پوراحمد در تشییع عظیم جوانروح: سیاستبازان فرهنگستیز بالندگی سینما را نمیبینند
پیکر زندهیاد «عظیم جوانروح» جمعه 7 آذرماه با بدرقه اهالی سینما و تلویزیون از «خانه سینما» به قطعه هنرمندان بدرقه شد. در ابتدای این مراسم پدرام اکبری به عنوان مستندساز و مجری مراسم در سخنانی به شرح زندگینامه عظیم جوانروح و همچنین فعالیتهای هنری که تاکنون داشته است، پرداخت.
در ادامه فرخ مجیدی از همدانشکدههای عظیم جوانروح سخنانی را در وصف شخصیت این هنرمند فقید مطرح و اظهار کرد: در مدرسه سینما و تلویزیون سال 47، با «عظیم» آشنا شدم، او شخصیت پور شور و نشاطی داشت.
این هنرمند یادآور شد: او فردی بود که همه را به خود جلب میکرد، همیشه پیشگام بود و به عنوان موتور متحرک عمل میکرد. در همان سالها او همیشه ما را ساعت پنج صبح بیدار میکرد و زمستان و تابستان به قله توچال میکشاند. در این سالها بارها در خطر سقوط قرار میگرفتیم و «عظیم» بود که جان ما را نجات میداد. مجیدی در بخش دیگری از صحبتهایش با غم و افسوسی که برای از دست دادن عظیم جوانروح بر دل داشت، گفت: عظیم بسیار پرتحرک، شاد و بانشاط بود و با چشمهای یک کودک کنجکاو به دنیای اطرافش نگاه کرده و عمل میکرد و کمتر پروژهای اتفاق میافتاد که «عظیم» فعالیت پورشور و نشاط نداشته باشد. به عنوان مثال در ساخت سریال «آتش بدون دود» در سالهای قبل از انقلاب عظیم چند روزی را برای مرخصی به تهران آمد، دیدم لاغر شده و چشمهایش ورم کرده است، به او گفتم چه شده است چرا خودت را میکشی؟ اما او گفت: نه اینطور نیست کار را سه شیفته کردهایم و من در سه شیفت هستم.
در نتیجه عوامل وقتی نمیتوانستند عظیم را در این سه شیفت وادار به استراحت کنند به او مرخصی چند روزه داده و کار را تعطیل کرده بودند کسانی که با او همکاری داشتند این حرفهای من را درک میکنند. زمان گذشت و چند سالی از ایران دور بودم و تلفنی و از طریق نامه با او در ارتباط بودم که او همیشه مرا تشویق میکرد که برگردم.
فرخ مجیدی در پایان صحبتهایش اشاره کرد: دیگر عظیم آن شور و نشاط را نداشت و گویا اولین علایم بیماری را درک کرده بود و حتی وقتی در بیمارستان بود تمایل نداشت کسی به دیدنش برود. من کمی از این برخورد او دلخور شدم اما تازه درک میکنم که چرا تمایل داشت کسی به دیدنش نرود؟! کسی که همیشه مرگ را دست میانداخت این بار احساس کرده بود مجبور است مقابل مرگ تسلیم شود و حاضر نبود جلوی دوستانش این تسلیم و شکست را تجربه کند.
کیومرثپوراحمد، کارگردان سینمای ایران طی سخنانی با اشاره به شخصیت جوانروح گفت: من با جوانروح در سرنخ و قصههای مجید همکاری داشتم جوانروح به سرعت در گروه تبدیل به محور گروه میشد و سر صحنه بسیار پرانرژی بود و امروز که رفته نیز به نظرم به خاک پوزخند زده است. وی ادامه داد: تلختر از مرگ هنرمندان این است که ما یادمان رفته است چه زمانی به آنها سرمی زنیم و رسیدگی میکنیم و امروز بسیاری از هنرمندان مرگ خاموش را تجربه میکنند.
پوراحمد با انتقاد از سیاستها و رفتارهای گروهی از سیاستمداران با سینما گفت: امروز سیاستبازان فرهنگستیز نمیتوانند بالندگی سینما و فرهنگ را ببینند اما این سینما رشد کرده و خار چشم بسیاری از آنها شده است.
وی ادامه داد: همه ما روزی از این دنیا میرویم و هنرمندان نیز روزی فوت میکنند اما حتی از خاکستر هنرمند هم خلاقیت برمیخیزد.
در بخش دیگری از مراسم تشییع پیکر عظیم جوانروح، حسن بشکوفه، تهیهکننده در سخنانی با چشمانی اشکبار گفت: صحبت کردن برایم سخت است احساس غریبی میکنم در این مدت از خودم پرسیدم چرا خانه سینما؟ و بعد به خودم گفتم خب ما خانهای دیگر نداریم ما از تلویزیون بیرون افتادیم اما سینما و خانه سینما، خانه ماست.
وی سپس از دوستان خانه سینما و همراهانش تشکر کرد که این خانه را پابرجا نگه داشتهاند و همراهشان بوده است.
بشکوفه در ادامه سخنانش در مراسم تشییع پیکر عظیم جوانروح گفت: آن چیزی که درخصوص عظیم جوانروح میگویم به حرفه خودم برمیگردد یک زمانی تهیهکنندگی تعریفی داشت و تهیهکنندگی عاملی بود برای تعامل با هنرمندان، مخاطبان و مدیران اما برای مدیریت پشتوانه نیاز بود. یک تهیهکننده زمانی میتواند موفق باشد که پشتوانهای پشت او باشد. وی ادامه داد: فیلمبرداران تلویزیون و سینما پشتوانههای اصلی تهیهکنندگان بودند و در این میان او از این هم فراتر بود، او پدری میکرد تیم را جمع میکرد و در این سه، چهار کار بزرگی که انجام دادیم تنها کسی که میشد به او اتکا کرد، «عظیم» بود او آنقدر حوصله داشت و هیچ چیز از چشمانش دور نبود.
بشکوفه سپس با اشاره به تعامل خوبی که با اعضای تیم داشته است، گفت: عظیم جوانروح تیمش را همچون بچههایش دوست داشت از اعضای تیمش به حدی حمایت میکرد که حتی بزرگترین اشتباهات یک فرد را در جمع نادیده میگرفت اما در خفا این اشتباه را به او گوشزد میکرد.
وی در پایان درحالی که اشک از چشمانش جاری میشد با پرسشی از میان حضار گفت: نمیدانم آیا عظیم امروز آرام میگیرد؟
انوشیروان ارجمند، بازیگر مجموعه تاریخی «مختارنامه» از دیگر سخنران مراسم تشییع پیکر زندهیاد عظیم جوانروح بود. این بازیگر سینما و تلویزیون یار مهربان، رفیقی شفیق، غمزدا، همدمی نیکوصفت را در وصف عظیم جوانروح بیان کرد.
وی یادآور شد: زمانی که در سال 53 از تهران به مشهد منتقل شدم با عظیم چندین تله فیلم کار کردیم. وقتی همه اعضای تیم تلویزیون و تئاتر با هم جمع میشدیم واقعا اینطور بود که جای عظیم خالی است و همه به دنبال او بودند تا جمع را سازمان ببخشند. «عظیم» همچون زنجیری بود که همه را به هم وصل کرده بود.
بازیگر مختارنامه در ادامه گفت: من امروز تنها از جانب خودم برای تسلیت نیامدهام. شب گذشته با محمود فلاح (تهیهکننده مختارنامه) تلفنی صحبت میکردم که او با بغض و گریه به من گفت آیا فردا میروی و من نیز گفتم بله. او گفت که من حالم خوب نیست و از جانب من به خانواده عظیم، خانواده سینما و تلویزیون تسلیت بگو. انوشیروان ارجمند سپس در ادامه قطعهای را که پیش از این در دیگر مراسمها خوانده بود در این مراسم نیز قرائت کرد و گفت: شاید این قطعهای که من میخوانم در یادداشتهای عظیم باشد، باور نمیکنم آدمی با آن انرژی در قالب بزرگ آنقدر نازکدل، نازکبین و زیباییشناس باشد.
وی سپس گفت: همکاریام با «عظیم» در سریال «مختارنامه» و «معصومیت از دست رفته» برایم افتخار بود.
این بازیگر سپس به جمله محمود فلاح خطاب به زنده یاد عظیم جوانروح اشاره کرد که گفته است: «عظیم اگر تو نبودی مختارنامه هم نبود»
در مراسم تشییع پیکر عظیم جوانروح علیرضا رضاداد دبیر جشنواره فیلم فجر، هنرمندانی چون داود میرباقری، حسن پورشیرازی، مسعود کرامتی، فریبرز عربنیا، فرشته طائرپور، منوچهر شاهسواری، گیتی معینی، تورج منصوری، محمدرضا موینی، حسن فتحی، فریبا کوثری، مسعود فروتن، مهدی میامی، حسین جعفریان، فرهاد ورهرام، حسام نوابصفوی، حسن زاهدی، ضیاءالدین دری، محمد داودی، محمد آلادپوش و... حضور داشتند.
مراسم ترحیم عظیم جوانروح یکشنبه نهم آذرماه ساعت 20 تالی 21:30 در مسجد شهرک قدس برپا خواهد شد.
«کافیشاپ لوک» در انتظار انتشار
احمد آرام از انتظارش برای انتشار رمان «کافیشاپ لوک» گفت. این نویسنده درباره روند اعطای مجوز به کتاب گفت: حدود دو سال است که در انتظار مجوز انتشار رمان «کافیشاپ لوک» هستم. در این مدت دو سال هرچه با ناشر تلاش میکنیم تا وضعیت گرفتن مجوز این رمان را به جایی برسانیم نمیتوانیم و پس از این مدت هنوز نمیدانیم به چه سرنوشتی دچار شده است. او ادامه داد: هر وقت درباره این رمان از مسوولان اداره کتاب وزارت ارشاد سوال میکنیم به ما گفته میشود رمان در دست بررسی است و ما نمیدانیم کی قرار است وضعیت این کتاب مشخص شود. این نویسنده گفت: انتظار دو ساله ما برای انتشار این کتاب درحالی است که مدام میشنویم کتابها بیشتر از 15 روز در انتشار مجوز نمیمانند با این وجود من نمیدانم چرا کتاب من دو سال است قرنطینه شده است. آرام درباره رمان «کافیشاپ لوک» گفت: این رمان درباره معضل تروریسم در جهان است. داستان فردی است که دچار توهم است و در شهر گم شده و نهایتا توسط یک گروه ربوده میشود. او در این جریان وارد یک فضا و مکان نامشخص میشود که مدتها در آن میماند و امکان خارج شدن نمییابد. رمان یک زبان جهانی دارد و مربوط به منطقه خاصی نیست و بیشتر به وحشت و اضطراب تروریسمی اشاره دارد که تمامی جهان را گرفته است. او سپس اظهار کرد: زمانی که این رمان را نوشتم خیلی روی آن حساب کرده بودم زیرا در برخی مواقع یک اثر به خاطر تازگی که در آن وجود دارد باید در همان زمان منتشر شود اگر این تازگی بگذرد حلاوت و نوبودن کار نیز از دست میرود. به گفته آرام، این رمان 300 صفحهای از سوی نشر پیدایش برای گرفتن مجوز نشر به وزارت ارشاد رفته است. این نویسنده همچنین به نگارش رمان دیگری به نام «جعبه سیاه ماشین تحریر» که هماکنون در حال بازنویسی آن است اشاره کرد و درباره این کتاب نیز توضیح داد: این رمان روایتی تازه از فردی است که از جبهه جنگ آمده اما در ذهنش با تمام آدمهای از دنیا رفته که قبلا با آنها مراوده داشته، درگیر است. ناگهان همه این افراد را در زندگی واقعیاش میبیند و به نوعی تمام ماجراها با هم قاطی میشود و به یک پایان میرسد؛ بهطور کلی فضای این کتاب توهمی است. آرام در ادامه از نگارش نمایشنامهای به اسم «استخوانهای سبک» و یک مجموعه داستان خبر داد و گفت: هنوز این کتابها را به ناشر نسپردهام و منتظرم ببینم وضعیت رمان «کافیشاپ لوک» چگونه میشود. او در پایان اضافه کرد: رمان «کافیشاپ لوک» حدود یک سال در ارشاد ناپدید شده بود و من برای پیداکردن آن دست به دامن فردی شدم تا نهایتا کتاب را پیدا کرد. الان هم ناشر هر چه سوال میکند وضعیت این کتاب چه شده است کسی پاسخگو نیست. این درحالی است که رمان من اصلا سیاسی نیست؛ یک رمان اجتماعی و کاملا مدرن است.
«روباه» بهروز افخمی به ارمنستان میرود
ایسنا- فیلمبرداری فیلم «روباه» بهروز افخمی از نیمه گذشت.
این کارگردان بیان کرد: 90 درصد فیلمبرداری «روباه» در تهران انجام میشود و بخش کمی هم در ارومیه و بقیه در ارمنستان فیلمبرداری خواهد شد. افخمی همچنین گفت: تدوین همزمان این فیلم توسط آیدین افخمی در حال انجام است. به گفته وی گروه سازنده «روباه» اواخر آذر به ارمنستان سفر میکند. از جمله بازیگران این فیلم که یک تریلر جاسوسی با محوریت ترور دانشمندان هستهای است، حمید گودرزی، بابک حمیدیان، آرش مجیدی و مرجان شیرمحمدی هستند.
ماکان آشوری فیلمبرداری «روباه» را برعهده دارد و آرمان موسیپور موسیقی آن را میسازد. همچنین این فیلم که محمد پیرهادی تهیهکننده آن است، برای نمایش در جشنواره سیوسوم فیلم فجر آماده میشود.
رسیتال پیانو رافائل میناسکانیان در تالار وحدت
ایلنا- رسیتال پیانو رافائل میناسکانیان ۵ دی ساعت ۳ ظهر در تالار وحدت برگزار خواهد شد. مهدیزاده (مدیر برنامههای میناسکانیان) در گفتوگو با ایلنا، درباره برگزاری این کنسرت گفت: خرداد ماه امسال کنسرتی را در تالار وحدت برگزار کردیم که با استقبال مخاطبان روبهرو شد و در همان ماه کنسرت دیگری از آقای میناسکانیان در سالن رودکی برگزار شد. به دلیل حمایت و درخواست مخاطبان و طرفداران آقای میناسکانیان این کنسرت ترتیب داده شد و همچنین در این برنامه قطعات متفاوتی نسبت به کنسرت خردادماه اجرا خواهد شد.
وی ادامه داد: در این کنسرت فانتزی دو مینور و سونات دوماژور از موتسارت، مجموعه قطعات اپوس۱۶ از شومان و ۱۵ آواز روستایی مجار از بارتوک اجرا خواهد شد. مهدیزاده درباره ساعت غیرمعمول اجرای این کنسرت نیز گفت: علت برگزاری کنسرت در ظهر این است که آقای میناسکانیان معتقد است که نوازندهها در روز سر حالتر هستند و اجرای آثار قویتر و بهتر خواهد بود. خارج از ایران کنسرتهای بسیاری ظهرها برگزار میشود اما میناسکانیان برای بار اول این بدعت را در ایران گذاشت. اجرای خردادماه آقای میناسکانیان هم ظهر بود و آن موقع هم تالار وحدت به ما گفت که کنسرت با شکست مواجه میشود و بلیتها فروش نمیرود اما در نهایت کنسرت با استقبال مخاطبان روبهرو شد و بلیتها در مدت کوتاهی به فروش رفت.
میزان فروش فیلمهای روی پرده
ایسنا- اگرچه مشهور است که میگویند آبان و آذر تا آخر سال، فصل مرده سینماهاست و فیلمها نمیتوانند فروش مناسبی داشته باشند اما این روزها فیلمهای سینمایی روی پرده با استقبال خوب مخاطبان روبهرو هستند. فیلم سینمایی «شیار 143» به کارگردانی نرگس آبیار پس از 16 روز اکران و در اختیار داشتن 75 سینما در کل کشور به فروش 530 میلیون تومانی درتهران و 350 میلیون تومانی در شهرستانها رسیده است. این فیلم در طول این 16 روز، 880 میلیون تومان فروش داشته است.
همچنین فیلم سینمایی «آنچه مردان درباره زنان نمیدانند» به کارگردانی قربان محمدپور با 9 روز اکران به فروش 210 میلیون تومانی رسیده است. این فیلم اکنون 44 سینما در کل کشور در اختیار دارد و 170 میلیون تومان در تهران و 40 میلیون در شهرستانها فروش داشته است. فیلم سینمایی «ساکن طبقه وسط» نیز در روز پنجشنبه ششم آذر ماه 24 میلیون تومان فروش داشته و با این حساب مجموع فروش آن در کل کشور به یک میلیارد و 30 میلیون تومان رسیده است. این فیلم اکنون با 18 سینما در تهران به فروش 760 میلیون تومانی و 32 سینما در شهرستانها به فروش 270 میلیون تومانی رسیده است. نخستین فیلم شهاب حسینی توسط موسسه فیلمسازان مولود پخش میشود.
همچنین «آتشبس2» به کارگردانی تهمینه میلانی این روزها به فروش قابل توجه چهار میلیارد و 150 میلیون تومانی رسیده است. این فیلم که توسط موسسه هدایت فیلم پخش میشود، 12 سینما در تهران دارد و به فروش دو میلیارد و 596 میلیون تومانی در پایتخت رسیده است. همچنین اکران آن در شهرستانها نیز با 27 سینما ادامه دارد و فروش آن در سینماهای شهرستانها به یک میلیارد و 550 میلیون تومان رسیده است. «مهمان داریم» به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور هم در دو روز چهارشنبه و پنجشنبه در تهران 13 میلیون تومان فروش داشته و با این حساب به فروش کل 120 میلیون تومانی در پایتخت رسیده است، همچنین فروش «مهمان داریم» در شهرستانها 95 میلیون تومان بوده است. «مهمان داریم» با مجموع فروش 215 میلیون تومان در 16 روز همچنان 16 سالن سینما در تهران دارد.