نگاهی به نمایش « من » به کارگردانی فرهاد تجویدی؛ هماهنگی بازیگران جوان در تالار محراب
حمید کاکاسلطانی- نمایشنامه «من» روایت آدمهایی است که در جامعه شهری (تهران) در پیچ و خم زندگی برای رسیدن به اهداف و آرمانهای خود با مشکلات و موانعی مواجه میشوند که با فطرت انسانی منافات دارد و در کشاکش این رویدادها، باوجود میل باطنی به ناچار خود در بطن این حوادث قرار گرفته و خود یا سرخورده و نابود میشوند یا ناخواسته با آنها همسو شده و عامل بروز نابسامانیهای بیشتر اجتماع میشوند.
نویسنده با خلق شخصیتهای بیشمار (50 شخصیت) در یک متن مکتوب غیررئالیستی با رگههای گروتسک توانسته است به صورت اپیزودیک واقعیتهای تلخ اجتماع را به صورت بدیع و متفاوت به نگارش درآورد. نگاه تیپیکال به شخصیتهای نمایش با تصویر کردن چهره بیرحم شهری از طریق طرح روایت گونه اول شخص از زبان شخصیتهای نمایش که به صورت بازی در بازی به نمایش در میآید، ارایه چندین قصه نمایش «تو در تو» که نشاندهنده جایگزینی ارزشهای مادی و سوداگرانه بهجای ارزشهای معنوی و تبدیل آدمهای هدفمند به آدمهای مایوس در هر قصه نگاهی تلخ به روابط انسانی جامعه شهری دارد. اینکه چگونه هدف وسیله را توجیه میکند و ارزشهای انسانی چگونه از اوج به قهقرا نزول مییابد؟
نمایشنامه از طرح داستانی خطی و خوش ساخت پیروی نمیکند و شخصیتهای نمایش بهگونهای پردازش شدهاند که در یک روند اپیزودیک بهطور مقطعی رویدادهای مربوط به زندگی خود را روایت میکنند و ایدههایی که توسط شخصیتهای دیگر به نمایش تبدیل میشود.
بنابراین نمایشنامه به صورت «وودویلهای» کوچک شامل هشت قطعه نمایش است که هر کدام بخشی از معضل شهری را به تصویر میکشاند.
مشکلات جوانی که باوجود علاقهمندی به حرفه بازیگری ناکام میماند یا دختری که برای ایفای نقش در سینما با آدمهای رذل مواجه میشود. مردمی که برای ایاب و ذهاب در مترو دچار ازدحام و شلوغی هستند، کتابخانهای که دیگر هیچکس در آن کتاب نمیخوانند و...
نویسنده سعی کرده است با دقت در فواصل بین قطعات نمایش با تماشاگران ارتباط برقرار کرده و با طرح پرسشی از آنها موجب تفکر و تامل آنها شود. اینکه به راستی نقش آنان در این آشفته بازار چیست ؟ یا مقصر اصلی در این نابسامانیها فرد است یا اجتماع؟ و انگشت تقصیر به سمت چه کسی باید باشد؟ بنابراین تکنیک درامنویسی تا حدودی به شیوه اپیک و حماسی برشت شباهت دارد و تماشاگر با مشاهده تصاویری از این نوع با خودش مواجه میشود و شاید بگوید به راستی من کجا هستم؟
فرهاد تجویدی، کارگردان نمایش با انتخاب درست متن نمایش که در شرایط کنونی ضرورت دارد نیمی از راه را به شایستگی طی کرده است؛ موضوع اجتماعی با نگاه تلخ انتقادی به مناسبات انسانی.
تجویدی سعی کرده است با گزینش حدود 50 بازیگر علاوه بر تولید یک اثر نمایشی اجرای کارگاهی، آکادمیک و تاثیرگذار را ارایه کند. بازیگران جوانی که با سنین حدود 18 تا 26 سال شاید اولین تجربه بازیگری را پشتسر میگذرانند. «بدن مناسب» و بازی روان از ویژگی بازیگران است. تجویدی از هیچ ابزار و لوازم صحنهای (آکسسوار) بهره نمیگیرد. طراحی صحنه متکی بر حرکات فرم و بازی بازیگران است.
از نورپردازی ملون؛ موسیقی متنوع و دکور پر زرق و برق خبری نیست همه چیز از طریق بدن بازیگر و رویدادهای صحنهای بازگو میشود. هر حرکت نمایشی نمایانگر معنایی خاص است. بازیگران بدون ادعا و با صداقت واقعی و بدون غلو؛ احساس نقش و مفاهیم نهفته درمتن را به مخاطب منتقل میکنند. نظم و هماهنگی صحنهای ویژگی مهم نمایش است و در طول مدت نمایش حضور 50 بازیگر جوان حتی لحظهای یکدیگر را ماسکه نمیکنند و این مبین دقت، تمرین و تلاش مستمر گروه است. استفاده از افکتهای صوتی (صدای بازیگران )بخش خلاقانه اثر است صدای دست و پای بازیگران هماهنگ است و در مجموع به نظر میرسد بخشهایی از هدایت بازیگر به شیوه بیومکانیک و روشی است که مایرهولد، کارگردان بزرگ ابداع کرده است و در بخشهایی نیز از طریق برانگیختن احساسات و هیجان تماشاگران مدل «Agitativeprop» را اجرا میکنند و در مجموع کارگردان از طریق تلفیق و بهکارگیری شیوههایی از ژانرهای نمایش با نگاهی مدرن در شکل «اجرا» نمایشی قابل قبول را در معرض دید تماشاگران گذاشته است در پایان طرح چند نکته در شرایط کنونی تئاتر کشور قابل تامل است.
1- تالار محراب از تالارهای معروف، مطرح و شناخته شده کشور است که متاسفانه گاهی دچار وقفههای مقطعی شده است که عدم تسلسل در جذب تماشاگر و خاموش شدن مقطعی چراغ صحنه متاسفانه گاهی تماشاگران خود را از دست داده است! به نظر میرسد آقای ابراهیم گلهدارزاده، مدیر تالار با شروع مجدد از طریق مناسبسازی سالن، تجهیز امکانات تالار و جذب هنرمندان مستعد، تحول جدیدی را در عرصه تئاتر شهر تهران آغاز کرده است. حضور هنرمندان جوان بارقه امیدی است که میتوان به آن امیدوار بود.
2- فرهاد تجویدی به عنوان کارگردان باتجربه و متعهد، در این نمایش نشان داده است که در مسیر هنر و عشق به تئاتر باوجود مشکلات و مصائب موجود با ایثار و فداکاری با تولید یک اثر ماندگار به چند هدف بزرگ دست یافته است. تجویدی با کشف هنرمندان جوان و مستعد فعل توانستن را گرچه سخت ولی زیبا صرف کرده و از این منظر قابل ستایش است.
3- هنرمندان جوان در عرصه تئاتر در این اجرا چیزی کمتر از بازیگران حرفهای تئاتر کشور نداشتهاند؛ امیدواریم این اثر مقدمهای برای حضور آنها در عرصههای بزرگتر باشد و مسوولان توجه بیشتری به هنرمندان جوان داشته باشند.
شمس لنگرودی بستری شد
ایسنا- شمس لنگرودی دچار بیماری و خونریزی داخلی شد. این شاعر پیشکسوت درباره بیماریاش گفت: چند روزی است برای مسافرت به رشت آمدهام که دچار خونریزی داخلی شدم و به پزشک مراجعه کردم. فعلا در خانه بستری هستم اما فردا (امروز اول مهرماه) برای انجام آزمایشهای بیشتر و پیگیری درمان بیماری به بیمارستان میروم.
شمس همچنین درباره کتاب تازهای که آن را به چاپ سپرده است، گفت: «منظومه بازگشت» را بعد از فوت مادرم سرودم. شعری است در 50 صفحه و درباره بازگشت انسان به اول خودش و به خاک که البته شعر تلخی نیست. کتاب را به نشر چشمه دادهام که آن را برای دریافت مجوز نشر به وزارت ارشاد دادهاند.
وی درباره آخرین فعالیت سینماییاش هم گفت: چندی پیش در فیلم سینمایی «احتمال باران اسیدی» به کارگردانی بهتاش صناعیها در کنار مریم مقدم و پوریا رحیمی بازی کردم که فیلم هماکنون در حال تدوین است.
به گزارش ایسنا، مجموعههای شعر «رفتار تشنگی» (1355)، «در مهتابی دنیا» (1363)، «خاکستر و بانو» (1365)، «جشن ناپیدا» (1367)، «قصیده لبخند چاک چاک» (1369)، «نتهایی برای بلبل چوبی» (1379)، «پنجاه و سه ترانه عاشقانه» (1383)، «باغبان جهنم» (1383)، «ملاح خیابانها» (861386)، «لبخوانیهای قزلآلای من» (1389)، «رسم کردن دستهای تو» (1389)، «میمیرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم» (1389)، «شب، نقاب عمومی است» (1390)، «آوازهای فرشته بیبال» و «و عجیب که شمسام میخوانند» (63 ترانه عاشقانه) (1392) از آثار منتشرشده شمس لنگرودی هستند.
وی همچنین رمان «رژه بر خاک پوک» و کتابهای «گردباد شور جنون» (سبک هندی و کلیم کاشانی)، «تاریخ تحلیلی شعر نو» و «رباعی محبوب من» را منتشر کرده است. شمس لنگرودی در فیلم «فلامینگوی شماره 13» و «پنج تا پنج» هم بازی کرده و ترانهای را به نام «در شب» خوانده است.
«ترانههای قدیمی» رحمانیان اینبار در برج میلاد
ایسنا- نمایش «ترانههای قدیمی» نوشته و کار محمد رحمانیان که به تازگی در مشهد به صحنه رفته است، روز 25 مهرماه یک اجرا در تهران خواهد داشت.
اشکان خطیبی، مجری طرح این نمایش با اعلام این خبر گفت: از آنجا که سال گذشته این نمایش فقط 20 اجرا در تالار «شمس» داشت و به دلیل تقاضاهای مکرر تماشاگران تصمیم گرفتیم یک اجرای دیگر در تهران داشته باشیم.
وی اضافه کرد: این اجرا نوعی رپرتوآر است و در راستای بازتولید آثار نمایشی به صحنه میرود.به گفته خطیبی، در اجرای دوباره این نمایش همه چیز مانند اجرای اول است و تغییری وجود نخواهد داشت.
«ترانههای قدیمی» دربردارنده چند اپیزود نمایشی است که هر یک از آنها در یکی از مکانهای مهم تهران اتفاق میافتد.
این نمایش با بازی علی عمرانی، مهتاب نصیرپور، علی سرابی، افشین هاشمی، اشکان خطیبی، سحر دولتشاهی، حبیب رضایی و معصومه رحمانی به صحنه میرود. سامان احتشامی با نواختن پیانو و علی زند وکیلی به عنوان خواننده در کنار گروه بازیگران این نمایش حضور دارند تا این ترکیب کامل شود.همچنین رایزنیهایی برای اجرای «ترانههای قدیمی» در شیراز و اصفهان در حال انجام است.
این نمایش روز 25 مهرماه در سالن اصلی مرکز همایشهای برج میلاد اجرا خواهد داشت و به زودی ساعت اجرا و جزییات بیشتر مشخص خواهد شد.
«شهرزاد» حسن فتحی در شبکه نمایش خانگی
مهر- حسن فتحی سریالی با عنوان «شهرزاد» با نام قبلی «روزی روزگاری عاشقی» را برای شبکه نمایش خانگی جلوی دوربین میبرد.
حسن فتحی مدتی است پیش تولید یک سریال عاشقانه را برای عرضه در شبکه نمایش خانگی آغاز کرده است، این سریال پیش از این «روزی روزگاری عاشقی» نام داشت که به تازگی فتحی نام «شهرزاد» را برای آن انتخاب کرده است.
در خلاصه داستان این سریال آمده است: در تندباد حادثه «عشق» اولین قربانی است.
فتحی و گروهش این روزها مشغول انتخاب بازیگران «شهرزاد» هستند تا طبق برنامهریزی انجام شده تصویربرداری آن نیمه دوم مهرماه آغاز شود.سیدمحمد امامی، تهیهکننده این سریال 26 قسمتی و اسماعیل عفیفه مجری طرح آن است.«شهرزاد» سومین محصول تصویر گسترپاسارگاد است که پیش از این سریال «شاهگوش» را تولید کرده و این روزها در آستانه تصویربرداری «ابله» کمال تبریزی است.