Quantcast
Channel: صفحه ۸ - روزنامه جهان صنعت
Viewing all 1554 articles
Browse latest View live

8

$
0
0

سیمون دوبووآر؛ ژانویه 1980- آوریل 1986: رویای مرگ و زندگی

در سال‌های دانشجویی‌ام در فرانسه چند وقتی در منطقه 14 پاریس، محله‌ای متوسط‌نشین زندگی می‌کردم.
در یکی از روزهای آخر فروردین‌ماه 1359 (آوریل1980) بود که در خبرها شنیدم ژان پل سارتر، فیلسوف و نویسنده بلندپایه فرانسوی در یکی از بیمارستان‌های پاریس در منطقه 14 بستری شده است.
آدرس بیمارستان نزدیک خانه من بود به طوری که از فاصله نه‌چندان دور سردر بیمارستان دیده می‌شد.
چند روزی که سارتر بستری بود جلوی بیمارستان و خیابان‌های اطراف آن خیلی شلوغ می‌شد و من هم از سر کنجکاوی و از بابت شناخت اندکی که از سارتر داشتم میان جمعیت می‌رفتم که شخصیت‌های معروف فرانسوی و برخی از کشورهای اروپایی دیده می‌شدند. روزنامه‌ها و اخبار تلویزیون فرانسه که بستری شدن سارتر را پوشش می‌دادند چند بار با سیمون دوبووآر به عنوان یار و همراه همیشگی سارتر گفت‌وگو کردند و من یکی دو بار به خصوص در روز تشییع جنازه سارتر که در نزدیک خانه من برگزار می‌شد از نزدیک دوبووآر را دیدم و یک بار هم در روزهای نخست 1977 که تازه به پاریس رفته بودم یکی از دوستان قدیمی که در این شهر زندگی می‌کرد مرا به یکی از کافه‌های محله معروف توریستی و روشنفکری پاریس به نام سن‌ژرمن و کارتیه‌لاتن دعوت کرد. در آنجا در چند میز آن طرف‌تر عده‌ای زن و مرد نشسته بودند یکی از آنها خانم سیمون دوبووآر بود.
سیمون دوبووآر، رمان‌نویس، فیلسوف اگزیستانسیالیست (اصالت وجود) و از بنیان‌گذاران جنبش فمینیست در نهم ژانویه 1908 در پاریس به دنیا آمد. وی که فرزند یک خانواده مرفه شهری بود پس از پشت‌سر گذاشتن دوره لیسانس ریاضیات و فلسفه در انستیتو کاتولیک، تحصیلات خود را در زبان و ادبیات ادامه داد و پس از آن بود که به دانشگاه معروف سوربن واقع در محله روشنفکری پاریس به نام کارتیه لاتن رفت و به آموختن فلسفه پرداخت.
تعلق‌خاطر سیمون دوبووآر به فلسفه و به تبع آن آشنایی با حلقه فلسفی گروهی از دانشجویان مدرسه «اکول نرمان» مسیر زندگی او را عوض کرد.
در آن دوران در سال‌های آغازین قرن بیستم، زنان کمتر به تدریس فلسفه می‌پرداختند اما دوبووآر تصمیم گرفت، برخلاف جریان و رسم رایج معلم فلسفه شود.
شرکت در آزمون معلمی فلسفه، سیمون دوبووآر را با جوانی شیفته فلسفه و بسیار کوشا و ماهر در بحث و جدل‌های روشنفکری که بعدها به یکی از بزرگ‌ترین فلاسفه، نویسنده و نظریه‌پردازهای جهان بدل شد به نام ژان پل سارتر آشنا کرد.
بووآر و سارتر هر دو در 1929 در آزمون معلمی فلسفه با کسب رتبه‌های دوم و اول قبول شدند.
آشنایی در آزمون معلمی فلسفه به رابطه‌ای عاطفی و پیچیده میان بووآر و سارتر بدل شد که همواره بر صداقت آن اصرار می‌ورزیدند.
با وجود تنش‌های متعدد، رابطه عاطفی و فلسفی و روشنفکری سیمون دوبووآر و ژان پل سارتر، برخلاف رابطه مرسوم و به تعبیری سنتی آن سال‌های جامعه فرانسه تا پایان عمر سارتر که شش سال زودتر از دوبووآر از دنیا رفت، ادامه داشت.
***
سیمون دوبووآر با وجود نگارش مقاله‌های متعدد به ویژه در زمینه و شناخت اگزیستانسیالیسم و رمان‌هایی چون «مهمان»، «خون دیگران» و «همه می‌میرند» در سال‌های آغازین دهه 40 میلادی آنچه نام او را بیش از هر عاملی بر سر زبان‌ها انداخت به تلاش او برای بنیان‌گذاری جنبش فمینیسم و در نهایت نوشتن و انتشار کتاب مفصل «جنس دوم» برمی‌گردد.
***
سیمون دوبووآر «جنس دوم» را در 1949 در دورانی که هنوز جامعه فرانسه پس از جنگ جهانی دوم از پیله شرایط و روابط سنتی خود بیرون نیامده بود. این کتاب گونه‌ای مفصل و با شرح جزییات به تجزیه و تحلیل به قول نویسنده ستمی که در طول تاریخ به جنس زن شده است، می‌پردازد.
«جنس دوم» در ژوئن 1949 منتشر شد و در هفته نخست، 2200 نسخه از آن به فروش رفت و پس از چند سال و چاپ‌های متعدد در فرانسه ابتدا به انگلیسی ترجمه و در آمریکا وارد بازار کتاب شد و عنوان «مانیفست فمینیسم» را به خود اختصاص داد.
بووآر پس از 1968 به‌عنوان یکی از بنیان‌گذاران جنبش فمینیسم شناخته می‌شود. نوشته‌های او و به ویژه کتاب «جنس دوم» بخشی از زنان فرانسوی را نسبت به شناخت حقوقشان و تلاش برای دستیابی به آن، به فعالیت وادار کرد تا جایی که در 1971 «مانیفست 343» با امضای 343 زن فرانسوی منتشر شد که به انجام سقط جنین در زندگی خود اعتراف کرده بودند.
با توجه به غیرقانونی بودن سقط جنین در فرانسه- مگر در شرایط خاصی که پزشک و دادگاه آن را مجاز بداند- امضاکنندگان «مانیفست 343» در معرض پیگرد قضایی قرار گرفتند: متن مانیفست توسط بووآر نوشته شده بود.
***
در «جنس دوم» نویسنده استدلال‌های خود را برپایه باورهای «اگزیستانسیالیسم فمینیستی» بیان می‌کند. بووآور در قالب یک اگزیستانسیالیست- طرفدار اصالت وجود- می‌گفت و باور داشت که «بودن مقدم بر ماهیت است». ذات و فلسفه اصلی کتاب نشان دادن و اثبات آن است که چگونه زن‌ها در طول تاریخ محدوده شده و در جایگاه پایین‌تر قرار گرفته‌اند.
بووآور می‌نویسد: «تاریخ فرهنگی مانع از آن شده که زنان آزادی خود را درک و برپایه آن عمل کنند اما آنها می‌توانند خود را بازتعریف کنند.»
بووآر در «جنس دوم» استدلال‌های روان‌شناختی، زیست‌شناسی و مادی‌گرایانه برای تعریف و دسته‌بندی ویژگی‌های رفتاری زنان که از کنترل فرهنگ خارج است را نفی می‌کند.
بووآر استدلال می‌کند که زنان همواره «دیگری» مردان به حساب آورده شده‌اند و چنین ادراکی را در هویت خود درونی ساخته‌اند و به همین خاطر مردان کنش‌گرا و زنان کنش‌پذیر هستند.
بووآور با خوشبینی، علاقه و باور داشت که زنان می‌توانند زمینه آزادی خود را فراهم آورند، آنها می‌توانند استقلال اقتصادی بیشتری را تجربه کنند و بر تصور اشتباه پایین دست بودنشان در هنر و ادبیات پیروز شوند.
بووآور می‌نویسد: «اگر روزی برسد که زنان با قدرت، نه از سر ضعف عشق را بشناسد، آنگاه دوست داشتن برای او هم چون مرد سرچشمه زندگی خواهد بود و نه خطری مرگبار... ».
***
پس از «جنس دوم» که نام نویسنده‌اش را ماندگار کرد، بووآر در فاصله 1954 که «ماندارین‌ها» را نوشت تا «مراسم وداع» در 1984، آثار دیگری را هم برجای نهاده است: «خاطرات یک دختر مطیع»، «مرگی بسیار آرام» و همچنین کتاب دیگری به نام «کهن‌سالی» در 1970 که برخی از آنها از جمله «ماندارین‌ها» به فارسی برگردانده شده است.
***
کتاب «خاطرات» که در چهار جلد به فارسی توسط قاسم صنعوی برگردانده و توسط انتشارات توس منتشر شده را از لابه‌لای کتاب‌های درون انباری خانه بیرون کشیدم و از خود شرمنده شدم چراکه خاک سر رویش را گرفته بود و من غافل مانده بودم. «خاطرات» برپایه آنچه در صفحه نخست آن نوشته‌ام در ماه‌های آغازین سال 1367 خریداری شده و به قول خودم مطالعه تدریجی این کتاب قطور را در شهریور همان سال شروع کردم. جلد چهارم را باز کردم، ناشر در یادداشت خود نوشته است: «جلد چهارم خاطرات سیمون دوبووآر به قول خود او شرح دوران پیری نویسنده است. آنچه در این مجلد 800 صفحه‌ای آمده است، تصورات و تجارب شخصی او را در برمی‌گیرد و حاوی اندیشه‌ها و رویای او درباره مرگ و زندگی است. . . »
بووآر در پیش‌گفتار جلد چهارم «خاطرات» می‌نویسد: «وقتی مقاله پیری انتشار یافت، تنی چند از ناقدان، تنی چند از خوانندگان مرا مورد ملامت قرار دادند که چرا از پیری خودم بیشتر سخن نگفته‌ام. اغلب به نظر می‌رسید که این کنجکاوی بیشتر ناشی از نوعی شقاوت است تا توجه و علاقه واقعی. همین کنجکاوی مرا تشویق می‌کند که شرح حال خودم را تکمیل کنم. هرچه بیشتر به پایان زندگی‌ام نزدیک می‌شوم،‌بیشتر برایم ممکن می‌گردد که این چیز شگفت را که عبارت از زندگی‌ام می‌شود در مجموعه کلی خود درک کنم. . . »
***
در جلد چهارم «خاطرات»، بووآر می‌نویسد: «نخستین شانس زندگی‌ام، تولد من است» و در آخرین صفحه از جلد سوم می‌نویسد: «. . . چیزی که در زندگی‌ام پیش از هر چیز به حساب می‌آید، این است که زمان در گذر است؛ من پیر می‌شوم، دنیا عوض می‌شود، رابطه‌ام با آن تغییر می‌کند. . . »
***
سیمون دوبووآر اگرچه در زمره بنیان‌گذاران جنبش فمینیسم به حساب می‌آید و پندارها و تفکراتی که راجع به زن دارد از او یک «متفکر خاص» ساخته است اما او انسان و هنرمندی یک‌بعدی نبود؛ دایره تفکر و گفتار و احساس این بانوی فرانسوی در حد گستره جهان، عظیم و متنوع است؛ دیدگاه‌های او درباره ادبیات، هنر، سینما، تئاتر، سیاست و در یک کلام زندگی، فراسرزمینی است.
 بووآور همراه با سارتر در مبارزه برای احقاق حقوق بشر، مبارزه با جنگ و تبعیض نژادی و حمایت از آزادی‌طلبی بیشتر جهان را درنوردیده و فعالیت‌های مفیدی انجام داده است. سیمون دوبووآر اما مثل همه هنرمندان و متفکران با افکار موافق و مخالف هر دو روبه‌رو شده که خود در ذات روشنفکری و هنرمندی نهفته است.
سیمون دوبووآر 19 آوریل 1986 درگذشت و در قبرستان مونپارناس کنار سارتر دفن شد.

 

فیلم‌های هفته منتقدان جشنواره کن اعلام شد
مهر- دست اندرکاران جشنواره سینمایی کن پس از اعلام اسامی فیلم‌های بخش مسابقه رسمی جشنواره کن در روز پنجشنبه گذشته، اسامی فیلم‌های بخش هفته منتقدان را اعلام کردند. 9 فیلم بلند سینمایی، 10 فیلم کوتاه و نیمه ‌بلند و دو نمایش ویژه فهرست فیلم‌های دوره هفته منتقدان جشنواره کن را تشکیل می‌دهند. در این میان دو فیلمساز پیش از این نیز با آثارشان در جشنواره کن حضور داشتند که شامل دیوید رابرت میچل کارگردان با فیلم «ادامه دارد» و شیرا گفن با فیلم «خودساخته» می‌شود.
امسال پنجاه و سومین دوره هفته منتقدان جشنواره کن از 15 تا 23 می (25 اردیبهشت تا دوم خردادماه) برگزار می‌شود. مدیریت این بخش را شارل تسون برای سومین سال پیاپی بر عهده دارد.
سندیکای منتقدان فیلم فرانسه از سال 1962 به صورت مستقل هفته منتقدان را به عنوان یک بخش رسمی موازی بخش مسابقه رسمی برگزار می‌کند. برندگان این بخش 22 می (اول خردادماه) معرفی می‌شوند.
هفته منتقدان کن برای معرفی فیلمسازان اول یا دوم بسیار اهمیت دارد و کارگردانانی چون کن لوچ، وونگ کار-وای و جف نیکولز از همینجا به جهان شناسانده شدند.
امسال آندرا آرنولد، کارگردان بریتانیایی رییس داوران جایزه بزرگ این بخش است. ریاست داوران جایزه دیسکاوری و جایزه «رویاگرا» را نیز ربکا زلوتوفسکی بر عهده دارد.
شصت و هفتمین دوره جشنواره فیلم کن 14 تا 25 می
 (24 اردیبهشت تا 4 خرداد) برگزار می‌شود.
فیلم‌های پنجاه و سومین دوره هفته منتقدان جشنواره کن عبارت است از:
فیلم‌های بلند داستانی:
«تیره‌تر از نیمه‌شب»، سباستیانو ریسو از ایتالیا
«مردم خوب»، فرانکو لولی از کلمبیا
«بقراط»، توماس لیلتی از فرانسه
«امید»، بوریس لوژکین از فرانسه
«ادامه دارد»، دیوید رابرت میچل از آمریکا
«عشق ورزیدن»، جین کارنار از فرانسه
«خودساخته»، شیرا گفن از  اسراییل
«قبیله»، میروسلاو اسلابوش‌پیتسکی از اوکراین
«وقتی حیوانات خواب می‌بینند»، یوناس الکساندر آرنبی از دانمارک
نمایش‌ ویژه
«نفس کشیدن»، ملانی لورن از فرانسه
«معلم کودکستان»، ناداف لاپید از  اسراییل
فیلم کوتاه و نیمه‌ بلند
«شیرهای جوان کولی»، جوناس کارپینانو
«شب بخیر سیندرلا»، کارلوس کونسیکائو
«جوجه»، اونا گونیاک
«کوچه پشتی»، سسیل دوکروک
«کروکودیل»، گائل دنی
«رودها جایی مرا گذاشتند که می‌خواستم»، لوری دو لاسال
«برادر کوچک»، رمی سن- میشل
«وحشی»، جراردو هررو
«یک داستان عاشقانه واقعی»، گیتانجالی رائو
«اتاق آبی»، توماس سیوینسک

 

توضیحات وزیر ارشاد درباره چند موضوع جنجالی
ایسنا- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت پس از بررسی دقیق فیلمنامه‌ها و نظارت بر پروسه ساخت یک فیلم، این وزارتخانه در هنگام اکران یک فیلم سینمایی به هیچ وجه از مجوز‌های ساخت خود، عدول نخواهد کرد.
علی جنتی درباره نگرانی‌های موجود درباره عقب‌نشستن وزارت ارشاد از وعده‌ها و مجوزهایش بر اثر فشارهای درونی و بیرونی مانند آنچه درباره جشنواره فیلم فجر اتفاق افتاد، گفت: به هر حال ما مسوولیت آن فیلم‌هایی که در گذشته ساخته شده را نداشتیم.
وی ادامه داد: ما موظف بودیم جشنواره فجر را به خوبی و با حضور فیلم‌هایی که از نظر محتوایی و ساختار برجسته هستند برگزار کنیم. دیدید فیلم‌هایی که جایزه گرفتند، از نظر حرفه‌ای و فنی آثار برجسته‌ای بودند و فیلم‌های ارزشی بودند که مورد توجه قرار گرفتند.
وزیر ارشاد که در حاشیه یک برنامه در وزارت ارشاد به سوالات خبرنگاران پاسخ می‌داد با تاکید بر اینکه این وزارتخانه در دوره فعلی از مجوزهایش عدول نمی‌کند، گفت: از زمانی که دولت جدید تشکیل شده، سعی ما بر این بود که در صدور مجوزها کاملا دقت کنیم.
یعنی فیلمنامه‌ها با کمال دقت خوانده شده و در شورای صدور پروانه ساخت بحث‌های مختلفی روی آن صورت گیرد. همچنین وقتی مجوزی داده شد، در مراحل ساخت نیز دقت می‌کنیم که دقیقا آنچه جلوی دوربین می‌رود با مجوز ساخت منطبق باشد. در این شرایط و در مرحله اکران، طبیعی است که مجموعه وزارت ارشاد باید از فیلم ساخته شده دفاع کرده و به هیچ‌وجه از حق آن عدول نخواهیم کرد.
علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره موانع درون‌سازمانی و برون‌سازمانی پیش روی وزارت ارشاد در تحقق وعده حضور همه طیف‌های فکری در جشنواره شعر فجر گفت:‌ تا آن‌جایی که در اختیار معاونت فرهنگی وزارتخانه است، همه تلاش‌ها انجام شده تا همه سلیقه‌ها در جشنواره شرکت کنند. حال اگر مورد خاصی هست که از شرکت در جشنواره منع شده باید آن را شناسایی کنیم و ببینیم که این کار در آن مورد خاص به چه دلیل انجام شده است.
وی در ادامه درباره اینکه با چنین موانعی، وعده‌های وزارت ارشاد در دولت یازدهم چگونه امکان تحقق خواهد یافت، گفت: به طور کلی سیاست ما این است که همه سلیقه‌ها در جشنواره شرکت کنند. شعر و ادب یکی از نهادهای اساسی فرهنگ ماست و باید به آن توجه ویژه شود. ما جایگاه ویژه‌ای را برای این بخش در وزارتخانه تعریف کرده‌ایم و قصد داریم این حوزه را تقویت کنیم. امیدواریم از همه‌ کسانی که در این حوزه ذوق و قریحه‌ای دارند، استفاده شود.
جنتی درباره سرنوشت هیات نظارت بر اجرای ضوابط نشر کتاب نیز بیان کرد: بعد از دو، سه سال که هیات نظارت به نوعی در حال تعلیق بود، ما پیشنهادی را به شورای عالی انقلاب فرهنگی دادیم و مجموعا حدود 21 نفر به این شورا معرفی شدند.
 این افراد به عنوان اعضای هیات نظارت بر کتاب که در قانون دیده شده، به این شورا معرفی شده‌اند. بخشی از این دوستان در حوزه کتاب بزرگسال و بخش دیگری در حوزه کتاب کودک فعالیت خواهند کرد.
وی افزود: اولین جلسه این شورا روز گذشته تشکیل شد و سیاست‌های کلی که هیات نظارت باید دنبال کند تا اندازه‌ای مورد بررسی قرار گرفت. جای هیات نظارت بر اجرای ضوابط نشر کتاب با توجه به اهمیتی که کتاب در ارتقای سطح فرهنگی کشور دارد، کاملا خالی بود. ما باید فضایی را ایجاد کنیم که تضارب آرا و آزادی فکر و اندیشه ایجاد شود تا همه کسانی که صاحب فکر و اندیشه هستند، بتوانند آن را از طریق کتاب و فرهنگ مکتوب به جامعه منتقل کنند.
جنتی در پاسخ به پرسشی درباره پیشنهادش درباره سپردن بررسی کتاب به برخی از ناشران خوشنام و بدون سابقه سوء گفت: این چیزی که شما عنوان کردید بخشی از موضوعی بود که ما مطرح کردیم و بعضی از رسانه‌ها همین یک بخش را گرفته بودند و روی آن تاکید کرده بودند.
جنتی در این باره ادامه داد: طبق قانون ممیزی بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و ما بر اساس قانون موظف هستیم که تمامی کتاب‌هایی را که می‌خواهند منتشر شوند، بررسی کنیم و به آنها مجوز لازم را بدهیم، اما پیشنهادی به هیات نظارت داده شده که آنها باید درباره آن تصمیم بگیرند. در این پیشنهاد ما گفته‌ایم که می‌توانیم به برخی از ناشرانی که در طول 30، 40 سال گذشته کتاب‌های زیاد و عموما مفیدی منتشر کرده‌اند و ما هیچ‌گاه ندیده‌ایم که از مسیر قانونی منحرف شوند یا تخلفی داشته باشند، اجازه بدهیم به جای اینکه هر روز به ارشاد مراجعه کنند، خودشان با استفاده از شورای بررسی که دارند کتاب‌هایشان را منتشر کنند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: می‌توان به بعضی از نهادهای شناخته‌شده‌ای که در آنها شخصیت‌های برجسته فرهنگی حضور دارند، به کتاب عنایت ویژه‌ای دارند و قانون را خوب می‌دانند نیز همین اختیار را تفویض اختیار کرد تا کتاب‌هایی را که خودشان بررسی کرده و سالم تشخیص داده‌اند منتشر کنند. این پیشنهادی بود که ما به هیات نظارت دادیم.
جنتی در پاسخ به پرسش خبرنگاری درباره حضور دو انتشارات توقیف شده «حیان» و «طرح نو» در نمایشگاه کتاب گفت:‌ اگر انتشاراتی باشد که از طرف مقام قضایی جلوی نشر آن گرفته شده باشد، قطعا نمی‌تواند در نمایشگاه کتاب شرکت کند.
وی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره اخبار منتشر شده درباره انتشار کتاب شعرهای یک خواننده لس‌آنجلسی (حبیب) در نمایشگاه کتاب گفت: از انتشار کتاب حبیب و ماهیت آن هیچ اطلاعی ندارم اما ناشرانی که نام بردید (حیان و طرح نو)، چون ظاهرا هر دو از طرف مقامات قضایی نشرشان ممنوع شده، طبیعتا در نمایشگاه کتاب شرکت نخواهند کرد.
جنتی در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا در نمایشگاه کتاب امسال ممنوع‌القلم‌ها،‌ سریع‌القلم شده‌اند یا خیر گفت:‌ باید منتظر باشید و ببینید که در نمایشگاه کتاب چه اتفاقی رخ داده است.

 

اکران «ماهی و گربه» در گروه هنر و تجربه
ایسنا- شهرام مکری با ابراز امیدواری برای برنامه‌ریزی درست اکران فیلم‌های خاص در گروه «هنر و تجربه»، از وضعیت ساخت جدیدترین فیلمش پس از «ماهی و گربه» سخن گفت.
این کارگردان سینما درباره آخرین وضعیت اکران عمومی «ماهی و گربه» در قالب گروه «هنر و تجربه» بیان کرد: ما برای نمایش این فیلم از طریق آقای سرتیپی و دفتر فیلمیران اقدام کرده و آمادگی خود را برای نمایش فیلم‌مان در گروه «هنر و تجربه» اعلام کرده‌ایم. فعلا منتظر هستیم جلسات این گروه تشکیل شود تا برنامه‌ریزی‌هایمان به فاز اجرایی برسد.
وی ادامه داد: تاریخ دقیق اکران «ماهی و گربه» به هیچ وجه مشخص نیست و ما منتظر تشکیل جلسه با تیم مدیریت این گروه هستیم اما در هر صورت فکر می‌کنم «ماهی و گربه» همانطور که توانست در جشنواره فیلم فجر با استقبال قابل توجهی مواجه شود، بتواند مخاطبان خاص خودش را نیز به سالن سینما بکشاند و تجربه موفقی از اکران داشته باشد.
این کارگردان در ادامه درباره ساخت فیلم جدیدش نیز بیان کرد: اکنون در حال نگارش یک فیلمنامه با خانم نسیم احمدپور هستیم که طبق برنامه‌ریزی‌هایمان تا پایان فصل بهار به پایان می‌رسد. فکر می‌کنم پاییز فصل مناسبی برای فیلمبرداری این فیلم است و امیدوارم که بتوانیم در آن زمان فیلم را جلوی دوربین ببریم.

«همه‌چیز برای فروش» آماده اکران است
مهر- علی‌اکبر ثقفی، تهیه‌کننده سینما از آغاز پیش‌تولید فیلم «مردی که اسب شد» به کارگردانی امیر حسین ثقفی و مذاکره با بازیگران برای حضور در این پروژه خبر داد.
علی اکبر ثقفی تهیه‌کننده سینما در توضیح مراحل پیش‌تولید «مردی که اسب شد» به کارگردانی امیرحسین ثقفی گفت: «مردی که اسب شد» از تازه‌ترین فیلمنامه‌های در دست کارم است که در حال و هوای آثار قبلی خواهد بود. این فیلم در مرحله پیش‌تولید قرار دارد و در حال حاضر مشغول مذاکره با بازیگران هستیم.
وی درباره اکران فیلم سینمایی «همه چیز برای فروش» توضیح داد: پخش این فیلم بر عهده هدایت‌فیلم است و طبق صحبت‌های اولیه قرار بر این شده تا در ایام عید فطر اکران شود، منتها ترافیک اکران فیلم‌ها در این ایام آنقدر زیاد است که ترجیح می‌دهم در زمان دیگری غیر از عید فطر اکران شود. به اعتقاد من، اگر فیلم خوب در سینمای ایران ساخته شود در هر زمان قابل عرضه است. این تهیه‌کننده سینما در پایان درباره تغییرات احتمالی فیلم «همه چیز برای فروش» برای اکران گفت: فیلم بدون تغییر اکران خواهد شد. صابر ابر، مریلا زارعی، مزدک میرعابدینی، محمود نظر علیان، ساعد سهیلی، سارا کاشفی، حسین مسلمی، جواد عزتی و حبیب رضایی از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

ادامه پخش «سرزمین کهن» پس از اصلاحات
مهر- علی دارابی، معاون سیما درباره سرنوشت سریال «سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی با توجه به اینکه شنیده می‌شود تصویربرداری فاز سوم آن ادامه دارد و اینکه چه زمانی شاهد از سرگیری پخش آن خواهیم بود، گفت: شبکه سه و تیم سازنده جلساتی درباره «سرزمین کهن» برگزار می‌کنند تا درباره اصلاحاتی که باید روی سریال انجام شود به جمع‌بندی برسند. چون فاز یک سریال آماده است و فاز دو آن نیز باید نهایی شود تا با انجام کارها پس از اینکه فیلمنامه فاز سه تصویب شد گروه برای تصویربرداری فاز سه اقدام کنند. وی ادامه داد: اینکه سریال چه زمانی پخش خواهد شد به این بستگی دارد که چه زمانی اصلاحات مورد نیاز روی کار انجام شود. من از شبکه درخواست کردم نتیجه این موضوع را به من اعلام کند اما چون آقای تبریزی درگیر یک فیلم سینمایی در کرمان است و بعد هم به تعطیلات خوردیم برگزاری جلسه دچار تاخیر شد. این جلسه باید برگزار شود که من منتظر گزارش نتیجه آن هستم.

اکران ویژه «طبقه حساس» برای دو اعدامی
ایلنا- اکران خیریه «طبقه حساس» ساخته کمال تبریزی روز ششم اردیبهشت‌ماه به عنوان دومین مراسم همت عالی در سال ۹۳ روز ششم اردیبهشت‌ماه برگزار می‌شود. این مراسم که توسط عوامل فیلم کمال تبریزی برگزار می‌شود در سینما عصرجدید با حضور پرشور هنرمندان، ورزشکاران و خیرین برای تامین دیه دو جوان محکوم به اعدام برپا خواهد شد. این اکران خیریه با همکاری انجمن حمایت از زندانیان در ساعت 19:30 در تاریخ ششم اردیبهشت‌ماه برگزار می‌شود.
همچنین خیرینی که نمی‌توانند در این مراسم شرکت کنند، می‌توانند برای نجات جان این دو جوان مبالغ مورد نظر خود را به شماره حساب ۲۰۷۸۱۰۹۰۲۰۹۵۱۴ بانک پاسارگاد به نام انجمن حمایت از زندانیان یا از طریق اینترنت مبالغ مورد نظرشان را به شماره شبا ۲۸۰۵۷۰۰۲۰۷۸۱۰۰۱۰۲۰۹۵۱۰۰۱ واریز کنند.
این دو جوان کمتر از دو هفته دیگر نوبت اجرای حکمشان است و امید است با برگزاری این مراسم و جمع‌آوری مبالغ جان آنها نجات پیدا کند.

هنرمندان به تماشای «سیاها» نشستند
گروه فرهنگ- نمایش «سیاها نسخه آخر» اثر مشهور ژان ژنه به کارگردانی امیرحسین بهبهانی‌نیا میزبان رضادرمیشیان، صابر ابر و نوید محمدزاده و گروه موسیقی بمرانی بود.
متن این نمایش براساس نمایشنامه «سیاها» و گزارشی از «چهار ساعت در صبرا و شتیلا» نوشته ژان ژنه به نگارش درآمده است. در این نمایش سجاد افشاریان مهناز ذبیحی‌ ابراهیم عزیز‌ به عنوان بازیگر حضور دارند و همچنین سجاد افشاریان و امیرحسین بهبهانی نیا (دراماتورژ) سهیلا شجاعی (طراح لباس)، آناهیتا ایزدی (موسیقی) و حمید مهدوی (عکاس) در این اثر نمایشی هستند. نمایش «سیاها» از روز 19 فروردین تا 12 اردیبهشت‌ماه ساعت 18 در تالار انتظامی خانه هنرمندان اجرا می‌شود.

سریال «جاده قدیم» کلید خورد
ایلنا- سریال «جاده قدیم» به تهیه‌کنندگی علی تقی‌پور و نویسندگی امید سهرابی و امیررضا طلاچیان به کارگردانی بهرام بهرامیان کلید خورد. فیلمبرداری این سریال روز سی‌ام فروردین‌ماه 93 با حضور عباس گنجوی و عبدالله اسکندری در خیابان جمال‌آباد تهران آغاز شد.
این سریال روایتگر روزهای آغاز زندگی مشترک نعمت و زینت است که پس از عروسی‌شان همراه با یک گاو که جهیزیه زینت و تنها دارایی آنهاست به تهران می‌آیند. با گم‌شدن این گاو در بدو ورودشان به شهر دردسرها آغاز می‌شود و ... . حمید رضا آذرنگ، شهرام حقیقت‌دوست، یکتا ناصر و حبیب دهقان‌نسب از بازیگران اصلی سریال هستند.
از نکات قابل توجه در این سریال حضور عبدالله اسکندری به عنوان طراح گریم است همچنین افشین احمدی، تصویربرداری؛ امیر توسلی، آهنگسازی؛ سیامک احصایی، طراحی صحنه؛ سحر شهامت، طراحی لباس؛ سینا گنجوی، تدوین و اسحاق خانزادی صداگذاری سریال «جاده قدیم» را بر عهده دارند.




8

$
0
0

پارک جنگلی 1

(نیمکت یک پارک. هوا روشن است. پسر و دختری از دو سوی صحنه به طرف نیمکت می‌آیند. هر دو تو حال خود هستند و توجهی به یکدیگر ندارند. همزمان به نیمکت می‌رسند و قصد نشستن می‌کنند. متوجه همدیگر و یکسان بودن هدفشان می‌شوند.)
پسر1: خواهش می‌کنم، بفرمایید. (می‌خواهد برود.)
دختر: (جلوی پسر 1 را می‌گیرد.) یعنی چی آقا! مگه خودت خار مادر نداری؟!
پسر1: (جا می‌‌خورد.) شما جای خواهر من هستید خانم. خانم‌ها هم مقدم‌ترند، گفتم شما بفرمایید. من میرم نیمکت اونوری.
دختر: بفرما تقدم! تو اومدی به من یاد بدی خانم‌ها مقدم‌ترند؟! اون موقعی که تو هنوز وجود نداشتی پدربزرگ من مهندس شرکت نفت بود.
پسر1: (متعجب) من چی‌کار به پدربزرگتون...
دختر: (حرف پسر را قطع می‌کند.) دارم حرف می‌زنم! پدر من لیسانسشو از انگلیس داره.
پسر1: اینا چه ربطی به من داره خانم؟!
دختر: بفرما ارتباط! نکنه فکر کردی من از این دخترای هرزم که همش تو پارکا پلاسن؟!
پسر1: بنده چنین جسارتی نمی‌کنم.
دختر: بفرما جسارت! تو خجالت نمی‌کشی مزاحم ناموس مردم می‌شی؟
پسر1: (وا مانده) مگه من چی‌ کار کردم خانم؟ من دانشجو هستم تو این شهر هم غریبم. خوابگاه شلوغ بود فردا هم امتحان دارم. گفتم بیام تو پارک درس بخونم.
دختر: واه واه واه واه واه! نکنه خیال کردی من دانشجو ندیده‌ام. نه آقا! من داداش خودم سه تا لیسانس داره. الان هم دانشجوی دکتراس. لابد خیال کردی الان میگی دانشجویی، منم یه دل نه صد دل عاشقت می‌شم!
پسر1: بنده چنین منظوری نداشتم.
دختر: (پسر را به مسخره می‌گیرد.) نه تو رو خدا بفرما منظور!
پسر1: لا ا... الا ا... (راه می‌افتد که برود.)
دختر: وایسا (پسر بی‌اعتنا ادامه می‌دهد.) اگه وای نسی اینقدر جیغ می‌زنم تا همه بریزن سرتا!
پسر1: (می‌ایستد) استغفرا...
دختر: خیال کردی همین جور الکی می‌ذارم بری؟
پسر1: (کلافه) امرتون؟
دختر: باید قول بدی!
پسر1: (متعجب) که چی؟
دختر: که دیگه مزاحم ناموس مردم نشی.
پسر1: (کمی عصبی) یعنی چی خانم؟ من چه مزاحمتی واسه شما ایجاد کردم؟
دختر: بفرما زحمت! باید قول بدی. اونم مکتوب!
پسر1: (دیگه به طور کامل عصبانی و با صدای بلند) شما نیاز به یه روانکاوی داری خانم.
دختر: بفرما داد! صدا تو بیار پایین. سر من داد می‌زنی؟ من داییم رییس کلانتری همین محله. می‌خوای کاری کنم دو روز آب خنک بخوری؟
پسر1: هی تهدید می‌کنی؟ اصلا هر کاری می‌خوای بکن ببینم چی‌ کار می‌کنی. (دست به سینه می‌ایستد.)
دختر: بفرما کار! (جیغ می‌کشد و کولی‌بازی درمی‌آورد.) ایهاالناس! آهای مردم! کمک کنید! (جیغ!) این مرتیکه خجالت نمی‌کشد! (پسر تنها دختر را می‌نگرد.) مزاحم ناموس مردم می‌شه! (جیغ!) آهای! به دادم برسید...!
(پسر دیگری دوان دوان خود را می‌رساند.)
پسر2: چی شده آبجی؟
دختر: این مرتیکه...
پسر2: (رو به پسر1) بچه فوفول، خجالت نمی‌کشی؟! مگه اینجا جنگله؟ خیال کردی شهر هرته؟
(پسر 2 به پسر 1 حمله‌ور می‌شود و او را می‌زند.)
پسر1: یعنی چی آقا؟ اِ... چرا می‌زنی؟
(پسر 1 نمی‌تواند از خود دفاع کند و پس از چندی گلاویز شدن و کتک خوردن فرار می‌کند. دختر هم از ابتدای گلاویز شدن دو پسر روی نیمکت با نگاهی به رو‌به‌رو و بی‌خیال آن دو پسر می‌نشیند. پسر برای اینکه توجه دختر را جلب کند، می‌گوید: اِهه. اما بلافاصله متوجه اشتباه خود می‌شود.)
پسر2: (پس از فرار پسر 1- با خنده‌ای پر از رضایت) تموم شد آبجی! (لباسش را می‌تکاند.)
دختر: (با لبخند) واقعا مچکرم. شما خیلی مهربون و قوی هستید.
پسر2: (کنار دختر روی نیمکت می‌نشیند.) خواهش می‌کنم. شما هم خیلی با وقار و آروم هستین!!! ببخشید می‌تونم بپرسم شما چند سالتونه؟
دختر: خواهش می‌کنم. البته من پدربزرگم مهندس شرکت نفت بودن.
پسر2: اِ... چه عالی.
دختر: پدرم هم تحصیلکرده انگلیس هستن.
پسر2: خیلی جالبه، نگفتین چند سالتونه زری جون!
دختر: اسم من زری نیست! البته تحصیلات شما اصلا برام مهم نیست. برای من مهم اینه که ما تفاهم فکری داشته باشیم.
پسر2: شما لطف دارین. واقعا جالبه که بی‌ادبی اون پسرک باعث شد من افتخار آشنایی با شما رو پیدا کنم. راستی شما متولد چه سالی هستین شیوا جان؟!
دختر:‌ اسم من شیوا نیست! البته برادر من هم آدم مهمیه. اون الان دانشجوی دکتراس.
پسر2: (خیلی مشتاق و با ذوق) تو نیمه گمشده منی غزاله‌ جون!
دختر: اسم من غزاله نیست! من اصلا برام مهم نیست تو چی‌ کاره هستی. برام مهم اینه پولی که درمیاری زحمت کشیده باشه!
پسر2: بذار خودم حدس بزنم چند سالته رویا جون!
دختر: اسم من رویا نیست...!
پسر2...:
(نور می‌رود.)
پایان

 

رییس شورای صنفی نمایش پاسخ داد؛ ماجرای «طرح بلیت شناور» و «سینما کارت» چیست؟
ایسنا- رییس شورای صنفی نمایش ضمن تاکید بر مقابله این شورا با هرگونه رانت برای اکران فیلم‌ها گفت که طرح بلیت شناور سینماها به دلیل همکاری نکردن تلویزیون در تبلیغات و خبررسانی از ابتدای تابستان آغاز می‌شود.
ابوالحسن داودی در توضیح طرح بلیت شناور با اشاره به اینکه تاکنون بیش از 210 سینما در سراسر کشور به سیستم مکانیزه مجهز شده‌اند، بیان کرد: با توجه به شرایط، قصد داشتیم از نیمه اردیبهشت‌ماه تا اوایل خردادماه طرح جدید ارایه بلیت مکانیزه به خانواده‌ها و علاقه‌مندان سینما به ویژه آن قشری که مدت‌ها بود از سینما قهر کرده بودند و آن را از سبد مصرف خود کنار گذاشته بودند، آماده کنیم تا این طرح در نیمه دوم فصل بهار اجرایی شود.
وی با تاکید بر اینکه برای اجرایی شدن این طرح روی تبلیغات تلویزیونی حساب کرده بودیم، گفت: متاسفانه این رسانه هیچ گونه کمکی نکرد و حتی تیزرهایی را هم که آماده کرده بودیم، پخش نکرد به همین دلیل ترجیح دادیم این کار را با زمان بیشتر و استفاده از مسیرهای تبلیغاتی دیگر مثل تبلیغات شهری یا سینمایی پیش ببریم. بر این اساس طرح بلیت شناور سینماها به عنوان یک طرح تابستانه از ابتدای تیرماه اجرا می‌شود و در صورت موفقیت در باقی فصول سال نیز انجام خواهد شد.داودی ادامه داد: در مرحله اول این طرح، در تمام روزهای هفته بلیت دو سانس اول همه سینماها به شکل نیم‌بها عرضه می‌شود و این امر در روزهای پنجشنبه و جمعه نیز برقرار خواهد بود.
رییس شورای صنفی نمایش همچنین درباره طرح «سینما کارت» توضیح داد: این طرح با هماهنگی سازمان سینمایی و بانک‌های عامل در حال پیگیری است و قرار بر این است که کارت‌های هوشمندی برای سینما تعریف شود که درصدی از بهای این کارت توسط کسی که صاحب آن است، پرداخت خواهد شد.
داودی با اشاره به اینکه «سینما کارت» به دو شکل بی‌نام و دارای مشخصات خواهد بود، گفت: کارت‌های بی‌نام در اختیار سازمان‌ها و دستگاه‌های مختلف قرار می‌گیرد که به شکل‌های مختلف از جمله هدیه در اختیار کارمندان قرار می‌دهند.وی درباره این کارت‌ها افزود: درصدی از بهای این نوع سینما کارت‌ها به عنوان یارانه توسط بانک پرداخت می‌شود و درصدی از آن هم برعهده وزارت ارشاد است،‌ بقیه آن هم سهمی است که به سود دارنده کارت تمام خواهد شد. در واقع هر کسی که سینما کارت را در اختیار می‌گیرد حدود 60 درصد قیمت کل آن را پرداخت می‌کند ولی از صددرصد قیمت آن بهره می‌برد.
رییس شورای صنفی نمایش گفت: سینما کارت در مرحله اول به سازمان‌ها و دستگاه‌هایی تعلق می‌گیرد که بخواهند به شکل هدیه در اختیار کارمندان خود قرار دهند اما پس از آن در مرحله بعدی که سینما کارت جای خود را پیدا کرد برای عموم مردم عرضه می‌شود و این کارت‌ها همانند دیگر کارت‌های هوشمند از جمله مترو در مکان‌های مشخصی صادر خواهند شد.
رییس شورای صنفی نمایش در پایان گفت: شورای صنفی نمایش عملا سعی می‌کند امسال شرایطی را فراهم کند که فیلم‌ها خارج از رانت‌ها و اتفاقاتی که پیش از این رخ داده، اکران شوند و ارتباطات یا قراردادهایی که باعث می‌شد فیلمی از امتیاز بیشتری برخوردار شود، سلب شود.
داودی با تاکید بر اینکه شورا با تمام قوا مقابل این‌گونه اتفاقات می‌ایستد، افزود: این جدیت همواره وجود خواهد داشت مخصوصا اگر فیلم‌هایی که از رانت ویژه، مثل تبلیغات تلویزیونی خارج از قواعد معمول برخوردار باشند و در هفته‌های آخر اکران که فیلم‌ها به کف فروش نزدیک می‌شوند، اقداماتی انجام گیرد که منجر به اخلال در فروش بقیه فیلم‌ها شود، مثل نیم بها کردن بلیت در این دوره بدون تصویب و هماهنگی با شورا. چراکه این کار به فروش دیگر فیلم‌ها مخصوصا فیلم‌هایی که اکران آنها تازه آغاز شده است، خلل وارد می‌کند به همین دلیل شورای صنفی نمایش براساس آیین‌نامه با این‌گونه اتفاقات برخورد می‌کند و امیدواریم دوستانی که از این‌گونه امتیازات برخوردارند کمی رعایت کنند و از صداوسیما هم می‌خواهیم با همکاری برای روند اکران همه فیلم‌ها، خللی در جریان نمایش بقیه فیلم‌ها ایجاد نکند.

 

چند ماه بعد از انتصاب نخستین نشست رسانه‌ای شهاب مرادی برگزار شد؛ برنامه‌های سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در سال «اقتصاد و فرهنگ»
گروه فرهنگ- ماه‌ها بعد از انتصاب شهاب مرادی، وی نخستین نشست رسانه‌ای‌اش را با خبرنگاران برگزار کرد.
نخستین نشست او را پدرام پاک‌آیین اداره می‌کرد که در دولت قبلی مدیرکلی مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را برعهده داشت. شهاب مرادی در این نشست برنامه‌ها و اهداف کلان فعالیت‌های سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران را در سال 93 در قالب سه محور سبک زندگی، هویت و مدیریت تغییرات فرهنگی و با موضوعات هویت بومی، هویت دینی، هویت انقلابی، اخلاق و رفتار شهروندی و زیست‌شهری تشریح کرد.
به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، حجت‌الاسلام شهاب مرادی، رییس این سازمان در نشست مطبوعاتی که عصر سه‌شنبه دوم اردیبهشت‌ماه با موضوع تشریح برنامه‌های سازمان در سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» برگزار شد، گفت: سبک زندگی یکی از محورهای اصلی مورد توجه سازمان در سال‌جاری است که با دو موضوع زیست‌شهری و اخلاق و رفتار شهروندی پیگیری خواهد شد.
وی ارتقای فرهنگ بهداشت اجتماعی با تاکید بر کاهش تولید و تفکیک زباله از مبدا و ارتقای فرهنگ شهروندان به منظور کاهش ترافیک با محوریت کاهش آلودگی هوا را از جمله اهداف کلان بررسی موضوع زیست شهری در محور سبک زندگی عنوان کرد.
مرادی در ادامه تصریح کرد: ارتقای روحیه قناعت و ساده‌زیستی با تاکید بر اصلاح الگوی مصرف، ارتقای فرهنگ نظم و انضباط و قانون‌گرایی و گسترش فرهنگ حلم، صبر، آرامش و مهربانی از جمله اهداف کلان در موضوع اخلاق و رفتار شهروندی است که با محور سبک زندگی ارتباط نزدیکی دارد و از سوی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران پیگیری خواهد شد.
وی به بررسی دو موضوع هویت منطقه‌ای و هویت ملی ذیل موضوع هویت بومی اشاره کرد و افزود: در ارتباط با هویت بومی، برنامه‌های اجرایی با هدف ارتقای اعتصام و همبستگی اجتماعی براساس هویت و سبک زندگی دینی مبتنی بر مسجدمحوری در محلات پیگیری و اجرا خواهند شد.
رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ادامه، تکریم و پاسداشت گویش‌ها، آداب و رسوم، سنت‌ها و فرهنگ ایرانی، گسترش و تقویت حس تعلق به سرزمین، جغرافیا، پرچم و سرود ملی، تقویت خوداتکایی و خودباوری و عزت ملی و گسترش نشانه‌ها و نمادهای فرهنگ اسلامی- ایرانی در تمامی بناها، نماها و نمادهای موجود در اماکن عمومی در اختیار شهرداری تهران را از جمله اهداف اجرای برنامه‌ها با موضوع هویت ملی عنوان کرد.
وی در ادامه گفت: در حوزه هویت دینی برنامه‌ها با اهداف گسترش و تعمیق شناخت شهروندان از الگوهای دینی و ترویج مراجعه و بهره‌برداری از متون مرجع دینی در زندگی روزمره و اهمیت اقامه نماز دنبال می‌شوند.
شهاب مرادی به در نظر داشتن دو جنبه تقویت هویت انقلابی مبتنی بر دفاع مقدس و همچنین انقلاب اسلامی تاکید کرد و افزود: در این زمینه ارتقای شناخت مردم در زمینه دستاوردهای انقلاب اسلامی، افزایش آشنایی با فلسفه و ماهیت انقلاب اسلامی و شخصیت امام(ره) و تقویت روحیه استکبارستیزی با محوریت قدس و فلسطین، ترویج فرهنگ و ارزش‌های دفاع مقدس و افزایش آشنایی شهروندان با زندگی و تفکر مفاخر و بزرگان دفاع مقدس را دنبال خواهیم کرد.
وی چالش‌های مربوط به رسانه‌های جدید و همچنین شبه‌عرفان‌ها و جریان‌های نوظهور و کج‌روی‌های فکری را از موضوعات مورد توجه سازمان در محور مدیریت تغییرات فرهنگی عنوان کرد و گفت: در این زمینه با هدف زمینه‌سازی ارایه خدمات ویژه خانواده در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و تولید محصولات سالم، جذاب و منطبق با نیازهای مخاطبان و همچنین آشناسازی شهروندان با شبه‌عرفان‌ها، خرده‌فرهنگ‌های منحرف و خرافات و آسیب‌های ناشی از آنها برنامه‌هایی را اجرا خواهیم کرد.
تداوم نمایشگاه عطر سیب
در جریان این نشست رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از تداوم برگزاری نمایشگاه عطر سیب از سوی این سازمان خبر داد و گفت: سال گذشته این برنامه از سوی معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری اجرا شد، اما در سال‌جاری این برنامه از سوی سازمان فرهنگی هنری شهرداری ادامه خواهد یافت.
مختومه شدن پرونده تناولی
مرادی در ارتباط با پرونده پرویز تناولی و آخرین وضعیت مجسمه‌های وی گفت: این پرونده مختومه شده و این آثار به‌زودی به موزه هنرهای دینی
 امام علی(ع) بازمی‌گردد.
حمایت از موسیقی در راستای اهداف کلان سازمانی
شهاب مرادی در ارتباط با موسیقی، فرهنگ و هنر اظهار داشت: این عرصه‌ها به عنوان یک رسانه برای ما حکم واسطه را دارند و از این امکانات در راستای اهداف کلان استفاده خواهیم کرد. به طور کلی در مورد موسیقی، آموزش و ترویج هدف ما نیست مگر اینکه حمایت از یک اثر فاخر یا یک تولیدکننده تخصصی یا فوق‌تخصصی مدنظر باشد.
افزایش 40 درصدی بودجه سازمان
رییس سازمان فرهنگی هنری در پاسخ به سوالی در ارتباط با جشنواره فیلم شهر اظهار داشت: توقف اجرای برخی برنامه‌های سازمان به دلیل کمبود بودجه بوده است اما امسال با توجه به افزایش 40 درصدی بودجه سازمان در شورای اسلامی شهر تهران تلاش می‌کنیم که برنامه‌ها را احیا کنیم. در صورت تامین منابع، این جشنواره و دیگر برنامه‌های سازمانی با قوت اجرا خواهد شد.
این نشست رسانه‌ای عصر روز دوم اردیبهشت‌ماه در محل سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برگزار شد.

 

شرط سینماها برای اکران جام جهانی
ایسنا- مدیر سینما «آزادی» با ابراز امیدواری از پخش مسابقات جام جهانی فوتبال در این سینما گفت که اگر خانواده‌ها و خانم‌ها امکان حضور در سینما را برای تماشای مسابقات نداشته باشند از پخش فوتبال صرف‌نظر خواهیم کرد.رضا سعیدی‌پور بیان کرد: هماهنگی‌های لازم برای حضور مردم در سینماهای آزادی، ‌ملت و زندگی همزمان با پخش مسابقات جام جهانی فوتبال انجام شده و امیدوارم این اتفاق خوب بیفتد تا رونق بیشتری به سینماها داده شود.سعیدی‌پور با بیان اینکه چهار سال قبل مجوز لازم برای حضور خانم‌ها در سینماها به هنگام پخش مسابقات فوتبال داده نشد، گفت: ما در همان زمان هم با همکاران دیگر به این اجماع رسیدیم که فوتبال در سینما فقط برای آقایان پخش نشود چون سینما یک محیط خانوادگی است و اگر قرار باشد فقط مجردها و آقایان به سینما بیایند همان اتفاقاتی که در استادیوم‌ها رخ می‌دهد در سینماها نیز تکرار می‌شود در صورتی که حضور حتی یک خانم در میان آقایان باعث می‌شود اخلاق بیشتر رعایت شود.سعیدی‌پور با اشاره به اینکه عده‌ای با نمایش فوتبال در سینما مخالف هستند، گفت:‌ برای نمایش هر فیلم سینمایی تعدادی سانس موظف داریم که در قراردادها مشخص است. همچنین آخرین سانس‌های موظف معمولا 9 یا 10 شب است و پس از آن سینما در اختیار سینمادار خواهد بود که در صورت تمایل می‌تواند نسبت به تقاضایی که وجود دارد عرضه داشته باشد. این عرضه گاهی یک سانس فوق‌العاده برای نمایش فیلم است و گاهی هم پخش مسابقه فوتبال.

پخش «راه شیری» از 6 اردیبهشت
مهر- یکی از کارگردان‌های مجموعه «راه شیری» که از ششم اردیبهشت‌ماه از شبکه دو پخش خواهد شد، می‌گوید با وجود اینکه چند سال از ساخت این سریال می‌گذرد اما قصه «خط رو خط» که او آن را در شش قسمت ساخته هنوز کهنه نشده است.مونا زندی یکی از کارگردانان مجموعه تلویزیونی «راه شیری» گفت: «خط رو خط» مجموعه‌ای شش قسمتی از مجموعه بزرگ‌تری به نام «راه شیری» است. بخشی که کارگردانی آن را برعهده دارم موضوع اجتماعی- خانوادگی دارد و فیلمنامه آن را با همکاری آزاد جعفریان نوشته‌ام. «خط رو خط» درباره جابه‌جا شدن موبایل والدینی است که بر اثر بازی فرزندانشان در مهدکودک رخ داده و باعث ایجاد سوءتفاهم برای آنها شده و زندگی‌شان را دچار تغییرات می‌کند.«خط رو خط» بخشی از مجموعه 24 قسمتی «راه شیری» است که به سفارش گروه مجموعه‌های تلویزیونی شبکه دو تولید شده و از ششم اردیبهشت‌ماه هر شب ساعت 21:30 روی آنتن می‌رود.ساخت مجموعه «راه شیری» اواخر سال 1387 آغاز شد و قرار بود در 13 اپیزود و 78 قسمت تولید شود اما فقط 24 قسمت از آن ساخته شد.

فروش جهانی «نوح» به 300 میلیون دلار رسید
ایسنا- فیلم «نوح»، جدیدترین ساخته «دارن آرونوفسکی» موفق شد مجموع فروش خارجی و آمریکای شمالی خود را به رقمی بالغ بر 300 میلیون دلار برساند.ساخته جدید «دارن آرونوفسکی» تا کنون به فروشی بالغ بر 200 میلیون دلار در گیشه بین‌الملل و یکصد میلیون دلار در سینماهای آمریکا دست یافته است.
این فیلم با فروش 4/23 میلیون دلاری به عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ کمپانی فیلم پارامونت در کشور برزیل نام گرفته است و سینماهای روسیه نیز با فروش 8/32 میلیون دلاری بهترین بازار بین‌المللی این فیلم در خارج از آمریکا محسوب می‌شود.در این فیلم که محصول کمپانی پارامونت است، راسل کرو در نقش حضرت نوح (ع) ظاهر شده و اما واتسون، جنیفر کانلی‌، لوگان لرمن‌، ری وینستون، مارک مارگولیس و مدیسون دیون‌پورت از دیگر ستارگان نام‌آشنایی هستند که بازیگر «گلادیاتور» را در جدیدترین پروژه آرونوفسکی همراهی می‌کنند.آنتونی هاپکینز، بازیگر پیشکسوت برنده‌ اسکار نیز در جدیدترین ساخته آرنوفسکی نقش «متوشالح»، جدبزرگ حضرت نوح (ع) را بازی می‌کند.نمایش فیلم «نوح» به سبب نقض قوانین اسلامی در نمایش چهره پیامبران تاکنون در بیشتر کشورهای خاورمیانه چون قطر، بحرین و امارات متحده عربی، مصر و همچنین کشور مالزی ممنوع اعلام شده است و از سوی دیگر واتیکان نیز در واکنش رسمی به این فیلم آن را فرصتی از دست رفته برای ساخت فیلم از یک داستان انجیل دانست.

لوازم شخصی بروس‌لی زیر چکش حراج
مهر- برخی از وسایل شخصی بروس‌لی شامل لباس‌ها و وسایلی که وی در حین انجام هنرهای رزمی از آنها استفاده می‌کرد، هفته آینده زیر چکش حراج می‌روند.در حراجی که 29 آوریل (نهم اردیبهشت‌ماه) در لس‌آنجلس انجام می‌شود، این وسایل در معرض فروش قرار می‌گیرند. امکان خرید اینترنتی از این حراجی نیز وجود دارد.یکی از این لباس‌ها کاپشن کتانی خاکستری است که متعلق به بروس‌لی بود و او بارها آن را پوشیده بود و حالا همسر و دخترش آن را برای خریدار امضا کرده‌اند. در داخل این کاپشن لیندا لی همسر لی نوشته است: «این یکی از محبوبترین کاپشن‌های بروس بود.»دیگر وسایلی که زیر چکش حراج می‌روند شامل ابزار هنرهای رزمی وی مانند لباس چرمی ماهاگونی رنگ، کیسه بوکس، کمربندکشی و دیگر وسایلی از این دست است. ساعت مچی وی نیز به قیمت پایه 20 هزار دلار در این حراجی برای فروش گذاشته می‌شود.بروس‌لی خالق فیلم‌هایی چون «اژدها وارد می‌شود» با تمرکز بر کونگ فوی کلاسیک در آثارش هواداران زیادی برای این سبک از فیلم‌ها ایجاد کرد. او بر اثر خونریزی مغزی در سال 1973 و در 32 سالگی درگذشت.

نمایشنامه‌خوانی برای بیماران نقص ایمنی
ایلنا- اشکان خطیبی، بازیگر عرصه تئا‌تر، سینما و تلویزیون امروز برای حمایت از کودکان بیماری نقص ایمنی نمایشنامه‌خوانی می‌کند.
روز پنجشنبه مصادف با روز جهانی نقص ایمنی، جشنی در مرکز طبی کودکان با حضور تنی چند از خیرین، اهالی سینما، تئا‌تر، تلویزیون، موسیقی و چهره‌های ورزشی برپا خواهد شد.پیش از آغاز این جشن، خیرین که قصد حمایت از این مجموعه درمانی را دارند با همراهی مهسا مهجور، شیرین بینا، زهرا سعیدی، رابعه اسکویی، حمید کاشانی، علی خسروی داور بین‌المللی فوتبال و چندی دیگر از چهره‌های ورزشی در کنار دکتر رضایی مدیریت مرکز طبی کودکان و بهاره جهاندوست دبیر خیریه حمایت از کودکان نقص ایمنی با کودکان بیمار دیدار خواهند داشت.مراسم حمایت از بیماران نقص ایمنی ساعت ۱۸ در مرکز طبی کودکان واقع در خیابان دکترمحمد قریب، بعد از بیمارستان امام برگزار می‌شود که اشکان خطیبی، بازیگر مجرب عرصه تئا‌تر و سینما در این مراسم به اجرای نمایشنامه‌خوانی می‌پردازد. از دیگر برنامه‌های این مراسم نیز می‌توان به اجرای موسیقی توسط محمد معتمدی اشاره کرد.بیماری نقص ایمنی به بیماری‌های اولیه ایمنی گروهی از بیماری‌های ارثی گفته می‌شود که به علت اشکال در مراحل تکاملی یا عملکرد اجزای سیستم ایمنی ایجاد شده و منجر به عفونت‌های میکروبی مکرر در مبتلایان می‌شود. با توجه به ناشناخته بودن این بیماری، تاکنون حمایتی از این مرکز صورت نگرفته در نتیجه این مرکز هزینه‌های سنگینی را متحمل می‌شود.



8

$
0
0

به بهانه انتشار آلبوم گروه آداک: نمی‌خواستیم شبیه بقیه باشیم

گروه فرهنگ - برخی معتقدند در ایران نمی‌شود در حوزه موسیقی کار گروهی مستمر کرد؛ نمی‌شود گروهی منسجم تشکیل داد و امید داشت ادامه داشته باشد. گروه‌های بسیاری بودند که با انرژی و امید تشکیل شدند و آلبومی منتشر کردند و بعد از چند سال یا حتی چند ماه از هم پاشیدند. دلیلش شاید بازار پر نوسان موسیقی کشور یا مسایل اقتصادی، نداشتن قانونی برای کپی‌رایت محصول و چیزهای دیگر باشد.
البته استثناهایی هم بودند که توانستند راه خودشان را باز کنند و بتوانند در بین مردم و علاقه‌مندان موسیقی اسم و رسمی پیدا کنند. مثل گروه آرین، گروه دنگ‌شو و این اواخر پالت.
حالا در این فضا گروه جدیدی متولد شده که امید دارد به خاطر نوع موسیقی و انرژی افراد گروهش بتواند راه پر پیچ‌وخم تولید و انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت را طی کند و در این فضا دوام بیاورد. گروه آداک، با خوانندگی آقای آداک با سرپرستی و آهنگسازی محمد امیر ارجمند، موسیقیدان با تجربه کشور و تیمی از نوازندگان با تجربه و جوانان با استعداد حوزه موسیقی، دو آلبوم در دست انتشار دارد. به این بهانه گپ و گفتی داشتیم با اعضای این گروه، دغدغه‌هایشان، آلبوم جدیدشان و آینده‌ای که می‌خواهند به آن برسند.
در ابتدا از آقای ارجمند در مورد سابقه‌شان در حوزه موسیقی و فعالیتشان پرسیدیم، آقای ارجمند در جوابمان گفت: «تقریبا هفت سالم بود که با ساز پیانو آشنا شدم. پدرم آکاردئون می‌نواخت. پیانو را خیلی دوست داشتم ولی آن موقع شرایط خیلی فرق داشت. به همین خاطر سراغ ساز سنتور رفتم. در ابتدا پیش حسین ملک، بعد پیش استاد پایور. بعد هم در دانشگاه با استاد مشکاتیان کار کردم.
سال 71 گروه نوای برنا را تشکیل دادیم. نوازنده بودم. یک سالی سرپرست آن گروه بودم. دوست داشتیم برنامه اجرا کنیم. اولین کار حرفه‌ای آلبومی با خواننده‌ای از آذربایجان بود به نام جاوید فخیم با نام هنری جاوید مرتضی اوقلو. آن آلبوم در ایران زیاد فروغی نداشت ولی در جمهوری‌های آن ور به شدت فروش کرد. بعد از آن وارد ارکست آقای اصفهانی شدم به عنوان نوازنده، بعد هم ارکست آقای اعصار. به مدت چهار سال با آقای اصفهانی و شش ماه آقای اعصار.»
از آقای ارجمند از روند تولید آلبوم جدیدشان پرسیدیم و سبک آهنگ‌ها، ایشان با اشاره به تلفیقی بودن سبک آلبوم گفت: «تقریبا از یک سال و نیم پیش مشغول جمع کردن این دو آلبوم هستیم. به اسم «باران» و البوم دوم به خوانندگی «آداک». با شعرهایی از قیصر و شاملو و اخوان ثالت. سبک کار تلفیقی از راک و بلوز و سنتی است. امیدوارم که این آزمایشی که ما کردیم به ثمر بنشیند و مورد استقبال قرار گیرد.»
از نوع تلفیق در موسیقی پرسیدیم و گروه‌هایی که این روزها به عنوان کار تلفیقی کار و فعالیت می‌کنند. آقای ارجمند با اشاره به معنای موسیقیایی تلفیق گفت: «تلفیق یعنی تجربه‌شده‌ای که به هارمونیزه رسیده. یعنی مثلا رنگ زرد را کنار رنگ مشکی بگذاریم. اینها کاملا متضاد هستند ولی در کنار هم می‌نشینند. در حال حاضر به فرض موسیقی راک را با سه تار می‌زنند. این اسمش تلفیق نیست. تلفیق در حقیقت آزمون پس داده‌ای است از مدرنیزه کردن.
در کار آداک من سعی نکردم قالب خاصی به آن بدهم. دوستانی هم که با ما کار کردند ما این قالب را از آنها گرفتیم. یعنی شما نمی‌توانید اسمی روی این آلبوم بگذارید. بگویید سبکش راک یا سنتی یا بلوز و چیزهای دیگر است. من خیلی ریزه‌کارانه در این آلبوم وارد موسیقی سنتی و راک و بلوز شدم. استفاده‌ای که خیلی مشهود نباشد. بالاخره عامه مردم ایران با این موسیقی‌ها خیلی ارتباط برقرار نمی‌کنند. ما سعی کردیم خیلی ظریف این کار را انجام دهیم.»
در ادامه آقای ارجمند از انتخاب شعر‌ها و مضمون عاشقانه آلبوم و انتظارش از استقبال مخاطبان گفت: «من معتقدم شعر را باید خواننده بخواند و با آن ارتباط برقرار کند. من همیشه این حق را برای خواننده قائل بودم که شعر را انتخاب کند. در حقیقت 30 درصد من و 70 درصد خواننده. من مضمون کار را عاشقانه می‌دانم. عاشقانه‌ای که نمی‌شود با کارهای مولانا قیاس کرد اما یک جور عشق درونی توی کارها هست که به آن فضا نزدیک می‌شود.
متاسفانه من هرکاری که می‌شنوم شبیه دیگری است. از آنجایی که من نمی‌توانم موزیسین تشخیص بدهم صدایی که گوش می‌دهم آقای ایکس است یا ایگرگ! همه دارند تقریبا یک شکل می‌خوانند. با تمام این حرف‌ها، فکر می‌کنم این کار به گوش مردم برسد و شنیده شود. من نمی‌گویم کارمان متفاوت است چون خیلی مانده تا کار متفاوتی ارایه بدهیم ولی در کل چون خلاف بازار حرکت می‌کند و برایش زحمت و وقت صرف شده، شنیده می‌شود.»
در ادامه به سراغ نوازنده‌های آلبوم رفتیم؛ جوانانی که عشق و کار و زندگی‌شان موسیقی و نواختن ساز است. به خاطر نوع موسیقی آلبوم آداک که نام تلفیقی مناسبش است، از هر سبک موسیقی و نوازنده‌ای در آلبوم فعالیت دارد.
عادل آل آقا جوانی که رشته تحصیلی‌اش مهندسی مکانیک است، ولی علاقه‌اش به موسیقی است در مورد سابقه هنریش و نوع فعالیتش در آلبوم باران گفت: «نزدیک 10 سال است سابقه فعالیت در حوزه موسیقی دارم؛ پیانو و کیبورد. از سال 89 کار تنظیم هم می‌کنم و در کنارش ساز‌ هارمونیکا، درامز و گیتار بیس هم می‌زنم. کنسرت‌هایم در برج میلاد بوده با تکخوانی آقای تقدسی. سه کنسرت هم با ارکستر سازهای بادی با رهبری جاوید مجلسی و دیگری هم ارکسترسمفونیک اتریش به رهبری شولز. اجراهای دانشجویی و پژوهشی هم در کارنامم زیاد هست. من در این آلبوم هارمونیکا و پیانو زدم و دو کار را تنظیم کردم و برای کنسرت‌ها هم به عنوان همخوان فعالیت خواهم داشت. مشخصه این آلبوم را شاید تنظیم‌های متفاوتش دانست و ایده‌های نوعی که در این تنظیم‌ها شنیده می‌شود. حداقل سه یا چهار ترک این آلبوم می‌تواند جدید و متفاوت باشد.»
عاطفه شعاعی، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی عمران و نوازنده گیتار از دیگر اعضای گروه آداک است که می‌گوید: «از سال 83 نوازندگی گیتار را شروع کردم. در سبک فلامنکو. در آلبوم باران به مدت یک سال است که کنار آقای ارجمند هستم. سابقه نوازندگی در گروه دانشگاه هنر تهران در سبک کلاسیک هم دارم.»
مونا گنجی‌زاده که خواننده اپراست و در آلبوم آداک همخوانی داشته از سابقه فعالیت‌هایش و گذراندن دوره‌های موسیقی و نقطه قوت آلبوم گفت: «از سال 83 در هنرستان موسیقی اصفهان فعالیت را آغاز کردم. سال 85 به عنوان دانشجوی هنر به اوکراین رفتم برای یادگیری آواز اپرا. دوره سولفژ و آواز کلاسیک را گذراندم. سال 86 به ایران برگشتم و سال 87 وارد دانشگاه موسیقی اصفهان شدم و مراحل آکادمیک را گذراندم. ساز تخصصی‌ام هم ویولن و پیانو است. به نظر من آلبوم باران در کنار آهنگ و تنظیم‌های خوبش نقطه قوت دیگری هم دارد که آن اشعارش است؛ اشعاری با محتوا که به شنونده اجازه فکر کردن می‌دهد.»
سارا احمدی از نوازنده‌های نام‌آشنای سازهای کوبه‌ای کشورمان که در گروه رستاک زیاد چهره‌اش را دیده‌ایم و با صدای سازش آشنا هستیم هم در این گروه فعالیت دارد. هرچند چند هفته است که به گروه اضافه شده و مطمئنا باعث شنیدنی‌تر شدن آهنگ‌ها می‌شود.
نوازندگی فلوت کار هم برعهده خانم عسل.... است؛ کسی که تئاتر خوانده و هنر را تمام زندگیش می‌داند. در اجراهای دانشجویی و کنسرت‌های بسیاری شرکت داشته و از آلبوم به خاطر ایده‌های نوع و تفاوتش با کارهای بازار دفاع می‌کند.
مهرداد فریا تجربه‌اش از دیگران کمی بیشتر است. از ساز تنبک شروع کرده و سر از موسیقی راک درآورده، او در مورد خودش و آلبوم گفت: «من با ساز تنبک شروع کردم و در 14 سالگی گیتار را آموختم. از سال 79 هم به‌طور حرفه‌ای به نوازندگی گیتار الکتریک پرداختم. در آن سال‌ها با کاوه یغمایی همکاری می‌کردم و در کنسرت‌هایی با مهرداد هویدا در گروه جم همکاری داشتم. یک دوره‌ای به اتریش رفتم برای یادگیری موسیقی جز و بعد از برگشتم با استاد اوستا همکاری داشتم. در آلبوم آداک رگه‌های مختلفی از موسیقی را می‌بینید، از راک و بلوز گرفته تا حتی سنتی و جز. من برای این آلبوم دو آهنگ را تنظیم کردم و در کنسرت‌ها هم فعالیت خواهم داشت.»
از نگاهشان به آینده گروه پرسیدیم و آقای فریا گفت: «به نظر من راز ماندگاری گروه انتقادپذیری اعضای آن است. گروه‌های زیادی دور و اطرافم دیدم که به دلیل اینکه نتوانستند بین خودشان دیالوگ برقرار کنند، فعالیتشان ادامه نداشت.»
در ادامه صحبت‌های مهرداد فریا، آقای ارجمند گفت: «علاوه بر اینکه برای من قدرت نوازندگی اعضای گروه بااهمیت است اما نکته کلیدی اخلاق است. در کار گروهی باید بتوانید همدیگر را تحمل کنید و کنار هم همکاری داشته باشید و من فکر می‌کنم این گروه پتانسیلش را دارد.»
امید تاجبخش از نوازندگان صاحبنام کشورمان هم در این آلبوم فعالیت دارد. تاجبخش از سال 66 با نوازندگی گیتار الکتریک و سبک راک وارد موسیقی شده. او در مورد این آلبوم گفت: ما از سال گذشته کار را شروع کردیم. من ابتدا به عنوان نوازنده به کار اضافه شدم.. منتها وقتی کارها را گوش دادم، دیدم آهنگسازی و تنظیم خوب است اما کار پروداکشن خوبی ندارد. نظرم را به اداک منتقل کردم و نتیجه‌اش این شد که کلا کار را متحول کنیم. به همین خاطر سعی کردیم در قدم جدید فضای راک به کار بدهیم چون قبلش کار فضای آرامی داشت که اصلا هم بد نبود. اما ذائقه موسیقیایی مردم در حال تغییر است. کار را شروع کردیم و من چهار ترک از این آلبوم را تنظیم کردم.
ما حساسیت زیادی روی این آلبوم داشتیم و با محمد امیر ارجمند گاهی تا صبح رو آهنگ‌ها کار می‌کردیم. من اعتقاد دارم یک آهنگ تا لحظه انتشار فرصت تغییر و ایده‌پردازی دارد به همین خاطر از تک تک لحظه‌ها استفاده کردیم. سعی کردیم آواز سنتی را روی تنظیمی از راک و در حقیقت تلفیقی پیاده کنیم که نتیجه کار خوب از آب درآمده است.»
در ادامه به سراغ آقای آداک آهنگساز و خواننده گروه رفتیم، از فعالیت هنریشان و مراحل جمع کردن آلبوم پرسیدیم، گفت: «آلبوم باران را چندین سال پیش شروع کردم به ساختن و چندین بار تنظیم مجدد شد. به خاطر حساسیت‌هایی که روی آهنگ‌ها داشتم. از دو سال پیش هم با استاد ارجمند کارمان را شروع کردیم. آلبوم «باران» اولین کاری است که منتشر می‌شود و آلبوم دوم هم به نیمه رسیده است.
از معیار انتخاب شعرها و نوع موسیقی پرسیدیم و آداک گفت: «من موسیقی را زمانی که شروع کردم شهرستان بودم. نقاشی می‌کردم. از کودکی گیتار و سه تار کنارم بود. زمانی که شروع کردم به خطاطی شعرهایی استاد شهریار و دیگران را دیدم. سعی کردم آکورهایی که یاد می‌گیریم روی شعرها سوار کنم. در آن دوره آواز سنتی هم کار می‌کردم. شعرهای را انتخاب کردم که در معنی قوی بود و نتیجه، آلبوم باران شد که 15 اردیبهشت‌ماه منتشر می‌شود.»
پرسیدیم در بازار موسیقی مورد مشابهی از آلبوم وجود دارد و ایده ابتدایی تلفیق در آلبوم از کجا کلید خورده، گفت: «من خودم را با کسی مقایسه نکردم. من همه خواننده‌ها را دوست دارم. من زمانی که نقاشی می‌کردم همیشه آهنگ‌های خوب گوش می‌کردم، چه کلاسیک چه سنتی و چه راک. همیشه شنونده خوبی بودم و سعی کردم ترکیبی را که در نقاشی استفاده می‌کنم در موسیقی هم پیاده کنم.»
از پیش‌بینی‌شان در مورد استقبال مردمی و برگشت سرمایه پرسیدیم که وی در پاسخ گفت: برگشت سرمایه مهم است اما در اولویت اول نیست. من سعی می‌کنم مخارج را از کارهای دیگر دربیاورم و خرج موسیقی کنم.
از آینده کاری گروه پرسیدم، او به کارش ایمان داشت و گفت: «ما به ادامه کارمان ایمان داریم. ما سعی کردیم شعرهایی را به گوش مردم برسانیم که شنیده نشده. برای مثال آلبوم دوم تماما شعرهای قیصر امین‌پور است، جالب است کتابش پنج بار تجدید چاپ شده ولی هنوز شعرهایش محجور مانده. سعی می‌کنیم از طریق موسیقی شعرها را با گوش مردم آشنا کنیم.»
از تبلیغات آلبوم پرسیدیم، او با اشاره به راه‌اندازی سایتش گفت: «ما سایت آداک موزیک را راه‌اندازی کردیم. به علاوه شرکت هنر اول در فیلم‌هایش دموی آلبوم را پخش و منتشر کرده. ما در نظر داریم کل آلبوم دوم را به همراه کلیپ تصویری وارد بازار کنیم به همین خاطر با شرکت «جوی فیلم» فعالیت داریم و قرار است علی‌شاه حاتمی برایمان کلیپ‌ها را بسازد».
در آخر کار هم آقای ارجمند چند نکته را اضافه کرد، او گفت: برای ما بازگشت سرمایه هم مهم است چون در این صورت است که کار شنیده می‌شود. از طرف دیگر شاید آرزوی تمام اعضای گروه این باشد که مردم آهنگ‌ها را زمزمه کنند. شاید چند سالی باشد که مردم دیگر آهنگ جدیدی برای زمزمه کردن ندارند و جای خالی آهنگ‌های ماندگار حس می‌شود.

 

شبی دیگر از شب‌های بخارا؛ ترجمه، عشق زندگی دریابندری است
گروه فرهنگ- «وقتی برمی‎گردی به آثار واقعا دوستانه نجف دریابندری، وقتی به ذهنت مراجعه می‎کنی، می‎بینی از آقای دریابندری نکات مهمی یادگرفتی. یکی از آن نکات را می‎خواهم با اسنادش برای شما بگویم. نجف دریابندری به من یاد داده است که می‎شود همه ارزش‎ها را دید، شناخت و درباره‎شان داوری واقع‎بینانه کرد. نجف به من یاد داده است که هیچ پدیده‎ای مهم‎تر از خود آن پدیده نیست. وقتی یک مبحثی را مطرح کرده است. در مورد بوف کور، نجف برای نخستین بار نگاه دیگری را به بوف کور باز کرد و به زودی هم بسته شد. نگاهی که آدم‎هایی مثل من را از آن احوالات مجذوبیت صرف نسبت به یک نویسنده و نسبت به یک اثر واداشت که دور بشویم، فاصله بگیریم و واقع‎بینانه‎تر نگاه بکنیم. این کار را با نویسندگان خارجی که آثارشان را ترجمه کرده است هم کرده. با فلاسفه هم کرده. شما اگر می‎خواهید که همینگوی نویسنده مهم قرن بیستم آمریکا را بشناسید باز هم باید به پیشنهاد من، به ترجمه‎ها و نقطه‎نظرهای انتقادی نجف توجه کنید. اگر می‎خواهید که ویلیام فاکنر را بشناسید باز هم باید به نگاه دریابندری دقیق بشوید. و اگر بخواهیم دکتروف را بشناسیم به طریق اولی. یادم هست زمانی کتاب بیلی باتگیت اثر دکتروف را می‎خواندم مقدمه‏ای را نجف دریابندری در این کتاب نوشته و گفت‎وگویی را با نویسنده ترجمه کرده که مرا به یاد بیتی از سعدی انداخت. در آن گفت‎وگو نویسنده می‎گوید در دانشگاه‎های ما نویسنده زاده نشده است. از این دانشگاه‎ها آنچه بیرون آمده معلم نویسندگی بوده و من چطور یاد حرف سعدی نیفتم که می‎گوید: از مدرسه برنخاست هیچ اهل دلی. یا وقتی نجف درباره یکی از کارهای همینگوی صحبت می‎کند. این کتاب فقط پیرمرد و دریا نیست، این کتاب شناسنامه همینگوی هم هست.»
اینها جملاتی بود که محمود دولت‌آبادی در شب نجف دریابندری بیان کرد. این نویسنده همچنین جملاتی را از مقدمه دریابندری بر این کتاب خواند و در ادامه افزود: «نویسندگانی مثل نجف به ما می‎گویند به اسامی که برای ما خیلی مهم‎ و بزرگ هستند و در واقعیت‎شان هم چنین هستند، می‎توان نگاه واقع‌بینانه و انتقادی داشت.»
در این شب که به همت مجله بخارا به مدیریت علی دهباشی در راستای مراسم شب‌های بخارا برگزار می‌شد، ناصر تقوایی خاطراتی را از سال‎های زندگی در آبادان روایت کرد: «آقای تقی‎زاده از مدرسه رازی حرف ‎زدند، من هم با تفاوت 10 سال در همین مدرسه درس خواندم. عاشق خلاصه داستان فیلم‎هایی بودیم که قرار بود در سینمای شرکت نفت آبادان به نمایش در بیاید. این فیلم‎ها دوبله به فارسی نبود. این فیلم‎ها به زبان اصلی نمایش داده می‎شد و اکثر ما زبان انگلیسی نمی‎دانستیم و در خبرهای روز همیشه خلاصه‎ای بود از این فیلم‏ها تا بقیه با این فیلم‎ها آشنا بشوند که خودش برای ما راهنمایی بود تا فیلم‎ها را بفهمیم. من فکر می‎کنم گاهی دست تقدیر جوری عمل می‎کند که تمام چیزهایی که عیب و ایراد آدم هستند در زندگی‏اش کارگشا می‏شوند. یکی از همین مسایل همین زبان انگلیسی و تماشای فیلم و همین خلاصه داستان‎هاست برای من. فیلم‎ها در دو سانس در سینما تاج آبادان نمایش داده می‎شد و نمایشش تقریبا همزمان بود با تولیدشان در آمریکا یا اروپا با فاصله چند ماه. به نوعی خلاصه داستان‎هایی که نجف دریابندری آنها را می‎نوشت ندانستن زبان انگلیسی را برای ما جبران می‎کرد و من غیابا یک آشنایی خیلی نزدیکی با نجف پیدا کرده بودم بدون آنکه خودش را دیده باشم. همان‌طور که آقای تقی‌زاده در آن روزنامه کار می‎کرد، یک دوره آقای گلستان آنجا بود، یک دوره هم آقای صفریان.
خلاصه داستان‎ فیلم‎ها که برگرفته از نگاه نجف بود، به من تربیتی در تماشای فیلم داد. من فیلم را از دیالوگ‎هایی که رد و بدل می‎شد نمی‎فهمیدم. من فیلم را از ساختارش می‎فهمیدم و این مثل یک میراث از همان دوران برای من باقی ماند.» تقوایی در ادامه افزود: «مهم‎ترین ویژگی نجف آن است که مترجمی را به عنوان کسب و کار انتخاب نمی‏کند، ترجمه عشق زندگی‎اش بود. کتابی را که خوانده بود، مال خود و یک بار تحریرش می‎کرد. و این میراث نجف دریابندری است نه‌تنها در ادبیات ما بلکه در بقیه هنرها.»
در این مراسم که با حضور افرادی چون محمدعلی موحد، داریوش شایگان، مصطفی ملکیان، جلال خالقی مطلق، سیروس ابراهیم‎زاده، حسین محجوبی، جمشید ارجمند، پرویز کلانتری، محبوبه مهاجر، محمود امیدسالار، رضا جعفری و... برگزار شد، قسمتی از فیلم مستند «باز هم زندگی» کار بیژن بیرنگ پخش شد و کلیپی از دریابندری و آثارش ساخته مجید عاشقی نیز به نمایش درآمد.

«سبز به رنگ زمرد» به پایان رسید
ایسنا- تصویربرداری نخستین فیلم از دومین سه‌گانه سیدروح‌الله حجازی با عنوان «سبز به رنگ زمرد»، محصول مرکز سیما فیلم به پایان رسید.در خلاصه داستان این فیلم با نام قبلی «فیروزه» آمده است: جنگ چند سالی است که به پایان رسیده و مادر پیری در خانه اش بالای تپه مشرف به روستا و در کوران زمستان سوزناک در انتظار بازگشت فرزند مفقود الاثرش است. اتاق، وسایل و حتی مغازه پسرش را در روستا نگه داشته به امید آن روز که پسرش باز گردد. او به همین نیت چندین سال است که روضه‌ای برپا می‌کند و نذر می‌کند تا فرزندش به آغوشش برگردد. اما بارش برف زیاد و بسته شدن جاده مانع از ادای نذرش می‌شود. او نگران ادای دین‌اش است که از سوی مداح در راه مانده کسی خودش را به مجلس روضه پیرزن می‌رساند.رابعه مدنی، رحمان باقریان، علیرضا جعفری و مروارید کاشیان بازیگران این تله‌فیلم هستند.قسمت دوم این سه گانه با نام «سپید به رنگ مروارید» داستان زندگی مادر یک جانباز است که فرزندش زندگی نباتی دارد. قسمت سوم این سه‌گانه با نام «سرخ به رنگ عقیق» نیز داستان مادر شهیدی است که هیچ عکسی از فرزندش ندارد و به دنبال عکسی از فرزند شهید خود می‌گردد.

«شهر موش‌ها 2» به انیمشین‌سازی رسید
مهر- فیلم سینمایی «شهر موش‌ها 2» که اسفندماه سال گذشته فیلمبرداری خود را به کارگردانی مرضیه برومند و تهیه‌کنندگی منیژه حکمت به پایان برد، هم‌اکنون توسط مصطفی خرقه پوش در حال تدوین است و همزمان رضا میثاقی انیمیشن‌سازی و علیرضا علویان صداگذاری این فیلم سینمایی را انجام می‌دهند.این فیلم سینمایی قرار است عید فطر اکران شود و به گفته منیژه حکمت، تهیه‌کننده این اثر، عوامل تولید قصد دارند اکران متفاوتی را برای این فیلم سینمایی در سراسر کشور تدارک ببینند و یک‌سال متفاوت در اکران سینما را رقم بزنند.منیژه حکمت درباره اجرایی شدن طرح ویژه برای اکران فیلم سینمایی «شهر موش‌ها 2» با همکاری وزارت ارشاد گفت: اجرایی کردن طرح ویژه برای اکران فیلم سینمایی «شهر موش‌ها 2» منوط به توافق و همکاری وزارت ارشاد است. لازم است همه مسوولان برای به بار نشستن این فیلم سینمایی که به نوعی یک پروژه ملی است، تلاش کنند.

«ماه‌گل مهر» در «نور» به خاک سپرده شد
مهر- مراسم خاکسپاری ماه‌گل مهر بازیگر جوان تئاتر جمعه پنجم اردیبهشت‌ماه در زادگاه خانوادگی‌اش برگزار شد.
طبق برنامه‌ریزی‌های انجام گرفته مراسم تشییع پیکر زنده یاد ماه‌گل مهر جمعه پنجم اردیبهشت‌ماه در روستای «تاکر» از بخش بلده شهرستان نور استان مازندران برگزار شد.مراسم یادبودی نیز توسط خانواده این هنرمند فقید تئاتر ایران در تهران برگزار خواهد شد که جزییات آن در آینده اعلام می‌شود.زنده‌یاد ماه‌گل مهر از بازیگران تئاتر جوان کشورمان بوده که شب چهارشنبه بعد از مدت‌ها مبارزه با بیماری سرطان دار فانی را وداع گفت.بازی در نمایش‌های مجلس شبیه در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین به کارگردانی بهرام بیضایی، سه مرثیه هذیان به کارگردانی روزبه حسینی و بازی در نمایش «دایی وانیا» به کارگردانی اکبر زنجانپور در زمستان سال گذشته از جمله آثاری است که وی در مقام بازیگر در آنها حضور داشته است.

رونمایی آموت از هفت عنوان کتاب
ایلنا- نشر آموت امسال با 132عنوان کتاب در بیست‌وهفتمین نمایشگاه کتاب حضور دارد که از این تعداد 14 عنوان همزمان با نمایشگاه تجدید چاپ شده‌اند و 29 عنوان کتاب چاپ اولی هم در طول سال 92 منتشر شده‌اند برای اولین‌بار است که در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می‌شوند.
همچنین هفت عنوان از کتاب‌های آموت همزمان با نمایشگاه کتاب رونمایی می‌شوند که عناوین این کتاب‌ها عبارت‌اند از: رابطه (مهتاب دیهیم): اندوه بلژیک (هوگو کلاوس، ترجمه سامگیس زندی)، زندگی اسرارآمیز (سو مانک کید، ترجمه عباس زارعی)، خانه کاغذی (کارلوس ماریا دومینگوئز، ترجمه شقایق قندهاری)، واژه‌های خندان (احمد اکبرپو)، بهداشت روانی (گروه نویسندگان، ترجمه مهدی محی‌الدین بناب) و بیش از هرچیز مهربان باشید (زو ویل، ترجمه سیامک محی‌الدین بناب).
بیست‌وهفتمین نمایشگاه کتاب تهران از دهم تا بیستم اردیبهشت‌ماه در مصلای بزرگ امام خمینی(ره) برگزار می‌شود و انتشارات آموت در راهروی سه، غرفه دو میزبان کتاب دوستان است.

تدوین«آتش‌بس2» تمام شد
فارس- محمد نیک‌بین، تهیه‌کننده فیلم سینمایی «آتش بس2» درباره روند تولید این فیلم سینمایی گفت که تدوین این فیلم تمام شد و هفته آینده صداگذاری آن آغاز خواهد شد.
وی درباره موسیقی این متن این فیلم گفت: هنوز مشخص نیست چه کسی موسیقی متن فیلم را می‌سازد.وی همچنین درباره احتمال اکران این فیلم پیش از جشنواره فیلم فجر گفت: احتمالا برای جشنواره صبر نمی‌کنیم و پس از پایان هرچه زودتر و البته در زمانی مناسب نسبت به اکران «آتش بس2» اقدام می‌کنیم که اواخر تابستان یا اوایل پاییز زمان مناسبی برای اکران است.تدوین این فیلم توسط مستانه مهاجر انجام شده و صداگذاری این فیلم توسط حسین ابولصدق انجام می‌شود.در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «یک زوج جوان و تحصیلکرده که عازم سفری به خارج از کشور هستند، پس از سال‌ها مشاور خانواده خود را به طور اتفاقی در فرودگاه ملاقات می‌کنند و در مدت زمانی که منتظر پرواز خود هستند، اتفاقات سال‌هایی از زندگی خود را در مدتی که مشاور آنها در خارج از کشور بود، مرور می‌کنند.»بهرام رادان، میترا حجار، آتیلا پسیانی، گوهر خیراندیش، مهرانه مهین ترابی، پژمان جمشیدی، دانیال عبادی، فلور نظری و رایان جواهریان ایفای نقش کرده‌اند.

رییس‌جمهور نمایشگاه کتاب را افتتاح می‌‌کند
فارس- مراسم افتتاحیه بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با حضور رییس‌جمهور در ضلع جنوبی مصلای تهران برگزار می‌شود.مراسم افتتاحیه نمایشگاه کتاب تهران روز سه‌شنبه  9 اردیبهشت‌ماه برگزار می‌شود. در این مراسم حسن روحانی رییس‌جمهور ایران، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدعباس صالحی رییس بیست‌وهفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، سیدحسن‌هاشمی استاندار تهران، مدیران کمیته‌های بیست‌وهفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران و جمعی از مسوولان کشوری، ناشران و اهالی رسانه حضور خواهند داشت.
مراسم افتتاحیه بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ساعت 10 صبح روز سه‌شنبه نهم اردیبهشت‌ماه در ضلع جنوبی مصلای امام خمینی(ره) برگزار می‌شود.بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در روزهای 10 تا 20 اردیبهشت‌ماه 1393 در مصلای بزرگ امام خمینی(ره) برگزار می‌شود.



8

$
0
0

تصمیم جدید وزارت ارشاد برای ممیزی کتاب؛ تیغ سانسور در دست ناشران

المیرا حسینی- از روزهای ابتدایی شروع کار علی جنتی، همواره یک مساله مطرح بود؛ مساله‌ای که هنوز پاسخ درستی دریافت نکرده؛ ممیزی.
ممیزی نه‌تنها در طول سالیان برقراری نظام جمهوری اسلامی بلکه در همین چند ماهی که از دولت یازدهم می‌گذرد، راه پرفراز و نشیبی را طی کرده است. گاه در حد چند اظهارنظر و مخالفت و موافقت، گاه در حد عمل و باز هم جبهه‌گیری موافق و مخالف. یک روز نظر بر ممیزی پس از نشر است، روزی دیگر پیشنهاد دادگاه کتاب- مشابه دادگاه مطبوعات- داده می‌شود و امروز هم بحث بر سر سپردن ممیزی به ناشرانی خوشنام و خوش‌سابقه است.
علی جنتی باز هم دست روی کلمه حساس ممیزی گذاشته و گفته است: طبق قانون ممیزی برعهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و ما براساس قانون موظف هستیم که تمامی کتاب‌هایی را که می‌خواهند منتشر شوند، بررسی کنیم و به آنها مجوز لازم را بدهیم اما پیشنهادی به هیات نظارت داده شده که آنها باید درباره آن تصمیم بگیرند.
 در این پیشنهاد ما گفته‌ایم که می‌توانیم به برخی از ناشرانی که در طول 30، 40 سال گذشته کتاب‌های زیاد و عموما مفیدی منتشر کرده‌اند و ما هیچ‌گاه ندیده‌ایم که از مسیر قانونی منحرف شوند یا تخلفی داشته باشند، اجازه بدهیم به جای اینکه هر روز به ارشاد مراجعه کنند، خودشان با استفاده از شورای بررسی که دارند کتاب‌هایشان را منتشر کنند. (ایسنا)
مساله‌ای که علی شجاعی صائین، مدیر اداره کتاب نیز در برنامه‌ مناظره‌ شبکه‌ یک سیما  با موضوع مشکلات صنعت نشر در پاسخ به سوال ایلنا، آن را تایید کرد. وی درباره کم کردن تصدی دولت در حوزه نشر گفت: وزیر ارشاد در رابطه با کم کردن تصدی‌های دولت در امور نشر دیدگاه‌های مشخص و روشنی دارد که من هم با ایشان کاملا هم‌سو و هم‌نظر هستم و این دیدگاه‌ها را تایید می‌کنم. مخصوصا اینکه ایشان اعتقاد دارند که باید ممیزی را به خود ناشران محول کرد و اعتقاد دارد این کار امکان‌پذیر است و نتیجه خوبی در بر خواهد داشت.
وی در پاسخ به سوال این خبرنگار که تصدی دولت فقط مربوط به مساله ممیزی نمی‌شود، گفت: البته این حوزه بسیار گسترده است و من فقط برای مثال به ممیزی اشاره کردم. حتما امور بسیاری در حوزه نشر وجود دارد که نیازی به تصدی‌گری دولت ندارد و می‌توان آنها را به خود ناشران سپرد.
 همان‌طور که گفتم و باز هم تاکید می‌کنم وزیر محترم ارشاد در این رابطه دیدگاه‌های مشخصی دارد و علاقه‌مند است طی تعامل با همکاران ناشر بسیاری از امور این حوزه را به آنها بسپرد.
به نظر می‌رسد که نظرات دوستان ناشر هم نسبت به این مقوله مثبت است.
اما دبیر اتحادیه ناشران و کتابفروشان معتقد است تا زمانی که درباره استفاده از کلمات، ابهام وجود دارد، سپردن ممیزی به ناشران، کار درستی نیست. او طی مصاحبه خود با ایسنا درباره این نظر وزیر ارشاد گفته است: من به نظر ایشان احترام می‌گذارم و فکر می‌کنم ایشان می‌خواهند هزینه‌های این حوزه را کاهش بدهند اما مادامی که حتی درباره استفاده از یک کلمه ابهام‌ها و اختلاف‌نظرها و تفسیرهای مختلفی دارد گمان نمی‌کنم هیچ ناشری مسوولیت ممیزی انتشار کتاب‌ها را قبول کند.
در حالی که شجاعی صائین بر نظر مثبت ناشران تاکید دارد، هلیا هنرمند، مدیر روابط عمومی انتشارات افق، درباره این مساله به «جهان‌صنعت» می‌گوید: انتشارات افق هم تا جایی که من اطلاع دارم، تخلف یا تذکری نداشته است ولی قطعا با چنین کاری موافق نیستیم. این کار باعث می‌شود تا کتاب‌ها با ممیزی بیشتر زیر چاپ بروند. البته اینها هنوز به صورت قانون درنیامده وگرنه ابلاغ می‌شد و در حد پیشنهاد است. اما وزارت ارشاد باید بداند که این کار سبب می‌شود تا انتشاراتی‌ها به سمت قرار گرفتن در فضای امنیتی بروند. در حال حاضر وقتی کتابی را برای گرفتن مجوز به ارشاد می‌بریم، بدترین حالتش این است که مجوز نگیرد و در بهترین حالت با یکی، دو تغییر کوچک و جزیی، مجوز صادر می‌شود. حال تصور کنید کتابی را که به راحتی می‌توانست مجوز بگیرد، خود ناشر چاپ کند و این موارد کوچک از زیر دستش در برود، یقینا ارشاد می‌گوید کتاب را از بازار جمع و خمیر کنند. می‌دانید این کار چه هزینه گزافی روی دوش ناشر می‌گذارد و او را دچار خودسانسوری می‌کند؟
یوسف علیخانی، مدیر انتشارت آموت نیز در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» به دوره بسیار خوبی که در گذشته وجود داشته، اشاره می‌کند و می‌گوید: در دوره خاتمی در سال‌های 80، 81 و 82 دوره خوبی داشتیم. در آن زمان تعدادی ناشر وجود داشت که نیاز نبود مجوز بگیرند. اینها کتاب را چاپ می‌کردند و هر اتفاقی هم بر‌عهده ناشر بود.
 اگر بخواهیم برگردیم به مساله ممیزی، سانسور یا هر عنوان دیگری با موضوع روشنی مواجه هستیم. کتاب به ارشاد فرستاده می‌شود و می‌تواند بعد یک روز مجوزش صادر شود. هرچند من کتابی دارم که سه سال است در ارشاد مانده. مساله این است که بخش عمده ممیزی بر مدار سلیقه می‌چرخد. دوره عوض می‌شود و کتابی را که در دوره قبل غیرمجاز شناخته شده در دوره جدید، بررسی دیگر می‌خواهد و حتی به آن اصلاحیه نمی‌خورد. این چیزی را ثابت نمی‌کند جز دخالت سلیقه.
این ناشر و نویسنده در ادامه می‌گوید: همه ما در نظام جمهوری اسلامی زندگی می‌کنیم. اگر من این نظام را قبول نداشتم از آن مجوز انتشارات نمی‌گرفتم. یوسف علیخانی ناشر به کنار، من در مقام نویسنده هم وقتی چیزی را می‌نویسم، فرهنگی را که در آن بزرگ شده‌ام، مدنظر قرار می‌دهم. من تایید سانسور نمی‌کنم اما قبل از وزارت ارشاد، خودمان هم هر کتابی را نمی‌خوانیم و منتشر نمی‌کنیم. اما گاهی کتاب‌هایی را که آدم‌های مذهبی هم نوشته‌اند، تایید نمی‌کنند. نویسنده‌ای را سراغ دارم که نویسنده دفاع مقدس است و کتاب قبلی او جایزه ارشاد و کتاب فصل را برده اما کتاب جدیدش مجوز نمی‌گیرد بنابراین باید ریشه سلیقه را بزنیم و آدم‌هایی را در مقام بررسی بگذاریم که از اعمال سلیقه‌های شخصی دوری کنند.علیخانی می‌گوید با یک شرط، از پیشنهاد وزارت ارشاد استقبال می‌کند: همانطور که ارشاد شرط می‌گذارد، من هم برای پذیرش این مساله، یک شرط می‌گذارم. اینکه قوانین را مشخص کنند و اگر من طبق آن قوانین و قانون اساسی، تخلفی داشتم، می‌توانند من را به دادگاه بکشانند.
وی در پایان باز هم از نظارت سلیقه‌ها در ارشاد گلایه می‌کند و می‌گوید: از هر 10 کتابی که ناشر چاپ می‌کند، 2، 3 کتاب به چاپ دوم می‌رسد و باقی تلنبار می‌شود و 10 سال طول می‌کشد تا فروخته شود.
حال فکر کنید با این شرایط، کتابی به چاپ چهارم رسیده باشد و در نوبت چهارم جلوی انتشارش گرفته شود. این براساس کدام قانون است؟ آیا فلان آدم ناشناس مجاز است بدون هیچ حکم و دادگاهی جلوی کتابی را بگیرد؟ چه کسی خسارت می‌دهد؟ مشکل اساسی برخوردهای سلیقه‌ای است. ما به قانون احترام می‌گذاریم و طبق آن پیش می‌رویم اما این ماجراها باعث می‌شود من و دوستانم دلسرد شویم و دعواهایی پیش بیاید که امروز شاهدش هستیم.
«سلیقه» کلمه‌ای است که هر بار پای درد دل ناشران بنشینیم در کنار «ممیزی» شنیده می‌شود. در حالی که به نظر می‌رسد تهیه مقررات مشخص و اعمال قانون در حوزه کتاب، ضعف این قسمت باشد باید منتظر عملکرد وزارت ارشاد دولت تدبیر و امید ماند.

جایزه «گلشیری» با تقدیر از  گلی ترقی  برگزار شد
ایسنا- عصر جمعه پنجم اردیبهشت‌ماه مراسم پایانی سیزدهمین دوره جایزه ادبی هوشنگ گلشیری در خانه فرزانه طاهری، مدیر بنیاد گلشیری و همسر این نویسنده فقید برگزار شد. در این مراسم افرادی همچون محمود دولت‌آبادی، بابک احمدی، بهمن فرمان‌آرا، ضیا موحد، حسین سناپور و مژده دقیقی حضور داشتند. در ابتدای مراسم فرزانه طاهری در سخنانی درباره برگزاری مراسم پایانی در خانه‌اش اظهار کرد: پس از آنکه از جاهای مختلف برای برگزاری مراسم عمومی این جایزه جواب رد شنیدیم تصمیم گرفتیم این مراسم به همین صورت و به شکل خصوصی‌تر برگزار شود.
مدیر بنیاد گلشیری با بیان اینکه امسال داوران آثار برای داوری سختی‌های زیادی کشیده‌اند، اظهار کرد: دو دوره است که تنها به کتاب‌های اول جایزه می‌دهیم اما دوستان این روزها بیشتر ما را تشویق می‌کنند که جایزه را در چهار بخش برگزار کنیم اما فعلا و در شرایط و افقی که پیش رویمان است بعید می‌دانیم این اتفاق بیفتد. هرچند باز هم تلاش می‌کنیم که در آینده جایزه در چهار بخش برگزار شود.
سپس بعد از گرامیداشت یاد درگذشتگان سال گذشته از جمله بهمن فرزانه، منصور کوشان، علیشاه مولوی، محمود استادمحمد و احمد کسیلا، بیانیه هیات داوران در بخش مجموعه داستان خوانده شد و در این بخش بنا به نظر هیات داوران دو اثر «در هوای گرگ و میش» محسن عباسی و «کاج‌های مورب» علی چنگیزی به طور مشترک برگزیدگان این بخش شدند. در ادامه مراسم از گلی ترقی به عنوان پیشکسوت داستان‌نویسی تقدیر شد. گفته شد این نویسنده ساکن فرانسه به دلایلی هنوز نتوانسته به ایران بیاید بنابراین در غیاب گلی ترقی، کامران فانی سخنانی را درباره شخصیت آثار داستانی این نویسنده بیان کرد.
فانی ابتدا درباره هوشنگ گلشیری اظهار کرد: گلشیری یکی از موثرترین افرادی بود که بر من و نسل من تاثیر گذاشت و نگرش نسل من و ما را به ادبیات تغییر داد. از این بابت همیشه مدیونش هستیم و یادش را گرامی می‌داریم.
وی سپس گلی ترقی را یکی از برجسته‌ترین نویسندگان ادبیات داستانی ایران دانست و از دوران آشنایی خود با او در سال 1353 در دفتر مجله «الفبا» یاد کرد.
این چهره پیشکسوت همچنین از لطف‌الله ترقی- پدر گلی ترقی- به عنوان فردی که داستان‌ها و مقالاتش روی او تاثیر گذاشته است، نام برد و در ادامه به مرور برخی از آثار گلی ترقی پرداخت و در این‌باره اظهار کرد: اولین کتاب گلی ترقی «من چگوآرا هستم» نام داشت که در اواخر دهه 40 منتشر شد که داستان خیلی شبیه به داستان «شرم» جویس است. به دنبال این کتاب رمان «خواب زمستان» که نسبتا مفصل بود منتشر شد که در آن داستان هفت مرد که در هم تنیده شده‌اند، روایت می‌شود. نویسنده در اینجا می‌خواسته نشان دهد که جامعه ما هنوز یک جامعه قبیله‌ای است و هنوز ویژگی‌های یک جامعه مدرن را ندارد. رمان نشان می‌دهد که ما در حال گذر از یک جامعه قبیله‌ای به سمت تجدد و دنیای مدرن هستیم و داستان‌های بعدی ترقی نیز درباره همین چگونگی تغییر است. در ادامه مراسم لوح تقدیری از سوی بنیاد گلشیری برای پاسداشت گلی ترقی تدارک دیده شده بود که به علت حضور نداشتن او این لوح توسط کامران فانی به نمایندگی به مژده دقیقی اهدا شد. مژده دقیقی نیز پیام کوتاهی از گلی ترقی را که حاوی تشکر از بنیاد گلشیری بود، خواند. در ادامه مراسم نوبت به معرفی برگزیده بخش رمان رسید که در این بخش محمد حسینی یکی از داوران این بخش با خواندن بیانیه هیات داوران رمان «دکتر داتیس» نوشته حامد اسماعیلیون را برگزیده بهترین رمان اول سال 1391 معرفی کرد. لوح تقدیر و تندیس جایزه نیز توسط بابک احمدی به برادر اسماعیلیون اهدا شد چراکه خود او در خارج از کشور سکونت دارد. برادر حامد اسماعیلیون متن کوتاهی را از طرف برادرش در این مراسم خواند که شرحی بود درباره چگونه نوشتن رمان «دکتر داتیس» و همچنین تصمیم نویسنده‌اش برای مهاجرت.
سپس فرشته احمدی دیگر داور بخش رمان کتاب یک «رمانس دانشگاهی مرگبار» نوشته محمود سعیدنیا را به عنوان اثر قابل تقدیر این بخش معرفی کرد و لوح تقدیر این بخش نیز توسط ضیاء موحد به نماینده محمود سعیدنیا که در برنامه حاضر بود، اهدا شد.
داوران بخش مجموعه داستان این دوره هلن اولیایی‌نیا، شاپور بهیان، علی خدایی، مهدی ربّی، فرهاد کشوری و داوران بخش رمان این جایزه نیز فرشته احمدی، محمد حسینی و کامران سپهران بودند.

 

عبدالحسین مختاباد خبر داد؛ کمیته ویژه  برای رسیدگی به وضعیت موزه پرویز تناولی
گروه فرهنگ- رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نهادی که مامورانش در واپسین روزهای سال به خانه پرویز تناولی وارد شدند و آثار او را به جبر از منزلش خارج کردند در نخستین نشست رسانه‌ای‌اش، بعد از گذشت ماه‌ها که بر سر این کار آمده در پاسخ به خبرنگاری که درباره سرنوشت آثار تناولی که در اختیار سازمان اوست، گفت: شما چند بار می‌خواهید این سوال را بپرسید؟! ادامه داد: «جالبه! شاه میبخشه، شاه قلی نمیبخشه.» و منظور شهاب مرادی از این عبارت ظاهرا این بود که اختلافی بین سازمان متبوع او و استاد مجسمه‌ساز نمانده است. اما دیدار روز جمعه رییس کمیته هنر شورای اسلامی شهر تهران از پرویز تناولی، سخن دیگری دارد و نشان‌دهنده آن است که شاهِ کنایه رییس سازمان فرهنگی هنری شهر تهران نیز، چیزی را نبخشیده است.
عبدالحسین مختاباد با انتقاد شدید از اتفاقاتی که در واپسین روزهای سال گذشته برای آثار پرویز تناولی رخ داد از تشکیل کمیته ویژه‌ای برای رسیدگی به این اتفاقات و احیای موزه پرویز تناولی خبر داد.
به گزارش دبیرخانه کمیته هنر شورای شهر، دکتر سید عبدالحسین مختاباد صبح جمعه با حضور در منزل استاد پرویز تناولی مجسمه‌ساز و نقاش درباره مشکلاتی که در سال‌های اخیر بر سر راه موزه و آثارش آمده است با این هنرمند شناخته شده ایرانی در عرصه بین‌المللی گفت‌وگو کرد.
در این دیدار پرویز تناولی به همراه دخترش به شرح اتفاقات رخ داده در آخرین روزهای سال گذشته و ورود ماموران سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران به منزلش و انتقال نامناسب آثار تناولی که موجب صدمه دیدن برخی از آثار و سقوط یکی از این آثار از چرتقیل شد، پرداختند.
تناولی سپس به شرح دعوای حقوقی بین شهرداری تهران و او که از زمان شهرداری محمود احمدی‌نژاد و به دنبال تعطیلی موزه‌اش بلافاصله بعد از انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان شهردار تهران و رای های صادر شده از سوی شعب مختلف دادگاه‌ها در‌خصوص این دعاوی پرداخت.
مختاباد با ابراز تاسف شدید از اتفاقات رخ داده در جریان حمل آثار تناولی و نحوه برخورد و ورود ماموران به منزل وی گفت: «وقتی هنرمندان و مسوولان می‌توانند و باید درباره مشکلات و مسایل در کمال آرامش و در محیطی دوستانه و همراه با احترام با یکدیگر گفت‌وگو کنند نباید شاهد چنین اتفاقات تلخی باشیم که موجب هتک حرمت هنرمندان ما و تخریب و آسیب دیدن آثار هنری شود.»
رییس کمیته هنر شورای شهر تهران تصریح کرد: خوشبختانه از نحوه ورود ماموران به منزل استاد تناولی و نحوه انتقال آثار و اتفاقات رخ داده فیلم تهیه شده است و در اختیار کمیته هنر قرار گرفته است همچنین گزارش ماموران انتظامی حاضر در محل و شاهدان عینی نیز موجود است و این قضیه به صورت ویژه در کمیته‌ای، که به همین منظور در روزهای آینده تشکیل خواهد شد بررسی می‌شود.
وی با اشاره به شان و جایگاه آثار پرویز تناولی در دنیا و به ویژه مجموعه آثار «هیچ» او خاطرنشان کرد: تمام تلاش خود را برای احیای موزه استاد پرویز تناولی به کار خواهیم بست و ان‌شاءالله با همراهی شهرداری تهران در آینده نزدیک شاهد افتتاح موزه پرویز تناولی در محل منزل ایشان خواهیم بود.

 

مراسم یادبود برای هنرمند جوان تئاتر
مهر- مراسم یادبود هنرمند جوان تئاتر از ساعت 18 تا 19:30 روز دوشنبه هشتم اردیبهشت‌ماه در مسجد جامع شهرک غرب تهران با حضور خانواده و هنرمندان برگزار می‌شود. مراسم تشییع پیکر زنده‌یاد ماه‌گل مهر نیز جمعه پنجم اردیبهشت‌ماه در روستای «تاکر» از بخش بلده شهرستان نور استان مازندران برگزار شد.ماه‌گل مهر بازیگر جوان تئاتر ایران که طی سال‌های اخیر با بیماری سرطان ریه دست و پنجه نرم می‌کرد شامگاه دوم اردیبهشت‌ماه چشم از جهان فروبست. این بازیگر جوان تئاتر طی فعالیت خود در عرصه هنرهای نمایشی در آثار کارگردان‌های شناخته شده تئاتر ایران نظیر محسن حسینی و اکبر زنجانپور به ایفای نقش پرداخته بود. آخرین حضور این بازیگر جوان بر صحنه تئاتر در نمایش «دایی وانیا» نوشته آنتوان چخوف و کارگردانی اکبر زنجانپور بود. وی در نقش سونیا که یکی از شخصیت‌های مطرح نمایشنامه‌های چخوف است در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت.بازی در نمایش های اورفه به کارگردانی محسن حسینی، دشمن مردم به کارگردانی اکبر زنجانپور، طعم آلوی جنگلی به کارگردانی نوشین تبریزی، مجلس شبیه در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین به کارگردانی بهرام بیضایی، سه مرثیه هذیان به کارگردانی روزبه حسینی و بازی در نمایش «دایی وانیا» به کارگردانی اکبر زنجانپور در زمستان سال گذشته از جمله آثاری است که وی در مقام بازیگر در آنها حضور داشته است.
 
«داش آکل» به تالار وحدت می‌رود
ایسنا- رضا حداد قصد دارد نمایشی متفاوت از محمد چرمشیر اجرا کند. این کارگردان تئاتر در این باره گفت: حدود یک ماه است با آقای چرمشیر روی نگارش متن نمایشنامه تازه‌ای کار می‌کنیم که احتمالا تا هفته آینده نوشتن آن به پایان می‌رسد.
وی توضیح داد: این متن هنوز نام مشخصی ندارد اما مطمئنا با تمام تجربه‌های تئاتری من متفاوت خواهد بود. به گفته او، این نمایشنامه شش پرسوناژ دارد و سه بازیگر زن و سه بازیگر مرد ایفاگر نقش‌های آن خواهند بود. حداد اضافه کرد: این نمایش از 20 شهریورماه در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه می‌رود و به‌زودی ترکیب بازیگران آن مشخص می‌شود. وی درباره اجرای نمایش «داش آکل» دیگر متنی که محمد چرمشیر نوشته است، توضیح داد: برای اجرای این نمایش به بنیاد رودکی درخواست داده‌ام و در صورتی که این بنیاد تایید کند، این نمایش بهمن‌ماه و بعد از جشنواره تئاتر فجر در تالار وحدت اجرا می‌شود.

اسپیلبرگ با  غول بزرگ مهربان  
مهر- اسپیلبرگ اعلام کرد در آغاز سال آینده پروژه اقتباس از داستان «BFG» رولد دال نویسنده مشهور بریتانیایی و خالق داستان‌های مشهور کودک و نوجوان را کلید می‌زند.
«غول بزرگ مهربان» که به اختصار «BFG» خوانده می‌شود، یکی از مشهورترین و پرفروش‌ترین کتاب‌های رولد دال است که با تصویرگری دوستش کوئنتین بلیک، اولین‌بار در سال 1982 منتشر شد. داستان این کتاب درباره یک غول بزرگ دوست‌داشتنی است که با یک دختر‌بچه یتیم دوست می‌شود.
کمپانی دریم ورکز متعلق به اسپیلبرگ در سال 2011 امتیاز این کتاب را خرید تا آن را با همکاری کاتلین کندی و فرانک مارشال تولید کند. تاکنون کارگردان‌های متفاوتی برای این پروژه مطرح شدند که جان میدن و کریس کلمبوس از جمله آنها بودند.
فیلمنامه این فیلم اقتباسی را ملیسا متیسون نوشته و او فیلمنامه‌نویسی است که فیلمنامه «ای‌تی» فیلم مشهور اسپیلبرگ را نوشته بود. مارشال با مایکل سیگل تهیه‌کننده این فیلم خواهند بود زیرا کندی اکنون در حال تهیه «جنگ ستارگان» است.
یک اقتباس دیگر از این کتاب محبوب خانواده‌ها تاکنون ساخته شده که نسخه انیمیشنی برای تلویزیون بریتانیا در سال 1989 بوده است.

نامزدهای مهم‌ترین جایزه ادبیات سیاسی جهان
ایسنا- برگزارکنندگان جایزه ادبی «جورج اورول» 2014، نویسندگان راه‌یافته به مرحله نهایی‌ این دوره را معرفی کرد.
این جایزه سه هزار پوندی به آثاری تعلق می‌گیرد که در راستای هدف اصلی جورج اورول، نویسنده‌ شاهکارهایی چون «1984» و «مزرعه حیوانات» کوشیده باشند. هدف اورول، تبدیل کردن نگارش سیاسی به هنر بود.
«زن کولی» نوشته گایرترا بهادر، «تراژدی آزادی» به قلم فرانک دیکوتر و «خطرناکترین مکان جهان» اثری از جیمز فرگوسن از نامزدهای این دوره جایزه جورج اورول هستند.
دیوید گودهارت برای نگارش «رویای انگلیسی»، آلن جانسون برای «این پسر» و چارلز مور برای نوشتن زندگینامه معتبر مارگارت تاچر موفق شدند به این مرحله راه پیدا کنند.
به گزارش گاردین‌، شش اثر برگزیده از میان 235 کتاب ارسالی انتخاب شدند و برنده نهایی روز 21 ماه می معرفی خواهد شد.
جایزه جورج اورول ابتدا در بخش کتاب سیاسی کار خود را آغاز کرد. بعدها بخش روزنامه‌نگاری و در سال 2008 جایزه وبلاگ‌نویسی نیز به این جایزه کتاب اضافه شد.

فرهنگسرای نیاوران میزبان مسابقات سراسری گیتار
ایرنا- نهمین دوره مسابقات کشوری گیتار کلاسیک تهران به دبیری کیوان میرهادی روز جمعه پنجم اردیبهشت‌ماه از ساعت 10:30 در سالن گوشه فرهنگسرای نیاوران برگزار می‌شود.
 در این مسابقات 62 شرکت‌کننده در سه حوزه آماتور، متوسط و عالی در دو سبک کلاسیک و فلامنکو به صورت تکنوازی به رقابت می‌پردازند و در پایان به برنده هر گروه یک گیتار یاماها از طرف کیوان میرهادی هدیه می‌شود.
 بخشی دیگر این مسابقه با نام آثار تصویری در دو سطح (مبتدی و حرفه‌ای‌) برگزار خواهد شد، متقاضیان شرکت در این رویداد اجرای خود را به صورت لوح تصویری برای مسابقات ارسال کردند که از میان آنها براساس کیفیت اجرایی نیز نفرات برتر انتخاب خواهند شد.
علاقه‌مندان برای اطلاعات بیشتر و تهیه بلیت برنامه می‌توانند به سایت رسمی مسابقات به آدرس www.tehranmusicevents.com مراجعه کنند.
هشتمین دوره مسابقات سراسری گیتار نیز به دبیری کیوان میرهادی اردیبهشت‌ماه سال گذشته در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.



8

$
0
0

رییس نمایشگاه کتاب تهران در نشست خبری : اوضاع مالی اسفبار است

گروه فرهنگ - هر کتابی که مجوز داشته باشد، برای ما معتبر و محترم است. این سیاست وزارتخانه است که به طور جدی اعمال خواهد شد. گفت‌وگوی جدی صورت گرفته با کسانی که گاهی با احساس وظیفه شخصی ورود پیدا  و اقدام به جمع‌آوری کتاب می‌کنند. مجوز ارشاد، مجوز مبناست. نمایشگاه محیط امن فرهنگی است و هیچ اتفاقی غیر از مسیر مجاری متولی برگزاری نمایشگاه نباید اتفاق بیفتد.
این را سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی ‌وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در نشست خبری نمایشگاه کتاب در پاسخ به پرسش ایسنا مطرح کرد. در این نشست که دیروز در تالار اجتماعات شورای فرهنگ عمومی برگزار شد، علاوه بر صالحی، امیرمسعود شهرام‌نیا، قائم‌مقام نمایشگاه و محمد الهن‌یاری، معاون فرهنگی نمایشگاه برای ارایه توضیحات و پاسخ به سوالات خبرنگاران حضور داشتند.
معاون فرهنگی وزارت ارشاد در این نشست گفت: نمایشگاه کتاب تهران نقشی اساسی در اقتصاد نشر دارد اما متاسفانه با وجود زحمت‌هایی که برای آن کشیده می‌شود با مشکلاتی مواجه است و ارایه خدمات به مخاطبان ناشران مشکل اساسی نمایشگاه است و ما امسال تلاش کردیم که گام‌های اساسی در این زمینه برداریم، البته نتیجه راضی‌کننده نیست.
وی ادامه داد: امسال برای مخاطبان عام و خاص اقداماتی انجام شده و همچنین برای استقبال از نخبگان و فرهیختگان طرحی اجرا می‌شود. همچنین تلاش شده تا برای حضور سالمندان و معلولان اقداماتی انجام شود که حضور آنها در نمایشگاه با سهولت بیشتری انجام گردد. اما مهم‌ترین بحث این است که کرامت بازدیدکننده و ناشر حفظ شود. در سال‌های گذشته گفته می‌شد که وجه فروشگاهی نمایشگاه کتاب تهران غلبه پیدا کرده است. شرایط اقتصاد نشر ایران اقتضائات خاص خود را دارد و ما نمی‌توانیم با تصمیم‌های آزمون و خطا به آن آسیب بزنیم و بخش فروش را حذف کنیم اما می‌توانیم وجه نمایشگاهی را پررنگ کنیم و امسال این اقدامات انجام شده و برنامه‌هایی با عنوان سالن تولید علم‌، سالن ترجمه‌، نشست‌های متنوع و اقداماتی در زمینه مبادله رایت انجام شده است.
رییس بیست و هفتمین نمایشگاه کتاب تهران سیاست دیگر وزارت ارشاد در نمایشگاه کتاب را تقویت و گسترش وجه فرهنگی نمایشگاه کتاب تهران خواند و گفت: نمایشگاه کتاب تهران یک تفرجگاه فرهنگی است و این اصلا بد نیست و ما به این منظور برنامه‌هایی را در کل فضای نمایشگاه کتاب تدارک دیده‌ایم تا خانواده‌هایی که امسال به نمایشگاه کتاب می‌آیند با محیطی دلپذیرتر و دل‌ نشین‌تر مواجه شوند. تقویت اطلاع‌رسانی دیگر سیاست نمایشگاه است. نمایشگاه کتاب همواره با این مساله روبه‌رو بوده که انباری بزرگ، گم و بدون کروکی از کتاب است، بنابراین دوستان تلاش کردند تا اطلاع‌رسانی نمایشگاه را تقویت کنند و نمایشگاه برای مخاطب مانند کف دست باشد.
صالحی از تلاش برای فرصت‌سازی دیپلماسی فرهنگی سخن گفت و افزود: در راستای فرصت سازی برای دیپلماسی فرهنگی، سالن‌های ترجمه را در نمایشگاه تعبیه کردیم که آثار مختلفی که از فرهنگ ایرانی به زبان‌های گوناگون ترجمه شده در این سالن به نمایش گذاشته شود. مهمان ویژه این دوره از نمایشگاه کشور افعانستان است که ویژگی‌های خاصی دارد. هدف این است در دو حوزه ایران فرهنگی و حوزه جهان اسلام با عنوان دو نقطه قوت دیپلماسی فرهنگی نقشه راه تولید شده و مطابق آن عمل شود.
وی در ادامه به تاکید بر اینکه شان جامعه ایرانی، ناشر و مخاطب ایرانی بسیار بالاتر از گام‌هایی است که تا کنون برداشته شده، گفت: آنچه انجام دادیم تنها یک قدم است اما ما هستیم و محدودیت‌ها. محدودیت مکان در درجه اول. مصلی مکان شایسته و مناسبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب نیست. اما چه می‌شود کرد که از وقتی آمدیم تنها گزینه همین بود. مکانی که دست و بال ما را به تمام معنا می‌بندد.
وی درباره سپردن امور برگزاری نمایشگاه به بخش‌خصوصی گفت: بحث واگذاری نمایشگاه به بخش‌خصوصی یکی دیگر از سیاست‌های ماست و اینکه کار اهل فرهنگ را به اهل فرهنگ بسپاریم سیاست مهم ما در حوزه فرهنگ است. ما آماده‌ بودیم کلید نمایشگاه را به تشکل‌ها بسپاریم اما تشکل‌ها نمی‌توانستند امسال اجرای آن را به صورت کامل بپذیرند. به هر حال ما نمایشگاه را به یاری تشکل‌ها شکل دادیم و برخی از تشکل‌ها که در چند سال گذشته حضور نداشتند به عرصه آمدند. ما امیدواریم روند همکاری تشکل‌ها به صورتی شود که تا پایان چهار سال نمایشگاه به تشکل‌ها سپرده شود چون کار دولت نمایشگاه‌داری نیست.
صالحی همچنین به محدودیت‌های منابع مالی اشاره کرد و گفت: اوضاع منابع مالی همچنان اسفبار است. تا بعد از عید یک ریال هم به پیمانکاران ندادیم. دوستان با اعتبارات شخصی و با علاقه‌ای که به فرهنگ و حوزه کتاب داشتند کارها را بدون امضا و قرارداد آغاز کردند و هنوز هم انبوه بدهی‌ها را داریم. اگر منابع مالی بیشتر بود کمتر شرمنده می‌شدیم. اما محدودیت‌های منابع مالی باعث شد بسیاری از طرح‌ها را کنار بگذاریم. وی در پایان افزود که امیدواریم آنچه انجام شده گامی به جلو باشد. و نیازمند راهنمایی اصحاب‌رسانه هستیم تا گام‌های بعدی را با سرعت بیشتری طی کنیم.  
سپس نوبت به امیر مسعود شهرام‌نیا، قائم مقام نمایشگاه کتاب رسید تا درباره اتفاقاتی که در نمایشگاه بیست و هفتم شاهد آن خواهیم بود به بیان نکاتی بپردازد. وی در این نشست گفت: نمایشگاه کتاب مهم‌ترین رویداد فرهنگی از نقطه نظر درگیری مخاطبان است اما همانطور که اشاره شد به خاطر مشکلات خاص از جمله نداشتن مکان مناسب فرآیند آماده‌سازی نمایشگاه داستانی طولانی دارد. نمایشگاه کتاب مانند شهری کوچک است که 125 تا 130 هزار متر مربع فضای مسقف دارد. مجموع کابل‌کشی‌های آن از شهر کرمان مفصل‌تر است. اما با برنامه‌ریزی‌هایی که انجام شد، کارها با سرعت بیشتری پیش رفت و در اقدامی بی‌سابقه، غرفه‌ها، 9 روز پیش از برگزاری نمایشگاه در اختیار ناشر قرار گرفت.
وی با اشاره به اینکه تمام مخاطبان نمایشگاه برای کتاب نمی‌آیند و از این محیط به عنوان تفرجگاه فرهنگی استفاده می‌کنند، گفت: حجم قابل‌توجهی فعالیت متنوع در حاشیه نمایشگاه برای این مخاطبان در نظر گرفته شده از تئاتر و نمایش گرفته تا نمایشگاه‌های متفاوت حوزه صنعت چاپ.
وی همچنین درباره ضعف اطلاع‌رسانی در نمایشگاه‌های دوره‌های پیشین گفت: ضعف در اطلاع‌رسانی، نقطه ضعف همیشگی نمایشگاه بود که در این راستا، راهنمایانی با لباس‌های مخصوص در محل حضور دارند. همچنین نسخه جدید آزمایشی نمایشگاه رونمایی می‌شود که در آن اطلاعات کامل در اختیار مخاطبان قرار خواهد گرفت. این امکان به طور مشخص در سایت وجود دارد که مخاطب با جست‌وجوی موضوعی سالن‌های متفاوت را پیدا کند و با آگاهی قبلی به سراغ موضوعات مورد نظر برود. به طور کلی نمایشگاه بیست و هفتم به لحاظ اطلاع‌رسانی چند گام جلوتر از دوره‌های پیشین قرار گرفته است.
او در پایان به انضباط مالی این دوره اشاره کرد و افزود: شفافیت مالی و رعایت موازین قانونی و انضباط مالی از نکات برجسته نمایشگاه بیست و هفتم است.
محمد الله‌یاری، معاون فرهنگی نمایشگاه نیز درباره حضور ناشران خارجی در نمایشگاه گفت: امسال برای آنکه قیمت کتاب خارجی مناسب باشد، گمرک با ما همکاری خوبی داشت. پیشتر ارزش ورودی کالای کتاب به ازای هر کیلو، شش دلار بود که امسال به یک دلار کاهش یافت. همچنین اجاره‌بهای غرفه‌های بین‌الملل هم مثل ناشران داخلی شد. ما علاوه بر حضور ناشران در بخش فروش، سالن کشورها را با هدف تقویت دیپلماسی فرهنگی داریم.
وی همچنین درباره زیباسازی محیطی انجام گرفته در محل نمایشگاه توضیح داد: بخش‌ها با رنگ از هم تفکیک شده‌اند و سر در هر بخش رنگ مشخص و طراحی یکسان دارند. همچنین در خصوص تهویه سالن‌های باز نمایشگاهی، پیش‌بینی روش‌های طبیعی صورت گرفته و فاصله چادرها طوری تنظیم شده تا گردش هوا صورت گیرد. تعداد نمازخانه‌ها و استراحتگاه‌ها بیشتر شده و محیط نمایشگاه به اینترنت مجهز خواهد بود. چرخ‌های دستی برای جابه‌جایی کتاب و همچنین وجود قطاری با دو واگن 48 نفره برای کمک به ون‌هایی که ازضلع جنوبی به شبستان می‌روند از تسهیلاتی است که در این دوره از نمایشگاه وجود دارد.
وی همچنین آماری از حضور ناشران در نمایشگاه ارایه کرد و گفت: در نمایشگاه بیست و هفتم‌، 1296 ناشر عمومی‌، 623 ناشر دانشگاهی‌، 283 ناشر کودک و نوجوان‌ و 128 ناشر آموزشی حضور دارند که در مجموع شامل 2330 ناشر می‌شود که این ناشران بیش از 26 هزار عنوان کتاب را به نمایشگاه کتاب می‌آورند.

 

برگزاری تولد طراح پارک ساعی، در پارک ملت!
مهر- حسین محجوبی از برگزاری جشن تولدش در گالری پردیس ملت خبر داد و گفت که آثاری از مجموعه‌های خود را در این گالری به نمایش در خواهد آورد.
حسین محجوبی، هنرمند نقاش پیشکسوت کشور گفت: 26 اردیبهشت‌ماه سالروز تولدم است که به همین مناسبت گالری ایده قصد دارد برنامه‌ای برای من در پردیس ملت برگزار کند.
وی افزود: قرار بر این شده که طی مراسمی هم کیک تولدم را ببرم و هم تعدای از تابلوهایم به صورت نمایشگاهی یک روزه در پردیس ملت به نمایش درآید که این آثار از میان مجموعه‌هایی چون سماع، اسب‌ها و درخت‌ها و ساختمان‌هایم است.
این نقاش پیشکسوت آرزویش را ساخت و راه‌اندازی موزه هنرهای معاصر رشت دانست و بیان کرد: ساخت این موزه آرزوی 37 ساله‌ام است که امیدوارم امسال این موزه ساخته و افتتاح شود. این موزه بدهی من به هنرمندان گیلکی است که باید آن را ادا کنم.
وی در مورد برنامه‌های سالروز تولدش توضیح داد: مدیریت گالری ایده که قصد دارد این مراسم را برگزار کند، فیلمی هم تهیه کرده است که در آن روز پخش خواهد شد. همچنین در برنامه‌ای با حضور یکی از روزنامه‌نگاران حوزه هنرهای تجسمی نشستی برای نقد و بررسی آثارم برگزار می‌شود.
حسین محجوبی، نقاش صاحبنام معاصر ایران و از چهره‌های بین‌المللی هنر نقاشی است که در سال 1309 در شهر لاهیجان به دنیا آمد و از نوجوانی به نقاشی روی آورد. در سال ۱۳۲۹ بر اثر یک اتفاق به کمک دکتر محمدعلى مجتهدى براى ادامه تحصیلات متوسطه به دبیرستان البرز تهران رفت و سپس در سال ۱۳۳۸ در رشته معماری فضای سبز از دانشکده هنرهای زیبا فارغ‌التحصیل شد.
محجوبی و آثار نقاشی او در ایران و جهان شناخته‌شده هستند. از جمله کارهای ماندگار او در زمینه رشته تحصیلی‌اش، طراحی پارک ساعی تهران است. مراسم نشست نقد و بررسی آثار محجوبی ساعت 16 روز 26 اردیبهشت‌ماه در گالری ایده برگزار خواهد شد.

 

تئاتر از نان شب واجب‌تر است ...
در این یادداشت کوتاه و به مناسبت اردیبهشت‌ماه تئاتر، می‌خواهم از دانشگاه و تئاتر و دانشجو و مدرس دانشگاه رشته  تئاتر بنویسم. من بر این باورم که دانشجوی هنر و به ویژه دانشجوی تئاتر باید دارای سه ویژگی باشد:
1- از توان تصویرسازی ذهنی بسیار خوبی برخوردار باشد.
2- خلاق و نوآور باشد.
3- توانایی تحلیل پدیده‌ها و رویدادهای زندگی و هستی را دارا باشد.
اگر دانشجوی تئاتر از این سه ویژگی برخوردار باشد، آینده کاری روشن و حتی شاید زندگی شخصی خوبی را پیش‌رو خواهد داشت بنابراین در انتخاب رشته  دانشجویان علاقه‌مند به هنر و به ویژه تئاتر و نیز در راه پذیرش این دانشجویان بهتر است که این سه ویژگی در نظر گرفته شود. از سوی دیگر درس‌های دانشگاه نیز باید به گونه‌ای تنظیم و تدریس شوند تا راه را برای ایجاد و تقویت این سه ویژگی در دانشجویان هموار سازند. به گمان من هر درس می‌تواند راهی را در ذهن دانشجویان بگشاید تا او به خوبی به تصویرسازی ذهنی، نوآوری و تحلیلگری دست یابد. به باور من دانشگاه یک مسیر است مسیری که یکسری انسان وارد آن می‌شوند که شاید همگرا هستند اما تمایل به واگرایی دارند. اگر در زمان دانشجویی و فرصت آزمون و خطایی که دانشگاه برای آنها ایجاد می‌کند بتوانند درست عمل کنند، شاید در پایان دوره  دانشجویی به واگرایی نزدیک‌تر شوند. اگر دانشجویان تئاتر دارای این ویژگی‌ها نباشند یا دانشگاه بستر لازم را برای ایشان فراهم نسازد، آنها همگرا وارد دانشگاه خواهند شد، دوره  دانشجویی را همگرا پشت سر خواهند گذاشت و همگرا از دانشگاه خارج خواهند شد؛ اینکه چه معدلی دارند یا در چه مقطعی تحصیل کرده‌اند هم چندان مهم نیست.
از سوی دیگر به باور من، مدرس دانشگاه و به ویژه مدرس رشته  تئاتر باید دارای سه ویژگی باشد:
1- از دانش روزآمد برخوردار باشد.
2- تجربه  کاری لازم را دارا باشد.
3- دلباخته  تدریس باشد.
به گمان من، ویژگی سوم از دو ویژگی دیگر مهم‌تر است و اگر مدرسی دانش روزآمد و تجربه  کاری لازم را دارا باشد اما دلباخته  تدریس نباشد، مدرس موفقی نخواهد بود. تدریس کار آسانی نیست، یک مدرس می‌تواند مسیر زندگی یک دانشجو را تغییر دهد.
گاهی دانشجویان مدرسانی را که در زمینه‌هایی که درس می‌دهند فعال هستند و کار می‌کنند، به نسبت مدرسانی که کمتر کار عملی انجام می‌دهند و متمرکز بر تدریس هستند، بهتر می‌دانند. من این نگاه را صددرصد درست نمی‌دانم؛ برخی از مدرسان به دلایل گوناگون نمی‌توانند کار هنری بکنند اما اگر فرصت انجام کار هنری برای آنها پدید آید، کار خودشان را به خوبی انجام خواهند داد. از دیگر سو یک هنرمند خوب الزاما مدرس هنر خوبی نخواهد بود.
هنگامی که به دانشجویان دیروز و امروزم می‌اندیشم، بسیار دلواپس و نگران آنها هستم چراکه بازار کار مناسبی برای ایشان فراهم نیست. این روزها سایه  سنگین و شوم نگرانی از کار و درآمد آینده از انرژی، تمرکز و انگیزه  دانشجویان کاسته است. «تئاتر از نان شب واجب‌تر است» اگر ما در هر جایگاه اجتماعی که قرار داریم، این جمله را باور کنیم بی‌گمان بسیاری از چالش‌ها حل خواهند شد و بسیاری از چیزها سر جای درست خود قرار خواهند گرفت.
* عضو هیات علمی دانشکده  هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

 

مهران مدیری و پایتخت 4 در راه سیما
مهر- نشست اعلام برنامه‌های نمایشی سیما در سال 93 دیروز یکشنبه هفتم اردیبهشت‌ماه با حضور سیدعباس فاطمی، مدیر کل طرح، برنامه و نظارت معاونت سیما و اهالی رسانه برگزار شد.
فاطمی در این نشست در خصوص سریال‌های «پایتخت 4» و «ستایش3 » اعلام کرد: سریال «پایتخت 3» توسط همه بخش‌های نظارتی مورد تقدیر قرار گرفت و مردم مازندران نیز از آن راضی بودند بنابراین ما فکر می‌کنیم که عقلایی است که از این ظرفیت موجود استفاده کنیم و نویسندگان سریال هم برای مجموعه چهارم آن طرح می‌دهند بنابراین مخاطبان می‌توانند نوروز 94 شاهد آن باشند.
وی ادامه داد: امیدواریم «ستایش 3» هم قبل از پایان پخش
 «ستایش 2» کلید بخورد و در پخش این سریال فاصله‌ای رخ ندهد.
مدیر کل طرح، برنامه و نظارت معاونت سیما بیان کرد: طنز اجتماعی مهران مدیری در سه فصل 30 دقیقه‌ای برای شبکه تهران ساخته می‌شود که هنوز نام آن قطعی نشده است.
وی درباره شایعاتی که درخصوص ساخت «برره 2» مطرح شده است، گفت: «برره 2» ساخته نمی‌شود البته هنوز متن مهران مدیری مصوب نشده اما قطعا
«برره 2» نخواهد بود.
فاطمی در پایان خاطرنشان کرد: جواد شمقدری سریال
«انقلاب سوم» را برای سیمافیلم می‌نویسد و کارگردانی می‌کند که اکنون در مرحله نگارش است.

بهروز افخمی سریال تاریخی می‌سازد
ایسنا- بهروز افخمی از ساخت سریال «سیاحت شرق» آقا نجفی قوچانی خبر داد.
این کارگردان سینما و تلویزیون از ساخت این سریال در صورت به توافق رسیدن با صداوسیما خبر داد.
وی افزود: هم‌اکنون در مرحله نوشتن فیلمنامه این سریال بلند تلویزیونی هستیم که در صورت رسیدن به توافق نهایی ساخت آن را آغاز خواهیم کرد. افخمی خاطرنشان کرد: این سریال 50 قسمت خواهد داشت و براساس کتاب «سیاحت شرق» آقانجفی قوچانی ساخته خواهد شد.
«سیاحت شرق» شامل زندگینامه مرحوم آقانجفی قوچانی از علمای صاحبنام خراسان است که کتاب مشهور «سیاحت غرب» را نیز در خصوص زندگی پس از مرگ به رشته تحریر درآورده است.
این کارگردان در خصوص فیلم‌ سینمایی جدیدش نیز اظهار کرد: این فیلم هم در مرحله نگارش فیلمنامه‌ است و ما تلاش داریم که تا قبل از پایان تابستان فیلمبرداری را آغاز کنیم. وی در خصوص نام این اثر و موضوع آن اظهار کرد: هنوز نام مشخصی برای آن در نظر نگرفته‌ایم و ترجیح می‌دهم که فعلا در مورد موضوع آن نیز صحبت نکنم.

«طبقه حساس» جان اعدامیان را نجات داد
ایلنا- ششم اردیبهشت‌ماه مراسم گلریزان برای نجات جان سه جوان محکوم به اعدام در سینما عصر جدید برگزار شد.
در این مراسم که به همت تهیه‌کننده و پخش‌کننده فیلم «طبقه حساس» و با حضور عوامل این فیلم و هنرمندان سینما و خیرین برگزار شد، مبلغ ۷۰۰ میلیون تومان در مجموع جمع‌آوری شد که توسط انجمن حمایت از زندانیان برای نجات جان سه جوانی که در سنن نوجوانی و در جریان نزاع به صورت غیرعمد مرتکب قتل شده بودند درنظر گرفته شد.
در مراسم شب گذشته، مهتاب کرامتی و مهناز افشار در مجموع ۱۰۰ میلیون تومان، حسین هدایتی مدیرعامل سابق باشگاه استیل آذین ۱۰۰ میلیون تومان، پخش‌کننده فیلم «طبقه حساس» ۲۸ میلیون تومان، منیژه حکمت و علی سرتیپی تهیه‌کنندگان
«شهر موش‌ها» ۱۰ میلیون تومان، بهاره رهنما و پیمان قاسمخانی ۱۱ میلیون تومان، مصطفی انصاری ۱۰۰ میلیون تومان، الهه کولایی ۵۰۰ هزار تومان و هومن بهمنش پنج میلیون تومان کمک کرد و رضا بهبودی نیز مبلغی را کمک کرد اما نخواست که آن را اعلام کنند.

ناتالی پورتمن با تفنگ و لباس وسترن در سینما
مهر- فیلم وسترن «جین یک تفنگ داشت» با بازی ناتالی پورتمن اوایل سال 2015 اکران خواهد شد. فیلم وسترن «جین یک تفنگ داشت» که در آن ناتالی پورتمن در برابر نوآ امریش بازی کرده است، 29 آگوست 2015 اکران خواهد شد.
ساخت این فیلم که اوان مک گرگور و جوئل ادگرتون دیگر بازیگران آن هستند با کش و قوس فراوان سرانجام به پایان رسید و اکنون زمان اکران آن فرا رسیده است.
 ابتدا قرار بود لین رامزی کارگردان این فیلم باشد و گروه بازیگران آن نیز شاهد تغییر زیادی شدند و از مایکل فاسبندر تا جود لاو و بردلی کوپر وارد گروه بازیگران آن شدند و سپس از آن خارج شدند و سرانجام ادگرتون جایگزین فاسبندر شد و مک گرگور به جای جود لاو و بعد بردلی کوپر وارد این پروژه شد.
 این فیلم که سرانجام به کارگردانی گوین اوکانر ساخته شد بر داستان زنی متمرکز است که ناتالی پورتمن در نقش او بازی می‌کند. همسر او تیرخورده و در حال مرگ است و او مجبور می‌شود برای حفظ مزرعه‌اش از یک تیرانداز حرفه‌ای کمک بگیرد. مک گرگور نیز در نقش سردسته گنگسترهایی که به مزرعه این زن حمله می‌کنند ایفای نقش کرده است.

تدارک برای اکران فیلم پوراحمد
ایسنا- فیلم «پنجاه قدم آخر» کیومرث پوراحمد برای اکران عمومی 15 دقیقه کوتاه شد.
سعید سعدی، ‌تهیه‌کننده این فیلم بیان کرد: درصدد هستیم با توجه به مضمون فیلم «پنجاه قدم آخر»، ‌آن را همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد اکران کنیم.
وی گفت: برای این کار قراردادی را برای نمایش «پنجاه قدم آخر» پس از فیلم «زندگی جای دیگری است» به سرگروهی سینما فرهنگ فرستاده‌ایم تا در صورت موافقت، امکان نمایش فیلم در سوم خردادماه فراهم شود. سعدی همچنین درباره تغییرات این فیلم نسبت به نسخه‌ای که در جشنواره نمایش داده شد، ‌بیان کرد: فیلم حدود 15 دقیقه کوتاه شده و تقریبا نسخه جدیدی را نسبت به جشنواره اکران می‌کنیم.
«پنجاه قدم آخر» سرگذشت واقعی یکی از نیروهای اطلاعات عملیات لشگر زرهی 8 نجف اشرف در عملیات والفجر 4 را نمایش می‌دهد که برای شناسایی به یک منطقه مین‌گذاری شده در خاک عراق می‌رود و 17 روز تمام با پایی زخمی انتظار می‌کشد تا بالاخره به کمکش می‌آیند ولی ...
بابک حمیدیان و طناز طباطبایی از جمله بازیگران این فیلم هستند که فیلمنامه آن توسط کیومرث پوراحمد و با مشاوره حبیب احمدزاده به نگارش درآمده است.



8

$
0
0

مهام میقانی در نشست «از تولستوی چه آموخته‌ام؟»: تولستوی ستایشگر اشرافیت روسی نیست

گروه فرهنگ- بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، مهمان ویژه‌ای دارد. نوه لئو تولستوی، نویسنده فقید روسیه چند روزی مهمان ایران است. تولستوی را بیشتر ادبیات دوستان و حتی مردم عادی می‌شناسند. اگر اهل ادبیات و کتاب خواندن هم نباشی، بالاخره در جایی نام کتاب «جنگ و صلح» یا «آناکارنینا» را شنیده‌ای. شاید هیچ‌وقت سراغ خواندنش نروی، ولی آنقدر اسمش در جاهای مختلف تکرار شده که دیگر برای کمتر کسی غریبه است.
حالا نوه او مهمان وزارت ارشاد در نمایشگاه کتاب است. به همین جهت موسسه فرهنگی شهر کتاب، واقع در خیابان بخارست مجموعه جلساتی با عنوان  
« از تولستوی چه آموختیم» را برگزار می‌کند که هر روز میزبان نویسنده‌های ایرانی است. در این نشست‌ها قرار است نوه تولستوی هم حضور داشته باشد. اولین شب این سلسله نشست‌ها با حضور بلقیس سلیمانی به عنوان مجری و محمدرضا بایرامی، مهام میقانی،ناهید طباطبایی، محمدحسین شهسواری و رضا امیرخانی به عنوان سخنران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم بلقیس سلیمانی به عنوان مجری از ویژگی‌های تولستوی گفت: «به تولستوی، انواع و اقسام لقب‌ها را داده‌اند، برخی او را بزرگ‌ترین نویسنده ادبیات داستانی و بعضی هم او را قدیس و پیامبر می‌دانند. جالب است که بعد از انقلاب روسیه،‌ لنین از مخالفان تولستوی بود اما در خلال جنگ جهانی، استالین دستور داد برخی از جملات رمان «جنگ و صلح» تولستوی را در خیابان‌های مسکو نصب کنند تا مردم تهییج شوند».
در ادامه ناهید طباطبایی، نویسنده رمان «40 سالگی» از دوران جوانی‌اش و آشنایی با آثار تولستوی گفت: «صادقانه بگویم که از تولستوی، خیلی چیزها یاد گرفتم شاید به این خاطر که خیلی جوان بودم که شروع به خواندن آثار تولستوی و دیگر نویسندگان روس کردم. به نظرم همان‌ موقع، خصوصیات و ویژگی‌هایی که تولستوی به آنها معتقد است در من نیز رسوخ کرد؛ خصوصیاتی مانند توجه به فقرا یا اخلاق‌گرایی که شاید امروز، دیگر خریداری نداشته باشد. اخلاق‌گرایی خاصی که تولستوی دارد به نظرم بسیار انسانی و ملموس است و می‌تواند در مخاطب اثر زیادی بگذارد».
در ادامه محمدرضا بایرامی نویسنده رمان  «سنگ سلام» در مورد ویژگی‌های آثار تولستوی گفت: «به نظرم تولستوی هم شورآفرین است و هم آدم را ناامید می‌کند. شورآفرین است چون وقتی آثارش را می‌خوانی با خود می‌گویی عجب است که انسانی با چنین وسعت دیدی وجود داشته باشد و ناامیدکننده از این جهت که بسیار دست‌نیافتنی و دور به نظر می‌رسد. وقتی به تولستوی و آثارش نگاه می‌کنی با خود می‌گویی اگر معیار نوشتن، او و «جنگ و صلح» است، پس بقیه ول‌معطل هستند. در کل نویسندگان کمی وجود دارند که می‌توان آنها را با تولستوی مقایسه کرد».
بعد از آنها نوبت به مهام میقانی رسید، نویسنده رمان‌های «گرمازده» و «پیوند زدن انگشت اشاره». او مقایسه رئالیسم موجود در آثار تولستوی و تفاوتش با دیگر نویسندگان گفت: «نکته‌ای که با خواندن آثار تولستوی توجهم را جلب کرد، تفاوت رئالیسم او با رئالیسم‌های انگلیسی و فرانسوی بود، رئالیسمی که چارلز دیکنز دارد، درباره طبقه ضعیف جامعه است و با رئالیسم تولستوی تفاوت دارد. از طرف دیگر در فرانسه هم نوع دیگری از رئالیسم را دیدم که با بورژوازی در تکاپو بود و گاهی تمجیدش می‌کرد و گاهی نکوهشش. اما رئالیسم روسیه این‌گونه نبود. وقتی رمان «ابلوموف» را خواندم متوجه شدم که در روسیه، اشرافی بوده‌اند که زبان روسی را وقتی به کار می‌بردند که با دهقان‌ها و کشاورزها حرف می‌زدند و در میان خودشان به فرانسوی صحبت می‌کرده‌اند».
وی در ادامه با اشاره به توجه تولستوی به طبقات اجتماعی جامعه روسیه گفت: «در ابتدا، داستایوفسکی را نماینده رئالیسمی می‌دانستم که منهای رستگاری نهایی دیکنز است. داستایوفسکی برایم نماینده شهرهای بزرگ روسیه بود. اما تولستوی به دو دلیل در ابتدا برایم جذابیت نداشت. اول اینکه نویسندگان سوسیالیست سنتی به او علاقه‌ای نداشتند و دلیل دوم هم حرف‌های داستایوفسکی بود. اما چیزی که من را به تولستوی نزدیک کرد، شیفتگی او به ژان ژاک روسو بود و دیگر این که شکلی از رئالیسم را در آثار تولستوی دیدم که شباهتی به رئالیسم سوسیالیستی ندارد. آن چیزی که تولستوی از آن می‌نویسد، بخشی از مردم است که بیشترین اطلاع را از آنها دارد و به هیچ‌وجه ستایش‌گر اشرافیت روسیه نیست».
در پایان هم شهسواری با اشاره به اقبال مردم به رمان «آناکارنینا» گفت: «آثار تولستوی از انتهای دهه 1990 با اقبال روبه‌رو شدند و این اقبال بیشتر متوجه «آناکارنینا» بود. چیزی که هر نویسنده، چه خودآگاه و چه ناخودآگاه درگیر آن می‌شود، جنگ بین جبر و اختیار است، این درگیری روح اصلی اثر «جنگ و صلح» هم هست.
وی افزود: «جنگ و صلح» رمان ایده است و تا مدت‌ها اسمی که تولستوی برایش در ذهن داشت «چه خوش است؟ آنچه پایانش خوش است» بود. از زمان ارسطو تا قرن 19 همه معتقد بودند که پلات و طرح کار از شخصیت، مهم‌تر است. طبق مطالعات من، اولین فردی که گفت شخصیت از پلات مهم‌تر است، هنری جیمز بوده است. «جنگ و صلح» رمان ایده و طرح است ولی رمانی مانند «جنایت و مکافات» از داستایوفسکی، رمان شخصیت است و از شخصیت شروع می‌شود.
این مدرس داستان‌نویسی گفت: تولستوی بیش از حد به پلات و ضرورت زندگی توجه دارد. طنز ماجرا این است که ایده مرکزی رمان «جنگ و صلح» تحقق نیافتن امر نااندیشیده و لحظه‌ای است. «آنا کارنینا» طبق نظرسنجی از نویسندگان انگلیسی، بهترین رمان دنیاست و به نظرم دلیل این انتخاب این است که توانسته یک اثر متعادل باشد.

 

حضور یک شاهنامه‌پژوه در شب‌های بخارا
گروه فرهنگ- فهرست بلندبالای کتاب‎ها و مقالات ابتکاری دکتر خالقی معرف حضور همگان است، هشت جلد چاپ انتقادی شاهنامه او زینت‎بخش کتابخانه‎هایمان و سه جلد یادداشت‎های شاهنامه او مشکل‎گشای مقالاتمان و همگی چشم انتظار واژه‎نامه تاریخی او....
از سویی دیگر کیست که نداند که ابوالقاسم فردوسی 30 سال رنج برد تا برگه هویت ما را با خامه جادویی‎اش جاودانه کند و ستون‎هایی را پی افکند که باد و باران و آزار دیگران گزندش نرساند و چنان اشتیاقی در ایران دوستی در دل فرزندان آینده‎اش به وجود آورد که از میان آنها هم یکی دکتر خالقی باشد که سرشار از عشق به ایران و دلبسته به هویت ایرانی برای بهتر عرضه کردن دستاورد 30 سال رنج فردوسی، 35 سال عمر و سلامتی‎اش را وقف کند تا این دفترهای انتقادی شاهنامه در دسترس همگان قرار گیرد.انگیزه این رنج‎های سالیان دراز و تلاش‎ها و از خودگذشتگی‎های نسل اندر نسل بزرگان و فرهیختگان ما چه می‎تواند باشد؟ آیا فرّه ایرانی نقشی بازی نمی‎کند؟اینها بخشی از سخنان ژاله آموزگار در صدوپنجاه‌وهشتمین شب از شب‌های بخارا بود که به همت علی دهباشی در تقدیر از دکتر جلال خالقی مطلق، ادیب، پژوهشگر و شاهنامه‌شناس، در عصر روز یکشنبه هفتم اردیبهشت‌ماه برگزار شده بود. آموزگار در ادامه افزود: نسل ما و نسل دکتر خالقی نیز تا آنجا که توانستیم به نوعی به ندای این فرّه پاسخ گفتیم. سعی کردیم هر کدام بذری در این خاک بیفشانیم. بر گوش جوانان صمیمانه‎تر پیام عاشقانه ایران‎دوستی را سر دادیم.
بخش بعدی این مراسم شاهنامه خوانی امیر صادقی بود که داستان سلم و تور را از شاهنامه انتخاب کرده بود.
دکتر محمود امیدسالار بود که در سخنرانی‎اش به تئوری تصحیح پرداخت: آقای دکتر خالقی از توصیف و تعریفِ بنده بی‌نیاز است و بنابراین من به مکانِ خالقی در تئوری تصحیح خواهم پرداخت.از دیدگاهِ من خالقی شبیه است به آلفرد ای.‌هاوسمن، شاعر و محقق بزرگ انگلیسی که در سال 1911 به استادی ادبیات لاتین در ترینیتی کالج دانشگاه کمبریج منصوب شد و سال‌ها در آن منصب انجام وظیفه کرد. علت تشابهِ خالقی به‌هاوسمن آن است که خالقی هم شاعرِ خوبی است و هم محققِ تیزهوش و محتاطی است. همان‌طور که مقاله معروف‌هاوسمن، «انطباقِ اندیشه بر فنّ تصحیح» یا که در سال 1922 به چاپ رسید انقلابی در نحوه تصحیح متون کلاسیک اروپایی به وجود آورد، به نظر من، سری مقالاتی که خالقی در باب شاهنامه، نسخه‌های شاهنامه و شیوه تصحیح متن در ایران‌نامه منتشر کرد نیز نقطه تحول این فن در مملکت خودمان به شمار می‌رود.
البته پیش از خالقی، قزوینی، بهار، فروزانفر، همایی، مینوی و عده‌ای دیگر از دانشمندانِ بزرگ ما در این رشته کارهای بسیار مهمی انجام داده بودند. اما هیچ‌کدام شیوه کار خودشان را به آن روشنی و روش‌مندی که خالقی که در مقالات خود در باب جنبه‌های گوناگون تصحیح بیان کرده است، عرضه نکرده بودند.در پایان و پس از سخنرانی دکتر خالقی مطلق، قلمی مزین به تصویر دکتر جلال خالقی مطلق توسط دکتر کارلو چرتی و جمال گلستانی به وی اهدا شد و هدایایی نیز از سوی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و مرکز دایره‎العمارف بزرگ اسلامی (از آخرین کتاب‎های منتشر شده) به دکتر خالقی اهدا شد.
پخش تصاویری از دکتر خالقی و روی جلد آثار ایشان در دو کلیپ کار مجید عاشقی نیز از دیگر بخش‎های این مراسم بود و در پایان گروه موسیقی بوم و بر: فاضل جمشیدی، حسین پرنیا و آرش فرهنگ‌فر به اجرای قطعاتی پرداختند.

 

صالح رامسری: سپردن ممیزی به ناشران شدنی نیست
ایسنا- صالح رامسری، مدیر انتشارات معین درباره موضوع سپردن ممیزی به برخی از ناشران خوشنام که از سوی علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شده است‌، گفت: این موضوع فعلا در جامعه ما شدنی نیست چون در این جامعه هرکس خود را محق می‌داند و فکر می‌کند حق با اوست بنابراین در جامعه‌ای که هنوز دو برادر نمی‌توانند همدیگر را به خاطر تضاد عقیده تحمل کنند و خلی زود به هم پرخاش می‌کنند سپردن ممیزی امکان‌پذیر نیست.
وی افزود: معتقدم هنوز بستر سپردن ممیزی به خود ناشر و مولف آماده نشده است چون هنوز در جامعه ما کسی نمی‌تواند مخالف خود را تحمل کند.
این ناشر در همین زمینه و درباره چگونگی حل مشکلات ممیزی کتاب گفت: ممیزی کتاب باید به آدم‌های باصلاحیت و باسواد سپرده شود؛ آدم‌هایی که با فراز و نشیب جامعه آشنا باشند و خودشان نیز کتاب بخوانند تا قضایا را تک‌بعدی نبینند. به نظرم اگر بررس‌های ارشاد از چنین ویژگی‌هایی برخوردار باشند و صلاحیت کار را داشته باشند چالش‌های این حوزه کمتر خواهد شد زیرا بررس باید بداند در کجای جامعه قرار دارد و در شان و شخصیت این جامعه تصمیم بگیرد.
رامسری سپس با بیان اینکه مشکل اساسی ما ممیزی نیست، ادامه داد: در حوزه نشر کتاب مشکل ما اعمال سلیقه و اشخاصی هستند که در این حوزه اعمال سلیقه می‌کنند. به‌طور مثال یکی از کتاب‌های من حدود شش سال در اداره کتاب وزارت ارشاد مانده بود و هر بار به من می‌گفتند که تک تک صفحاتش ممنوع‌الچاپ است اما با تغییر مدیریت وزارت ارشاد این کتاب بدون اینکه یک «واو»ش کم شود‌، منتشر شد و هیچ اتفاقی هم نیفتاد این نشان می‌دهد که در تمام این مدت ممیزی سلیقه‌ای صورت می‌گرفته است.
این فعال نشر همچنین افزود: نویسنده و ناشران ما هم شعور این را دارند که بدانند ایران کشور خاصی است و از قومیت‌های مختلف تشکیل شده است و باید فرهنگ و زبان و گویش اقوام محترم شمرده شود. حالا گاهی ممکن است کسی به این موضوعات کمی تندتر نگاه کند اما مساله این است که جامعه باید به این مرحله برسد که بتواند فکر افکار مخالف را تحمل کند. بدون اتفاق افتادن این موضوع هیچ‌گاه مدینه فاضله‌ای که از آن صحبت می‌شود،‌ اتفاق نمی‌افتد.
وی در ادامه درباره تغییر مدیریت وزارت ارشاد و عملکرد اداره کتاب در طول چند ماه اخیر گفت: در دولت قبل ما کتاب‌هایی در اداره کتاب داشتیم که اجازه چاپ نمی‌گرفتند اما مدیریت جدید الان با ما مدارا می‌کند و به برخی از کتاب‌هایمان با یک اصلاح کوچک اجازه چاپ می‌دهند. نمونه آن جلد هفتم خاطرات اسدالله علم بود که تنها با یک اصلاحیه جزیی خیلی راحت مجوز گرفت و منتشر شد در حالی که این کتاب یک سال پیش به وزارت ارشاد رفته بود اما مجوز انتشارش را نمی‌دادند.

 

لیلا حاتمی داور جشنواره فیلم کن  شد
ایسنا- لیلا حاتمی، بازیگر مطرح سینمای ایران به عنوان داور بخش رقابتی جشنواره فیلم کن معرفی شد.
برگزارکنندگان شصت و هفتمین جشنواره فیلم کن روز دوشنبه اعضای هیات داوران بخش مسابقه را در حالی اعلام کردند که لیلا حاتمی، بازیگر ایرانی در کنار نام‌های سرشناس سینمای جهان برای انتخاب جوایز برتر جشنواره از جمله نخل طلا صاحب رای خواهد بود.
بخش رقابتی جشنواره فیلم کن علاوه بر جین کمپیون که ریاست هیات داوران را برعهده دارد، شاهد حضور صوفیا کاپولا (بازیگر و کارگردان آمریکایی)، جئون دو یئون (بازیگر کره‌ای)، ویلیام دافوئه (بازیگر آمریکایی)، گائل گارسیا برنال (بازیگر و کارگردان مکزیکی)، ژانک که جیا (کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده چینی)، نیکولاس وندینگ رفن (کارگردان، تهیه‌کننده و فیلمنامه‌نویس دانمارکی) و کارول بوکت (بازیگر فرانسوی) خواهد بود.
لیلا حاتمی در شصت‌وپنجمین دوره جشنواره کن در مراسم اختتامیه، جایزه بهترین فیلم را به «ماتئو گارونه» برای فیلم «واقعیت» اعطا کرد.
وی همچنین داوری جشنواره‌های فیلم کوتاه دوبی (2001)، کارلوواری (2006)، دوویل (2011)، مراکش (2011)، کاستندورف (2012)، رم (2012) و پرتقال طلایی ترکیه (2013) را در کارنامه سینمایی خود دارد.
لیلا حاتمی که به زبان فرانسوی آشنایی کامل دارد، نشان معتبر شوالیه فرانسه را به پاس فعالیت‌های هنری دریافت کرده است.

تئاتر، حکم اعدام را 3 ماه به تاخیر انداخت
ایسنا- بازیکنان پیشکسوت تیم پرسپولیس روی صحنه تئاتر، خواستار بخشش یک زن محکوم به اعدام شدند.
نمایش «هم هوایی» کار افسانه ماهیان شامگاه هفتم اردیبهشت‌ماه میزبان ترکیب متفاوتی از تماشاگران بود.این نمایش میزبان حمید استیلی، بهنام ابوالقاسم‌پور، حسین یاریار، خسروی بازیکنان پیشین تیم پرسپولیس و محمود دولت‌آبادی نویسنده پیشکسوت بود که همراه با قاضی پرونده یک زن محکوم به اعدام و پسر مرد مقتول به تماشای این نمایش نشستند.بعد از اجرای نمایش حسین یاریار با حضور روی صحنه مطالبی را در تکریم گذشت و پرهیز از خشونت بیان کرد و از پسر مقتول خواست تا از حکم قصاص درگذرد.براساس حکم دادگاه این پرونده، زنی که متهم به قتل عمد است، امروز 9 اردیبهشت‌ماه باید اعدام شود اما شب گذشته پسر مقتول پذیرفت که اجرای حکم اعدام به مدت سه ماه به تعویق افتد تا او بتواند خانواده‌اش را راضی کند تا از اجرای حکم بگذرند.بعد از اجرای نمایش حسین یاریار روی صحنه حاضر شد و مطالبی را درباره شهلا جاهد بیان کرد.وی یادآور شد که بارها برای جلب رضایت از خانواده لاله سحرخیزان همسر ناصر محمدخانی که به قتل رسیده بود، اقدام کرد اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد.این فوتبالیست با بیان اینکه با دیدن نمایش «هم هوایی» بار دیگر حالش دگرگون شده است، از پسر مرد مقتول درخواست کرد خانواده‌اش را به بخشش دعوت کند و از خشونت و اعدام که عملی خشونت‌آمیز است‌، بپرهیزد.

آثار همینگوی برای اولین‌بار دیجیتالی می‌شود
مهر- انتشارات سیمون اند شوستر اعلام کرد که تمامی آثار خلق شده توسط همینگوی، نویسنده برنده نوبل و خالق «پیرمرد و دریا» را به صورت کتاب الکترونیک روانه بازار کتاب می‌کند.
در قالب این طرح بیست و هشت عنوان کتاب «مجموعه آثار همینگوی» تا تاریخ 22 ماه می در بریتانیا به شکلی جدید و مدرن منتشر خواهد شد.
این مجموعه با طراحی تام پولند برای ایجاد تصاویری پاکیزه، قوی و روشن که متفاوت با همه آنچه است که پیش از این راهی قفسه‌های کتابفروشی‌ها می‌شد، شکل گرفت است.
قیمت هر عنوان کتاب الکترونیک 99/4 پوند و قیمت مجموعه آثار 99/99 پوند است. سیمون اند شوستر امتیاز انتشار آثار همینگوی به زبان انگلیسی را در سراسر جهان در اختیار دارد و رندوم‌هاوس امتیاز انتشار آثار چاپی این نویسنده را در تملک خود دارد. در آمریکا نیز امتیاز انتشار هر نوع کار چاپی و الکترونیک از همینگوی در اختیار اسکرایبنر شاخه‌ای از سیمون اند شوستر است.از این مجموعه سه اثر مهم کلاسیک همینگوی با مقدمه نویسندگان برجسته بریتانیایی به بازار می‌آید: «پاریس جشن بیکران» با مقدمه کالم تویی‌بین، «خورشید همچنان می‌درخشد» با مقدمه فیلیپ مه‌یر و  «زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند» با مقدمه جرمی بوون منتشر  خواهند شد.

تازه‌ترین اثر بیژن کامکار منتشر می‌شود
ایرنا- کنسرت دف و نی بیژن کامکار 30 مهرماه سال گذشته در تالار وحدت برگزار شد و قرار است پس از گذراندن مراحل انتشار به بازار بیاید. کنسرت گروه موسیقی دف و نی به سرپرستی و خوانندگی بیژن کامکار براساس موسیقی غرب ایران در بخش نخست در دستگاه شور اجرا شد.
بیژن کامکار آواز این بخش از کنسرت را براساس اشعاری از حبیب خراسانی و شمس تبریزی اجرا کرد.
بخش نخست این کنسرت با قطعات اندر میان جان، آواز و نی، نیایش، بی من مرو، آواز و نی ادامه پیدا کرد و با قطعه طرب اندر طرب به پایان رسید. کامکار در بخش دوم کنسرت با اجرای قطعاتی در دستگاه ماهور روی صحنه رفت، آواز در این بخش از کنسرت براساس اشعاری از مولانا، سنایی، حافظ و شمس تبریزی خوانده شد.در هوای بی‌خودی نخستین قطعه از بخش دوم این کنسرت بود و پس از آن قطعه بی‌کلام نی‌نوازی، طره طرار، طوفان
 (ساخته پرهام صارمی)، آواز و نی، عیشم مدام است و نی‌نوازی اجرا شد.
قطعه اورامان تنها قطعه کردی در این بخش بود و در پایان این کنسرت قطعه دگر باره بشوریدم اجرا شد.در این کنسرت فریدون لاهور، اسحاق چگینی، حسن مکانیکی، حسین قاسم‌زاده، حسین رضایی‌نیا، پرهام صارمی، ندا بهزاد، تارا موسویان، آرین رضایی و سهراب کامکار هنرنمایی کردند.

معرفی دبیر جشن خانه سینما تا آخر هفته
ایسنا- فرهاد توحیدی، سخنگوی خانه سینما در گفت‌وگویی درباره نتایج جلسه دیروز (دوشنبه هشتم اردیبهشت‌ماه) هیات‌مدیره خانه سینما گفت که در این جلسه بحث درباره انتخاب دبیر جشن خانه سینما آغاز شد و تا آخر این هفته تلاش می‌کنیم دبیر جشن مشخص شود.
وی گفت: ابتدا باید دبیر جشن خانه سینما تعیین شود تا بتوان درباره آیین‌نامه جشن و اینکه فیلم‌های چه مقطعی برای جشن در نظر گرفته شوند، تصمیم‌گیری کرد.توحیدی افزود: باید بررسی کنیم آیا فقط فیلم‌های امسال در جشن شرکت کنند یا اینکه آثاری که در دو سالی که جشن خانه سینما برگزار نشده هم حضور داشته باشند چون به لحاظ اجرایی باید امکان حضور آثار سال‌های قبل مشخص شود.رییس هیات‌مدیره خانه سینما تاکید کرد: بنابراین گام اول تعیین دبیر جشنواره است تا بقیه کارها را بتوان دنبال کرد.
کیومرث پوراحمد، دبیر پانزدهمین جشن خانه سینما بود که دو سال قبل برگزار شد.



8

$
0
0

حسن روحانی در افتتاح بیست و هفتمین نمایشگاه کتاب تهران: افکار عمومی بهترین ممیز است

گروه فرهنگ- به همان اندازه که اندیشه و خرد دارای حرمت است، کتاب و نویسنده، نشردهنده و خواننده کتاب نیز دارای حرمت و احترام است. البته حرمت کتاب یا آفریننده اثر تنها با زبان و بیان نیست. باید در قانون، مقررات، حمایت‌ها و امنیت حقوقی،‌ اجتماعی و فرهنگی نیز تلاش کنیم تا حرمت اهل قلم را نگه داریم.
اینها بخشی از سخنان روحانی، رییس‌جمهور دولت یازدهم در افتتاحیه بیست و هفتمین نمایشگاه کتاب تهران بود.
روحانی پس از بازدید یک‌ساعته خود از نمایشگاه کتاب تهران در جایگاه حاضر شد و از ناشران و دست‌اندرکاران نشر در کشور قدردانی کرد. وی سخنانش را با تبریک این رویداد مهم فرهنگی به اصحاب فرهنگ و دست‌اندرکاران صنعت نشر کتاب شامل آفرینندگان آثار، ناشران، عرضه‌کنندگان و خریداران کتاب آغاز کرد و حضور مهمانان داخلی و خارجی را در نمایشگاه گرامی داشت.
کتاب، حبل متین است
رییس‌جمهور با بیان اینکه کلمه کتاب و نام آن هم با فرهنگ ایرانی و هم با فرهنگ اسلامی ما عجین است، افزود: اگر موسی کلیم(ع) را به عنوان شکافنده نیل و عیسی روح‌الله(ع) را به عنوان زنده کننده مردگان می‌دانند؛ پیامبر اسلام(ص) را به عنوان صاحب کتاب می‌شناسند. معجزه پیامبر ما کتاب است.
رییس‌جمهور گفت: ما مسلمانان و خانواده‌های ایرانی از دوران خردسالی، از اولین اشیایی که در قفسه کتاب‌هایمان مشاهده کردیم، قرآن، کتاب آسمانی‌مان بوده است. ارتباط ما مسلمانان با ادیان آسمانی دیگر و پیروان مکاتب توحیدی با کلمه کتاب شکل می‌گیرد. ما آنها را اهل کتاب می‌دانیم و کلمه اهل کتاب ارتباط ویژه ما مسلمانان با همه فرق و ادیانی است که به نزول کتاب آسمانی معتقدند.
رییس‌جمهور کشورمان با بیان اینکه قلم مورد احترام خالق و آفریننده جهان است، بیان کرد: خداوند به قلم قسم یاد کرده پس قلم دارای حرمت و صاحب قلم دارای حرمت بیشتر است. باید تلاش کنیم مسیر خلق کتاب و کتابخوانی دوست داشتن و با کتاب بودن را بیشتر کنیم.
روحانی گفت: حبل متینی که ما رابه همه اعصار و دوران و همه کشورهای جهان متصل می‌کند، کتاب است چراکه کتاب ما را با دیار دور و نزدیک و فرهنگ و زبان و روش آنها آشنا می‌کند.
وی ادامه داد: اسلام آیینی است که تعلق به قوم و قبیله‌ای ندارد و دریچه ورود و حقایق و علم و دین و فرهنگ را عقل و دل می‌داند، نه طایفه و سرزمین. پس کتاب همانند فرهنگ و دین مرز نمی‌شناسد بلکه ارزشی فرای همه مرزهای سیاسی و جغرافیایی است.
باید زمینه نوشتن بدون دغدغه را فراهم کنیم
رییس‌جمهور گفت: اگر می‌خواهیم کتاب جایگاه اصلی خود را بیابد باید برای آفریننده و ناشر و عرضه‌کننده کتاب، امنیت و آزادی را تضمین کنیم، بدون آزادی فکر و خرد و اندیشه واقعی انسان بر روی صفحه کاغذ یا صفحه فضای مجازی ثبت نمی‌شود. همه آثار ثبت شده جهانی و محفوظ مانده کتاب هستند. کتاب به معنای آن است که ما از دیروزمان بازنمی‌مانیم و نسبت به فکر فردایمان که چه باید باشد نیز فاصله نمی‌گیریم.
روحانی افزود: اگر کتاب می‌خواهد جامعه ما را در مسیر پیشرفت قرار دهد باید با نقد توام باشد، کتاب و نقد، اندیشه و نقد متمم و مکمل یکدیگر هستند، کدام اندیشه هست که بدون نقد و نقادی به پیش رفته و کمال یابد و کدام نقدی بدون اندیشه می‌تواند مفید فایده باشد.
رییس‌جمهور کشورمان در اشاره به سانسور گفت: در دنیای کتاب باید زمینه را برای نوشتن آرام‌تر و بدون دغدغه فراهم کنیم. بگذاریم آنچه در دل و اندیشه وجود دارد، روی صفحه کاغذ خودنمایی کند. البته دولت در پی سانسور دولتی نیست. همانطور که می‌بینید بیشترین نقد امروز در جامعه از دولت و دولتمردان می‌شود و من افتخار می‌کنم به دولتی که شرایطی را به وجود آورده تا همه به راحتی نقد می‌کنند و سخن می‌گویند و گاهی از کاه؛ کوه می‌سازند.
تخریب دولت منتخب با پول بیت‌المال و به نام ملت
روحانی با اشاره به اینکه نقد حق همه گروه‌هاست، ادامه داد: آنچه پسندیده نیست این است که با پول مردم و بیت‌المال مردم از دولتی که منتخب مردم است و با رای اکثریت شروع به کار کرده است کسی بخواهد به جای نقد تخریب را شروع کند. ما از همه می‌خواهیم با شناسنامه حرف بزنند و بگویند وابسته به کدام جناح هستند. با نام جناح خود سخن بگویند نه با نام ملت ایران. ملت ایران راهش روشن است، ملت ایران به دنبال آرامش و اعتدال است، به دنبال پیشرفت و اخلاق است. اگر گروهی می‌خواهند ذهن مردم را از تعالی اخلاقی بازدارند یا با اتهام و تخریب و دروغ بر اخلاق جامعه ضربه وارد کنند، یادشان باشد امسال سال فرهنگ و اقتصاد است، نه سال تخریب نه سال دروغ و نه سال مشغول کردن مردم به حوادث غیرواقعی و رویدادهای تخیلی که از ذهن کوچک برخی برمی‌خیزد.
رییس‌جمهور با بیان این مطلب که جامعه، چارچوبی را برای نویسندگان، آفرینندگان و مبلغان فرهنگ ایجاد کرده است، گفت: این چارچوب، منافع و مصلحت فعلی همچنین احترام به دین، عقاید مردم، اسرار کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی است. البته که ملت ما به سوء‌استفاده‌گران اجازه تفرقه‌افکنی نمی‌دهد تا بتوانند بین اقوام، طوایف و مذاهب، شکاف و فاصله بیندازند.
تشخیص خوب و بد را به صاحبنظران بسپاریم
روحانی با بیان اینکه نمایشگاه بین‌المللی، یک دیپلماسی عمومی و محل تلاقی فرهنگ و اندیشه‌هاست، گفت: اینجا محل فروش کتاب تنها نیست. اینجا جولانگاه فرهنگ است. اینجا جولانگاه ظهور و بروز عقلانیت و اندیشه است.
وی افزود: باید زمینه را برای فعالیت فرهنگ‌دوستان آماده کنیم. باید مشکلات را از پیش پای نشر و ازجمله کتاب برداریم. باید فضا را برای همه کسانی که تلاش می‌کنند، چه آفرینندگان اثر و چه کسانی که به عنوان ویراستار، مصحح، حروفچین و همچنین کسانی که در چاپخانه و توزیع و نشر فعالیت می‌کنند یا کسانی که مغازه خود را با محصول اندیشه آراسته می‌کنند یا کسانی که مردم را به خواندن و خرید کتاب تشویق می‌کنند یا معلمانی که کتاب را می‌آموزند، آماده کنیم.
وی گفت: خداوند به ما قدرت داده با واژگانی ساده آنچه را که در دل داریم به دیگران عرضه کنیم و از دیگران نیز بیاموزیم.
روحانی در ادامه با ابراز قدردانی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دست‌اندرکاران آن برای برگزاری نمایشگاه کتاب از مولفانی که در خلق و نشر آثار فرهنگی دست دارند، سپاسگزاری کرد و گفت: اخلاق و ثروت ما در سایه کار این افراد است بنابراین باید راه را برای کار آنان آسان کنیم.
وی تاکید کرد: باید تشخیص کار خوب و بد را به صاحبنظران و اصحاب علم و فکر واگذار کنیم و بدانیم هیچ‌کس در ممیزی بالاتر از وجدان و افکار عمومی نیست.
رییس‌جمهور کشورمان یادآور شد: مردم خود می‌دانند به استقبال چه کتابی بروند و چه کتابی را در گوشه انزوا بگذارند. صاحبان صلاحیت خود بهترین شیوه را انتخاب خواهند کرد. دولت معتقد است دخالت خود را در همه امور کمتر کرده و کار را به صاحبان آن رشته و پیشکسوتان واگذار کند.
روحانی همچنین با بیان اینکه همه ما از جمله دولتمردان، نیازمند ارشاد صاحبان فرهنگ هستیم، گفت: صاحبان فرهنگ ما نیاز به ارشاد و گشت ارشاد ندارند. آنها باید بگذرند و عبور کنند و تماشا کنند. چون صاحب فکر و فرهنگ‌اند و باید دیگران را ارشاد کنند و راه را نشان دهند. آنها خود روش احترام به فرهنگ و دین را می‌دانند.
وی در خاتمه نسبت به تعالی و علاقه بیشتر مردم به کتاب و کتابخوانی و تعالی فرهنگ و اخلاق در سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی اظهار امیدواری کرد.
توقیف مطبوعات باید آخرین مرحله باشد
علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در جمع خبرنگاران و پس از برگزاری مراسم افتتاحیه بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران درباره سیاست‌های این وزارتخانه برای واگذاری امور نشر به تشکل‌های مربوطه گفت: این سیاست کلی دولت و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که تا جایی که امکان دارد امور مربوطه را به تشکل‌های خصوصی واگذار کند ما هم این مساله را وزارت ارشاد در خصوص جشنواره‌های فرهنگی و نیز نمایشگاه‌های کتاب اجرا کرده‌ایم و تصمیم داریم که این قبیل امور را به خود اصحاب فرهنگ و هنر بسپاریم. امیدواریم به تدریج به سمتی پیش برویم که در سال آینده کل فعالیت‌های نمایشگاه کتاب تهران توسط تشکل‌های مربوطه در حوزه نشر انجام شود و آنها این کارها را برعهده بگیرند.
وی همچنین در پاسخ به سوالی درباره برنامه وزارتخانه متبوعش برای حل مشکل کاغذ در کشور گفت: درخصوص مساله کاغذ ما باید به سمتی پیش برویم که خودکفا شویم و حجم واردات کالا را به کشور کاهش دهیم و این کار کسانی است که در حوزه تولید کاغذ فعالیت می‌کنند. مثلا ما در خوزستان امکان افزایش تولید کاغذ را داریم. در این خصوص ما مذاکراتی با صندوق توسعه ملی کرده‌ایم که ارز و ریال مورد نیاز کارخانجات کاغذ کشور به صورت تسهیلات و وام در اختیار آنها قرار گیرد. امیدواریم ظرف سه یا چهار سال آینده بتوانیم از این مشکل هم رهایی پیدا کنیم البته این مساله نیازمند عزم ملی است و همه کسانی که در حوزه فرهنگ فعال هستند باید وارد میدان شوند و حتما معنای آن، این نیست که تنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یک دستگاه وظیفه حل این مشکل را داشته باشد.
رییس هیات نظارت بر مطبوعات همچنین در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که نظر او را در مورد توقیف روزنامه ابتکار در کنار توقیف فله‌ای مطبوعات در روزهای آینده گفت: اینکه شما می‌گویید قرار است روزنامه‌های دیگری هم در آینده توقیف شوند، اطلاعی از این موضوع ندارم اما اصولا ما در وزارت ارشاد با توقیف روزنامه‌ها مخالف هستیم و معتقدیم آخرین مرحله برخورد با مطبوعات، باید توقیف باشد و قبل از آن می‌توان محدودیت‌هایی را مثلا برای مدیر مسوول یا دست‌اندرکار اصلی یک مطلب قائل شد. در خصوص روزنامه ابتکار هم ما با مسوولان مربوطه در قوه قضاییه مذاکره کرده ایم و صحبت‌هایی در این زمینه شده است و امیدواریم این رویه قدری معتدل شود.
کتاب‌ها را در حداقل زمان بررسی می‌کنیم
وی در پاسخ به سوالی درباره نحوه عملی شدن پیشنهادش برای واگذاری ممیزی کتاب به ناشران قانون‌مدار گفت: در این زمینه ابتدا باید یادآور شوم که ما هیات نظارت بر کتاب را تشکیل دادیم، هیاتی که سه سال پیش باید تشکیل می‌شد. خوشبختانه این هیات که اعضای آن حدود 21 نفر هستند تشکیل شد و کارش را در دو حوزه کتاب‌های کودک و نوجوان و بزرگسال شروع کرده است و ما معتقدیم این هیات نظارت بر ضوابط نشر، ضمن رعایت اصول مورد احترام برای همگان در کشور، آزادی بیان را هم درخصوص کتاب تضمین کند تا بتوانند اندیشه‌های خودشان را در قالب کتاب در جامعه بیان کنند.
جنتی ادامه داد: اما در خصوص مساله ممیزی چیزی که فعلا وارد جایی شود آیین‌نامه ضوابط نشر و خود قانون نشر مربوط به نشر است که این قانون هم ممیزی را برعهده هیات‌های نظارت بر کتاب گذاشته است. البته ما در ابتدای ورود به وزارت ارشاد تلاش می‌کردیم ممیزی قبل از چاپ را به ناشران واگذار کنیم تا دیگر معطل نشوند و کتاب‌هایشان راهی بازار شود اما این خود ناشران بودند که با این پیشنهاد مخالف بوند و گفتند ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم به هر حال ما آمادگی داریم تا جایی که می‌توان در این خصوص هم امور را به بخش مربوطه که ناشران هستند، واگذار کنیم. در عین حال تمام تلاش مان را می‌کنیم که کتاب‌هایی که به دفتر کتاب ارسال می‌شود در حداقل زمان ممکن بررسی و نتیجه آن به ناشران اعلام شود. در حال حاضر هم کتاب‌ها با سرعت بسیار بیشتری از گذشته بررسی و مجوز نشر به آنها داده می‌شود.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که در دوره‌های گذشته برخی از کتاب‌هایی که مجوز عرضه در نمایشگاه را داشتند از سطح نمایشگاه جمع‌آوری می‌شدند آیا امسال هم این اتفاق خواهد افتاد، گفت: امسال در همان ابتدا تلاش مان بر این بوده است که کتاب‌هایی که مخالف قوانین کشور هستند و احیانا ممکن است به وحدت ملی ما لطمه بزنند به نمایشگاه نیایند. در هر حال با توجه به اینکه کتاب‌هایی که به نمایشگاه آمده‌اند، مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دارند ما محدودیتی برای حضور آنها در نمایشگاه ایجاد نکرده‌ایم.
در مراسم افتتاحیه نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ناشران برگزیده، در سه بخش، بخش ویژه شایسته تقدیر و ناشر برگزیده معرفی شدند و توسط رییس‌جمهور از آنها تقدیر به عمل آمد.
اسامی ناشران برگزیده به این شرح اعلام شد: علی‌اصغر علمی‌ (انتشارات سخن)،‌ مرتضی زینعلی (انتشارات جامعه‌نگر)، رضا‌هاشمی‌نژاد (انتشارات افق)، عبدالعظیم فریدون (انتشارات محراب قلم)،‌ علیرضا حاجیان‌زاده (کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان)، اسماعیل اسماعیلی (موسسه بوستان کتاب) و محمد سلگی (سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی).
ناشران شایسته تقدیر هم به این شرح معرفی شدند: یدالله سعدی‌ (انتشارات دلیل ما)، علیرضا سبحانی‌نسب (انتشارات جمال)،‌ حسینعلی پورمدنی (انتشارات مرسل) و صفا امیری (انتشارات براق).
ناشران برگزیده بخش ویژه نیز به این شرح هستند: یوسف علیخانی (نشر آموت)‌، عین‌الله جعفرنژاد قمی (انتشارات علوم یارانه)،‌ سیدحسین عابدینی (انتشارات سفیر اردهال)‌، رضا حتمی (انتشارات حتمی)‌ علیرضا اسماعیلی (انتشارات موسسه تالیف،‌ ترجمه و نشر آثار هنری متین)‌، عباس شیری (انتشارات میزان)، پروانه شعبانی (انتشارات مینوی خرد)، محمد حسنی (انتشارات عصر داستان) و داوود موسایی (انتشارات فرهنگ معاصر).
بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در فضایی به وسعت 135 هزار مترمربع و در مصلای بزرگ امام خمینی (ره) تهران برپا شده است. در بخش داخلی نمایشگاه 266 هزار و 429 کتاب از سوی 2330 ناشر از کشورمان عرضه خواهد شد. در این نمایشگاه 600 ناشر خارجی در دو بخش لاتین و عربی حضور دارند که 132 هزار عنوان کتاب را به معرض فروش می‌گذارند.

 

کتاب‌ها از غرفه‌های نمایشگاه جمع می‌شوند؟
به قول‌های خود عمل کنید!
 در حالی‌که رییس‌جمهور صحبت از احترام به قلم و صاحب قلم می‌کند، دست‌اندرکاران نمایشگاه، می‌گویند تلاش دارند تا اتفاقات سال‌های پیشین درباره جمع‌آوری کتاب‌ها از غرفه‌ها تکرار نشود. اینکه این «تلاش» چقدر محقق شود اما و اگر دارد.
راستش دقیقا هیچ‌کس نمی‌داند، نیروهای خودجوشی که بنا به صلاحدید شخصی در دوره‌های گذشته دست به کار می‌شدند و برای خواننده، نویسنده، ناشر و وزارت ارشاد تعیین تکلیف می‌کردند که کدام کتاب حق حضور در نمایشگاه را ندارد از کجا می‌آمدند. افرادی که صالحی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد و رییس نمایشگاه کتاب بیست و هفتم می‌گوید با آنها صحبت شده تا دست به چنین اقداماتی نزنند و هر اتفاقی که قرار است بیفتد از مجرای وزارت ارشاد باشد و البته «هر اتفاق» شامل جمع کردن کتاب‌های دارای مجوز ارشاد نخواهد بود.
حالا امروز علی جنتی بار دیگر به نگرانی خبرنگاران درباره حرکات خودجوش پاسخ داده است. وی گفته: «امسال در همان ابتدا تلاش‌مان بر این بوده است کتاب‌هایی که مخالف قوانین کشور هستند و احیانا ممکن است به وحدت ملی ما لطمه بزنند به نمایشگاه نیایند.» و ادامه داده چون در هر حال کتاب‌هایی که به نمایشگاه می‌آیند، مجوز ارشاد را دارند، محدودیتی برای حضورشان وجود ندارد. هرچند از عبارت ابتدایی پاسخ وزیر ارشاد این سوال پیش می‌آید که چطور ممکن است کتاب‌هایی که در ارشاد از هزاران فیلتر عبور می‌کنند تا مجوز دریافت کنند، «خلاف قوانین کشور» و «لطمه‌زننده به وحدت ملی» باشند اما از این پرسش می‌گذرم و به بخش دوم می‌چسبم که محدودیتی برای حضور کتاب‌های حاضر در نمایشگاه وجود ندارد.
حالا که ناشران فعلا از خیر یک مکان درست و حسابی برای برگزاری نمایشگاه گذشته‌اند و هیچ‌کس نمی‌پرسد، وقتی انواع و اقسام نمایشگاه‌ها در محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی برگزار می‌شود و ثابت شده محل مصلا، هیچ مزیتی بر محل سابق ندارد چرا نمایشگاه کتاب به مکان سابقش بازنمی‌گردد، شاید حداقل کاری که وزارت ارشاد می‌تواند در برابر صبوری و قناعت ناشران و مخاطبان انجام دهد، احترام به آنان و جلوگیری از اقدامات غیرقانونی همچون جمع‌آوری کتاب‌های دارای مجوز ارشاد از غرفه‌های نمایشگاه باشد.

 

فریبرز عرب‌نیا و سعید راد همبازی می‌شوند
ایسنا- کارگردان و تهیه‌کننده سریال دفاع مقدسی «اسیر» از حضور بازیگرانی مانند فریبرز عرب‌نیا‌، سعید راد‌ و محمد صادقی در این کار خبر داد.
ناصر رویین‌تن در گفت‌وگویی اعلام کرد: برای سریال «اسیر» هنوز با بازیگری قرارداد قطعی نبسته‌ایم اما با فریبرز عرب‌نیا، سعید راد‌، محمد صادقی‌ و رحیم نوروزی برای نقش‌آفرینی در این کار دفاع مقدسی صحبت شده است و به‌زودی 10 تا 15 بازیگر دیگر به کار اضافه می‌شوند؛ ضمن اینکه چندین بازیگر ترک هم در کارمان خواهیم داشت.
وی درخصوص وضعیت تولید سریال «اسیر» توضیح داد: فیلمنامه این مجموعه که در 13 قسمت نوشته شده است، حدود یک‌سال پیش تمام و چندین بار بازنویسی شد و یکسری تغییرات به همراه داشت‌، اکنون منتظریم تا کمی شرایط مالی سازمان صداوسیما بهتر شود تا هرچه زودتر تولید این سریال را آغاز کنیم.
این تهیه‌کننده و کارگردان با بیان اینکه «اسیر» قرار است در شهر مشهد کلید بخورد، خاطرنشان کرد: این کار قرار است در مشهد‌، ترکیه و کربلا ساخته شود ولی شروع کار در شهر مشهد می‌خورد و حضور بارگاه امام رضا(ع) سیطره گسترده‌ای در این کار خواهد داشت.

درآمد نمایشنامه خوانی به نفع بیماران خاص
ایلنا- میکائیل شهرستانی از تصمیم خود برای برگزاری یک برنامه نمایشنامه‌خوانی به نفع بیماران مبتلا به بیماری‌های خاص خبر داد.
این هنرمند در همین ارتباط اظهار داشت: قصد دارم «شازده کوچولو» نوشته آنتوان دوسنت اگزوپری را با همراهی گروهی از هنرمندان برای تماشاگران خوانش کنم عده‌ای از دوستان هم اظهار علاقه کرده‌اند مراسم را ضبط تصویری کنند.
شهرستانی با بیان اینکه تصمیم دارد «شازده کوچولو» را در یکی از سالن‌های تماشاخانه ایرانشهر یا فرهنگسرای اندیشه خوانش کند، گفت: برنامه‌ریزی‌ها برای اواخر خردادماه در نظر گرفته شده و اجرا دو یا سه جلسه نیز ادامه خواهد داشت.
میکاییل شهرستانی اسفندماه سال گذشته نمایشنامه «آرش» نوشته بهرام بیضایی را به نفع هنرمندان مبتلا به بیماری‌های خاص به مدت سه شب در سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران خوانش کرد.

انتشار نسخه الکترونیک «کشتن مرغ مقلد»
مهر- با جلب موافقت‌هارپر لی امکان انتشار نسخه الکترونیک و نیز نسخه شنیداری کتاب «کشتن مرغ مقلد» سرانجام فراهم شد. اعلام این خبر که با 88 ساله شدن این بانوی نویسنده همراه شده یکی از بزرگ‌ترین دستاوردها برای کتابخانه کتاب‌های الکترونیک است.
نسخه الکترونیک کتابی که برنده جایزه ادبی پولیتزر شده، هشتم ماه ژوییه و دقیقا در پنجاه و چهارمین سال انتشارش به بازار خواهد آمد. نسخه شنیداری این کتاب نیز با صدای سیسی اسپک بازیگر تهیه شده است.
در این اعلامیه که به دلیل روایتش از زبان‌هارپر لی بسیار نادر است (زیرا این بانوی نویسنده بندرت زبان به سخن می‌گشاید) آمده است: از اینکه «کشتن مرغ مقلد» چنین زمان درازی به حیاتش ادامه داده هم شگفت‌زده هستم و هم احساس فروتنی می‌کنم. من همچنان مدل قدیمی هستم. عاشق کتاب‌های قدیمی گرد و خاک گرفته و کتابخانه‌ها هستم». این نویسنده که معمولا خجالتی و مردم گریز است و از انجام مصاحبه در 45 سال اخیر خودداری کرده است، افزود که نسخه الکترونیک کتابش «کتابی برای نسل جدید کتابخوانان» خواهد بود.
خانم لی که تنها همین کتاب را در طول زندگی‌اش نوشته و با آن شهرتی جهانی یافته است، شاهد فروش بیش از 30 میلیون نسخه از کتابش در سراسر جهان از زمان انتشارش در سال 1960 بوده است و هنوز به طور متوسط سالی یک میلیون نسخه از کتابش در سراسر جهان به فروش می‌رسد.

نامه سرگشاده دانشجویان «شاهد» به «آبیار»
ایسنا- نرگس آبیار کارگردان فیلم شیار 143 که قرار بود برای نمایش فیلمش به دانشگاه شاهد برود به دلیل آنکه چادر همراه نداشت، حراست اجازه ورودش به دانشگاه را صادر نکرد. بعد از این اتفاق دانشجویان و فارغ‌التحصیلان این دانشگاه در نامه‌ای سرگشاده از او معذرت‌خواهی کردند. در بخشی از این نامه آمده:
«ما بغض کرده‌ایم و شما گریه می‌کنید...
خبر پیچید، سینه به سینه، دهان به دهان و هربار سنگینی بغضی تازه تحمل خبر را سخت‌تر می‌کرد. این اولین‌بار نیست که تحجر به پای دین تمام می‌شود که اخلاق در مسلخ تعصب تکه پاره می‌شود. این اولین بارمان نیست که سنگینی بغض گلویمان را می‌فشرد. این اولین بارمان نیست که اشک در چشمانمان جمع می‌شود؛ چشمانی خسته از ظاهر پرستی، خسته از تزویر، خسته از تعصب غیرعقلانی.
اما این اولین‌بار است که بغضمان می‌شکند که بغضمان در گلوی شما می‌شکند. این اولین‌بار است که اشکمان جاری می‌شود که اشکمان از چشمان شما جاری می‌شود. سرمان پایین است. عذرخواهیم از آبرویی که بردند، عذرخواهیم از حرمتی که حفظ نشد، عذرخواهیم از آنچه کردند. از شما عذر می‌خواهیم و در مقابلتان کاری جز عذرخواهی از ما بر نمی‌آید. این اولین بارمان نیست که سرمان به خاطرشان پایین می‌افتد. سرمان مقابل شما پایین است اما همچنان مقابل بی‌اخلاقی و بی‌حرمتی ایستاده‌ایم.

اجرای «خشکسالی و دروغ» در دو سانس
ایلنا- نمایش «خشکسالی و دروغ» به نویسندگی و کارگردانی محمد یعقوبی که از ۲۱ فروردین‌ماه در سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران در حال اجراست به علت استقبال زیاد مخاطبان در دو روز پنجشنبه و جمعه ۱۸ و ۱۹ اردیبهشت‌ماه در دو سانس ۱۷ و  ۲۰:30 روی صحنه می‌رود.
این نمایش پیش از این دو بار در مجموعه تئا‌تر شهر و تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفته که این بار با تغییر در کادر بازیگری و حضور احمد مهرانفر و سحر دولتشاهی برای بار سوم در سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران اجرا می‌شود و با اقبال بسیار خوبی نیز از سوی مخاطبان همراه بوده است.
نمایش «خشکسالی و دروغ» تا پایان خردادماه همه روزه بجز شنبه‌ها اجرا می‌شود و در روزهای ۱۸ و ۱۹ اردیبهشت‌ماه در ساعت‌های
 ۱۷ و 20:30 روی صحنه می‌رود.

8

$
0
0

پارک جنگلی 2

صحنه‌: یک پارک- نیمکتی در میانه‌‌ صحنه- پسری قدم‌زنان وارد صحنه می‌شود‌. ناگهان متوجه کیف پولی در زیر نیمکت می‌شود‌. خم می‌شود تا کیف را بردارد‌. هم‌زمان دختری با عجله وارد صحنه می‌شود. پسر دستپاچه می‌شود و پایش را روی کیف می‌گذارد.
دختر: آقا‌... آقا ساعت چنده‌؟
پسر: 10:30
دختر: (نفس راحتی می‌کشد.) هی‌! خیالم راحت شد. گفتم لابد دوباره دیر رسیدم. (مکث- می‌نشیند- ناگهان با صدایی بلند) وااای! نکنه عوضی دوباره اومده و رفته. آقا ببخشید، شما یه پسر جوان، خوش تیپ، قد بلند، چهار شونه، با شلوار جین و موهای بلند اینجا ندیدین؟
پسر: نه‌خیر خانم.
دختر: دلم شور می‌زنه. آخه این دو، سه بار اخیر من دیر می‌رسیدم. اون هم آخرین بار تهدید کرد که اگر باز هم دیر برسم، می‌ذاره می‌ره.
پسر: (با پوزخند) احتمالا این بار ایشون دیر رسیدن. نکنه قرارتون...
دختر: وای نه، این چه حرفیه که می‌زنی  اون این قدر من رو دوست داره که همیشه یک ساعت قبل از قرارمون سر قرار حاضر می‌شه.
پسر: می‌گم نکنه‌...
دختر: اون تهدیدش هم بیشتر شبیه یه شوخی بود. تو چیزی می‌خواستی بگی؟
پسر: می‌گم نکنه قرارتون با ایشون یه جای دیگه بوده. مثلا... نیمکت اونوری.
دختر: (قهقهه می‌زند.) چه‌قدر بامزه‌ای!  ما همیشه قرارمون سر همین نیمکته. اِ ... راستی تو موبایل داری؟ آخه می‌دونی چهار، پنج روزه موبایلم قطع شده.
پسر: بله. بفرمایید. (موبایلش را به دختر می‌دهد.)
دختر: تو چرا وایسادی؟ چرا نمی‌شینی گلم؟!
(پسر از سر اجبار لبخندی زورکی می‌زند و می‌نشیند. دختر با موبایل شماره‌ای را می‌گیرد و منتظر می‌ماند.)
دختر: اِ‌...‌! خیلی عجیبه. گوشیش خاموشه. تا حالا سابقه نداشته. حتما نمی‌خواد بیاد که گوشیش رو خاموش کرده.
پسر: اما باز من می‌گم شاید قرارتون جای دیگه بوده و شما اشتباه اومدین.
دختر: گفتم که نه. اصلا نیاد. به درک! (لبخند می‌زند.) شاید قسمت این بوده که من با تو آشنا شم.
پسر: (باز هم از سر اجبار) بله!
دختر: وای چه قدر گرمه! (با لبخندی دوباره) می‌ری برام یه بستنی بخری؟ بلدی که؟ بوفه اون طرفه.
(پسر ناچار می‌شود. شاید تو رودرواسی گیر می‌کند. می‌ایستد‌ اما هنوز مردد است. دختر نگاهی به پسر می‌اندازد. چشم در چشم. نگاه دختر، پسر را مجبور می‌کند. دختر رو بر‌می‌گرداند. پسر به آرامی کیف پول را با پایش به زیر نیمکت هدایت می‌کند و می‌رود. موبایل پسر، دست دختر جا می‌ماند. دختر می‌خواهد بایستد که موبایل از دستش می‌افتد. خم می‌شود تا موبایل را بردارد. چشمش به کیف پول می‌افتد. کیف را برمی‌دارد و فوری آن را وارسی می‌کند. دختر با کیف پول و موبایل و با عجله از صحنه خارج می‌شود.‌)

 

قاتل محکوم به اعدام
فقط پنج دقیقه وقت دارم. باید فکر کنم. یک برگ برنده رو کنم، من نباید به جای یک قاتل بمیرم. نمی‌دانم چطور باید ثابت کنم که زمان قتل ساغر‌ من اصلا خانه نبودم. چطور ثابت کنم که درست است من و ساغر با هم مشکل داشتیم ولی من عاشق او بودم! به مرگ تهدیدش کردم ولی برایش می‌مردم. خدای من‌ این قتل حسابی برنامه‌ریزی شده بود. ساعت 7:05 صبح درست زمانی که برق کل محل قطع بود‌ دوربین‌های بانک کنار خانه از کار افتاده بود و من برای ورزش به پارک رفته بودم! احمق‌ها به اثر انگشت من استناد می‌کنند! خب آنجا خانه‌ام بود معلوم است که همه جایش پر است از اثرِ من! زندانبان‌ها دارند می‌آیند، صدای پایشان را می‌شنوم، این پایان راه من است. نفس‌هایم به سختی بالا می‌آید، قفل سلول باز شد، وقتش بود، چشمانم را بستم نمی‌خواستم چهره هیچ انسان دیگری را ببینم اما صدای زمختش را به یاد دارم: «یالا پاشو راه بیوفت».
 می‌خواستم بلند شوم اما نمی‌توانستم، پاهایم بی‌حس شده بود، توان حرکت نداشتم، تمام تمرکزم را جمع کردم که بلند شوم که باز هم صدایش تمرکزم را پاره کرد: «د پاشو دیگه... چرا چشاتو بستی؟ نترس تبرئه شدی!» می‌دانستم دروغ می‌گوید. فقط می‌خواست مرا آسان‌تر تا پای چوبه دار ببرد، تمام عزمم را جذب کرد، تمام فکر و حسم را روی پاهایم متمرکز کردم و بلند شدم، سرم گیج رفت، چشمانم سیاهی رفت و از حال رفتم.
چشمانم را آرام باز کردم. هیچ چیز یادم نمی‌آمد. باید بیشتر فکر می‌کردم. یک چیزهایی یادم است. دارد یادم می‌آید. آره اینجا زندان است و... ماجرا بدجور بیخ پیدا کرده بود. اوایل برایم جنبه سرگرمی داشت اما حالا کمی که بیشتر دقیق می‌شوم می‌بینم ممکن است کار من باشد! اصلا آنها حق دارند، حق دارند که قاطعانه بگویند من مسوول این قتلم. همه‌ پازل‌ها درست چیده شده‌اند. منطق هر آدم احمقی می‌گوید که مسوول این قتل منم. خودم هم زیاد با این موضوع مشکلی ندارم. من که به ‌اندازه کافی آدم بی‌مصرفی بودم حداقل اینجوری به جای یک آدم با‌هوش می‌میرم! آدم با‌هوشی که یک قتل را جوری برنامه‌ریزی کرده که حالا همه شواهد علیه من است... اما... اما نه! آن آدم خطرناک است، من باید جلوی او را بگیرم! او یک مجرم جانی است، در واقع با هر نقشه‌اش جان دو نفر را می‌گیرد، بدون اینکه خودش گیر بیفتد. یکی را کشته، من هم که پنج دقیقه دیگر اعدام می‌شوم و او راست‌راست راه می‌رود و به فکر نقشه بعدی‌اش است. یک بار دیگر همه چیز را مرور کن از ابتدا، وای چرا یادم نمی‌آید! توی آن دادگاه لعنتی چه بر سر من آمد. ناخود‌آگاه دستانم شروع به لرزیدن کرد، ضربان قلبم بالا رفت، تمام مویرگ‌هایم داشتند پاره می‌شدند، نابودی تک‌تک‌شان را حس می‌کردم، از جایم بلند شدم محکم به در کوبیدم: «زندانبان، زندانبان! من بی‌گناهم! بهشون بگو من کاری نکردم، بگو منو نکشن». زندانبان به سرعت به سمت سلولم آمد: «می دونم، می‌دونم بی‌گناهی آروم باش، صبر کن این آمپولو بزنم همه چیز درست میشه». چشمانم آرام آرام بسته شد... دیگر چیزی نفهمیدم...
چشمانم را آرام باز کردم. هیچ چیز یادم نمی‌آمد. باید بیشتر فکر می‌کردم. صدای ساغر را شنیدم: «به هوش اومدی بالاخره؟» این غیر‌ممکن است، او مرده بود، مطمئنم. آن روز وقتی که از ورزش برگشتم خودم جنازه‌اش را دیدم، خودم با پلیس تماس گرفتم! چطور ممکن است؟ بلند شدم و کمی به اطراف نگاه کردم مردی گوشه‌ اتاق دمر افتاده بود و دور تا دور سرش خون جمع شده بود. گفتم: «ساغر اینجا کجاست؟» انگار نمی‌خواست جواب بدهد، سرش را به مرتب کردن گل‌های درون گلدان گرم کرد. بعد با صدای آرام گفت: «وسایلت را جمع کن، باید برویم» و از اتاق خارج شد. همه لباس‌هایم را در ساک ریختم به طرف مردی که دمر روی زمین افتاده بود رفتم، ترسیدم به او دست بزنم، از او دور شدم. به سمت درب خروج رفتم، آرام بازش کردم، ساغر نبود، مردی که شبیه زندانبان بود گفت: «نترس، اینجا دیگه هیچ‌کس کاری به کارت نداره...»
اردیبهشت تئاتر

 

واکنش دختر شهید آوینی به برخی نسبت‌ها: ممکن است یادش رفته باشد؟
گروه فرهنگ- کوثر آوینی نسبت به برخی اظهارنظرها که به بهانه سالروز شهادت پدرش سید مرتضی آوینی در برخی محافل مطرح می‌شود، واکنش نشان داد.
دختر شهید آوینی که کمتر حاضر می‌شود در مقام دختر شهید در مجامع حاضر شود و از بهره‌بری از نام پدر به شدت پرهیز دارد‌ در متن یادداشتی که در اختیار خبرگزاری ایسنا با عنوان «ممکن است یادش رفته باشد؟» قرار داده است، نوشته است:
«هر سال در این روزها، روزهای «سالگرد شهادت سیدمرتضی آوینی» نگاه می‌کنم تا ببینم کسی که می‌گوید «دوست»، «همکار»، «هم‌رزم»، «همراه» و «هم‌دل» او بوده‌ قرار است چه بگوید و چه تصویری از او بسازد. شاید نکته جدیدی در حرف‌ها و نقل خاطراتش باشد که کمک کند به وضوح بیشتر شخصیت او.
می‌بینم که می‌گوید «اختلافی میان کیهان و آقای آوینی وجود نداشت و تنها یک مقاله در کیهان چاپ شد که آن هم درباره مجله سوره بود» و من فکر می‌کنم که مگر ممکن است یادش رفته باشد موضع‌گیری تند کیهان در زمان چاپ کتاب «هیچکاک همیشه استاد» را و مگر خبر ندارد که مهدی نصیری به همه گفته بود که دیگر با سوره و مواضع سردبیرش همراهی نخواهد کرد.می‌گوید «باقی مقالات در روزنامه جمهوری اسلامی چاپ شده بود که خط و ربطش معلوم است» و من فکر می‌کنم مگر ممکن است نداند که در آن سال‌ها روزنامه جمهوری اسلامی خط و ربط جداگانه‌ای نداشت و نشریاتی از قبیل کیهان و رسالت و جمهوری اسلامی موضع‌گیری فرهنگی واحدی داشتند و همه‌شان قرار بود سوره را «بزنند».
می‌گوید «چطور ممکن است آقای آوینی به سینمای اسلامی اعتقاد نداشته باشد وقتی نوشته است: حقیقت سینما امری معنوی و الهی است. تفکر وحیانی اسلام امکان ظهور و بروز در سینما دارد، مشکل است اما ممکن است» و من فکر می‌کنم یعنی ممکن است جمله ابتدایی این پاراگراف را ندیده باشد که در آن به‌صراحت آمده «من این تعبیر سینمای اسلامی را نمی‌پسندم».
می‌گوید «شهید آوینی حتما باید مورد استفاده سیاسی قرار بگیرد» و من فکر می‌کنم او که مدام از «آوینی» نقل‌ قول می‌کند، مگر ممکن است مقاله جمهوریت یا اسلامیت را نخوانده باشد که در آن به‌صراحت نوشته شده «...ما اجازه نداده‌ایم که هیچ ضرورت سیاسی، هرچند بحق، بر کارمان سایه بیندازد. نه از آن لحاظ که سیاست را منتزع از هنر و فرهنگ بدانیم، بلکه از آن جهت که شانیت هنر و فرهنگ چنین اقتضا دارد... هنر و فرهنگ را همچون ابزاری برای کار سیاسی نگریستن بی‌رودربایستی سیاست‌زدگی است و از سر جهل نسبت به حقیقت هنر و فرهنگ برمی‌خیزد»‌ و باز فکر می‌کنم که اگر هم ندیده باشد، مگر ممکن است نداند که سیدمرتضی آوینی‌ با مدرک فوق‌لیسانس و سابقه‌ای که در دوران جنگ از خود بر جای گذاشت، پس از پایان جنگ به‌راحتی می‌توانست به یکی از مدیران سیاسی کشور تبدیل شود‌ اما نخواست و نپذیرفت و فکرکردن و نوشتن در عرصه فرهنگ (و نه سیاست) را انتخاب کرد.می‌گوید «آن اواخر اختلاف کوچکی بین کیهان و سوره در نحوه پرداخت پیش آمد اما نه در محتوا» و من فکر می‌کنم مگر امکان دارد، نداند که سیدمرتضی آوینی باز در همین مقاله جمهوریت یا اسلامیت به‌طور علنی نوشته است که طریق مجله سوره از روزنامه کیهان مستقل و متفاوت است و آنجا که روزنامه کیهان رویکرد سیاسی دارد، مجله سوره رویکرد فرهنگی را پیشه کرده است یا مگر ممکن است رفیق آوینی بوده و در سوره رفت‌وآمد داشته باشد و خبر نداشته باشد که روزنامه کیهان در سال 1371 در ماجرای «خنجر و شقایق» از چاپ جوابیه دومی که آوینی نوشت سر باز زد.
می‌گوید «جنبه عملی کار آوینی به‌شدت از جنبه نظری او مهم‌تر بوده» و من فکر می‌کنم که مگر امکان دارد، نداند که ویژگی تمایزبخش نحوه فیلمسازی سیدمرتضی آوینی در پی نوع‌نگاه او به عالم (به‌طور عام) و به فیلمسازی (به‌طور خاص) به‌وجود آمد و از همین رو مقالاتی که در سه سال آخر حیاتش نوشت ثمره سال‌ها تفکرش بود و اهمیت آن، اگر نگوییم بیشتر از کار عملی‌اش، حداقل به‌همان‌اندازه بوده است.
می‌گوید «آوینی هیچ‌گاه تغییر و تحول به معنای بازگشت یا تغییر مسیر جدی در این دوره چند سال آخر حیات نداشت» و من فکر می‌کنم یعنی ممکن است او تفاوت میان تحول و تغییر را فراموش کرده و یادش رفته باشد که اتفاقا اصل نزاع همین بود که خیلی‌ها، تغییر برخی اعتقادات و رویکردهای او را به پای تحولش می‌گذاشتند و اتفاقا سیدمرتضی آوینی در دو سال آخر حیاتش، تغییر کرده بود؛ او در همه مقاطع زندگی‌اش (از دوران جوانی و قبل از انقلاب گرفته تا زمان جنگ و پس از آن) مشغول تفکر بود و با شهامتی کم‌نظیر، راه را بر مسیر فکری خود بازگذاشت و هرگز از این نهراسید که نتیجه تفکراتش، نقض‌کننده دریافت‌های قبلی‌اش شود. او هرگاه به این نتیجه رسید که تصورات قبلی‌اش اشتباه بوده‌ به صراحت به بیان دریافت‌های جدید و متفاوت خودش پرداخت و این را می‌توان با مقایسه مقالاتی که در سال‌های مختلف درباره سینما نوشته، فهمید.
می‌گوید «آوینی تاوان حرکت‌های همکارانش را می‌داد چراکه به نیروهایش میدان می‌داد و پشت سر آنها می‌ایستاد» و من فکر می‌کنم مگر ممکن است نداند که سیدمرتضی آوینی نزدیکی فکری زیادی با همکارانش در مجله سوره (ازجمله مسعود فراستی) داشت و اگرچه هرگز سعی نکرد اعتقادات شخصی خودش را به‌عنوان معیار چاپ مطلب در مجله در نظر بگیرد‌ اما هیچ‌گاه دست به انتشار نوشته‌ای (یا طرح گرافیکی) نزد که به‌کلی با مبانی اعتقادی خودش در تضاد باشد و همین بود دلیل آنکه پشت همکارانش در مجله سوره می‌ایستاد‌ و فکر می‌کنم مگر ممکن است خبر نداشته باشد که بسیاری از منتقدانش در یکی دو سال آخر، نسبت به همکارانی که در مجله امکان کار به آنها داده بود اعتراض داشتند و آثار آنها را پیشاپیش و فارغ از اینکه چه نوشته یا طراحی کرده بودند، مردود می‌دانستند.
می‌گوید «کیهان در انتقاد خود آوینی را لیبرال ننامیده بود بلکه گفته بود در این شرایط که حوزه هنری کلی کتاب چاپ‌نشده دارد شما چرا این کتاب را به مسایل دیگر اختصاص دادید» و من فکر می‌کنم که چطور حواسش نیست «هیچکاک؛ همیشه استاد» از ابتدا کتابی نبوده که قرار باشد جای کتاب‌های چاپ‌نشده حوزه را بگیرد بلکه ویژه‌نامه «سینمایی» مجله سوره بوده و نمی‌توانسته به «مسایل دیگر» اختصاص پیدا کند و مگر نخوانده و ندیده که از نظر سیدمرتضی آوینی، سینما و هیچکاک جایگاه والایی داشتند.
می‌گوید که «بستگان شهید آوینی برای دارودسته‌سازی از اسم آوینی استفاده می‌کنند و مثلا در انتخابات برای رای‌آوردن استفاده ابزاری از نام شخصیت‌هایی همچون آوینی می‌کنند» و من فکر می‌کنم یعنی ممکن است ندیده باشد سایت‌ها و روزنامه‌هایی را که در ده، دوازده سال اخیر، در آستانه هر انتخابات‌ از نامه‌ای که سیدمرتضی آوینی خطاب به سیدمحمد خاتمی، وزیر فرهنگ و ارشاد نوشته، چه سوءاستفاده‌ای می‌کنند و سعی می‌کنند این‌ را جا بیندازند که «شهید آوینی» با شخص آقای خاتمی رییس‌جمهور و هر کس به ایشان منتسب است و همه اصلاح‌طلب‌ها به‌طور کلی، مشکل دارد‌ پس چرا آن موقع اعتراض نکرده بود و نگفته بود از اسم آوینی استفاده انتخاباتی نکنند؟
می‌گوید «عده‌ای قبل از شهادت ایشان فهمیدند اشتباه کرده‌اند و بقیه هم بعد از شهادت فهمیدند و متنبه شدند» و من فکر می‌کنم چطور ممکن است یادش رفته باشد پیش از شهادت که هیچ، پس از شهادت هم تا سه روز و تا بعد از برگزاری مراسم به‌خاک‌سپاری، سعی کردند خبر درگذشت او را (شهادت که جای خود دارد) منتشر نکنند. و بعد از آن هم تا به امروز آگاهانه تلاش کرده‌اند نوشته‌ها و گفته‌های قدیمی‌ترش را مطرح کنند و در محافل خودشان می‌گویند در اواخر زندگی‌اش منحرف شده بود و خدا دوستش داشت که عاقبت به‌خیرش کرد.
و پی در پی می‌گویند «سید مرتضی اگر الان بود»، «مرتضی اگر الان بود»، «آوینی اگر الان بود» و من فکر می‌کنم یعنی نمی‌دانند مهم‌ترین خصیصه او (که در این دوران میان مردمان نایاب است) این بود که مصلحت‌اندیش نبود، عافیت‌طلب نبود‌ که اگر بود، الان در میان ما بود و دیگر دلیلی نداشت فکرمان را به این مشغول کنیم که «او اگر الان بود، مشغول چه کاری بود». سیدمرتضی آوینی در تاریخ بیستم فروردین سال 1372 زندگی را به دیگران واگذار کرد و حیاتی دیگر آغاز کرد؛ ماه‌های آخر حال خوشی نداشت و همین به تاریخ شهادتش معنا می‌بخشد. دلیل بی‌حوصلگی و دلخوری ماه‌های آخر را با برگزاری میزگرد و جلسه و همایش، نمی‌توان کتمان کرد و پوشیده نگه داشت.»

 

امکانیان به «جاده چالوس» رفت
ایسنا- بیژن امکانیان که به تازگی به دلیل مشکلات مالی سریال فریدون حسن‌پور را ترک کرده بود‌ از امروز مقابل دوربین سریال جدیدی قرار می‌گیرد.«جاده چالوس» عنوان سریالی است که بیژن امکانیان با آن همکاری می‌کند و از مرداد‌ماه امسال روی آنتن شبکه تهران خواهد رفت.مجموعه تلویزیونی «جاده چالوس» به تهیه‌کنندگی علیرضا داوری و به کارگردانی احمد معظمی که از اواخر سال گذشته در نیاوران کلید خورده بود، پس از تصویربرداری در چند لوکیشن داخلی و خارجی حوالی میدان صادقیه، خیابان سئول و‌...‌ از امروز به تهرانپارس و لوکیشن خانه احمد با بازی بیژن امکانیان به پایان خواهد رسید.
در این مجموعه تلویزیونی بجز امکانیان، فاطمه گودرزی در نقش محبوبه، محسن افشانی در نقش امیر پسر خانواده و سیما خضرآبادی در نقش مهتاب دختر خانواده حضور خواهند داشت.همچنین علی‌رام نورایی، نیما شاهرخ شاهی و بازیگران دیگر که در مرحله انتخاب هستند، بازیگران اصلی این مجموعه تلویزیونی خواهند بود.

«فرانکشتین در بغداد» بوکر عربی را به خانه برد
مهر- از میان شش فینالیست رقابت داستان عربی «فرانکشتین در بغداد» نوشته احمد سعداوی به عنوان برنده جایزه بوکر عربی در سال 2014 انتخاب شد.
سعد البازی، رییس گروه داوری امسال سعداوی را به عنوان برنده جایزه 50 هزار دلاری این رقابت معرفی کرد. از دیگر جوایز این رقابت تضمین ترجمه انگلیسی این رمان به زبان انگلیسی و انتشار آن است. این امر موجب فروش این اثر به صورت بین‌المللی خواهد شد.این رمان در سال 2005 می‌گذرد و کتاب راوی داستان‌هادی العتاق مردی است که در بغداد زندگی می‌کند. او اجساد کشته‌شدگان در انفجارهای شهری را جمع می‌کند تا از کنار هم نهادن آنها یک پیکر جدید بسازد و روحی جدید وارد این کالبد کند. به این ترتیب این فرد جدید به عنوان فرانکشتین مشهور می‌شود که می‌خواهد از افرادی انتقام بگیرد که کسانی را که بخشی از وجودشان در این جسم جدید وجود دارد، کشته‌اند.احمد سعداوی رمان‌نویس، شاعر و فیلمنامه‌نویس عراقی است. او سال 1973 در بغداد متولد شده و در همین شهر به عنوان فیلمساز مستند کار کرده است. او از جمله نویسندگانی است که سال 2012 با شرکت در کارگاه سالانه «نجوا» به آموزش داستان نویسی برای جوانان شرکت داشت.

«مرداب روی بام» به فرمان‌آرا تقدیم شد
ایسنا- این نمایش عاشقانه در سالن استاد ناظرزاده کرمانی سه‌شنبه (9 اردیبهشت‌ماه) با استقبال تماشاگران به صحنه رفت و اجرای شب گذشته آن به بهمن فرمان‌آرا که مهمان ویژه گروه اجرایی بود، تقدیم شد. پیش از این نیز هنرمندانی همچون هما روستا، پانته‌آبهرام، پرویز پورحسینی، رضا بابک، شهرام مکری، شبنم مقدمی، نسیم احمدپور، هوشنگ گلمکانی، حمیدرضا صدر، رامتین شهبازی، رحمان سیفی آزاد، نیما دهقان، امید بنکدار، علیرضا نادری، رضا کیانیان، عبدالله اسکندری، الناز شاکردوست‌، شاهین شجری کهن، هومن سیدی، حسین پاکدل، مسعود فروتن، منصور خلج، محمد حاتمی، سیامک احصایی‌، هوشنگ قوانلو، حسن باستانی‌، ناصح کامکاری‌، آرزو افشار‌، ندا هنگامی، صابر ابر و جواد طوسی از نمایش جدید رضا گوران دیدن کرده‌اند.
ستاره پسیانی، پانته‌آ پناهی‌ها، بهناز جعفری، ندا مقصودی، عبد آبست، دایانا فتحی، بیتا معیریان، جواد پولادی و پانیذ فریوسفی در «مرداب روی بام» به ایفای نقش می‌پردازند. نمایش «مرداب روی بام» نوشته و کار رضا گوران است که متن آن براساس نمایشنامه «دوشیزه رزیتا» اثر فدریکو گارسیا لورکا، شاعر و نمایشنامه‌نویس اسپانیایی به نگارش درآمده است.
این اثر نمایشی هر روز ساعت 19:30 تا پایان اردیبهشت‌ماه در سالن استاد ناظرزاده کرمانی به روی صحنه می‌رود.

اثر سهراب سپهری دوم شد
ایرنا- رقابت بهترین کتاب ترجمه سال که مبلغ جایزه بزرگ آن پنج هزار دلار است، از سال 2007 میلادی راه‌اندازی شده و در دو بخش ادبیات داستانی و مجموعه شعر برگزار می‌شود. در این مسابقه رقابتی تنها کتاب‌هایی که طی یک سال گذشته از زبان‌های مختلف غیر از انگلیسی در آمریکا به چاپ رسیده‌اند می‌توانند مجوز شرکت در این جایزه ادبی را دریافت کنند. در بخش بهترین کتاب ترجمه در حوزه شعر، الیسا بیاگینی شاعر ایتالیایی با مجموعه شعر میهمان جنگل توانست جایزه اثر برتر را از آن خود کند. تیم سه نفره‌ای متشکل از دیانا تو‌، سارا استیکنی و یوجین اوستاشفسکی کار ترجمه این مجموعه شعر را برعهده داشتند.در ادامه این گزارش که در سایت معتبر پابلیشرز ویکلی بازتاب داده شده است، ترجمه انگلیسی مجموعه شعر واحه  از سروده‌های سهراب سپهری شاعر سرشناس ایرانی نیز از رقبای بیاگینی برای کسب این جایزه بود که با حداقل فاصله این رقابت را به شاعر ایتالیایی واگذار کرد. اشعار سپهری توسط کاظم علی و محمدجعفر محلاتی ترجمه شده بودند.

گالری لاله تهران میزبان تصویر‌گران آلمانی
گروه فرهنگ- آیین گشایش نمایشگاه تصویرگران معاصر آلمانی کشور آلمان با نام «اردبرلند» 12 اردیبهشت با حضور جمعی از هنرمندان دو کشور و مسوولان فرهنگی در گالری لاله تهران برگزار می‌شود.
برپایی نمایشگاه تصویرگران معاصر آلمانی در گالری لاله تهران به منظور تعاملات فرهنگی و هنری در سطوح بین‌المللی، بستر‌سازی مناسب برای فعالیت هنرمندان‌ و تبادل تجربیات هنرمندان ایرانی و آلمانی برگزار می‌شود.
این نمایشگاه‌ بخش دوم نمایشگاه دوجانبه انارستان- اردبرلند است که توسط «تام آیکنهوفه»، تصویرگر و طراح گرافیک ساکن برلین‌ ساماندهی شده است. اردبرلند که در برگیرنده حدود 80 اثر از 16 تصویرگر آلمانی است، با همکاری گالری لاله در تهران و وزارت امور خارجه جمهوری فدرال آلمان، بخش فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در آلمان، انتشارات ‌هامرآوئه و انجمن هنری طراحی و تصویرسازی برلین برگزار می‌شود.
تصویرگران شرکت‌کننده در این نمایشگاه شامل یوهانا بِنتز، پاچو رادا، کلاوس اِنزیکات، کاترین اشتانگلیوناس، لاشترُئر، وُلف اِرلبروخ، اِوا موگنتالِر، تام آیگِن هوفه، آنه-کاترین بِل، هنینگ واگِنبرِتآندریاس، تُپفِر نادیا، آنیکا زیمز، ا َتَک، آنیا چِپِتز، یِنز بُنکه، اُلاف‌هایِک خواهد بود.
نمایشگاه تصویرگران معاصر آلمانی (اردبرلند) پس از تهران‌ در شهرهای اصفهان، مشهد و گرگان برپا می‌شود. بخش نخست این برنامه دوجانبه‌ از «سپتامبر»2013 تا «آوریل» 2014 در کتابخانه بین‌المللی جوانان مونیخ برگزار شد.
علاقه‌مندان برای بازدید از این نمایشگاه می‌توانند از روز 13 تا 31 اردیبهشت ساعت 9 تا 19 به آدرس خیابان دکتر فاطمی، ضلع شمالی پارک لاله، روبه‌روی پارکینگ طبقاتی- نگارخانه لاله مراجعه کنند و برای دریافت اطلاعات بیشتر با شماره تلفن:88960492 تماس بگیرند.




8

$
0
0

استاد تار ایران درگذشت: نوایی که آسمانی شد

گروه فرهنگ- ارغوان این چه رازی است که هر سال بهار، به عزای دل ما می‌آید ...
ابتهاج شاید فکرش را هم نمی‌کرد، آن روزی که محمدرضا لطفی آهنگی روی شعر ارغوانش ساخته بود و روی صحنه می‌نواخت. همان موقع که ابتهاج درون سالن ارغوان را زمزمه می‌کرد و صدای تار لطفی فضا را پر کرده بود، چند سال بعدش، در بهار دم گرفته تهران، درختان تازه شکوفه داده بلوار کشاورز در بدرقه مردی که صدای تارش آسمانی بود، ارغوان زمزمه کنند.
محمدرضا لطفی استاد تار ایران و از تاثیرگذارترین نوازندگان و آهنگسازان موسیقی سنتی ایران صبح دیروز، 12 اردیبهشت‌ماه در بیمارستان پارس تهران به دلیل بیماری سرطان از دنیا رفت.
لطفی متولد 17 دی‌ماه سال 1325 در شهر گرگان بود. شروع یادگیری موسیقی‌اش در هنرستان موسیقی بود و بعد از آن سر از دانشکده موسیقی درآورد و نزد استادانی مانند نورعلی برومند، عبدالله دوامی و سعید هرمزی یادگیری موسیقی را ادامه داد. لطفی در سال 1353 همکاری‌اش را با رادیو آغاز کرد و در همان سال به عضویت گروه علمی دانشکده موسیقی درآمد. او در سال 54 گروه شیدا را تاسیس کرد و بعد از آن با همکاری گروه عارف به سرپرستی محمد علیزاده بخشی از تصنیف‌های قدیمی را دوباره نوازی کرد. بعد از آن کانون موسیقی چاووش را راه‌اندازی کرد که قدم بسیار بزرگی در پیشرفت و به روز کردن موسیقی سنتی کشور بود. هنوز هم عده زیادی از نوازندگان و موسیقی‌دانان کشور آلبوم‌های این کانون را نقطه عطفی در موسیقی سنتی ایران می‌دانند. 12 آلبومی که با همکاری و نوازندگی محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان و آواز شهرام ناظری و محمدرضا شجریان وارد عرصه موسیقی کشور شد توجه همگان را جلب کرد. آلبوم‌های کانون چاووش با توجه به رخدادهای سیاسی و اجتماعی زمان خودش وارد بازار شد و توانست همسویی با مخاطب و جامعه ایجاد کند.
لطفی بعد از آن به واشنگتن رفت و در آنجا علاوه بر برگزاری کنسرت‌های متعدد موسیقی، موسسه شیدا را بنیان گذشت. بعد از چند سال اقامت در آمریکا سر آخر در اوایل دهه 80 به ایران بازگشت و ادامه کارش در ایران بود. بعد از بازگشت به ایران هم بیکار ننشست و کنسرت‌های متعددی از بداهه‌نوازی و بداهه‌خوانی برگزار کرد و دوستداران موسیقی کشور را با صدای تارش آشنا کرد.
لطفی فقط تار نمی نواخت، او در کنار نوازندگی سازهایی مانند سه تار، ویولن و دف آواز هم می‌خواند و صدای گرمی داشت. او در طول مدت حیات خودش شاگردان زیادی را هم تحویل موسیقی سنتی کشور داد. می‌شود ویژگی برجسته لطفی را علاقه‌اش به کار گروهی و تاسیس گروه‌های موسیقی دانست. لطفی به خوبی با دیگران ارتباط می‌گرفت و فعالیت می‌کرد.
هر چند در سال‌های پایانی عمرش اختلافاتی با محمدرضا شجریان پیدا کرد و گاهی کار به نامه و جوابیه هم رسید. در هر حال با تمام فراز و فرودهای لطفی در زندگی هنریش، صدای تارش همیشه تاریخ به یاد موسیقی دوستان ایرانی می‌ماند. مرد سفیدپوشی که با ظاهر منحصر به فردش روی صحنه می‌آمد و با دستانش جادو می‌کرد. از آثار او می‌توان به «به یاد عارف» (بیات ترک)، «چهره به چهره» (نوا)، «سپیده» (ماهور)، «چشمه نوش» (راست پنجگاه)، «جان جان» (سه‌گاه)، «معمای هستی» (شور)، «عشق داند» (ابوعطا)، «رمز عشق» (ماهور)، «گریه بید» (سه‌گاه-اصفهان)، «قافله‌سالار» (نوا-راست پنجگاه)، «پرواز عشق» (سه‌گاه-اصفهان)، «خموشانه» (ابوعطا-بیات ترک)، «چهارگاه»، «به یاد درویش خان» (تکنوازی سه‌تار)، «یادواره استاد نورعلی برومند» (گروه همنوازان شیدا، دستگاه شور)، «همیشه در میان» (بداهه‌نوازی تار و سه‌تار در شور و دشتی)، «بال در بال» (شعر و موسیقی با ه. ا. سایه)، «تنها یک خاطره» (بداهه نوازی تار و سنتور همراه با فرامرز پایور)، «وطنم ایران» (اجرای گروه همنوازان شیدا، ۱۳۸۷) و
«ای عاشقان» (اجرای گروه همنوازان شیدا در بیات اصفهان، ۱۳۸۸) اشاره کرد.
بنا بر وصیت این نوازنده فقید، قرار است او در شهر گرگان به خاک سپرده شود.

 

بزرگ مرد موسیقی ایران
پری ملکی - بسیار از شنیدن خبر درگذشت آقای لطفی دلم سوخت چون خاطره‌های بسیار خوبی از ایشان دارم. بیش از 30 سال پیش، در کنار محمدرضا لطفی در گروه چاووش بودم و در طول مدت آشنایی‌ام با او، او را مردی صمیمی و مهربان یافتم.
محمدرضا لطفی، انسان بزرگی بود و خیلی کارها برای موسیقی ایران کرد. جداً باعث تاسف است که این نوازنده را از دست دادیم. فقط می‌توانم بگویم بهترین و شایان توجه‌ترین کارهای محمدرضا شجریان، کارهایی است که با همکاری لطفی ارایه کرده است. او آثار فوق‌العاده‌ای خلق کرده که آدم از شنیدنش خسته نمی‌شود.
لطفی سهم بسزایی در موسیقی ایران داشت و دین زیادی به گردن جامعه دارد به خاطر کارهای بزرگی که کرده است. ترجیح می‌دهم درباره خاطرات سی و چند سال پیشم سکوت کنم ولی همین قدر بگویم که تمام خاطراتی که با ایشان دارم، خوب و دوست داشتنی و سرشار از یادهای خوب آن سال‌هاست.
لطفی؛ عضو حلقه پیوند
محمد سریر-در طول تاریخ موسیقی ملی ایران و در صد سال گذشته، در دوره‌های مختلف بزرگانی در عرصه نوازندگی، تدریس موسیقی و ساخت آهنگ فعال بودند و حلقه‌هایی را تشکیل دادند که این حلقه‌ها در دوره‌هایی ضعیف‌تر و در دوره‌هایی دیگر، قوی‌تر بود.
در این سه دهه گذشته، شاهد فعالیت نسل میانه‌ای بودیم که حلقه‌ای را تشکیل دادند. این حلقه توانست حلقه پیوند موسیقی ایرانی به نسل‌های آینده باشد و این میراث را به خوبی منتقل کند که این وظیفه بسیار خطیری بود. محمدرضا لطفی از مهم‌ترین بخش‌های این حلقه پیوند بود. آقای لطفی در دهه مشخصی تاثیرگذاری زیادی در خلق حوزه موسیقی ردیف- دستگاهی داشتند. در یکی دو دهه هم تاثیر حضورشان را در حوزه آموزش موسیقی شاهد بودیم و تداوم اندیشه و خلاقیت او را در شاگردان و بعضی مخاطبان آثار وی می‌بینیم که این کار را ادامه می‌دهند. قطعا در آینده هم تاثیر آثار و اندیشه هنری ایشان در نسل‌های جوان‌تر وجود خواهد داشت.

 

خانه سیمین دانشور بدون حضور وارث تخلیه شد
میراث فرهنگی- چهارشنبه 10 اردیبهشت‌ماه ماموران شهرداری بدون حضور وارث جلال آل‌احمد و سیمین دانشور، خانه این زوج ادیب را تخلیه کردند. همسایه‌ها نظاره‌گر این ماجرا بودند و همسر وارث جلال و سیمین این موضوع را تایید کرد. چندی پیش شنیده‌ها از خرید خانه سیمین دانشور توسط شهرداری خبر دادند.
موضوعی که علی خلاقی، همسر دخترخوانده سیمین دانشور نسبت به آن واکنش نشان داد و گفت که بدون اطلاع وارث اصلی خانه این کار انجام گرفته و آنها شکایت می‌کنند.
حالا خبرها از تخلیه خانه سیمین می‌گویند. علی خلاقی دراین‌باره به CHN می‌گوید: «خانه سیمین روزگذشته از سوی شهرداری منطقه یک تخلیه شد. همسایه‌ها شاهد ماجرا بودند و ما هم از طریق آنها باخبر شدیم.»
به گفته وی، دخترخوانده سیمین دانشور که طبق وصیتش وارث او محسوب می‌شود از ماجرا تخلیه خانه خبرنداشته و شهرداری بدون حضور او چنین اقدامی کرده است.
 خلاقی تاکید می‌کند که روز گذشته کارتن، کارتن کتاب از خانه خارج شده و حتی مسوولان سازمان میراث فرهنگی‌ هم حضور نداشتند.
در وصیتنامه سیمین دانشور آمده است: اینجانب سیمین دانشور فرزند دکتر محمدعلی‌- شماره شناسنامه 46625 ـ صادره از شیراز متولد 1300 در شیرازـ فرزندخوانده و خواهرزاده‌ام، خانم لیلی ریاحی فرزند احمد- دارای شناسنامه شماره 768 صادره از اصفهان حوزه یک متولد سال 1327 را وصی خود قرار می‌دهم که پس از مرگم ترتیب قرارداد کتاب‌ها و ترجمه‌هایم و ترجمه‌های خارج از کشورم را به عهده بگیرد و در عوض ثلث از کل اموالم را دریافت دارد.
با این وجود شهرداری منطقه یک، این خانه را از ویکتوریا دانشور خریداری کرده و قرار است آن را تبدیل به خانه ادبیات ایران بکند اما علی خلاقی، همسر دختر خوانده سیمین دانشور، می‌گوید که از روند خریداری این خانه بی‌اطلاع است و بدون اینکه شهرداری اقدام به خریداری این خانه بکند، لیلی ریاحی می‌خواست درهای این خانه را باز گذاشته و پذیرای مشتاقان ادبیات و هنر باشد. علی خلاقی می‌گوید: صاحبان یک ثلث این خانه راضی به خریداری آن از سوی شهرداری نیستند و این قرارداد را باطل می‌کنند.
به گفته وی، دیدیم که شهرداری چه بر سر خانه تناولی آورد، ما نمی‌خواهیم که این تجربه تلخ دوباره تکرار شود. او می‌گوید: ما درهای این خانه را باز می‌کنیم و از همه دوستداران ادبیات و هنر دعوت می‌کنیم که زندگی را به این خانه‌ای که با دست جلال و سیمین ساخته شده است، برگردانند.

 

بهار تئاتر در کنار سفره علاقه‌مندان شهرستانی
 شاید شنیده باشید که سرعت حرکت زندگی در معنی عام آن در شهرستان‌ها آرام‌تر از پایتخت دنبال می‌شود. برای مثال در تهران میان این همه رفت‌و آمد روزانه برخوردهای کوچکی بین خودرروها پیش می‌آید که اصطلاح عامیانه این است که مصدر فعل مالید را استفاده می‌کنند که همان مالیدن است.
این یعنی نه مردمی آنقدر بی‌کارند که برای چنین برخورد ساده‌ای بر اثر برخورد ساده دو خودرو در تهران جمع شوند که تماشا کنند نه دو راننده فرصت و حوصله پیگیری یک مالیدن ساده دو سپر از دو خودرو را دارند. اما همین اتفاق وقتی در شهری کوچک یا به اصطلاح هر شهرستانی می‌افتد می‌شود تماشاخانه ... می‌شود به قول یونانی‌ها تاترون که ریشه کلمه تئاتر از آنجا آمده است. همه چند دقیقه‌ای برای تماشا وقت دارند، حتی اگر فقط بگویند: چیزی نشده صلوات بفرستید آقا ... راننده‌ها هم تا چند ساعت در گوشه‌ای می‌ایستند و در مورد مسایل و مشکل‌ها و حل و فصل تصادفشان صحبت می‌کنند. این شاید اشاره‌ای کوتاه به مثالی ساده از دو شکل زندگی در این دو محیط از کشورمان باشد.
حالا از همین پنجره می‌خواهم به دنیای تئاتر شهرستانی وارد شوید.
از گذشته هر شهری حتما یک سالن گردهمایی دارد. معمولا در این سالن‌ها نمایش‌های خودنوشته که توسط گروه‌های خاکی و بی‌ادعای شهرستانی برای نمایشی فراهم می‌شود روی صحنه می‌رود. بیننده خود را هم دارد . . . همین شهرها اگر سالن سینما نداشت و اگر داشت بعدها تعطیل شد که بگذریم گویی فرصت هنر فاخر تئاتر بیشتر گسترده شده است ... به هر حال فیلم فیلم است و تماشای بازی بازیگر چیز دیگری است.
به هر حال شهر کوچک است و اطلاع‌رسانی آن هم زبان به زبان و کمتر از چند روز سالن‌ها مالامال جمعیت می‌شود.
در خیلی از این نمایش‌ها برای اجرا خوب است که با احترام به حواشی داستانی که در بومزاد همان منطقه اتفاق می‌افتد اجرا شود و کمک بیشتری به بیننده شهرستانی می‌کند هرچه بیشتر به سالن‌های تئاتر کشیده شود و مساله انتخاب کردن داستان باتوجه به انبوه موادی که در اختیار نویسنده است به ویژه برای اجرا روی صحنه نمایش، یک مشکل اساسی است. حتی بهترین و برجسته‌ترین کارگردان‌های حرفه‌ای هم قادر به اجرای هر داستانی روی صحنه نمایش نیستند.
کارگردان نیاز دارد تا قهرمانان خود را از داستان‌هایی بسازد که با شخصیت جامعه بومی و کمی لهجه سبک اجرای او را متناسب‌تر کند.
نویسنده شهرستانی ابتدا باید سعی کند که ویژگی‌های شخصیت و سبک بیانی خود را ارزیابی کند سپس از خودش بپرسد چه داستان‌هایی را می‌توانم موثر و خوب در منطقه خودم بیان کنم؟
چگونه می‌توانم شخصیت انتخابی خود را با قصه‌ام هماهنگ کنم تا هر دو بتوانیم با مخاطب محلی ارتباط بهتری برقرار کنیم؟
پس از اینکه نویسنده کار انتخاب را تمام کرد، وارد مرحله آماده کردن داستان برای نوشتن می‌شود که مهم‌ترین گام‌هایی است که جهت به کار گرفتن فن نویسندگی برداشته می‌شود.
نویسنده در شهرستان باید به خاطر داشته باشد که کار او تنها مانند آینه‌ای در مقابل جامعه‌اش نیست، بلکه کار او بازتاب داستان از آینه وجود او هم هست و مانند تجربه‌ای ماندگار برای همیشه باقی خواهد ماند.
نشان دادن آنچه در جامعه رخ می‌دهد نخستین مانعی است که راه طبیعی و خودانگیخته یک نویسنده محلی موفق را سد می‌کند. قاعده درست این است که هرگز نباید داستانی را برای گفتن بنویسد، بلکه باید با توجه به ساختمان فکری خود آن را پرورش دهد.
انتخاب و آماده کردن داستان، نخستین گام در راه پیشبرد هنر ادبیات نمایشی است و هنر نویسنده محلی بر آن استوار است. نویسنده مبتدی و تازه‌کار به زودی متوجه می‌شود زمانی را که برای رسیدن به این نگرش فردی از رشد سپری کرده، سرمایه‌گذاری مفیدی بوده است؛ آماده کردن ذهن و شیوه بیان در ارایه موفقیت‌آمیزی که داستان بومی مهم‌ترین متغیر به شمار می‌آید. بدون این انتخاب و آماده کردن بسیار دقیق نویسنده، نباید انتظار به دست آوردن یک تجربه موفق در سطح کشور را داشته باشد.
ادبیات نمایشی شامل بیان قصه، شعر، نمایش، افسانه‌های عامیانه و داستان‌های برگرفته از زندگی روزمره عبارت است از تلاشی هنرمندانه در قالب کلام برای هدایت انسان‌ها به سوی رشد، با زبان و شیوه مناسب و درخور فهم همه اقشار جامعه، به بیان دیگر ادبیات نمایشی عبارت است از چگونگی تعبیر و بیان احساسات، عواطف و افکار به وسیله کلمه‌ها در اشکال و صورت‌های گوناگون.
متون شهرستانی سعی دارند مخاطب را در همه اوقات زندگی پرورش دهند و باعث مسرت خاطر و تزکیه و پالایش درونی و وسعت تخیل و قوت تصور او شود و نیز نیروی ابتکار و کنترل شرایط شبیه‌سازی شده در متن نمایشی را در زندگی واقعی به او بدهد.
داستان‌هایی که در قالب نزدیک به زندگی در شهرهای ایران ارایه می‌شوند اثر عمیق در فکر و روحیه انسان‌های همان منطقه می‌گذارد و ایشان را برای رویارویی با مسایل معاشرت و تعامل با دیگران در همان محیط آماده می‌سازد و نیز در درک و فهم مشکلات زندگی آنان را یاری می‌کند.
به نظر بنده حقیر و در آخر کلام، بهار تئاتر به شیوه اجراهای شهرستانی حتی و به ویژه در زمینه‌های زبان آموزی محلی و آموختن کلمه‌های از یاد رفته بومی مناسب در بافت جامعه به مخاطبان نقش قاطعی می‌تواند بازی کند.
* عضو هیات علمی و استادیار دانشکده معماری و هنر دانشگاه گیلان

 

«سالگشتگی» کوهستانی در آلمان و بلژیک
ایسنا- نمایش «سالگشتگی» نوشته و کار امیررضا کوهستانی در ادامه تور اروپایی خود در آلمان و بلژیک به صحنه می‌رود.
گروه اجرایی این نمایش 11 اردیبهشت‌ماه برای اجرای این اثر نمایشی راهی آلمان شدند. نمایش«سالگشتگی» ابتدا روزهای 3 و 4 ماه می‌
(13 و 14 اردیبهشت‌ماه) در فرانکفورت آلمان به صحنه می‌رود. پس از آن گروه اجرایی در یک برنامه فشرده راهی بلژیک می‌شوند تا نمایش‌شان را روزهای 7 تا 10 می‌‌(17 تا 20 اردیبهشت‌ماه) در بروکسل به صحنه ببرند، کل این تور 10 روز به طول می‌انجامد.
نمایش نامبرده که کاری از گروه تئاتر «مهر شیراز» است، ابتدا در موزه هنرهای معاصر فرانکفورت به صحنه می‌رود. این نمایش سپس در جشنواره«هنر در هنر» بروکسل که یکی از معتبرترین جشنواره‌های هنری و جشنواره‌ای پنج ستاره است به صحنه خواهد رفت. این پنجمین بار است که امیررضا کوهستانی در این جشنواره حضور دارد. او پیش از این نمایش‌های «رقص روی لیوان‌ها»‌، «در میان ابرها»، «کوارتت» و
«17 دی کجا بودی؟» را در همین جشنواره اجرا کرده‌ است.
نمایش«سالگشتگی» چهار اجرا در جشنواره بروکسل دارد و تاکنون هنرمندانی چون پیتر بروک، عباس کیارستمی و . . . آثار هنری خود را در این جشنواره که جشنواره‌ای تلفیقی از تئاتر، پرفورمنس، رقص و گاهی ویدیو آرت است، عرضه کرده‌اند.
نمایش «سالگشتگی» با بازی حسن معجونی و مهین صدری اجرا می‌شود. این نمایش زمستان گذشته در تالار «شمس» موسسه فارسی‌زبانان به صحنه رفت و با استقبال تماشاگران روبه‌رو شد.

بررسی دوباره کتاب‌های ممنوع‌الچاپ
ایلنا- مدیر اداره کتاب وزارت ارشاد گفت که طبق قولی که داده بودیم کتاب‌های ممنوع‌الچاپ در حال بررسی دوباره است.
در حاشیه بیست و هفتمین نمایشگاه کتاب، علی شجاعی صائین، مدیر اداره کتاب وزارت ارشاد در پاسخ به بررسی دوباره کتاب‌های ممنوع‌الچاپ گفت: همه کتاب‌هایی که در سال‌های پیش غیرقابل چاپ اعلام شده بودند دوباره درحال بررسی هستند البته این کار منوط به درخواست ناشران است یعنی هر ناشری که درخواست بررسی دوباره کتابش را بدهد ما کتاب را در نوبت بررسی قرار می‌دهیم.
وی افزود: تا به حال بررسی دوباره بخش زیادی از این کتاب‌ها به پایان رسیده و تکلیف آنها مشخص شده است و در بین آنها کتاب‌های زیادی مجوز نشر گرفته‌اند. باقی کتاب‌ها هم در حال بررسی هستند و به زودی نتیجه بررسی آنها مشخص می‌شود.

رونمایی از پوستر جدید «پنج ستاره»
فارس- قرارداد اکران فیلم سینمایی «پنج ستاره» به کارگردانی مهشید افشارزاده در آخرین جلسه شورای صنفی نمایش منعقد شد که قرار است این فیلم در گروه سینمایی آفریقا جایگزین «خط ویژه» شود.
امیر سماواتی تهیه‌کننده این فیلم به تازگی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی از اکران «پنج ستاره» در دو هفته آینده خبر داد و به این ترتیب این فیلم که نخستین تجربه کارگردانی مهشید افشارزاده است توسط شرکت پخش نورتابان از چهارشنبه 24 اردیبهشت‌ماه جایگزین «خط ویژه» خواهد شد.
«پنج ستاره» اولین ساخته بلند سینمایی مهشید افشارزاده است. او در اولین ساخته بلند خود از بازیگران مطرحی چون شهاب حسینی، همایون ارشادی، امید روحانی، بهنوش بختیاری و . . . برای ایفای نقش‌ها بهره برده است. پیش از این نیز قرارداد فیلم‌های «متروپل» به کارگردانی مسعود کیمیایی به جای «معراجی‌ها» در گروه قدس، «اشباح» به کارگردانی داریوش مهرجویی به جای «چ» در گروه آزادی و زندگی مشترک آقای محمود و بانو» به کارگردانی روح‌الله حجازی به جای «طبقه حساس» در گروه استقلال در شورای صنفی نمایش به ثبت رسیده است.

خانه هنرمندان میزبان نمایشگاه ماسک‌ و گریم
ایسنا- خانه هنرمندان ایران میزبان نمایشگاهی از آثار هنرمندان ناشناخته رشته گریم و ماسک است.
بتثابه نعیمایی، یکی از هنرمندانی که آثار خود را به این نمایشگاه ارایه کرده‌ است، گفت: انجمن گریم و ماسک خانه تئاتر در نگارخانه تابستان خانه هنرمندان ایران نمایشگاهی برگزار کرده‌ است که در آن آثار فارغ‌التحصیلان و دانشجویان گریم به نمایش درآمده‌اند. وی افزود: آثار ماسک و گریمی که در این اتاق وجود دارد حاصل کار هنرمندان ناشناخته حوزه گریم و ماسک است. این هنرمند گفت: این نمایشگاه همه‌ساله همزمان با هفته تئاتر برگزار می‌شود و فرصتی را برای فارغ‌التحصیلان رشته گریم و ماسک فراهم می‌کند که آثار خود را به نمایش بگذارند.
نعیمایی بیان کرد: این نمایشگاه از پنجم تا چهاردهم اردیبهشت‌ماه از ساعت 16 تا 20 در نگارخانه تابستان خانه هنرمندان ایران برقرار است و هنرمندانی که در این نمایشگاه آثاری ارایه کردند، هر روز به نوبت کنار آثار حضور دارند تا به سوالات هنردوستان پاسخ دهند.

توهین به جای تجلیل
مهر- حسین علیزاده، هنرمند با سابقه عرصه موسیقی که قرار بود روز سه‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه توسط انجمن موسیقی خانه تئاتر تجلیل شود، طی یادداشتی دلایل ترک این مراسم را تاخیر برگزارکنندگان بیان کرده است. در بخشی از این یادداشت چنین آمده: حدود دو هفته پیش تماسی از سوی سهراب سلیمی با من گرفته شد، این هنرمند گفت که طبق تصمیمی که در جلسه انجمن موسیقی تئاتر گرفته شده قرار است از شما تجلیل شود. من هم با کمال شوق و افتخار و با خوشحالی هرچه تمام پذیرفتم که در روز 9 اردیبهشت‌ماه ساعت شش عصر در محل خانه‌هنرمندان حضور پیدا کنم.  در روز مقرر و در دقایقی قبل از موعد مقرر در محل مربوط حاضر شدم. بعد از اینکه به سالن رسیدم عده‌ای که منتظر باز شدن در ورودی سالن بودند را مشاهده کردم، من هم منتظر شدم. رفته‌رفته احساس کردم موضوع مراسم تجلیل نیست بلکه توهین است زیرا هیچ یک از دست‌اندرکاران و برگزارکنندگان مراسم به شکل رسمی آنجا حضور نداشتند تا از ورود و انتظار کشیدن اینجانب مطلع شوند. من هم آرام محیط را ترک کردم تا بیشتر متحمل بلاتکلیفی و توهین نشوم.
هنرمند عزیز و گرامی، استاد و پیشکسوت تئاتر ایران، جناب ایرج راد شما نیم ساعت بعد از مهمان خود به محل خانه هنرمندان آمدید و حاضر نشدید به عدم حضور اینجانب اشاره‌ای داشته باشید. ترجیح دادید به تجزیه و تحلیل موسیقی در تئاتر بپردازید و حتی به دیرآمدن خود و سردرگمی نیم‌ساعته من در خانه هنرمندان اشاره‌ای نکردید.
آقای ابراهیم اثباتی شما هم به جای عذرخواهی از شرکت‌کنندگان و اینجانب به نادرستی کمبود وقت را علت عدم حضور من اعلام کردید.
حالا شما قضاوت کنید، برای دریافت «مدالیوم نوشین» باید افتخار و یا هر دروغ و توهینی را تحمل کرد. روز 9 اردیبهشت‌ماه در هفته تئاتر ایران تجلیل نبود بلکه توهین به هنر و هنرمند بود.



8

$
0
0

در برنامه این هفته کشف تهران رییس شورای شهر؛ کشف تبار چنارهای خیابان ولیعصر

گروه فرهنگ- رییس شورای اسلامی شهر تهران در ادامه سفرهای درون‌شهری خویش، روز جمعه به منطقه 5 رفت و از بخش‌های مختلف این منطقه و به‌ویژه محله کن، برخی از باغ‌ها و درختان کهنسال این منطقه دیدن کرد و پای صحبت بزرگان
 محل نشست‌.
احمد مسجدجامعی، برنامه کشف تهران این هفته را از محله کن آغاز کرد و با حضور در برخی از باغ‌ها، به دیدن پل آجری کن، حمام قدیمی کن و درختان کهنسال رفت و پای صحبت بزرگان محل نشست‌.
گروه کشف تهران که از دیدن باغ‌ها، رودخانه و طراوت محله کن شگفت زده شده بودند ابتدا در باغی حضور یافتند که عمارت قدیمی آن متعلق به مادر امیرکبیر بوده و هنوز پابرجاست‌. سپس در یکی از باغ‌های قدیمی همجوار رودخانه کن حضور یافتند که پیش از این محل یکی از هفت آسیاب قدیمی کن بوده است‌. میزبان این بخش یکی از مردان کهنسال کن و خانواده و دوستانش بودند‌. مردان کهنسال و با تجربه‌ای که تاریخ کن و وضعیت طبیعی و نحوه توزیع آب را به خوبی در سینه داشتند و برای مهمانان تشریح کردند‌.
مسجدجامعی و گروه همراه سپس در کوچه پس‌کوچه‌های باریک باغستان‌های کن راه افتادند و ابتدا به دیدار درخت چنار کهنسالی رفتند که عمری بیش از هزار سال داشت‌. رییس شورای شهر و هفت نفر از اعضای گروه در پای این درخت دست در دست هم دور آن حلقه زدند تا مشخص شود قطر بن‌پایه این درخت به اندازه حلقه‌ای از هشت نفر با دستان باز است‌.
رییس و اعضای گروه در ادامه به دیدن دیگر درختان چنار کهنسالی که در خیابان‌ها و کوچه‌های باریک کن سایه‌انداز و طراوت‌بخش این محل هستند، رفتند‌. مسجدجامعی در این بخش خطاب به شهردار و برخی از بزرگان محله کن گفت‌: هر کاری برای توسعه محل یا تعریض معابر یا ساخت و ساز انجام می‌دهید با اولویت حفظ این درختان زیبا باشد‌. وی همچنین در پای یکی دیگر از درختان چنار چندصدساله که در جوار یک ساختمان قرار گرفته بود، گفت‌: چه خوب است که این ساختمان به نفع این درخت تخریب و حریم این درخت کهنسال آزاد شود‌. مسجدجامعی همچنین گفت‌: یکی از کشف‌های امروز ما این است که فهمیدیم تبار درختان چنار خیابان ولیعصر هم از درختان چنار کن بوده است‌.
رییس شورای شهر در ادامه برنامه از پل آجری کن با قدمت یکصدساله، حمام کن، امامزاده شعیب، امامزاده جعفر و مزار شهدای کن و منزل پدری حضرت آیت‌الله مهدوی کنی دیدن و با تعدادی از مردم محل و کسبه گفت‌وگو کرد و برخی از مسایل و مشکلات منطقه را شنید و برای رفع آنها توصیه‌هایی ارایه داد‌.
رییس شورای شهر تهران که در جریان برنامه تهرانگردی خود از خانه پدری «آیت‌الله محمدرضا مهدوی‌کنی» دیدن می‌کرد، درباره وضعیت این خانه گفت‌: با شهرداری صحبت کرده‌ایم تا در صورت مثبت بودن مذاکرات، بتوان این خانه را به «موزه کن» تبدیل کرد‌.
احمد مسجدجامعی با تاکید بر ارزشمند بودن فرم‌، شکل و شخصیتی که در این خانه زندگی کرده است، افزود‌: به ‌دلیل وجود این ارزش‌های تاریخی، این خانه ظرفیت تبدیل شدن به موزه را دارد و می‌تواند ادامه رسالت خود را پس از رفتن آیت‌الله مهدوی‌کنی از خانه همچنان حفظ کند‌.
مسجدجامعی به همراه گروه کشف تهران در ادامه برنامه این هفته و به مناسبت روز معلم با حضور در یکی از مدارس با سابقه کن با معلمان بازنشسته دیدار و گفت‌وگو کرد و به خاطراتشان گوش داد و روز معلم را به آنها تبریک گفت و سپس به مدرسه نابینایان محبی واقع در بلوار آیت‌الله کاشانی رفت‌. وی با حضور در جمع ورزشکاران نابینای این مدرسه با آنان گفت‌وگویی صمیمانه داشت و سپس ورزشکاران گلبال و رزمی را که به مناسبت حضور رییس شورا مسابقاتی ترتیب داده بودند، تشویق کرد‌.
وی در ادامه برنامه به خانه و کتابخانه علامه محمدتقی جعفری نیز رفت و و ضمن دیدار با خانواده آن عالم فرزانه و آشنایی با بخش‌های مختلف کتابخانه ایشان گفت‌: باید جلسات سخنرانی در این خانه با همان آدابی که در زمان حیات ایشان ادامه داشته است احیا شود‌. مسجدجامعی در ادامه به دیدار آیت‌الله باقری‌کنی از علمای بنام کن نیز رفت و با ایشان دیدار و گفت‌وگو کرد‌.
دیدار از مخازن استراتژیک نفت و بنزین که در محله شهران قرار دارد و خطری بالقوه برای منطقه به شمار می‌آید پایان‌بخش‌ برنامه این هفته بود‌.

 

بحث اقتصاد نشر در نشست خبری غرفه غزال: وصفی‌: در کشور متخصص اقتصاد نشر نداریم‌
گروه فرهنگ- نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از چهارشنبه 10 اردیبهشت‌ماه کار خودش را در مصلای امام‌خمینی آغاز کرده است و تا 20 اردیبهشت ادامه دارد‌. در کنار تمام نقاط ضعفی که در این چند ساله به خاطر محل بد نمایشگاه و مشکلات ناشی از آن گریبان ناشر و نویسنده و مخاطب را گرفته، امسال اتفاقات خوبی در برخی غرفه‌ها در حال جریان است‌. در کنار رونق نسبی بازار نشر و چاپ رمان‌های جدید، امسال بازار بحث و نشست و گفت‌وگو در نمایشگاه داغ است‌. نشست‌های مختلفی در غرفه‌ها جریان دارد و بحث‌هایی مربوط به نشر و چاپ کتاب با جدیت دنبال می‌شود‌. سهم طبقه دوم شبستان امام‌خمینی و غرفه‌های بین‌الملل در این بحث بیشتر است‌. در همین رابطه پنجمین نشست آژانس ادبی غزال با حضور دکتر وصفی مدیرکل دفتر مجامع و فعالیت‌های فرهنگی، ضرغام مدیر موسسه فرهنگی فاطمی، ربانی مدیرمسوول آژانس ادبی غزال و جناب آقای محمدحسن شهسواری نویسنده و استاد کلاس‌های رمان‌نویسی در غرفه آژانس ادبی غزال با عنوان «خاستگاه‌ها و ضرورت‌های گسترش آژانس‌های ادبی در ایران» برگزار شد‌.
ربانی مدیرمسوول آژانس ادبی غزال صحبت خود را این‌گونه آغاز کرد‌: «در کشور ما ضرورت‌های آژانس مطرح نشده و در این ارتباط خیلی ضعیف عمل کردیم‌. باید اهمیت آژانس‌های ادبی در ایران جا بیفتد و ناشر و نویسنده با کارکرد آن آشنا شوند‌.»
در ادامه شهسواری در ارتباط با آژانس ادبی و تعریف آژانس گفت‌: «شرکتی که وظیفه آن ارتقا و حفاظت از منافع نویسندگان است‌. ذهنیت نویسنده ایرانی اینگونه است که ادبیات را صرفا کاری فرهنگی و معنوی می‌داند و به جنبه اقتصادی آن توجه نمی‌کند‌. وی در ادامه افزود‌: شاید فقط پنج درصد از نویسندگان ایرانی شناخت واقعی از آژانس ادبی داشته باشند‌. در اصل کار آژانس ادبی رصد ادبیات جهان است و به عنوان یک فیلتر اولیه عمل می‌کند و در کشور ما موانعی بر سر راه تشکیل و کار آژانس‌های ادبی وجود دارد‌.»
در ادامه بحث ضرغام با تایید صحبت‌های شهسواری افزود‌: هنوز ناشران و نویسندگان حتی مسوولان امر آشنایی کافی با ضرورت تشکیل آژانس ندارند و تفاوت فاحشی در حوزه چاپ و نشر در ایران با کشورهای دیگر جهان وجود دارد‌. منشای این تفاوت از آنجا آغاز می‌شود که وقتی یک نویسنده کتابی را تالیف می‌کند، خود او باید با ناشر ارتباط برقرار کند؛ در صورتی که در خارج از کشور رابطی به نام آژانس ادبی وجود دارد و این رابط پلی بین نویسنده و ناشر است‌. به‌طور کلی می‌توان گفت آژانس ادبی اثر را از نویسنده به ناشر می‌رساند‌.
در خارج از کشور ناشران رابطه قویی با آژانس‌ها داشته و این دو به هم اعتماد کامل دارند چراکه در ارتباط با هم می‌توانند یک اثر خوب را در کشور خود و در نهایت به جهان عرضه کنند‌.
در خارج از ایران ناشر یک نفر اصلی به نام نماینده تام‌الاختیار دارد و این نماینده نیاز ناشر را با آژانس مطرح می‌کند‌. این الگو یک نفع بسیار بزرگ برای ناشر دارد و به جای اینکه ناشر کتاب‌های متعددی را در حوزه‌های مختلف چاپ کند، قبلا توسط نماینده این کار رصد شده و یک اثر ارزنده توسط ناشر به چاپ می‌رسد، پس می‌توان نتیجه گرفت که تعامل مثبتی بین نویسنده، ناشر و آژانس وجود دارد‌.
دکتر وصفی نیز صحبت‌های خود را با اشاره به نبود متخصص اقتصاد نشر و صنعت نشر در کشور آغاز کرد‌. به گفته ایشان، نقش اصلی آژانس‌های ادبی احیا کردن و جریان‌سازی فرهنگی است‌. دکتر وصفی وظایف آژانس را این‌گونه برشمرد‌: ما متخصص نشر نداریم چون تعریفی از اقتصاد نشر و فرهنگ نداریم‌. هر جا کار اقتصادی نباشد ماندگاری پیدا نمی‌کند به همین علت متاسفانه بحث نشر در کشور ما حرفه‌ای نیست و عدد انگشت‌شماری در این حوزه حرفه‌ای عمل می‌کنند‌.
واقعا نویسنده و مترجم در کشور ما زجر می‌کشد و می‌توانم بگویم ده نفر بیشتر نیستند که در کشور ما از طریق نویسندگی نان می‌خورند و این ده نفر هم عموما دیسک کمر دارند‌. این یک مصیبت است‌ که قراردادهای حقوقی بین نویسنده و ناشر و مترجم خیلی وضع بدی دارد‌. همیشه سر نویسنده‌ها کلاه می‌رود‌. این نارضایتی‌ها باعث شده کسی از راه نویسندگی نان نخورد‌، آژانس‌های ادبی باید بتوانند به نویسنده و مترجم راهنمایی حقوقی دهند‌.
باید قبول کنیم صنعت نشر در کشور ما بعد از انقلاب تعریف پیدا می‌کند‌. قبل از انقلاب حداکثر 10 یا 15 ناشر بودند که در این زمینه فعالیت می‌کردند، ولی حالا ناشرهای زیادی به حوزه وارد شدند‌ ولی متاسفانه کمیت افزایش پیدا کرده و کیفیت خیر‌. اگر رویکرد اقتصادی و صنعت محور در حوزه نشر دنبال نشود، اوضاع به همین صورت باقی خواهد ماند‌.

 

مختاباد‌: لطفی، آل‌احمد موسیقی بود
گروه فرهنگ- به گزارش دبیرخانه کمیته هنر شورای اسلامی شهر تهران، متن کامل پیام تسلیت دکتر عبدالحسین مختاباد، خواننده و آهنگساز موسیقی اصیل ایرانی بدین شرح است‌:
چه بی نشاط بهاری که بی‌رخ تو رسید
گلچین روزگار گلی بی‌بدیل از بوستان هنر موسیقی ایران را چید و رفت‌. سخت در باور می‌نشیند که محمدرضا لطفی این یگانه در هنر موسیقی ملی ایران این‌گونه دردناک، مظلومانه و غریب پر به آسمان بگشاید‌. بدون تردید او یکی از تاثیرگذارترین موسیقیدانان در طی نیم قرن گذشته در تاریخ موسیقی ایران زمین بوده است، آثار بی بدیلش در عین نوآوری، طراوت و زیبایی از ریشه‌ای تماما ایرانی حکایت می‌کرد، او حکایت تمام قد بازگشت به خویشتن در عصر ترکتازی‌های مدرنیته بود و چه جانانه از عهده این پیمان سخت و جانفرسا برآمد‌. محمد رضا لطفی همان جلال آل‌احمد موسیقی اصیل ایرانی بود‌. اینجانب این فقدان و ضایعه جبران‌ناپذیری که بر پیکره هنر و فرهنگ ایرانی وارد شد را به همه ایرانیان، عاشقان محمدرضا لطفی، بزرگان علم و هنر و فرهنگ و نیز خانواده گرام آن عزیز سفر کرده تسلیت عرض نموده و برای روح بلند این عارف واصل علو درجات را از درگاه خداوند منان مسئلت دارم‌.

 

ممنوعیت انتشار  اثر مشترک لطفی و دولت‌آبادی
ایسنا- محمود دولت‌آبادی می‌گوید بداهه‌نوازی تار محمدرضا لطفی همراه با بداهه‌خوانی او از «کلیدر» سرانجام مجوز نشر نگرفت و منتشر نشد‌.
این نویسنده پیشکسوت درباره همکاری مشترکش با محمدرضا لطفی، استاد پیشکسوت تار که به‌تازگی از دنیا رفته است، می‌گوید، بداهه‌نوازی و بداهه‌خوانی مشترک این دو از رمان سترگ «کلیدر» که سال‌ها پیش انجام و برای دریافت مجوز نشر به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارایه شده، در گرفتن مجوز نشر به مشکل برخورده و سرانجام منتشر نشده است‌. متن بازخوانی‌شده این رمان با صدای محمود دولت‌آبادی و نوای تار محمدرضا لطفی از اوایل سال 1383 برای کسب مجوز از سوی نشر ثالث به وزارت ارشاد رفته بود، اما سرانجام به گفته محمود دولت‌آبادی این اثر مجوز نشر دریافت نکرده و منتشر نشده است‌.  «کلیدر» مشهورترین اثر محمود دولت‌آبادی است که نخستین مجلد آن در سال ‌١٣۵٧ منتشر شد و دوره کامل آن شامل ‌١٠ جلد در پنج مجلد، سال ‌١٣۶۴ در انتشارات فرهنگ معاصر به‌چاپ رسید‌.


موافقت مدیرکل یونسکو با جایزه فردوسی
مهر- رضا صالحی‌امیری، رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و رییس کمیته ملی حافظه جهانی درخصوص اینکه آیا در سفر ایرینا بوکووا، مدیر کل یونسکو، به ایران در هفته گذشته درباره تاسیس جایزه جهانی فردوسی با او مذاکراتی صورت گرفته است، گفت‌: بله، در این خصوص صحبت کردیم و ایشان هم موافق ایده اولیه برگزاری چنین جایزه‌ای هستند و قرار شد کارشناسانی را برای بررسی نحوه برگزاری این جایزه بزرگ جهانی به ما معرفی کنند‌.
به گفته رییس کمیته ملی حافظه جهانی، جایزه جهانی فردوسی قرار است در صورت تصویب از طرف یونسکو، هر ساله به چند نفر از بهترین ایران‌شناسان داخلی یا خارجی که کارهای فاخری در حوزه فرهنگ و ادب ایرانی انجام داده‌اند، اعطا شود‌. صالحی‌امیری پیشتر هم اظهار امیدواری کرده بود پیشنهاد تاسیس جایزه جهانی فردوسی که در سال 88 به صورت رسمی از طرف ایران (سازمان اسناد و کتابخانه ملی) به یونسکو ارایه شده است به زودی از سوی این موسسه علمی، آموزشی وابسته به سازمان ملل متحد مورد تایید قرار گیرد و اجرایی شود‌.


تجلیل از خسرو حکیم‌رابط در خانه هنرمندان
ایلنا- مراسم تجلیل از خسرو حکیم‌رابط، نمایشنامه‌نویس در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود‌.
خسرو حکیم‌رابط ‌‌زاده ۱۳۰۹ در شیراز است‌. این هنرمند سال ۱۳۲۸ در آموزش و پرورش مشغول کار شد و بعد‌ها تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای دراماتیک ادامه داد‌. تدریس در دانشگاه تبریز، هنرهای دراماتیک، سینما تئا‌تر، دانشگاه آزاد و دوره نمایشنامه نویسی رادیو در صدای جمهوری اسلامی ایران و عناصر دراماتیک در دوره تهیه‌کنندگی تلویزیون در دهه ۶۰ و ۷۰ از عمده فعالیت این نویسنده است‌. از جمله نمایشنامه‌های او می‌توان به آثاری چون «آنجا که ماهی‌ها سنگ می‌شوند»، «ایوب دلتنگ خسته خندان»، «سهراب شنبه»، «سهراب و ساز و والی قبرستان»
 و «روز هفتم، خاطره‌ها» اشاره کرد‌.
حکیم‌رابط همچنین متن سریال «این قافله عمر» به کارگردانی مجید بهشتی را به نگارش درآورده است‌.
نمایشنامه‌های رادیویی این هنرمند عبارتنداز‌: آهو و احمد، زمانه در دست زمان، عطسه، زیر تیغ آفتاب، بانگ زنگ فیل فیلن و فیل در پرونده‌. وی همچنین فیلمنامه‌های «ارض موعود»، «فصل خون»، «دست هزار بلوچ»، «تشنگی»، «آب»، «چرخ»، «گذر از ظلمات»، «اسماعیل در قربانگاه»، «باغ آدم»، «طلوع در کوچه قهر آشتی» و «مهتاب شب اول» را در کارنامه هنری‌اش به ثبت رسانده است‌.
علاقه‌مندان برای حضور در این مراسم می‌توانند یکشنبه ۱۴ اردیبهشت‌ماه از ساعت 17:30 به تالار استاد ناصری خانه هنرمندان ایران مراجعه کنند‌.


جزییات تشییع و تدفین پیکر محمدرضا لطفی
ایسنا- پیکر زنده‌یاد محمدرضا لطفی یکشنبه 14 اردیبهشت‌ماه تشییع می‌شود‌. آیین تشییع پیکر محمدرضا لطفی، ساعت 9 صبح با سخنرانی تعدادی از هنرمندان از مقابل تالار وحدت انجام
خواهد شد‌.
پیکر این نوازنده پیشکسوت تار پس از برگزاری این مراسم، بلافاصله به مقصد گرگان بدرقه می‌شود و سپس مراسمی در مقابل تالار فخرالدین اسعد گرگانی انجام خواهد شد‌. پیکر محمدرضا لطفی سرانجام صبح پانزدهم اردیبهشت‌ماه در خاک زادگاهش گرگان آرام خواهد گرفت‌.



8

$
0
0

حسین علیزاده در مراسم تشییع پیکر محمدرضا لطفی:35 سال پر فراز و نشیب برای موسیقی

گروه فرهنگ- پیکر استاد محمدرضا لطفی صبح 14 اردیبهشت‌ماه با حضور تعدادی از مدیران وزارت ارشاد و جمع زیادی از هنرمندان و دوستداران او تشییع شد.
حسین علیزاده که به نمایندگی از خانواده استاد لطفی و جامعه موسیقی سخن می‌گفت، در این مراسم در حالی که به شدت از دیدن پیکر محمدرضا لطفی در جایگاه سخنرانی متاثر بود، بیان داشت: سلام به محمدرضای عزیز که وقتی به او نگاه می‌کنم، می‌بینم که مخاطب تمام صحبت‌های ما خود لطفی است. امروز همه اقشار مردم با هر سلیقه‌ای این هنرمند بزرگ را همراهی می‌کنند و این نشان‌دهنده حضور او در قلب همه ماست. شاید چنین روزی را در دوران حیات تجربه نکرده‌ایم که افراد زیادی با سلیقه‌های متفاوت در کنار او حضور داشته باشند تا عهد ببندند که او را همواره در خاطر خواهند داشت.
این نوازنده پیشکسوت تار به روزهای پایانی عمر استاد محمدرضا لطفی در بیمارستان اشاره کرد و گفت: بار آخری که در بیمارستان با او صحبت کردم، او از نواری سخن گفت که در آواز افشاری بود و امیدوارم روزی تورج عزیز این نوار را در اختیارم قرار بدهد تا دوباره آن را به علاقه‌مندان موسیقی ایران معرفی کنم چراکه این نوار یادگار آغاز دوستی ما بود؛ دوستی که تا سال‌ها ادامه پیدا کرد و کاری کرد که با همراهی تعدادی دیگر از دوستانم در حوزه موسیقی و در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران مردم را با موسیقی ایرانی آشنا کنیم و کاری کنیم که ارگان‌های دولتی از موسیقی حمایت کنند.
وی به سال‌های ابتدایی آشنایی با استاد لطفی اشاره کرد و ادامه داد: ما از سال 1347 با یکدیگر آشنا شدیم که آن زمان حدود 15 سال داشتم و حتی قدم نمی‌رسید که او را همچون سروی استوار بود نگاه کنم. از همان روز وقتی صلابت ساز لطفی را دیدم تحت تاثیر قرار گرفتم اما نکته زیبا در برخورد ما این بود که دقیقا آنچه هرکدام از ما کم داشتیم را از یکدیگر طلب می‌کردیم.
علیزاده با اشاره به دوران حضور وی و محمدرضا لطفی در دانشکده موسیقی ادامه داد: سال 1349 که وارد دانشگاه شدیم و فعالیتی در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی داشتیم، لطفی منزلی در خیابان امیرآباد تهران داشت که وقتی کلاس‌های دانشگاهمان تمام می‌شد، عادتمان شده بود که به منزل او برویم و سریعا غذایی را تهیه کرده و بعد از آن تا شب تار می‌زدیم و وقتی شب می‌شد هر دو در کنار هم می‌خوابیدیم و سه‌تار به دست می‌گرفتیم و این برای ما زندگی بسیار ارزشمندی را رقم زده بود، در واقع موسیقی برای ما در ارتباط با مردم بود.
وی افزود: قصد بیان مسایل سیاسی را ندارم اما در گذشته دو ارگان مهم از هنر حمایت می‌کردند و هر که را ما امروز از دست می‌دهیم محصول همان دوران است که به هنر توجه زیادی می‌شد.
این ‌آهنگساز برجسته کشور با بیان اینکه موسیقی برای لطفی راه ارتباط و عشق به مردم بود، گفت: پس از دوران سختی و روزگاری که به صورت زیرزمینی فعالیت می‌کردیم، اولین مرتبه که من و او از دیدن جمعیت زیاد به وحشت افتادیم، سال 57 و در میدان آزادی بود که سروده‌های روزهای پیش از انقلاب را برای مردم خواندیم.
وی ادامه داد: برای هنرمند بودن تنها نباید سر کلاس یک استاد حاضر شویم بلکه باید در میان مردم حضور داشته باشیم چون آنها بودند که هرگاه احساس کردند هنر موسیقی به عنوان یکی از داشته‌های فرهنگی آنها در خطر است، از ما حمایت کردند. امروز شاهد هستیم هر زمان سایه‌ای از موسیقی اصیل ایران مطرح می‌شود، مردم حمایت می‌کنند که جا دارد از هم‌میهنان داخل کشور و خارج تشکر کنیم.
علیزاده با تاکید بر اینکه لطفی سبکبال از این دنیا رفت، بیان داشت: در دوران گذشته موسیقی اصیل تعریفی متفاوت با امروز داشت و به‌صورت جدی مطرح نمی‌شد. در این دوران حضور سایه «هوشنگ ابتهاج» همچون پدری ما را هدایت می‌کرد. او به دنبال راه‌اندازی محلی جدا از فضای دولتی بود. انقلاب در موسیقی از سال 56-55 شروع شد که هسته اولیه چاووش تشکیل شده بود و ما در آن دوران تاکید زیادی بر استقلال هنرمند داشتیم.
این هنرمند خطاب به افرادی که اهل موسیقی را بابت فاصله گرفتن از یکدیگر مورد انتقاد قرار می‌دهند، گفت: 35 سال فراز و نشیب‌های گوناگونی نیز بر ما گذشته که موجب شد هر هنرمند گوشه‌ای از کار را بگیرد و به فعالیت بپردازد. هنر تقلید کردن و تمرین کردن در گروه‌ها نیست. تالار وحدت خانه ماست و مسوولان می‌آیند و می‌روند. یک روز مدیری موسیقی را زیر پا له می‌کند و زمانی هم مورد توجه قرار می‌گیرد.
علیزاده در بخش پایانی صحبت‌های خود یادآور شد: تمام این سال‌هایی که گذشت نشان از پریشانی موسیقی است که تقصیر ما هم نیست، اما در سال‌هایی که گذشت این ایستادگی بود که همچنان ما را در عرصه موسیقی نگه داشت و باعث شد مردم از ما حمایت کنند. این روز یکی از پرشکوه‌ترین روزهایی است که ما مشاهده کردیم و وقتی این روزهای مشقت بار می‌گذرد، ما به نقش لطفی در موسیقی ایران و مردمی کردن آن پی می‌بریم. موسیقی ایران پیشتازتر از هنرهای دیگر وارد عرصه اجتماعی شد که سروده‌های روزهای نخست انقلاب گواه این گفته است و ما پیشگام‌تر از بسیاری از سیاستمداران جوش و خروش مردم را عنوان کردیم.
داریوش طلایی، نوازنده صاحبنام تار ایران هم در این مراسم گفت: استاد لطفی، استاد بی‌همتای هنر ایران ما را ترک کرد و تنها گذاشت و حالا ما باید افسوس بخوریم چقدر زود از میان ما رفت. لطفی عاشق ایران و مردمش بود، چه زمانی که قطعه «ایران سرای امید» را ساخت و چه زمانی که در دوری از وطن قطعه «باز هوای وطنم آرزوست» را خلق کرد؛ تاثیری که من در این موسیقی‌ها دیدم در هیچ موسیقی دیگری آن را مشاهده نکردم. عشق لطفی به موسیقی از عشق به مردم ایران بود. او در موسیقی اصیل ایرانی چیزی پیدا کرده که عمیق‌ترین تاثیر را با قلب و روح مردمش برقرار کرد؛ عشقی که لطفی به سرزمین خود داشت تا آخرین روزها هیچ‌گاه تنزل پیدا نکرد.
طلایی ادامه داد: لطفی زمانی که باید می‌آموخت درس خود را به‌خوبی یاد گرفت و زمانی که باید دانسته‌های خود را آموزش می‌داد هر آنچه را داشت بدون چشمداشت و به طور کامل آموزش داد و تمام کارهایی که کرد همه در این مسیر بود و چشم امید او به جوانان بود. تمام افرادی که کنار ایشان بودند، رشد کردند و نسل‌های زیادی توسط این استاد به جامعه هنری معرفی شدند.
وی با تاکید بر اینکه لطفی هیچ‌گاه با موسیقی سوداگری نکرد، گفت: وقتی به ایران بازگشت با عشق وطن به کارهای خود و رسالتی که برعهده داشت، بدون خستگی کارش را ادامه داد.
محمود دولت‌آبادی، از دوستان قدیمی محمدرضا لطفی نیز در این مراسم گفت: انسان بدون حضور و تماس با هنر به تدریج مسخ شده و البته متوجه این مسخ نمی‌شود. به همین خاطر است که باید این حضور را گرامی بداریم و قدر آن را هم بدانیم. زندگی من با لطفی داستان‌های فراوانی دارد. داستان‌هایی که به‌خاطر تحزب عده‌ای از دوستان باعث جدایی شد و اتفاقات زیادی را به همراه داشت اما همین که امثال لطفی و حسین علیزاده از خارج از کشور به ایران آمدند، کاری بسیار هوشمندانه بود که باید آن را ستایش کرد.
این نویسنده صاحبنام ادبیات ایران با بیان اینکه محمدرضا لطفی، قلندری را در جهان آغاز کرد، اضافه کرد: من قلندری را همواره در وجود او دیدم که برای نو کردن دوستی‌ها تلاش‌های زیادی کرد. لطفی دیرهنگام به کشور بازگشت اما باوجود برخوردن هنجارها و دریافتن نابهنجاری‌هایی که کم نبود، او آمد و سرانجام وظیفه نهایی خود را انجام داد؛ وظایفی که با آموزش دانشجویان نگران هنرنمایی آنها بودیم، آغاز شد و تا آخرین لحظات زندگانی او ادامه پیدا کرد.
در پایان این مراسم، پیکر لطفی در میان اشک‌های دوستان و هوادارانش به سمت گرگان، زادگاهش بدرقه شد.
مراسم وداع این هنرمند با حضور جمعیت بی‌شماری که محوطه‌ تالار وحدت و خیابان استاد شهریار را دربرمی‌گرفت، برگزار شد.
این مراسم، با پخش قطعه موسیقی «ای ایران ای سرای امید» اثر محمدرضا لطفی و با صدای محمدرضا شجریان آغاز شد.
علی‌اکبر شکارچی در حالی که در مصیبت لطفی گریان بود، قطعه‌ای از موسیقی لری را که حالت مویه داشت، برای حاضران اجرا کرد.
در انتهای مراسم عباس سجادی اعلام کرد که محمدرضا شجریان به دلیل اینکه در ایران حضور ندارد، نتوانسته در این مراسم حاضر شود و همین‌طور هوشنگ کامکار، بزرگ خانواده کامکارها به دلیل مسافرت برای اجرای برنامه، فرصت حضور پیدا نکرده است.
حسین فریدون، مسوول دفتر و مشاور عالی رییس‌جمهور، حسین طاهری، مدیرکل اداره هنرهای نمایشی، پیروز ارجمند، مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی، محمود دولت آبادی، مهندس کاظمی، محمدرضا نوربخش، بیژن بنفشه‌خواه، علی‌اکبر شکارچی، هوشنگ ظریف، علی بوستان، داریوش طلایی، آوا مشکاتیان، داود گنجه‌ای، بهرام جمالی، فاضل جمشیدی، حسین علیزاده، محمد سریر، مسعود شعاری، حسین ریاحی، محمد اصفهانی، داریوش پیرنیاکان، سعید شریفیان از جمله مسوولان و هنرمندان حاضر در مراسم بدرقه‌ پیکر استاد محمدرضا لطفی بودند.
مراسم یادبود این هنرمند روز یکشنبه 21 اردیبهشت‌ماه از ساعت 14:30 تا 16 در مسجد جامع شهرک غرب برگزار می‌شود.

 

نشستی با موضوع ورود ادبیات ایران به بازار جهانی: روایت و داستان در رمان حرف اول را می‌زند
گروه فرهنگ- روز یکشنبه چهاردهم اردیبهشت‌ماه (دیروز) نشستی با حضور بهرنگ رجبی، مترجم حوزه تئاتر و ادبیات داستانی و مهام میقانی، رمان‌نویس و منتقد ادبی در غرفه آژانس ادبی غزال واقع در بخش بین‌الملل برگزار شد. در آغاز این نشست میقانی این سوال را مطرح کرد که آیا می‌توان برای عرضه کردن ادبیات داستانی معاصر کشورمان به یک مجموعه معیارها و ارزش‌ها دست یافت تا متناسب با آنها دست به گزینش و ترجمه آثار زد؟ بهرنگ رجبی تلاش کرد با تکیه بر آشنایی خود با ادبیات داستانی انگلیسی‌زبان شاکله‌ای از سلایق فعلی ادبیات داستانی غرب را ترسیم کند. وی بیان داشت که ادبیات انگلیسی زبان در 10 سال گذشته بار دیگر به طرف داستان‌گویی سرراست بازگشته است و با بازی‌های فرمی و گرایشاتی که ادبیات پست مدرن اشاعه‌دهنده آنها بوده فاصله گرفته است. وی از نویسنده‌هایی چون جاناتان فرنزن و پل استر نام برد که آثاری مملو از خرده داستان‌های جذاب و پرکشمکش ارایه می‌دهند، خرده‌داستان‌هایی که سبب می‌شوند بدنه رمان پروار و مخاطب در هر چند صفحه با ماجرایی تازه و پرکشش مواجه شود. سپس میقانی از بهرنگ رجبی پرسید که آیا وی کتاب‌ها و یا نویسنده‌هایی میان ادبیات معاصر فارسی می‌شناسد که می‌توانند در جهان عرضه شوند که رجبی در جواب از اثر تازه سینا دادخواه «زیباتر» نام برد که به باور او داستانی صریح و روایتی جذاب و پرشتاب دارد. وی همچنین از کتاب «دو قدم این ور خط» نوشته احمد پوری یاد کرد و اضافه کرد که به گمان او اگر بخش میانی کتاب که به تاریخ شهر تبریز برمی‌گردد کمی خلاصه شود و رمان روی وقایع اکنون تمرکز بیشتری پیدا کند می‌تواند در سایر نقاط جهان موفق باشد. در ادامه میقانی ضعف‌های ادبیات داستانی فارسی معاصر را به سه دسته تقسیم کرد. به باور وی نخست فقدان داستان‌های کلاسیک با آغاز، میانه و پایان و اوج و فرودها و نقطعه عطف‌های پرتعداد مهم‌ترین دلیل عدم اقبال آثار فارسی در بازار جهانی است. سپس حجم کم رمان‌های فارسی و در دسته آخر عدم برخورداری رمان‌های فارسی از یک زبان خنثی که تنها وسیله‌ای باشد برای انتقال داستان و مفاهیم دلایل مهمی هستند که ما نتوانسته‌ایم ادبیات داستانی کشورمان را در بازارهای بین‌المللی عرضه کنیم. در پایان این نشست بهرنگ رجبی به تیراژ محدود رمان‌هایی اشاره کرد که پیش از این توانسته بودند از ادبیات فارسی در غرب مطرح شوند. وی همچنین اشاره کرد که موج تازه‌ای از ترجمه آثار نویسندگان جدید اروپا و آمریکا در ایران در حال شکل‌گیری است که می‌تواند به زودی در آشتی نویسندگان ایرانی با داستان سرایی تاثیرگذار باشد و به همین دلیل است که او به آینده ادبیات داستانی کشور خوشبین است و باور دارد این ادبیات در 10 سال آینده پتانسیل لازم برای جهانی شدن را در اختیار خواهد داشت.

 

نمایشگاه آثار چاپ‌های دستی
از امپرسیونیسم تا امروز

نمایشگاه آثار چاپ‌های دستی هنرمندان خارجی با عنوان
«تاریخ معاصر چاپ‌های دستی از امپرسیونیسم تا امروز» از آثار خارجی گنجینه موزه از روز 22 اردیبهشت‌ماه ساعت 5 بعدازظهر در موزه هنرهای معاصر تهران افتتاح می‌شود.
در همین راستا احمد وکیلی، دبیر نمایشگاه در ارتباط با برگزاری این نمایشگاه گفت: اهمیت چاپ‌های دستی در دوره معاصر نه از باب تکثیر آثار بلکه به عنوان غنی‌ترین مدیا در حوزه‌ هنرهای تجسمی است تا بتوان تجربیات تازه را برای رسیدن به بیان ناب تصویر تجربه کرد.
احمد ویکلی همچنین درباره برگزاری چنین نمایشگاهی در حوزه آموزش و در عرصه بیان خلاق گفت: اهمیت چاپ‌های دستی در حوزه آموزش و همچنین تجسس هنرمندان به مدیای جدید انکارنشدنی است بنابراین برگزاری این نمایشگاه می‌تواند راهگشای فضای تجسمی در آموزش و در حوزه بیان باشد.
وکیلی در پایان در مورد برگزاری برنامه‌های جنبی این نمایشگاه گفت: برگزاری ورک شاپ در زمان برگزاری نمایشگاه و استفاده از شیوه مختلف در چاپ با تکنیک‌های مختلف با حضور علاقه‌مندان و استادان چاپ دستی از برنامه‌های جنبی نمایشگاه می‌باشد.
در این نمایشگاه بیش از 200 اثر از 74 هنرمند از جمله پیکاسو، سالوادور دالی، مارک شاگال، جسپر جونز، ادوارد مونش، هنری تولوز لوترک، جیمز ویستلر، جیم داین، خوان میرو، آنتونیو تاپیس، کامیل پیسارو، اندی وارهول و... به نمایش در‌می‌آید.

 

جدیدترین پروانه‌های ساخت فیلم
ایسنا- به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی، شورای صدور پروانه ساخت فیلم‌های ویدیویی در جلسه هفتم اردیبهشت‌ماه خود که با حضور اکثریت اعضا برگزار شد، برای ساخت فیلمنامه‌های: «شعر حسینی» به کارگردانی داود نوروزی و به تهیه‌کنندگی داریوش آشوری، «یار دوازدهم» به کارگردانی محمد حسین لطیفی و به تهیه‌کنندگی سیدجواد ‌هاشمی، «روایتی معتبر درباره غلامرضا» به کار علی شاه‌محمدی و به تهیه‌کنندگی ناهید دل‌آگاه، «وکیل بند» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی قدرت‌الله بزرگی، مستند «قرآن، شفا و رحمت» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی علی امیری و مستند مسعود کیمیایی به کارگردانی غلامرضا پنج تن طوسی و به تهیه‌کنندگی رضا سلامی پروانه را صادر کرد. همچنین شورای صدور پروانه نمایش خانگی (ویدیویی)برای ده عنوان فیلم پروانه نمایش صادر کردند. «سر به مهر» به کارگردانی‌هادی مقدم دوست، «معجزه بیان» به کارگردانی سوگل تاجیک، «کمین» به کارگردانی شهرام شاه حسینی، «نقب شب» به کارگردانی مشترک آرش معیریان و شهرام شاه‌حسینی، «رونوشت» به کارگردانی حسن حج گذار،  «یه شام خوب» به کارگردانی مهدی مظلومی، «موارد مشکوک» به کارگردانی حسن توکلی، «عتیقه» به کارگردانی عبدالله اسماعیلی، مجموعه «شاهگوش19و20» به کارگردانی داود میرباقری و مجموعه «شوخی کردم؛مهاجرت» به کارگردانی مهران مدیری موفق به اخذ پروانه نمایش در شبکه خانگی شدند.

مستند بلند «بختک» به مرحله تدوین رسید
ایلنا- تصویربرداری این فیلم مستند از اوایل بهمن ماه ۹۱ در شهر شیراز آغاز شده بود و اواسط فروردین ۹۳ به اتمام رسید. به تازگی اسماعیل علیزاده تدوین آن را آغاز کرده است. «بختک» مضمونی اجتماعی دارد که در زندگی خصوصی برخی از زنانِ جنوب شهری شیراز کنکاش می‌کند. سعید کشاورزی تصویربرداری این فیلم و مهدی کارت صدابرداری آن را برعهده داشته‌اند. همچنین اشکان فتحی به عنوان دستیار تولید و رضا میرمحرابی به عنوان مدیر روابط عمومی در این پروژه همکاری دارند.
اسماعیل علیزاده تاکنون تدوین چند فیلم مستند بلند را برعهده داشته و همچنین سال گذشته برای تدوین مشترک فیلم مستند «خون مردگی» به همراه فرزاد براهویی نوری کاندیدای دریافت تندیس و جایزه بهترین تدوین از هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت شد.

کیوان کثیریان، رییس انجمن منتقدان سینمایی شد
مهر- جلسه شورای مرکزی انجمن روز گذشته 13 اردیبهشت‌ماه 93 در خانه سینما برگزار شد و به دلیل استعفای طهماسب صلح جو رییس پیشین انجمن، انتخابات داخلی انجام شد. این جلسه با حضور تمامی اعضای شورای مرکزی، اسماعیل میهن‌دوست بازرس انجمن و جعفر گودرزی عضو علی‌البدل اول که جایگزین صلح‌جو شد برای معرفی رییس و نایب رییس جدید انجمن برای یک سال آینده برگزار شد. کیوان کثیریان به اتفاق آرا به عنوان رییس شورای مرکزی و جعفر گودرزی به عنوان نایب رییس انتخاب شدند. زهرا مشتاق خزانه‌دار و منشی و سحر عصرآزاد به عنوان روابط عمومی و سخنگوی شورای مرکزی همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهند.



8

$
0
0

به بهانه انتخاب مدیر جدید مجموعه تئاتر شهر: دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی!

گروه فرهنگ- هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد، کافه بلدیه که پاتوق شاعران و نویسندگان و فرنگ رفتگان سال‌های اوایل سلطنت پهلوی اول بود، روزی تبدیل به بنایی شود که شناسنامه تئاتر کشور‌ در آنجا مهر خورده است. ساختمان تئاتر شهر نمونه‌ زیبایی از معماری ایرانی  است که از سال 1351 در چهار راه ولیعصر قد برافراشته و هنوز هم پابرجاست.
تاریخی که بر این ساختمان رفته جالب است. از افتتاح تا رونق و بسته شدن و دوباره افتتاح و زخم و زخم وزخم.
مدیران زیادی در این چند سال آمدند و رفتند و هر‌کس توانست کاری برای مجموعه کرد. ولی این روزها ساختمان تئاتر شهر حال خوبی ندارد. شاید قصه‌ تکراری باشد مرور حوادثی که بر این ساختمان رفته. از مترویی که  با وجود نظر کارشناسان از حریم این بنای تاریخی که در میراث فرهنگی هم ثبت شده، رد شد و خساراتی به ساختمان وارد کرد تا نمایشگاه‌ها و غرفه‌هایی که هر از چندگاهی در گوشه و کنارش بر پا می‌شود و ساختمان را از ریخت و قیافه می‌اندازد. از آدم‌هایی که در اطراف مجموعه پرسه می‌زنند و اصلا معلوم نیست از کجا آمده‌اند و کارشان چیست!
 قبل از عید بود که موضوع مرمت بنای تئاتر شهر دوباره روی بورس افتاد. این‌بار متولیان امر به سراغ یکی از قدیمی‌های حوزه تئاتر رفتند. یعنی بهروز غریب پور. او که در کارنامه‌اش مدیریت سالن‌های فرهنگسرای بهمن و تماشاخانه ایرانشهر را داشت و مدیر قابل اعتمادی بود. نا‌گفته پیداست غریب‌پور به تنهایی  نمی‌تواند دردی از در‌دهای مجموعه دوا کند. در کنار موضوع مرمت این بنا، بحث در‌باره نوع اجراها و افرادی که می‌توانند در این مجموعه کار روی صحنه ببرند هم داغ است. خلاصه همیشه یکسری راضی هستند و یکسری ناراضی. هر چند با رونق مجموعه‌های کوچک‌تر و سالن‌های خصوصی تراکم تئاترهایی که می‌خواهند در این مجموعه اجرا شوند کمتر شده‌ اما به هر حال وسوسه رفتن روی صحنه تئاتر شهر را نمی‌توان از سر بیرون کرد.  با تمام این حرف‌ها و مشکلات، مدیر جدید این مجموعه توسط حسین طاهری مدیرکل هنرهای نمایشی منصوب شد. پریسا مقتدی بازیگر، کارگردان و مدیر تئاتری این مسوولیت را از این پس بر عهده خواهد داشت. مقتدی متولد1349 شیراز است و لیسانس برنامه‌ریزی شهری از دانشگاه شیراز، فوق‌لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشکده هنر و معماری، فارغ‌التحصیل دوره یک ساله فیلم سازی انجمن سینمای جوان ایران و فارغ‌التحصیل دوره یک ساله بازیگری از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس را هم در کارنامه دارد. او پیش از این چهار سال مدیر برنامه‌ریزی و هماهنگی و معاون اجرایی تئاتر شهر بوده و نیز یک سال مدیریت تالار سنگلج را بر عهده داشته است. ریاست فرهنگسرای سرو، مدیر هنری فرهنگسرای سرو (بانو) و مسوول انجمن نمایش فرهنگسرا، مدیر هنری تالار هنر، عضو هیات موسس انجمن تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر، سرپرست مجموعه تئاتر شهر (از 1389 تا 1390) از دیگر مسوولیت‌های مقتدی بوده است.
در کنار توانایی‌های مدیریتی خانم مقتدی، مهم‌ترین مساله حمایت مدیران بالا دستی است. در کشور ما باید مدیریت فرهنگی و اعتماد به مدیران نهادینه شود. مدیری که منصوب می‌شود وقت و بودجه لازم دارد تا بتواند کارهایش را انجام دهد. خانم مقتدی هم از قدیمی‌های تئاتر است و به دلیل اینکه همیشه درگیر مسایل نمایش بوده از مشکلات به خوبی آگاه است.
تئاتری‌ها چه می‌گویند؟
برای مطلع شدن از نظر دست‌اندر‌کاران تئاتر و انتظارشان از مدیر جدید به سراغ چند نفر از قدیمی‌های این حوزه رفتیم. از دغدغه‌ها و مشکلاتشان و همچنین انتظارشان از مدیر جدید پرسیدیم.
هادی مرزبان، کارگردان تئاتر که در حال حاضر «تانگوی تخم مرغ داغ» را با بازی پریسا مقتدی روی صحنه دارد در این باره می‌گوید: مدیر تئاتر شهر نمی‌تواند معجزه کند. هر کسی که باشد هم همین است. اگر در اختیار خانم مقتدی امکانات مالی بگذارند، می‌تواند بسیار بسیار آبرومندانه این مجموعه را اداره کند تا مجموعه تئاتر شهر، نموداری از تئاتر کشور باشد. اما اگر بودجه‌ای در کار نباشد، فرقی ندارد حسن رییس باشد یا حسین! از دست مدیر کاری ساخته نیست. فقط امیدوارم بودجه تئاتر حالتی داشته باشد که بشود مقداری از آن را هم به تئاتر شهر اختصاص داد چون در غیر این صورت خانم مقتدی هم نمی‌تواند کاری از پیش ببرد.
بهزاد فراهانی، کارگردان، نمایشنامه‌نویس و بازیگر باسابقه تئاتر هم نظر مشابهی دارد. او با اشاره به سابقه خوب پریسا مقتدی در عرصه مدیریت تئاتر می‌گوید: تا آنجایی که من از گذشته خانم پریسا مقتدی اطلاع دارم، مدیریت ایشان مدبرانه بوده است. یعنی آدم بی‌تجربه‌ای نیست. جزء خانواده تئاتر است و دلسوز آن. اما تئاتر شهر هر چه باشد‌ به بودجه نیازمند است. تئاتر شهر امکاناتی داشت که در چند سال گذشته از آن دزدیده شد. به نظرم هیچ‌کس بهتر از خانم مقتدی نمی‌داند که باید برای این مجموعه چه کار کند و این در صورتی است که پول داشته باشد. من بسیار خوشحالم که ایشان مدیر شده البته این خوشحالی به این معنا نیست که مدیران قبلی کارشان را خوب انجام نمی‌دادند بلکه مشکل اصلی همواره بودجه محدود بوده و آنها با این شرایط نمی‌توانستند کاری از پیش ببرند.
افسانه ماهیان هم که این روزها کارگردانی تئاتر «هم‌هوایی» را در تالار حافظ برعهده دارد، درباره این انتصاب معتقد است: خانم مقتدی با مدیریت تئاتر ناآشنا نیست‌ اما مشکلات تئاتر بسیار زیاد است که بارها و بارها به بهانه‌های مختلف به آنها اشاره شده است. رییس تئاتر شهر کاری نمی‌تواند بکند بلکه مدیریت کلان و دستورهایی که از بالا صادر می‌شود باید به گونه‌ای باشد که دست او را باز بگذارد. وی با اشاره به این مساله که پیش از آنکه بپرسیم پریسا مقتدی چه کار باید بکند، بهتر است بپرسیم چرا اتابک نادری استعفا کرد، می‌گوید: هر مدیری که بر سر کار می‌آید با حجمه مشکلات مواجه می‌شود. همه کسانی که بر سر کار آمدند، ویژگی‌های مدیریتی خود را داشتند ولی بعد از مدتی خسته خواهند شد. مشکلات تئاتر یکی، دو تا نیست. سیاست کلی باید تغییر کند تا بودجه تئاتر بیشتر شود و بتوان سالن‌ها را تجهیز کرد.
انگار مشکل بودجه، درد بی‌دوای تئاتر ماست، مشکلی که تئاتر شهر را هم به عنوان بخشی از مجموعه تئاتر کشور درگیر خود کرده است. پریسا مقتدی اما با علم به تمام این حرف‌ها مسوولیتی را پذیرفته که مدیرانش را خسته می‌کند و از گردونه خارج.

 

 

محمود کاشی‌چی درگذشت
ایسنا- محمود کاشی‌چی، مدیر و بنیان‌گذار انتشارات گوتنبرگ، بنیا‌ن‌گذار «بازارچه کتاب» و «کتاب ارزان»،‌ صبح دیروز (دوشنبه، 15 اردیبهشت‌ماه) درگذشت.
علی دهباشی با اعلام این خبر گفت: محمود کاشی‌چی دیروز در سن 92 سالگی در مشهد به علت سکته از دنیا رفت.
وی افزود: محمود کاشی‌چی متولد مشهد بود و از سال 1324 وارد فعالیت‌های نشر کتاب شد و انتشارات گوتنبرگ را اولین‌بار در مشهد بنیان گذاشت. او در سال 1330 از مشهد به تهران آمد و فعالیت‌های نشر را گسترش داد.
دهباشی گفت: کاشی‌چی پس از سال 1332 مدتی در زندان بود. بعد از آزادی در خیابان منوچهری کتاب‌فروشی بزرگی تاسیس کرد و نمایندگی کتاب‌های فارسی چاپ شوروی را که به انتشارات «پروگرس» معروف بود، بر عهده گرفت که غالبا مجموعه قصه برای کودکان و سپس کتاب‌های رمان و ادبیات وارد می‌کرد. این کتاب‌ها را در شوروی به فارسی چاپ می‌کردند و بعد به ایران آورده می‌شدند. «شاهنامه» معروف تصحیح محمد عثمانف از جمله کتاب‌های معروفی است که محمود کاشی‌چی به ایران آورد. این کتاب تا سال‌های سال مرتب در ایران تجدید چاپ می‌شد.
وی ادامه داد: کاشی‌چی در واقع بنیان‌گذار «کتاب ارزان»‌ در ایران بود، کتاب‌های خوش‌خوانی که در آن سال‌ها با تیراژ 20 هزار نسخه منتشر می‌شد، مثلا کتاب‌های «کنت مونت کریستو»، «ژوزف بالسامو»،‌ «غرش طوفان»، «جنگ و صلح» و «بینوایان» جزو همین کتاب‌ها بودند که به «کتاب‌های پنج ‌ریالی» معروف بودند. این کتاب‌ها معمولا جزوه‌هایی بودند که بین 32 تا 64 صفحه تنظیم می‌شدند و جلدشان کاغذهای کاهی بود. بعدها این جزوه‌ها صحافی و به صورت کتاب منتشر می‌شدند. دهباشی در ادامه گفت: محمود کاشی‌چی در دهه 1330 در خیابان سعدی، کوچه بهرامی، اولین سازمان رسمی پخش کتاب را در ایران بنیان گذاشت که تجربیات ارزشمندی داشت. وی همچنین بنیان‌گذار «بازارچه کتاب» خیابان انقلاب در سال 1355 بود. کاشی‌چی سال‌های اخیر را بیشتر در مشهد گذراند و کار نشر را ادامه داد اما نه مثل سابق.
مدیرمسوول مجله «بخارا» افزود: ناهید باقرزاده، مترجم آثار چخوف از جمله «نامه‌های آنتوان چخوف» و نمایشنامه‌های چخوف، دختر ایشان است. محسن باقرزاده، مدیر نشر توس نیز از جمله افرادی تربیت‌شده در مکتب ایشان در حوزه نشر و همچنین داماد ایشان است. دهباشی همچنین درباره مراسم تشییع و ترحیم کاشی‌چی گفت: مراسم تشییع ایشان امروز از مقابل منزلش در تهران برگزار می‌شود. مراسم ترحیم نیز روز چهارشنبه، 17 اردیبهشت‌ماه، از ساعت 14:30 تا 15:30 در مسجد نور واقع در میدان فاطمی برگزار خواهد شد.

 

شبی برای وزارتخانه «سیف‌الله صمدیان»
ایسنا- عباس کیارستمی تندیس شیشه‌ای «‌تصویر سال» را به سیف‌الله صمدیان هنرمند عکاس و مستندساز اهدا‌ کرد. در مراسمی که همزمان با هفته روز جهانی تئاتر، شامگاه 14 اردیبهشت‌ماه در خانه هنرمندان ایران به همت انجمن عکاسان خانه تئاتر برگزار شد، ضمن تقدیر از سیف‌الله صمدیان و اهدای نشان «خانه تئاتر»، این مراسم بهانه‌ای شد تا تندیس «تصویر سال» این‌بار به خود این هنرمند که بانی جشن «تصویر سال» است، اهدا شود.
در این مراسم جمعی از هنرمندان درباره سیف‌الله صمدیان سخن گفتند. فاطمه معتمدآریا، بازیگر سینما و تئاتر گفت: من جدی نیستم پس نمی‌توانم درباره صمدیان جدی صحبت کنم. از اینکه برای چنین آدم بزرگ و استثنایی تاریخ عکاسی ایران و گاهی اوقات جهان در اینجا جمع شده‌ایم، خوشحالم. او بخواهد کاری را شروع کند تا آن را به انتها نرساند به آن فکر هم نمی‌کند.
وی ادامه داد: راست می‌گویند که صمدیان آدم بسیار کوشایی است. ما سفری با او به ارومیه و تبریز داشتیم که زبان آن را هم از صمدیان یاد گرفتیم، برحسب اتفاق سفر دورتری هم به برزیل داشتیم، از داخل هواپیما او لپ‌تاپش را درآورد و شروع به مونتاژ عکس و فیلم کرد، در حالی که او به این کارها می‌رسید، من و دیگر همسفرم خانم جوادی غذا خوردیم، خوابیدیم، بیدار شدیم، از اقیانوس گذشتیم، به یک قاره دیگر رسیدیم و صمدیان همچنان در حال انجام کارهایش بود. در تمام طول مسیر که به برزیل برسیم او نه خوابید و نه صحبت کرد، تمام مدت در حال مونتاژ فیلم‌هایی بود که بعدها آنها را به تمام دنیا فروخت، پولش را نگرفت اما آنها را به تمام جهان عرضه کرد. این هنرمند در حالی که چند بار با زبان ترکی جملاتی درباره صمدیان می‌گفت،ادامه داد: هنگامی که در خیابان‌های برزیل راه می‌رفتیم، پشت هر ماشینی که کثیف بود با خطاطی بسیار زیبا فاطمه معتمد‌آریا می‌نوشت و کاری هم می‌کرد که من نمی‌توانستم دستخط او را بردارم‌ چون هم هنر خودش را به من نشان می‌داد و هم من را می‌چزاند! و نشان می‌داد که حتی یک لحظه هم نمی‌تواند‌ بیکار باشد.
بازیگر «گیلانه» گفت: این قصه‌ها را تعریف کردم تا بگویم حیات و هستی صمدیان با کار و با طنز عجین است. او یک بخشندگی در وجودش دارد که فکر می‌کنم از پدر بخشنده‌اش به ارث برده است، یعنی دست خودش نیست. اگر به آرشیو او نگاه کنید، می‌بینید که حداقل 26 سال عکس از همه اعضای سینمای ایران در جشنواره کن دارد.
وی در ادامه با اشاره به نقل قولی از عباس کیارستمی گفت: روزی آقای کیارستمی می‌گفت، من نمی‌دانم صمدیان بالاخره چه موقع می‌خواهد این همه عکس را جمع و جور کند و همچنان عکس می‌گیرد. فاطمه معتمدآریا در بخش پایانی سخنانش گفت: صمدیان آنقدر بخشنده است و در وجودش روح انسانی وجود دارد که از هیچ لحظه‌ای نمی‌گذرد. خدا به دادش رسیده که همسر نازنینی مانند اکرم ‌هاشم‌لو و خانم نازنین‌تری هم مانند خانم ملک مسوول دفترش دارد.
در ادامه این مراسم، امرالله فرهادی نیز به روی صحنه آمد و درباره صمدیان گفت: اصولا کارهای یک جور از آدم‌ها را در زندگی جدی نمی‌گیریم، من تعجب می‌کنم که چرا به سیف‌الله اهمیت می‌دهیم زیرا این دسته از آدم‌ها دیوانه هستند و سیف‌الله یکی از آنهاست چون هیچ‌کسی جز دیوانه نمی‌تواند کارهایی را انجام دهد که او انجام می‌دهد. سیف‌الله یک انرژی تمام‌عیار برای همه ماست.
سپس برای حضور سیف‌الله صمدیان روی صحنه همه حاضران در سالن ایستادند و یکپارچه او را تشویق کردند.
سیف‌الله صمدیان در سخنانی با اشاره به کلیپ‌های پخش شده در مراسم گفت: واقعا می‌خواستم نقش بازی کنم و صحبت نکنم زیرا حرف‌هایی زده شد که ربطی به من نداشت اما چون این فیلم‌ها ناقص پخش شد، مجبورم کمی درباره آن توضیح دهم. من در رابطه با تئاتر واقعا کاری انجام نداده‌ام چون هیچ کاری در تئاتر و تسهیل آن درست برعکس سینما نشده است. معمولا کار ما بی‌تاثیر بوده و هر چه هست از دوره قدیم بوده است. وی یادآور شد: در دوره‌ای اگر همت نادر داوودی، حسین پاکدل و مجید شریف‌خدایی نبود، نمی‌توانستیم یکسری از کارها را روشن کنیم. در دوره‌ای امکان این فراهم شد و توانستیم 10 سال تئاتر ایران را جمع‌آوری کنیم، در مسابقه تصویر سال هم آن را رها نکردیم چون عکاسان تئاتر در حال زیاد شدن هستند.
این هنرمند اذعان داشت: این 30 و 40 تئاتری که بچه‌های تصویر آن را کار کردند در برابر تعداد کارهای بزرگ تئاتر که بدون تصویر در ایران انجام می‌گیرد، هیچ است. اگر من در ته دلم در کنار دیوانگی‌هایی که امرالله فرهادی عزیز گفت، قبول کرده‌ام به این ذلت صحنه‌ای دچار شوم که در سن 60 سالگی بازنشسته شوم برای این بود که تصویر تئاتر از طرف کسانی که همیشه خوشان را مسوول می‌بینند اما کمتر از خودشان مسوولیت نشان می‌دهند جدی گرفته شود.
او در پایان گفت: از امسال جشنواره عکس تئاتر ایران به انجمن فیلم و عکس تئاتر ایران تبدیل شود و برای هر نمایشی بودجه‌ای در نظر گرفته شود و حداقل از نمایش‌ها تصویربرداری شود. من از تک‌تک کسانی که هستند و کسانی که نیستند با سربلندی تشکر می‌کنم.
در ادامه مراسم، لوحی از سوی خانه هنرمندان ایران و توسط فاطمه معتمد‌آریا به سیف‌الله صمدیان اهدا‌ شد.
تندیس ویژه‌ای هم از سوی انجمن عکاسان خانه تئاتر ایران و رییس این انجمن به این عکاس داده شد.
تندیس شیشه‌ای «تصویر سال» نیز به پاس گرامیداشت زحمات صمدیان از سوی عباس کیارستمی به او هدیه داده شد.
در این مراسم چهره‌های دیگری چون نیکی کریمی، هنگامه قاضیانی، حسن فتحی، حبیب رضایی، قطب‌الدین صادقی، ساعد نیک‌ذات، بابک کریمی، فتانه دادخواه، سیامک زمردیان، امرالله فرهادی، سید‌احمدمحیط طباطبایی، احمدپور نجاتی، محمد فرنود، غزل شاکری و...‌ که برای امضا و نوشتن جمله یادگاری تابلو عکس سیف‌الله صمدیان که از سوی شرکت «برخورد نزدیک از چشم سوم» هدیه داده شد به روی صحنه رفتند.
عزت‌الله انتظامی هم که به این مراسم دعوت شده بود اما به دلیل بیماری نتوانسته بود شرکت کند در پیامی تلفنی گفته بود به سیف‌الله بگویید که خیلی آقاست.
در کلیپ ویدیویی که در این مراسم پخش شد، محمد رحمانیان درباره صمدیان گفت: به نظر من بزرگترین خدمتی که سیف‌الله صمدیان به هنرهای تجسمی ایران کرده است، ثبت مهم‌ترین وقایع تاریخی،فرهنگی و سیاسی اجتماعی در چند سال گذشته است.
حسین پاکدل هم در این ویدیو کلیپ بیان کرد: ما فکر می‌کنیم هنگامی که راجع به سیف الله صحبت می‌کنیم، خودمان را به اندازه او می‌کنیم در حالی که سیف‌الله خودش یک وزارتخانه است. نمی‌توانم منکر تاثیرگذاری او بر هنر معاصر باشم. او زیبایی‌شناسی یک نسل را با انتخاب عکس‌ها و آثاری که بچه‌ها برای مسابقه «تصویر سال» می‌فرستند عوض کرد و حتی شکل داد و ما همه مدیون او هستیم. ان‌شاءالله خدا سیف‌الله را که برای خودش یک وزارتخانه است، حفظ کند.
بعد از این جمله پاکدل یکی از حاضران از میان جمعیت و با صدای بلند آمین گفت!
علی زارع‌، فتانه دادخواه و سیامک زمردی هم در این ویدیو درباره سیف‌الله صمدیان سخن گفتند.
همچنین در این کلیپ برخی از عکس‌های دوران کودکی‌، نوجوانی و جوانی صمدیان پخش شد که موجب عکس‌العمل‌های جالبی از حاضران در سالن شد و بسیاری با دیدن این تصاویر ابراز احساسات کردند و طی پخش آن بارها کف و سوت زدند و فریاد کشیدند.
عبدالله صمدیان- برادر سیف‌اله صمدیان نیز شعری که 15 سال پیش برای او سروده بود را به همراه یادداشتی خواند.
سپس قسمت‌هایی از تمرین نمایش «یوسف و زلیخا» که صمدیان آن را فیلمبرداری کرده بود‌ به نمایش درآمد.
مراسم نکوداشت صمدیان به مهمانی خودمانی هنرمندان و روبوسی یکدیگر روی صحنه و همچنین منجر به ثبت عکس یادگاری و دسته جمعی آنان شد.

 

هدیه تهرانی بار دیگر نقش اول شد
ایسنا- ابراهیم شیبانی کارگردان  فیلم «سایه‌ات را قاب می‌گیرم» گفت که این فیلم نوشته علیرضا معتمدی در مراحل آخر بازنویسی است و این کار را با همراهی معتمدی و هدیه تهرانی انجام می‌دهم.
وی با اشاره به اینکه هدیه تهرانی به دلیل علاقه‌ای که به داستان فیلم داشت، تهیه‌کنندگی این کار را قبول کرد، گفت:‌ فیلمبرداری «سایه‌ات را قاب می‌گیرم» حتما در نیمه اول امسال انجام خواهد شد.
وی اضافه کرد: شرایط فیلم به لحاظ اجرایی به گونه‌ای است که پیش‌تولید آن به یک دوره دو، سه ماهه منسجم نیاز دارد.
کارگردان «هیچ کجا هیچ کس» درباره حضور هدیه تهرانی در این فیلم هم گفت: این بازیگر که مدت‌ها از سینما دوری کرده بود، حال قرار است حضور پررنگی داشته باشد و در نقش اول این فیلم که به نوعی عاشقانه است، بازی کند.
به گفته شیبانی، «سایه‌ات را قاب می‌گیرم» که طرح اولیه آن را هم خودش ارایه کرده است، ماجرای زندگی یک روز یک زن را روایت می‌کند.
هدیه تهرانی که بازیگری در سینما را از سال 1375 با فیلم «سلطان» آغاز کرد تاکنون در فیلم‌هایی از جمله «غریبانه»،‌ «قرمز»،‌ «شوکران»،‌ «کاغذ بی‌خط»، «شبانه»،‌ «چهارشنبه سوری»،‌ «هفت دقیقه تا پاییز»،‌ «پل چوبی»،‌ «آشغال‌های دوست‌داشتنی» و. . . بازی کرده که البته «آشغال‌های دوست‌داشتنی» با وجود ارایه به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر به هیات انتخاب ارایه نشد و در جشنواره به نمایش درنیامد.

«پاتال و آرزوهای کوچک» در شبکه خانگی
ایلنا- موسسه رسانه‌های تصویری در راستای حمایت از سینمای کودک و نوجوان، فیلم خاطره‌انگیز کودکان و نوجوانان دیروز را که هنوز برای کودکان و نوجوانان امروز جذابیت دارد برای اولین بار در شبکه نمایش خانگی عرضه کرد.
پاتال با فیلمنامه‌ای از مهدی سجاده‌چی و رضا کیانیان توسط مسعود کرامتی کارگردانی شده و بازیگرانی چون رضا کیانیان، احمد آقالو، منصوره شاد‌منش و.‌.‌. در این فیلم حضور دارند.
داستان این محصول خانه ادبیات و هنر کودکان و نوجوانان درباره نوجوانی به نام وحید است که آرزوهای ناممکنی در سر می‌پروراند. وی با موجودی عجیب به نام پاتال که از یک کره جغرافیایی بیرون آمده، آشنا می‌شود. پاتال به شرط آنکه وحید اجازه دهد او را به سرزمین اصلی‌اش بازگرداند، می‌پذیرد آرزوهای ناممکن اما کوچک او را برآورده کند. جای او و خواهرش با پدر و مادرشان عوض می‌شود و این جابه‌جایی تبعات شیرینی در پی دارد که.‌.‌.

استقبال از رمان حمیدرضا صدر
مهر- نشر زاوش با 90 عنوان کتاب در بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران حاضر شده است. یکی از کتاب‌های این ناشر که با استقبال مخاطبان و مراجعه‌کنندگان به نمایشگاه روبه‌رو شده است، رمان «تو در قاهره خواهی مرد» اثر حمیدرضا صدر کارشناس فوتبال است.
صدر پس از ترجمه رمان «یونایتد نفرین شده» نوشته‌ دیوید پیس، سراغ نوشتن رفته و «تو در قاهره خواهی مرد» را درباره دنیای درونی شخصیت محمدرضا پهلوی تالیف کرد. دوگانگی شخصیت محمدرضاشاه و درون متزلزل و هراسانش یکی از عناصری است که نویسنده‌ کتاب «پسری روی سکوها» در رمان خود با تکیه بر مستندات تاریخی‌ به آن پرداخته است؛ وجهه‌‌ای که پس از سقوط حکومت و رفتن شاه در ایران پررنگ‌تر شده و بسیاری از اطرافیان این شخصیت در خاطرات خود به آن اشاره کردند.
‌«سگ سالی‌» اثر بلقیس سلیمانی، «دکتر داتیس» نوشته حامد اسماعیلیون و «هست یا نیست» اثر سارا سالار دیگر آثار داستانی ادبیات معاصر کشورمان هستند که در غرفه این ناشر فروش خوبی دارند.
به علاوه ترجمه‌های پیمان خاکسار از نویسندگان مختلف جهان از کتاب‌هایی هستند که مسوولان غرفه انتشارات زاوش از فروش آنها راضی هستند. یکی دیگر از عناوین پرفروش این ناشر در نمایشگاه نیز کتاب «داستان‌های پس از مرگ» اثر جی. دی سلینجر نویسنده آمریکایی است. این کتاب چندی پیش از عید نوروز به چاپ رسید و شامل چند داستان از سلینجر است که تا به حال چاپ نشده‌اند و برای اولین بار است که پس از مرگ این نویسنده منتشر می‌شوند.

سه‌گروه موسیقی برای خلیج‌‌فارس می‌نوازند
ایسنا- دومین جشنواره سه‌گانه خلیج‌فارس با اجرای سه‌گروه موسیقی در تهران برگزار خواهد شد.
گروه موسیقی «کامنت» که به اجرای موسیقی راک می‌پردازد، قرار است در اولین شب جشنواره یعنی 17 اردیبهشت‌‌ماه روی صحنه بروند.
این اجرا ساعت 17 و در سالن پردیس سینمایی قلهک برگزار خواهد شد. همین سالن در دومین روز جشنواره یعنی 18 اردیبهشت‌ماه میزبان گروه موسیقی «نیوش» است که با خوانندگی سروش قهرمانلو به اجرای قطعاتی از موسیقی تلفیقی خواهد پرداخت. این اجرا در دو سانس 18:30 و 21:30 برگزار می‌شود. گروه موسیقی «نایما» هم که به اجرای قطعاتی از موسیقی جاز می‌پردازد‌ به سرپرستی حمزه یگانه در سومین روز جشنواره یعنی 19 اردیبهشت روی صحنه خواهد رفت. این اجرا هم در دو سانس 18:30 و 21:30 برگزار خواهد شد. بهای بلیت این اجراها نیز 40 هزار تومان تعیین شده است. این جشنواره که امسال دومین سال خود را سپری می‌کند به همت بخش خصوصی برگزار می‌شود.

رونمایی از کتاب خاطرات‌هاشمی در سال 88
مهر-کتاب «هاشمی در سال 88» گزارشی جامع از مواضع آیت‌الله‌هاشمی رفسنجانی از ابتدای فروردین 1388 تا پایان اسفند ماه این سال است. این کتاب که به قلم حجت‌الاسلام رضا صنعتی است در خرداد‌ماه 1390 برای اخذ مجوز نشر به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی قم تحویل شد اما در دولت دهم مجوز انتشار نگرفت تا اینکه در اسفند‌ماه 92 مجوز آن صادر شد.
این کتاب در 464 صفحه وزیری با قیمت 18 هزار و 500 تومان از سوی انتشارات سلمان فارسی منتشر و در غرفه انتشارات دفتر نشر معارف انقلاب اسلامی در نمایشگاه امسال کتاب تهران هم عرضه شده است.
کتاب «هاشمی در سال 88» ساعت 10 صبح امروز با حضور آیت‌الله‌هاشمی رفسنجانی در سالن همایش‌های سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران رونمایی می‌شود.
همچنین قرار است رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام پیش از رونمایی از کتاب یادشده ضمن بازدید از بخش‌های مختلف کتابخانه ملی‌ با مدیران این سازمان هم دیدار و گفت‌وگو کند.
 ‌



8

$
0
0

به بهانه تجدید چاپ و انتشار کتاب جدید مهام میقانی: «گرمازده» روی پیشخوان کتابفروشی‌های لبنان

محمدجواد تاج‌الدین - گرما توی سرم می‌خورد و حالم را گرفته بود. به وسوسه دوستی جمعه از خواب و زندگی زدیم و برای نشستن سر کلاس داستان‌نویسی تن خسته‌مان را رساندیم به میدان ونک. از آنجا هم پیاده رفتیم تا کوچه باغ‌های ده ونک. موسسه‌ای بود که دانشجوهای دانشگاه تهران و سوره با آن آشنایی دیرینه‌ای دارند. در زدیم و وارد شدیم. از قضا آن روز صبح در خواب و بیداری عینکم را لگد کرده بودم و دیدم 20 سانت  بیشتر نبود.
تخته وایت‌بردی گوشه اتاق بود و جوانی با موهای فرفری با لباس‌های سر تا پا آبی و بوت کرم رنگی ماژیک به دست همان جا ایستاده بود. وسط‌های صحبتش بود که وارد شدیم. همان که نشستیم از اسم و فامیل و حرفه‌مان پرسید، اولین مخاطبش من بودم، من هم که نمی‌دیدم اطرافم چه می‌گذرد، چند باری سوال کردم که مقصودش من هستم یا نه. خلاصه گذشت و بعد از چند دقیقه انگار وارد دنیای دیگری شده باشم. آنقدر مسلط از دوره‌های تاریخی و نویسندگان و سبک‌هایشان صحبت می‌کرد که انگار تمام کتاب‌های این حوزه را خوانده و نکته‌برداری کرده. باورمان نمی‌شد جوانی که فقط شش سال با ما اختلاف سنی دارد معلوماتش اینقدر بالا باشد. بعد‌ها فهمیدیم علاوه بر نویسندگی و تدریس، کار ترجمه و نمایشنامه‌نویسی در رادیو را هم به طور جدی پیگیری می‌کند.
این مقدمه را گفتم تا راحت‌تر درباره ویژگی‌های رمان مهام میقانی، یعنی «گرمازده» صحبت کنم. باید قبول کنیم نسلی تازه وارد حوزه رمان‌نویسی کشور شده که می‌تواند امیدواری‌های زیادی را در دل دست‌اندرکاران و علاقه‌مندان ادبیات ایجاد کند، نسلی که در کنار شناخت رمان و ویژگی‌هایش سواد لازم برای درک موقعیت اجتماعی، سیاسی و روان شناختی امروز کشور را دارد. در حقیقت رمانی که ما چند سالی است با آن مواجهیم علاوه بر مهم دانستن روایت، جنبه‌های دیگر را هم شامل می‌شود. رمان در این زمانه با دغدغه‌مندی و جهان‌بینی گره کوری خورده. شما اگر در رمان صرفا روایت و توصیف داشته باشی، آنقدر نوشته‌ات به دل نمی‌نشیند. در کنارش باید تفسیر هم بدانی، از روان‌شناسی هم سر در بیاوری، بتوانی دغدغه‌های هم‌نسلانت را هم در روایت بگنجانی، به قول خود مهام میقانی، نویسنده باید حتی در آشپزی هم خبره باشد تا بتواند وقتی می‌خواهد در مورد غذایی در رمانش حرف بزند، تمام و کمال توصیفش را به مخاطب ارایه دهد.
رمان 330 صفحه‌ای مهام میقانی که در 19 بخش تقسیم‌بندی شده دایما بین توصیف، تفسیر و روایت جابه‌جا می‌شود. رمان میقانی در حقیقت شهر محور است. اتفاقاتش در شهر تهران می‌افتد و محله‌هایش. کم داریم نمونه این رمان‌ها را. شاید تا امروز بیشتر رمان‌های ما و شاخص‌ترین آنها در روستاها گذشته باشد. قهرمان‌های ما دهقانان و کشاورزان هستند در حالی که نزدیک دو دهه است بیشتر جمعیت کشور ما به شهر‌ها آمدند. میقانی در رمانش دغدغه شهر دارد. روزمرگی‌ها و تکرار‌های آدم‌های شهری که زندگیشان به هم گره خورده. داستان رمان، روایت سرگذشت مردی میانسال است که در زندگی کارهای مختلفی را تجربه می‌کند، از معلمی تا رانندگی آژانس، تا کار در کارخانه شکلات‌سازی در پاکستان و مترجمی و سر آخر هم نویسندگی.
رمان با دیدن آگهی گمشدن یک سگ شروع می‌شود. در دومین رمان میقانی یعنی«پیوند زدن انگشت اشاره» هم شروع داستان روایتی از ورود یک پرنده نا بهنجار به بالکن مردی در یکی از محله‌های تهران است. در گرمازده این آگهی منجر به آشنایی راوی داستان با مردی می‌شود که دنبال آن ماجراهای دیگر را برای راوی رقم می‌زند. در حقیقت رمان میقانی زندگی چند آدم را روایت می‌کند که به نحوی با شخصیت اصلی رمان او مراوده دارند. ورود شخصیت‌ها به رمان بسیار خوب تعریف شده، هرچند شاید در آخر سرنوشتشان و پرداخت به آنها جای بحث داشته باشد، هر چند میقانی در جایی گفته «اساسا مساله اصلی این رمان نیمه‌کار ماندن تجربه‌های افراد و کامل نشدن پروسه زندگی‌شان است.»
میقانی شاید در گرمازده کمبود اتفاق داشته باشد، او رمان را نوشته و اتفاق‌ها را بیان کرده تا بتواند جهان‌بینی‌اش را در مورد مسایل مختلف، از زندگی در کلانشهری مانند تهران تا روابط عاطفی و مشکلات اجتماعی بیان کند با این تفاوت که کمتر جایی از رمان است که از تفسیر‌هایش خسته شوید. جهان‌بینی سر و پا به دور از اغراق و ناله‌های همیشگی که در بیشتر کتاب‌های اطرافمان می‌بینیم. میقانی کتاب خوانده، پژوهش کرده و حالا می‌تواند قلمش را روی کاغذ بچرخاند و برای دنیای اطرافش نسخه بپیچد.
از فصل‌های جذاب رمان می‌توان به فصل سفر راوی به پاکستان و ماجرای گم شدن ساعت یادگاری پدرش و فصل سفر پدر به انگلستان نام برد؛ فصل‌هایی که باعث شده نقطه عطفی در رمان باشد و قصه‌ها به تکرار نیفتد.
مساله‌ای که می‌توان در موردش به بحث نشست انفعال شخصیت‌های رمان گرمازده است. داستانی که خود نویسنده هم به آن اعتراف دارد و می‌گوید اگر دوباره رمان را می‌نوشت شاید آنقدر شخصیت‌ها در مواجهه با حوادث اطرافشان تسلیم نبودند. رمان شهر‌ها که روابط اجتماعی نسل ما را تعریف می‌کند نیاز به قهرمان دارد. کسی که بخواهد و بتواند حوادث اطراف را مدیریت کند، اعتراض کند، نمادی باشد برای اصلاح جامعه، شروع کننده اعتراضی باشد برای احقاق حق شهروندی و سر آخر امیدهای هم‌نسل‌های خودش. در رمان میقانی شخصیت اصلی و راوی داستان شاید گاهی قصد این ایستادگی را دارد اما همیشه سر آخر تسلیم می‌شود.
شاید گاهی شلختگی هم در رمان میقانی به چشم بیاید، شخصیت‌ها گاهی چند فصل غائب هستند و بر اثر اتفاقی دوباره به قصه اصلی برمی‌گردند، این جدایی و آمدن دوباره ذهن مخاطب را کمی به هم می‌ریزد. فصلی هم مربوط است به داستانی که راوی در خود رمان نوشته و دارد برای کسی تعریف می‌کند. آن هم آنقدر زیاد است گاهی حوصله آدم را سر می‌برد.
با تمام کمبود‌ها و نقاط قوت رمان میقانی، ورود این نوع ادبیات در کشور با نویسندگانی در این رده سنی اتفاق مبارکی است. خود میقانی در جایی می‌گفت جهان از ایران فیلم دیده، موسیقی شنیده، تئاتر دیده و حالا نوبت ادبیات است. به راستی که آنها می‌خواهند بدانند زیر پوست شهر‌های ما چه می‌گذرد. جدا از تصویری که دولتمردان و سیاسی‌ها از کشور می‌سازند، نویسندگان جامعه‌شان را چگونه می‌بینند. در همین راستاست که آنها تمایل نشان دادند تا آثار نویسندگان ایرانی را بخوانند. کتاب میقانی را کشور لبنان خریداری و ترجمه کرده و قرار است به زودی در این کشور عرضه شود. موسسه غزال هم چند وقت است که در این زمینه فعالیت دارد و کتاب‌هایی از پیمان اسماعیلی، سارا سالار، شاهرخ گیوا، فرهاد کشوری، مهدی یزدانی‌خرم و نویسندگان دیگر را ترجمه کرده و می‌خواهد به کشورهای مختلف عرضه کند. اتفاق مبارکی است، شناختن جامعه ایرانی از بین کلمات نویسندگان جوانی که دغدغه‌های به روز دارند، می‌تواند تصویری جدید از کشور ما به آنها معرفی کند و این فرصت خوبی است.

 

آرزوهای «کیانوش عیاری» برای خودش و فرهادی
ایسنا- کیانوش عیاری با تبریک به اصغر فرهادی برای سالروز تولدش، آرزو کرد که در آستانه 63 سالگی خودش، فیلم «خانه پدری‌» بدون قلع و قمع شدن اکران شود. 17 و 23 اردیبهشت‌ماه به ترتیب سالروز تولد اصغر فرهادی و کیانوش عیاری، دو فیلمساز جریان‌ساز سینمای ایران است که هر دو به نوعی با آثارشان جامعه و مشکلات آن را به نقد کشیده‌اند، به همین بهانه از کیانوش عیاری پرسیدیم که آرزویش همزمان با سالروز تولدش چیست؟
کارگردان «بودن یا نبودن» گفت: آرزو می‌کنم بالاخره پس از گذشت سه سال و نیم، مشکل فیلم «خانه پدری» رفع شود تا بتوانم فیلم دیگری بسازم.
وی با اشاره به اینکه مشغول نگارش یک فیلمنامه است که داستان آن در جامعه امروز می‌گذرد، افزود: در چند وقت اخیر به دلیل حاشیه‌های فراوانی که برای «خانه پدری» رخ داد، نتوانستم با تمرکز روی فیلمنامه‌ام کار کنم؛ حتی مدت‌هاست که ایمیل خود را هم ندیده‌ام چون تا آخرین باری که آن را چک کردم، حدود 26 دعوتنامه از فستیوال‌های مختلف دریافت کرده بودم، ولی مجبور بودم از همه آنها عذرخواهی کنم.
عیاری ادامه داد: این دعوتنامه‌ها و فرصت‌هایی که می‌دیدم چگونه برای «خانه پدری» می‌سوزد، آنقدر مرا به هم می‌ریخت که دیگر سراغ اینترنت و نامه‌هایم نرفتم.
وی همچنین گفت: با این حال آرزو می‌کنم دیگر دوستان و همکارانم مثل رخشان بنی‌اعتماد، مجید جوانمرد، جعفر پناهی و دیگر فیلم ‌سازانی که در این سال‌ها نتوانسته‌اند فیلم بسازند، بار دیگر مشغول به کار شوند و فیلم‌هایشان را روی پرده سینماهای کشور ببنیم.
عیاری با اشاره به اصغر فرهادی که همانند خودش متولد ماه اردیبهشت است، ضمن آرزوی سلامتی برای کارگردان «جدایی نادر از سیمین» گفت:‌ امیدوارم اصغر فرهادی که فرصت‌های زیادی برای فیلمسازی دارد کماکان موفق باشد و فیلم‌های خوبی بسازد، همان‌طور که تا به حال این‌طور بوده است.
«خانه پدری» آخرین ساخته کیانوش عیاری که پس از بحث‌های فراوان سرانجام در بخش خارج از مسابقه سی‌و‌دومین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد، هنوز موفق به دریافت مجوز اکران نشده است چون کیانوش عیاری اصرار دارد، هیچ صحنه‌ای از فیلمش و سکانس اولیه فیلم حذف نشود.
این فیلم در جشنواره با استقبال مخاطبان همراه شد و اصغر فرهادی تنها برای نمایش «خانه پدری» به کاخ جشنواره فجر آمد.

 

پس از تعطیلی چند ساله؛
محمد بزرگ نیا، دبیر جشن خانه سینما شد

گروه فرهنگ- خانه سینما سال‌های پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است؛ سال‌هایی که با بسته شدن و بازگشایی مجدد همراه بود. روزی سینماگران برای حفاظت از قفل خانه سینما و جلوگیری از چپاول اموالش رو به روی در این خانه ایستادند و روزی دیگر باز شدن این قفل را به یکدیگر تبریک گفتند و به دوره‌ای که امیدوارشان می‌کرد تا حال خوب سینما را دوباره تجربه کنند، لبخند زدند. حالا محمد بزرگ‌نیا به عنوان دبیر شانزدهمین جشن خانه سینما مشخص شده است؛ جشنی که می‌توانست در هجدهمین دوره خود باشد اگر با تعطیلی اجباری سال‌های 90 و 91 رو به رو نمی‌شد. بزرگ‌نیا تصمیم دارد «جشن آبرومندی در شان سینمای نجیب ایران» برگزار کند. این را در مصاحبه خود به ایسنا گفته و ادامه داده است: امیدوارم جشن شانزدهم خانه سینما، جشنی باشد که دوستی، مهر، محبت و همکاری را در میان خانواده بزرگ سینما، جانشین بداندیشی‌ها کند.
این رویداد فرهنگی مستقل از سال 76 با مدیریت زنده‌یاد سیف‌الله داد کار خود را آغاز کرد و اگرچه هر سال این جشن‌ها با حاشیه‌هایی همراه بود اما صرف جمع شدن دوستانه سینمایی‌ها در کنار هم اتفاقی خوشایند در سینمای ایران به حساب می‌آمد.
فرهاد توحیدی درباره روند انتخاب دبیر جشن شانزدهم به ایسنا گفته است: محمد بزرگ‌نیا به اتفاق آرا اعضای هیات‌مدیره خانه سینما به عنوان دبیر این جشن انتخاب شد. بحث‌های مربوط به انتخاب دبیر را طی سه جلسه رسمی هیات‌مدیره خانه سینما به سرانجام رساندیم. این در حالی است که جشن شانزدهم که پس از حدود سه سال و بعد از بازگشایی خانه سینما برگزار می‌شود، توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. با توجه به اینکه در سال‌های 90 و 91 جشن خانه سینما برگزار نشد‌، تصمیم بزرگ این بود که شیوه برگزاری جشن امسال چه باشد؟ بنابراین دبیر این جشن باید از ویژگی‌هایی برخوردار می‌بود که این موضوع اولین مساله‌ای بود که درباره آن بحث کردیم. هیات‌مدیره خانه سینما علاقه‌مند بود دبیری‌، جشن خانه سینما را اداره و خانه سینما را هم نمایندگی کند که از وجهه هنری لازم برخوردار و در میان سینماگران هم از حسن قبول برخوردار باشد. در این راستا تلاش و گزینه‌های مختلفی را بررسی کردیم که حتی شاید امسال اولین دبیر خانم را هم برای جشن خانه سینما انتخاب کنیم، اما در نهایت در میان نامزدهایی که در هیات‌مدیره مطرح شدند‌، آقای بزرگ‌نیا از جمیع جهات از رای بالاتری برخوردار بود و به عنوان دبیر جشن شانزدهم خانه سینما انتخاب شد.
وی همچنین درباره سیاست‌های برگزاری این جشن افزوده است: نظر هیات‌مدیره خانه سینما بر این است فیلم‌هایی که در سال‌هایی تولید شدند که جشن خانه سینما برگزار نشده است، باید به نحوی دیده شوند و فعلا مساله این است که این دیده شدن چه طور باشد و سهم تولیدات سال‌های 90 و 91 در سینما چطور ادا شود. اما تصمیم گیری درباره این مساله به بعد از انتخاب دبیر و شورای سیاست‌گذاری موکول شد‌. نکته مهم این است که همه دوستان بر اینکه فیلم‌های این دو سال دیده شوند و به نوعی بررسی شوند تاکید داشتند. البته این در حالی است که از مرداد سال گذشته تا امسال حدود 120 عنوان فیلم وجود دارند که این مشکل فنی را برای جدول نمایش فراهم می‌کند و باید حل شود. اما در این‌باره پس از انتخاب شورای سیاست‌گذاری و مدیر اجرایی تصمیم‌گیری می‌شود.
توحیدی در پاسخ به اینکه آیا بحثی برای مکان برگزاری جشن هم صورت گرفته است یا خیر؟ گفت: از مرداد ماه کم کم گزینه‌های برگزاری مراسم بررسی می‌شوند، اما به طور طبیعی محل برگزاری جشن خانه سینما از مکان‌هایی که در سال‌های اخیر برای اختتامیه این جشن یا به طور کلی جشن‌های سینمای ایران استفاده می‌شدند خیلی دور نیست.
از همین حالا چشم اهالی فرهنگ و دوستدارانش به این رویداد مستقل فرهنگی است. جشنی که می‌تواند به دور از ملاحظات و مصلحت‌ها به فیلم‌ها امتیاز دهد.

 

گلایه بهروز غریب‌پور از رییس‌جمهور؛
هنرمندان باید درصدر بنشینند نه دولتمردان

گروه فرهنگ- بهروز غریب‌پور، دبیر یازدهمین جشن بازیگر، از ادامه روند بی‌توجهی دولتمردان به هنر نمایش در کشور گلایه کرد. این هنرمند که سه‌شنبه 16 اردیبهشت‌ماه در نشست رسانه‌ای یازدهمین جشن بازیگر سخن می‌گفت؛ با ابراز گلایه از ادامه وضعیت نابسامان مدیریت تئاتر کشور خطاب به مسوولان گفت: ما باید حامیان اصلی خود که مردم هستند را تشویق کنیم و انتظاری از دولتمردان که به نظرم پنبه در گوش گذاشته‌اند و خود را در ارتباط با تئاتر به خواب زده‌اند نداشته باشیم. از همین طریق گلایه خود را به آقای روحانی، رییس‌جمهور اعلام می‌کنم که در سخنرانی‌های خود برای دعوت مردم به آمدن پای صندوق‌های رای اشاره‌ای به هنر تئاتر در کلامشان وجود نداشت.
وی همچنین خطاب به علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: هنگامی که از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درخصوص هنری که به آن علاقه‌مند است سوال شد ایشان از موسیقی و سینما نام برد در حالی که تئاتر مادر تمام هنرهای نمایشی به ویژه‌ سینما محسوب می‌شود و علاوه بر این ما مدیری می‌خواهیم که با حفظ سمت و بی‌طرفی به تمام هنرها احساس مسوولیت داشته باشد.
کارگردان اپرای عروسکی «رستم و سهراب» تصریح کرد: بی‌توجهی به تئاتر در این دوره آزاردهنده است و از آقای روحانی انتظار دیگری می‌رفت. شاهد این هستیم که تئاتر بار دیگر مرغ عروسی و عزا شد.
این هنرمند به برگزاری جشن بازیگر اشاره کرد و گفت: با برگزاری این مراسم به دولتمردان نشان می‌دهیم خانواده تئاتر مدیر و انسان شایسته رهبری خود را دارد نیازی نیست از بیرون مرزهای تئاتر فردی برای این هدف وارد شود همان‌طور که برای برگزاری مراسم‌هایی از این دست و دیگر برنامه‌های مجموعه بدون دفتر و حقوق، بی‌درهم و دینار در خدمت کار بودیم. خوشحالم که این ایده من را پذیرفتند که جشن تئاتر نیازی به سخنرانی ندارد. ما زیباترین اندیشه‌ها را می‌توانیم در قالب نمایش نشان دهیم. نیازی به این نیست که کسی روی صحنه تشریف‌فرما شود و سخنرانی کند.
این کارگردان خطاب به دولتمردان گفت: من از هیچ دولت مردی تقاضا نمی‌کنم که به مراسم جشن بازیگر بیاید. من این توصیه را به آنها می‌کنم که از ما تقاضا کنند که به جشن ما بیایند. ما هیچ دولتمردی را دعوت نمی‌کنیم که بیایند و در صدر بنشینند، این هنرمندان هستند که باید در صدر باشند.
غریب‌پور با تاکید بر اینکه شیوه انتظار هنرمندان پشت درب اتاق مدیران باید زمانی کنار گذاشته شود، بیان کرد: باید این سیاق دوره قاجار از بین برود که هنرمند پشت درب اتاق مسوولان انتظار بکشند. این دولتمردان هستند که برای پیشرفت درست امور و ادامه بقا منتظر هنرمندان شوند. چرا توجه نمی‌کنیم اعتبار فرد خونخواری مثل سلطان محمود غزنوی به این است که روزگاری 400 شاعر در دربار او حضور داشتند که فردوسی تنها یکی از آنهاست. چرا از تاریخ درس نمی‌گیریم؟
کارگردان اپرای «لیلی و مجنون» با ابراز خوشحالی از اینکه پس از مدت‌ها بار دیگر به بهانه برگزاری جشن بازیگر به خانواده‌ تئاتر نزدیک شده است، گفت: از زمانی که خانه هنرمندان ایران تاسیس شد آرزو داشتم که به عنوان یک مکان غیرتئاتری میزبان برگزاری تمام جشن‌های خانه تئاتر و چنین مراسمی باشیم. زمانی هم که در هیات مدیره این مجموعه حضور داشتم پیشنهاد کردم برای تمام صنوف جشن‌هایی برگزار شود که خوشبختانه امروز به جای یک روز شاهد یک هفته جشن هستیم.
این هنرمند با بیان اینکه آرزوی فراگیر شدن این جشن را در سر دارد، افزود: از هفتمین دوره به بعد پیشنهاد کردم از توجه اتفاقات داخل سالن پرهیز کنیم چون در شان خانه تئاتر نیست و دولت می‌تواند به این امور برسد. چون ما برای تمام مردم بی‌نام و نشان کار می‌کنیم که شاهد هستیم جشنواره تئاتر عروسکی چطور عده زیادی از مردم را درگیر می‌کند.
موسس گروه تئاتر «آران» با بیان اینکه روزی مانند روز ماسک در شهر ونیز را می‌بیند که مردم ایران به روز بازیگر توجه نشان می‌دهند، گفت: روزی را می‌بینم که مردم حتی برای یک ربع هم که شده خودروهای خود را خاموش می‌کنند و به بازیگری می‌پردازند و هیچ دلیل نمی‌بینم که تنها انجمن بازیگران خانه تئاتر برگزارکننده این جشن باشد بلکه تمام ارگان‌ها مانند آموزش و پرورش، ارتش، حوزه‌های علمیه و دیگر نهادها نیز باید به این روز توجه داشته باشند.
وی با تاکید بر اینکه بازیگری همزاد بشر است، افزود: مادر بدون بازیگری نمی‌تواند با کودک خود ارتباط درستی برقرار کند، معلم نمی‌تواند بدون بازیگری کلاس درس درستی برگزار کند، کودک بدون بازیگری کار خود را از پیش نمی‌برد. بازیگری یعنی انسانیت و مترادف تمدن و نهاد بشری است.
در بخش دیگری از این نشست عظیم موسوی که کارگردانی جشن شب بازیگر را بر عهده دارد، گفت: در این جشن بیش از 150 هنرمند روی صحنه می‌آیند و برنامه اجرا می‌کنند. به درخواست آقای غریب‌پور این برنامه مجری و سخنرانی ندارد و سخنرانی‌ها در قالب آیتم‌های نمایشی گفته می‌شوند. از داریوش مودبیان نیز که زحمت ترجمه صحیح پیام روز جهانی تئاتر را کشیدند، سپاسگزارم.
موسوی ادامه داد: این جشن در سه پرده 45 دقیقه‌ای برگزار می‌شود؛ پرده اول به پیام‌ها و گزارش‌ها اختصاص دارد. پرده دوم ذات جشن است و سخنرانی‌ها نیز در همین پرده در قالب برنامه‌های نمایشی عنوان می‌شود. پرده سوم نیز به اهدای جوایز به برگزیدگان و پیشکسوتان اختصاص دارد.
یازدهمین دوره جشن شب بازیگر شنبه 20 اردیبهشت‌ماه ساعت 19 در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر برگزار می‌شود.

 

تبدیل حبس به جریمه نقدی برای تخلفات مطبوعاتی
مهر- علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ظهر روز گذشته در حاشیه رونمایی از کتاب «بهار کتاب» و نیز تمبر نمایشگاه کتاب تهران در محل برگزاری این نمایشگاه در جمع خبرنگاران و در پاسخ به این سوال که آیا صحت دارد که در لایحه مالکیت فکری، مجازات حبس برای خبرنگارانی که مرتکب تخلفات مطبوعاتی می‌شوند، از بین رفته است، گفت: اصولا سیاست قوه‌قضاییه و همچنین سیاست دولت این است که حداقل مجازات‌های حبس را به مجازات‌های نقدی تبدیل کنند این امری است که همه با آن موافق هستند که اگر تخلفی صورت گیرد مجازات‌های نقدی جایگزین مجازات‌های حبس شود و این مناسب‌تر است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین ارزیابی خود را از نمایشگاه امسال کتاب تهران این‌گونه بیان کرد: فکر می‌کنم تعداد عناوین عرضه شده در نمایشگاه امسال چه در بخش داخلی و چه در بخش خارجی بیشتر از سال گذشته باشد به همین دلیل اقبالی درخور توجه از سوی مردم به این نمایشگاه صورت گرفته است.

معرفی یک بازیگر جدید طنز با «شمعدانی»
ایسنا- محسن چگینی درخصوص جدیدترین سریال خود «شمعدانی» با اشاره به اینکه مراحل ساخت این سریال تا آخر شهریورماه 93 به طول می‌انجامد، توضیح داد: در مورد اینکه این سریال جزو یکی از گزینه‌های پخش در ایام رمضان است تا آخر اردیبهشت‌‌ماه تصمیم‌گیری می‌شود. چگینی در پاسخ به اینکه سریال «شمعدانی» چه تفاوتی با سریال‌های طنز قبلی دارد، توضیح داد: در این سریال اولین کاری که کرده‌ایم این است که تلاش کرده‌ایم یکی از نقش‌های اصلی را بازیگری بگذاریم که تاکنون دیده نشده و بازیگر تئاتری است. همچنین در کنارش حسن معجونی را گذاشتیم که چهار سال پیش در «مسافران» ایفای نقش کرده است. این بازیگر عملا سه - چهار سال در مجموعه‌های تلویزیونی دیده نشده بود و تازگی خودش را خواهد داشت.
همچنین درخصوص حضور آتنه فقیه‌نصیری نیز گفت: این بازیگر از سابقه‌اش مشخص است که چه کارنامه‌ای دارد اما او این بار در کار کمدی با قسمت بالا دیده خواهد شد و حضورش در این ژانر، جدید است.
این تهیه‌کننده از اضافه شدن بازیگران دیگری نیز به این مجموعه خبر داد.
در «شمعدانی»، علاوه بر حسن معجونی و آتنه فقیه‌نصیری، نگار عابدی، محمد نادری و ویدا جوان نیز بازی می‌کنند.
سریال «شمعدانی» یک سریال خانوادگی و کمدی است که سروش صحت با همراهی ایمان صفا متن آن را نوشته‌اند و مدتی است تصویربرداری آن در تهران آغاز شده است.

محمد رحمانیان باز هم به وحدت می‌آید
مهر- رضا سعیدی‌پور، مدیر تالار وحدت درباره برنامه‌ اجراهای نمایشی این مکان هنری در سال 93 گفت که برنامه اجراهای نمایشی در شش ماهه اول سال‌جاری قطعی شده و در حال حاضر نمایش «تانگوی تخم‌مرغ داغ» به کارگردانی‌هادی مرزبان در تالار وحدت در حال اجراست.
وی ادامه داد: بعد از پایان اجرای «تانگوی تخم‌مرغ داغ» نمایش «فاوست» به کارگردانی حمیدرضا نعیمی به مدت 20 روز در تالار وحدت روی صحنه می‌رود. از روز ششم مردادماه و همزمان با عید سعید فطر نمایش «باغ دلگشا» به کارگردانی خانم پری صابری اجرای عمومی خود را آغاز می‌کند و تا 31 شهریورماه به اجرای خود ادامه خواهد داد.
مدیر تالار وحدت درباره برنامه اجراهای نمایشی در شش ماهه دوم سال‌جاری در این تالار گفت: در شش ماهه دوم سال پیشنهاداتی برای اجرا داریم که یکی از آنها نمایشی از مهدی شمسایی است.
سعیدی‌پور یادآور شد: البته محمد رحمانیان هم با کاری جدید متقاضی اجرا در تالار وحدت است که هنوز قطعی نشده و در صورت قطعی شدن در زمستان سال‌جاری در تالار وحدت روی صحنه خواهد رفت.
مدیر تالار وحدت درباره معیارهای انتخاب آثار نمایشی برای اجرا در تالار وحدت گفت: تمام هنرمندانی که در سال‌جاری برای اجرا در تالار وحدت انتخاب شده‌اند یا متقاضی اجرا هستند، تقاضایشان متعلق به سال گذشته است که برای سال‌جاری هم پیگیر اجراهایشان بودند.

جواد طوسی دبیر هشتمین جشن منتقدان شد
فارس- به پیشنهاد کمیته جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران و تصویب شورای مرکزی، جواد طوسی به عنوان دبیر هشتمین جشن منتقدان برگزیده شد.
هشتمین جشن منتقدان، تابستان سال‌جاری برگزار می‌شود و معرفی برگزیدگان آکادمی انجمن در سی‌و‌دومین جشنواره فیلم فجر و اهدای جوایز به آنها از جمله برنامه‌های این جشن است.
همچنین در هشتمین جشن منتقدان از یک یا دو منتقد و هنرمند تجلیل و قدردانی خواهد شد.
هفتمین جشن منتقدان دی‌ماه 92 با حضور چشمگیر اهالی سینما و چهره‌های پیشکسوت و جوان در تالار ایوان شمس برگزار شد. در این مراسم که با حضور گسترده نامزدهای اعلام شده در هر رشته همراه بود از پرویز نوری و ایرج کریمی به عنوان منتقد و کیانوش عیاری به عنوان هنرمند تجلیل به عمل آمد.
محمد خزاعی (دوره دوم)، زهرا مشتاق (دوره سوم)، کیوان کثیریان (دوره‌های چهارم و پنجم) و علی علایی (دوره‌های ششم و هفتم)؛ دبیران جشن‌های پیشین انجمن منتقدان بودند.

نمایش «رابطه» در مادرید
ایرنا- فیلم سینمایی رابطه به کارگردانی پوران درخشنده، روز جمعه 9 می (19 اردیبهشت‌ماه) در دانشکده خبرنگاری دانشگاه کمپلوتنسه به پرده می‌رود. بعد از پخش فیلم، میزگردی متشکل از اساتید دانشگاه و کارشناسان سینمایی برگزار می‌گردد.
پوران درخشنده، اولین کارگردان زن در تاریخ سینمای بعد از انقلاب است و «رابطه» اولین تجربه سینمایی وی محسوب می‌گردد. گفتنی است که اولین باری است که مخاطبان اسپانیایی یک فیلم کارگردانی شده توسط یک خانم را در محفل دانشگاهی و با رویکردی علمی مشاهده می‌کنند. هدف از برگزاری این سمینار معرفی زنان سینماگر ایرانی به مخاطبان غیرایرانی است. فیلم رابطه زندگی روزمره یک نوجوان ناشنوا و ناتوان در برقراری ارتباط با سایرین را به تصویر کشیده و نوع نگرش افراد اجتماع به این‌گونه افراد را با زبان سینمایی نقد می‌کند.
در بخش تحلیلی فیلم از برخی کارشناسان سینما دعوت شده که از آن میان می‌توان به فرشاد زاهدی، کارشناس سینمای ایران و استاد دانشگاه کارلوس ترسرو (CarlosIII)، آلخاندرا ولکوبرو، کارشناس سینما و استاد دانشگاه کارلوس ترسرو (CarlosIII)، بئاتریس مارتینز، کارشناس کودکان استثنایی از بنیاد CERMI و اوا روئیس از فدراسیون ناشنوایان (FIAPAS) اشاره کرد. در آینده‌ای نزدیک و پس از طی هماهنگی‌های لازم سایر فیلم‌های پوران درخشنده نیز به نمایش گذاشته خواهد شد.



8

$
0
0

تشت داغ

بوی تند کله‌پاچه تمام مغازه را پر کرده، شاگرد کله‌پز با پیشبند سفید مشغول خالی کردن آب کله‌پاچه درون ظرف‌هاست و صاحب کله پزی پشت میز، سفارشات را می‌گیرد. صدای برخورد قاشق با ظرف‌های چینی کله پزی به گوش می‌رسد و همهمه‌ای در مغازه برپاست. تشت بزرگی روی اجاق در حال جوشیدن است، دو تا کله گوسفند پشت به مغازه و رو به خیابان در لبه تشت جا خوش کردند.
اسی: ابی، اون بچه رو نگاه کن، پشت شیشه، می‌خوام بترسونمش.
ابی: این کارم نکنی، مردم می‌فهمن گوسفندی.
اسی: ببین، زل زده تو چشمای من، اینجوری نمی‌شه.
اسی زبانش را بیرون آورد و گفت: بلو بلو بلو بلووووو. .
صدای جیغ بچه: آآآآآآآآ، مامااااااان ...
ابی: راحت شدی؟ حالا آروم باش.
اسی: آها، آخیش، یه ذره پایین‌تر، آهااا، مرسی ...
ابی: دیگه چته؟
اسی: آخیش، راحت شدم، اون خانم رو می‌بینی که با پسر خالش ته مغازه نشسته؟ میز هفت، صندلی کنار دیوار، پاچه من دستشه، آنقدر خوب لای ناخونامو خاروند، اصن یه جوری شدم.

اسی: تازه رودمم لای دندونای اون پسر بچه هست، مثل آدامس داره باهاش بازی می‌کنه، سیرابیمم همین الان با اسید معده اون آقا کچل قاطی شد، نامردا به هیچ جامون رحم نمی‌کنن، شاگرد فری اون یه تیکرم کش رفت و ...
- حرفش را قطع کرد -
ابی: راستی اسی، می‌دونی قورباغه رو چه جوری می‌پزن؟
اسی: بیخیال! اینا قورباغه رو هم می‌خورن؟ کجاش به کی می‌رسه؟
 -دوباره حرفش را قطع کرد -
ابی: چرا چرت می‌گی، مثل آدم می‌گفتی نه، می‌خواستم یه نتیجه اخلاقی از بحث بگیرم.
اسی: مثل آدم که نمی‌تونم، الان مثل گوسفند می‌گم نه، نتیجه‌ات رو بگیر.
ابی: قورباغه رو آروم آروم داغ می‌کنن، موقعی می‌فهمه اوضاع از چه قراره که کامل پخته.
اسی: پس چرا بهش می‌گن قورباغه؟
ابی: یعنی چی؟
اسی: آخه خیلی گوسفنده که! صد رحمت به ما!
ابی: یه لحظه شوخی رو بذار کنار، دقت کردی، اندازه قورباغه هم به ما اهمیت نمی‌دن، از تشت یخ یهو می‌ندازنمون تو آب جوش، ما هم انگار نه انگار.
اسی: تعجب نداره که.
ابی: چرا؟
اسی: ما که قورباغه نیستیم، گوسفندیم.
ابی: اصن برو بمیر.
صدای فری کله‌پز در مغازه پیچید: بچهههه! یه مغز برا آقا بیار، با آب اضافه.
اسی: ابی، داره میاد طرف ما، شرط یه چشم میاد سراغ تو!
ابی: برو بمیر.
اصغر (شاگرد فری) به طرف تشت آمد و کله اسی را از لبه تشت برداشت ...
اصغر: سلام دادا، چه خوشگل شدی امروز، آخه تو مغزو می‌خی چیکار!
کله اسی بیچاره را به لبه تشت می‌کوبید وسعی می‌کرد کل مغز را تمام و کمال با قاشق بیرون بیاورد. با تمام شدن عملیات، کله را روی لبه تشت گذاشت و رو به اسی گفت:
اصغر: دادا، بابت اون قضیه صبحم ممنون، خیلی چسبید، عینهو هلو بود، خدا زیاد کند.
اصغر با کاسه مغز و آب اضافه به طرف مشتری رفت.
ابی: اسی، خوبی؟ طوریت که نشد، الان تغییری احساس می‌کنی؟
اسی آرام، آرام چشمانش را باز کرد، مات و مبهوت اطراف را نگاه می‌کرد.
ابی: چرا اینجوری شدی؟ حرف بزن، لعنت بهت اصغر، ایشالا هستش تو گلوت بمونه.
اسی: آی دندونم، آی سرم، احساس بی‌وزنی می‌کنم، من کیم؟ اینجا کجاست؟ بقیم کو؟
ابی: پاچت دست اون خانومست که میز هفت، صندلی کنار دیوار نشسته، رودهات لای دندونای اون پسر کوچیک است، سیرابیتم الان مراحل هضم طی کرده و گلاب به روت در حال اجکته، اصغرم یه ناخونکی بهت زده، حالا بماند.
اسی: یعنی چی؟ چرا اینجا داغه؟ من دارم می‌پزم، کمک ...
ابی: چرا کولی بازی در می‌آری؟ آروم باش، اصغر مغزتو در آورده، البته من بعید می‌دونم برای این قضیه باشه، یا بابت ضربه‌های الان یا عوارض داستان صبحه که الان خودشو نشون داده.
اسی: من هیچی یادم نمی‌آد، اصلا پدر و مادر من کین؟ من پسر کیم؟ اصلا پسرم؟ اصغرررر!!
داستان داشت جدی می‌شد، ابی که حول برش داشته بود، با بغض گفت:
اسی داداش، نگو این حرفارو، من تو این تشت به غیر تو کسی رو ندارم، داداش اسی ...
اسی: آها! حالا شدی بچه خوب، با اون حرفات درباره قورباغه و پختن و این داستانا داشتم شک می‌کردم گوسفند باشی، گفتم نکنه نشست و برخاست با این اصغر دزد کار دسته داداشمون داده باشه، ابیمونیییی!
ابی: برو بمیر، حقا که گوسفندی.
اسی: انتظار داشتی چی بشه؟ یه تیکه چربی زائده انداخت تو کاسه و برد، مردم کلی پول می‌دن، مجانی برامون کار می‌کنن بده، تازه اونم اصغر، لعنتی یه پا جراحه.
ابی: برو بمیر، صد رحمت به الاغ، کاش تو یه رستوران بین جاده‌ای دمخور یه الاغ بودم، به تو گوسفند شرف داشت.
اسی: چقدر گوشت تلخی بابا، بیچاره اونایی که تو رو می‌خورن، اصلا می‌رم سراغ ترسوندن بچه‌ها، برو پی کارت.
اسی به بچه‌ای که از بیرون شیشه به او زل زده بود نگاه کرد و گفت:
چیه؟ گوسفندیم دیگه، می‌پزنمون، اونم یهویی، اندازه قورباغه هم بهمون اهمیت نمیدن، هرکی تشتش بزرگتر باشه، بیشتر می‌پزه، بپز بپزیه خلاصه، نگاه دارههههه؟
بچه بیچاره خشکش زده بود، به طرف مادرش دوید و فریاد زد: ماماااان، گوسفندا هم حرف ‌می‌زنه!

 

انتشار شماره نود و هفتم
بنیامین بهادران- نود و هفتمین شماره مجله «اطلاعات حکمت و معرفت» به بحث معنویت و زندگی اختصاص یافت. نغمه پروان، دبیر دفتر این ماه مجله در بخش سخن دبیر به عنوان سرمقاله‌ این شماره مبحث موردنظر را با بیان و استفاده از نظریات متفکرانی همچون سالمن مورد تبیین قرار داده‌ است و پس از بررسی انگیزه‌های مطالعه در این زمینه به معرفی گفت‌وگوها و مقالات چاپ شده در بخش دفتر ماه شماره نود و هفتم پرداخته‌ است. «معنویت و عقلانیت» نام نخستین نوشتار بخش دفتر ماه است، گفت‌وگویی ا‌ست با مصطفی ملکیان از نغمه پروان. در این گفت‌وگو رابطه معنویت و عقلانیت در گستره روابط «علی و معلولی» مورد بحث قرار می‌گیرد. دومین نوشتار این بخش گفت‌وگویی‌ است از سوی اعضای تحریریه با ابوالقاسم فنایی در باب «معنویت از نگاه قرآن». فنایی در این گفت‌وگو بر آن است تا با ارایه سه تعریف مربوط به بحث قرآن- معنویت یعنی معنویت دینی، معنویت سکولار/عرفی و معنویت فرادینی به معرفی عناصر عملی و نظری معنویت در قرآن بپردازد. در ادامه به «دین و کشف خویشتن» به عنوان اولین مقاله می‌رسیم؛ نوشته‌ای از جان کاتینگهام به ترجمه نغمه پروان. این مقاله در واقع بخشی از فصل چهارم کتابی‌ است با عنوان معنای زندگی از همین نویسنده که به گونه‌ای سعی بر هماهنگ دانستن و پیوند زدن جنبه‌های احساسی و عقلانی انسان دارد چراکه این‌گونه به الگوی جدیدی در مطالعات فلسفه دین دست پیدا می‌کند. «معنویت کودکان» که همچون نوشته قبلی ترجمه‌ای از بخش کوچکی از یک کتاب است، مقاله‌ای است از ویلما ویال، راسل والتون، استوارت وودکاک که آن را زهرا پروان به فارسی برگردانده است. «سلامتی معنوی و افسردگی» از چارلی وست گیت با ترجمه غزاله حجتی با نگاهی کل‌گرایانه با توجه به پژوهش‌ها و مستندات روان‌شناسان و مشاوران اجتماعی سلامت روان به رابطه اعتقاد به بعد معنوی با افسردگی و سلامت می‌پردازد. «خرد و رضایت از زندگی در سنین سالخوردگی» از مونیکا آردلت و ترجمه سارا مدنیان به عنوان آخرین مقاله بخش دفتر ماه نود و هفتم به نقش و تاثیر خرد و خردگرایی به عنوان عاملی تاثیرگذار روی رضایت از زندگی می‌پردازد.
«روی چون قمر» یا «روی چون سپر» نام تک‌مقاله بخش ادب و هنر این ماه‌مجله است. نویسنده این مقاله جویا جهانبخش است. در بخش اندیشه و نظر یک گفت‌وگو و سه مقاله به چاپ رسیده ‌است. این بخش با گفت‌وگویی از مرضیه سلیمانی با ایران‌شناس فقید، ریچارد فرای با عنوان «تاریخ و آیین‌های معنوی در ایران» آغاز می‌شود. «دانشنامه فلسفه اخلاق» عنوان مقاله‌ای‌ است از انشاءالله رحمتی که البته این نوشته بخشی از یک دانشنامه‌ ۶۸ مقاله‌ای در باب اخلاق هنجاری، روانشناسی اخلاق و معرفت‌شناسی اخلاق است. آخرین مقاله این بخش هم به انتشار بخش یکم «سیری در اعتقادنامه‌های شیعی» از مهدی کمپنی‌زارع اختصاص یافته‌ است.
در بخش کتاب به سرپرستی منیره پنج‌تنی
«ادب مردمی» از سیدمسعود رضوی اولین نوشتار به چاپ رسیده ‌است، پس از «حقیقت بی‌یار و یاور است» عنوان گفت‌وگویی‌ است با رضا ولی‌یاری از منیره پنج‌تنی، در نهایت بخش کتاب با «معرفی کتاب خارجی» به کوشش کیان رضوی به پایان می‌رسد و به عادت همیشه، آخرین صفحات مجله به عرضه گزارش‌هایی از رویدادهای فکری فلسفی در ایران و جهان اختصاص یافته ‌است.

 

لیلا حاتمی در کنار تنها زن برنده نخل طلا: نگاهی به داوران بخش رقابتی جشنواره کن 2014
ایسنا- حضور در میان هیات داوران بخش اصلی یک رویداد معتبر سینمایی همچون جشنواره کن نقطه درخشانی در کارنامه سینمایی یک بازیگر یا کارگردان است که امسال سینمای ایران باوجود اینکه هیچ فیلمی در بخش‌های گوناگون کن ندارد اما در میان هیات انتخاب برندگان نخل طلا یک چهره آشنا دارد.
شصت‌وهفتمین جشنواره فیلم کن درحالی از 24 اردیبهشت‌ماه به ریاست جین کمپیون در راس هیات داوران بخش رقابتی آغاز می‌شود که حضور
لیلا حاتمی به عنوان یکی از داوران بهانه‌ای بود تا کارنامه سینمایی هیات داوران امسال را که شامل چهار بازیگر و چهار کارگردان است، مورد بررسی قرار دهیم.
جین کمپیون متولد 30 آوریل 1954 کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده سرشناس نیوزیلندی است که امسال به عنوان رییس هیات داوران شصت‌وهفتمین دوره جشنواره کن انتخاب شده است. وی تنها فیلمساز زنی است که در تمام ادوار برگزاری جشنواره کن موفق به کسب نخل طلا شده است. «کمپیون» در سال 1992 با فیلم تحسین‌شده «پیانو» موفق به دریافت این جایزه شد. وی همچنین در میان چهار کارگردان زنی قرار دارد که تا کنون توانسته‌اند نامزد اسکار کارگردانی شوند. «کمپیون» با فیلم «پیانو» علاوه بر کسب نخل طلای کن، جایزه اسکار بهترین فیلمنامه را از آن خود کرد و در بخش کارگردانی نیز نامزد کسب جایزه شد.  وی سال گذشته رییس هیات‌داوران بخش فیلم‌های کوتاه و سینه‌فونداسیون جشنواره کن بود که با اعطای جایزه دوچرخه طلایی تقدیر شد. وی دو بار با فیلم‌های «عزیز» (1989) و «ستاره درخشان» (2009) در بخش رقابتی جشنواره کن حضور داشته و یک‌بار نیز با فیلم «مامانی» در سال 1986 موفق به کسب نخل طلای بهترین فیلم کوتاه جشنواره کن شد.
این کارگردان 60 ساله نیوزیلندی اولین فیلم بلندش را با عنوان «یک داستان شخصی از یک دختر» در سال 1984 کارگردانی کرد و اواخر همان سال فیلم «پس از ساعت‌ها» را ساخت. وی در سال 1994 برای فیلم «پیانو» جایزه اسکار بهترین فیلمنامه را کسب کرد و با همین فیلم جایزه نخل طلای کن را دریافت کرد. کمپیون 56 ساله با فیلم «یک فرشته روی میز» توانست جایزه ویژه هیات داوران جشنواره ونیز در سال 1990 را به‌دست آورد.
اما لیلا حاتمی، بازیگر سرشناس ایرانی که با فیلم برنده اسکار «جدایی نادر از سیمین» در سطح بین‌المللی شناخته شد، امسال به عنوان یکی از اعضای هیات داوران بخش رقابتی جشنواره کن انتخاب شده است. وی پیش از این نیز داوری جشنواره‌های فیلم کوتاه دوبی (2001)، کارلوواری (2006)، دوویل (2011)، مراکش (2011)، کاستندورف (2012)، رم (2012) و پرتقال طلایی ترکیه (2013) را در کارنامه سینمایی خود دارد.
لیلا حاتمی که به زبان فرانسوی آشنایی کامل دارد، نشان معتبر شوالیه فرانسه را به پاس فعالیت‌های هنری دریافت کرده است. از مهم‌ترین دستاوردهای بین‌المللی لیلا حاتمی می‌توان به جایزه فیبرشی جشنواره پالم‌اسپرینگز برای «جدایی نادر از سیمین»، گوی بلورین جشنواره کارلووی واری برای «پله آخر»، خرس نقره‌ای جشنواره برلین برای «جدایی نادر از سیمین» و بهترین بازیگر جشنواره مونترال برای  
«ایستگاه متروک» اشاره کرد.
سوفیا کاپولا متولد ۱۴ می ۱۹۷۱ فیلمنامه‌نویس، کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگر آمریکایی است. او در سال ۲۰۱۰ برای فیلم «در یک جایی» برنده شیر طلای جشنواره ونیز شد. «کاپولا» فرزند کارگردان شهیر آمریکایی «فرانسیس فورد کاپولا» و پسر عموی نیکولاس کیج است. وی در سال 2006 با فیلم  «ماری آنتوانت» نامزد کسب نخل طلای جشنواره کن شد و جایزه سینمایی سیستم آموزشی فرانسه را دریافت کرد.
از دیگر افتخارات وی می‌توان به کسب اسکار بهترین فیلمنامه در سال 2003 برای فیلم  «گمشده در ترجمه» و همچنین نامزدی کسب اسکار در بخش بهترین فیلم و کارگردانی‌، جایزه گلدن گلوب بهترین فیلمنامه برای «گمشده در ترجمه» و همچنین کسب شیر طلای جشنواره ونیز با فیلم «در یک جایی» در سال 2010 اشاره کرد.
گائل گارسیا برنال، بازیگر و کارگردان مکزیکی یکی دیگر اعضای هیات داوران جشنواره امسال کن است. وی که در سال ۱۹۸۹ فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد، تا کنون در فیلم‌هایی چون «بابل» و  «عشق سگی» ایفای نقش کرده است. «برنال» در سال 2001 جایزه دستاورد بازیگری مارسلو ماستریانی را دریافت کرد و در سال 2003 نیز موفق به کسب جایزه «شوپارد» از جشنواره فیلم کن شد.
نیکولاس وندینگ رفین، کارگردان دانمارکی که سال گذشته با فیلم
«تنها خدا می‌بخشد» در بخش رقابتی برای کسب نخل طلا حضور داشت امسال یکی از اعضای هیات داوران جشنواره معتبر کن است. وی پیش از این نیز در سال 2011 با فیلم «رانندگی» نه تنها به عنوان یکی از فیلم‌های بخش رقابتی حضور داشت بلکه جایزه بهترین کارگردان جشنواره کن را نیز از آن خود کرد.
ژانک که جیا، کارگردان و فیلمنامه‌نویس چینی است که او را به عنوان پرچمدار نسل ششم سینمای چین می‌شناسند. این کارگردان تاکنون سه‌بار و در سال‌های 2002، 2008 و 2013 به ترتیب با فیلم‌های  «لذات ناشناخته»، «24 شهر» و «یک ذره گناه» نامزد نخل طلای جشنواره کن بوده است که در نهایت در سال 2013 نیز موفق به کسب جایزه بهترین فیلمنامه با «یک ذره گناه» از این رویداد سینمایی شد. وی همچنین در سال 2007 با فیلم «همچنان زندگی» موفق به کسب جایزه شیر طلایی بهترین فیلم از جشنواره معتبر ونیز نیز شده است.
ویلیام دافوئه، بازیگر آمریکایی یکی از چهار بازیگری است که امسال در جمع هیات داوران جشنواره کن حضور دارد. وی دو بار در سال‌های 1987 و 2001 به ترتیب برای نقش‌آفرینی در فیلم‌های «پلیتون» و «سایه خون‌آشام» نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شده است.
ژون دو یئون، بازیگر اهل کره‌جنوبی است که در طول حرفه کار خود جوایز سینمایی فراوانی از جمله بهترین بازیگر زن جشنواره کن در سال 2007 برای فیلم «تلالو پنهان» را در کارنامه سینمایی دارد.
کارول بوکه، بازیگر فرانسوی یکی دیگر از بازیگران عضو هیات داوران بخش رقابتی جشنواره کن 2014 است که البته تجربه کارگردانی هم دارد. وی بیشتر برای بازی در فیلم «میل مبهم هوس» ساخته سورئال «لوئیس بونوئل» محصول 1977 شناخته شد و سپس در سال 1990 برای بازی در فیلم «بسیار زیبا برای تو» موفق به کسب جایزه سزار بهترین بازیگز زن شد. این بازیگر فرانسوی پیش از این یک‌بار و در سال 1999 در جشنواره فیلم شانگهای چین نیز از اعضای هیات داوران بوده است.
شصت‌وهفتمین جشنواره فیلم کن از 14 تا 25 می‌(24 اردیبهشت تا چهارم خردادماه) در فرانسه برگزار می‌شود.

 

«کلاه قرمزی» روز پدر به تلویزیون می‌آید
ایسنا- کلاه قرمزی و دوستانش، ۲۳ اردیبهشت‌ماه - در سالروز ولادت امام علی (ع) - با تدارک برنامه‌های ویژه‌ای میهمان خانه مخاطبان خود می‌شوند.
مدیر گروه کودک و خردسال شبکه دو از پخش قسمت جدید برنامه «کلاه قرمزی ۹۳» در سالروز ولادت امام علی (ع) خبر داد و گفت: مثل سال‌های گذشته  «کلاه قرمزی» پیک خجسته اعیاد امسال می‌شود.
علی زارعان با اعلام اینکه پخش ویژه برنامه  «کلاه قرمزی» در اعیاد مذهبی در دستور کار این شبکه قرار دارد، افزود: شان و منزلت ولادت با سعادت امام علی (ع) برای ما ایرانی‌ها بیش از نوروز است بنابراین تلاش خواهیم کرد تا در این مناسبت خوب، برنامه با نشاط‌تری را به مخاطبان تلویزیون تقدیم کنیم. وی در ادامه گفت: در ویژه برنامه ۱۳ رجب همه عروسک‌های برنامه «کلاه قرمزی۹۳» حضور خواهند داشت و تلاش می‌کنند تا با روایت قصه‌های شاد لحظه‌های به یاد ماندنی را برای مردم رقم بزنند. دنیا فنی‌زاده، مرضیه محبوب، امیرسلطان احمدی، بنفشه صمدی و محمد لقمانیان از جمله عروسک‌گردان‌های این مجموعه هستند و هنرمندانی چون حمید جبلی، محمدرضا هدایتی، بنفشه صمدی، بهادر مالکی، محمد بحرانی، کاظم سیاحی و ... صداپیشگان این مجموعه عروسکی هستند.

آخرین سرنوشت سینمای 56 ساله تهران
ایسنا- سینما «آسیا» در تقاطع جمهوری - ولیعصر به مجتمع فرهنگی‌، تجاری‌، سینمایی تبدیل می‌شود.
محمدرضا فرجی، مدیر امور سینماهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: این سینما مدت‌ها به دلیل مشکلات خرابی تعطیل شده است و امکان بازسازی ندارد و مالکان آن تصمیم گرفته‌اند‌ آن را به یک مجتمع فرهنگی‌، تجاری‌، سینمایی تبدیل کنند. وی در ادامه گفت: با توجه به اینکه این سینما چند مالک دارد، موضوع ساخت آن هنوز نهایی نشده است. عباس بهارلو مورخ سینما درباره این سینما گفت: سینما «آسیا» با ظرفیت 962 صندلی با درجه کیفی یک، در سال 1337 توسط یزقل شبان تاسیس شد که در اوایل دهه 40 به «برادران اخوان» فروخته شد. وی افزود: این سینما در سال 1348 به شرکت تماشا «واگذار» شد که سهامداران اصلی آن دو هندی به نام‌های امرلال هندوجا و نارانداس بگواندلاس بودند که به عنوان واردکننده فیلم در ایران مشغول به کار بودند. بهارلو خاطرنشان کرد: محمدعلی فردین هم در این شرکت شریک بود که مشارکت تا سال 51 ادامه پیدا کرد و تمامی سهام به «هندوجا» واگذار شد. با بازگشت «هندوجا» به هند سرپرستی این سینما به عطاخان واگذار شد که از بعد از انقلاب با ظرفیت 950 نفر در سالن اصلی و 390 نفر در بالکن ادامه فعالیت داد. این مورخ ادامه داد: این سینما به دلیل سال‌ها تعطیلی که به طبع رفتن «هندوجا» پیش آمد، آسیب زیادی دید و تا روز آخر مورد بازسازی قرار نگرفت.

ساعت بازدید از نمایشگاه کتاب تمدید شد
فارس- ساعت بازدید از بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران طی روزهای پنجشنبه و جمعه تا ۹ شب تمدید شد.
حسین صفری، مدیر کمیته اجرایی نمایشگاه کتاب تهران با اعلام این خبر گفت: روزهای پنجشنبه و جمعه 18 و 19 اردیبهشت‌ماه ساعت بازدید از نمایشگاه کتاب تا 9 شب تمدید شد. وی افزود: این در حالی است که طی روزهای جاری ساعت بازدید تا هشت شب ادامه داشت اما مسوولان نمایشگاه کتاب طی تمهیداتی زمان بازدید را تا یک ساعت افزایش دادند تا در روزهای پایانی بازدیدکنندگان سهولت بیشتری داشته باشند.
روز شنبه نیز در ساعت 10 صبح اختتامیه نمایشگاه کتاب برگزار می‌شود اما بازدیدکنندگان می‌توانند تا هشت شب از این نمایشگاه کتاب بازدید داشته باشند.



8

$
0
0

شب‌های بخارا به مسعود کیمیایی رسید؛ فیلمسازی دلسپرده سینما

گروه فرهنگ- «سال 1348، آقای شباویز در قید حیات بود. از بنده و عزیز بازیگری دعوت کردند که به دفتر ایشان برویم و با آقای کیمیایی در مورد فیلمی که می‎خواستند بسازند صحبت کنیم؛ فیلم قیصر. آن عزیز بازیگر قرار بود نقش خان دایی را بازی کند و بنده نقش فرمان را. ایشان نیامد به علت کاری که در اداره تئاتر داشت. شاید هم فکر می‎کرد مشکلی برایش به وجود می‎آید. من وارد حیاط آریانا‌فیلم شدم، آقای کیمیایی، آقای بهروز، شباویز و چند نفر دیگر ایستاده بودند. کیمیایی گفت پیدا کردم، جمشید خان دایی را بازی می‎کند و ناصر (‌ناصر ملک‌مطیعی) نقش فرمان را.
اولین بار کیمیایی فیلمی را کارگردانی کرد که نوشته‎اش هم مال خود ایشان بود. یک ضد‌قهرمان نقش اصلی این فیلمنامه را داشت که فکر می‎کردیم این فیلم محال است که مشتری جذب کند. برعکس شد. دلیلش این بود که در جامعه عدالت وجود نداشت و عدالت را باید خود فرد اجرا می‎کرد. بحث و گفت‌وگو زیاد بود، عده‎ای موافق، عده‎ای مخالف و اکثریت اهل قلم و منتقدین با ایشان و تفکر ایشان موافق بودند.»
اینها بخشی از سخنان جمشید مشایخی در شب مسعود کیمیایی است. مشایخی در این شب که به همت مجله بخارا عصر پنجشنبه، 18 اردیبهشت برگزار شد در ادامه گفت: در فیلم سرب و فیلم جرم‌باز در کنار ایشان بودم‌. در سه فیلم در کنار هنرمندی بزرگ و توانا بودم. یک روز‌ عزیزی یک بیت از حضرت حافظ را تفسیر کرده بود: قلندران حقیقت به نیم جو نخرند/ قبای اطلس آن کس که از هنر عاری است. آن عزیز بزرگوار نوشته بودند که در زبان حضرت حافظ به فضیلت می‎گفتند هنر. هر کس صاحب فضیلت بو، هنرمند بود.
و حالا یک بیت از حضرت حافظ را تقدیم مسعود خان عزیز که امشب شب ایشان است، می‎کنم و بعد به آقای دهباشی و همه بزرگان که اساتید من هستند. تقدیمِ همه شما، خانم‎ها و آقایان که در این مجلس حضور دارید و کسانی که اینجا نیستند و در ایران زندگی می‎کنند و کسانی که در خارج از ایران هستند، مثل بهرام بیضایی.
گر در سرت هوای وصال است، حافظا
باید که خاک درگهِ اهل هنر شوی‌
کارنامه کیمیایی را  بدون حسد نگاه کنیم
اکبر عالمی سخنران بعدی بود که با اشاره به سخنان جمشید مشایخی گفت:
«آقای جمشید مشایخی از عدالت‎خواهی در فیلم قیصر حرف زدند و من می‎خواهم حرف دیگری را به میان آورم: پرهیز از حسادت. من خودم وقتی احساس می‎کردم به کسی حسادت می‎ورزم، به خودم گفتم تو درخت کوتوله باغ هستی، وقتی قد کشیدی دیگر به کسی حسادت نمی‎کنی.
و ما امروز اینجا نیامده‎ایم که بدون منطق ستایش کنیم آثار سینمایی مسعود کیمیایی را. البته تا می‎گوییم مسعود کیمیایی، یک آیکن خودنمایی می‎کند: قیصر. کیمیایی در بیست و هفت سالگی این فیلم را درست می‎کند. تعداد کارگردانانی که در حال حاضر ما در ایران داریم و می‎توانیم نام ببریم، بیش از 30 نفر هستند که ستارگان یگانه سینمای ایرانند. قرار نیست من امشب شتابزده نام آنها را بیاورم اما مسعود کیمیایی یکی از این 30 نفر است. کجا شما دیده‎اید که مسعود کیمیایی کار سفارشی کرده باشد، کجا دیده‎اید که مجیز کسی را گفته باشد. درباره ساختار فیلم‎های مسعود کیمیایی و تک‌تک کلماتی که او در فیلم‎نامه‎هایش به کار برده، می‎شود ساعت‎ها بحث کرد. بحث محتوا، موضوع، ساختار، روان‎شناختی، جامعه‎شاختی که شیوه‎هایی نوین در نقد آثار هنری است‌ و اگر نقد را داوری بدانیم، و وقتی کلمه داوری را به کار می‎برند پشت من می‎لرزد، چون داوری یعنی وجود قاضی‌ و قاضی باید عادل باشد و چیزی بر قضاوت او تاثیر نگذارد.
ما باید به خودمان نهیب بزنیم و حسد را از خودمان دور کنیم و کارنامه 50 سال کار مسعود کیمیایی را به دور از حسد مورد ارزیابی قرار دهیم و بدانیم که قرار نیست کسی جای دیگری را تنگ کند.
همانطور که گفتم مسعود کیمیایی یکی از 30 فیلمساز مطرح ایران است و به یاد داشته باشیم که هنرمندان به خود تعلق ندارند‌ بلکه میراث فرهنگی یک سرزمین هستند. از مرزها عبور می‎کنند و به میراث فرهنگی بشریت بدل می‎شوند.‌»
قهرمانان کیمیایی شورشیان آرمان‌خواه هستند
و سپس نوبت به جواد طوسی رسید تا از «‌مولفه‎ها و نشانه‎های ساختاری و زبان تصویری در سینمای کیمیایی» سخن بگوید:
«مسعود کیمیایی فیلمسازی است قصه‎گو، ولی به شیوه‎های خود. این نگاه قصه‎پرداز از قیصر تا رد پای گرگ متکی به بیانی کلاسیک بوده که نشان از علایق کیمیایی به این نوع سینماست و ریشه‎اش را باید از فیلم‎های آمریکایی که او در دوران نوجوانی‎اش و جوانی در سینما رامسر خیابان ری و سینماهای لاله‎زار و اسلامبول ( به ویژه سینما رکس و متروپل) دیده جست‎وجو کرد. علاقه او به «سینمارو شدن» و «فیلم نوآور» را می‎توان در جنس قهرمان‏‎ها و ضد قهرمان‎های آثارش دید. اگر محوریت را در آدم‎های تنها و جداافتاده‎ای می‎بینیم که اصول و مرامنامه خود را دارند و انتخاب‌کننده هستند، نه انتخاب شونده و مزدور، باز ریشه‎هایش را باید در حضور غالب قهرمان‎های وسترن در ذهنیت کیمیایی و بافت فرهنگی جغرافیایی محله‎هایی که کیمیایی در آنها بزرگ شده دید. آدم‎های تابلو و شناخته شده این محله‎ها عمدتا فاعل هستند و قُد و یکدنده. کیمیایی علایق بصری‎اش را در اجرایی حسی، خرج نوعی تبارشناسی تاریخی و اقلیمی، منطقه‎ای می‎کند. روایت‎پردازی او در این نقطه وام گرفته از سینما، مواجهه شدن از طریق فرد و انسان‎های برگزیده و خاص با جامعه و زمانه‎ای در حال گذار و در کانون تغییرپذیر است. این تغییرات مهاجم و خالی از عاطفه، نمی‏‎تواند برای آدم‎های کیمیایی جذاب، دلگرم‎کننده و نقطه امن باشد. تکیه‎گاه و دستاویز این آدم‎ها در چنین گذر و طی طریق بی‎رحمانه، رفاقت، عشق و چنگ زدن به حریم خانواده و پناه بردن به زیر سقفی است که اخلاقیات و مهرورزی در آن موج می‎زند. مهم‎ترین، شریف‎ترین و والاترین خصیصه قهرمان‎های کیمیایی این است که در مواجهه با تهاجم، بی‎عدالتی و خیانت، از هر وابستگی دنیوی دل می‎کنند و آدم‎هایی مرگ آگاه می‎شوند. در واقعیت امر، قهرمان‎های منتخب کیمیایی در برابر هرگونه ظلم و بی‎عدالتی و مخدوش ساختن ساحت فردی‎شان، شورشیان آرمان‎خواهی می‎شوند که به ستیز می‎اندیشند.
همه این نشانه‎ها و مشخصه‎ها به بازیگرانی که جلودار این نقش‎ها هستند یک جلوه استثنایی و ماندگار و پرجاذبه می‎دهد. از این منظر‌ آنارشیسم در رفتارشناسی آدم‎های کیمیایی از حالت فردی و تخلیه شدن شخصی فراتر می‎رود و ابعادی اجتماعی پیدا می‎کند.
اگر جنس «روایت» در سینمای مسعود کیمیایی از «ردپای گرگ» به بعد کم و بیش قالب سنتی خود را از دست می‎دهد، دلیلش را باید در حوزه میدان عمل او و میزان به اجرا درآمدن کنش‎ها و واکنش‎هایش نسبت به دنیای پیرامون معاصر دید. هر عاملی که نگاه و زاویه دید مستقیم کیمیایی نسبت به دور و برش را مختل کند و مانع از شکل‎یابی یک ارتباط بی‎واسطه و رها و خودجوش شود و اعتماد آدم‎های او را نسبت به هم سلب کند و یا در نقطه‎ای تردیدآمیز قرار دهد، به طور اجتناب‌ناپذیر زمینه‌ساز تشدید دنیای کابوس گونه و هذیانی در صافی ذهن کیمیایی می‎شود.  این وضعیت ایجاد شده‌ در بخش قابل توجهی از آثار این دوران اخیر کیمیایی‌ جنس دیالوگ نویسی او (به عنوان یکی از شاخص‎ترین وجوه کاری‎اش) را نیز تغییر داده است‌ به گونه‎ای که در مقایسه با بیان مستقیم و ساده آثار دوران قبل از انقلاب کیمیایی و دوره اول فیلمسازی بعد از انقلابش، در آثار دوره دو شاهد نوعی پیچیده‎‎گویی و راز و رمز در دیالوگ‎ها و تک‌گفتارها هستیم.
شاید بتوان گفت که کیمیایی در این شرایط نامطلوب فیلمسازی‎اش که نمی‎تواند دنیای ذهنی و جهان‎بینی‎اش را به شکل آزاد و رها و بدون خودسانسوری بنا کند، سر به تو‌تر، درونگراتر و حدیث نفسی‎تر شده است.
یکی از نشانه‎هایی که نگاه و دنیای تالیف کیمیایی را هر چه بیشتر پررنگ‎تر می‎سازد، وجود عناصر تکرار شونده (یا موتیف) در آثار اوست که نمونه‏‎‎های عیانش را در چاقو، موتور و سینما می‎بینیم.
به جرات می‎توانم بگویم هیچ فیلمسازی در سینمای خودمان را این قدر دلسپرده دنیای سینما ندیدم.»
کیمیایی به قدرت موسیقی واقف است
سپس دهباشی از بهزاد عبدی، آهنگساز‌ به عنوان سخنران بعدی این مراسم دعوت کرد تا از موسیقی در فیلم‎های کیمیایی سخن بگوید:
«روزی که من پیش ایشان رفتم، از موسیقی کلاسیک برایم حرف زدند، از مالر و سمفونی پنج آن و من کارگردانی را دیدم که موسیقی را می‎شناخت و غرق شعف شدم.
من می‎خواهم خیلی کوتاه درباره موسیقی فیلم‎های ایشان صحبت کنم. چرا موسیقی فیلم‎های مسعود کیمیایی همیشه جاویدان است، این علت مهمی دارد. این همه فیلم ساخته شده اما موسیقی‎اش فراموش می‎شود. من از سه زاویه به این مساله نگاه می‎کنم. یکی ذات موسیقی و موسیقی‌شناسی آقای کیمیایی هست، دوم نگاهی که به موسیقی فیلم دارند و سوم کارگردان موسیقی فیلمشان هستند. این سه عامل باعث می‎شود که یک موسیقی بدرخشد. موسیقی‌دوستی ایشان صرفا این نیست به موسیقی گوش بکند‌ بلکه ایشان به قدرت به موسیقی واقف هستند، از موسیقی تحلیل دارند‌ و در این جمله من اغراقی نیست. ایشان موسیقی را خوب می‎شناسند، به ذات می‎شناسند. ایشان موسیقی را بسیار می‎فهمند. ما وقتی می‎گوییم قیصر، ما موسیقی قیصر را در ذهنمان صدا می‎کنیم و این بسیار مهم است که وقتی ما می‎گوییم فیلم سرب، موسیقی سرب به یادمان می‎آید. وقتی می‎گوییم داش آکل، موسیقی داش آکل به ذهنمان می‎آید و من می‎گویم کیمیایی و موسیقی فیلم‎هایش. نمی‎شود موسیقی فیلم‎های آقای کیمیایی را در فیلم‎های‌ دیگری به کار برد.»
در ادامه کارینا کیمیایی با گیتار قطعاتی کلاسیک نواخت و سپس نوبت به آرش سنجابی رسید و او از وجه داستان‎نویسی کیمیایی حکایت کرد:
«اگر بخواهم در یک شبیه‌سازی ذهنی، وجوهات هنری مسعود کیمیایی را به یک هرم تشبیه کنم، باید بگویم داستان نویس بدون قاعده این هرم چند ضلعی است. گمان می‎کنم سینما و ادبیات داستانی کیمیایی قائل به مختصاتی است که در آن اکثر واژه‎ها از معنای فرهنگ لغتی‎شان فاصله می‎گیرند و اشیا‌ در وضعیتی همچون یک موتیف عمل می‎کنند.»
و آخرین سخنران عبدالجواد موسوی بود که شعری سروده خود را به مسعود کیمیایی اهدا کرد.
در «شب مسعود کیمیایی» از مستند «وقت رو به انتهاست»‌ با پخش گزیده‌ای از این فیلم رونمایی شد. بهنام یوسف‌پور، کارگردان این مستندِ 60 دقیقه‌ای، فیلم را «درآمدی بر ادبیات نوشتاری مسعود کیمیایی» دانسته و انگیزه‌‌ اصلی ساخت این مستند را پرداختن به وجه کمتر دیده شده‌‌ کیمیایی، یعنی فعالیت در عرصه‌ ادبیات داستانی می‌داند.
ساخت این فیلم یک سال زمان برده که بخش اعظم آن صرف مراحل تولید و تصویربرداری شده است. بخش‌هایی از رمان «جسدهای شیشه‌ای» با صدای «فرهاداصلانی» در این مستند بازسازی شده که تصویر ذهنی کارگردان از کتاب را نشان می‌دهد.
دراین فیلم جمشید ارجمند، مهدی یزدانی‌خرم، یونس تراکمه، سیامک گلشیری، اسدالله امرایی، منصور یاقوتی، علی دهباشی، جواد طوسی، کارلو چرتی، عبدالجواد موسوی، عباس معروفی، سعید اردهالی و... از «جسدهای شیشه‌ای»، «حسد» و کتاب شعر «زخم عقل» صحبت کرده‌اند. بخش‌هایی از رمان در حال نگارش کیمیایی نیز توسط خودش در این فیلم خوانده شده ‌است.
سپس علی دهباشی از فخرالدین فخرالدینی دعوت کرد تا پرتره‎ای را که از مسعود کیمیایی گرفته بود به او اهدا کند و در خاتمه نوبت به مسعود کیمیایی رسید و او نیز از تک‌تک سخنرانان و نیز حاضران در این مراسم صمیمانه تشکر کرد.
نمایش پوستر فیلم‎های کیمیایی بخش جانبی شب مسعود کیمیایی بود.
این برنامه که در محل کانون زبان فارسی و با همکاری بنیاد فرهنگی اجتماعی ملت برگزار شد عنوان صد و شصتمین شب از شب‎های مجله بخارا بود.
در این مراسم که با حضور گروه کثیری از دوستداران هنر سینما و مسعود کیمیایی برگزار شد، سالن اصلی و سالن جنبی مراسم مملو از دوستداران وی بود. از جمله شخصیت‎هایی که در این مراسم حضور داشتند: شهرام ناظری، جمشید ارجمند، اکبر زنجانپور، منصور یاقوتی، هوشنگ گلمکانی، احمد طالبی نژاد، مشیت علایی، منوچهر اسماعیلی، احمد پوری، پردیس شفیعیون، گلی امامی، جواد مجابی، ترانه خانلری، مجید درخشانی، پولاد کیمیایی، پری زنگنه، انسیه ملکان، فخرالدین فخرالدینی، اقبال معتضدی، سهراب فتوحی، مرجان شیرمحمدی، بهروز افخمی، جواد مجابی، منوچهر اسماعیلی و دلارام آشتیانی.

 

مسجد‌جامعی: تهران‌‌ پایتخت جهانی کتاب می‌شود
ایبنا- احمد مسجد‌جامعی گفت که سی‌امین سال برگزاری نمایشگاه کتاب تهران با پایان دولت اول روحانی مقارن می‌شود و می‌توان برنامه‌ریزی این رویداد فرهنگی و معرفی تهران به‌عنوان پایتخت جهانی کتاب را با مدیریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همکاری نویسندگان،‌ ویراستاران و موسسه خانه کتاب، یونسکو،‌ آی‌سسکو، وزارت علوم و سازمان تبلیغات و شهرداری به انجام رساند.
وی ادامه داد: شهرداری تهران با حمایت شورای شهر تهران نیز تا سه‌سال آینده می‌تواند ظرفیت این اقدام فرهنگی را فراهم سازد تا تهران به‌عنوان شهر دیپلماسی فرهنگی شهری با محوریت کتاب معرفی شود.
رییس شورای شهر تهران با اشاره به اینکه‌‌ در تمدن ایران هیچ منبعی به اندازه کتاب مهم نبوده است، افزود: هم‌اکنون نیز تعداد عناوین کتاب در ایران بیش از کشورهای همسایه و منطقه است که این امر مهم در طول این سال‌ها به‌ویژه در سه دهه اخیر محقق شده است.
مسجد‌جامعی‌‌ با اشاره به‌اینکه این رویداد فرهنگی،‌ فرصتی مناسب برای معرفی کتاب و پیام معنوی و معنایی آن در عرصه جهانی را فراهم آورده است، گفت: امیدواریم با این اقدام ایران و همچنین نگرش آیینی مردم را به جهانیان معرفی کنیم.رییس شورای شهر تهران‌ ادامه داد: رشد کمی کتاب در ایران از وضعیت مناسبی برخوردار است، هرچند فضاهای مجازی و کتاب‌های الکترونیکی به حوزه نشر کشور اضافه شده اما کتاب و چاپ آن هنوز جایگاه خود را حفظ کرده است.
مسجد‌جامعی‌ تعداد ناشران تخصصی در کشور را رو به افزایش دانست و اظهار کرد: تخصصی شدن نشر در کشور، بر محدودیت شمارگان کتاب نیز تاثیر داشته است.

 

به بهانه رونمایی از آلبوم گروه کامنت؛ می‌ریم بالا و بالاتر!
گروه فرهنگ- پردیس سینمایی قلهک این روزها میزبان جشنواره موسیقی خلیج فارس است؛ جشنواره‌ای که امسال با حضور گروه‌های کامنت، نیوش و نایما از تاریخ 17 تا 19 اردیبهشت‌ماه برگزار شد و مخاطبان زیادی را توانست جذب کند‌. در این جشنواره اتفاق ویژه‌ای هم افتاد. اولین آلبوم رسمی گروه کامنت‌ با نام
«رفته از دست» رونمایی شد.
گروه کامنت را خیلی‌ها می‌شناسند، گروهی که تا قبل از این به نوعی زیرزمینی کار می‌کرد و حالا توانسته اولین آلبوم رسمی خودش را وارد بازار کند. گروه کامنت موسیقی‌اش در سبک راک است و طرفداران خودش را دارد. شاید عامه مردم با این موسیقی آشنا نباشند و حتی در قبالش موضع بگیرند‌ اما اگر قضاوت‌ها و پیش داوری‌ها را کنار بگذارند، لذت شنیدن موسیقی را تجربه می‌کنند‌ که از موسیقی حال حاضر کشور شنیدنی‌تر و سرپا‌تر است.
شکل‌گیری گروه کامنت بر‌می‌گردد به سال 1386 و آشنایی کیان پورتراب خواننده و نوازنده گیتار کلاسیک با نیما رمضان نوازنده ‌گیتار الکتریک. بعد از آن بود که بردیا امیری نوازنده درامز، آرین کشیشی نوازنده گیتار باس و اشکان آبرون نوازنده کیبورد به گروه اضافه شدند. در این چند سال فعالیت، گروه کامنت توانسته چند اجرای تجربی با مجوز وزارت ارشاد در سالن‌های کوچک تهران برگزار کند و بی اغراق بلیت کنسرت‌هایش در چند ساعت اول فروش رفته است. این نشان می‌دهد اگر در بازار موسیقی کشور اجازه شنیدن صداهای مختلف داده شود و سبک‌های تازه بتوانند جای خودشان را باز کنند، مخاطب موسیقی کار بهتر را انتخاب می‌کند. اعضای گروه کامنت هم برای کار در کشور خود پافشاری کردند و سر آخر نتیجه تلاششان را گرفتند.
آلبوم رفته از دست توسط موسسه موسیقی آوای سوته‌دلان منتشر می‌شود و دارای 10 قطعه است که شعرهایش را کیان پورتراب گفته و موسیقی کار جمعی تمام گروه است.
چهارشنبه 17 اردیبهشت‌ماه زمانی که قرار بود از آلبوم گروه کامنت رونمایی شود‌ به دلیل بدقولی موسسه آلبوم به جلسه رونمایی نرسید‌ اما به جایش اعضای گروه تصمیم گرفتند چند قطعه را به صورت زنده اجرا کنند. سه قطعه از آلبوم جدید و یک قطعه از آلبوم‌های گذشته است. میزان استقبال تماشاگران از آهنگ‌های اجرا شده قابل توصیف نیست‌ ولی می‌توان گفت نوید روزهای بهتری را برای موسیقی راک کشور می‌دهد.
نیما رمضان، نوازنده گروه کامنت با تشکر از تمام کسانی که به این مراسم آمدند از آنها به عنوان تنها نماینده گروه کامنت برای معرفی آلبوم به دیگر دوستداران موسیقی راک کشور یاد کرد و از همه خواست تا آلبوم را به صورت اورجینال تهیه کنند.
طبق گفته‌های اعضای گروه و مدیر موسسه سوته‌دلان قرار است 20 اردیبهشت وارد فروشگاه‌های موسیقی کشور شود.

واکنش انجمن دفاع از آزادی مطبوعات
ایسنا- انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در ارتباط با توقیف روزنامه قانون و خبرگزاری دانا بیانیه‌ای را صادر کرد.
عباس صفایی‌فر، سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات با بیان اینکه انجمن دفاع از آزادی مطبوعات از رفع توقیف روزنامه ابتکار ابراز خشنودی می‌کند، گفت: امیدواریم همچنان شاهد این روند و ادامه رفع توقیف‌ها باشیم.
وی درباره موضع‌گیری انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در رابطه با توقیف روزنامه قانون و خبرگزاری دانا بیان کرد: توقیف باید آخرین راه‌حل برشمرده شود‌، قبل از آن می‌توان با روش‌های ارشادی نظیر گفت‌وگو و تذکر، مسایل رخ داده در حوزه رسانه‌ها را حل کرد.
صفایی‌فر با تاکید بر اینکه رفتارهای سخت‌گیرانه خود مانعی بر سر راه گردش آزاد اطلاعات، نحوه نظارت شهروندان بر حاکمان‌ و نقض حق آزادی مطبوعات به شمار می‌رود، گفت: همچنان که در روابط فقهی و مبانی حقوق فقه سیاسی اسلام و به تصریح قرآن کریم و روایت‌های گوناگون ‌آمده است اصل نظارت شهروندان بر حاکمان پذیرفته شده و همچنین اخیرا رییس قوه قضاییه بر نظارت بر روش سیستم‌های قضایی تاکید کرده است‌، بدون تردید یکی از ابزارهای نظارت مطبوعات و رسانه‌های جمعی هستند.
سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات تاکید کرد: شکیبایی، صبوری‌ و رفتارهای ارشادی‌ در رابطه با رسانه‌ها این امکان را برای مطبوعات فراهم می‌کند که هم چشم بینای مردم باشند و هم زبان گویا و دیده‌بان صادقی از شرایط اجتماعی‌ بنابراین امیدواریم در سال فرهنگ شاهد عدم تعطیل و توقیف رسانه‌ها و مطبوعات باشیم.

علی نصیریان رییس سومین جشنواره تئاتر شهر شد
مهر- دومین جلسه شورای سیاست‌گذاری سومین جشنواره تئاتر شهر روز چهارشنبه 17 اردیبهشت با حضور حجت‌الاسلام شهاب مرادی رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران تشکیل و طی آن علی نصیریان هنرمند پیشکسوت و شناخته شده کشور به عنوان رییس و شهرام کرمی کماکان به عنوان دبیر سومین جشنواره تئاتر شهر معرفی شدند.
علی نصیریان سال گذشته نیز در دومین جشنواره تئاتر شهر مورد تجلیل قرار گرفته و مراسم بزرگداشت این هنرمند در مراسم اختتامیه برگزار شده بود.از دیگر مصوبات این جلسه معرفی نمایش‌های منتخب سومین جشنواره تئاتر شهر برای اجرای عمومی در مراکز فرهنگی و هنری شهر تهران بود. در این جلسه برگزاری هرچه جدی‌تر کارگاه‌های آموزشی جشنواره نیز مورد بررسی و تاکید قرار گرفت.سومین جشنواره تئاتر شهر توسط سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، مهرماه 1393 و در مراکز فرهنگی و هنری شهر تهران برگزار می‌شود.

فیلمنامه «بوسیدن روی ماه» منتشر شد
ایلنا- «بوسیدن روی ماه» فیلمی از همایون اسعدیان که خود نیز نگارش فیلمنامه آن را بر عهده داشت، این فیلم در زمان اکران در جشنواره فیلم فجر توانست نظر بسیاری از منتقدان را جلب کند. حال موسسه تصویر شهر وابسته به سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران تصمیم به چاپ فیلمنامه این اثر سینمایی کرده و فیلمنامه به شکل متفاوت و به همراه گفت‌و‌گو و نظر منتقدان سینمایی به اهتمام «امیرحسین علم‌الهدی» توسط انتشارات دی داد منتشر شده است. در این کتاب علاوه بر فیلمنامه، عکس‌هایی نیز از فیلم و پوستر اثر نیز آورده شده است.
این کتاب به تمام مادران ایران زمین تقدیم شده و در ابتدای آن صحبت‌های ‌محمدباقر قالیباف‌ شهردار تهران و در ادامه نیز صحبت‌های ‌سیدهادی منبتی،‌ مدیرعامل موسسه تصویر شهر دیده می‌شود. جواد طوسی و کیوان کثیریان از منتقدان سینمایی نیز درباره این اثر صحبت‌های خود را در این اثر آورده‌اند. گفت‌و‌گوی جواد طوسی با همایون اسعدیان از دیگر مطالب خواندنی کتاب «بوسیدن روی ماه» است. همچنین گفت‌و‌گو با منوچهر محمدی که طرح اولیه این اثر سینمایی و تهیه‌کننده فیلم است از دیگر بخش‌های این کتاب است.

رضا یزدانی «قوی سیاه» را برای اولین‌بار می‌خواند
مهر- رضا یزدانی در گفت‌وگو درباره کنسرت خود که 9 خرداد‌ماه در دو سانس در سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی تهران اجرا خواهد کرد، گفت که قطعاتی در این کنسرت اجرا می‌کنم که تاکنون اجرا نشده است.
وی ادامه داد: در این کنسرت دو قطعه «دیوونه» و «قوی سیاه» را برای اولین‌ بار اجرا می‌کنم. همچنین قطعات دیگری از آلبوم «ساعت‌ها خوابن» با نام‌های «هذیون»، «یخبندونای قطبی چشمات»، «تهران‌گردی» و «هنوز دلم واسه تو تنگ میشه» نیز از دیگر قطعاتی هستند که به حاضران در این کنسرت تقدیم می‌شود.این خواننده موسیقی پاپ کشور با اشاره به قطعات دیگر خود گفت: قطعاتی هم هستند که همیشه آنها را در کنسرت‌های خود اجرا کرده‌ام و این بار هم به صحنه خواهم برد؛ قطعاتی مثل «طهران، تهران»، «نوستالژی» و «خلیج فارس».
یزدانی درباره ویژگی‌های کنسرت جدید خود بیان کرد: در این کنسرت با دکور جدیدی خواهم آمد که ترجیح می‌دهم جزییات آن را لو ندهم و مخاطبان خود آن را ببینند. همچنین تصویرهایی برای بک‌گراند کار در نظر گرفته شده است که نسبت به کنسرت‌های قبلی تفاوت‌هایی دارد.
این هنرمند موسیقی در پایان با اظهار ناراحتی از درگذشت محمدرضا لطفی نوازنده و آهنگساز موسیقی سنتی ایرانی بیان کرد: فقدان هر هنرمندی برای جامعه هنری ما دردناک است به ویژه بزرگانی چون محمدرضا لطفی که سهم بزرگی در پیشرفت موسیقی ایرانی داشته‌اند.

نمایشگاه نقاشی‌های کلارا در خانه هنرمندان
ایلنا- کلارا دختر بچه‌ای هشت ساله است که در چهار سالگی به دلیل ابتلا به بیماری مدتی در بیمارستانی بستری می‌شود. در زمان مداوا و اقامت در بیمارستان، کلارا با هوش و کنجکاوی کودکانه خود متوجه چهره‌های معصوم و متفاوت همبازی‌های خردسال خود می‌شود که از بیماری عمیقی رنج می‌برند و مانند او با آرامش و خوشبختی زندگی نمی‌کنند. کلارا در آن مدت کوتاه در بیمارستان احساس همدردی عمیقی با همبازی‌های پررنج خود پیدا می‌کند. با آنها آواز می‌خواند، نقاشی می‌کشد، می‌رقصد و گریه می‌کند... بعد از بهبودی و مراجعت از بیمارستان از آنجا که پیوندی نیز با دنیای هنر و نقاشی دارد با حمایت و تشویق پدر و مادرش شروع به خلق تابلوهای نقاشی از دیده‌ها، آرزو‌ها، دلتنگی‌ها و تجربه‌های کودکانه خود می‌نماید.
کلارای هشت ساله از‌‌ همان زمان آرزویش این می‌شود که در کنار کودکان سرطانی بایستد و دستی به مهربانی برای گرفتن دستان کوچک و پر امید این کودکان کم بضاعت دراز کرده و آنها را یاری کند. به همین دلیل تصمیم می‌گیرد در اقدامی انسان دوستانه نمایشگاه خیریه‌ای از آثار نقاشی خود برپا کرده و با همت انسان‌های والا همه عواید آن را جهت حمایت از این کودکان اهدا کند.
این نمایشگاه از تاریخ ۱۸ اردیبهشت در نگارخانه تابستان خانه هنرمندان ایران به مدت سه روز برگزار خواهد شد.




8

$
0
0

نگاهی به بیست و هفتمین دوره نمایشگاه کتاب تهران: بیم‌ها و امید‌ها

محمد‌جواد تاج الدین - هوای اردیبهشت‌ماه تهران با بوی کتاب نو گره کوری خورده است. هر ساله از اوایل اردیبهشت‌ماه نمایشگاه کتاب تهران برپا می‌شود و تا اواسط آن ادامه دارد. این نمایشگاه فرصت خوبی است برای آشتی مردم با کتاب و کتابخوانی. وقتی به سرانه مطالعه در کشور نگاهی می‌اندازیم با آمار ناامیدکننده‌ای روبه‌رو می‌شویم. بعضی‌ها می‌گویند دو دقیقه، بعضی شش دقیقه یا کمتر و یا بیشتر. در هر حال میزان مطالعه در کشور حال و روز خوبی ندارد. کشوری که داعیه فرهنگ چند هزار ساله و تاریخ تمدنی طولانی دارد خوانش کتابش از خیلی کشور‌های جهان پایین‌تر است. می‌توان دلایل مختلفی را برایش چید، از قیمت کتاب تا ممیزی‌ها و سلیقه‌هایی که هر دوره با دولت‌ها می‌آیند و می‌روند و چیزهای دیگر. با همه این تفاسیر نویسندگان و ناشران و حتی خوانندگان کتاب هر ساله با روی باز از نمایشگاه کتاب استقبال می‌کنند و امید دارند وضعش از سال‌های قبل بهتر باشد.
داستان تکراری
15 سالی می‌شود. 15 سال است که مناره‌ها و گنبد نیمه‌ساخته مصلی را تهرانی‌ها می‌بینند و دیگر عادت کردند به بودنش. مصلایی که هدف از ساختش برپایی نماز جمعه و دیگر مراسم‌های مذهبی است، نه نمایشگاه کتاب و مطبوعات. در این زمینه بسیار گفته و شنیده شده. هر ساله مسوولان قول می‌دهند سال بعد محل برگزاری نمایشگاه کتاب را عوض کنند که شبستان نیمه‌کاره مصلی، فضای باز و پر پیچ و خمش و راه‌های ارتباطیش مناسب برگزاری نمایشگاه کتاب نیست. سال 1385 بود که آخرین دوره نمایشگاه کتاب در محل نمایشگاه بین‌المللی تهران برگزار و از سال بعدش به مصلی منتقل شد. دلیل مسوولان مشکل راه‌های ارتباطی و ترافیک خیابان‌ها بود. اما محل قبلی هرچه نداشت، میزبان شایسته‌ای از نمایشگاه بود، سالن‌هایی با امکانات نسبتا خوب و فضایی مناسب نمایشگاه. حالا که به بهانه حمل‌ونقل نمایشگاه را آوردند به مصلی، نه در راه‌های ارتباطیش پیشرفتی داشته و نه در فضای داخلیش. ازدحام مترو مصلی و شهید بهشتی غیر قابل تحمل است با توجه به آنکه نمایشگاه در آغاز فصل گرم تهران است، رفت و آمد به مصلی مردم را کلافه کرده است. ترافیک اتوبان حکیم هم جای خود دارد. با همه این صحبت‌ها احمد مسجدجامعی، رییس شورای شهر تهران گفت سال بعد نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب برگزار خواهد شد و دیگر مصلی میزبان این رویداد فرهنگی نخواهد بود.
باید در نظر داشت شهر آفتاب هم به دلیل دوری از تهران و شرایط بد آب و هوایی و دیگر مسایلی که گریبانگیرش است شاید نتواند میزبان شایسته‌ای برای نمایشگاه کتاب باشد، باید دید سر آخر ماجرا چه خواهد شد.
دولت امید و ناشرهای امیدوار
با روی کار آمدن دولت امید، همه تا قدری امید از دست رفته شان را به دست آوردند، از صنعتگران و کارگران تا مسوولان نشر کتاب. در دولت قبل تیغ سانسور بیش از پیش نفس ناشران را گرفته بود. نویسنده‌ها سرخورده بودند و ناشر‌ها از یک طرف درگیر ممیزی و از طرف دیگر گران شدن کاغذ و مشکلات نشر کتاب. اینکه دولت جدید چقد توانسته در مسیر تسهیل چاپ و نشر کتاب قدم بردارد، جای بحث فراوانی دارد، در ظاهر امید در رگ انتشارات‌های کشور پدیدار شده و تکانی به حوزه نشر داده است. انتشارات‌هایی مانند چشمه که در دولت قبلی توقیف بودند، فعالیتشان شروع شد و دوباره به بازار برگشتند. با این همه چند انتشارات از حضور در نمایشگاه خودداری کردند، اولینش خود چشمه بود که دلیل عدم حضورش را نداشتن کتاب جدید اعلام کرد، از نام‌های دیگر می‌توان به انتشارات روشنگران و مطالعات زنان نام برد. شهلا لاهیجی در مورد عدم حضورش در نمایشگاه کتاب گفت: «مشکلات نمایشگاه بعد از دوره آقای احمدی‌نژاد شروع شد و ما دچار معضل شدیم. آن زمان تنها لجبازی بر سر مکان نمایشگاه نبود. سال اولی که نمایشگاه در مصلی برگزار شد، حضور داشتم. مدیر نمایشگاه هم آقای پرویز بود. این آقا گفتند می‌خواهیم ناشران را خیر و شر کنیم، به بعضی‌ها اجازه بدهیم و به بعضی دیگر نه. ما یک صنف قوی داشتیم و همان زمان 400 ناشر گفتند که در نمایشگاه شرکت نمی‌کنند. همین شد که روزهای آخر جا زدند و اتفاقا به 400 ناشری که اعتراض داشتند در شبستان که بهترین جای مصلی است، غرفه دادند.»
وی ادامه داد: «سال بعد، گفته شد کتاب‌هایی را که قرار است در نمایشگاه ارایه شود به صورت سی‌دی درآورده و به ارشاد ارسال شود تا برای حضورشان اجازه کسب کنند. در حالی که قانونا حق ندارند کتاب‌های مجوزدار و منطبق بر تاریخ اعلام شده از طرف وزارت ارشاد را از حضور در نمایشگاه محروم کنند. علاوه بر این بسیاری از کتاب‌ها را از روی پیشخوان و در ایام نمایشگاه جمع کردند. چه کسی این کار را کرد؟ ما نمی‌دانیم. همین قدر می‌دانیم که این اتفاق افتاد و حتی ناشری را سراغ دارم که از غرفه‌اش بیش از 10 عنوان کتاب را جمع کردند. در حالی که هیچ‌کس اجازه چنین کاری نداشت. زیرا همه کتاب‌ها مجوز دایم داشتند. از طرفی 18 ناشر را از حضور در نمایشگاه منع کردند. آنها حق نداشتند ناشری را که مجوز نشر دارد از یک حق طبیعی مادی محروم کنند. امسال وقتی شاهد این بودم که محل نمایشگاه تغییر نکرد، نمی‌توانستم در مورد دیگر مسایل هم مطمئن باشم. امیدوارم قول‌هایی که داده شده، درست انجام شود. منتظرم ببینم که در نمایشگاه امسال چه اتفاقی می‌افتد چون تا امروز قول‌هایی که داده بودند، انجام نشده مثل حل مشکل ممیزی. اگر مسایل و مشکلات حل شود، در سال‌های دیگر در محل مناسبی که مخصوص برگزاری نمایشگاه کتاب باشد، شرکت خواهم کرد.
فعلا هم منتظر نتیجه هستم. هنوز با آقای صالحی در مورد مسایل حوزه نشر صحبت نکرده‌ام ولی قصد آن دارم که چنین اقدامی را انجام دهم. نه برای مسایل شخصی خود بلکه برای حل مسایلی که به کل صنف مربوط است و قواعدی کلی که شامل حال همه می‌شود.
امیدوارم یک روزی مسوولین به این حقیقت برسند که جامعه با کتاب خواندن فاسد نمی‌شود بلکه از کتاب نخواندن دچار فساد خواهد شد.
انفعال ارشاد
معنا ندارد از توزیع آن دسته از کتاب‌هایی که دارای مجوز نشر هستند، مشکلی ندارند و منتشر شده‌اند در نمایشگاه کتاب جلوگیری شود؛ این صحبت‌های علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است. چندی قبل هم صالحی امیری، مسوول برگزاری نمایشگاه کتاب هم از عدم تکرار جمع‌آوری کتاب‌های مجوزدار نمایشگاه کتاب خبر داده بود. با این همه از روزهای اول برگزاری باز هم ناشران شاهد جمع‌آوری کتاب‌هایی بودند که دارای مجور نشر هستند. قبل‌تر‌ها آن شائبه وجود داشت که نهادهایی به غیر از وزارت ارشاد در این کار دستی دارند اما این‌بار حراست خود نمایشگاه اقدام به جمع‌آوری این کتاب‌ها کرده است. از جمله این کتاب‌ها می‌توان به دو جلد از کتاب‌های نشر ققنوس؛ یعنی «زنان فراموش شده» نوشته زنده‌یاد منصور کوشان و «ما یک سر و گردن از تفنگ‌ها بلندتریم» نوشته شاهرخ تندروصالح و همچنین کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟» نوشته «دارن عاصم اوغلو» و «جیمز رابینسون» با ترجمه حسن میردامادی و محمدحسین نعیمی‌پور و ویراستاری علیرضا بهشتی شیرازی که توسط نشر روزنه به چاپ رسیده، اشاره کرد.
حال اینکه این اتفاق با انکار مسوولان نمایشگاه همراه بوده اما این عمل چیزی نیست که از چشم خبرگزاری‌ها دور بماند. وقتی وزارت ارشاد مجوزی که خودش صادر کرده، جدی نمی‌گیرد نباید از تندروهایی که در کشور دوره افتاده و کنسرت و همایش به هم می‌ریزند ایراد گرفت.
ناشران می‌گویند
به سراغ ناشران رفتیم. از درددل‌ها و انتظاراتشان گفتند و همچنان به آینده امیدوار بودند.
علیخانی مدیر نشر آموت: نشر ما هنوز دفتر ندارد
اگر بخواهم نقطه قوت نمایشگاه را عرض کنم، نظم امسال بی‌نظیر بود. ما همیشه به خاطر استفاده از کارتخوان‌ها مشکلات فراوانی داشتیم ولی امسال هیچ مشکلی در این زمینه پیش نیامد. نقطه ضعفش هم برنامه‌های جانبی نمایشگاه بود، کارهایی که برای تبلیغات انجام می‌شد و سر و صدای زیادی در راهرو‌ها راه انداخته بود، من خودم شخصا سه بار در این مورد تذکر دادم ولی فایده‌ای نکرد.
حضور مردم در نمایشگاه امسال بی‌نظیر بود، من یک اصطلاحی دارم در مورد کتاب‌هایم، کتاب‌هایی که برکت شد، یعنی چاپش در نمایشگاه تمام شد. شش اثر از نشر ما در نمایشگاه امسال این اتفاق برایش افتاد. چاپ شش «شوهر عزیز من» نوشته خانم کلهر، چاپ سه «پیش از آنکه بخوابم» نوشته واتسون، چاپ یک «زندگی اسرارآمیز» نوشته سو مانک کید، چاپ دوم پاییز خداحافظی، چاپ یک «شومینه خاموش» نوشته آلاله سلیمانی و چاپ سوم «آقا پری».
ناشر فقط دغدغه دیده شدن دارد، همین که مردم به نمایشگاه می‌آمدند و کارهای ما را می‌دیدند برای ما بس است، ما به عشق مردم کار می‌کنیم. اینکه هر سال عده زیادی به نمایشگاه می‌آیند و کتاب می‌خرند را باید قدر بدانیم. انتشارات من به عنوان انتشارات نمونه معرفی شد، من صدقه از کسی نمی‌خواهم اما باید بدانید من ناشر هنوز برای انتشاراتم دفتری ندارم و این مشکل بزرگی است.
همیشه هم نباید نکات منفی را ببینیم، همین که ما می‌توانیم 11 روز عده زیادی کتابخوان را دور هم جمع کنیم فرصت بزرگی است. ایراداتی همیشه هست اما ما به مردم ایمان داریم.
محمدحسن طباطبایی، مدیر نشر آبی: شاهد رفتارهای زشت گذشته نبودیم
هرچند اقبال عمومی در این نوبت از نماشگاه یک مقداری کمتر بوده اما ولی شاید از موارد نادری بود که کیفیت بهتر از دفعات گذشته بود. اکثریت افرادی که می‌آمدند دنبال خرید کتاب بودند یا از قبل کتابشان را انتخاب کرده بودند. کدام غرفه و کدام ناشر و چیزهای دیگر. سردرگمی مخاطبان کمتر از سال‌های پیش بود.
کارهای زشتی که دفعات گذشته شاهد آن بودیم مثل جمع‌آوری کتاب‌ها و کار‌های دیگر، امسال شاهد نبودیم، ممکن است اتفاق افتاده باشد اما کمتر از سال‌های پیش بود.
سال‌های پیش شاهد بودیم گروه‌های مختلفی می‌آمدند و کتاب‌ها را بررسی می‌کردند، که فقط از یک نهاد نبودند، اما این‌بار این اتفاق رخ نداد.
می‌توان مشکل نشر امروز را گرانی کتاب دانست. وقتی هر صفحه از کتاب برای ناشر 40 تومان هزینه بر جا می‌گذارد، باید هم قیمت کتاب‌ها افزایش یابد. امیدواریم دولت در این زمینه تسهیلاتی را برای ناشر‌ها در نظر بگیرد. در اختتامیه صحبت از معافیت مالیاتی ناشران بود که اگر به سرانجام برسد می‌تواند قدم بزرگی باشد. در آخر هم از تمام کسانی که در برپایی این نمایشگاه زحمت کشیدند تشکر می‌کنم.

 

حمله نیروهای خودسر به یک کنسرت
ایسنا- کنسرت موسیقی ایرانی با صدای وحید تاج در یزد با اقدام نیروهای خودسر مواجه شد و در حالی که نوازندگان روی صحنه می‌نواختند، این خواننده اجازه رفتن روی صحنه را پیدا نکرد.
این خواننده درباه این اتفاق گفت: این کنسرت قرار بود از سوی واحد موسیقی موسسه فرهنگی هنری «توسعه آسمان هنر» 18 و 19 اردیبهشت‌ماه سال‌جاری در سالن تربیت‌معلم شهید پاک‌نژاد برگزار شود.
شب هجدهم اردیبهشت‌ماه، سانس اول این کنسرت از ساعت 18 تا 20 بدون مشکل برگزار شد اما قبل از برپایی سانس دوم که از ساعت 20:30 برنامه‌ریزی شده بود، جمعی کمتر از 50 نفر در محل ورودی سالن جمع شده و با تهدید و ایجاد رعب و وحشت، مسوولان برنامه‌گذاری را به لغو برنامه ترغیب کرده و از ورود مردمی که برای تماشای برنامه آمده بودند ممانعت به عمل آوردند.
وی گفت:‌ جالب اینکه پنج نفر از اعضای گروهی که برای اعتراض آمده بودند نیز به اجبار و بدون تهیه بلیت، مهمان ناخوانده سالن شدند تا در کنار 400 نفری که بلیت تهیه کرده بودند، در سالن نظارت داشته باشند.
این خواننده ادامه داد: معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد هم که در این محل حضور یافته بود از این جمع معترض کمتر از 50 نفر خواست تا با حضور در دفتر وی صبح شنبه در اداره ارشاد یزد، وی را راهنمایی کنند!
تاج توضیح داد: به دنبال این اعتراض معاون سیاسی امنیتی استانداری یزد و فرماندار یزد به همراه معاون هنری ارشاد در محل حضور یافتند. محمود شاکری شمسی، فرماندار یزد ضمن بیان سوابق خود در جبهه و جنگ گفت ما نباید انتظار داشته باشیم همه یک سلیقه داشته باشند و از برنامه‌گذار درخواست کرد که برنامه را بدون خواننده به روی صحنه ببرد.
این هنرمند در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: در نهایت ساعت 23:30 در سالن با سه ساعت تاخیر باز شد و برنامه بدون حضور بنده اجرا شد و جمعیت سالن با تشویق‌های یکپارچه خواهان حضور خواننده به روی صحنه بودند که گروه یک قطعه‌سازی به احترام مردم اجرا و از مردم عذرخواهی کردند. در نهایت لحظاتی جلوی صحنه رفتم و به ابراز احساسات مردم پاسخ دادم. در حالی که برنامه تمام شده بود تعداد نیروهای خودسر افزایش یافت و با اسکورت نیروهای انتظامی به محل اقامت خود بازگشتم.
تاج همچنین گفت: معاون فرهنگی ارشاد یزد از ارسال پیامکی خبر داد که در آن از بنده به دلیل اجرای آهنگ «همراه شو عزیز» به عنوان خواننده فتنه 88 یادشده بود و نیز در این پیامک اعلام شده بود که تاج با یک خواننده زن بی‌حجاب در سوئد اجرا داشته است. در حالی که آهنگ «همراه شو عزیز» قبل از وقایع 88 اجرا شده و اتفاقا در جشنواره فجر که توسط وزارت ارشاد وقت برگزار شد، رتبه هم آورده است.
این رویداد در شب دوم کنسرت نیز تکرار شد و تاج در این‌باره گفت: لباس‌شخصی‌ها در شب دوم کنسرت نیز به داخل سالن یورش آوردند و باعث ایجاد رعب و وحشت مردم شدند و بنده هم حین برگزاری کنسرت در میان تماشاچیان نشستم و اشک‌آلود به تماشای کنسرت خودم نشستم.
وی در پایان سخنانش گفت: من چه گویم که غریب است دلم در وطنم.

 

درگذشت یک آهنگساز مشهور در بی‌خبری!
ایسنا- عطاءالله خرم، آهنگساز پرکار و آفریننده ملودی‌های نوستالوژیک به علت بیماری سرطان چند روز پیش از درگذشت «محمدرضا لطفی» چشم از جهان فرو بست اما خبر مرگش مانند همایون خرم فراگیر نشد.عطاءالله خرم، نوازنده ویلن و آهنگساز در سال ۱۳۰۵ در تبریز چشم به جهان گشود. با مهاجرت خانواده به ارومیه، مقداری نواختن سازهای موسیقی را در آنجا فرا گرفت و سپس به سوی پایتخت رهسپار شد و نزد «ابوالحسن صبا» موسیقی کلاسیک ایرانی را فراگرفت و نزد «روبن گریگوریان» سازهای مدرن را آموخت.
وی نزدیک به ۴۰۰ آهنگ در ایران برای شمار زیادی از هنرمندان ایرانی ساخت و سابقه همکاری با محمدرضا شجریان را نیز داشت. بسیاری از این آثار هنوز هم با گذشت سال‌ها از رادیو و تلویزیون ایران پخش می‌شوند.
بیشتر کارهای او با ویگن دردریان اجرا شدند. آهنگ «شادوماد» با تنظیم عطاءالله خرم روی ملودی فولکلوریک محلی با کلامی از سیروس آرین‌پور همراه شد و تا امروز بر سر زبان‌هاست.
عطاءالله خرم همچنین چندین آهنگ برای ایرج خواجه‌امیری ساخت. آهنگ «لاله و گل» با سروده بهادر یگانه از کارهای مشهور آنهاست.
در زمره آثار او از «بارون بارونه»، «لاله و گل»، «مهتاب»، «دو کبوتر»، «کجاوه» و نیز ترانه «پرستو» با صدای منوجهر سخایی می‌توان یاد کرد. خرم مدت‌ها رهبر ارکستر جاز رادیو ایران بود.
وی سال‌های پیش از مرگ را در خارج از کشور زندگی می‌کرد و نیز چند جلد کتاب (گلستان موسیقی و همچنین ردیف‌های موسیقی ایرانی) در زمینه‌ِ تاریخ موسیقی ایران منتشر کرد.
عطاءالله خرم سرانجام در سن ۸۷ سالگی روی تخت بیمارستان در حالی که از بیماری سرطان رنج می‌برد از دنیا رفت.

 

ساز و آواز پورناظری‌ و شجریان در جزیره کیش
ایسنا- همایون شجریان به همراهی گروه «سیاوش» در جزیره کیش به روی صحنه خواهد رفت.
این اجرا که در واقع تکرار کنسرت «آیینه‌ها» در تهران است، 23 و 24 اردیبهشت‌ماه در مرکز همایش‌های بین‌المللی سالن خلیج‌فارس کیش روی صحنه می‌رود.کنسرت در دو بخش موسیقی تریو تنبور، عود، کنترباس و سازهای کوبه‌ای و در بخش دوم، موسیقی سنتی ایرانی در آواز اصفهان و دستگاه نوا خواهد بود.
در این کنسرت آثاری از کیخسرو و سهراب پورناظری با کلامی از خیام، مولوی، حافظ، سعدی و هومن ذکایی با صدای همایون شجریان شنیده خواهد شد.
سهراب پورناظری (تنبور و کمانچه)، همایون نصیری
(سازهای کوبه‌ای)، حسین رضایی‌نیا (دف)، آیین مشکاتیان (تمبک و کوزه)، بابک غسالی (عود)، آزاد میرزاپور (تار)، مهیار طریحی (سنتور)، داریوش آذر (کنترباس) و آیین مشکاتیان (تمبک و کوزه) در این اجرا هنرنمایی خواهند کرد. علاقه‌مندان برای تهیه بلیت می‌توانند به سایت «ایران کنسرت»‌ مراجعه کنند.

چهارمین جشن فیلمنامه‌نویسان ایران
ایلنا- در چهارمین شب فیلمنامه سینمای ایران از سیف‌الله داد، هوشنگ طاهری، احمد بهبهانی تجلیل شد همچنین از سحرعصر آزاد به عنوان بهترین منتقد و نویسنده سینمایی، محمد گذرآبادی به عنوان بهترین مترجم آثار سینمایی و شاهپور شهبازی به عنوان بهترین مولف آثار سینمایی با رویکرد دانش فیلمنامه‌نویسی و حوزه فیلمنامه‌نویسی تجلیل شد.
 از کمال تبریزی به عنوان بهترین همکار فیلمنامه‌نویس از میان دیگر صنوف سینمایی تجلیل شد و از علیرضا داودنژاد نیز به عنوان پیشکسوت فیلمنامه‌نویسی در سینمای ایران تجلیل شد.
در بخش اعطای کارت عضویت افتخاری به جمال امید و امید روحانی به عنوان اعضای افتخاری کانون فیلمنامه‌نویسان سینمای ایران نام برده شد و کارت صنف فیلمنامه‌نویسان به آنها اهدا شد.
در بخش خیر مقدم به یک فیلمنامه‌نویس جوان و فعال از حسین مهکام به عنوان فیلمنامه‌نویس جوان تقدیر شد.
همچنین باشگاه فرهنگی آموزشی کانون فیلمنامه‌نویسان سینمای ایران آغاز به کار کرد.
مراسم چهارمین جشن فیلمنامه‌نویسان سینمای ایران توسط کانون فیلمنامه‌نویسان سینمای ایران و با حمایت خانه سینما و بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.
در این مراسم علاوه بر تقدیر از برگزیدگان کوارتت زهی شهرزاد توسط چهار نفر از فارغ‌التحصیلان هنرستان موسیقی اجرا شد.

همراهی چین با کشورهای اسلامی برای اکران نکردن فیلم «نوح»
مهر- فیلم حماسی «نوح» ساخته دارن آرونفسکی به دلایل مذهبی نتوانست در دومین بازار بزرگ فیلم جهان به نمایش درآید. قرار بود این فیلم در اواسط
ماه می و با شرایط ویژه اکران شود که به این معنی است که قرار نبود این فیلم جزو سهمیه 34 فیلم خارجی که سالانه در چین پخش می‌شوند قرار بگیرد. با این وجود، حتی فیلم‌هایی که با شرایط ویژه قرار است اکران شوند نیز باید تاییدیه اداره ممیزی را بگیرند که در مورد این فیلم این اتفاق نیفتاد. مذهب مساله‌ای بسیار حساس در چین است گرچه خود این کشور سکولار محسوب می‌شود.
به همین دلیل از ابتدا هم مشخص بود که این داستان مذهبی با موشکافی دقیق روبه‌رو خواهد شد. از سوی دیگر شماری از کشورهای مسلمان از جمله اندونزی نیز این فیلم را به دلیل تصویر کردن چهره حضرت نوح تحریم کرده‌اند.این فیلم با بازی راسل کرو که 125 میلیون دلار هزینه تولیدش بوده است، پردرآمدترین فیلم دارن آرونفسکی کارگردان تا به امروز بوده است. فیلم «نوح» در اواخر ماه مارس اکران شد و تاکنون در باکس آفیس جهانی از مرز 300 میلیون دلار درآمد گذشته و بینندگان مذهبی و غیرمذهبی را جذب کرده است.

ستاره بی‌نقاب پرویز پرستویی رونمایی شد
ایرنا- پرستویی در مراسم رونمایی از کتاب خود، ضمن قدردانی از همه دست‌اندرکاران این اثر هنری افزود که متاسفانه کسی در هشت سال گذشته در یک مناظره تلویزیونی با جمله «بگم بگم» داستانی را شروع کرد.
این بازیگر با بیان این جمله که رسانه‌ها همواره پل ارتباطی بین هنرمند و مردم هستند، افزود: اما چرا هم‌اکنون برخی رسانه‌ها به دنبال جنجال هستند؟ وی با انتقاد از رسانه‌ای که چندی پیش اعلام کرده بود پرستویی قرار است 600 میلیون تومان دستمزد دریافت کند، گفت: رسانه‌ای که این موضوع را اعلام می‌کند همان رسانه‌ای است که زمانی من به دلیل شرایط نامطلوب سیاسی کار بازیگری را رها کردم، اعلام کرده بود پرستویی از کار بازیگری کناره‌گیری کرده و به کار کشاورزی می‌پردازد.
پرستویی افزود: طی سال‌های گذشته چه بسیار افرادی بودند که به انزوا کشیده شده و افسرده شدند و به‌طور کلی حالشان خوب نبود. سپس علیرضا عزیزی ناشر کتاب پرستویی گفت: این کتاب محصولی است که با رنج بسیار همراه بوده است.
وی افزود: سه مجموعه به نام‌های «من پرویز پرستویی»، «من یک بازیگرم» و «ستاره بی‌نقاب» از سوی وی انتشار یافته که حاوی خاطرات زندگی پرستویی با صدای ناصر طهماسب است. ناشر کتاب پرستویی گفت: ستاره بی‌نقاب فیلمی مستند و نفسگیر است که این مجموعه پس از 12 سال رونمایی می‌شود.



8

$
0
0

یازدهمین جشن بازیگر برگزار شد؛ بودجه‌ای که به ساخت یک سالن هم نمی‌رسد

گروه فرهنگ- جشن بازیگر شامگاه روز شنبه 20 اردیبهشت برگزار شد؛ جشنی که دبیری آن را بهروز غریب‌پور برعهده داشت و پیشتر گفته بود برای حضور در این جشن از هیچ مدیری دعوت نمی‌کند و اگر کسی مشتاق حضور است، می‌تواند خودش بیاید‌. حسین طاهری مدیرکل هنرهای نمایشی، علی مرادخانی معاون فرهنگی وزارت ارشاد و پریسا مقتدی رییس مجموعه تئاتر شهر مدیرانی بودند که در این جشن در کنار هنرمندان حاضر شدند‌. جشن بازیگر که قرار بود سخنران نداشته باشد با اجرای نمایش‌های مختلف در تلاش بود تا وضعیت بحرانی تئاتر را به اجرا دربیاورد‌.
در بخش ابتدایی این مراسم تصاویری از درگذشتگان تئاتر در سال 92 روی پرده نقش بست که از جمله این هنرمندان می‌توان به محمود استاد محمد‌، سعدی افشار‌، اسماعیل ارحام‌صدر‌، مرشد ولی‌الله‌ترابی‌، محرم بسیم‌، سیدابراهیم بحرالعلومی‌، ناصر فروغ‌جعفری‌، محمدتقی شریفی‌، پروین میکده‌، رضا خمسه‌ای‌، رضا رضامندی‌، فریدون نوری‌، پروین غفاری‌ و عسل بدیعی اشاره کرد‌.
مراسم یازدهمین دوره جشن بازیگر که بدون حضور مجری برگزار شد در ادامه قطعه نمایشی توسط داریوش مودبیان هنرمند تئاتر اجرا شد‌، او پس از اجرای این نمایش پیام روز جهانی تئاتر را که توسط خودش ترجمه شده بود خواند‌.
با امید دهانمان را شیرین می کنیم
در ادامه تصاویری پخش شد که در آن بهروز غریب‌پور، کارگردان تئاتر و دبیر یازدهمین جشن بازیگر پیام این دوره از جشن بازیگر را در حال و هوایی داستانی و نوستالژیک و با حضور هنرمندانی مانند کاظم هژیر آزاد، رییس هیات‌مدیره انجمن بازیگران خانه تئاتر و عظیم موسوی‌ کارگردان یازدهمین دوره جشن بازیگر قرائت کرد‌.
در این تصاویر با نمای مشهور فیلم «قیصر» (صحنه پاشنه کفش) و موسیقی این فیلم شوخی شد که این بخش با استقبال حاضران روبه‌رو شد‌.
در بخش بعدی مراسم قطعه نمایشی توسط عزت‌الله مهرآوران‌ و مرتضی رستمی به اجرا درآمد و در طول آن عزت‌الله مهرآوران، بیانیه انجمن بازیگران خانه تئاتر را خواند‌. وی در بخشی از این بیانیه عنوان کرد: «تنها دلیلی که باعث شد نام ناخواسته «شب بازیگر» به عنوان اصلی این مراسم یعنی «جشن بازیگر» بازگردد، امیدی است که در خرداد 92 زنده شد‌. ما نیز با امید دهان‌مان را شیرین می‌کنیم و بار دیگر جشن بازیگر را برپا می‌داریم‌.»
در ادامه این بیانیه آمده بود: «در حوزه فرهنگ و هنر و به ویژه در بخش سینما بازگشایی خانه سینما و گره‌گشایی‌ در حوزه نشر کتاب به وجود آمد‌. اما در تئاتر در برهمان پاشنه می‌چرخد، در سالی که به نام والای فرهنگ مزین شده است، کل بودجه تئاتر تنها کفاف ساخت ثلثی از یک سالن تئاتر را می‌دهد‌. انجمن بازیگران به صراحت اعلام می‌کنند که بودجه تئاتر در شان خانواده شریف تئاتر نیست‌. دستمزد ناچیزی که به ازای عرق ریزان روحی و جسمی هنرمندان پرداخت می‌شود اکنون ماه‌هاست که به تعویق افتاده و خانواده تئاتر را با زحمت روبه‌رو کرده است‌. اما با این حال اهل تئاتر مردمانی امیدوار و صبور هستند‌.»
همچنین با انتقاد از هشت سال گذشته به عنوان هشت سال تیره روزی به مسایلی مانند تاخیرهای طولانی‌مدت در پرداخت دستمزد ناچیز هنرمندان‌، تعلیق قرارداد تیپ و مسایلی از این دست اشاره شد‌. بخش بعدی جشن بازیگر به اجرای نمایش دیگر اختصاص یافت که در قالبی خلاقانه داستان و اتفاقات تئاتر در ایران را از 150 سال گذشته تا 150 سال آینده روایت می‌کرد‌. در این قطعه که با همراهی حسین محب‌اهری اجرا شد، تاریخ نمایش ایران به‌طور طنز اجرا شد‌. ابتدا از بین رفتن گونه‌های مختلف نمایش ایرانی مورد انتقاد قرار گرفت‌. سپس به موضوعاتی مانند از بین رفتن تکیه دولت که به جای آن بانک ساخته شده‌، پرداخته شد‌. همچنین با لحنی طنرآمیز از حسین طاهری، مدیر اداره کل هنرهای نمایشی‌ که بعضی از هنرمندان تئاتر را نشناخته و از آنها رزومه خواسته است، انتقاد شد‌ ضمن اینکه محدودیت هنرمندان تئاتر و اینکه اجازه انتقاد ندارند و حتی نمی‌توانند از گربه‌های تئاتر شهر انتقاد کنند و‌.‌.‌. به نمایش گذاشته شد‌.
در این قطعه نمایشی قیمت سیب‌زمینی و پیاز گفته در طول تاریخ با دستمزد بازیگران تئاتر مقایسه می‌شد‌. جالب اینجا بود دستمزد بازیگران تغییری نمی‌کرد اما قیمت سیب‌زمینی و پیاز از چند ریال به سه میلیون تومان رسید‌‌!
کلیدی که قفل تئاتر را باز نکرد
هنرمندان در این بخش شیوه‌های اجرایی همچون نقالی، پرده‌خوانی، تعذیه، شاهنامه‌خوانی و سیاه‌بازی را برای علاقه‌مندان به نمایش گذاشتند‌. در بخشی از این مراسم قطعه کوتاه سیاه بازی اجرا و در آن از کلید دولت تدبیر و امید انتقاد شد که هنوز نتوانسته قفل تئاتر را باز کند‌. در بخشی از این نمایش با اشاره به وضعیت بلاتکلیف تئاتر «نصر» گفته شد که مسوولان می‌گویند کلید ما مشکلی ندارد در را عوض کنید‌!
تجویدی نیز با حضور تعدادی زیادی از هنرمندان جوان تئاتر قطعاتی نمایشی را به همراه خلاقیت‌هایی که فضایی کمدی داشتند، در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا کرد که این قطعات نمایشی نگاهی منتقدانه به شرایط احتماعی و برخوردهای مردم با یکدیگر داشتند‌.
در ادامه یازدهمین جشن بازیگران تئاتر اجرایی براساس شاهنامه توسط یکی از هنرمندان استان لرستان شور و حال خاصی را به فضای این مراسم داد سپس با حضور داریوش اسدزاده، اسماعیل خلج، رضا کیانیان و جعفر والی از سعید پورصمیمی، شمسی فضل‌الهی، پری کربلایی و رحیم هودی تقدیر شد‌.
در این بخش از جشن که با اجرای مرشد محسن میرزاعلی و خسرو احمدی همراه بود، میزی به همراه چندین صندلی روی صحنه سالن اصلی تئاتر شهر قرار گرفت و تقدیرشدگان به همراه هنرمندان دیگری که روی صحنه و برای تقدیر از چهره‌های بازیگری تئاتر حضور پیدا کرده بودند، پشت این میز روی صحنه نشستند و به شکل سنتی از آنها پذیرایی و برایشان چای آورده شد و البته در این بخش بیانیه هیات داوران یازدهمین جشن بازیگر خوانده شد‌.
بخش نهایی و پایانی این جشن بعد از اجرای یکی از هنرمندان بخشی استان خراسان به معرفی برگزیدگان بازیگری زن و مرد تئاتر طی یک سال گذشته از دیدگاه داوران تعیین شده توسط انجمن بازیگران خانه تئاتر اختصاص داشت‌.
در این بخش ناصر عرفانیان نیز با گریمی شبیه به آنتوان چخوف روی صحنه سالن اصلی تئاتر شهر حضور پیدا کرد‌. این هنرمند تئاتر با سرفه‌هایی که می‌کرد به شکلی تداعی‌کننده شخصیت چخوف در ماه‌های پایانی عمرش بود‌.
جای خالی عکس ماه‌گل مهر
در بخش معرفی برگزیدگان یازدهمین جشن بازیگران تئاتر، بهناز جعفری، گلاب آدینه و ریما رامین‌فر به ترتیب رتبه‌های سوم، دوم و اول هیات داوران این دوره از جشن را از آن خود کردند‌.
در بخش بازیگران برگزیده مرد یازدهمین جشن بازیگران تئاتر نیز هوتن شکیبا، فرهاد آییش و پیام دهکردی به ترتیب جوایز سوم، دوم و اول این جشن را دریافت کردند‌.
گلاب آدینه بعد از دریافت جایزه خود ضمن تشکر از محمد حاتمی و علیرضا نادری برای کارگردانی و نویسندگی نمایش «سه گانه اورنگ» از زنده‌یاد ماه‌گل مهر یاد کرد و گفت: اگر بازیگری در سینما فوت کرده بود پوسترها و عکس‌هایش را در همه جا می‌دیدیم اما گویا مدیریت تئاتر بازیگران تئاتر را نادیده می‌گیرند‌. ماه‌گل مهر بازیگری نجیب، هنرمند، صبور و بی‌حاشیه بود و شنیدن خبر فوت‌اش برایم بسیار تلخ بود‌.
ریما رامین‌فر هم که بازیگر برگزیده زن تئاتر در جشن یازدهم بازیگران تئاتر شد، جایزه خود را از دستان ناصر عرفانیان که با شمایل آنتوان چخوف روی صحنه بود دریافت کرد‌. این بازیگر شناخته شده تئاتر گفت: همیشه دوست داستم جایزه‌ای از دست آنتوان چخوف بگیرم و به خاطر ایجاد این شرایط از شما متشکرم‌.
او با اشاره به انتقادات علی سرابی دیگر بازیگر تئاتر نسبت به شیوه برگزاری و داوری جشن بازیگر ادامه داد: روز گذشته مطلبی را از آقای علی سرابی ‌خواندم که گلایه‌هایی را درباره داوری‌ها مطرح کرده و گفته بود چرا پیمان معادی کاندیدا نبود، من می‌خواهم بگویم همه ما شاید کاندیداهای دیگری در ذهنمان بود اما همین که در یک سال گذشته همه‌مان توانستیم تئاتر کار کنیم برده‌ایم‌.
تئاتر شهر را بازسازی کنید
هوتن شکیبا نیز در سخنانی کوتاه گفت: این جایزه را به نسل جوان تقدیم می‌کنم، واقعا امیدوارم سختی‌هایی که وجود دارد باعث نشود نسل جوان ما بسوزد‌.
همچنین فرهاد آییش از هیات داوران تشکر کرد و گفت: بسیار خوشحالم که تئاتر ما روز به روز در حال شکوفا شدن است‌.
پیام دهکردی هم در سخنانی گفت: اگر بنده کمترین امروز در اینجا ایستادم به واسطه این است که بزرگان من چراغ این خانه را روشن نگه داشتند‌. آنها بودند تا ما معنی پیدا کردیم‌. می‌خواهم از چهار عزیز یادی بکنم‌. اول از همه از همیشه استادم حمید سمندریان که بسیار از او آموختم، بعد از استاد بهرام بیضایی که در این جهان هست اما در اینجا نیست و همین‌طور از دکتر علی رفیعی که از بزرگان عرصه تئاتر ما هستند‌.
در پایان این مراسم هما روستا به عنوان برگزیده ویژه جشن یازدهم بازیگران تئاتر معرفی شد و جایزه گروهی بازیگری هم به نمایش «یرما» به کارگردانی علی رفیعی اختصاص پیدا کرد‌. رفیعی در این بخش از مراسم و زمانی که روی صحنه رفته بود، گفت: این درست نیست که من اینجا حاضر باشم بلکه باید بازیگران نمایش برای حضور در جشن و روی صحنه دعوت می‌شدند‌.
در بخش پایانی مراسم «جشن بازیگر» کاظم هژیرآزاد، رییس انجمن بازیگران خانه تئاتر و بهروز غریب‌پور دبیر یازدهمین دوره جشن بازیگر روی صحنه حاضر شدند‌.
غریب‌پور در سخنانی کوتاه خطاب به علی مرادخانی گفت: آقای مرادخانی‌! شما از خانواده هنرمندان هستید، ما دلمان نمی‌خواهد تئاتر شهر این حقارت را داشته باشد و از شما توقع داریم که از هرجا که شده بودجه بازسازی تئاتر شهر را فراهم کنید تا آن اتفاقی که در 150 سال آینده تئاتر شهر نشان داده شد، محقق نشود.

 

فعالیت مستمرمهم‌ترین نکته‌ای که در رابطه روزنامه شما وجود دارد، مدت‌زمان انتشارش است. وقتی روزنامه‌ای بتواند 11 سال دوام بیاورد و فعالیت کند، نشان از هوشیاری‌اش دارد. باعث افتخار جمعی است که روزنامه‌ای بتواند در فضای مطبوعاتی کشور مدت‌زمان طولانی روی دکه مطبوعاتی کشور باشد و دیده شود.
* کارگردان سینما

 

فعالیت حرفه‌ای
نزدیک سه سال است با روزنامه شما آشنا هستم، آشنایی که بر پایه کار حرفه‌ای است، نه رفاقت. این موضوع بسیار حیاتی است که رابطه روزنامه‌ها با حوزه‌های مختلف به خاطر فعالیتشان باشد، نه رفاقت و دوستی. شما این اصل را رعایت کردید. نمونه‌اش را در نمایشگاه دیدم. کتابی که هر روز روزنامه‌ها با نویسنده‌اش مصاحبه می‌کردند، فروش خوبی در غرفه من نداشت اما کتابی که هیچ‌کس سراغ نویسنده‌اش نرفت، با نام پاییز حافظیه به چاپ بعدی رسید. اعتماد بین مردم و روزنامه‌ها از دست رفته و دلیلش پیشی گرفتن رفاقت بر کار حرفه‌ای است که خوشبختانه روزنامه شما همیشه کار حرفه‌ای را انتخاب کرده است.
* مدیر انتشارات آموت

 

عملکرد مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران تشریح شد؛ از راه‌اندازی مرکز اسناد تا افزایش فضای موزه‌ایگروه فرهنگ- رییس مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران با تشریح عملکرد این مجموعه طی هفت ماه اخیر از راه‌اندازی مرکز اسناد در این مجموعه و افزایش فضای موزه‌ای و نمایشی در نیاوران خبر داد‌.
آفرین امامی افزود: پس از تغییر مدیریتی در این مجموعه، موضوع پاکسازی و احیای باغ نیاوران به عنوان یکی از مهم‌ترین موضوعات در دستور کار ما قرار گرفت‌. جمع‌آوری سازه‌های الحاقی که فضای باغ نیاوران را به هم ریخته بود و احیای فضای سبز مجموعه با همکاری اداره کل موزه‌ها طی این مدت به انجام رسیده است‌.
امامی از خروج 52 کامیون برگ خشک از مجموعه نیاوران خبر داد و گفت: نخاله‌های موجود در کاخ نیاوران بوی نامطبوع و خطرات بسیاری برای باغ نیاوران ایجاد کرده بود که به همین دلیل با سرعت مقدمات خروج برگ‌های خشک انجام شد‌.
وی با اشاره به کاشت 150 اصله نهال در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران گفت: کاشت این نهال‌ها به صورت سلیقه‌ای نبوده و تلاش شد تا در هر مکانی که درختی خشک شده و از بین رفته است نهالی کاشته شود‌.
رییس مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران رسیدگی به وضعیت نگهداری اموال تاریخی را از دیگر اقدامات ماه‌های گذشته عنوان کرد و افزود: طی چند ماه اخیر فضای مخزن نگهداری اموال در کاخ صاحبقرانیه توسعه پیدا کرد و همزمان با این اقدام ساماندهی و پاکسازی اموال انجام شد‌. توسعه فضای مخزن کاخ اصلی نیاوران برنامه بعدی ما در این مجموعه است که بدون وارد کردن صدمه به بناها و با حذف دیوارهای کاذب به انجام می‌رسد‌.
وی با اشاره به خروج تعداد زیادی از اشیای موجود در مخزن و افزودن این اشیا به فضای موزه‌ای گفت: اشیایی که قابلیت نمایش در فضای موزه‌ای را دارند با حفظ شرایط امنیتی و حفاظتی به صورت دوره‌ای و دایمی در مجموعه نیاوران به معرض نمایش گذاشته شدند‌.
رییس مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران از راه‌اندازی مرکز اسناد خبر داد و افزود: در دوره‌های پیشین برخی اقدامات عمرانی برای راه‌اندازی مرکز اسناد صورت گرفته بود که با پیگیری‌های جدی در چند ماه گذشته ملزومات مخزن برآورد شد و پس از تکمیل اعتبارات مورد نیاز ساماندهی حفاظتی در مرکز اسناد به انجام رسید‌. در مورد برخی از اسناد ساماندهی حفاظتی و اطلاعاتی و شماره‌گذاری اسناد به‌طور همزمان صورت گرفت‌.
وی هدف از انجام این اقدامات در مرکز اسناد مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران را ایجاد زمینه و فضای مناسب برای مطالعات و تحقیق پژوهشگران دانست‌.
رییس مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران در ادامه با اشاره به کاهش فضاهای اداری و افزودن به فضای نمایشی مجموعه نیاوران گفت: ما مجاز به افزایش اتاق‌های اداری و کاستن از فضای موزه‌ای نیستیم و در همین راستا با بررسی وضعیت موجود فضای اداری را به حالت چیدمان قبلی بازگرداندیم‌.
امامی مرمت‌های اضطراری در مجموعه کاخ نیاوران را از دیگر اقدامات صورت گرفته طی هفت ماه گذشته دانست و گفت: بر اثر بارندگی‌های شدید در زمستان سال گذشته کوشک احمدشاهی دچار آسیب شد که با همکاری کارشناسان اداره کل موزه‌ها و دفتر حفظ و احیای معاونت میراث فرهنگی این آسیب‌دیدگی
 برطرف شد‌.
وی در پایان از برگزاری 30 نمایشگاه طی هفت ماه در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران خبر داد و گفت: در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران برای بزرگداشت روز جهانی موزه و هفته میراث فرهنگی برنامه‌های ویژه‌ای برگزار می‌شود‌.

 

صداگذاری «ساکن طبقه وسط» پایان یافت: مهر- محمدهادی کریمی، نویسنده فیلمنامه و بازیگر
«ساکن طبقه وسط» که توسط شهاب حسینی کارگردانی شده است، گفت که فیلمبرداری «ساکن طبقه وسط» توسط مرتضی پورصمدی اسفند سال گذشته به پایان رسید و صداگذاری این فیلم از همان زمان توسط علیرضا نکولعل آغاز شد و چند روز پیش به پایان رسید‌. وی در ادامه افزود: همزمان با صداگذاری، تروکاژ کامپیوتری این فیلم سینمایی هم انجام شد و از هفته آینده «ساکن طبقه وسط» به میکس می‌رسد‌. کریمی در پایان درباره اکران این فیلم سینمایی گفت: هنوز درباره چگونگی عرضه و اکران این فیلم سینمایی به نتیجه نهایی نرسیده‌ایم اما در نظر داریم بهترین شرایط را برای دیده شدن این اثر سینمایی فراهم کنیم‌. فیلمنامه این فیلم سینمایی یک طنز فلسفی درباره نویسنده جوانی است که وارد یک خانه سه طبقه شده و در آن خانه با اتفاق های جالب و عجیبی روبه‌رو می‌شود‌.‌.‌.
هنگامه قاضیانی، طناز طباطبایی، ساره بیات، کامبیز دیرباز، بهنوش بختیاری، کیانوش گرامی، محمد هادی کریمی، بابک حمیدیان، امید روحانی، فخرالدین صدیق‌شریف، علی شادمان، فرید سماواتی، حسین محب اهری، بهناز جعفری و حسین محجوب، فرهاد اصلانی، مانی کسارئیان و‌.‌.‌. در فیلم «ساکن طبقه وسط» بازی می‌کنند‌.

خانه «چارلی چاپلین» موزه می‌شود
ایسنا- یک موزه 40 میلیون پوندی در خانه سابق «چارلی چاپلین»، سینماگر افسانه‌ای تاریخ سینما در کشور سوییس دایر می‌شود‌.
خانه‌ای واقع در کشور سوییس که «چارلی چاپلین» اسطوره سینمای صامت و کمدی 25 سال آخر زندگی خود را در آن سپری کرد از سال 2016 به عنوان موزه میزبان علاقه‌مندان خواهد بود‌. این موزه جدید که در یک زمین 35 هکتاری در حاشیه رود «ژنو» واقع شده است از سوی «مایکل»، «یوجین» و «ویکتوریا» سه فرزند «چاپلین» حمایت می‌شود‌. چاپلین در دهه 60 میلادی و هنگامی که با اتهاماتی مبنی بر حمایت از کمونیست‌ها روبه‌رو شد از آمریکا به سوییس نقل مکان کرد و در این خانه بزرگ تا پایان عمر زندگی کرد‌. چارلی چاپلین که یکی از معروف‌ترین چهره‌های پرده نقره‌ای در تاریخ سینماست با شخصیت جذابش 75 سال در سینما حضور داشت و در سال 1972 و پس از بازگشت به آمریکا پس از 20 سال یک جایزه اسکار افتخاری دریافت کرد‌. «ایوز دوراند»، مدیر موزه جدید «چاپلین» درباره این موزه گفت: روح چاپلین همچنان در این خانه جاری است بنابراین بازدیدکنندگان با او ملاقات می‌کنند، صدای او را می‌شنوند و فیلم‌های او را تماشا می‌کنند‌.

«ماشین‌بازی» در جشنواره تئاتر دانشجویی
گروه فرهنگ- نمایش محیطی «ماشین‌بازی» تولید مشترک ایران- کانادا در هفدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی اجرا می‌شود.
نمایش محیطی ماشین بازی تولید مشترک ایران-  کانادا به نویسندگی «وانا وانکینگ» و کارگردانی شاهین کربلایی‌طاهر، استاد دانشگاه سوره در بخش تجربه‌های اجرای هفدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی هر روز در فضای باز خانه هنرمندان ایران اجرا می‌شود‌. نام این نمایش در جدول جشنواره «ماشین‌زندگی» درج شده است که طبق اصلاح دبیرخانه نام صحیح نمایش «ماشین‌بازی» است و این نمایش محیطی هر روز ساعت 16 تا 19 میزبان علاقه‌مندان و دانشجویان تئاتر خواهد بود‌. این نمایش در شهرهای مختلف کشور کانادا و آمریکا اجرا شده و این‌بار با بازیگران ایرانی تولید و به اجرا درمی‌آید‌. نمایش ماشین‌بازی در هر اجرا میزبان فقط سه تماشاگر خواهد بود و به خاطر سبک و شیوه نمایش هر اجرا هم 40 دقیقه به طول می‌انجامد‌. گفتنی است، جشنواره تئاتر دانشگاهی ۲۰ تا ۲۷ اردیبهشت به دبیری سیاوش قائدی در تهران برگزار می‌شود‌.

هشدار آتیلا پسیانی درباره تالار «مولوی»
ایسنا- آتیلا پسیانی با انتقاد از وضعیت نابسامان تالار «مولوی» گفت که یادمان باشد، همیشه در میان دانشجویان که پشت در تالارهای متروک می‌مانند‌، استعدادهای درخشانی هدر می‌رود‌. این هنرمند تئاتر راهکارهایی برای مدیریت تالار مولوی ارایه کرد و افزود: مدتی است این تالار راکد مانده و دچار مشکل مدیریت است اما امروز بهترین زمان است که مسوولان دانشگاه تهران، چاره‌ای اساسی برای اداره تالار مولوی بیندیشند‌. پسیانی با اشاره به مشکلات فنی تالار «مولوی» یادآور شد: سال‌هاست می‌شنویم سیم‌های برق تالار مولوی را موش خورده و این تالار درگیر مشکلات جدی است اما لازم است تالار مولوی هرچه زودتر از این حال بیرون بیاید‌. بازیگر نمایش «کوراتت» تالار مولوی را یکی از بهترین تالارهای نمایشی تهران توصیف کرد و گفت: حیف است تالار به این خوبی به این وضعیت رها شود‌. تالار مولوی می‌تواند به مرکز فعال تئاتر دانشجویی تبدیل شود که از صبح تا شب برنامه داشته باشد‌، کارگاه و دوره‌های آموزشی در آن برگزار شود و پشتوانه‌ای قوی برای تئاتر حرفه‌ای باشد‌. آتیلا پسیانی در پایان سخنانش هشدار داد: یادمان باشد میان دانشجویانی که پشت در تالارهای متروک می‌مانند پر است از استعدادهایی همچون امیررضا کوهستانی‌، علی‌اصغر دشتی‌، رضا گوران‌، همایون غنی‌زاده و‌.‌.‌. تا دیر نشده آنان را دریابیم‌.



8

$
0
0

اهالی «الماس و شهر تارا»  از نمایششان می‌گویند؛ تئاتر سیراب نمی‌کند

گروه فرهنگ - تماشاخانه سنگلج مدت‌هاست سیاست خود را بر اجرای نمایش‌های آیینی- سنتی گذاشته است؛ تماشاخانه‌ای قدیمی که در همسایگی پارک شهر جا خوش کرده و میزبان کسانی است که دوست دارند تخت حوضی، سیاه‌بازی و... را ببینند. سنگلج این روزها میزبان نمایش «الماس و شهر تارا» است. این نمایش 70 دقیقه‌ای هر روز ساعت 17:30 به روی صحنه می‌رود. به همین بهانه به سراغ کارگردان، نویسنده و دو بازیگر این تئاتر رفتیم تا برایمان از «الماس و شهر تارا» و نمایش سنتی ایرانی بگویند.
میثم یوسفی، کارگردان: یک دکمه داشتیم و برایش کت و شلوار دوختیم
از سال 75 تا امروز که تئاتر حرفه‌ای کار می‌کنم، بیشتر در زمینه نمایش‌های ایرانی فعالیت داشته‌ام و اجرای این‌گونه نمایش را به صورت تخصصی دنبال کرده‌ام.
من در تئاترم از موسیقی زنده کمک می‌گیرم و شیوه اجرایی‌ام براساس فرم‌های نمایشی ایرانی است. مثل نمایش تخت حوضی، نقالی، میرنوروزی، لوتی‌گری، انتری و... نمایشنامه براساس هفت شهر عشق نوشته شده و هفت صحنه داریم و در هر صحنه‌ای با یکی از شیوه‌های نمایش ایرانی روبه‌رو هستیم.
اصولا هر نمایشی که بخواهد شکل بگیرد در مرحله اول کارگردان آن را می‌خواند و می‌سنجد که آیا می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند و تصویرهایی را که در ذهن دارد به اجرا دربیاورد؟
قبل از اینکه این نمایشنامه به دستم برسد چند نمایشنامه دیگر هم در دستم بود که جذب آنها نشدم. حتی با جمعی از دوستان نمایشنامه‌ای را شروع ولی آن را متوقف کردیم تا رسیدیم به جشنواره نمایش‌های آیینی- سنتی. اولویت این جشنواره آثار عطار بود. با آقای تفنگدار به این نتیجه رسیدیم که چنین طرحی می‌تواند خیلی دست ما را باز نگه دارد برای شیوه‌های مختلف نمایش ایرانی. در واقع یک دکمه پیدا کردم و به آقای تفنگدار گفتم برایش یک کت و شلوار بدوزد.
طی تمرینات همین‌طور صحنه به صحنه ایده‌های فکری نویسنده به دست ما می‌رسید و ما اجرا را پیش می‌بردیم تا رسیدیم به این نمایشی که روی صحنه است. به هر حال من خودم خیلی دوست داشتم. خواسته جشنواره آیینی- سنتی هم همین بود. اینکه هم مراسم آیینی درش وجود داشته باشد هم رسم و رسومات سنتی به همراه موسیقی فولک که در مناطق مختلف جغرافیایی ایران وجود دارد. خودم هم به نمایش ایرانی و ادبیات فارسی علاقه دارم و دوست دارم اول از همه زبان مادری خود را یاد بگیرم بعد بروم درباره تئاتر مدرن صحبت کنم. به هر حال اول ما باید برادری خودمان را ثابت کنیم و بفهمیم که داریم در ایران تئاتر کار می‌کنیم و بعد برویم سراغ مراکز و کشورهای دیگر و بگوییم ما بین‌المللی فکر می‌کنیم و حالا شیوه اجرا رو طوری طراحی کنیم که شاید خارج از این مرز و بوم هم مخاطب خودش را پیدا کند.
مگر ما تئاتر داریم؟
اگر همکاری همه این بچه‌ها نبود این نمایش اصلا شکل نمی‌گرفت و اصلا تئاتر در این مملکت شکل نمی‌گرفت. به قول دوستی مگر ما اصلا تئاتر داریم؟ نداریم! یک عده آدم عاشق هستند که از زندگی و همه دغدغه‌هایشان می‌گذرند و از جان و دل مایه می‌گذارند. گروه من هم تا به حال یک ریال از یک جا حمایت نشده است. کارگردانی که در این مملکت کار می‌کند، اول از همه باید مدیر تولید باشد،‌ تهیه‌کننده باشد، مدیر تدارکات باشد و در آخر اگر وقت بود کارگردانی هم بکند.من و همه بچه‌های تئاتر خوشحال می‌شویم که تئاترمان به‌جای 30 شب سه هزار شب اجرا بشود. اصلا در کل دنیا و اروپا رسم بر این است که یک تئاتر مثلا سال دهم یا بیستم‌اش را دارد در خیابان‌های شکسپیر و توی تئاترهای آنچنانی که اصلا قابل قیاس با ما نیست. به هر حال آن فضای تئاتر با فضای کشور ما بسیار فاصله دارد. ما دوست داریم که این تئاتر در استان‌های دیگر هم به اجرا برود و کسی که در عسلویه یا کهگیلویه و بویراحمد است، در جنوبی‌ترین یا در فقیرترین نقطه ایران هم بتواند تئاتر ما را ببیند. کار بعدی‌ام هم احتمالا در ژانر کودک و شاید جشنواره عروسکی باشد.
بهرام شاه‌محمدلو مشوق من بود
در دورانی که من می‌خواستم کارم را شروع کنم به یاد دارم مادرم النگویش را فروخت تا به کلاس بازیگری بهرام شاه‌محمدلو بروم. سال 75 بود و در آن زمان هزینه کلاس 180 هزار تومان بود. بهرام شاه‌محمدلو شرایط من را درک کرد و 30 هزار تومان بیشتر از من شهریه نگرفت و آن هم حالت دانشجویی. بهرام شاه‌محمدلو مشوق اصلی من شد و این ماجرا باعث گردید تا من هر جایی که بتوانم سعی ‌کنم مشوق دیگران باشم. همان‌طور که جوانی آمد و ما او را با آغوش باز پذیرفتیم و الان جزو گروه بازیگران و گروه دستیار کارگردان ماست. همین‌طور که من دوست دارم وارد گروه‌های بزرگ‌تر و حرفه‌‌ای‌تر بشوم و پیشکسوتان در عرصه‌های بزرگ‌تر به من مجال بدهند من هم این راه را باز گذاشتم برای کسانی که تازه‌وارد هستند و هر چقدر که بتوانم به آنها کمک خواهم کرد.
در آخر باید بگویم تئاتر خیلی غریب است و بزرگ‌ترین سرمایه‌های تئاتر بینندگان آن  هستند و سالن‌های نمایش ما با حضور سرمایه‌های اصلی‌اش جان می‌گیرد و همه ما کار می‌کنیم که دیده شویم و امیدوارم این کار من به خوبی دیده شود و به اجرای مجدد هم برسد.
محمدرضا مالکی، بازیگر : بازیگر، سرباز است و کارگردان، فرمانده
از سال 80 به‌طور حرفه‌ای در زمینه تئاتر فعالیت دارم و این نمایش دومین تجربه من با آقای یوسفی و کلا دومین تجربه من در نمایش آیین سنتی است. شغل من بازیگری است و سر هر کاری که می‌روم سعی می‌کنم خودم را با گروه و کارگردان وفق دهم. یک موقعی هست که می‌بینم گروه اذیت می‌کند یا شرایط خوبی نیست، از همان ابتدا کنار می‌کشم ولی همه با مشکلاتی که وجود دارد، آشنا هستیم و سعی می‌کنیم که با هم کنار بیاییم. گاهی اوقات ممکن است اختلاف‌نظراتی پیش بیاید که من یاد گرفته‌ام به عنوان بازیگر در نهایت حرف آخر را کارگردان می‌زند و من سربازم و او یک فرمانده. در این نمایش در سه نقش بازی می‌کنم که در اصل سه تیپ است یعنی شخصیت یا کاراکتر نیستند و باید خیلی بیرونی آنها را بازی کرد.
یک نقش فرصت غسال را دارم که مرده‌شور است و در قبرستان با سیا درگیری‌هایی دارد. نقش شمدپوش را دارم و نقش بعدی هم نوچه‌لوطی است.
متن خیلی جذاب است گاهی اوقات نویسنده یکسری تصورات دارد و کارگردان یکسری تصورات دیگر و بازیگر هم تصور خودش را. این سه با هم صحبت می‌کنند تا به یک چیز واحد برسند. ما هم کم یا زیاد به یک چیز واحد رسیدیم تا بتوانیم آن را به روی صحنه ببریم. شاید بخشی از من به عنوان بازیگر راضی نشده باشد ولی در اصل آن چیزی که ما روی صحنه می‌بریم چیزی است با دید کارگردان به عنوان لیدر گروه؛ حالا چه درست باشد و چه غلط.ما جماعت تئاتری بیشتر از اینکه به پول احتیاج داشته باشیم به احترام احتیاج داریم؛ احترامی که در جامعه وجود ندارد.
آوانگارد هستم
من در بخش کودک و نوجوان کارگردانی می‌کنم و بعد از این کار، کار دیگری دارم که بلافاصله پس از اتمام این نمایش شروع می‌شود. کاری است یک مقدار آوانگارد. من به عنوان بازیگر هیچ‌وقت خودم را نمی‌بندم یعنی هم کار سنتی می‌کنم هم کار آوانگارد و ممکن است کار کودک و نوجوان هم انجام دهم به نظر من اینکه یک بازیگر بتواند ژانرهایش را عوض کند نرمشی است برایش تا فقط یک قالب را نگیرد. کار پینوکیو مردادماه نوبت اجرا دارد در تالار هنر که در بخش کودک و نوجوان است.
حسین تفنگدار، نمایشنامه‌نویس: سلیقه کارگردان، خوب از کار درآمد
فکر می‌کنم 10 یا 11 ساله بودم که اولین متنم را نوشتم که می‌شود بیست و چند سال پیش.بیشتر آن چیزی که از من به صورت حرفه‌ای ساخته شده فیلم و تله‌فیلم و مستند بوده در نمایش سنتی دو تا تجربه دارم که البته نویسنده نبوده‌ام. در یکی مشاور کارگردان بوده‌ام و در یکی هم بازیگر. در مورد «الماس و شهر تارا» باید بگویم همانطور که میثم گفت یکسری کار داشت که راضی‌اش نکرده بود و یک نمایشنامه هم در دست داشت که به مشکلاتی برخورد. با هم صحبت کردیم و قرار شد من نمایشنامه را بنویسم من چند طرح زدم که خودم راضی نبودم تا اینکه میثم گفت جشنواره امسال نگاهی دارد به آثار عطار نیشابوری. از این‌رو من اتد اول این کار را زدم و بعد طرح داستان را نوشتم و پیش آقای فتحعلی‌بیگی بردیم که خیلی ایشان محبت داشتند و خوششان آمد. کار را تایید کردند و به جشنواره گفتند که این متن قطعا مورد تایید است و بعد از آن کار شروع شد و من هم صحنه به صحنه متن را می‌نوشتم که کار خیلی مشکلی است و این کار معمولا در سریال‌ها اتفاق می‌افتد. به قول محمدرضا مالکی، خوانش متن از طرف کارگردان، بازیگر و نویسنده متفاوت است آن‌ چیزی که در ذهن من بود چیز دیگری بود ولی میثم سلیقه‌اش را اعمال کرده و اتفاقا خیلی هم قشنگ شده و اینکه مردم وقتی از سالن خارج می‌شوند خوشحالند و نمایش خوبی را می‌بینند مرا خوشحال می‌کند.
گرایش عرفانی نداشتیم
سال 78 با میثم دوست شدم و در یک کاری که آقای دری می‌ساخت و من مشاور و دستیار ایشان بودم، میثم را معرفی کردم او هم در آن کار بازی کرد. جشنواره دو دوره قبل بود. بعد از آن یک مجموعه تلویزیونی برای شبکه سه ساختم برای محرم به نام  «در پی کاروان» که میثم در آن کار دستیارم بود و یکی از نقش‌ها را هم بازی کرد.
«الماس و شهر تارا» هم سومین همکاری ماست.وقتی متنی نوشته می‌شود کارگردان وظیفه ترجمه بصری را دارد حالا در سینما با دکوپاژ کردن و در نمایش با میزانسن‌ها و کارهای دیگری که انجام می‌دهیم یعنی به متن اضافه می‌شود. کاری که محمدرضا کرده همین قصه شمرپوش است. ما اصلا شمر ننوشته بودیم یعنی اصلا این نبود که این جلاد شبیه خوانی کند! این را خود محمدرضا اضافه کرده و تبدیل به یکی از نقاط برجسته این صحنه شده است. خوب طبعا سلیقه محمدرضا در کار بسیار زیاد اعمال شده که به عنوان کارگردان باید هم اتفاق بیفتد. من هم چون همزمان با تمرین‌ها متن را می‌نوشتم از این‌رو سعی کردم خیلی گرایش غلیظ عرفانی پیدا نکند و طبق سلیقه میثم متن را پیش ببرم. طوری که راحت بتواند کار کند.
گروهی حرفه‌ای داشتیم
نمی‌توانم بیننده صرف باشم چون این شدنی نیست. من نویسنده کار هستم و نمی‌توانم به عنوان کسی که تا به حال کار را ندیده برخورد کنم اما در نوع خود که پر از موسیقی، طنز و رقص و شوخی است، موفق بوده است. بازیگران همگی بسیار حرفه‌ای و خوب هستند و این اتفاق خوبی است که برای میثم افتاد و من از دیدن بازی تک‌تک بچه‌ها لذت می‌برم همگی بسیار چیره‌دست و خوب هستند و به نظرم اگر اینها خوب نبودند هرگز میثم نمی‌توانست کار را این‌قدر خوب جمع‌آوری کند.
نسیم تاجیک، بازیگر: مردپوش شدم
من 10 سالی است که کار تئاتر انجام می‌دهم و همیشه هم بازیگر تئاتر بوده‌ام و هیچ‌وقت کار سینمایی نکرده‌ام. به آقای یوسفی معرفی شدم و بسیار از گروهی که با آن کار می‌کنم، راضی‌ام. دوتا تیپ در این کار بازی می‌کنم که یکی از آنها برای من خیلی جذاب است که نقش مردپوش است و چون این اولین تجربه من برای مردپوشی است، خیلی برایم جالب و عجیب بود. یک نقش هم دارم که یک خانم رشتی یک مقدار عصبی هست و به نظرم بهتر است این کار را ببینید چون اگر بخواهیم راجع به این نقش حرف بزنیم کمی تصویرسازی مشکل است. از کارگردانی خیلی راضی بودم. از متن هم یک جاهایی را خودم متوجه نمی‌شدم، آن هم به خاطر کمی دانش خودم بوده ولی از هر دو راضی‌ام.
مهدی زمین‌پرداز، بازیگر: بازیگر، عروس هزار چهره است
به یکی گفتند چند سال داری گفت اگر روزهای غمناک زندگیم را حذف کنیم یک کودکم. من هم یک کودک متولد 1360 هستم که کارشناسی ارشد رشته نمایش از دانشگاه هنر دارد. نسیم یک آرزویی کرد که یک واقعیت است. می‌گویند زندگی تاب خوردن خیال در رویاهایی است که شاید هرگز تعبیر نشود که فکر می‌کنم در جامعه هم برای همه همین اتفاق می‌افتد. حالا نمی‌خواهم مصاحبه را تیره و تار شروع کنم ولی این یک واقعیت است که در جامعه ما تئاتر زیاد جدی گرفته نمی‌شود.بازیگر همان عروس هزارچهره است که خودش را خوش آب و رنگ می‌کند که آدم‌ها بیایند دنبالش. کارگردان‌ها هم دامادهایی هستند که با اندیشه‌های متفاوت دنبال ما می‌آیند و ما هم انتخاب می‌کنیم. میثم هم برای جشنواره آیین سنتی به من زنگ زد، من متن را خواندم و صحبت کردیم. این اولین تجربه من به همراه میثم است. من از اول در این گروه بودم و خوبی این کار این بود که میثم این را به‌عهده خودم گذاشته بود. سه تا نقش به من پیشنهاد شد یکی پیرمرد عربی که دخترش را از دست داده بود. یکی وزیرپوش و یک شخصیت شولی‌پوش داماد روی آنها کار کردیم و میثم هم تایید کرد که همان سه تا نقش شد. این اولین تجربه من با حسین تفنگدار هم بود. در کل متن خیلی خوبی بود. جالب اینجاست که من یکی از کارآکترها را اصلا دوست نداشتم شولی‌پوش داماد. ولی هر کسی کار را می‌بیند آن کارآکتر را نام می‌برد و از آن خوششان می‌آید. خاصیت اینجور نمایش‌های آیین سنتی اکثرا این است که هرکس چند نقش بازی می‌کند. البته جمع کردن یک گروه 15 یا 16 نفری کار سختی است در تئاتر بودجه واقعا کم است و برای همین همه چیز دلی و عشقی است. ولی این نمایش چون کارآکترهای کوتاهی دارد و همه دوستان هم توانمند هستند همین باعث شد که نقش‌ها بین بچه‌ها تقسیم شود.به عنوان حرف پایانی باید بگویم عشق شاید تو را عاشق و دلتنگ کند اما هرگز تو را سیراب نمی‌کند. تئاتر کار کردن هم همین‌طور است.

 

فرش قرمز جشنواره کن از امروز گسترده می‌شود
ایسنا- فرش قرمز شصت‌وهفتمین جشنواره فیلم کن به عنوان معتبرترین رویداد سینمایی جهان امروز (چهارشنبه 24 اردیبهشت‌ماه) بار دیگر قدمگاه چهره‌های سرشناس دنیای هنر هفتم خواهد شد.
شصت‌وهفتمین جشنواره فیلم کن در حالی از امروز با نمایش فیلم
«گریس از موناکو» آغاز به کار می‌کند که حضور چهره‌های مطرح سینمایی چون «ژان لوک گدار»، «کن لوچ» و «برادران داردن» در بخش رقابتی، حضور دو چهره ایرانی در میان اعضای هیات داوران و ادای احترام به «آلن رنه» از مهم‌ترین رویدادهای این جشنواره سینمایی خواهد بود. فیلم «گریس از موناکو» ساخته «الیور داهان» با نقش آفرینی ‌نیکول کیدمن‌ و ‌تیم راث‌ آغازگر شصت‌وهفتمین جشنواره فیلم کن خواهد بود.
در این فیلم نیکول کیدمن در نقش شاهزاده «گریس کلی» ستاره ‌هالیوودی و تیم راث نیز در نقش شاهزاده «رینر سوم» مقابل دوربین الیور داهان رفته‌اند.
این فیلم زندگینامه مربوط به زمان و زندگی شاهزاده «گریس» است که پس از ازدواج به‌هالیوود دعوت می‌شود تا در فیلم «زیردریایی» ساخته آلفرد هیچکاک ایفای نقش کند و بعدها به یک ستاره‌هالیوودی تبدیل می‌شود.
مسوولان جشنواره کن که ریاست آن پس از 14 سال از ژیل ژاکوب به پی‌یر لسکیور انتقال خواهد یافت، پس از اینکه سال گذشته فیلم «گتسبی بزرگ» با بازی «لئوناردو دی‌کاپریو» را به عنوان فیلم افتتاحیه این جشنواره معتبر انتخاب کردند، امسال نیز بار دیگر این افتخار را نصیب فیلمی از‌هالیوود کردند.
حضور کارگردانان سرشناسی چون «ژان لوک گدار»، «دیوید کراننبرگ»، «برادان داردن»، »، «مایک لی» و «کن لوچ» در بخش رقابتی امسال رنگ بوی دیگری به این بخش داده و البته رقابت را برای کسب نخل طلا جذاب‌تر از پیش کرده است.«تالار جیمی» آخرین ساخته بلند کن لوچ، «دو روز و یک شب» از برادران داردن، «زبان خداحافظی» از ژان لوک گدار و فیلم «راه‌هایی به ستارگان» جدیدترین ساخته دیوید کراننبرگ جدی‌ترین رقبا برای کسب نخل طلا هستند.«جست‌وجو» ساخته میشل‌هازاناویچس با بازی برنیس بژو،
«آقای ترنر» ساخته جدید مایک لی، «خواب زمستانی» ساخته نوری بیگله جیلان، «زندانی‌ها» ساخته آتوم اگویان، «مامی» ساخته خاویر دولان، «سنت لورن» ساخته برتنارد بونلو، «دو پنجره» ساخته نائومی کاواسه از دیگر فیلم‌های حاضر در بخش رقابتی جشنواره کن هستند.
جین کمپیون، کارگردان،‌ فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده سرشناس نیوزیلندی است که امسال به عنوان رییس هیات‌داوران شصت‌وهفتمین دوره جشنواره کن انتخاب شده است. وی تنها فیلمساز زنی است که در تمام ادوار برگزاری جشنواره کن موفق به کسب نخل طلا شده است. «کمپیون» در سال 1992 با فیلم تحسین‌شده «پیانو» موفق به دریافت این جایزه شد.
وی همچنین در میان چهار کارگردان زنی قرار دارد که تاکنون توانسته‌اند نامزد اسکار کارگردانی شوند. «کمپیون» با فیلم «پیانو» علاوه بر کسب نخل طلای کن، جایزه اسکار بهترین فیلمنامه را از آن خود کرد و در بخش کارگردانی نیز نامزد کسب جایزه شد. «کمپیون» سال گذشته رییس هیات‌داوران بخش فیلم‌های کوتاه و سینه‌فونداسیون جشنواره کن بود که با اعطای جایزه دوچرخه طلایی تقدیر شد. وی دو بار با فیلم‌های «عزیز»(1989) و «ستاره درخشان»(2009) در بخش رقابتی جشنواره کن حضور داشته و یک‌بار نیز با فیلم «مامانی» در سال 1986 موفق به کسب نخل طلای بهترین فیلم کوتاه جشنواره کن شد.
لیلا حاتمی، بازیگر سرشناس ایرانی که با فیلم برنده اسکار «جدایی نادر از سیمین» در سطح بین‌المللی شناخته شد، امسال به عنوان یکی از اعضای هیات داوران بخش رقابتی جشنواره کن انتخاب شده است.در این دوره از جشنواره فیلم کن عباس کیارستمی کارگردان ایرانی و برنده جایزه نخل طلای کن هم در راس هیات داوران فیلم کوتاه و سینه فونداسیون قرار دارد.

 

برگزاری هفته نقاشی دانشگاه هنر
گروه فرهنگ- انجمن علمی نقاشی دانشگاه هنر با همکاری معاونت فرهنگی این دانشگاه قرار است از تاریخ 27 اردیبهشت‌ماه به مدت یک هفته، مراسمی با عنوان هفته نقاشی برگزار کند. افتتاحیه هفته نقاشی روز 27 اردیبهشت‌ماه، ساعت چهار بعدازظهر در فرهنگستان صبا برگزار خواهد شد و مجری‌گری این برنامه برعهده بنیامین بهادران از دانشجویان دانشگاه هنر است.
همزمان با افتتاحیه هفته نقاشی، نمایشگاه آثار کوچک
(پشت پرچین خیال) هم افتتاح می‌شود که آثاری را از دانشجویان و اساتید دانشگاه هنر دارد. آثاری که در این نمایشگاه به نمایش درمی‌آید به فروش می‌رسد و ورود برای عموم آزاد است.
در ادامه برنامه‌های هفته نقاشی ورک شاپ‌هایی در خود دانشگاه هنر از ساعت 10 صبح تا چهار بعدازظهر برگزار خواهد شد که نام‌نویسی برای حضور در آنها هنوز ادامه دارد. دانشجویان می‌توانند با حضور در انجمن علمی دانشگاه هنر برای شرکت در این ورک شاپ‌ها اعلام حضور کنند. از دیگر برنامه‌هایی که قرار است در هفته نقاشی برگزار شود می‌توان به سخنرانی اساتید نقاشی و بررسی آثار آنها و همچنین دانشجویان دانشگاه هنر اشاره کرد در کنار اینها نمایشگاه‌های متعدد نقاشی، نمایش فیلم، اجرای موسیقی هم از دیگر برنامه‌های هفته نقاشی است.
نکته حائز اهمیت برگزاری هفته نقاشی در سطح استان تهران است و دانشجویان دانشگاه‌های مختلف در این برنامه حضور فعال خواهند داشت.

برپایی نمایشگاه خط ناخنی
گروه فرهنگ - افتتاحیه نمایشگاه خط ناخنی امروز از ساعت چهار تا هفت در فرهنگسرای اندیشه برگزار می‌شود. این نمایشگاه که زیر نظر استاد جواهرپور برگزار شده، مجموعه‌ای از آثار هنرمندان این رشته را به نمایش می‌گذارد.
خط ناخنی نوعی هنر برجسته‌سازی کاغذ است. این هنر از نظر تاریخی قدمت مشخصی ندارد و براساس شواهد احتمالا پیشینه آن به دوره صفویه بازمی‌گردد. این هنر حتی در میان اهل فن و خوشنویسان نیز شناخته شده نیست.
نمایشگاه خط ناخنی به مدت یک هفته برگزار می‌شود. علاقه‌مندان می‌توانند از فردا هر روز برای بازدید از این نمایشگاه به آدرس فرهنگسرای اندیشه واقع در خیابان شریعتی، نرسیده به پل سیدخندان، پارک اندیشه مراجعه کنند.

مجموعه فیلمنامه‌های اصغر فرهادی منتشر می‌شود
ایلنا- مجموعه فیلمنامه‌های فیلم‌های اصغر فرهادی کارگردان سینمای ایران به زودی منتشر می‌شود.
مجوز انتشار مجموعه فیلمنامه‌های نوشته شده توسط اصغر فرهادی از سوی وزارت ارشاد صادر شده و قرار است این فیلمنامه‌ها توسط نشر چشمه به زودی منتشر شود.
 اصغر فرهادی کارگردان فیلم‌هایی همچون جدایی نادر از سیمین، گذشته، چهارشنبه سوری است که برای فیلم جدایی نادر از سیمین تندیس اسکار را به دست آورده است.
وی نگارش فیلمنامه‌های فیلم‌هایی همچون کنعان، ارتفاع پست، شهر زیبا، دایره زنگی، رقص در غبار و چند فیلم سینمایی دیگر را بر عهد داشته است.
خرس نقره‌ای جشنواره فیلم برلین به عنوان بهترین کارگردان برای فیلم درباره الی و خرس طلایی جشنواره برلین به خاطر فیلم جدایی نادر از سیمین از دیگر افتخارات اوست.
وی همچنین برنده جایزه بهترین فیلم خارجی در جشنواره گلدن گلوب سال ۲۰۱۲ میلادی به خاطر کارگردانی و نویسندگی فیلم جدایی نادر از سیمین شد. او اولین فیلمساز ایرانی است که توانسته این جایزه را به خود اختصاص دهد.

«گودزیلا» بازگشته است
مهر- فیلم جدید «گودزیلا» از 14 ماه می (چهارشنبه 24 اردیبهشت‌ماه) در اروپا و از 16 ماه می (جمعه 26 اردیبهشت‌ماه) در آمریکا راهی پرده‌های سینماها می‌شود.
این فیلم که محصول کمپانی برادران وانر است و تهیه آن را لگندری پیکچرز بر عهده داشته، با بازی ایرون تیلور- جانسون، کن وانتانابه، الیزابت اولسون، ژولیت بینوش، سالی هاوکینز، دیوید استراترن و برایان کرنستون ساخته شده است.
گرت ادواردز کارگردان بریتانیایی، کارگردانی فیلم جدید «گودزیلا» را بر عهده داشته و این غول شناخته شده ژاپنی را بار دیگر به پرده‌های بزرگ بازگردانده است.
ستاره غول‌های سینمایی یعنی گودزیلا این بار بزرگ‌تر از همیشه ساخته شده و اندازه‌های آن مثل بودجه‌ای که صرف ساخت این فیلم شده، عظیم است و در شصتمین سال تولدش بار دیگر علاقه‌مندانش را در سینماها ملاقات می‌کند.
این فیلم که حتی قدیمی‌تر از جیمز باند است، با الهام از نسخه اولیه گودزیلا که در سال 1954 با عنوان «گوجیرا» راهی سینماهای ژاپن شد، ساخته شده است. گودزیلا جایگاه شخصیت مثبت یا منفی را در فیلم ندارد بلکه نشان‌دهنده چهره وحشتناک طبیعت است که با تکنولوژی جدید متفاوت‌تر از همیشه ظاهر شده است.
ادواردز که در سال 2010 در اولین تجربه کارگردانی‌اش فیلم «هیولاها» را با بودجه‌ای کم و تنها با صرف 500 هزار دلار ساخت به عنوان کارگردانی شناخته شده که جلوه‌های ویژه خودش را دارد.

کشف نقاشی ونگوک در صندوق امانات بانک
ایسنا- یکی از آثار مفقود شده ونگوک در صندوق امانات یک بانک در اسپانیا کشف شد. ماموران مالیاتی اسپانیا در بازرسی خود از صندوق امانات یکی از بانک‌های این کشور به تابلویی که گمان می‌رود متعلق به ونگوک، نقاشی هلندی باشد، دست یافته‌اند.
به گزارش رویترز‌، این تابلو که به نام «درخت سرو آسمان و حومه» شناخته می‌شود، در سال 1889 به دست ونگوگ هنرمند هلندی خلق شد. طبق گزارش روزنامه «آلموندو » اسپانیا‌، آخرین باری که این تابلو به نمایش گذاشته شد، حدود 40 سال پیش در موزه «تاریخ هنر» شهر وین بود.
در حال حاضر تحقیقات برای کشف چگونگی انتقال این اثر به مرکز امانات این بانک اسپانیایی و احتمال سرقت آن در حال انجام است.
 با اینکه بسیاری از کارشناسان احتمال اصل بودن این اثر را زیاد می‌دانند اما این امر نیازمند تایید رسمی وزارت فرهنگ اسپانیاست. همچنین هنوز ارزش واقعی این اثر تعیین نشده است.



8

$
0
0

پارک جنگلی 3

صحنه: نیمکتی از یک پارک. پسری جوان سیگار می‌کشد. با نگاهی به افق. غرق در اندیشه. پیرزنی با ظاهر آراسته آرام آرام به صحنه می‌آید. نگاه پسر را می‌رباید. عصا در دستش. پلاستیکی با رنگ روشن در دست دیگرش. پلاستیک پر از خیار و سیب و پرتقال. رنگ و وارنگ. پیرزن به میانه صحنه می‌رسد. جلوی نیمکت. عصازنان و آهسته. پلاستیک از دستش رها می‌شود. شاید پاره می‌شود. میوه‌ها پخش و پلا می‌شوند. پیرزن ناله می‌کند. پسر جست می‌زند. سیگارش را خاموش می‌کند.

پسر: نگران نباشید. من جمعشون می‌کنم.
پیرزن: (به طرف نیمکت می‌رود، در حال نشستن) آخیش! خدا عمرت بده! مونده بودم چی کار کنم.
پسر: خواهش می‌کنم. واسه شما بار سنگینیه.
پیرزن: هی! گذشت اون زمون ... پیریه و مریضی و تنهایی...
(پسر میوه‌ها را جمع کرده است. کنار پیرزن می‌آید. میوه‌ها را روی نیمکت می‌گذارد. روی نیمکت می‌نشیند.)
پسر: بفرمایید.
پیرزن: مرسی.
(پیرزن بو می‌کشد.)
پیرزن: تو سیگار کشیدی؟
پسر: (کمی جا می‌خورد) بله.
پیرزن: حیف از جوونیت نیست؟ قدر جوونیتو بدون.
پسر: (پوزخندی تلخ) کدوم جوونی؟!
پیرزن: چیه؟ اوقاتت تلخه. نکنه با زنت دعوات شده؟
پسر: من زن ندارم.
پیرزن: آهان! پس خاطرخواه شدی اما مامانت میگه هنوز دهنت بوی شیر می‌ده. (می‌خندد) چند سالته؟
پسر: 28   
پیرزن: حالا دختره کی هست؟!
پسر: کدوم دختره؟!
پیرزن: همون که دوستش داری.
پسر: پای دختری وسط نیست.
پیرزن: مگه می‌شه؟! این روزها همه چهار، پنج تا دارن.
پسر: چهار، پنج تا دختر؟
پیرزن: خودتو نزن به اون راه. پیرم و می‌لرزم، به صد تا جوون می‌ارزم. ما هم جوون بودیم آقا!
پسر: (می‌خندد) آخه چهار، پنج تا چی؟
پیرزن: دوست‌دختر، دوست‌پسر! من خودم همه نوه‌هام دارن.
پسر: اما من ندارم.
پیرزن: راست می‌گی؟
پسر: دروغم چیه؟
پیرزن: نمی‌دونم چرا، اما حرفتو باور می‌کنم.
پسر: مرسی.
(چند ثانیه سکوت. پسر در حال خودش. پیرزن او را برانداز می‌کند.)
پیرزن: حالا چرا؟
پسر: چی چرا؟
پیرزن: چرا نداری؟
پسر: چیو؟
پیرزن: ای بابا! گیجی یا خودتو زدی به گیجی؟
پسر: تمرکز ندارم، حواسم پرته.
پیرزن: پرت کیه؟
پسر: پرت زندگی. زندگی که نه. زنده موندن.
پیرزن: اَه اَه اَه اَه اَه! هیچ خوشم نیومد. این چه جور حرف زدنیه؟ همچین حرف می‌زنه انگار 80 سالشه!
(پسر سکوت می‌کند.)
پیرزن: نگفتی؟
پسر: چیو؟
پیرزن: اینکه چرا دوست‌دختر نداری؟! اینکه چرا 28 سالته و هنوز زن نگرفتی.
پسر: آخه مشکل دارم.
(پیرزن قاه قاه می‌خندد. پسر با تعجب او را نگاه می‌کند.)
پیرزن: خب اینکه عیب نداره. الان دیگه 60 جور درمونش می‌کنن. گیاهی، شیمیایی، جراحی، ...
 حالا دقیق بگو چیه مشکلت، شاید بتونم کمکت کنم بگم کجا بری!
پسر: مشکلم مشکل مالیه یعنی در درجه اول بیکارم.
پیرزن: وا! هزینه دوا درمونش خیلی هم نمی‌شه‌ها. یعنی از وقتی دست زیاد شد ارزون شد. البته یه سری‌شون کلاه بردارن. تقلبیه. حواست باشه‌ها.
پسر: ببخشید هزینه دوا درمون چی؟
پیرزن: وا! مشکل ناتوانیت دیگه. مگه نگفتی مشکل دارم؟
پسر: چرا، اما عرض کردم ناتوانی مالی. البته در اصل بیکاری. اینکه دوا درمون نمی‌خواد.
(پیرزن دوباره قاه قاه می‌خندد.)
پیرزن: منو باش! فکر کردم مشکلت اون جوریه!
(پسر فرو می‌رود؛ در لاک خود. پیرزن او را برانداز می‌کند.)
پیرزن: اصلا خوب نیست یه جوون 28 ساله، یه روز وسط هفته، ساعت 11 صبح تو پارک باشه‌ها. آدم شک می‌کنه نکنه خلافی؟!
پسر: دست شما درد نکنه! گفتم که بیکارم.
پیرزن: ناراحت نشو. حالا چی کاره‌ای؟!
پسر: عرض کردم که بیکارم.
پیرزن: نه، منظورم اینه که چی کار بلدی؟
پسر: آ! بله. فوق لیسانس دارم.
پیرزن: آفرین! البته بگم‌ها من خودم 60 سال پیش سیکلمو گرفتم. فوق لیسانس‌های امروز قد دیپلمه‌های زمان ما حالیشون نیست! حالا چی؟
پسر: بله؟
پیرزن: فوق لیسانس چی داری؟
پسر: نمایش.
پیرزن: نمایش؟ چی چیه؟ از این مهندسی‌های جدیده؟ از این کامپیوتری‌ها؟
پسر: نخیر. هنر، نمایش، تئاتر.
پیرزن: آهان! خب از اول بگو. همین میراث فرهنگی و صنایع دستی دیگه؟
پسر: نه. ببینید اینها با هم فرق دارن...
پیرزن: نه. اینها همه امور فرهنگین! من می‌دونم. به هم ربط دارن.
پسر: اِ... ببینید... هنرهای دراماتیک. تئاتر. فیلم. تلویزیون. سینما.
پیرزن: (کمی مکث می‌کند.) آهان! می‌دونم. می‌دونم. من خودم هم هنرمند بودم. همچین گلدوزی می‌کردم... حالا این که درس خوندن نمی‌خواس! می‌رفتی یه چیز به درد بخور می‌شدی! دکتری، مهندسی، وکیلی، چیزی.
پسر: بله.
پیرزن: حواست جمع باشه‌. تو این دانشگاه‌ها دختر بد زیاده. اسم خودشون هم می‌ذارن هنرمند! اما یه قرمه سبزی بلد نیستن درست کنن که!
پسر: من فارغ‌التحصیل شدم.
پیرزن: به نظر من که دوباره برو درس بخون یا یه کار درست حسابی یاد بگیر از این ویلون ولامونی در بیای...
پسر: چشم.
پیرزن: حالا چرا بیکاری؟
پسر: قصش مفصله. مثنوی هفتاد منه.
پیرزن: وا! خب اگه نمی‌خوای بگی، نگو. حالا تو دلت نگی این پیرزنه چه فضوله!
پسر: خواهش می‌کنم. این چه حرفیه؟
(دوباره پسر به لاک خود می‌خزد. پیرزن او را برانداز می‌کند. پلاستیک میوه‌اش را می‌بیند.)
پیرزن: اوا! پاک یادم رفت. بفرمایید میوه آقا!
پسر: خیلی ممنون.
پیرزن: وا! تعارف نکن! وردار. هم خیار هست، هم سیب، هم پرتقال.
پسر: مرسی. میل ندارم.
پیرزن: وا! واسه چی؟
پسر: اهل میوه نیستم.
پیرزن: مگه می‌شه؟ من هنوز تو این سن و سال روزی کلی میوه می‌خورم. پوستمو ببین! عین این دخترای امروزی نیستم که 60 جور کرم بمالم. میوه ویتامین داره. واسه پوست خوبه.
پسر: بله.
(پیرزن چاقویی از کیف دستی‌اش درمی‌آورد. پرتقالی پوست می‌کند. چند پره به پسر می‌دهد.)
پیرزن: بیا!
پسر: مرسی. (پره‌های پرتقال را می‌گیرد. به ژرفی به آنها می‌نگرد.) خیلی وقته پرتقال نخوردم!
پیرزن: وا! چرا؟
پسر: اهل خوردن نیستم. من فقط اون قدر چیز می‌خورم که از گرسنگی نمیرم!
پیرزن: وا!
(پسر به لاک خود فرو می‌رود. پیرزن با تحیر به او می‌نگرد.)
پیرزن: چقدر چشم و ابروی تو خوشگله!
پسر: بله؟
(پیرزن از درون کیفش عینک طبی‌اش را در می‌آورد. عینک آفتابی‌اش را برمی‌دارد. عینک طبی را به چشم می‌زند.)
پیرزن: چشم و ابروی تو منو یاد یه نفر می‌اندازه.
پسر: یاد کی؟
پیرزن: یه رازه. (مکث) بهت می‌گم. اما باید قول بدی ازش سوءاستفاده نکنی.
پسر: من حتی اسم شما رو نمی‌دونم. چه طور می‌تونم از رازتون سوءاستفاده کنم؟
پیرزن: یاد عشقم.
پسر: شوهرتون؟
پیرزن: نه. قبل از شوهرم یکی رو دوست داشتم. قد بلند. چارشونه. موهای مشکی پرپشت. با چشم و ابروی تو. همیشه روغن می‌زد به موهاش. اینقدر خوشگل بود. هم کت شلوار بهش میومد، هم لباس اسپورت. نگات که می‌کرد دلت ضعف می‌رفت. هنوزم وقتی یادش می‌افتم یه جوری می‌شم.
پسر: خب چی شدن؟
پیرزن: گم شد.
پسر: بله؟
پیرزن: گم شد. اون موقع هم که موبایل و اس‌ام‌اس و ایمیل و اینها نبود که. هر کاری هم کردم نتونستم پیداش کنم.
(فرو می‌رود. پسر در لاک خود. برانداز می‌کند. پیرزن پسر را.)
پیرزن: این هفته 90 رو دیدی؟
پسر:90؟ 90 چیه؟
پیرزن: وا! برنامه عادل دیگه!
پسر: عادل؟
پیرزن: ای بابا! عادل فردوسی‌پور. برنامه‌ 90. همون که فوتبال‌ها رو تحلیل می‌کنه.
پسر: آهان! نه. اهل فوتبال نیستم.
پیرزن: وا! تو اهل چی چی هستی؟ نکنه فقط اهل تیارتی.
پسر: راستشو بخواین چن وقته دیگه اهل تیارتم نیستم. می‌دونین چند وقته تئاتر ندیدم؟
پیرزن: وا! چرا؟
پسر: آخه بلیط تئاتر گرونه. منم پولشو ندارم.
پیرزن: آهان!
پسر: راستشو بخواین پولش هم باشه، دل و دماغش نیست!
پیرزن: وا!
(فرو می‌رود. پسر در لاک خود. برانداز می‌کند. پیرزن جوان را.)
پیرزن: سیگار داری؟
پسر: مگه شمام می‌کشین؟
پیرزن: جوونی‌هام می‌کشیدم. تفریحی. الآن هم خیلی کم. گهگاهی.
پسر: حیف از جوونیتون نمی‌اومد؟!
پیرزن: گفتم که تفریحی می‌کشیدم. هر چیزی کمش خوبه!
پسر: بفرمایید.
(پاکت سیگارش را در می‌آورد. نخی پیرزن. نخی پسر. آتش پسر. هر دو سیگار می‌کشند. نور می‌رود.)

مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد: هجوم به کنسرت مورد تایید نظام نیست
ایسنا- مدیرکل دفتر موسیقی هجوم افراد خودسر به کنسرت یزد را تاسف‌بار دانست و گفت که این حرکت مورد تایید هیچ‌یک از ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران نیست.
پیروز ارجمند گفت: کنسرت وحید تاج با همراهی گروه «مسیحا» با مجوز رسمی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، قرار بود در یزد برگزار شود و همه آثار اجرایی این گروه مورد تایید دفتر موسیقی قرار گرفت.
وی ادامه داد: اما متاسفانه در شب اجرا تعدادی از افراد خودسر، معترض این اجرا بودند که اعتراض‌شان به شخص وحید تاج بوده است و دلیلش این بود که آنها اطلاعات غلطی درباره این خواننده داشتند و حرکتی را انجام دادند که در شان مردم فهیم یزد نبود و به طور کلی دور از شان یک محیط فرهنگی بود.
ارجمند اضافه کرد: وحید تاج هنرمند جوان و ارزشمندی است، سابقه درخشانی دارد و بسیار اخلاق مدار است. موردی که این افراد به آن اعتراض کردند، قطعه موسیقی «همراه شو عزیز» بود که در سال 88 در زمان آقای صفار هرندی جایزه گرفت. این قطعه شاخص توسط زنده یاد مشکاتیان در اوایل انقلاب ساخته شده است و هیچ ربطی به موضوعات سال 88 ندارد.
وی افزود: اگر این افراد معترض، مدعی فرهنگ ارزشی هستند، باید به صورت قانونی اعتراض کنند در غیر این صورت ما پیگیر این رفتارهای غیرقانونی‌ و غیرفرهنگی هستیم.ارجمند در ادامه گفت: این افراد با حرکتی که انجام دادند، بیشتر ترویج منکر کردند. این رفتار در سالی که به نام اقتصاد و فرهنگ است نه تنها مورد تایید هیچ یک از ارکان نظام نیست بلکه رفتاری کاملا ضدنظام است.
مدیر کل دفتر موسیقی در بخش دیگری از سخنانش گفت: جامعه ما جوان است و این جوانان نیاز به نشاط دارند اگر ما شرایطی مناسب و در امنیت برای آنها ایجاد نکنیم جوانان برای تغذیه نیاز موسیقی‌شان به سمت موسیقی‌های غیرقانونی می‌روند. درخواست ما از نیروی انتظامی یزد این بود که با برخوردی جدی جلوی این افراد را بگیرند اما این کار را انجام ندادند.
وی همچنین افزود: از دستگاه قضا هم این درخواست را داریم که حقوق شهروندان جمهوری اسلامی در یک مکان فرهنگی رعایت شود و اگر این اتفاق نیفتد چطور می‌توانیم افراد را به نظام علاقه‌مند کنیم. این در حالی است که اسلام دین رافت و مهربانی است.
پیروز ارجمند با تاکید بر اینکه حق شکایت و پیگیری در مورد این اتفاق برای دفتر موسیقی محفوظ است‌، گفت: اجازه نمی‌دهیم در سال اقتصاد فرهنگ چنین اتفاقاتی رخ دهد. حمله به مردم در شهر قنات و قنوت و قناعت یک رفتار دور از شان است.کنسرت وحید تاج در یزد در حالی برگزار شد‌ که حدود 50 نفر از افراد معترض به صورت خودسر به سالن کنسرت حمله کردند و اجازه ندادند که وحید تاج به روی صحنه برود.

 

گردهمایی کارگردانان سینما برای تقدیر و تجلیل از سه نسل
ایسنا- پنجمین شب کانون کارگردانان در شامگاه سه‌شنبه، 23 اردیبهشت‌ماه در محوطه باز فرهنگسرای نیاوران برگزار شد. داریوش فرهنگ از اعضای شورای مرکزی کانون کارگردانان که اجرای مراسم را برعهده داشت.
اولین بخش جشن کانون کارگردانان به تجلیل از جهانگیر جهانگیری اختصاص داشت که برای اهدای نشان یادبود به خانواده این کارگردان فقید، ابوالحسن داودی، دیگر عضو شورای مرکزی به روی سن آمد و اظهار کرد: جهانگیری یکی از بی‌حاشیه‌ترین کارگردان‌هایی بود که در یک در ازای 40 ساله این حرفه را ادامه داد، یکی از کارگردان‌هایی که بدون هیچ حاشیه اضافه‌ای به کارش پرداخت و خیلی زود هم از کنار ما رفت.پسر جهانگیر جهانگیری که به همراه مادرش به روی صحنه آمده بود با اشاره به دستنوشته‌ای از پدرش گفت: او نوشته بود «مدیران عزیز، هنرمند زود می‌میرد. کمک کنید این عمر کوتاه صرف وصال شود نه هجران.»
وی افزود: کار نیمه‌تمام پدر هنوز به اتمام نرسیده و چشم انتظار کمک مسوولان هستیم تا فیلم آخر پدرم ساخته شود.
کمال تبریزی، رییس شورای مرکزی کانون کارگردانان سینمای ایران دیگر سخنران این مراسم بود.
وی در سخنانی گفت: خوشحالیم بعد از چند سال توقف باز توانستیم دور هم جمع شویم و جشن کوچکی را برگزار کنیم. خوشحالم جایی ما را همراهی کرد که از خود ماست. مهندس جعفری‌جلوه، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی که هزینه‌های این جشن را متقبل شدند.وی امنیت شغلی و صندوق بیمه بیکاری را نکته بسیار مهمی عنوان کرد و ادامه داد: باید در خانه سینما روی آن متمرکز شویم و حالا که می‌توانیم ارتباط بهتری با ارشاد داشته باشیم آن را به سرانجام برسانیم و برای آنهایی که بیکارند فکر عاجلی کنیم.تبریزی در ادامه به روال جشن‌های کارگردانان، دیپلم افتخاری را به مصطفی کیایی به عنوان خوشامد به یک کارگردان جوان اهدا کرد.در ادامه نوبت به سیروس الوند رسید تا از کامران قدکچیان به عنوان یک فعال صنفی تقدیر کند.الوند با اشاره به سخن امام علی (ع) «بالاترین تفریح، کار است» گفت: سه سال است، تفریح نکردم و در این سه سال فهمیدم کار کردن یعنی چه! امیدوارم بتوانم کار کنم و کسان دیگری مثل مجید قاری‌زاده و محمدعلی سجادی هم کار کنند.وی افزود: پنج فیلمنامه اول کامران قدکچیان را من نوشتم. همیشه با احترام تماشاگر فیلم ساخته و رانت آن تماشاگرانی است که بلیت می‌خرند و فیلم‌هایش را می‌بینند. او در کارش شرافت دارد و احترام خاصی به تماشاگر می‌گذارد.
یکی از مهم‌ترین برنامه‌های جشن پانزدهم کارگردان‌ها تقدیر از سه نسل سینماگران بود که برای نسل اول علیرضا داودنژاد به روی سن آمد و درباره خسرو سینایی گفت: چرا باید کارگردانانی که نقش تعیین‌کننده‌ای در سینمای مستند، نیمه مستند و داستانی داشته‌اند، سال‌ها کار نکند. فکر می‌کنم افرادی زیاد از آدم‌های خلاق خوششان نمی‌آید و به خاطر همین کسانی مثل سینایی سال‌هاست که سینما از حضورشان محروم شده است.
خسرو سینایی نیز خطاب به مسوولان گفت: فیلمسازان جوان ما بسیار بااستعداد هستند اما سال‌هاست منتظرم سینمای ما به افراد و استعدادشان متکی نباشد. اعتماد متقابل میان مسوولان و فیلمساز بسیار مهم است و امیدوارم بتوانیم به این هدف برسیم.
برای تقدیر از فیلمساز نسل دوم، کامبوزیا پرتوی به روی سن آمد و درباره مجید مجیدی گفت: امروز یاد دهه 60 افتادم که سال‌های حضور فکرهای خوب در سینما بود. دوره‌ای که در سینمای کودک فیلمی همچون «بدوک» و «پدر» توسط مجید مجیدی ساخته شد.
مجیدی هم با بیان اینکه دوستان لطف داشتند که او را برای تقدیر انتخاب کرده‌اند، گفت: این مراسم‌ها آسیاب به نوبت است و ما می‌خواستیم به تعویق بیفتد اما دوستان تاکید داشتند، باشد.مجیدی با اشاره به حضور فخر‌الدین انوار از معاونان سینمایی سابق در مراسم گفت: انوار معمار سینمای ایران بود و حیف است امشب از او تقدیر نشود. ایشان تلاش زیادی در جهت ارتقای سینمای ملی کرد.
وی درباره پروژه «محمد (ص)» گفت:‌ امیدوارم تا چهار-پنج ماه آینده این فیلم آماده شود و آن موقع صحبت‌های لازم را خواهیم کرد.پایان‌بخش این جشن به تقدیر از حمید نعمت‌الله به عنوان کارگردان نسل سوم اختصاص داشت که توسط علی ژکان انجام شد. این کارگردان و تهیه‌کننده سینما به روی صحنه آمده و گفت: خوشحالم که این جشن بعد از سال‌ها دوباره برگزار می‌شود.
ژکان در پایان صحبت‌های خود گفت: بی‌شک در این مراسم جای علیرضا رییسیان پایه‌گذار شب کارگردانان سینمای ایران، مهدی فخیم‌زاده و دیگر دوستانی که در این مراسم حضور ندارند خالی است.پانزدهمین جشن کارگردانان سینمای ایران در حالی برگزار شد که سینماگران زیادی در آن حضور داشتند که از جمله آنها می‌توان به محمد بزرگ‌نیا، همایون اسعدیان، محمدمهدی عسگرپور، فرهاد توحیدی، داود میرباقری، خسرو معصومی، بیژن میرباقری، محمدرضا هنرمند، منوچهر‌هادی، محمد زرین‌دست، محمدعلی سجادی، مجید جوانمرد، محمدحسین لطیفی، رضا میرکریمی، مجید مظفری، فرشته طائرپور، علی عطشانی، حسن حسن‌دوست، سامان سالور، ابراهیم شیبانی، اکبر خواجویی، فریدون حسن‌پور، نیکی کریمی، سامان مقدم، رخشان بنی‌اعتماد، مسعود ده‌نمکی، احمدرضا معتمدی، امیرشهاب رضویان، یدالله صمدی، جابر قاسمعلی، عباس رافعی، مسعود آب‌پرور، رویا تیموریان، مسعود رایگان، مرتضی شایسته، علیرضا شجاع‌نوری، جهانگیر کوثری، مونا زندی، ضیاءالدین دری، امین تارخ، حبیب رضایی، مسعود کرامتی، تهمینه میلانی، احمدرضا درویش، محمد نیک‌بین، علیرضا امینی، وحید موساییان، سیامک اطلسی، افشین شرکت، بهروز شعیبی و... اشاره کرد.

 

کارگردان برنده اسکار در 36 سالگی درگذشت
ایسنا- جسد مالیک بندیلول، کارگردان برنده اسکار فیلم «در جست‌وجوی شوگرمن» در سن 36 سالگی در خانه‌اش در استکهلم پیدا شد.
جسد مالیک بندیلول، کارگردان جوان سوئدی در حالی سه‌شنبه شب در خانه‌اش در استکهلم پیدا شد که پلیس هنوز نتوانسته دلیل مرگ وی را مشخص کند و هیچ جرم مشکوکی در رابطه با مرگ مشکوک این سینماگر کشف نشده است.
بندیلول تنها یک فیلم را در طول دوران کوتاه فعالیت سینمایی خود با نام «در جست‌وجوی شوگرمن» کارگردانی کرد که البته با همان فیلم علاوه‌بر کسب جایزه اسکار بهترین مستند، جوایز بهترین مستند بافتا، انجمن کارگردانان آمریکا، انجمن تهیه‌کنندگان، نویسندگان و تدوین‌گران سینمای آمریکا و همچنین انجمن بین‌المللی مستندسازان را نیز کسب کند.
مستند موزیکال «در جست‌وجوی شوگرمن» روایتگر داستان واقعی زندگی رودریگوئز، خواننده و ترانه‌سرای آمریکایی است و به چگونگی تبدیل وی به یک قهرمان در آفریقای جنویی در جریان آپارتاید می‌پردازد.
مستند «در جست‌وجوی شوگرمن» اولین اکران خود را در جشنواره فیلم ساندنس 2012 تجربه کرد و جایزه ویژه مخاطبین و همچنین جایزه ویژه هیات داوران را به دست آورد.
بندیلول که متولد سوئد بود پیش از تحصیل در رشته خبرنگاری و روی آوردن به فیلمسازی در دهه 90 به بازی در سریال‌های تلویزیونی می‌پرداخت.

تهیه‌کننده «ساعت خوش» از دنیا رفت
مهر- سیدعلی سمنانی، تهیه‌کننده «ساعت خوش» طنز محبوب دهه 70 درگذشت. ارژنگ امیرفضلی با تایید این خبر گفت: روز سه‌شنبه 23 اردیبهشت‌ماه از طرف برخی دوستان پیامک‌هایی به دستم رسید که درباره درگذشت آقای سمنانی بود، بچه‌های «ساعت خوش» پیامکی این خبر را داده بودند.
وی در پاسخ به اینکه آیا دلیل این اتفاق را می‌داند یا خیر، توضیح داد: دوستان گفتند گویا او در جاده چالوس سکته کرده است.
مراسم تدفین این تهیه‌کننده پیشکسوت دیروز در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) انجام شده است. مراسم یادبود زنده‌یاد سمنانی پنجشنبه 25 اردیبهشت‌ماه ساعت 16:30 در مسجد الغدیر واقع در بلوار میرداماد برگزار می‌شود.در کارنامه او تهیه برنامه‌هایی چون «شهرک الفبا»، «شهرک اعداد»، «سلام سلام» و ... به چشم می‌خورد.
«ساعت خوش» شناخته شده‌ترین کار سمنانی است که سال‌های 1373 و 1374 به کارگردانی مهران مدیری از شبکه دو سیما روی آنتن رفت و هنرمندان محبوب این روزها از جمله خود مهران مدیری، نادر سلیمانی، رضا شفیعی جم،‌ ارژنگ امیر فضلی،‌ رضا عطاران، حمید لولایی،‌ حسین رفیعی، نصرالله رادش، مرحوم داود اسدی، سعید آقاخانی،‌ یوسف صیادی، فاطمه‌هاشمی، رامین ناصر نصیر و زنده یاد پوپک گلدره با این مجموعه بود که به شهرت رسیدند.

نمایش ویژه انیمیشن «پیامبر» در کن
ایسنا- انیمیشن اقتباسی از کتاب معروف «جبران خلیل جبران» با نام «پیامبر» در بخش پروژه‌های در حال ساخت جشنواره کن به صورت ویژه نمایش می‌یابد.انیمیشن «پیامبر» که هم‌اکنون در مراحل پس از تولید قرار دارد، براساس کتاب نوشته «جبران خلیل جبران» ساخته شده که الهام گرفته از یک شعر متعلق به قرن بیستم است.
در این انیمیشن که روز هفدهم می در جریان جشنواره کن به نمایش گذاشته می‌شود، بازیگرانی چون «لیام نیسون»،‌ «جان کرازینسکی»، «آلفرد مولینا» و «فرانک لانگلا» صداپیشگی کرده‌اند.
رمان «پیامبر» برجسته‌ترین اثر «جبران خلیل جبران» است که از زمان انتشار در سال 1923 فروشی بالغ بر یکصد میلیون جلد داشت. این کتاب شامل 26 مقاله‌ شعرگونه است که در دهه‌ 60 میلادی محبوبیت ویژه‌ای نزد جنبش‌های آمریکا پیدا کرد و تاکنون به 40 زبان ترجمه شده است.
سلما‌هایک که اصالت لبنانی دارد، تهیه‌کنندگی این اثر را برعهده داشته است. وی پیشتر درباره‌ ساخت این پروژه انیمیشن گفته بود، رمان «پیامبر» برای میلیون‌ها نفر در سراسر جهان منبع الهام و خرد بوده است. به‌عنوان فردی که اصالت لبنانی دارم، احساس غرور می‌کنم که با حضور در این پروژه، این شاهکار را به نسل‌های جدید ارایه می‌دهم.

گرامیداشت 50 سالگی «یک مشت دلار» در کن
مهر- وسترن اسپاگتی، مشهور «یک مشت دلار» فیلم کلاسیک ساخته سرجیو لئونه با بازی کلینت ایستوود در یک نمایش ویژه و پس از مراسم اهدای نخل طلا در جشنواره کن شصت و هفتم به نمایش در می‌آید.میزبان این برنامه ویژه در برنامه اختتامیه کن که از امشب کلید می‌خورد، کوئنتین تارانتینو است.
سازمان‌دهندگان جشنواره کن اعلام کردند: نمایش ویژه و میزبانی تارانتینو برای نمایش این فیلم بخشی از برنامه‌ای است که برای گرامیداشت پنجاهمین سال تولد سبک وسترن اسپاگتی که از سال 1964 و با کارگردانی این فیلم توسط سرجیو لئونه شروع شد، در نظر گرفته شده است.این فیلم روز شنبه 24 ماه می در مراسم اهدای جوایز شصت و هفتمین جشنواره سینمایی کن به نمایش در می‌آید.
تارانتنیو به عنوان یکی از تحسین‌کنندگان بزرگ سرجیو لئونه شناخته می‌شود و همیشه اعلام کرده که در فیلمسازی‌اش چقدر تحت تاثیر این استاد ایتالیایی آثار وسترن بوده است.بازسازی «یک مشت دلار» توسط دو موسسه فیلم ایتالیایی صورت گرفته و بنیاد فیلم مارتین اسکورسیزی نیز در این راه با آنها همکاری کرده است.«به خاطر یک مشت دلار» اولین فیلم از سه‌گانه سرجیو لئونه است که با فیلم‌های «به خاطر چند دلار بیشتر» و «خوب، بد ، زشت» ادامه پیدا کرد.شصت‌ و هفتمین جشنواره فیلم کن از 14 تا 25 می‌برگزار خواهد شد.

امیرحسین حریری مدیر تئاتر مولوی شد
فارس- امیر حسین حریری با حکم مدیرکل امور فرهنگی دانشگاه تهران به عنوان مدیر مرکز تئاتر مولوی منصوب شد.
در سوابق مدیریتی و هنری امیرحسین حریری که دانش‌آموخته مقطع کارشانی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای زیباست می‌توان به مواردی همچون دبیری سیزدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی، مشاور اجرایی خانه هنرمندان ایران، معاون هنری تماشاخانه ایرانشهر، مدیر اجرایی بیست و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، مدیر اجرای چهارمین جشنواره تئاتر رضوی، رییس مرکز تئاتر تجربی دانشگاه تهران و دبیر اجرایی و قائم مقام چندین دوره جشنواره تئاتر تجربه اشاره کرد.
وی همچنین کارگردانی نمایش‌های صحنه‌ای «عادل‌ها»، «مرده‌های بی‌کفن و دفن»، «سین گاف»، «مرگ و دوشیزه»، «تشریفات بی‌گناهی» و... را در کارنامه هنری خود به ثبت رسانده است.



8

$
0
0
چگونه کنسرتی با داشتن مجوز لغو می‌شود؟

اقدامات فراقانونی دردسر همیشگی موسیقی

المیرا حسینی- لغو شدن کنسرت وحید تاج با هجوم نیروهای خودسر، هرچند اتفاق دردناکی بود اما کسی را متعجب نکرد‌. نه مخاطبان موسیقی و نه موزیسین‌ها با شنیدن این خبر شوکه نشدند‌ واقعیت این است که این اولین‌بار نیست که یک کنسرت به‌رغم داشتن مجوز، تضمینی برای اجرا ندارد و در آخرین لحظات لغو می‌شود‌؛ اتفاقی که در شهرستان‌ها بیشتر با آن مواجه هستیم‌. این مجوزهای بی‌پشتوانه هر بار دامن یکی از اهالی موسیقی را می‌گیرد و خبرسازش می‌کند‌.
تاج تماشاگر کنسرتش شد
داستان از اینجا شروع شد‌. پنجشنبه هفته گذشته در یزد گروهی 60 نفره به این بهانه که وحید تاج، یکی از شاگردان محمدرضا شجریان است، خواستار لغو این کنسرت شدند‌. این کنسرت به‌رغم داشتن مجوز، برای اجرای سه سانسه خود در این شهر با مشکل مواجه شده و در روز پنجشنبه تنها با یک سانس اجرا به روی صحنه رفته است‌. از طرفی روز جمعه نیز وحید تاج با نشستن در کنار مخاطبان کنسرت، تنها نظاره‌گر کار گروهش بوده و خود روی صحنه نرفته است‌. بعد از اجرای کنسرت نیز این خواننده با اسکورت پلیس از سالن خارج شده است‌!
محمدعلی طالبی، معاون سیاسی و امنیتی استاندار یزد با اشاره به وقایعی که پنجشنبه‌شب گذشته در کنسرت گروه مسیحا اتفاق افتاد، ضمن ابراز ناراحتی از اتفاق رخ داده به مهر گفته است: متاسفانه در بحث تامین امنیت کنسرتی که اتفاقا مجوز هم داشت، کوتاهی شد‌ به دلیل لغو برنامه اصلی این کنسرت و مشکلاتی که پیش از این نیز در مورد کنسرت‌های مختلف در استان یزد رخ داده بود، یک کمیته در استانداری یزد تشکیل شد‌. استانداری یزد ظرف روزهای آینده با همکاری دستگاه‌های امنیتی، قضایی و انتظامی، نسبت به شناسایی افرادی که در این شلوغی‌ها و به هم خوردن امنیت این کنسرت نقش داشتند، اقدام خواهد کرد‌.
پیروز ارجمند، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیز در گفت‌وگو با ایسنا ضمن بیان اینکه چنین اقداماتی مورد تایید نظام نیست، حق شکایت را برای این وزارتخانه محفوظ دانسته و گفت: کنسرت وحید تاج با همراهی گروه «مسیحا»، با مجوز رسمی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، قرار بود در یزد برگزار شود و همه آثار اجرایی این گروه مورد تایید دفتر موسیقی قرار گرفت‌ اما متاسفانه در شب اجرا تعدادی از افراد خودسر، معترض این اجرا بودند که اعتراضشان به شخص وحید تاج بوده است و دلیلش این بود که آنها اطلاعات غلطی درباره این خواننده داشتند و حرکتی را انجام دادند که در شان مردم فهیم یزد نبود و به‌طور کلی دور از شان یک محیط فرهنگی بود‌. وحید تاج هنرمند جوان و ارزشمندی است، سابقه درخشانی دارد و بسیار اخلاق‌مدار است موردی که این افراد به آن اعتراض کردند، قطعه موسیقی «همراه شو عزیز» بود که در سال 88 در زمان آقای صفار هرندی جایزه گرفت‌. این قطعه شاخص توسط زنده یاد مشکاتیان در اوایل انقلاب ساخته شده است و هیچ ربطی به موضوعات سال 88 ندارد‌ اگر این افراد معترض، مدعی فرهنگ ارزشی هستند، باید به صورت قانونی اعتراض کنند در غیر این صورت ما پیگیر این رفتارهای غیرقانونی‌ و غیرفرهنگی هستیم‌.
وحید تاج اولین نفر نبود
از اولین روزهای پس از انقلاب اسلامی ایران، موسیقی همیشه محل سوال و بحث بوده است‌. موسیقی‌ که بخش مهمی از شور انقلابی را تامین می‌کرد، پس از پیروزی انقلاب به خاطر برخی عناصر تندرو به حاشیه کشیده شد‌. سال‌ها گذشت تا این‌بار موسیقی توانست با قدرت تاثیرگذاری خود، تندروها را به حاشیه بکشاند‌. اما این پایان کار نبود‌. هر چند وقت یک بار خبری از برخورد این نیروها با موزیسین‌ها شنیده می‌شود‌. مثل لغو کنسرت حسام‌الدین سراج در کرمانشاه‌. این اتفاق که در تیرماه سال 1389 افتاده بود، از اقدام گروه‌های خودسر حکایت داشت‌. به دنبال لغو کنسرت حسام‌الدین سراج در کرمانشاه به دلیل مزاحمت برخی افراد خودسر، سرپرست دفتر موسیقی ارشاد با ارسال نامه‌ای به خبرگزاری مهر ضمن محکوم کردن مزاحمت‌های صورت گرفته در برگزاری این کنسرت چنین آورده است‌: «نظر به اتفاقات و مزاحمت‌هایی که توسط جمعی از افراد خودسر در محل برگزاری کنسرت گروه «بیدل» در شهر کرمانشاه ایجاد و در نهایت به عدم برگزاری کنسرت موسیقی گروه مذکور منجر شده است دفتر موسیقی ضمن محکوم کردن این اقدام ‌حمایت خود را از برنامه‌های موسیقایی دارای مجوز در سراسر کشور اعلام کرده و از نهادهای مسوول انتظار دارد با انجام وظایف قانونی خود‌ مانع از اقدامات غیرقانونی و خودسرانه‌ای شوند که باعث تضعیف فعالیت‌های اصیل فرهنگی شده و ناآگاهانه زمینه را برای رونق بازار آثار غیرمجاز و غیر فرهنگی فراهم می‌نمایند.»
آبان‌ماه 91 نیز مشابه این اتفاق برای علیرضا قربانی می‌افتد‌. این خواننده که قرار بود به همراه علی قمصری در دانشگاه فردوسی مشهد اجرا داشته باشد، با وجود داشتن مجوز ساعاتی پیش از اجرا، از لغو این برنامه خبر داده شد‌.
قمصری، مدیر و سرپرست گروه
«آهنگ اشتیاق» به مهر گفته بود: چندی پیش مدیر برنامه‌های ما پیشنهادی برای دو شب اجرا در تاریخ‌های 21 و22 آبان در دانشگاه فردوسی مشهد دریافت کرد با توجه به شرایط سخت اجرا در مشهد این فرصت را غنیمت شمردیم تا دیداری با دوستداران موسیقی در این شهر داشته باشیم‌‌ ولی متاسفانه نیم ساعت قبل از پرواز خبری به ما رسید که طبق آن با وجود طی شدن تمام مراحل قانونی و کسب مجوز گروه ما و دانشجویان به‌طور حضوری توسط افرادی تهدید و مسوولین دانشگاه از برگزاری این کنسرت منع شدند‌ باید به کسانی که به صورت خودسرانه و غیرقانونی قدرتشان را در پاره کردن پوسترها، بی‌احترامی کردن به عوامل فرهنگی دانشگاه و قلدری خرج می‌کنند بگویم درست است که شانس دیدار با هنردوستان مشهد را از دست دادیم اما این مساله در مقابل چیزی که شما از دست می‌دهید ذره‌ای بیش نیست‌.
و اینها تنها دو نمونه از اتفاقات سال‌های اخیر است‌.
نعمتی: کار کردن و کار کردن
امید نعمتی خواننده گروه پالت درباره این اتفاقات و تاثیرشان بر کار موسیقایی به «جهان‌صنعت» می‌گوید: من فکر می‌کنم به هر حال این کارها و این وضعیت ناامنی تاثیر منفی دارد‌.
خودم متاسفانه هر بار که به همراه گروه برای اجرا روی استیج می‌روم، یک بار همه این اتفاقات را در ذهنم مرور می‌کنم که نکند کنسل شود و اجرا به هم بخورد‌.
موزیسین در ایران علاوه بر همه استرس‌هایی که موزیسین‌های دنیا تحمل می‌کنند و سختی‌های اجرا، استرس به هم خوردن کنسرتش را هم دارد‌. اینکه هر لحظه ممکن است به یک ترتیبی از جایی که معلوم نیست کجاست، این اتفاق بیفتد و این دردناک است‌. راه چاره‌ای هم ندارد‌. از 30 سال گذشته موزیسین‌ها با این مشکل مواجه بوده‌اند و کار کردند و به این ترتیب توانستند نشان دهند که کارشان نواختن موسیقی است و کار بدی هم نیست. به نظر من هم راهش تنها کار کردن است و کار کردن تا بتوانیم جا بیندازیم در این حوزه خبری نیست که بخواهید به خاطرش عصبانی باشید‌.
ریاحی‌پور: با قانون جلویشان بایستند
بابک ریاحی‌پور، موزیسین نیز در این باره به جهان صنعت می‌گوید: طبیعی است که چنین اقداماتی تاثیر بدی خواهد داشت هم روی روحیه کسانی که کار موسیقی می‌کنند و هم روی مسایل اقتصادی‌شان‌. چنین برخوردهایی نشان می‌دهد که گویا در ایران هنوز سیستم ملوک‌الطوایفی است و هرکسی یک اربابی دارد‌! بزرگ‌ترین مشکل در این کشور فراوانی ارگان‌هاست که هر کدام هم خودشان را فراتر از مهم‌ترین نهاد فرهنگی یعنی وزارت ارشاد می‌دانند‌ این اولین‌بار نیست که چنین اتفاقی می‌افتد بارها کنسرت داشتیم و به خاطر ممانعت شخصی که ربطی به وزارت ارشاد ندارد، کنسرت لغو شده‌. به نظرم صرفا باید با قانون با این افراد برخورد کرد‌. شاید اگر ارشاد چند تا مامور داشت که جلوی آدم‌هایی که خودشان را فراتر از قانون می‌دانند، می‌ایستاد، بد نبود‌.
با وجود اینکه همواره پس از این اتفاقات مقام‌های مسوولی که حاضر می‌شوند با خبرنگاران صحبت کنند، از غیرقانونی و «خودسر» بودن این افراد صحبت می‌کنند، مشخص نیست چه عاملی سبب می‌شود که این گروه‌های «خودسر» با حاشیه امنیتی عجیب، هر بار با آسودگی خیال اقدامات خود را سازمان‌دهی کنند‌. هر چند وحید تاج اولین نفر نبود اما شاید وقتش رسیده باشد وزارت ارشاد دولت تدبیر و امید با همکاری سایر نهادها اقدامی را در این راستا انجام دهد تا این اتفاق تلخ، آخرین اتفاق باشد و شاهد برخورد اعتدالی در حوزه موسیقی باشیم‌.

 

برگزاری اولین نمایشگاه گروهی خط ناخنی
گروه فرهنگ- مهم نیست چقدر با هنر آشنایی داشته باشید‌. هنر خط ناخنی، برای بسیاری از اهالی هنر نیز ناآشناست‌ فرهنگ‌سرای اندیشه این روزها میزبان آثار هنرمندانی است که با این هنر ناآشنا، آشنایی دارند‌.
استاد ناصر جواهرپور که برگزاری این نمایشگاه را بر عهده داشته است، درباره این هنر به جهان‌صنعت می‌گوید: قدمت خط ناخنی به اواسط دوره صفویه بازمی‌گردد‌ البته مبدع آن مشخص نیست‌ اما در تمام موزه‌های معتبر و معروف دنیا مثل موزه متروپولیتن خط ناخنی وجود دارد حتی در موزه ملی کراچی و موزه ملی لاهور هم‌ چنین آثاری داشتند و وقتی برایشان شیوه کار را توضیح دادم، تازه فهمیدند که خط ناخنی چه هست و رفتند و از مخازن موزه، سایر آثار را بیرون آوردند چون می‌توانستند برای مخاطبان موزه توضیح دهند‌.
او درباره چیستی خط ناخنی می‌گوید: اصولا هر کاری که با ناخن روی کاغذ انجام شود را خط ناخنی می‌گویند‌. این ممکن است گل و مرغ باشد، خط باشد یا طرح چهره‌. بعضی‌ها فکر می‌کنند خط ناخنی یعنی ناخن را در مرکب بزنند و با آن بنویسند‌. کسی را می‌شناسم که مجموعه‌دار بود و خط ناخنی داشت ولی نمی‌دانست چطور نوشته می‌شود‌. استاد جواهرپور در ادامه می‌افزاید: اگر کاغذی که استفاده می‌شود، کاغذ خوبی باشد، معمولا دوام خط ناخنی حتی از مرکب بیشتر است‌ در حال حاضر میزان آشنایی با این هنر بسیار ناچیز است اما اگر کسی بخواهد یاد بگیرد، می‌تواند این هنر را در یک دوره دو، سه ماهه بیاموزد‌. آموختن این هنر تنها همت و ممارست می‌خواهد‌ البته باید اصل کار را بلد باشد‌ مثلا کسی که می‌خواهد با ناخن خط بنویسد، باید خطاط باشد‌. پسر خود من گرافیست است و کارهای گرافیکی با ناخن انجام می‌دهد‌.
وی در پایان می‌گوید: اگر قرار باشد این هنر اصیل نتیجه دهد، دولتمردان باید از این هنر حمایت کنند‌. متاسفانه در حال حاضر این برخورد حمایتی را نمی‌بینیم‌. لازم است که سرمایه‌گذاری شود و دولت از چند نخبه این کار بخواهد که فعالیت کنند و آثارشان را خریداری کنند‌ اگر چنین اقدامی انجام شود، این هنر ماندگار خواهد شد در غیر این صورت با برخورد باری به هر جهت، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم خط ناخنی باقی بماند‌.
این نمایشگاه که در فرهنگسرای اندیشه واقع در خیابان شریعتی، نرسیده به پل سیدخندان، بوستان هلال‌احمر واقع است تا روز 30 اردیبهشت میزبان علاقه‌مندان خواهد بود‌. در این نمایشگاه آثاری از هنرمندانی چون زنده‌یاد استاد محمدولی کیمیاقلم، دکتر جعفر کیمیاقلم، استاد ناصر جواهرپور، استاد علی علی، بابک جواهرپور، علی آستانه، عبدالرضا انصاری، جواد صادقی‌تهرانی، بشری گلبخش، مصطفی سرو، فاطمه شبیری، مهدی مهدی‌بیک و رضا روحی عرضه شده و امکان خریداری این آثار نیز وجود دارد‌.

 

نگاهی گذرا به حرکتی نو در اجرایی تازه   
پوران صارمی - نمایشنامه «من چه جوری ممکنه یه پرنده باشم‌» به کارگردانی روح‌ا‌لله جعفری در اسفندماه 92 و فروردین 93 طی زمان کوتاهی در تئاتر چهارسو درخشید و ناگهان چراغ‌های صحنه خاموش شد‌.
«ژان پل سارتر» فیلسوف بزرگ اگزیستانسیالیست می‌گوید «ما در عصر اندیشه زندگی می‌کنیم و داستان در جریان اندیشیدن به خویش است‌.»
نمایشنامه‌هایی که طی سال‌های اخیر با کارگردانان جوان بر صحنه می‌آید نشان‌دهنده آن است که هوایی تازه بر صحنه تئاتر ایران دمیده شده است‌، انتخاب آثاری که تماشاگر را به اندیشه وا می‌دارد و دریچه‌های تازه‌ای از مصائب بشری را به سوی او باز می‌کند‌. نمایشنامه «من چه جوری ممکنه یه پرنده باشم‌» اثر «ماتئی ویسنی یک» مبارز فرهنگی رومانی تبار است که رژیم کمونیستی رومانی آثارش را توقیف کرد و او مجبور به ترک وطن و اقامت در فرانسه شد‌. نویسنده‌ای که معتقد است نمایش و شعر توانایی آن را دارد که رژیم‌های فاسد دیکتاتوری را افشا کند بسیاری از آثار او بیانیه‌های بیدار‌کننده‌ای است علیه دیکتاتوری، فضایی که او در آن رشد یافته و آثارش به وسیله حکومت خودکامه رومانی توقیف شده است‌.
نمایشنامه با تولد کودکی نامتعارف آغاز می‌شود؛ انسانی که همانند مسخ کافکا با قالب‌های متداول بشری متفاوت است‌. او در جامعه‌ای رشد می‌کند که با بقیه آدم‌ها غریبه است اما بسیاری از مردم همین جامعه می‌کوشند از این موجود عجیب و شگفت‌آور به نفع خود بهره بگیرند‌. او سرانجام در ورطه رنج و فلاکت می‌افتد و بعد از یک دیدار مهرآمیز به ناکجاآباد می‌گریزد‌.
آنچه در قالب‌های نو در بازی‌ها، میزانسن و نورپردازی شکل گرفته است به تماشاگر این امکان را می‌دهد تا درباره این نمایشنامه به تفکری تازه برسد‌. روح‌الله جعفری در آثاری که بر صحنه آورده با نوعی نگرش هوشمندانه کوشیده است دریچه‌ای تازه را برابر تماشاگر باز کند نه آنکه فقط او را سرگرم کند‌. لحظه‌هایی از بازی بازیگران این نمایشنامه درخشان و به یاد ماندنی است‌. عبور از روشنایی به تاریکی فضایی وهم‌آلود را به وجود می‌آورد که تماشاگر را غافلگیر می‌کند‌. روح‌الله جعفری موسس گروه تئاتر گیتی است و پژوهش‌های گسترده‌ای در زمینه تئاتر ایران دارد که حاصل این پژوهش‌ها به چاپ سپرده است‌. از کارهای دیگر او نمایش‌های غروب در دیاری غریب، آن‌که می‌گوید آری و آن‌که می‌گوید نه، بلوط‌ها در مه، بر فراز ناقوس‌ها، ناگهان شهادت‌خوانی انسان‌های سرگشته‌ای که به بهایی اندک مسیح شان را به صلیب کشیدند از بهر آنکه راست کردار بودند‌!، اسب‌های پشت پنجره و تماشاچی محکوم به اعدام است‌.
در پایان نمایشنامه «من چه جوری ممکنه یه پرنده باشم» هنگامی که تماشاگر آگاه از تاریکی صحنه به فضای بیرون از نمایش می‌رسد، گویی از ضمیر ناخودآگاه خویش پرده برداشته و به هوشیاری خالی از امیدی دست یافته است‌.
با شادمانی باید دریافت که تئاتر امروز ما به نقاط درخشانی رسیده است که در آن نوع خاصی از روابط بشری بازگو می‌شود و قابلیت‌های پنهان بازیگرها این امکان را برای تماشاگر فراهم می‌کند که به تئاتر نوع دیگری بنگرد‌.

 

«فردا» مسافر جشنواره کن  شد
مهر- فیلم سینمایی «فردا» به کارگردانی مهدی پاکدل برای حضور در بازار جشنواره کن راهی کشور فرانسه شد‌. احسان دلاویز، تهیه‌کننده فیلم سینمایی «فردا» به کارگردانی مهدی پاکدل در این باره گفت: با مشورت کارگردان این فیلم سینمایی تصمیم گرفتیم تا «فردا» را برای حضور در جشنواره‌های بین‌المللی به بازار جشنواره کن ببریم که امیدوارم، بتوانیم نمایش‌های موفقیت‌آمیزی برای این فیلم در کن داشته باشیم‌. وی ادامه داد: با توجه به اینکه «فردا» داستانی متفاوت درباره جوانان است، ترجیح می‌دهیم تا این فیلم را در فصل پاییز و همزمان با آغاز فعالیت در دانشگاه‌ها به نمایش بگذاریم‌ البته قرار است «فردا» همزمان در سینماها در دانشگاه‌ها نیز به نمایش درآید‌.
این فیلم داستان دختری را روایت می‌کند که علاقه به عکاسی دارد و همراه با مادرش راهی سفر عکاسی می‌شود که در این سفر اتفاقاتی برای او پیش می‌آید‌.
صادق صفایی، علی دهکردی، امیررضا دلاوری، مجید آقاکریمی، سوده شرحی، محمدرضا علیمردانی، علیرضا شجاع‌نوری و ستاره اسکندری از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند‌.

مراسم بزرگداشت فردوسی برگزار می‌شود
ایلنا- مراسم «حکیم سخن سنج» با هدف ترویج و اشاعه فرهنگ و ادب فارسی، امروز در سالن ققنوس تهرانسر برگزار می‌شود‌.
در این مراسم که با حضور شعرا، نویسندگان و اهالی شعر و ادب برگزار می‌شود؛ تقی محمدی‌فکورزاده کار‌شناس برنامه درباره زندگی فردوسی، آثار و اشعار این شاعر ایرانی و نقش شاهنامه در هویت ایرانی صحبت می‌کند‌.
شاهنامه‌خوانی، نقالی توسط استاد میرزاعلی، اجرای گروه موسیقی سنتی ماهور از برنامه‌های بزرگداشت فردوسی است‌.
اهمیت فردوسی در آن است که با آفریدن اثر ‏همیشه‌ جاوید خود، نه تنها زبان بلکه کل فرهنگ و تاریخ و در یک سخن، همه اسناد اصالت اقوام ایرانی را جاودانگی بخشید و می‌دانست که با زنده نگه داشتن زبان ویژه یک ملت، در واقع آن ملت را زندگی و جاودانگی بخشیده است‌.
علاقه‌مندان برای شرکت در این برنامه می‌توانند شنبه ۲۷ اردیبهشت ساعت ۱۷ تا ۱۹ به نشانی: تهرانسر، بلوار اصلی، میدان کمال‌الملک، نبش کوچه سوم، مدیریت فرهنگی هنری منطقه ۲۱، سالن ققنوس مراجعه کنند‌.

پروانه نمایش و ساخت 13 فیلم ویدیویی
ایرنا- روز چهارشنبه شورای صنفی نمایش، شورای پروانه نمایش خانگی در آخرین جلسه خود برای فیلم‌های «خسته نباشید» به کارگردانی محسن قرایی و افشین ‌هاشمی و تهیه‌کنندگی سیدرضا میرکریمی، «زیر و رو» به کارگردانی ابوذر جلالی و تهیه‌کنندگی مرتضی رمضانی و «مسافران بهشت» به کارگردانی جواد مزدآبادی و تهیه‌کنندگی محسن مرادی‌دهفولی پروانه نمایش را صادر کرد‌.
همچنین فیلم‌های «روز شریف» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی سپهر محمدی، «مثلث واژگون» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی حسن رجبیان، «بجنب دیر نشده» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی نصرت‌الله قاضی‌مقدم، سریال «شاهگوش 23-22-21» به کارگردانی سید داوود میر باقری و تهیه‌کنندگی سید محمد امامی و مهران برومند، سریال «شوخی با شما» به کارگردانی امیر حسین قهرایی و تهیه‌کنندگی امیر حسین قهرایی و میثم معراجی، سریال «آقای آفتاب ق1» به کارگردانی فرشاد اسدالله‌پور و تهیه‌کنندگی جهانگیر کوثری، سریال «زرد مشکی ق 1» به کارگردانی کیانوش عابدی و تهیه‌کنندگی صداوسیما (صبا) و سریال «کلاه قرمزی و پسرخاله ویژه جام‌جهانی» به کارگردانی ایرج طهماسب و تهیه‌کنندگی حمید مدرسی موفق به اخذ پروانه نمایش در شبکه خانگی شدند‌.
بر همین اساس شورای صدور پروانه ساخت فیلم‌های ویدیویی در جلسه خود که با حضور اکثریت اعضا برگزار شد، برای ساخت فیلمنامه‌های «برد و باخت» به تهیه‌کنندگی علی برجسته و کارگردانی علی صدیقی و «خاله پهلوون» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی حبیب اللهیاری پروانه صادر کرد‌.

پخش مستند جام‌جهانی فوتبال 2014
مهر- مستند تیم ملی فوتبال ایران در مسابقات جام‌جهانی 2014 برزیل از هفته دوم خردادماه از شبکه دوم سیما پخش می‌شود‌.
محمودرضا رضایی، سازنده مستندهای «فوتبال ایرانی» که مسوولیت ساخت مستند تیم ملی فوتبال ایران در جام‌جهانی 2014 برزیل را برعهده دارد با بیان این مطلب که از هفته دوم خردادماه مستند تیم ملی فوتبال از شبکه دوم سیما پخش می‌شود، گفت: از سال 1998 هر چهار سال یک بار که تیم ملی فوتبال ایران در آستانه جام‌جهانی قرار می‌گیرد، مستندی را برای تیم ملی فوتبال بزرگسالان می‌سازم‌، طی دوره‌های قبلی جام‌جهانی این مستند با نام «فوتبال ایرانی» از تلویزیون پخش می‌شد‌.
وی ادامه داد: امسال هم دوستان زیادی بودند که پیشنهاد ساخت این مستند را به فدراسیون فوتبال دادند اما در نهایت باز هم ساخت این مستندها برعهده من قرار گرفت‌. مستند تیم ملی در دو بخش ساخته شده است که بخش اول با نام «داستان یک صعود» از زمان حضور کی‌روش مربی تیم ملی فوتبال ایران و حضور تیم ملی در اردوی ترکیه تا پیروزی ایران در برابر کره‌جنوبی در 10 قسمت ساخته شده است که از هفته دوم خرداد ماه از شبکه دوم سیما پخش می‌شود‌.

آغاز 24 میلیون تومانی برای «متروپل»
فارس- طبق اعلام امیر قطبی، مدیر پخش موسسه فیلمیران نمایش فیلم سینمایی «متروپل»‌ از چهارشنبه هفته گذشته با 22 سینما در تهران و به سرگروهی سینما قدس آغاز شده است و سینماهای شهرستان‌های این فیلم نیز در حال تکمیل هستند‌. «مترو پل» توانسته در آن چند روز به فروش 24 میلیونی برسد‌. براساس این گزارش، فیلم سینمایی «طبقه حساس» ساخته کمال تبریزی نیز با در اختیار داشتن 80 سینما در سراسر کشور به فروش پنج میلیارد و 450 میلیون تومانی دست یافته است‌.
این درحالی است که حبیب اسماعیلی، مدیرعامل موسسه فیلمسازان مولود گیشه فیلم سینمایی «طبقه حساس» را تا شب گذشته سه میلیارد و 50 میلیون تومان در سینماهای تهران و دو میلیارد و 400 میلیون تومان در سینماهای شهرستان اعلام کرد‌.
همچنین احمد مختاری، ‌مدیر پخش هدایت فیلم فروش گیشه فیلم سینمایی «اشباح» ساخته داریوش مهرجویی را طی مدت دو روز از زمان نمایش 10 میلیون تومان اعلام کرد‌.
این درحالی است که «اشباح» در حال حاضر هشت سینما در تهران در اختیار دارد و نمایش شهرستان‌های این فیلم نیز از دیروز آغاز شد‌.



Viewing all 1554 articles
Browse latest View live