علی جنتی در جریان بازدید از گالری «هفت نگاه»: به جای طلا «اثر هنری» بخرید
علی جنتی در جریان بازدید از گالری «هفت نگاه» از تلاش دولت برای تصویب قانون «یک درصد» ولو بدون قید «الزام»، علاقهاش به اخبار هنرهای تجسمی، لزوم واگذاری خرید و فروش آثار تجسمی به بخشخصوصی و حمایتش از شعار «هر خانواده ایرانی یک اثر ایرانی» سخن گفت.
علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور در فرهنگسرای نیاوران از نمایشگاه «هفت نگاه» که میزبان 400 اثر از 350 هنرمند در حوزه هنرهای تجسمی است، دیدن کرد.
در جریان این بازدید، علی مراد خانی، فرامرز قریبیان، سیدعباس سجادی، مدیرعامل بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران و تعدادی از هنرمندان حوزه هنرهای تجسمی، جنتی را همراهی کردند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بعد از تماشای آثار «هفت نگاه» گفت: در مدتی که که من متصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودهام، «هفت نگاه» یکی از کارهای شایستهای بود که کمتر مثل آن را دیدهام. در این نمایشگاه شاهد کارهای بسیار خوبی بودیم و میبینیم جوانهایی که تازه به میدان آمدهاند نیز کارهای زیبایی ارایه کردهاند.
جنتی ادامه داد: مساله مهم این است که درباره فعالیتهای ارزشمند و فاخر هنری تبلیغ نیز انجام شود، مردم هم از این نمایشگاهها بازدید کنند و این آثار را از نزدیک ببینند و با این نمایشگاه آشنا شوند. این مقدمهای برای خرید است. عموم مردم هم باید بهتدریج وارد این مقوله شوند و بعد از دیدن آثار هنری، آنها را بخرند.
وی در بخشی دیگر از سخنانش اظهار کرد: برگزاری این نمایشگاهها برعهده بخشخصوصی است و دولت باید محیط و امکانات تبلیغاتی را در اختیار این بخش قرار دهد و از این کارها حمایت کند. ما علاقهمندیم در همه رشتههای هنری، هنرمندان بتوانند کارشان را در داخل و خارج کشور عرضه کنند تا بتوانیم فرهنگ و تمدن ایرانی را به دنیا معرفی کنیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره اختصاص بودجه از دستگاههای عمرانی برای خرید آثار هنری بیان کرد: ما تلاش زیادی در این بخش کردهایم و در هیات دولت هم تصویب شد تا دستگاههای دولتی که پروژههای عمرانی را اجرا میکنند یک درصد از اعتبار کل پروژههایشان را برای خرید آثار هنری و معماری ملی و اسلامی تخصیص دهند.
وی ادامه داد: متاسفانه در مجلس این مصوبه رد شد و ما پیشنهاد دیگری داریم که در مجلس در حال پیگیری است و در بودجه هم نیست. این پیشنهاد این است که همه دستگاهها مجاز هستند یک درصد از اعتباراتشان را در پروژههای عمرانی صرف فعالیتهای هنری کنند. در این صورت دیگر «الزامآور» نیست و ما باید آنها را ترغیب کنیم که از این فرصت استفاده کنند، چون حجم اعتبارات عمرانی بسیار بالاست.
جنتی همچنین گفت: ما همه تلاشمان را کردیم که هنرمندان و روزنامهنگاران و حتی کتابفروشیها مشمول معافیت مالیاتی شوند. خوشبختانه در وزارت اقتصاد و امور دارایی و سازمانهای مالیاتی نسبت به مقوله فرهنگ و هنر توجه میشود و امیدوارم بتوانیم این اقدامات را به نتیجه برسانیم.
جنتی در رابطه با شعار «هر خانواده ایرانی، یک اثر هنری» که شعار نمایشگاه «هفت نگاه» است، اظهار کرد: ما باید کمک کنیم این شعار جا بیفتد و افراد آثار را ببینند. یک فرد معمولی شاید زیاد ارزش یک کار هنری را درک نکند اما اگر بداند که این کارها ارزش افزوده دارد، حداقل برای اینکه یک کار هنری داشته باشد یک اثر هنری را میخرد.
وی ادامه داد: آشنایی مهم است و باید بهتدریج تبلیغ کرد تا ارزش این کارها درک شود و به جای اینکه افراد طلا بخرند با این طرز تفکر که طلا بعدا گران میشود و استفاده مادی میبرند، اثر هنری بخرند چون هرچه زمان میگذرد ارزش این آثار هم بالا میرود و از سویی هم به فرهنگ و هنر کمک میشود.
جنتی همچنین هنرهای تجسمی را جزو علایقاش دانست و افزود: من در رشتههای هنری بیشتر از همه، هنرهای تجسمی و اخبار گالریهای مختلف را دنبال و در مصاحبهها تاکید میکنم که هنرمندان ما باید کارهایشان را بیرون از کشور ببرند و در حراجهای دنیا عرضه کنند. من از نزدیک اکثر حراجهای داخلی را پیگیری میکنم. باید کمک کنیم کارهای هنری بیشتری عرضه شود تا افراد ترغیب و تشویق شوند و به این عرصه بیایند. هنرمند باید احساس کند کارش از لحاظ مادی ارزش دارد و برایش ارزش قائل هستند.
«هفت نگاه» ٢٣ آبانماه آغاز به کار کرد و علاقهمندان برای دیدن این نمایشگاه میتوانند به فرهنگسرای نیاوران واقع در انتهای خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران مراجعه کنند. این نمایشگاه تا هفتم آذرماه، هر روز از ساعت ١٠ تا ١٩ (روزهای تعطیل ١۴ تا ١٩) میزبان علاقهمندان است.
«به نامی که دیگر نیست» دفتر شعرهای سیروس رادمنش
گیاهی که خواب جوانه میبیند
مسعود سلیمی - هستند کسانی که میگویند و بر باور خود پای میفشارند که اصل و منشا شعر را باید در مضموم «جادو» جستوجو کرد چراکه جادوگران را افرادی میدانند که به خاطر تکرار کلمات، گاهی بیمعنی اما در عوض بیشتر خوشآهنگ، در ذهن و روح شنونده تاثیری ژرف و شگفت میگذارند.
چنین باور و به تعبیری ادعا، درست یا غلط، این واقعیت گریزناپذیر را نمایندگی میکند که در دل واژه، نیرویی بس عظیم و شگرف نهفته است، نیرویی که حالت و شرایط متعدد و متنوع روحی و عاطفی چون عشق و دوری، خشم و لبخند، اندوه و شادی، غرور و خروش، امید و یاس و بسیاری تعریفهای دیگر را شکل میدهد و از سویی اندیشههای خیالپرور، نمادهای زیبا، دلانگیز و ترکیبهای روحپروری از انواع رفتارهای ناشناخته را در ذهن تجسم میبخشد.
نیروی رازآلود و شگفتانگیز نهفته در واژهها همانگونه که جستوخیز ذهنی دیگران را به ما منتقل میکند، جوشش درونی ما را هم در دل دیگران تکرار مینماید. در یک کلام این نیرو، این سحر و جادوی نهفته در دل واژه همانند دو روی یک سکه نقشگذار و نقشپذیر مینماید.
نقشگذاری و نقشپذیری واژهها در پیوند با یکدیگر چشمهای جوشان و زاینده بدل میشود، جان میگیرد و «شعر» میشود.
***
آخرین دفتر شعری که این روزها فرصت ورق زدن و درنگی در آن کردن را به دست آوردیم «به نامی که دیگر نیست» نام دارد. این دفتر شعر نسبتا قطور- نزدیک به 280 صفحه- سرودههای سالهای دهه 50 تا 80 خورشیدی سیروس رادمنش را دربرمیگیرد که انتشارات آوانوشت آن را به بازار عرضه کرده است.
در صفحههای آغازین کتاب به نقل از هفتهنامه تماشا مورخ 3 تیرماه 1357 نوشتهای از زندهیاد منوچهر آتشی، شاعر بلندآوازه کشورمان در ارتباط با شعر جوان و موج ناب در حال شکلگیری در ادبیات آن سالهای ایران آمده است.
منوچهر آتشی، مسوول شعر مجله تماشا و یکی از آگاهان در زمینه شعر فارسی مینویسد: «... سیروس رادمنش در ردیف چند شاعر زندهدل و کوشنده این راه است که مدتها پیش باید معرفی میشد...».
چاپ چند شعر از رادمنش با گزینش آتشی در مجله تماشا از حضور شاعر بااستعداد در پهنه شعر نوین ایران خبر میداد.
یکی از شعرهای آن روزهای رادمنش به نام «تاریک که میآیم»- که من دوستش میدارم- در صفحه 21 کتاب «به نامی که دیگر نیست» آمده است با هم میخوانیم؛
تاریک که میآیم/ از خمان دل/ زخمی از گلوی سپیده دارم/ گیاهی/ که خواب جوانه میبیند/ ای دل/ خراب که میشوم در بادها/ دورترین ستاره/ مرا میپاید و/ گریه میآموزد
***
در «به نامی که دیگر نیست» سرودههای سیروس رادمنش از منظر زمانی به چهار دهه از 50 تا سالهای آخر دهه 80- دقیقتر 1387 که زندگی 53 ساله شاعر هم به پایان میرسد، تقسیم شده که از نظر ساختاری و معنا، تحول ذهنی شاعر را ترسیم میکند ضمن اینکه چندتایی شعر بیتاریخ همراه با چند نوشته از رادمنش و همچنین از دبیر بخش شعر «آوانوشت» در بخش پایانی کتاب دیده میشوند.
***
پرداخت به دفتر شعر «به نامی که دیگر نیست» از منظر نقد و با کنکاشی کارشناسانه دقت فراوان و فرهنگ دیگر میطلبد که اگر پیش آمد و میسر شد، چه بهتر....
اما از طرفی «به نامی که دیگر نیست» چه از نظر محتوایی و چه از جهت شکلی به باور صاحب قلم، تجربه تازهای در عرصه شعر امروز ایران به حساب میآید که به ویژه میتواند برای پویندگان جوان شعر فارسی اثری آگاهیدهنده باشد.
نوشته را با شعری به پایان میبرم که نام کتاب از آن گرفته شده است:
به نامی که دیگر نیست/ به روشنیی برجی در باد/ لکهای نور/ در بیشهی خاموش پرسه میزند/ بال بالی دارند/ سایههای صورتها/ و روزن خاموش/ چون نک پرندهای/ بر برگها/ خشاخش دورشوندهای دارد/ تا گم میشود/ به نرمیی پنجهای بر برگ/ به نامی که دیگر نیست.
massoudmehr@yahoo.fr
ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی منتشر شد
ایلنا- «ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی» به روایت مهدی صلحی (منتظم الحکما) و نغمهنگاری: مهدیقلی هدایت و با مقدمه داریوش صفوت منتشر شد.به گزارش ایلنا، ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی به روایت صلحی و با نتنگاری مخبرالسلطنه که در این کتاب چاپ شده است، معتبرترین روایتی است که بدون هیچگونه تحریف یا تغییر مستقیما از منابع دست اول یعنی؛ آقاعلیاکبر و آقامطلّب و میرزاعبدالله منتقل شده است.
داریوش صفوت، موسیقیدان شاخص ایرانی و بانی مهمترین تحولات اجتماعی و آموزشی چند دهه در موسیقی کلاسیک ایرانی در بخشی از مقدمه این کتاب آورده است:
حدود سال ۱۳۵۰ شمسی استاد حسن مشحون در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی در مورد تبدیل دوازده مقام به هفت دستگاه فرمود: این گوشهها و ردیف هفت دستگاه موسیقی فعلی ایران را شخص بهخصوصی اختراع یا جعل نکرده بلکه از ایام باستان به مرور ابداع شده، نسل به نسل گشته و تکامل یافته است. منتها در زمان قاجاریه به دلیل اینکه ایل قاجار ریشه آذری داشته و در نتیجه روابط مستحکمی که با قفقازیه وجود داشته، استادان موسیقی ایرانی تقسیمبندی الحان و نغمههای موجود را تحت تاثیر اندیشه آذری بهصورت هفت دستگاه (یعنی هفت مجموعه متجانس و هماهنگ) برقرار کردند. در اینباره استاد مشحون توضیح بیشتری ندادند و ما بدون اظهارنظر خاصی برای حفظ امانت، نظر آن بزرگوار را عینا نقل کردیم به این امید که مورد عنایت و بررسی پژوهشگران قرار گیرد.
این کتاب را نشر ماهور در ۴۱۵ صفحه و با قیمت ۵۵ هزار تومان منتشر کرده است.
رویا افشار نمایشنامهخوانی میکند
ایرنا- مهلقا باقری، بهنام شرفی و روحالهه زندیفرد طی روزهای یکشنبه و دوشنبه (دوم و سوم آذرماه) ساعت 17:30 در سالن استاد ناظرزاده در این اجرا بهعنوان نقش خوان و بازیگر، رویا افشار را همراهی میکنند.همچنین عباس حیدری به عنوان نوازنده ترومپت، امیر سلیمانی مقدم بهعنوان نوازنده سایدرام، محمدرسول حیدری به عنوان نوازنده طبل و شهرام نجاتی بهعنوان نوازنده سه تار، دمام و آواز در گروه نوازندگان این اجرا حضور دارند.این نمایشنامهخوانی از سری برنامههایی با عنوان «فرهنگ عاشورایی» در تماشاخانه ایرانشهر اجرا میشود که پیش از این نمایشنامههایی از حمیدرضا آذرنگ و محمدرضا کوهستانی توسط رحمت امینی و احمد سلیمانی خوانده شده است.ورود در این جلسات نمایشنامهخوانی برای علاقهمندان آزاد و رایگان است.
«اشیا از آنچه در آینه میبینید ... » به روسیه میرود
مهر- فیلم سینمایی «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» نخستین تجربه کارگردانی نرگس آبیار در نخستین جشنواره «اسب نقرهای» از تاریخ ششم تا نهم آذرماه در روسیه حضور پیدا میکند.
نخستین جشنواره «اسب نقرهای» در شهر «اوفا» در مرکز مسلماننشین جمهوری باشقیرستان برگزار میشود و قرار است علاوه بر فیلم سینمایی «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند»، فیلم مستند «مشتی اسماعیل» به کارگردانی مهدی زمانپور کیاسری نیز در این رویداد سینمایی حضور داشته باشد.
همچنین قرار است در این جشنواره 10 فیلم داستانی و 14 فیلم در بخش مستند بلند از کشورهای روسیه، آلمان، آذربایجان، بلاروس، قرقیزستان، کوبا، بلغارستان، عراق، لیتوانی و جمهوریهای مختلف فدراسیون روسیه حضور داشته باشند.فیلم سینمایی «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» نخستین تجربه فیلمبرداری نرگس آبیار است. این فیلم درباره زن بارداری به نام لیلاست که با مشکلات بسیار و بیاهمیتی در زندگی دست به گریبان است که این مشکلات اگرچه کوچک و بیاهمیت هستند اما برای او بزرگ جلوه میکنند.
گلزار به یاد پاشایی خواند
محمدرضا گلزار قطعهای با نام «من دلم تنگ میشه» را برای مرتضی پاشایی خواند. متن این ترانه را پوریا متابین سروده و حسین سالاریمقدم آن را تنظیم کرده است.محمدرضا گلزار در زمان حیات مرتضی پاشایی نیز قطعهای به نام «روز برفی» را با وی خواند که مورد توجه مخاطبین موسیقی پاپ قرار گرفت.گلزار از دوستان صمیمی مرتضی پاشایی بود و پس از درگذشت او در پیام تسلیت خود گفت: مرتضی پیامآور این بود که خدا هنوز از انسان ناامید نیست.