مرگ ناگهانی رابین ویلیامز؛ جهانی که کمدینهایش خودکشی میکنند
گروه فرهنگ- ساعت از 11 گذشته بود و چشمانم به تلویزیون قفل شده بود. تبلیغاتش را چند روزی پخش میکردند. برایم تازگی داشت؛ اینکه حیوانات جنگل توی خیابان رم کنند و آب خانه را بگیرد. فیلم با صحنهای شروع شد که تا چند وقت تبدیل به کابوسهایم شد. پسری تاسی را پرت میکند و بعد توی جعبه بازی میرود. به جومانجی خوش آمدید. فیلم را تا همین امروز 10 باری تلویزیون پخش کرده و من هر بار مشتاقتر از بار قبل به دیدنش نشستهام. تمام جنبههای فانتزی فیلم یک طرف، بازی رابین ویلیامز، نقش اول فیلم هم یک طرف.
امروز که از خواب بیدار شدم، شاید انتظار شنیدن همه چیز را داشتم به غیر از مرگ رابین ویلیامز؛ بازیگر محبوبم که انگار خودکشی کرده است. داستان غمانگیزی است، اینکه خیل عظیمی از بازیگران کمدی و طنزپردازان سینما آدمهای افسردهای هستند. امروز که خبر را شنیدم، مروری داشتم بر زندگی ویلیامز. او هم چند سالی با افسردگی دست و پنجه نرم کرده و گاهی هم اعتیادش به مواد مخدر را رسانهای کرده است.
نمیدانم، چهره شاداب و چشمان ریز و بازیگوشش را قبول کنم یا تصویری که امروز از او ساختم. مرد سالخوردهای که نشسته بر مبل خانهشان، سیگار دود میکند و چشمان بیروحش قفل شده به قرصهای ریز و درشت روی میز. جهان غمانگیزی است، آنقدر این روزها خبرهای بد و وحشتناک از دور و اطرافمان میآید که دیگر کسی مصون از افسردگی و ناراحتی و حتی خودکشی نیست حتی اگر آنکس رابین ویلیامز باشد؛ یکی از کمدینهای موفق سینمای آمریکا و هالیوود که توانسته در فیلمهایش لبخند به لب مخاطبانش بیاورد. در جومانجی پرجنب و جوش بود و در انجمن شاعران مرده متفاوت. نقش معلم مهربانی را داشت که عدهای جوان را رهبری میکرد. در بیخوابی مرموز بود و در خانم داوت فایر شگفتانگیزتر از همیشه، در نقش دایهای چاق و پیر. اما شاید خاطرهانگیزترین تصویری که از ویلیامز برایم مانده، در فیلمی است که هیچوقت نامش را یاد نگرفتم. نمیدانم چرا ولی آنقدر جذبش شده بودم که تصمیم گرفتم همان بار اولی که دیدمش در خاطرم بماند و دیگر سراغش نروم. ویلیامز در آن فیلم نقش پدری را داشت که دو فرزندش را در تصادف از دست داد و خودش هم بعد از مدتی که در کما بود، مرد. تصویری از ویلیامز در بهشت و رقصیدنش بین رودخانهای از رنگ و خانهای در ابرها. فرزندانش که به استقبالش آمدن و برایش جشن گرفتند. همان موقع زنش به خاطر افسردگی خودکشی کرد. حالا او باید در جهنم به سراغ زنش میرفت و او را باز میگرداند. تصاویری که در آن فیلم از جهنم دیدم همیشه در خاطرم هست و اما مجازات کسی که خودکشی کرده. حالا وقتی خودش را در چنین حالی تصور میکنم، اعصابم خردتر از همیشه میشود.
زندگینامه ویلیامز
رابین ویلیامز روز ۲۱ جولای سال ۱۹۵۲ در شیکاگو چشم به جهان گشود. ویلیامز سالهای کودکی خود را در شیکاگو، بلوم فیلد و میشیگان سپری کرد. پدرش رابرت مدیر یک شرکت سازنده اتومبیل فورد و مادرش (لوری) مدل لباس بود. هر وقت پدر در کار خود ترفیع میگرفت، آنها مجبور بودند به شهر دیگری نقل مکان کنند. وقتی به شهر دیترویت رفتند، آنها صاحب یک خانه بزرگ 40 اتاقه! در یک مزرعه شدند ولی آن روزها برای رابین روزهای سختی بود. او درباره کودکی خود میگوید: «یک بچه قدکوتاه، خجالتی، چاقالو و تنها.» همکلاسیها همیشه او را اذیت میکردند و رابین برای اینکه در مسیر مدرسه با شکنجهگران خود روبهرو نشود، هر روز راه خود را عوض میکرد. او بیشتر اوقات در خانه تنها بود و خود را با ست کامل سربازان اسباببازیاش سرگرم میکرد.
در جوانی تبدیل به یک پسر ورزشکار شد. او عضو تیمهای کشتی و پیادهروی شد و دیگر یاد گرفته بود که چگونه بچههای دیگر را بخنداند. والدینش نمیتوانستند حس تنهایی او را برطرف کنند. پدرش رابرت اکثر اوقات بیرون از خانه بود و در ضمن رابین احساس میکرد از او میترسد. مادرش لوری هم اغلب بیرون بود و رابین در واقع توسط خدمتکار خانه بزرگ شد.
او میگوید با اینکه میدانستم دوستم دارند ولی بلد نبودند با من ارتباط عاطفی برقرار کنند. در واقع کار کمدی من از بچگی شروع شد؛ زمانی که سعی میکردم مادرم را بخندانم تا توجهش به من جلب شود. با خود میگفتم اگر مامانم را بخندانم همه چیز درست میشود ولی باز هم او همیشه با یک حس غریب کنار گذاشته شدن، بزرگ شد. حسی که خود ویلیامز از آن به عنوان «سندروم مرا دوست بدارید» یاد میکند.
پس از بازنشستگی زودهنگام پدر، خانواده او به کالیفرنیا و در نزدیکی سانفرانسیسکو مهاجرت کرد. پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان در سال ۱۹۶۹ وارد کالج پسران کلرمونت شد و به تحصیل رشته علوم سیاسی و بازی فوتبال پرداخت.
فیلمشناسی ویلیامز
بازی او در فیلم «روز پدر» در سال ۱۹۹۷ با استقبال چندانی مواجه نشد ولی در همان سال ویلیامز با بازی در فیلم دیگری به نام «فلابر» که کاری از شرکت دیسنی و برگرفته از فیلم «پروفسور کمحافظه» (۱۹۶۱) بود، گام بلندی به سوی محبوبیت کامل در بین تماشاگران برداشت. سال ۱۹۹۷ برای ویلیامز خبر خوشی را نیز به همراه داشت و او در آن سال به خاطر بازی در فیلم «شکار با حسننیت» برنده جایزه اسکار بهترین هنرپیشه نقش مکمل شد. گفتنی است ویلیامز یک ستاره غیرمعمول در هالیوود است. یک هنرپیشه بااستعداد کمدی که میتواند احساس صمیمیت را به بیننده انتقال دهد و حالت رمانتیک را به زیبایی اجرا کند. در سال ۲۰۰۲ او در فیلم «مترجم» بازی کرد. جدیدترین فیلم او کمدی تلخی به نام «سپید بزرگ» است.
از فیلمهای اخیر ویلیامز میتوان به «خانه D» نوئل، نیویورکیها و اشراف اشاره کرد. سال ۲۰۰۶ شاید برای او سال مهمی باشد زیرا احتمالا شش فیلم او اکران خواهد شد. فیلمهای «شنوندگان شب»، «پاهای شادمان»، انیمیشن «امپراتور پنگوئن»، «شلوغی آگوست»، «مرد سال» و بالاخره «شبی در موزه».
پیامهای تسلیت بزرگان
باراک اوباما، رییسجمهور آمریکا در پیامی که صبح دیروز منتشر کرد، نوشت: رابین ویلیامز یک دکتر، نابغه، استاد، رییس و یک همهکاره بود. او در حیطه خود حرف اول را میزد. ویلیامز مثل یک غریبه وارد زندگیهای ما شد اما در آخر تمام المانهای روح بشری را به تسخیر خود درآورد.
رییسجمهور آمریکا در ادامه نوشت: او ما را گاهی به خنده و گاهی به گریه وامیداشت. او با سخاوت و گشادهرویی استعداد ذاتیاش را به همه آنهایی که نیازمندش بودند، میبخشید؛ از نظامیان آمریکایی در خارج از کشور تا افراد مستمند در خیابان. من به همراه خانوادهام تسلیت خود را به خانواده ویلیامز اعلام میکنم.
استیون اسپیلبرگ، کارگردان سرشناس آمریکایی در پیام خود نوشت: رابین یک توفان رعدآسا در زمینه نبوغ کمیک بود و خندههای ما تندبادی بود که به او نیرو میبخشید. من نمیتوانم باور کنم که او رفته است.
ران هاوارد، سینماگر معروف هالیوودی نیز در پیام خود آورده است: ما رابین را از دست دادیم، اولینبار وقتی او مجموعه تلویزیونی مورک B4 را میساخت شاهد نبوغ او بودم. او یک هنرمند برجسته و یک شخصیت شیرین بود.
فارست ویتاکر، بازیگر اسکاتلندی برنده اسکار نیز در پیامی نوشت: دنیا یک شخصیت ویژه را از دست داد. او به قلب ما نفوذ کرد، به ما خنده هدیه داد و کمک کرد تا ما درباره چیزهای غیرممکن فکر کنیم. من بسیار خوشحالم که توانستهام وارد دنیای او شوم. او این دنیا را با حضور خودش برای همیشه تغییر داد. افکار و دعاهای من تقدیم به خانواده او.
بن استیلر، کمدین آمریکایی نیز در پیامی نوشت: مهربانی و سخاوت ویلیامز همیشه مرا به فکر فرو میبرد. او همیشه با آنهایی که میخواستند با او ارتباط برقرار کنند مهربان بود. همیشه لبخند به لب داشت و برای خنداندن مردم همه کار میکرد. قبل از اینکه مردم فیلمهای او را ببینند او عوامل فیلم و بازیگران را به خنده وامیداشت. او دنیا را تحت تاثیر خود قرار داد.
جان تراولتا، بازیگر سرشناس هالیوودی نیز در پیام تسلیت خود نوشت: من انسان برجسته، خوشبیان و فکوری مثل ویلیامز را هرگز ندیدهام. تعهد او به عنوان یک هنرمند برای تغییر روحیه ما و خنداندنمان قابل مقایسه با هیچکس نیست. او عاشق مردم بود.کوین اسپیسی، بازیگر برنده اسکار نیز در پیامی نوشت: رابین ویلیامز دنیا را به خنده و تفکر واداشت، من او را همیشه به یاد خواهم داشت و به او افتخار خواهم کرد. او یک دوست، هنرمند و بزرگمرد بود که فقدانش همیشه احساس خواهد شد.
به مناسبت 21 مردادماه روز ملی دریای خزر: گردشگری سلامت؛ ناشناخته در ایران اما پرسود در جهان
گروه فرهنگ- «گردشگری سلامت» موضوعی ناشناخته در ایران اما پرسود در جهان است که در سالهای اخیر پایش به رسانهها و همایشها باز شده و مسوولان و فعالان صنعت گردشگری از درآمدهای کلان آن در دنیای پرهیاهوی امروز سخن میگویند. این گردشگری نوعی مسافرت حداقل 24 ساعته است که علاوه بر تفریح، هدفی درمانی نیز به همراه دارد و زمینههای فعالیت در این حوزه را تا بهرهگیری از چشمههای آبگرم معدنی، درمان بیماریهای پوستی از طریق استفاده از آفتاب، رطوبت و خنکای جنگل و حتی عملهای جراحی و درمان به شیوههای سنتی را شامل میشود.
در همجواری روز ملی دریای خزر، استان مازندران میزبان 74 مهمان از اعضای 9 کشور اکو است تا در کنفرانسی با موضوع گردشگری سلامت شرکت کرده و امکانات درمانی طبیعی و بیمارستانی را به جامعه هدف خود در کشورهای همسایه ایران معرفی کنند. این در حالی است که استاندار مازندران، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و کارشناسان گردشگری این استان معتقدند در روز ملی دریای خزر، یکی از راههای توجه به منابع غنی طبیعی حاصل از این دریا، توسعه گردشگری آن در حوزه گردشگری سلامت است.
قطب گردشگری خزر
استاندار مازندران که استانش میزبان این رویداد فراملی است معتقد است اساسا گردشگری و فعالیتهای مرتبط با آن با سلامت جسم و روح انسان ارتباط معنادار دارد. ربیع فلاح میگوید: همین که انسان مدتی را از محیط زندگی و شرایط معمول و یکنواخت خود خارج شده و محیط جدید را تجربه میکند، به سلامت او کمک شایان توجهی کرده است.
وی به اهمیت گردشگری سلامت اشاره میکند و میافزاید: «آمارهاى جهانى صنعت توریسم را دومین صنعت پردرآمد میخوانند و از حوزه سلامت به عنوان سومین بازار پردرآمد در جهان یاد میشود که در کشورهای پیشرفته بیش از ۱۰ درصد از تولید ناخالص ملی را تشکیل میدهد.»
استاندار مازندران میگوید: «متاسفانه در سالهاى گذشته، امکان جذب توریست و سرمایهگذار در مازندران به زیبایىهای طبیعى محدود مانده است و پتانسیلهاى بزرگ این استان در سایه عدم تبلیغات و اطلاعرسانى حرفهاى به محاق رفته است. امیدواریم با برپایى سلسله کنفرانسها و فستیوالهاى موضوعى مانند گردشگرى سلامت، استعدادهاى ناب استان بهخصوص در گستره منطقهاى شناسانده شود.»
استاندار بر این باور است که مازندران به لحاظ نزدیکى به پایتخت، 350 کیلومتر نوار ساحلی، سه فرودگاه، جذابیتهاى جنگلى، منابع درمانى طبیعى و... زمینه تبدیل شدن به قطب گردشگری در میان کشورهاى حاشیه دریاى خزر و نیز عضو اکو را داراست.
سود گردشگری سلامت سه برابر گردشگری عادی است
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران هم معتقد است مازندران از استانهای مستعد در زمینه گردشگری سلامت است که باید برای جذب مخاطب و رونق گردشگری سلامت در آن اقدامهای اساسی انجام شود.
دلاور بزرگنیا میگوید: کشور در زمینه گردشگری سلامت دارای توانمندیهایی چون هزینه پایین درمان، توسعه علم پزشکی، نیاز کشورهای منطقه به توریسمدرمانی و... است اما متاسفانه نام کشورمان به عنوان قطب گردشگری سلامت در دنیا مطرح نیست.
وی با بیان اینکه جذب گردشگر سلامت در کشور نیازمند برنامهریزی و سیاستگذاریهای منسجم است، میافزاید: ناهماهنگی سازمانهای مرتبط با گردشگری، نبود نظام جامع جمعآوری اطلاعات مربوط به ورود گردشگران سلامت به کشور، ضعف در اطلاعرسانی قابلیتها و کمبود زیرساختهای لازم از جمله مشکلات و موانع توسعه مطلوب گردشگری سلامت محسوب میشود.
وی ورود بخش خصوصی برای رونق گردشگری سلامت را ضروری میداند: هماکنون درآمد ناشی از هر گردشگر سلامت سه برابر گردشگر عادی است که میتواند در اشتغالزایی پایدار نقش اساسی ایفا کند. دیگر نمیتوان گردشگری را به عنوان یک فعالیت فانتزی و تفننی دانست چراکه فعالیتهای گردشگری بسیار تخصصی و با شاخههای مختلف هدفگذاری شده و موضوعاتی چون گردشگری سلامت، گردشگری طبیعت، گردشگری ادبی، دریایی، بومگردی و زمینه فعالیت متنوع گردشگری را فراهم میسازد.
به گفته وی، انسان امروز به واسطه خستگی از شهرنشینی و کار و مشغلههای روزانه نیاز دارد تا برای سلامتی و نشاط، لحظاتی از زندگی خود را در نقاط خوشآب و هوا و دارای امکانات سپری کند که البته استان مازندران از این استعداد خدادادی برخوردار است.
بزرگنیا به وجود آبگرم شهرهای بخش لاریجان شهرستان آمل، رامسر، منطقه ییلاقی لاویج شهرستان نور و نیز آبهاى معدنى تنکابن، بابل، سوادکوه، نکاو ساری اشاره میکند: «در این مناطق اماکن اقامتی، استخرها و حوضچههای مخصوص بیماران گردشگری سلامت ساخته شده است همچنین ماسهدرمانی، لجندرمانی و ییلاقات خوشآب و هوا از مناطق نمونه گردشگری سلامت مازندران است که به صورت سنتی مورد استقبال و استفاده گردشگران قرار میگیرد. در حال حاضر پزشکان متخصص و مجرب بسیاری به ارایه فعالیتهای تخصصی در مازندران مشغول هستند که در صورت برنامهریزی میتوان در زمینه گردشگری سلامت فرصتسازی کرد.
صدور کارت نمادین برای زندهیاد علی حاتمی!
ایسنا- هنرکارتی نمادین به نام زندهیاد «علی حاتمی» صادر شد.
در مراسمی که شامگاه دوشنبه 20 مردادماه در کاخ سعدآباد برگزار شد، از هنرکارت ویژه هنرمندان و بسته بیمه هنرمندان رونمایی شد.
هنرمندانی چون مسعود کیمیایی، علی نصیریان، مهتاب کرامتی، شادمهر راستین، اردشیر صالحپور، رضا ناجی، رضا رویگری، فرهاد فخرالدینی، عبدالحسین مختاباد، حسامالدین سراج، هوشنگ ظریف، تینا پاکروان، محسن قاضیمرادی، روناک یونسی، حسین یاریار و... از حاضران این برنامه بودند.عبدالحسین مختاباد، عضو شورای شهر تهران در سخنانی اظهار کرد اگر دولت به جای سرمایهگذاری در صنعت کمی هم به فرهنگ و هنر توجه داشت، ایران امروز به عنوان یک کشور شاخص در فرهنگ و هنر شناخته میشد.وی با بیان اینکه باید به دولت بگوییم که «ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان» گفت: جامعه هنری نباید به این دولت و دولتهای بعدی چشم امید داشته باشد.
این عضو شورای شهر تهران همچنین با اشاره به وضعیت خوب رفاهی هنرمندان در کشوری مثل ترکیه گفت: متاسفانه در کشور خود میبینیم که هنرمندان باسابقه نمیتوانند زندگی خود را به خوبی اداره کنند.
در ادامه این مراسم اردشیر صالحپور، دبیر جشنواره تئاتر فجر با بیان اینکه اگر شرایطی فراهم شود که هنرمند دیگر دغدغه مالی نداشته باشد، گفت: تضمین و ضمانت از سوی سازمانهای حمایتگر باعث میشود که هنرمند با طیب خاطر به خلق اثر بپردازد.سپس فضلالله معظمی، سرپرست بانک کارآفرین و عبدالمحمود ضرابی، مدیرعامل بیمه کارآفرین از اهمیت هنر و تاثیرات آن بر جامعه گفتند و به توضیح بخشی از خدمات بانکی و بیمهای بانک کارآفرین برای هنرمندان پرداختند.
ارایه تسهیلات ویژه به هنرمندان، صدور «هنرکارت» توسط بانک کارآفرین و بیمه هنرمندان توسط بیمه کارآفرین از جمله مواردی است که در این مراسم به آن اشاره شد.
اجرای آثاری از باخ تا بتهوون و شوپن در تالار رودکی
ایلنا- آرمان فهیمی قطعههایی از آثار معروف بزرگان موسیقی کلاسیک جهان را اجرا میکند.آرمان فهیمی این نوازنده جوان پیانو در تازهترین کنسرت خود، رسیتال پیانوی را با اجرای قطعاتی از آثار بزرگان موسیقی کلاسیک دنیا از جمله باخ، بتهوون و شوپن را در دو بخش اجرا میکند. در این کنسرت علاوه بر اجرای آثار یادشده دو قطعه هم از ساختههای فهیمی در بخش دوم کنسرت اجرا میشود که با توجه به ویژگیهایی که به لحاظ حسی دارد میتواند برای تماشاگران در کنار سایر قطعهها لذتبخش باشد.آرمان فهیمی از جمله هنرمندان جوان کشورمان است که فارغالتحصیل نوازندگی پیانو از یکی از دانشگاههای معتبر کشور اتریش است و هماکنون در رشته تدریس نوازندگی پیانو در اتریش مشغول تحصیل است.
رسیتال پیانو آرمان فهیمی روز پنجشنبه 23 مردادماه، ساعت 20 در تالار رودکی برگزار میشود.
نشست «کافکا، هدایت و مدرنیته ادبی در فارسی» برگزار میشود
مهر- کافکایی که تا به امروز در ایران شناخته شده است، بیشتر تحت تاثیر برداشت صادق هدایت بوده است؛ برداشتی که در «پیام کافکا» خود به آن اشاره کرده است؛ هنرمندی ناامید و پریشان که در تنهایی خویش در جستوجوی معنا به سر میبرد.امروز نیز پس از گذشت سالها همچنان در مواجهه با کافکا، خواسته یا ناخواسته با چهرهای از هدایت در پس پشت او برخورد میکنیم. پس از ترجمه کتاب دلوز و گتاری با عنوان «کافکا: به سوی ادبیات اقلیت» چهرهای متفاوت از کافکا در ادبیات ما به تصویر کشیده میشود: «کسی که تا به حال موقع خواندن کافکا به صدای بلند نخندیده است، کافکا را نخوانده است». این کافکایی متفاوت است که دلوز و گتاری آن را به ما معرفی میکنند.در نشست «کافکا، هدایت و مدرنیته ادبی در فارسی» ابتدا از مواجهه هدایت با کافکا در ادبیات ایران سخن گفته خواهد شد و سپس به کافکای متفاوتی به مناسبت انتشار کتاب «کافکا: به سوی ادبیات اقلیت» پرداخته میشود تا مخاطبان با کافکایی خارج از نگاه هدایت روبهرو شوند.نشست «کافکا، هدایت و مدرنیته ادبی در فارسی» روز شنبه 25 مردادماه از ساعت 18 به همت واحد پژوهشی و آموزشی خانه هنرمندان ایران با حضور مراد فرهادپور و حسین نمکین با دبیری حمیدرضا یوسفی در تالار استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.
بازگشت صداپیشه «اوشین» به دوبله
ایسنا- مریم شیرزاد، دوبلور اوشین است. او چند ماه به میل خودش کار نمیکرد و در حال استراحت بود. شیرزاد بار دیگر با دوبله یک انیمیشن 25 قسمتی با عنوان «بالنسوار» به عرصه صداپیشگی بازگشته است.
این مدیر دوبلاژ و گوینده گفت: انیمیشن «بالنسوار» اکنون با صداپیشگی خودم، منوچهر والیزاده و همچنین سایر گویندگان در حال دوبله است. این انیمیشن که شامل 25 قسمت است برای هفتم تا هشتم شهریورماه آماده میشود و فکر میکنم برای پخش از تلویزیون در نظر گرفته شده است ولی از شبکه پخشش اطلاعی ندارم. مدتی بود در حال استراحت بودم و خودم نمیخواستم کار کنم اما حالا پس از مدتها با انیمیشن «بالنسوار» به دوبله برگشتم و فعلا همین یک کار را در دست دارم.وی سپس به حضور منوچهر والیزاده در انیمیشن «بالنسوار» اشاره کرد و گفت: به عنوان مدیر دوبلاژ این انیمیشن، آقای والیزاده را مجاب کردم تا بهجای رُل «کاکتوس» انیمیشن «بالنسوار» که یکی از دو رل اصلی محسوب میشود، صحبت کند چراکه در دوبله اصلی این انیمیشن گوینده کاکتوس صدایش خیلی شبیه آقای والیزاده است، بر این اساس خودم را تحسین میکنم که آقای والیزاده برای این صدا انتخاب کردم و به نظرم این کار با حضور وی فوقالعاده شیرین میشود.