیشی مدیران برای هرچه بهتر برگزار شدن این جشنواره است که این نشستها با مدیریت اسدالله اعلایی برگزار خواهد شد.
وی افزود: در واقع با اختتامیه جشنواره فیلم کودک و نوجوان پرونده این جشن باشکوه بسته نمیشود و قرار است این نشستها از این جشنواره تا جشنواره آینده به تناوب برگزار شوند تا بتوانیم به برنامهریزی و اختصاص دادن موضوعات مرتبط با جشنواره فیلم کودک و نوجوان دست پیدا کنیم.
مسعودشاهی در ادامه متذکر شد: در واقع مقررات برگزاری جشنواره و ساختار، کمترین تغییر را داشتهاند اما بنا داریم شرایطی فراهم کنیم تا تسهیلات لازم کمی و کیفی در جهت برگزاری جشنواره فراهم کنیم. همچنین از دیگر برنامههای این جشنواره توجه ویژه به بخشهای جنبی است بهگونهای که اصل موضوع یعنی سینمای کودک را تحتالشعاع قرار ندهد.
مسعودشاهی در ادامه صحبتهای خود با اشاره به این مطلب که اکران فیلمهای کودک و نوجوان از مهمترین مولفههای رونق این ژانر سینمایی است، بیان کرد: برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید ظرفیتهای اکران آثار تولید شده در این ژانر سینمایی را بیشتر کنیم. در واقع اکران این دسته از فیلمها از جمله مهمترین مولفههای رونق سینمای کودک است.
این دوره از جشنواره از تاریخ 11 تا 14 مهرماه در شهر اصفهان برگزار میشود.
هادی مرزبان تحت عمل جراحی قرار گرفت
مهر- هادی مرزبان کارگردان تئاتر ایران شب گذشته به دلیل لخته شدن خون در سرش در بیمارستان آتیه مورد عمل جراحی مغز قرار گرفت.یکی از پرستاران بخش ICU بیمارستان آتیه درباره وضعیت سلامتهادی مرزبان به مهر گفت:هادی مرزبان روز گذشته به دلیل لخته شدن خون در سرش که ممکن است تحت تاثیر عوامل مختلفی مثل استرس و فشار خون بالا باشد به بیمارستان آتیه مراجعه کرد.وی افزود: وی به دلیل این مشکل مورد جراحی مغز قرار گرفت تا لخته خون از سرش خارج شود. در حال حاضر نیز وضعیت عمومی مناسبی دارد اما امروز را قرار است در بخش ICU سپری کند.هادی مرزبان، کارگردان پیشکسوت تئاتر ایران به تازگی نمایش «تانگوی تخممرغ داغ» را با حضور بازیگرانی چون علی نصیریان، امین زندگانی، پریسا مقتدی، لیلا برخورداری، فردوس کاویانی و... در تالار وحدت روی صحنه داشت که البته اجرای این اثر نمایشی به دلیل اعمال برخی اصلاحات از طرف قوه قضاییه چند روزی متوقف شد.
لیلا حاتمی بازیگر «دوران عاشقی» شد
ایسنا- لیلا حاتمی بازیگر «دوران عاشقی» جدیدترین فیلم علیرضا رئیسیان شد. این بازیگر سینمای ایران در سومین همکاریاش پس از فیلمهای «چهل سالگی» و «ایستگاه متروک» در جدیدترین فیلم علیرضا رئیسیان نیز با او همکاری دارد.لیلا حاتمی پیش از این برای بازی در فیلم «ایستگاه متروک» جایزه بازیگری زن جشنواره مونترال را گرفت که گفته میشود اولین جایزه بینالمللی سینمای ایران برای یک بازیگر زن در پس از انقلاب بود.فیلمبرداری «دوران عاشقی» قرار است اوایل مرداد ماه آغاز شود و تماما در تهران فیلمبرداری خواهد شد.تاکنون علاوه بر بازی لیلا حاتمی، بازی فرهاد اصلانی هم در این فیلم قطعی شده است. در روزهای آینده نیز لیست قطعی دیگر بازیگران این فیلم اعلام خواهد شد. «دوران عاشقی» با فیلمنامهای از رویا محقق که از مهسا محبعلی تشکر شده است به نگارش درآمده است و فیلم یک درام خانوادگی است که در یک بستر اجتماعی روز اتفاق میافتد.علیرضا برازنده به عنوان مدیر فیلمبرداری، عبدالله اسکندری گریم، عباس رستگارپور صدابردار، هایده صفییاری مونتاژ و محمدرضا دلپاک طراح صدا، علی هاشمی دستیار کارگردان، مجید کریمی مدیر تولید و مجری طرح از جمله عوامل اصلی پشت دوربین هستند که حضورشان در «دوران عاشقی» قطعی شده است.
باقر صحرارودی درگذشت
ایلنا- مرحوم «باقر صحرارودی» که دو سال بعد از سکته مغزی در بستر بیماری به سر میبرد، شب گذشته و مقارن با اولین شب ماه مبارک رمضان چشم از جهان فروبست. زندهیاد صحرارودی متولد 1321 شهر فسا در استان فارس بود و فعالیت هنری خود را از سال 1334 آغاز کرده بود.«گیرنده»، «کلانتری غیرانتفاعی»، «ملک سلیمان» و «ازدواج به سبک ایرانی» از جمله فیلمهای سینمایی اخیر صحرارودی است. وی در تلویزیون نیز در آثاری چون «راه در رو»، «کوچه اقاقیا» و «سیر و سرکه» با سعید آقاخانی، رضا عطاران و غلامرضا رمضانی همکاری کرده است.
پیکر این هنرمند که جزو نخستین فارغالتحصیلان رشته تئاتر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران نیز به حساب میآید؛ روز سهشنبه -10 تیرماه- ساعت 9 صبح از مقابل خانه سینما تشییع میشود.