نگاهی به برنامههای صدا و سیما در ماه رمضان؛ هر سال دریغ از پارسال
گروه فرهنگ - صدا و سیمای بیحال این روزهای ایران که هر سال ماه رمضان حداقل یک ذره باحال میشد، امسال مثل اینکه حسابی روی بازیهای جام جهانی و لیگ جهانی والیبال حساب کرده و خیلی روی بقیه برنامههایش تمرکزی نداشته است. این را از یک چرخ زدن کوچک در شبکههای مجازی و خواندن نظرات مخاطبها میتوان فهمید. تمهای تکراری هر سال، کپیبرداریها و خیلی مسایل دیگر باعث شده است تا مخاطب ناراضی، ناراضیتر باشد. مردم تشنه دیدن داستانها و فضاهای جدیدند. این نارضایتی مخاطبها باعث شد تا ما یک بررسی کلی داشته باشیم درباره برنامههای ماه رمضان. حالا که یکسوم از پخش همه آنها گذشته و فضای کلی آنها مشخص است.
فتوکپی، صد تومان!
مثل این است زمانهایی که حال نداریم جزوه بنویسیم آنها را از دوستانمان بگیریم و کپی کنیم، هم هزینهها کاهش مییابد، هم ما کارمان راه میافتد! حالا ابعاد وسیعترش را در نظر بگیرید، یک موسیقی برداریم، ترانهاش را فارسی کرده و منتشرش کنیم! یا یک سریال را نما به نما، دیالوگ به دیالوگ کپی کنیم. اصلا این بحث کپیرایت و دزدیدن علنی محتوا و فرهنگ اینقدر موضوع عادی در کشور ما تلقی میشود که ما هرکاری هم کنیم شما تعجب نمیکنید، بله، متاسفانه «هفت سنگ» اولین فتوکپی این کشور نیست! تعداد موسیقیها و داستانها و ایدههای دزدیده شده در این کشور خیلی بیشتر از یک سریال است ولی خوشبختانه این اولین باری است که در این حد این کپیبرداری سر و صدا کرده. آنقدر که صدایش تا مجلس هم رسیده است اما فعلا سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس گفته است: تا زمان اثبات نهایی کپیبرداری این فیلم از شبکه آمریکایی نمیتوان در این باره اظهار نظر کرد. اثباتش کار سختی نیست، کافی است «خانواده مدرن» و «هفتسنگ» را با هم ببینید، پنج دقیقه از «خانواده مدرن» را نگاه کنید، پنج دقیقه از «هفت سنگ»! باور کنید نمیفهمید که دارید دو سریال متفاوت میبینید! در هر صورت ما امیدواریم این سر و صداها منجر به تصویب قوانین سفت و سخت کپیرایت در ایران شود. اما صدای سریال بلندتر هم شده است و نهتنها از میدان بهارستان شده، بلکه مرزهای کشور را هم درنوردیده و آنور آبیها هم از خودشان واکنش نشان دادهاند. «ورایتی» که از وبسایتهای معتبر دنیای سینما و تلویزیون محسوب میشود درباره تقلید «هفت سنگ» از کمدی «خانواده مدرن» نوشته است: این سریال فریم به فریم و شات به شات آینه نسخه آمریکایی آن است. این نخستینبار نیست که «خانواده مدرن» مورد توجه تلویزیونهای بینالمللی قرار میگیرد. شیلی و یونان هم در حال تولید نسخههای قانونی این سریال هستند. ورایتی به نقل از یکی از عوامل «خانواده مدرن» همچنین نوشت: تهیهکنندگان ایرانی «هفت سنگ» حق قانونی این کار را نداشتند. «دیلی تلگراف» در اینباره نوشت: با توجه به ممیزیهایی که در تلویزیون ایران انجام میگیرد، تنها راه تماشای نسخه اصلی «خانواده مدرن» دانلود غیرقانونی این سریال است. با این حال، نسخه غیرمعتبر ایرانی از این سریال آمریکایی اخیرا بدون حضور دو شخصیت اصلی داستان ظهور کرده است. آنطور که تماشاگران نسخه اصلی این سریال آمریکایی در جریان هستند، «هفت سنگ» تقریبا صحنه به صحنه تکرار «خانواده مدرن» است. البته بهبهانینیا نویسنده مطرح تلویزیون درباره حواشی پیشآمده برای این سریال گفت: شنیده شده که عوامل این سریال خودشان تمایل داشتند که نام منبع مورد نظر در تیراژ کارشان ذکر شود اما مدیران تلویزیون ترجیح دادند به منبع اشاره نشود و آنرا حذف کردند در حالی که اگر این اتفاق میافتاد آنقدر حواشی به وجود نمیآمد. او در توضیح مطلب بالا عنوان کرد: اگر نام سریالی که میگویند از آن کپیبرداری شده، در تیراژ سریال «هفت سنگ» حذف نمیشد، شاید آنقدر جنجال درست نمیشد و اتهام برداشت غیر مجاز به عوامل نمیزدند. کاش که آن اسم را حذف نمیکردند، کاش اجازه میگرفتند، کاش کپیکاری نمیکردند، ولی حالا که همه این کارها را کردهاند تکلیف چیست؟
چند میگیری گریه کنی؟
از وقتی یادمان میآید رمضان برایمان ماه جشن و شادی و عید مسلمانان بوده اما از همان وقت هم یادمان هست که حتی در عیدها و مناسبتهای مذهبی، صدا و سیما میخواسته اشک مردم را دربیاورد.
سنگ بنای اولیهاش را فرزاد حسنی گذاشته بود. برنامهای بود با مهمانانی خاص. کسانی که خوب صحبت میکردند و زندگی جذابی داشتند. مخاطب جذبش شده بود و دیگر قبل از افطار گرسنگی را از یادش میبرد. کمکم برنامه به خاطر مشکلاتی که برای فرزاد حسنی پیش آمد به احسان علیخانی سپرده شد. برنامه همان تم را داشت، با چاشنی غم و اندوه بیشتر. نشان دادن کاستیهای جامعه، مثلا اعتیاد و فقر و معضلات اجتماعی و بداخلاقیهای اینچنینی کار درستی است. که اصلا وظیفه رسانه نقد همین ضعفهاست.
اما وقتی احساس میکنیم بدبختی و فلاکت مردم سوژهای میشود برای خودنمایی و دیده شدن، برای نقش بازی کردن و سوءاستفاده، معلوم است یک جای کار میلنگد.
ماه عسل هم مانند بسیاری از تولیدات صدا و سیما در این چند ساله پلههای سقوط را دو تا یکی طی کرده و حالا تبدیل شده به برنامهای که از فضای مجازی گرفته تا روزنامهها و کوچه و خیابان، بدش را میگویند.
شاید دلیل عمدهاش خود احسان علیخانی باشد؛ علیخانی که انگار بعد از چند سال مجریگری در صدا و سیما جایگاهش را فراموش کرده. وقتی مینشیند جلوی مهمان و مستقیم به او توهین میکند. نمونهاش سال پیش. معتادی که بعد از گرفت و گیرهای فراوان ترک کرده بود و پاک پاک بود. وقتی او را با لقبهایی مانند انگل جامعه و دزد خطاب میکرد و قیافهای حق به جانب میگرفت. یا همین امسال، وقتی باربری را آورده بود و از پسرش میپرسید شغل پدرت چیست؟ پسر هم میگفت کارگر. علیخانی تکرار میکرد که نه! چیز دیگری است. به ذهن من این رسید که میخواهد مثلا کلمه حمال را از زیر زبان پسر بیرون بکشد. رفتار درستی نیست، اینکه بنشینی آن بالا و نگاهت به مهمان برنامهات، نگاهی آمیخته از توهین و ترحم و سوءاستفاده باشد. اینکه تنها هدفت بشود در آوردن اشک مردم و گرفتن ژستهای گل درشت. اینکه حق به جانب باشی و بگویی برنامه من مخاطب دارد، کاری به نقدها ندارم! و بدتر از آن اینکه مدیران صدا و سیما هم هر سال اجازه تولید برنامهات را بدهند. که انگار آنها هم بدشان نمیآید مردم بدبختی و فلاکت هممیهنانشان را ببینند و به زندگی حداقلی خودشان امیدوار باشند.
گل درشت، تکراری و اعصاب خرد کن
سریالهای ترکیهای ملغمهای است از بازیهای بد، فیلمنامه بد، کارگردانی بد و کلا همه چیز بد!صحنههای گل درشت و اعصاب خرد کن. هجوم سریالهای ماهوارهای کم بود، حالا چند سالی هم هست که کارگردانان وطنی پا در کفش ترکها کردهاند و دارند ازشان تقلید میکنند. نمونهاش همین سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»، اولین کلمهای که بعد از شنیدن این اسم به ذهنم میرسد این است: «برای من اتفاق نمیافتد»!
واقعا هم اتفاق نمیافتد. حرفهای شعاری و اتفاقات شعاریتر، اینکه آخر داستان انسانهای بد بسزای اعمالشان برسند و انسانهای خوب رستگار شوند، اینکه حق به حق دار برسد و ظالم بشود رسوای عالم که واقعا اتفاقات خوبی است ولی وقتی بدون برنامهریزی و زمینهچینی، یکهو انتهای هر قسمت دستی از غیب بیاید و یقه ظالم را بگیرد، در مدیوم سینما و تلویزیون خریدار ندارد.
پس سریالهای اینچنینی ترکیبی هستند از بازیهای بد، فیلم نامه بد، کارگردانی بد و تقلیدی ناشیانه که همین باعث شده اوضاع بغرنجتر شود، مخاطب هم دیگر طرفش نمیرود، ولی شبکه 5 که شاید اندک مخاطب باقی مانده از صدا و سیما چشم امیدی به آن داشته باشد، دارد همه را ناامیدتر میکند.
بدهکاری، بدهکاری و باز هم بدهکاری!
دو سریال «فاخته» و «مدینه» شاید سریالهایی هستند که انتقاد کمتری نسبت به بقیه برنامهها به آنها وارد است. فعلا وارد ارزش هنری و نقد این آثار نمیشویم چون شاید زود باشد، هنوز 20 قسمتی از آنها مانده است. شاید خوب شوند! اما موضوع قابل نقد سیاست کلی صدا و سیماست. توقع میرفت حداقل حالا که یک سریالشان کپی کامل از «مدرن فامیلی» است و برنامه پرطرفدارشان «ماه عسل» مثل هر سالش است بدون هیچ خلاقیت و ایده جدیدی، حداقل در تولید آثار جدید سیاستی را پیش بگیرند که تا این حد تمها و محتوا نزدیک به هم نباشد. موضوع پول نزول، بدهکاری، فرار از دست طلبکارها، عشق فرزند به مادر، مشکلات خانوادگی و خیلی از چیزهای دیگر در این سریالها مشترک است! اگر بخواهیم این دو سریال را تنها تولید محتوای جدید صدا و سیما بدانیم، شکی نیست که آنها در واقع دو سریالند که در واقع یک حرف میزنند! به قول معروف یک روحند در دو بدن. البته باز هم تاکید میکنم که مقصر این موضوع به هیچوجه عوامل ساخت سریال نیستند و انتقاد فقط و فقط متوجه صداوسیماست. شاید هم ما داریم زود قضاوت میکنیم و در 20 قسمت باقی مانده این سریالها روح خودشان را پیدا کنند! ما که امیدواریم این اتفاق بیفتد.
عصر جمعه بیستم تیرماه نمایشگاه سهبعدیهای پیمان شعفی افتتاح میشود
سهبعدیهای مینیمال در گالری آن
مینیمال آرتهای سهبعدی پیمان شعفی عصر جمعه بیستم تیرماه 93 روی دیوار گالری آن آویخته خواهند شد.
پیمان شعفی در این نمایشگاه 12 اثر با تکنیک رنگ روغن و رنگ صنعتی روی بومهای سهبعدی ارایه داده که کوچکترین آن 75×110 سانتیمتر و بزرگترینش 300×200 سانتیمتر است.
بومهای وی دراین نمایشگاه به صورت سهبعدی یا اشکال هندسی تو در تو شامل تکههای مختلف است که در کنار هم روی دیوار اینستال شده و یک اثر را میسازند.
او در نمایشگاههای قبلیاش بومهای سهبعدی با تصاویر کالیگرافی عرضه کرده بود اما در مجموعه آثار تازهاش هرگونه طرح و نقش را از سهبعدیها حذف کرده و تنها رنگهای متالیک و صدفی را در بعضی اشکال هندسی به نمایش گذاشته است.پیمان شعفی متولد 1353 است. او سالها مقیم پاریس بوده و فعالیتش در زمینه هنر را حدود 15 سال پیش با خطاطی سنتی آغاز کرده است. مهارت وی در خطاطی نستعلیق و به کارگیری آنها در نقاشیهای آبستره است. او تاکنون در نمایشگاههای متعدد انفرادی و گروهی در داخل کشور در گالریهایی چون هاله، فردوس، فرهنگسرای نیاوران، سیحون و مژده و در خارج از کشور نظیر گالری سیحون در آمریکا و رویال میریج در دوبی و... شرکت داشته است.
مینیمال آرتهای سهبعدی پیمان شعفی تا تاریخ یکم مردادماه 93 در گالری آن دایر خواهد بود و علاقهمندان میتوانند همه روزه (بجز شنبهها که گالری تعطیل است) از ساعت 11 تا 20 از این آثار در گالری آن واقع در میدان شیخ بهایی، سئول جنوبی، پلاک 40 بازدید به عمل آورند.
غلامحسین ساعدی به تئاتر ایران برمیگردد
ایسنا- جعفر والی، کارگردان پیشکسوت تئاتر با اجرای نمایش «آی با کلاه ای بیکلاه» پس از چهل و چند سال متنی از غلامحسین ساعدی را به صحنه تئاتر ایران میآورد.
در شرایطی که سالهاست هیچ نمایشنامهای از غلامحسین ساعدی اجرا نشده است، جعفر والی از اجرای نمایش«آی با کلاه ای بیکلاه» خبر داد.
این هنرمند تئاتر توضیح داد:خوشبختانه طبق گفتوگوهایی که با مسوولان و مدیران وزارت ارشاد داشتیم، اجرای نمایشنامه «آی با کلاه ای بیکلاه» نوشته زندهیاد غلامحسین ساعدی تصویب شده و قصد دارم این نمایش را پاییز امسال در تماشاخانه سنگلج به صحنه بیاورم.
وی اضافه کرد: بیش از 40 سال است که اثری از ساعدی اجرا نشده است در حالی که باید به این نویسنده ادای دین کنیم و این تابو شکسته شود چون به نفع تئاتر ماست و با این شیوه جوانان امیدوار میشوند و درمییابند میتوان کارهای دیگری هم در تئاتر انجام داد.
والی با اشاره به گفتوگوهایش با مدیران ارشاد برای اجرای این نمایش افزود: در این گفتوگوها توضیح دادم اجرای متنی از ساعدی که جزو مهمترین هنرمندان تئاتر ماست در سال فرهنگ اتفاق بسیار خوشایندی است و به مدیران ارشاد اطمینان دادم اجرای این نمایش به ضررشان نخواهد بود بلکه به نفع تئاتر ماست که از داشتههای خود بهرهمند شود.
بازیگر نمایش«اتاق شماره شش» یادآور شد: پیش از این، این نمایشنامه را در تالار «25 شهریور» یا به قول امروزیها تماشاخانه «سنگلج» اجرا کرده بودم و حالا هم دوست دارم نمایش را در همین سالن اجرا کنم.
وی درباره ترکیب بازیگران این نمایش نیز گفت: به چندین گزینه فکر کردهام اما هنوز با آنها صحبت نکردهام. به هر حال این نمایش اثری است که نیازمند چندین ماه تمرین است و بازیگران باید بتوانند برای آن زمان کافی بگذارند.
جعفر والی، بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر که مدتها مقیم کانادا بود در سالهای گذشته بیشتر در حیطه بازیگری تئاتر و سینما فعال بوده است و حالا با اجرای دوباره نمایشنامه ساعدی، بار دیگر به کارگردانی تئاتر برمیگردد.
وی حدود 10 نمایشنامه از آثار ساعدی را اجرا کرده و در این سالها همواره آرزو داشت بار دیگر متنی از این نویسنده را به صحنه بیاورد.
غلامحسین ساعدی 24 دیماه 1314 در تبریز به دنیا آمد و تحصیلات خود را در زمینه روانپزشکی تا درجه دکترای پزشکی در تهران به پایان رساند. او در نهایت در روز دوم آذرماه ۱۳۶۴ در پاریس از دنیا رفت و پیکرش در گورستان پرلاشز در کنار آرامگاه صادق هدایت به خاک سپرده شد.
از این نویسنده بهجز «عزاداران بیل»، آثار دیگری از جمله «کاربافکها در سنگر»، «کلاته گل»، «ده لالبازی»، «چوب بهدستهای ورزیل»، «بهترین بابای دنیا»، «پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت»، «آی باکلاهای بیکلاه»، «خانه روشنی»، «دیکته و زاویه»، «پرواربندان»، «وای بر مغلوب»، «ما نمیشنویم»، «جانشین»، «چشم در برابر چشم»، «مار در معبد»، «عاقبت قلمفرسایی»، «هنگامه آرایان»، «ضحاک» و «ماه عسل» به جا مانده است.
نمایشنامه«آی با کلاهای بی کلاه» همراه با دو اثر دیگر از ساعدی در دولت جدید از وزارت ارشاد مجوز نشر گرفته است.
سه کتاب «آی باکلاه ای بیکلاه»، «ضحاک» و «وای بر مغلوب» ساعدی (گوهرمراد) برای تجدید چاپ مجوز نشر گرفته و در انتشارات نگاه منتشر خواهند شد.
«آی باکلاهای بیکلاه» یک نمایشنامه است که شخصیتهای آن عبارتاند از خبرنگار و راننده.
نمایشنامه «ضحاک» نیز هجویهای علیه دیکتاتوری است که زبانی تمثیلی دارد و در آن به دستنشاندگان بیگانهای اشاره میشود که از خارج از کشور به داخل میآیند.
«وای بر مغلوب» هم دیگر نمایشنامه ساعدی است که در سال 1349 نوشته و چاپ شده است.
اجرای «ننه دلاور و فرزندانش» از دوم مرداد
ایسنا- نمایش «ننه دلاور و فرزندانش» اثر برتولت برشت و به کارگردانی زهرا صبری که با تلفیقی از حضور بازیگران و عروسکهای نمایش اجرا میشوند در مجموعه تئاتر شهر به صحنه میرود.
این اثر نمایشی که بازیگرانی مانند فاطمه معتمدآریا، فاطمه نقوی، بهناز جعفری و ستاره پسیانی در آن ایفای نقش میکنند از 2 مرداد ساعت 19 و 30 دقیقه در سالن «چهارسو» تئاتر شهر اجرای خود را آغاز میکند.
این نمایش براساس متن اصلی «ننه دلاور» اثر مشهور برشت اجرا میشود و تنها تغییری که در متن ایجاد شده، کوتاه شدن بعضی از قسمتهای آن است ضمن اینکه تمام نقشهای نمایش توسط چهار بازیگر بازی میشود.در این نمایش در کنار بازیگران، چندین عروسک نمایشی هم حضور دارند، در واقع اجرای این کار تلفیقی از حضور بازیگران و عروسکها روی صحنه است.این اثر نمایشی پیشتر در بخش بینالمللی سیودومین جشنواره تئاتر فجر به صحنه رفته بود.سایر عوامل نمایش «ننه دلاور و فرزندان او»بدین شرح است: ایمان یزدی (دستیار کارگردان)، زهرا صبری، شیما میرحمیدی (طراح صحنه)، رضا بهجت (طراح نور)، بامداد افشار (موسیقی طراح صدا)، زهرا صبری، فاطمه عباسی، شیدا صفوی (طراح عروسک) و مصطفی رحیمی (مترجم).
آرش دادگر به «یه کلیک کوچولو» پیوست
ایلنا- نمایش «یه کلیک کوچولو» به نویسندگی محمدرضا کوهستانی و کارگردانی احمد سلیمانی از 31 تیرماه تا 24 مردادماه در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر به صحنه خواهد رفت.
با پیوستن آرش دادگر، علیرضا محمدی و مجید امیری گروه بازیگران این نمایش تکمیل شد. پیش از این نیز حضور بازیگرانی همچون آزاده صمدی، پریناز ایزدیار و نازنین فراهانی در «یه کلیک کوچولو» قطعی شده بود.این نمایش که از تولیدات موخر گروه تئاتر ایده است، پس از پیگیریهای مستمر سه ساله و با همراهی شورای نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی، موفق به اخذ مجوز اجرا شده این در حالی است که پیش از این و به دلیل برخی اختلافات سلیقهای، مجوز به صحنه رفتن این نمایشنامه در شورای نظارت قبلی صادر نشده بود.
«یه کلیک کوچولو» در سه اپیزود به نقد برخی معضلات اجتماعی برخاسته از زندگی مدرن شهری میپردازد. امیر اسمی به عنوان طراح پوستر و بروشور و مهدی نیکروش به عنوان طراح صحنه در این اجرا با گروه تئاتر ایده همکاری میکنند.
رییس دبیرخانه دایمی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران منصوب شد
ایرنا- نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به عنوان بزرگترین رویداد فرهنگی کشور تاکنون از داشتن دبیرخانه دایمی محروم بود و حتی علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز پس از پایان دوره بیستوهفتم نمایشگاه، خواستار تشکیل دبیرخانه دایمی برای آن شده بود.معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تشکیل دبیرخانه دایمی برای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حرکت خود را برای ایجاد تغییرات اساسی مورد نظر وزیر ارشاد در سیاستهای نمایشگاه کتاب آغاز کرده است.سید عباس صالحی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حکمی، امیرمسعود شهرام نیا مدیرعامل موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران را با حفظ سمت به عنوان رییس دبیرخانه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نیز منصوب کرد.به این ترتیب دبیرخانه نمایشگاه کتاب در محل موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایجاد میشود تا شهرام نیا به دو مسوولیت خود رسیدگی کند.
چاپ دوباره اولین و آخرین نمایشنامه استادمحمد
ایسنا- در آستانه نخستین سالگرد درگذشت محمود استادمحمد، اولین و آخرین نمایشنامه این نمایشنامهنویس فقید دوباره منتشر میشود.حسین تهوری، مسوول روابط عمومی نشر ققنوس درباره بازنشر کتابهای محمود استادمحمد گفت: محمود استادمحمد چند کتاب خود مانند «آ سید کاظم»، «شب بیستویکم»، «دیوان تئاترال» و «کافه مکادم» را در نشر ققنوس به چاپ رسانده و نشر ققنوس در آستانه سالگرد درگذشت او که سوم مرداد است و برای قدردانی از این هنرمند، اولین و آخرین نمایشنامه او یعنی «آ سید کاظم» را که در سال 51 به صحنه برده شده و نمایشنامه «کافه مکادم» را که سال 89 اجرا شده است، تجدید چاپ میکند.محمود استادمحمد، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر ایران، سوم مردادماه سالجاری و پس از یک دوره بیماری بر اثر ابتلا به سرطان کبد درگذشت. او خالق نمایشنامههای زیادی از جمله «آ سیدکاظم»، «شب بیستویکم»، «سرای رنج و شکنج» و «دیوان تئاترال» است.
آلبوم موسیقی در مسیر فصلها منتشر شد
ایرنا- آلبوم درمسیرفصلها با سه نوازی هومان رومی، علیرضا راستین فر و حمید قنبری در فضای موسیقی دستگاهی ایران اجرا و ضبط شده است.این آلبوم از 12 قطعه همچون درانتظاربهار، دفترنخست، ترنم بهار، جامه دران، جوشش چشمه ساران، شیشه پنجره را باران شست، شهابی، آواز داد و بیداد، تبسم شرق، سرچوپی، گذرگاه خزان و باغ بیبرگی تشکیل شده است.درمسیر فصلها را شرکت راوی آذرکیمیا با مدیریت رضا مهدوی تولید کرده و تصویرسازی آن را آزاده خزایی و گرافیک آن را علی کسایی انجام داده است.
سه گانه «گارت نیکس» منتشر شد
ایلنا- رمان سابریل از مجموعه «رمانهای سه گانه پادشاهی کهن» در نوبت اول چاپ و روانه بازار کتاب شد.سابریل دختری است که در لحظات اولیه عمر خود، درست در بدو تولد، وارد رودخانه مرگ شده و تا نزدیک اولین دروازه نیز رفته و بازگشته اما این ربطی به توانایی او برای عبور خودخواسته از سدّ بین مرگ و زندگی ندارد زیرا سابریل دختر اَب هورسن، محافظ مرگ است و اما اَب هورسن گم شده است.
اساطیر و افسانهها، پدیدههای شگفتانگیزی هستند که توان بیان دورترین مفاهیم روانشناسی را دارند و میتوانند آن را به بهترین شکل بیان کنند.در تمام افسانهها و قصههای کهن، موجوداتی وجود دارند که چیزی میان انسان و فرشتگان هستند و دارای قدرتهای ماورایی میباشند. این موجودات قدرتهای خارقالعاده خود را اکثرا در دوران کودکی به دست آوردهاند؛ یعنی در زمانی که این قدرت برای خود آنها نیز ناشناخته بوده.پیمان اسماعیلیان، مترجم این کتاب توانسته با ترجمه روان و خوب خود ارتباط مناسبی میان دنیای شگفت قصه و مخاطبان دوره معاصر آن برقرار کند.موسسه انتشارات قدیانی، کتاب «سابریل» از سری کتابهای «رمانهای سه گانه پادشاهی کهن» در ۵۳۶ صفحه و تیراژ ۱۱۰۰ نسخه به قیمت ۱۸۰۰۰ تومان به علاقهمندان داستانهای اسطورهای عرضه کرد.