خواب گردی
به هیچکدامشان نمیتوان اعتماد کرد، آنها زاده سیاهیاند. از گذشته، امروز، فردا. نه، نمیتوان اعتماد کرد. تنها دیوانگان معدودی که خود را به آنها تسلیم کردهاند میدانند چه هستند؛ و ما، هنوز هیچ چیز از آنها نمیدانیم. زمانی پیشتر، جایی در کتابهای کهنه و خاک خورده آنها از ما بودند، برای ما، نشانهای از آینده، و حال تنها خواب گردانان این شهر را برایمان به ارمغان آوردهاند.
سه نفر دیروز خود را کشتند. در هر سه شان دو چیز مشترک بود؛ مرگ و خوابگردی. هر سه در یک زمان خود را از روی بلندترین ارتفاع در نزدیکیشان به پایین انداختند. پل، صخره، برج. دلیلش مشخص نیست اما میدانیم افراد خواب گرد دچار دو سرنوشت مشخص میشوند؛ یا خودکشی میکنند، یا به حالتی شبیه به اغما فرو میروند. حالتی که آنها را از سویی به سویی دیگر میکشاند بدون آنکه بدانند کجا هستند و چه میکنند. فقط مسیری را طی میکنند از مکانی به مکانی دیگر. در برخی موارد هم افرادی بودند که به انجام دادن کارهای روزمره خود ادامه میدادند با چشمانی بسته. تفاوتشان با انسانهای دیگر قابل درک نیست.
مرکز پیشگیری و درمان خواب گردیخبری را منتشر کرد، مبنی بر پیدا کردن راه حلهای جدید. به چنین چیزی نیازمند بودیم. درمان، مخصوصا با توجه به رشد صعودی مبتلایان.
جامعه به هرج و مرج کشیده شده بود. انسانهای مبتلا نشده ترسیده بودند. خیابانها پر شده بود از صحنه اعتراضات. حتی در میان معترضین افراد مبتلا شدهای هم پیدا میشدند. در آن زمان بود که صدای گلوله به این هرج و مرج جنب و جوش بیشتری میبخشید.
اگر با چشمانی بسته به این بیماری مبتلا نشوند چه؟دیگر چگونه میتوان از هم تفکیکشان کرد؟ معنای هرج و مرج تازه در آن زمان مشخص میشود.
مرکز پیشگیری و درمان اعلام کرد، همه بیماران زمانیکه به مرحله سوم در خواب خود فرو میروند دچار این بیماری میشوند. مرحلهای که ما خواب میبینیم. یعنی رویاهای ما دلیل اصلی این هرج و مرجها هستند؟
باور کردنی نبود. پس از انتشار این خبر جامعه در شوک بزرگی فرو رفت، یا بهتر بگویم غرق شد. در گفتهها به درمان اشارهای نشد. فقط احتمالاتی بر کشف دلیل اصلی بیماری بود و امید به کشف درمان در آیندهای نزدیک. اما این گفتهها کمکی به کمتر شدن ترس و نگرانی مردم نکرد. دو ماه پس از انتشار این خبر آمارهایی از مرگ افراد در اثر بیخوابی بیشتر شد اما دولتها از دادن چنین آمارهایی خودداری میکردند. این خود خبری دلهره آور بود.
دیگر کسی اعتراض نمیکرد. مردم ماندن در خانههایی با درهای بسته را ترجیح میدادند. نحوه سرایت بیماری نیز نامعلوم مانده بود و احتمالش میرفت هر روز صبح یکی از اعضای خانواده شما مبتلا شود و پیامد بعدی قابل پیشبینی بود. آنها را در خیابانها رها میکردند. همین اتفاق کافی بود که تا حد ممکن از مشاهده خیابانها خودداری کنید.
صحنه دردناکی بود. هزاران هزار نفر در حال زندگی کردن بودند اما در جایی بیرون از مرزهای درهای بسته خانهها. با این حال میتوانستید رفتگرهایی را ببینید که قبل از طلوع آفتاب در حال جارو زدن خیابانها هستند و زمانی که تازهترین پرتوهای خورشید تن یخ زده آسفالتها را با شمشیر آتشین خود از هم میشکافتند، چشمهایتان به انسانهای کت و شلوار پوشیدهای میخورد که در انتظار اتوبوس ایستادهاند؛ با همان تصویر همیشگی به همراه یک لیوان قهوه داغداغ. بعد از مدتی دانشآموزهایی را با روپوشهای مدرسه میدیدید. و صدای بالا کشیده شدن کرکرههای مغازهها. پخش شدن عطر خواب آلود نانهای تازه از تنور درآمده. همه را مشاهده میکردید. آن بیرون زندگی جریان داشت در میان مردمانی که زمانی آنها را میشناختید و حالا آنها راطرد کردهاید.
یک هفته بعد، هیچ خواب گردی دیگر چشمانش بسته نبود.
عصر جمعه ششم تیرماه گشایش مییابد؛
گزیده چهار دهه آثار منوچهر معتبر در گالری آریانا
گروه فرهنگ- گزیدهای از چهار دهه نقاشی و طراحی « منوچهر معتبر» عصر جمعه ششم تیرماه در گالری آریانا به تماشا درمیآید.
به گفته معتبر این مهمترین نمایشگاه او به شمار میرود که در آن ٧٠ اثر به نمایش گذاشته میشود که در میانشان شماری از جدیدترین آثارش نیز ارایه شده است.
منوچهر معتبر سال۱۳۱۵ در شیراز متولد شد. او به واسطه آشنایی با ناصر نمازی از شاگردان کمال الملک با نقاشی آشنا شد و سپس در دانشگاه هنرهای زیبا نقاشی خواند؛ پس از آن برای ادامه تحصیل راهی نیویورک شد. او برنده مدال و دیپلم افتخار از نمایشگاه نقاشان معاصرجهان در موناکو در سال ۱۳۶۴ شده است. معتبر همچنین برگزاری بیش از۳۰ نمایشگاه انفرادی و شرکت در ۴۰ نمایشگاه گروهی در ایران و خارج را در کارنامه خود دارد. سال ۱۳۸۰ نیز برنامه مروری بر آثار او به همت انجمن نقاشان در خانه هنرمندان برگزار شد. آخرین نمایشگاه انفرادی منوچهر معتبر در سال 1389 در گالری اثر برپا بود.
طراحی، دغدغه و دلمشغولی جدی منوچهر معتبر است. حتی گفته میشود این استاد چیرهدست ۴٠ سال پیش بساط نقاشیاش را به خیابانها برد تا بتواند بیواسطه طراحی کند و به قول خودش با یک مداد و بدون بزک چهره آدمها را بسازد. صندلی از عناصر ثابت نقاشیهای معتبر است؛ صندلیهایی بیشتر خالی که مخاطب را وامیدارد به کسی که غایب است، بیندیشد. این نقاش و طراح پیشکسوت درباره آثار تازهاش که عصر جمعه برای نخستین بار در گالری آریانا به نمایش میگذارد، میگوید: «آثار اخیرم برآیند آثار پیشینم و نیز تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورمان در دهه اخیراست. البته این آثار به گونهای در ادامه و استمرار آثار پیشینم خلق شدهاند». جالب اینجاست که ابعاد آثار معتبر تقریبا در همه دههها یکسان است. او میگوید: «من علاقهای به خلق اثر در ابعاد بزرگ ندارم و در این نمایشگاه هم شاهد آثاری در ابعاد 70 در 60 و 70 در 70 خواهید بود.»
گالری آریانا بر برپایی نمایشگاههای دهههای مختلف بزرگان هنر تجسمی ایران تمرکز دارد و خلائی بزرگ در این زمینه را پوشش میدهد آریانا مانند دیگر نمایشگاههایش برای منوچهر معتبر نیز کاتولوگ نفیس ١٢٠ صفحهای تدارک دیده است که در افق آینده، مجموعه این کاتالوگها میتواند به سندهای تصویری حائز اهمیتی برای هنر مدرنیستی کشورمان بدل شود. البته 10 سال پیش مجموعهای از آثار منوچهر معتبر از سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۸۳ توسط نشر نظر نیز به زیور طبع آراسته شده است.
این نمایشگاه در گالری آریانا دایر است و علاقهمندان میتوانند یکشنبه تا پنجشنبه از ساعت پنج تا هشت بعد از ظهر از این آثار در گالری آریانا واقع در الهیه، انتهای خیابان مریم شرقی، ابتدای خیابان فرشته (شهیدفیاضی)، شماره ٩ بازدید به عمل آورند.
«ترانههای محلی» از 2 مرداد در تئاتر شهر: فیلمهای ماندگار در جدیدترین نمایش رحمانیان
ایسنا- محمد رحمانیان نمایش «ترانههای محلی» را از دوم مردادماه در تالار اصلی مجموعه «تئاتر شهر» اجرا میکند.
این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر درباره اجرای تازهترین نمایشش گفت: نمایش «ترانههای محلی» نیز در ادامه نمایشنامه قبلیام «ترانههای قدیمی» نوشته شده است. همان زمانی که «ترانههای قدیمی» را با آقای فردین خلعتبری کار میکردیم، ایده اجرای ترانههای فولکلور ایرانی را هم مطرح کردیم و برهمین اساس طرح نمایشنامه «ترانههای محلی» را نوشتم که تفاوتهایی با شکل اپیزودیک «ترانههای قدیمی» دارد.
رحمانیان درباره داستان نمایش «ترانههای محلی» توضیح داد: یک موسیقیدان ایرانی بعد از سالها زندگی در آمریکا برای پایاننامه دکترایش به ایران میآید. پروژه پایانیاش پژوهش روی موسیقی فیلمهایی است که با حال و هوای بومی ساخته شده است.
به گفته وی، در اجرای این نمایش موسیقی فیلمهایی چون «ناخدا خورشید» (فریدون ناصری/ استان هرمزگان )،«مادیان» (شریف لطفی/ استان مازندران)، «بمانی» (محمدرضا درویشی/ استان ایلام)، «داش آکل» (اسفندیار منفردزاده/ استان فارس)،«قطعه ناتمام» (محمدرضا درویشی/ استان خراسان)، «شیرسنگی» ( فریدون شهبازیان/ استان چهارمحال و بختیاری)،«بدوک» (محمدرضا علیقلی/ استان سیستانوبلوچستان)،«باشو/ غریبه کوچک» (که موسیقی انتخابی دارد/ استان گیلان) و «اتوبوس» (بابک بیات/ استان آذربایجان غربی) اجرا میشود.
رحمانیان اضافه کرد: پیداست که هر موسیقی مربوط به اقلیمی خاص است و سرگذشت خود را دارد. پنج زن و پنج مرد که قرار است چون شاهدی روایتی از موسیقی این فیلمها داشته باشند، به جای روایت فیلم، روایت خود را از رنجها و دردهایشان میگویند. در پایان هر روایت یک ترانه محلی پیوندی میان جهان نمایش و جهان موسیقی برقرار میکند.
این هنرمند ایرانی که مدتی است در کانادا زندگی میکند، نمایشش را با بازی علی عمرانی، مهتاب نصیرپور، علی سرابی، اشکان خطیبی، هومن برقنورد، رامین ناصرنصیر، محمدرضا هدایتی،هانا کامکار همراه با سها سناجو، پرستو رحمانیان و مارال بنیآدم سه نفر از بازیگران گروه تئاتر«ونک» که رحمانیان آن را در کانادا تاسیس کرده به صحنه میبرد.
قرار است چند بازیگر دیگر نیز به این گروه اضافه شوند. رحمانیان افزود: در اجرای این نمایش دو هنرمند ترانهسرا یعنی آقای عبدالجبار کاکایی و محمد علی بهمنی ما را همراهی میکنند و برایمان ترانه میسرایند.
این کارگردان تئاتر درباره انتخاب ترانهها نیز گفت: ترانهها به انتخاب آقای فردین خلعتبری تنظیم مجدد میشوند. در کنار پیانو که ساز اصلی است در هر قسمت سازی افزوده میشود؛ مثلا «نیانبان» در بخش مربوط به فیلم «ناخدا خورشید» و استان هرمزگان و یا دوتار خراسانی در قسمت مربوط به استان خراسان و فیلم «قطعه ناتمام». یا ساز «قیچک» در فیلم «بدوک» و استان سیستانوبلوچستان و «سرنا» در بخش استان چهارمحال و بختیاری و فیلم «شیرسنگی» و...
به گفته رحمانیان، این نمایش از لوکیشن و موسیقی مازندران آغاز میشود و با موسیقی «بندر کنگ» به پایان میرسد.
همچنین فردین خلعتبری، مشاور کارگردان و آهنگساز این نمایش است و در مجموع حدود هشت نوازنده و 12 بازیگر در نمایش حضور دارند که تاکنون حضور علی زند وکیلی به عنوان خواننده و سامان احتشامی به عنوان یکی از نوازندگان این نمایش قطعی شده است.
موسیقی امکان تازهای به من داده است
وی که در این نمایش نیز همچنان بر موسیقی تکیه دارد، توضیح داد: تقریبا تمام متنهایی که بعد از نمایشنامه «ترانههای قدیمی» نوشتهام ارتباط مستقیمی با موسیقی دارند و حتی طرحهای بعدیام هم این ویژگی را دارند چون موسیقی امکان تازهای به من داده است تا دیدگاههای خود را در ارتباط با تئاتر راحتتر و صریحتر بیان کنم. نویسنده و کارگردان نمایشهای«خروس»،«فنز» و «مصاحبه» با اشاره به جایگاه مهم موسیقی در آثار برتولت برشت هنرمند شهیر آلمان یادآور شد: سالها فکر میکردم چرا برشت علاقه داشت نام آهنگساز را کنار نام نویسنده بیاورد و این پرسش برایم مطرح بود چرا برای او اهمیت آهنگساز بیشتر از بقیه عوامل مطرح بوده است؟! بعد از تجربه چند موسیقی نمایش مانند «مسافران» و «لیلا» بیشتر به این سمت آمدم و از نمایش «ترانههای قدیمی» با تمرکز بیشتری به این موضوع پرداختم. این هنرمند تئاتر اضافه کرد: در «ترانههای محلی» فرم، مضمون و قالب به شدت در حال تکمیل یکدیگر هستند و حذف هر یک دیگری را دچار مشکل میکند. رحمانیان که نمایش«ترانههای محلی» را در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر اجرا میکند، اظهار امیدواری کردکه در این تالار بتوانیم به آن شکل ناب موسیقی نمایش برسیم. البته این تالار مشکلات صدا دارد که امیدوارم در بازسازی جدید حتما این مشکل حل شود. البته موسیقیها با صدابرداری انجام میشود اما در مورد بقیه مشکلات این تالار راههای عملی را پیدا میکنیم، به هر حال امیدوارم با آمدن خانم مقتدی مدیر جدید تئاتر شهر دغدغههای بچههای تئاتر بهتر و بیشتر درک شود. در اجرای نمایش «ترانههای محلی»، اشکان خطیبی به عنوان مجری طرح رحمانیان را همراهی میکند.
اجرای نمایش «صدام» با مخالفت صریح روبهرو شد
رحمانیان که پیش از این قصد داشت نمایش «صدام» را به صحنه بیاورد، درباره سرانجام این نمایش گفت: این اثر با مخالفت صریح مدیر تالار وحدت روبهرو شد. شاید سال 94 این نمایش را در تالار وحدت یا تالاری مانند مجموعه نمایشی تهران (خاوران) اجرا کنم زیرا امکانات مکانیکی بسیاری نیاز دارم.
وی درباره دلایل مخالفت با اجرای«صدام» توضیح داد: خودم هم متوجه نشدم چرا «صدام» اجازه اجرا پیدا نکرد زیرا از هر نظر یکی از اولویتهای تئاتر امروز است. اگر به گذشته صدام نگاه کنیم، جنایاتی که مرتکب شده با زندگی 70 میلیون ایرانی در ارتباط است و اگر هم به امروز نگاه کنیم، ژنرالهایش در ارتباط با «داعش» جنگ خونینی راه انداختهاند بنابراین این نمایش امسال باید اجرا میشد.
رحمانیان اظهار تاسف کرد این فرصتسوزی، گناهی نابخشودنی است و شاید دیگر نتوانیم این تعداد بازیگر درجه یک و عوامل فنی و اجرایی را کنار هم بگذاریم. همیشه این پرسش برایم مطرح است که چرا «صدام» سال 93 امکان اجرا پیدا نکرد و خیلی خوشحال میشوم که روزی پاسخی به این پرسش داده شود.
این مدرس تئاتر درباره سرنوشت دیگر نمایشش «هامونبازها» نیز توضیح داد: تالار وحدت برای اجرای این نمایش زمان نامناسبی در نظر گرفته بود به همین دلیل این نمایش احتمالا امسال اجرا نخواهد شد.
به گفته محمد رحمانیان، نمایش«ترانههای محلی» فعلا به مدت 15 روز اجرا میشود زیرا عوامل اجرایی آن چند پروژه دیگر در دست دارند که اگر بتوانند برنامهشان را تغییر بدهند، میتوان اجرای نمایش را تمدید کرد.
پیش از این قرار بود تالار اصلی «تئاتر شهر» از اواخر خردادماه بازسازی شود اما از آنجا که این بازسازی به بعد از جشنواره تئاتر فجر موکول شد، قرار شد نمایش «ترانههای محلی» نوشته و کار محمد رحمانیان در این تالار به صحنه برود.
بازیگر «خوب، بد، زشت» و «پدرخوانده» درگذشت
ایسنا- الای ولاک، بازیگر کهنهکار آمریکایی فیلمهای مطرحی چون «هفت دلاور»، «خوب، بد، زشت» و «پدرخوانده» در 98 سالگی درگذشت.
ایلای هرشل والاک متولد ۷ دسامبر ۱۹۱۵، بازیگر سرشناس سینما، تلویزیون و تئاتر آمریکا بود که اولین نقش سینمایی خود را در نقش «سیلوا واکارو» در فیلم «بیبی دال» ساخته «الیا کازان» در سال 1956 تجربه کرد و تا 98 سالگی همچنان در سینما فعالیت داشت.
والاک یکی از پرکارترین بازیگران آمریکایی بود که حتی در دهه ۹۰ زندگی خود به فعالیت ادامه میداد و در فیلمهای «وال استریت: پول هرگز نمیخوابد» ساخته الیور استون و فیلم «نویسنده در سایه» به کارگردانی رومن پولانسکی نیز ایفای نقش کرد.
مشهورترین نقشآفرینیهای وی در دنیای سینما بازی در نقش کالورا در فیلم «هفت دلاور» ساخته جان استرجس، گیدو در «نخالهها» ساخته جان هوستون، توچو در فیلم «خوب، بد، زشت» ساخته سرجیو لئونه هستند.
از دیگر نقشهای برجسته وی میتوان به دون آلتوبلو در «پدرخوانده ۳» ساخته فرانسیس فورد کاپولا، کاتن وینبرگر در «دو جک» ساخته جک نیکلسون و آرتور ابوت در «تعطیلی» ساخته نانسی میرز اشاره کرد.
ایلای والاک در ۱۳ نوامبر ۲۰۱۰ در سن ۹۴ سالگی جایزه اسکار افتخاری را از آن خود کرد.
زمان دیدار مردم با رضا عطاران مشخص شد
ایسنا- رضا عطاران با حضور در سینماهای «آزادی» و «قدس»، پس از دیدن «رد کارپت» با مردم به گفتوگو مینشیند.
علی سرتیپی (پخشکننده این فیلم) درباره برنامههایش برای اکران هر چه بهتر «رد کارپت» با کارگردانی و بازی رضا عطاران بیان کرد: برنامههای مختلفی برای اکران این فیلم درنظر گرفته شده که از جمله آن ارتباط رضا عطاران به عنوان بازیگر و کارگردان فیلم با مردم است.
وی ادامه داد: قرار است در همین آغاز اکران فیلم، رضا عطاران از ساعت 20 تا 23 امروز پنجشنبه (پنجم تیرماه) در سینما «آزادی» حضور پیدا کند و پس از دیدن فیلمش در کنار مردم، با آنها به گفتوگو بنشیند. همچنین او از ساعت 20 تا 22:30 روز جمعه (ششم خردادماه) نیز با حضور در سینما «قدس» با مخاطبانش به گفتوگو خواهد نشست.
«رد کارپت» داستان حضور یک علاقهمند به سینما در حاشیه جشنواره فیلم کن در فرانسه است.
نقش این فرد علاقهمند به سینما را رضا عطاران بازی میکند و خودش کارگردانی «رد کارپت» را نیز برعهده داشته است.
اکران «تجریش ناتمام» پس از 3 سال
مهر- پوریا آذربایجانی، کارگردان سینمای ایران درباره آخرین وضعیت فیلم تازهاش با عنوان «تجریش ناتمام» گفت که بعد از سه سال انتظار فیلم «تجریش ناتمام» بعد از فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» در گروه سینمایی استقلال اکران خواهد شد.
وی ادامه داد: این فیلم بعد از گذشت سه سال از زمان تولید آن اکران میشود و من خودم هم فکرش را نمیکردم که این اتفاق بیفتد اما از این اتفاق خوشحالم که بالاخره این فیلم توانست رنگ پرده را به خود ببیند.
کارگردان جوان سینما درباره همزمانی اکران این فیلم با ماه مبارک رمضان گفت: من فکر میکنم که بعد از افطار مردم به سینماها بروند و فیلم را به تماشا بنشینند. این طور نیست که سینماها در این ایام تعطیل شود و مخاطبان از فیلمها استقبال نکنند.
«تجریش ناتمام» بعد از فیلم «روایتهای ناتمام» دومین ساخته پوریا آذربایجانی محسوب میشود که این فیلم از سیویکمین جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شد.
فیلم «تجریش ناتمام» به کارگردانی پوریا آذربایجانی با عنوان قبلی «عاشقانههای تجریش» درباره دو دانشجو است که بعد از ۲۰ سال یکدیگر را پیدا میکنند و تصمیم میگیرند دوستان قدیمی خود را نیز بیابند.
گروه نور در تالار وحدت مینوازد
ایلنا- گروه موسیقی نور به سرپرستی کریستف رضاعی روی صحنه میرود.
در این کنسرت که توسط انجمن موسیقی ایران برگزار میشود گروه موسیقی نور متشکل از هنرمندان ایرانی و فرانسه پنجم تیرماه در تالار وحدت و ششم تیرماه در فرهنگسرای نیاوران به اجرا میپردازند.
گروه موسیقی نور متشکل از هنرمندان ایرانی و فرانسه و به سرپرستی کریستف رضاعی، تلاش دارد تا به کشف و بازآفرینی دورهای از فرهنگ موسیقایی جهان بپردازد که در آن شرق و غرب با بیان هنری مشترک به خلاقیت میپرداختهاند. انتشار اولین آلبوم این گروه با عنوان «آلبا» (که در قلعه تاریخی اردشیر بابکان ضبط شد) با استقبال کم نظیری در ایران و دنیا مواجه شد.این گروه طی 14 سال فعالیت مستمر خود علاوه بر چندین کنسرت در تهران، بالغ بر 50 اجرا در کشورهایی مانند فرانسه، بلژیک، آلمان، اسلوونی، کره جنوبی و اطریش داشتهاند که یکی از مهمترین آنها حضور در جشنواره موسیقی آیینی فز در مراکش (1391) بوده است.
گروه موسیقی نور پنجم تیرماه ساعت 22 در تالار وحدت و ششم تیرماه ساعت 19 در فرهنگسرای نیاوران به اجرا میپردازند.
تقدیر از «مل گیبسون» در جشنواره کارلوویواری
فارس- چهل و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم کارلو ویواری امسال 4 تا 12 جولای در حالی برگزار میشود که طی مراسمی با اعطای گوی کریستالی از یک عمر همکاری هنری برجسته «گیبسون» با دنیای سینما تقدیر خواهد شد.
«گوی کریستالی» برجستهترین جایزه جشنواره «کارلوویواری» است که طی سالهای گذشته به هنرمندانی مانند «جان تراولتا» و «هلن میرن» تعلق گرفته است.
در این مراسم که قرار است«گیبسون» خود حضور یابد، فیلم اکشن و حادثهای «اپوکالیپتو» محصول 2006 میلادی که یکی از فیلمهای کارنامه فیلمسازی اوست، به نمایش درخواهد آمد.
مل گیبسون بیش از همه برای بازی در فیلمهایی مانند «مصائب مسیح» و «شجاع دل» شهرت دارد.
برگزارکنندگان جشنواره کارلوویواری همچنین از حضور لورا درن، بازیگر آمریکایی به عنوان مهمان افتخاری این دوره از رقابتهای خبر دادهاند.
او در فیلم «مخمل آبی» به کارگردانی دیوید لینچ و «پارک ژوراسیک» به کارگردانی استیون اسپیلبرگ ایفای نقش کرده است.
از دیگر مهمانان جشنواره امسال میتوان به فانی آردانت، بازیگر فرانسوی، آلیس روهرواچر، کارگردان، بونگ جون- هو، کارگردان و دیوید مکنزی، کارگردان اشاره کرد.