نگاهی به نمایش عروسکی «اندر حکایت ناکامی ببری خان»؛ یک کمدی قاجاری دیگر...
عرفان پهلوانی- خب بزرگسالان هم دل دارند و قرار نیست عروسکها تنها برای کودکان باشند. لازم است گاهی بزرگسالان هم کودکی کنند.لازم است گاهی بزرگسالان هم از اندوه روزمرگیها رها و آسوده شوند و دل و اندیشه به دنیای خیالین و رویایی عروسکها بسپارند. شاید از همین رو است که شماری از آثار پانزدهمین جشنواره میان مردمانی نمایش عروسکی تهران- مبارک ویژه تماشاگران بزرگسال هستند.یکی از این نمایشها که سهشنبه 25 شهریور 1393 در تالار حافظ به صحنه رفت، نمایش عروسکی «اندر حکایت ناکامی ببری خان» به نویسندگی نوشین تبریزی و کارگردانی سلما محسنی و سینا ییلاقبیگی بود.
آوردهاند که در روزگار بامدادین و آغازین هنر نمایشنامهنویسی در ایران جان، روزی فتحعلی آخوندزاده گرفتار تیغ سانسور دوران پهلوی شد، دلش گرفت و آزرده حال نامهای به پیشکسوت خود میرزا آقاتبریزی نوشت. میرزا آقا تبریزی هم همکار جوان خود را چنین پند داد که برای رهایی از سانسور و ممیزی، هر آنچه از بدی و کژی و ناشایستگی میخواهید در آثارتان بیاورید و به خاندان سلطنتی پیشین (قاجاریه) نسبت دهید. گویا فتحعلی آخوندزاده دل و گوش به حرف بزرگتر سپرد (آن هنگام رسم چنین بود و کوچکترها با بزرگترها لجبازی و ایشان را نفی نمیکردند!) و از بند و چاه سانسور و ممیزی جست و گذشت.
گویا از آن جایی که شماری از ما ایرانیان گرایش شایان و درخور درنگ و اندیشهای به زیادهروی (افراط) و کمروی (تفریط) داریم، برای نمونه یا چهل ستون میسازیم یا کلا بیستون!، در گوش دادن به پند و اندرز جناب میرزا آقا تبریزی هم کمی زیادهروی (افراط) کردهایم و آنچه را که شاید بتوان «کمدی قاجاری» نامید، جایگاه ویژهای در خانواده هنرهای نمایشی ما، از تئاتر و سینما گرفته تا تلویزیون یافته است.
شماری از ماها هنگامی که دلمان میگیرد و میخواهیم بد و بیراهی را بار کسی کنیم، یاد خاندان قاجار و به ویژه رکورددار سالیان سلطنت در ایران «ناصرالدین شاه قاجار» میافتیم و قاجار و ناصرالدین شاه «امیرکبیر» کش را مورد تفقدی دوباره قرار میدهیم.گر چه هیچ تردیدی نیست که دوران طویلالمدت سلطنت سلسله منحوس قاجاریه روزگاری سرشار از شکست و اندوه است و قاجاریان سرافکندگان همیشه تاریخ خواهند بود.
بسیاری از صاحبان اندیشه دانش تاریخ بر این باورند که تاریخ معاصر این دوره ایران از دوران قاجاریه آغاز میشود و برای تحلیل شرایط روزگار اکنون باید دوران قاجاریه و رویدادهای آن دوران را به خوبی درک و تحلیل کرد اما آیا این نکتهها توجیه خوبی است که در نمایشی مانند نمایش عروسکی «اندر حکایت ناکامی ببری خان» باز هم سراغ ناصرالدین شاه، مهد علیا، امینه اقدس، ملیجک و نمایندگان روس و انگلیس برویم و باز هم قصهای از آن دوران را بپردازیم و شاید از ادامه تاریخ و رویدادهای آن غافل بمانیم؟ به راستی پیشینیان ما در هنر نمایش این چنین نکردند.برای نمونه، هنر پیش پردهخوانی در روزگار پهلوی ریخت یافت و به اوج رسید.
پیشپردهخوانی هیچگاه نوک پیکان خود را به سوی قاجاریه نگرفت و تند و تیزترین و نیز به روزترین فریاد انتقاد و اعتراض خود را، رک و صریح، به چالشهای روزگار خود داشت و صد البته که تاوانهایش را نیز پرداخت.
حال پرسش اینجاست که چرا باید دوباره به سراغ یک کمدی قاجاری دیگر برویم و حرفهایی صدها بار گفته شده از آن دوران را دوباره بگوییم؟
نوشین تبریزی، نویسنده نمایش عروسکی «اندر حکایت ناکامی ببری خان» نوآوری ویژهای را به کار بسته است و در داستان این نمایش به داستان گربه ناصری، ببری خان، میپردازد.این نمایش با موزیک و آواز و حرکت آغاز میشود، اما طراحی حرکت (کروگرافی) آن چندان دراماتیک و دارای زیباییشناسی انجام نشده و این کروگرافی بسیار ساده، دمدستی و فکر اولی است.
در طراحی لباس و صحنه نمایش عروسکی «اندر حکایت ناکامی ببری خان»، مانند دیوارههای انتهای صحنه و آکسسوارها، تلاش شده است که فضا، فضایی قاجاری طراحی شود. کارگردانان این نمایش از ابزارها و تکنیکهای گوناگونی مانند سایهبازی، عروسکهای حجمی، سیماچه، هنر بازیگری، فیلم و فوتوکلیپ و... بهره ستانده و توانستهاند این ارکان و تمهیدهای اجرایی را هماهنگ و درپیوندی شایسته درآرند.
نمایش عروسکی «اندر حکایت ناکامی ببری خان» نمایشی است که هم از جذابیتها و شوخیهای گفتاری (شنیداری) بهره گرفته و هم سرشار از جذابیتهای دیداری و شوخیهای دیدنی، مانند میزانسنها و بازی در سکوتهای گربه و ملیجک با عروسکگردانی و صداپیشگی فهیمه باروتچی و محمدرضا مالکی، است.
نمایش عروسکی «اندر حکایت ناکامی ببری خان» روایت ناصرالدین شاهی است که شرابش تمام میشود و « مستبازی » میکند، حکایت کشتن گربه دم هجله است و... ببری خان در دیالوگی از این نمایش میگوید: «یه چیزایی هست که نمیشه توی تاریخ نوشتشون؛ یعنی کسی باور نمیکنه ...»
مسجدجامعی پیگیر مجوز بنیاد ایران درودی
ایسنا- احمد مسجد جامعی اعلام کرد: در جلسهای که مدتی پیش با معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رییسجمهور، محمدباقر نوبخت داشته پیگیر گرفتن مجوز «بنیاد ایران درودی» در کشور است.احمد مسجد جامعی در تهرانگردی جمعه 28 شهریور به خانه ایران درودی رفت و درباره فعالیتهای وی با او به گفتوگو پرداخت.در این بازدید درودی با اشاره به ایجاد بنیاد «ایران درودی» از پنج سال گذشته در کشور گفت: هنوز وزارت کشور این بنیاد را به ثبت نرسانده است.
این نقاش که برای ایجاد این بنیاد در ایران خانه شخصیاش در فرانسه را فروخته است، افزود: چون قیمت زمین در ایران بالا رفته است، پیشبینیهایم برای خرید زمین برای ایجاد بنیاد در مکانی مناسب درست از آب درنیامد.او که یکی از قدیمیترین نقاشیهایش متعلق به سال 1970 میلادی است، افزود: تمایل دارم 190 اثر و نقاشی خود را در فهرست آثار ملی به ثبت رسانده و آنها را در موزه به نمایش بگذارم، از مسوولان و متولیان بحثهای فرهنگی در کشور میخواهم در این زمینه به من کمک کنند.ایران درودی متولد 11 شهریور 1315در خراسان است وی در سال ۱۹۵۴ برای تحصیل در رشته نقاشی در دانشکده بوزار در پاریس به تحصیل مشغول شد و در سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۸ میلادی به یادگیری هنر در آموزشگاهها و دانشکدههای گوناگون از جمله مدرسه هنرهای زیبای پاریس (بوزار)، مدرسه لوور پاریس، دانشکده سلطنتی بروکسل (ویترای)، انستیتوی آر.سی.آی نیویورک (رشته تهیه و کارگردانی برنامههای تلویزیون) پرداخت. او پس از پایان تحصیلات به ایران بازگشت.
3 هزار جلد کتاب شخصی فریدون مشیری در بلاتکلیفی
ایسنا- پسر فریدون مشیری میگوید هنوز برای کتابهای کتابخانه پدرش جایی را پیدا نکرده است و این کتابها همچنان در دفتر کارش بلاتکلیف هستند.
بابک مشیری- فرزند فریدون مشیری- در آستانه سالگرد تولد این شاعر فقید درباره این کتابخانه گفت: ما مدتهاست که میخواهیم کتابخانه فریدون مشیری را به جایی بدهیم تا به نام او حفظ شود و دانشجویان و علاقهمندان از آن استفاده کنند اما هنوز هیچ مکانی را برای این کار نیافتهایم.
وی در ادامه یادآور شد: یکی دو بار بعد از اینکه من درباره این کتابخانه صحبت کردم، از دانشگاه تهران و یا فرهنگستان هنر خواستار این کتابها شدند اما خواسته ما کمی بیشتر بود و میخواستیم کتابها را به جایی اهدا کنیم که بخش مجزایی را به نام این شاعر به این کتابها اختصاص دهند و این کتابها را قاطی کتابهای دیگر نگذارند.
پسر فریدون مشیری گفت: چند سال پیش شهردار منطقهای که پدرم در آنجا زندگی میکرد یعنی توانیر، این بحث را مطرح کرد که این کتابخانه در خانه او ایجاد شود، اما این بحث عملی نشد و ما این خانه را که بخشی از یک مجتمع بود، فروختیم و به جای دیگری نقل مکان کردیم. اکنون هم دوست داریم مکانی را به نام او ایجاد کنیم، اما این کار در توان مالی ما نیست ولی با برخی نهادها حرف زدهایم تا مکانی را به صورت امانی بگیریم که کتابها حفظ شوند.
بابک مشیری درباره کتابهای کتابخانه فریدون مشیری هم گفت: این کتابها کتابهایی هستند که پدرم در 40، 50 سال جمعآوری کرده و شامل تاریخ، شعر، هنر و ادبیات است.کتابخانه خاص و تخصصی نیست، اما یادگار اوست و به نظر ما حیف است از بین برود و باید حفظش کنیم.
وی همچنین افزود: این کتابها اکنون در دفتر کار من که یک انتشارات کوچک است، نگهداری میشوند و بیش از سههزار عنوان هستند.
مشیری همچنین درباره بازنشر کتابهای پدرش گفت: مهشید مشیری (که نسبتی هم با ما ندارد) چند سال پیش کتابی درباره شعر فریدون مشیری نوشته بود با نام «چهل سال شاعری» (نگاهی به شعر فریدون مشیری) که ما این کتاب را در نشر خودمان مهر و ابر دوباره چاپ کردیم. او در این کتاب شعرهای فریدون مشیری را از سال 1340 تا 1370 بررسی، نقد و تحلیل میکند.همچنین دیگر کتابهای فریدون مشیری قرار است در نشر چشمه و نشرهای دیگر دوباره چاپ شود.
فریدون مشیری 30 شهریورماه سال 1305 در تهران به دنیا آمد.از همان کودکی به شعر علاقه داشت و از شعرهای دوران دبیرستان و سالهای اولیه دانشگاه، دفتر شعری از غزل و مثنوی نوشت اما آشنایی با قالبهای شعر نو، او را از ادامه شیوه کهن بازداشت.
فریدون مشیری که سرودن شعر را از دوران نوجوانی شروع کرده بود، اولین مجموعه شعرش را با نام «تشنه توفان» در سن ۲۸سالگی و با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی در سال ۱۳۳۴ منتشر کرد.او همچنین توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و این دلبستگی تا جایی بود که در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضو شورای موسیقی و شعر رادیو شد.
معروفترین اثر این شاعر، شعر «کوچه» نام دارد که ابتدا در اردیبهشت ۱۳۳۹ در مجله «روشنفکر» منتشر شد.
فریدون مشیری سوم آبانماه سال ۱۳۷۹ در ۷۴ سالگی در تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
از فریدون مشیری مجموعههای شعر «تشنه توفان»، «گناه دریا»، «نایافته»، «ابر و کوچه»، «بهار را باور کن»، «از خاموشی»، «مروارید مهر»، «آه باران»، «از دیار آشتی»، «یک آسمان پرنده»، «تا صبح تابناک اهورایی»، «با پنج سخنسر»، «لحظهها و احساس» و «آواز آن پرنده غمگین» به چاپ رسیده است.
همچنین تعدادی مجموعه به صورت گزینه شعر از او به چاپ رسیده که عبارتند از «پرواز با خورشید»، «برگزیدهها»، «گزینه اشعار»، «سه دفتر»، «دلاویزترین»، «زیبای جاودانه»، «ریشه در خاک» و همچنین برگزیدهای از کتاب اسرارالتوحید به نام «یکسان گریستن».
حسن زنگنه درگذشت
ایلنا- حسن زنگنه، مترجم توانای بوشهری و از چهرههای ماندگار این استان بعد از ظهر جمعه دار فانی را وداع گفت.
زنگنه را میتوان مهمترین مترجم حوزه خلیجفارس برشمرد که با ترجمه آثار فاخر در این زمینه سهم بسزایی در شناخت تاریخ این مرز و بوم و هویت ملی داشته است.زنگنه تاکنون دهها اثر تاریخی در حوزههای تاریخ بوشهر، جنوب ایران و خلیجفارس منتشر کرده است. او در سمینارها و کنگرههای علمی متعدد شرکت کرده بود.آثار ترجمه شده او عبارتند از: هجوم انگلیس به جنوب ایران نوشته جی.بی.کلی./لشگرکشی انگلیس به ایران- نوشته گرنی داد./ میرمهنا و شهر دریاها- گردآوری و ترجمه./ دریای پارس و سواحل متصالح- نوشته دونالد هاولی./خلیجفارس از دوران باستان تا اواخر قرن ۱۸- نوشته سیوری و جی.بی.کلی...
همچنین دو داستان کوتاه با عناوین ۱ـ یک تکه نان اثر دکتر برنارد.۲ـ گردنبند بدلی اثرِ گی دوموپاسان و ترجمه مقالات متعدد پیرامون مسایل سیاسی و تاریخ خلیجفارس، جنگ جهانی اول و انقلاب مشروطیت که در مطبوعات محلی و کشوری به چاپ رسیده است.
معرفی داوران جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان
مهر- کمیته داوران این دوره از جشنواره به سرپرستی حسین صفی، اسامی داوران را در بخش کودک و نوجوان (بدون اولویت) به شرح زیر اعلام کرد:بخش کودک: رومینا تیپ، زینب نقیی، فاطمه گودرزی، نیلوفر ترابی، حسین خاندل، مریم بختیاری، کامیاب وهابیان، مینا رحمتی، هستی سیفیزاد، امین شعبانی، فاطمه احمدوند و مصطفی ولدی خرم.
بخش نوجوان: پروانه کوکبی، مهسا رحمتی، مهسا طاقتی، نادیا مکنتیان، حسین قاسمیهنر، حسن رجبزاده، کیمیا وهابیان، سارا حجتالاسلامی، محمد متین فتوحی، محمدامین ایمانطلب، فاطمه صادق پور و امین ملکی.این داوران یک ماه پیش از طریق فراخوان منتشر شده در بخش داوری کودک و نوجوان جشنواره ثبتنام کرده و در نهایت پس از گزینش و طی دوره آموزشی مقدماتی داوری کودک و نوجوان اسامی آنان اعلام شد.داوران کودک و نوجوان در طول جشنواره بر اساس فاکتورهایی که فراگرفتهاند به آثار حاضر در جشنواره امتیاز خواهند داد و در نهایت یک نمایش و یک بازیگر برگزیده را در هر بخش انتخاب خواهند کرد.بیست و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان از 15 تا 21 مهرماه با دبیری پیام دهکردی در همدان برگزار خواهد شد.
بازگشت مریم حیدرزاده به رسانههای رسمی
مهر- ستاد خبری ششمین سمپوزیوم مجسمهسازی تهران خبر بازدید مریم حیدرزاده، ترانهسرای روشندل از این رویداد هنری را منتشر کرد این در حالی است که مدتهاست وی در رسانههای رسمی داخلی حضور نمییابد و بیشتر نام و چهرهاش کنار خوانندگان لسآنجلسی و در رسانههای فارسیزبان آن سوی مرزها دیده میشود.
در خبر سمپوزیوم آمده است که روز گذشته و در یکی از روزهای شلوغ ششمین سمپوزیوم مجسمهسازی تهران مریم حیدرزاده با حضور در برج میلاد گفت: حس میکنم مجسمهسازی هنری است که باید لمس شود تا دیده شوند و این نمایشگاه فرصت خوبی برای این امر به شمار میرود.
وی در بخشی از این بازدید و در پاسخ به اینکه آیا پیگیر اخبار مجسمهسازی هستید، گفت: من تمام اخبار فرهنگی و هنری را پیگیری میکنم و از سوی استاد نقاشیام امیرمحمد قاسمزاده ترغیب به حضور در این سمپوزیوم شدم.حیدرزاده با بیان علاقهاش به هنرهای تجسمی اضافه کرد: من در طول این چهار سال دو نمایشگاه انفرادی نقاشی داشتم و تصور میکنم مجسمهسازی بسیار به حس و حالم نزدیک بوده و برایم کاملا قابل لمس است و تصمیم دارم مجسمهسازی را به زودی تجربه کنم. سنگ را دوست دارم چون معتقدم در دل سختی آن لطافتی ویژه نهفته است که دلم میخواهد آن را کشف کنم.
آیا جیمز فرانکو میتواند یک : «باشگاه مشت زنی» دیگر بسازد
مهر- این بازیگر شناخته شده که تحصیلکرده رشته ادبیات انگلیسی است و علاقه زیادی به آثار ادبی دارد و شماری از آثار مهم ادبی را به فیلم برگردانده، این بار کتاب «یاوه سرایی» چاک پالانیوک را برای ساخت انتخاب کرده است.پالانیوک نویسنده کتاب «باشگاه مشت زنی» در سال 1996 که کشفی تیره و روایتی طنزآمیزی از مصرفگرایی، مردانگی و هویت را بیان میکرد، با تهیه فیلمی از آن در سال 1999 به همین نام به شهرت رسید. آن فیلم به کارگردانی دیوید فینچر ساخته شد و بردپیت و ادوارد نورتون در آن نقشآفرینی کرده بودند.
اقتباس سینمایی فینچر از سوی برخی از منتقدان به دلیل نمایش بیپرده و خشونتبارش با نقد روبهرو شد اما شماری دیگر آن را تحسین کردند و فیلمی پیشگام نامیدندش.«خفه کردن» رمان دیگر پالانیوک نیز در سال 2008 با اقتباس سینمایی به فیلم درآمد اما چنان موقعیت تاثیرگذاری به دست نیاورد.«یاوه سرایی» در آینده میگذرد و در حالی که ساکنان شهر به دو بخش «اهل روز» و «اهل شب» تقسیم شدهاند، داستان یک قاتل سریالی به نام باستر را بیان میکند که با مسموم کردن مردم آنها را به کام مرگ میفرستد.این شخصیت به تازگی مرده و واقعیت وجودی او از طریق بازگویی خاطرات آنهایی که او را میشناختند، بیان میشود.
«خشم و هیاهو» نوشته فاکنر از جمله رمانهایی است که توسط فرانکو به فیلم درآمده و به تازگی برای اولین بار در جشنواره فیلم تورنتو به نمایش درآمد.با این حال فیلم نقدهای مثبتی دریافت نکرد و منتقدان بیشتر در اینکه او به اصل رمان وفادار نبوده، متفقالقول بودند.