Quantcast
Channel: صفحه ۸ - روزنامه جهان صنعت
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

8

$
0
0

جن بو داده

افکارم در هم می‌لولیدند، انگل‌های ناچیزی که در جای جای ذهنم سال‌ها لانه کرده بودند. دم دمای صبح بود، سیگارهایی که نصف نصف کشیده بودم را در پاکت برگرداندم، چند ستاره‌ای را شمردم از بالکن به داخل برگشتم، کمی در خلسه بودم، خود را روی تخت ولو کردم، چشمانم پس و پیش می‌رفتند، پتو را به دور خود پیچیدم، زیر لب چیزهایی زمزمه می‌کردم «تو هستی! تو نیستی! تو هستی! تو نیستی!» کمی می‌ترسیدم، خارج از کنترل من بود، فقط این چند کلمه را تکرار می‌کردم، کمی به خود آمدم «نه حال من آنقدرها هم بد نیست»!
صبح بود، تمام شده. ظهر تا شب، گذر زمان در کنار روانگردان‌های ساعتی، موهوم است، گفته‌هایم. خوش شانسی، ماشینی مرا تا بیشتر مسیر برده بود، فقط کمی وقت سر کوفتم می‌زد. دقایقی طول کشید، ساعتی به ساعتی، آن‌طرف‌تر، کمی این طرف‌تر، این و آنش مهم نیست حتی ندانند کدام این و آن را می‌گویم. حضور هر لحظه‌اش لذتی در تمامی سال‌هاست، همراه می‌ماند و نمی‌میرد. اشتباه است، اشتباه! نباید خیال‌بافی‌هایت را بنویسی، این‌چنین نبودم، همه چیز از آن شب کذایی است، چه خواستم؟! اشتباهی کودکانه، نه نوجوانانه! به راستی حقیقت است، غرایز نفسانی! مقصر من نبودم، طلب تو را کردم، حالا کجای دلم جایت دهم؟! کمد؟ آری کمد، چاه فاضلاب هم خوب است، هر کدام را بخواهی، فقط آن بوگیر لعنتی را به خودت آویزان کن، لباس‌هایم را خراب نکنی! به جان مادر جنی‌ات قسم‌ات داده‌ام، با تو‌ام! یخچال را خالی نکنی! دنبال چه بودی؟ پولش را بیاور! آن تیکه طلاهایی که می‌آوری با هزار زور و بدبختی می‌فروشم! الماس پیدا نمی‌کنی؟ پول نقد نیست آنجا؟ چه سودی داری؟! حرف‌هایم را می‌شنوی اما ساز مخالفی، ارزشت بالاست، عجیب که کتابخوانی! یک عینک کم داری وگرنه نیچه را در تو می‌دیدم! به تو چرا مدرک دانشگاهی نمی‌دهند؟ دکترا؟ به حق که لایقی، راستی حق را چگونه محاسبه می‌کنید؟ گرمی یا مثقالی؟ ارزشش بالاست، تو که می‌دانی؟!
خیابان هفتم، آنجا درخت‌های زیادی دارد، یادآور جنگل‌های انبوه، بی‌ربط است اما یادآور. آنجا را بی‌معطلی........... نگو و نپرس.
اگر کمی واقع‌بین باشیم همچنین هم بد بو نیستی، چه می‌گویند؟ هرزنامه است! هرزنامه!! دنبال شناخت تو می‌گردند. هرچیزی از ظاهرش جدا می‌شود در ذهن تو!نه، این دیوانگی است، واقعیات مدخل اصلی همه آن هرزنامه‌ها هستند. آنها انسانند، جان دارند، کجای داستان را می‌بینند، سر تا تهش را هنوز خودم معلوم نکرده‌ام! بخاری می‌سوزاند، عرق جاری است، کلمات آن کاغذ مفت را دارد از هذیان پر می‌کند. دقیقه‌ای سکوت به احترام ساعت گم شده‌ام، بلیت‌های آشوویتس در کیفم‌اند! اینها را فراموش نکرده‌ام. یادت را نگو، چند باری تماس گرفت، او هم دلگیر است، من نیستم، خود را در طغیان احساساتم غرق کرده‌ام اما همیشه راهی هست، عصای موسی یا کشتی نوح؟ کدام؟ عجایب عصا بیشتر است، داستان‌های زیادی از آن می‌دانم.
به خیالم گر گرفته‌ام، با مزه بود، شوخ طبعی‌ام آخر کار دستم می‌دهد. چند نفری خواهند مرد!نه، من را که می‌شناسند، آسوده خاطر نبوده ام، شما هم نباشید، در بطن عمل فسادی است که حاصل خود کرداری شماست. کلمات هم مرا چپ چپ نگاه می‌کنند، آنها هم دلگیرند، نمی‌خواهند با هر کسی نشست و برخاست کنند! من آنها را می‌رانم از این سو به آن سو اما گویی آنها در فکر انقلابی پر شورند، چه احمق، کمی تاریخ باید بدانند!
پانوشت‌هایت را آن طرف‌تر بگیر، خواندن آنها برایم تغییری حاصل نمی‌کند! عجیب است، عادت نکرده‌ام، چه ساده، ایده‌ای شروع شد، به من گفتند بنویسی می‌آید، چه می‌آید؟ آن چیزی که می‌آید یا جمعه می‌آید یا شنبه یا یکشنبه، شاید هم دوشنبه! البته من سه‌شنبه نیستم، بگویید نیاید، گرفتارم، به هر حال اسمش را هرچه گذاشته‌اند، هنوز دلگیر است که چرا بو داده؟ اسمش را می‌دانم، شب اولی که شناختمش خود را معرفی کرد، نامش «بولیانو دابیاچی ده وانا» بود، من به اختصار صدایش می‌زدم بو داده، آنها هم می‌دانستند اما چشمانشان سرشار از ایهام و ابهام است، پارادوکس نبود، وگرنه آن را هم به چشمانشان وصله می‌زدم، امروز می‌آورمش، اگر خواستید.
بو داده...
بولیانو؟
بیا، اشخاصی تمایل به شناختنت دارند.

 

نیمکت‌هایی کلاسیک
ایسنا- نیمکت‌هایی با تصاویر کتاب‌های کلاسیک از «پیتر پن» تا «چگونه اژدهای خود را تربیت کنید» در سطح شهر لندن نصب شده است.
50 نیمکت پر نقش‌ونگار در پارک‌ها و خیابان‌های شهر لندن نصب شده‌اند تا یادآور داستان‌ها و شخصیت‌های آثار ادبیات کلاسیک باشند.
«خرس پادینگتون»، «پیتر پن»، «هرکول پوآرو»، «جیمز باند»، «شرلوک هلمز» و «مری پاپینز» از جمله شخصیت‌های داستانی هستند که نیمکت‌هایی با تصویر آنها ساخته شده‌اند. این صندلی‌ها که توسط نویسندگان و هنرمندان طراحی شده‌اند به شکل کتاب‌های باز هستند.
انجمن ملی ادبیات انگلیس این ایده را به مرحله اجرا درآورده است. «کرسیدا کوول» خالق «چگونه اژدهای خود را تربیت کنید» درباره این طرح گفته است: خیلی هیجان‌زده‌ام که نیمکت‌ کتابم را طراحی کرده و ساخته‌اند. این پروژه به تقویت غنای سطح نگارش و استعداد تصویرگری در کشورمان کمک می‌کند. امیدوارم این طرح برای اهالی لندن یادآور لذت کتابخوانی باشد.
ری اسمیت، طراح صحنه سرشناس نیمکت «اسب جنگی» را طراحی کرده است. «اسب جنگی» کتاب پرفروش «مایکل مورپرگو» است که توسط «استیون اسپیلبرگ» به دنیای سینما راه یافت و نامزد شش جایزه اسکار شد. به گزارش بی‌بی‌سی، این نیمکت‌ها در روز هفتم اکتبر از سوی این انجمن به حراج گذاشته می‌شوند تا مبلغ به دست آمده برای کمک به این نهاد فرهنگی صرف می‌شود. این انجمن اخیرا نظرسنجی انجام داده و به این نتیجه رسیده است که سطح لذت بردن کودکان و نوجوانان از کتابخوانی طی سال‌های اخیر افزایش پیدا کرده است.

 

ماه رمضان با طعم ماهواره
گروه فرهنگ- سریال‌های صدا و سیما افت کرده‌اند. دلایلش زیاد است. از قهر هنرمندانی مانند رضا عطاران و مهران مدیری بگیرید تا افزایش سانسور و ممیزی و نبود بودجه و مسایل دیگر.
از طرفی هر روز از تریبون‌های مختلف صحبت‌هایی در رابطه مقابله با ماهواره و آثار مخربش بر ذهن و روان شهروندان می‌شنویم. هر کسی، هر تریبونی پیدا می‌کند از ضرر و زیان جبران‌ناپذیر ماهواره بر خانواده‌های ایرانی و از بین بردن اخلاق در جامعه صحبت به میان می‌آورد. از آن طرف عده‌ای از مدیران دولتی و دست‌اندر‌کاران صدا و سیما بر ساخت برنامه‌هایی برای جذب مخاطب بیشتر تاکید دارند و از طرح‌هایی می‌گویند که قرار است اجرا شود.
هیچ‌وقت آمار درستی از مخاطبان ماهواره در کشور منتشر نشد. اما اگر خودمان روزی به پشت‌بام خانه‌مان برویم و نگاهی به پشت‌بام خانه‌های اطرافمان بیندازیم، قدرت نفوذ ماهواره را می‌بینیم.
دلیلش واضح است، جذابیت جای خودش را در رسانه ملی به کلیشه و تکرار داده. هفته‌ای نیست که کانال‌های تازه تاسیس صدا و سیما که رسالت پخش کردن سریال‌های تکراری و فیلم‌های تهوع‌آور را دارند، فیلمی دست چندم کره‌ای را به خورد مخاطبان ندهند. سریال‌های بی‌کیفیت و دم‌دستی کشور‌هایی که هیچ گونه نسبتی با فرهنگ و عقاید ما ندارند در بهترین ساعت رسانه ملی پخش می‌شوند و فرصت آنتن را می‌سوزانند.
تا چند سال پیش دلمان به سریال‌های مناسبتی خوش بود. ماه رمضان و ماه محرم. سریال‌هایی که با حال و هوای این ماه‌ها نسبتی داشتند و مخاطب را پای تلویزیون نگه می‌داشتند.
اما امسال با پدیده‌ای رو‌به‌ر‌و هستیم که حتی خبرش به نشریه تایمز هم رفت! داستان از این قرار است که سریال هفت‌سنگ که از شبکه سوم سیما پخش می‌شود، کپی ناشیانه از سریال آمریکایی خانواده مدرن است. فریم به فریم و سکانس به سکانس. همان دیالوگ‌ها، همان شوخی‌ها و همان کاراکترها. البته چند تغییر کوچک هم داشته. بالاخره نمی‌شود در رسانه ملی، زوجی همجنس باز کاراکتر‌های اصلی سریال باشند. اینجا کارگردان و سرپرست نویسندگان این سریال، آقای بذرافشان لطف کرده و کمی در روند فیلم تغییر ایجاد کرده است.
اگر قرار است ما از رسانه ملی که هر روز و از هر رسانه دولتی، بر لزوم افزایش مخاطبانش صحبت به میان می‌آید، کپی‌های ناشیانه سریال‌های دست چندم آمریکایی را ببینیم، خب یک راست به سراغ خود سریال‌ها می‌رویم. نیازی نیست در بهترین ساعت پخش برنامه‌های تلویزیون، پای سریال لوس و بی‌نمکی بنشینیم که به خاطر محدودیت‌های اخلاقی رسانه ملی، حتی همان اندک نمک سریال اصلی را هم ندارد. اگر ماهواره و برنامه‌هایش بد است، چرا دایم در حال کپی‌برداری هستیم. آیا واقعا هیچ ذهن و قلم خلاقی در کشور باقی نمانده که بتواند برای مخاطبان ایرانی برنامه و سریالی بسازد. باید دید مدیران سیما از این گاف باخبر شده‌اند یا نه. یا اگر شدند عکس‌العملشان چیست. در هر حال، صدا و سیما با این روند اندک مخاطبان خودش را هم از دست می‌دهد البته اگر کسی باقی مانده باشد.

 

جبلی مدیر بخش عکس جشنواره تئاتر عروسکی
ایرنا- حمید جبلی، هنرمند و عکاس تئاتر به دعوت مرضیه برومند دبیر جشنواره تئاتر عروسکی، مدیریت بخش نمایشگاه عکس و پوستر این دوره از جشنواره را برعهده گرفت.
به نقل از ستاد خبری پانزدهمین جشنواره بین‌المللی نمایش عروسکی تهران- مبارک همچنین مرضیه محبوب دیگر هنرمند تئاتر و طراح و سازنده عروسک‌های نمایشی هم به عنوان مدیر نمایشگاه عروسک با این دوره از جشنواره تئاتر عروسکی همکاری خواهد داشت.
این دو هنرمند به‌زودی با انتشار فراخوان هر یک از این بخش‌ها، جزییات لازم درباره برپایی نمایشگاه‌های جشنواره تئاتر عروسکی را اعلام و متقاضیان را برای حضور در این نمایشگاه‌ها دعوت می‌کنند.
پانزدهمین جشنواره بین‌المللی نمایش عروسکی تهران-مبارک با دبیری مرضیه برومند از 22 تا 29 شهریورماه امسال در تهران برگزار می‌شود.

فرانسوی‌ها به «شاهرخ‌خان» نشان شوالیه دادند
ایسنا- شاهرخ‌خان، ستاره سینمای بالیوود نشان شوالیه (لژیون دونور) کشور فرانسه را به پاس دستاوردهای هنری دریافت کرد.
شاهرخ‌خان، بازیگر مشهور سینمای هند نشان شوالیه فرانسه را سه‌شنبه طی مراسمی در تاج‌محل از لورن فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه دریافت کرد.
شاهرخ‌خان پس از آمیتا باچان، بازیگر سرشناس بالیوودی و ساتیاجیت رای، کارگردان فقید هندی‌، سومین سینماگر هندی است که موفق به کسب نشان شوالیه از دولت فرانسه می‌شود.
وزیر امور خارجه فرانسه پس از اعطای نشان شوالیه به شاهرخ‌خان گفت: مردم فرانسه دوستدار استعداد شاهرخ‌خان هستند که با فیلم‌هایش طیف وسیعی از مخاطبان را در سراسر جهان به وجد می‌آورد و با گذر از مرزهای تاریخی و فرهنگی، مردم جهان را به هم پیوند می‌زند.
شاهرخ‌خان نیز پس از دریافت این نشان ارزشمند گفت: لحظاتی در زندگی وجود دارد که احساس می‌کنید در مسیر درست قرار دارید‌ و این یکی از همان لحظات است. من واقعا به دریافت این نشان افتخار می‌کنم.
نشان لژیون دونور به عنوان بالاترین نشان اعطایی از سوی دولت فرانسه به پاس ارایه خدمات به این کشور در سال 1802 توسط ناپلئون بناپارت پایه‌گذاری شد.

«دربست آزادی» اکران و نقد می‌شود
ایلنا- فیلم «دربست آزادی» به کارگردانی مهرشاد کارخانی در سیصد‌و‌سی‌و‌نهمین نشست باشگاه فیلم تهران شنبه ۱۴ تیر ساعت ۱۸ اکران و با حضور عوامل نقد و بررسی می‌شود.
این فیلم با پرداختن به موضوع بیکاری داستان دو جوان که برای گرفتن طلبشان در کلانشهر تهران با مشکلات فراوان روبه‌رو می‌شوند را به تصویر می‌کشد.
سحر قریشی، امید علومی، حسام شجاعی، سروش صحت، کرامت رودساز، ذبیح افشار، مانی حیدری، لادن پروین، شهره قمر، ایمان محمودی و فرانک کوشافر در این فیلم به ایفای نقش پرداختند.
این فیلم با حضور مهرشاد کارخانی (کارگردان)، لادن پروین (بازیگر) و طهماسب صلح‌جو منتقد نقد و بررسی می‌شود.
علاقه‌مندان برای حضور در این برنامه می‌توانند به فرهنگسرای ارسباران واقع در خیابان شریعتی بالا‌تر از پل سیدخندان، خیابان جلفا مراجعه کنند و برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۲۲۸۷۲۸۱۸ تماس بگیرند.

تازه‌ترین آلبوم سالار عقیلی به بازار آمد
ایرنا- آلبوم موسیقی قمر به عنوان تازه‌ترین کار سالار عقیلی به آهنگسازی نوید دهقان و با اجرای گروه موسیقی قمر توسط شرکت ایران گام منتشر و به بازار آمد.
در این آلبوم تصنیف بهار آمد، ساز‌وآواز، تصنیف بوی خوش عید، تکنوازی کمانچه 1، تصنیف نغمه نوروزی، تکنوازی تار، تصنیف آواز کرک، تکنوازی کمانچه 2 و تصنیف وطن عرضه شده‌اند.
اشعار این آلبوم از سروده‌های شاعرانی چون حافظ، فریدون مشیری، سیاوش کسرایی و رهی معیری انتخاب شده است.
در آلبوم وطن، بهزاد رواقی (تار)، نسیم اربابی (کمانچه)، علیرضا گرانفر (سنتور)، حسین محمد حسینی (نی)، امین گلستانی (عود)، فرهاد صفری (تنبک)، شهریار نظری (دف) و نوید دهقان به عنوان نوازنده (کمانچه) ایفای نقش کرده‌اند. آلبوم وطن بیستمین آلبوم رسمی سالار عقیلی است.
وی تاکنون آلبوم‌های «عشق ماند»، «سایه‌های سبز»، «دریای بی‌پایان»، «سعدی‌نامه»، «به نام گل سرخ»، «مایه ناز»، «عاشقی»، «هوای آفتاب»، «سالارخوانی‌ها»، «عشق دیرین»، «باده نوشین»، «یاد باد»، «سبوی تشنه»، «یار و دیار»، «نغمه همرازان»، «می‌تراود مهتاب»، «به سپیدی صلح» و «یار مست و به یاد من باش» را منتشر کرده است.

هادی مرزبان از بیمارستان مرخص شد
ایسنا- هادی مرزبان، هنرمند تئاتر که به دلیل عارضه خونریزی مغزی در بیمارستان بستری شده بود دیروز مرخص شد.
فرزانه کابلی، همسر این هنرمند گفت: خوشبختانه حال آقای مرزبان مساعد است و ایشان روز گذشته از بیمارستان شد می‌شود و به خانه آمد. هادی مرزبان، کارگردان تئاتر چند شب پیش به دلیل فشار عصبی و استرس زیاد دچار عارضه خونریزی مغزی شد و در بیمارستان «آتیه» تحت عمل جراحی قرار گرفت.
این هنرمند به مدت یک شبانه‌روز در بخش آی‌سی‌یو بستری بود اما به بخش عمومی منتقل شد و روز گذشته هم از بیمارستان مرخص شد.
هادی مرزبان، کارگردان تئاتر اجرای نمایش‌هایی همچون «ملودی شهر بارانی»، «خانمچه و مهتابی»، «لبخند باشکوه آقای گیل»، «پلکان»، «خاطرات هنرپیشه نقش دوم»، «آمیز قلمدون»، «شب روی سنگ‌فرش خیس» و... را در کارنامه هنری خود دارد.
وی به تازگی اجرای نمایش «تانگوی تخم‌مرغ داغ» نوشته زنده‌یاد اکبر رادی را در تالار وحدت به پایان برد که این نمایش در میانه اجرا توسط بخشی از قوه قضاییه به مدت سه شب توقیف شد و دوباره اجرای آن از سر گرفته شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

Latest Images

Trending Articles