در گفتوگو با مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی، سرپرست تشریفات ریاست جمهوری و مسوول راهاندازی یادمان آقای خاتمی
یک روز پیش از تنفیذ حکم ریاستجمهوری به رییس دولت یازدهم از مجموعه سعدآباد خبری شنیده شد مبنی بر اینکه براساس دستور مستقیم احمدینژاد، هدایای دوران ریاست جمهوری وی از کاخ خارج میشود؛ خبری که اساسش با عرف و رویههای پیشین منافات داشت و همین منافات، خبرهای بعدی و پرس و جوهای خبرنگاران را از مسوولان و مطلعان مربوط، سبب ساز شد.
آنطور که تا امروز مرسوم و معمول بوده است، روسایجمهور، هدایایشان را به عنوان بخشی از تاریخ یک سرزمین در معرض دید عموم میگذاشتند. در ساختار دولتی، وظیفه تشکیل یادمانهای روسای جمهوری برعهده سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران است که با همکاری دفتر رییسجمهور وقت این مهم انجام میشود. همچنانکه در ساختار مصوب سازمان اسناد و کتابخانه ملی هماهنگی امور یادمانهای ریاست جمهوری نیز پیشبینی شده است. هر رییسجمهور درباره اینکه در چه محلی یادمانهایش را در معرض دید عموم قرار دهد، مختار است اما سازمان اسناد و کتابخانه ملی موظف است برای این یادمانها موزهای راهاندازی کند، کاری که در دولت اکبرهاشمی رفسنجانی انجام شد و موزهای از هدایا و یادمانهای دو دوره ریاستجمهوری در رفسنجان احداث گردید و در دولت سید محمد خاتمی و با حضور او رسما افتتاح شد و از آن زمان تاکنون این یادمان به عنوان مجموعهای زیبا و ارزنده در شهر رفسنجان مورد توجه مردم و بازدیدکنندگان قرار گرفته است! در ماههای پایایی ریاست جمهوری سید محمد خاتمی نیز فکر ایجاد یادمان ریاست جمهوری وی به کمال انجام شده بود و موزهای از هدایای روسای کشورها و مردم به محمد خاتمی در دل مجموعه سعدآباد راه افتاد که بازدید از آن برای عموم آزاد بود. اگرچه عمر این موزه چندان نپایید و با روی کار آمدن دولت نهم، موزه عملا تعطیل شد و بیشتر کاربرد انبار هدایای رییس دولتهای هفتم، هشتم و نهم و دهم را پیدا کرد.
از کاخ ملکه تا موزه جمهوری
سید احمد محیط طباطبایی که در آن زمان از سوی نهاد ریاست جمهوری، مشاور در امر راهاندازی این موزه میشود در اینباره میگوید: در سال 83 آقای علیرضا تابش طی حکمی از سوی رییس دفتر رییسجمهور به عنوان نماینده تامالاختیار دفتر رییسجمهور در امر تشکیل و راهاندازی موزه و یادمان ریاست جمهوری آقای سید محمد خاتمی منصوب شد. پس از جلساتی که مسوولان دفتر رییسجمهور و آقای تابش با سازمان اسناد و کتابخانه ملی و سایر دستگاهها داشتند مقرر شد موزه در محل سعدآباد دایر شود. مشاوره راهاندازی موزه به عهده من گذاشته شد تا موزه هدایای ریاست جمهوری- جناب آقای خاتمی- را راهاندازی کنیم به طوری که در خرداد سال 84 همزمان با روز جهانی موزهها گشوده شود. وی ادامه داد: مقرر شد که این موزه در یکی از بناهای مجموعه سعدآباد به نام کاخ فوزیه که بعدها به نام دخترش، کاخ شهناز نامیده میشد، شکل بگیرد البته این کاخ قبل از این هم به عنوان موزه آثار تاریخ طبیعی استفاده میشد. بنا به مصوبه هیات وزیران کاربری این موزه از سازمان میراث فرهنگی به سازمان اسناد و کتابخانه ملی واگذار شد. کارهای سختافزاری آن پیشتر انجام شده بود و در چیدمان موزه، طراحی معماری داخلی و سناریوی آن از ما کمک خواستند.
محیط طباطبایی در ادامه گفت: باید بگویم یکی از حرفهایترین گروههای ممکن برای انجام اینکار تشکیل شد و از پر سابقهترین طراحان صحنه و نورپردازان که سابقه بیش از سه دهه کار در این حوزه داشتند و همین طور از متخصصان اسناد ملی و میراث فرهنگی بهره بردیم.
معاون اسبق سازمان میراث فرهنگی ادامه داد: سناریوی این موزه به این شکل بود که تنها به نمایش هدایا نپردازد بلکه بر اساس اشیا و هدایا، روند تعاملات و ارتباطات را بین جمهوری اسلامی و سایر کشورها در این دوران معرفی کند. مثلا نشان خاصی که پادشاه عربستان سعودی به آقای خاتمی اهدا کرده بود که بر اساس آن شخص ایشان هر وقت که بخواهد میتواند وارد خاک عربستان شود و همچنین هدایایی که سران کشورها، سازمان ملل یا یونسکو به دلایل و مناسبتهای مختلف به ایشان داده بودند و حتی هدایای مختلفی که از مردم داخل کشور از قبایل و طوایف و گروههای مختلف به ایشان داده شده بود- و همه معانی و پیامهای خاص و ویژهای داشت و فراتر از معانی هنری و ارزشهای مادی بود- به شکلی به نمایش دربیایند که بیانگر ارزشهای معنوی آنها باشد و نقش و حضور یک ریاست جمهوری در بدنه اجتماع و مجامع بینالمللی را تعریف کند.
محیط طباطبایی ادامه داد: از سوی دیگر چون بنا بود در این موزه یک نگاه ملی برقرار باشد و صرفا به دوره آقای خاتمی محدود نشود، سرسرای اول این موزه، بر اساس پانلبندی که انجام شده بود، یادمانهای همه روسای دولت را از مرحوم مهندس بازرگان تا آخرین رییس وقت جمهوری اسلامی ایران که آقای خاتمی بود، در برمیگرفت و مجموعه هدایای آقای خاتمی در طبقات بالای موزه به نمایش درآمده بود. همچنین بخشی از هدایای مقام معظم رهبری آیتالله خامنهای در زمان ریاست جمهوریشان به این موزه داده شد و ما توانستیم با ارتباط با موزه شهید رجایی و همیاری خانواده ایشان، بخشی از آثار، مثل کیف دستی و برخی وسایل را که در زمان وقوع حادثه ترور همراه ایشان بود به طور امانی در این موزه قرار دهیم.
به گفته وی، به این ترتیب، طبقه همکف موزه به نام تالار جمهوری نامگذاری و به یادمان روسای جمهوری ایران تبدیل شد که در عین حال این اطلاعرسانی نیز در آن انجام میشد که به عنوان مثال مجموعه هدایای دوران ریاست جمهوری مقام معظم رهبری، در آستان قدس رضوی است یا موزه اصلی آیتالله هاشمیرفسنجانی در رفسنجان است یا موزه اختصاصی شهید رجایی در منزل قدیمی ایشان برقرار است.
محیط طباطبایی درباره افتتاح آن نیز گفت: این موزه در خرداد 84، همزمان با هفته موزهها، با حضور رییس دفتر و نماینده مقام معظم رهبری با کاشتن یک درخت سرو توسط آقای خاتمی در سعدآباد افتتاح شد که بنا بود بعد از این نیز تمام روسای جمهوری اسلامی ایران و تمام شخصیتهای بینالمللی که از این موزه بازدید میکنند در آن مکان یک درخت سرو بکارند تا باغستانی از درخت سرو به نماد گفتوگو و صلح در سعدآباد برپا شود.
جانشین کمیته ملی موزههای ایران با تاکید بر اینکه بر اساس قانون، مجموعه موزههای یادمان ریاست جمهوری زیر مجموعه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران است، گفت: به رغم مصوبه دولت مبنی بر واگذاری کاربری این بنا به سازمان اسناد و کتابخانه ملی و انتصاب آقای سید علی خاتمی از سوی رییس کتابخانه ملی به سمت رییس یادمان آقای خاتمی، متاسفانه این موزه جامع در سالهای بعدی استمرار حیات پیدا نکرد و با وجود اینکه در دوران کوتاهی، فاصله بین افتتاح این موزه و تغییر دولت، بازدید از آن برای عموم آزاد بود اما با تغییر دولت عملا تعطیل شد و من هم سالهاست که این موزه را ندیدهام.
خروج هدایای آخرین رییس دولت
ولیالله مبینی، سرپرست معاونت مراسم و تشریفات ریاست جمهوری که با روی کار آمدن دولت یازدهم در تاریخ 2/6/92 به این مسوولیت گمارده شده، میگوید: موضوع موزه یادمانهای روسای جمهور از طریق سازمانهای مربوطه در حال پیگیری است.
وی همچنین به اخباری که تا کنون حول این خبر در رسانهها منتشر شده، اصلاحاتی را وارد میداند که در اختیار ما قرار میدهد. به گفته وی، موزه افتتاح شده توسط جناب آقای خاتمی و رییس دفتر مقام معظم رهبری در سال 84 موزه یادمانهای روسای جمهوری است و هیچگاه نیز برای بازدید عموم گشایش نیافته است.
مبینی با تاکید بر اینکه روسای جمهور درباره هدایایشان اختیار دارند، به مصوبههایی از دولتهای نهم و دهم اشاره میکند که طی آن مقام عالی(رییسجمهور) خودش تشخیص میدهد که هدایایش در موزه قرار بگیرند یا خیر و بنابراین رییسجمهور در نگهداری، عرضه، واگذاری، فروش یا نمایش هدایایش در موزه اختیار دارد. بر همین اساس است که سرپرست معاونت مراسم و تشریفات ریاست جمهوری معتقد است تعدادی از هدایای آقای احمدینژاد به امور خیریه اختصاص داده شد و ضمنا موضوع خروج هدایا و نمایش در موزه اختصاصی در پایان دو دوره ریاست جمهوری جناب آقای هاشمی نیز اتفاق افتاده و این موزه در شهر رفسنجان دایر است.
اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی درباره خروج هدایا نظری متفاوت دارند که خبرگزاریها در روزهای گذشته در جریان پیگیری این خبر آنها را انعکاس دادهاند. از این جمله اظهارات سیدمرتضی حسینی است که گفته است اگر هدایای خارج شده به نام رییسجمهور کشور ایران داده و از موزه خارج شده این خلاف قانون است چراکه هدایا شخصی نبوده که از موزه خارج شوند ولی اگر به نام آقای احمدینژاد داده شده شخصی محسوب میشوند ایرادی ندارد.
کمالالدین پیرموذن، نماینده مردم اردبیل در مجلس نیز درباره خارج کردن هدایای ریاست جمهوری از کاخ سعدآباد گفته است: احمدینژاد و نزدیکانش اجازه چنین کاری را ندارند.
به گفته وی، مسوولان دولت دهم اجازه خروج این هدایا را نداشتهاند و این کار به مثابه زدن چوب حراج به ثروت ملی است چراکه هدایایی که به رییسجمهور اهدا میشود در مقابل هدایایی است که رییسجمهور ما به مسوولان کشورهای دیگر میدهد که منابع مالی هدایای اهدایی از کیسه مردم برداشته میشود.
وی همچنین به مصوبهای اشاره میکند که در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی تصویب شده است که بر اساس این مصوبه «هدایایی که از سوی مقامات کشورهای دیگر به ریاست جمهوری داده میشود به این دلیل که به جایگاه حقوقی رییسجمهور داده میشود نه به شخص رییسجمهور باید به عنوان بیتالمال نگهداری شوند».
مکاتبات بینتیجه بود، پیگیری میکنیم
اسحاق صلاحی، رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی نیز در گفتوگو با «جهان صنعت» درباره روال راهاندازی یادمانهای روسایجمهور میگوید: بر اساس مصوبه هیات امنا درباره ساختار سازمان اسناد، مدیریت یادمان ریاستجمهوری در سازمان اسناد و کتابخانه ملی دیده شده است. روسای جمهور طبق روال در پایان دوره فردی را برای اداره مجموعه یادمانهایشان به سازمان اسناد و کتابخانه ملی معرفی میکنند، همچنان که آقای خاتمی و آقای هاشمی نیز هرکدام در پایان دوره فردی را به این سازمان معرفی کردند. او درباره چگونگی برهم خوردن این روال در دوره اخیر میگوید: در دوره آقای احمدینژاد هم مسوول قبل از من جناب آقای اشعری و هم من، مکاتباتی را با نهاد ریاست جمهوری انجام دادیم و خواستیم که نمایندهشان را برای راهاندازی و مدیریت موزه یادمانها به ما معرفی کنند اما مکاتبات ما بیپاسخ ماند و در روزهای پایانی نامهای از سوی نهاد به ما دادند که اعلام کرده بود نظر بر این است که یادمان ریاست جمهوری آقای احمدینژاد در فلان شهر برپا شود که این اتفاق نیز به انجام نرسید و ما مطلع شدیم که جابهجایی هدایا و یادمانها صورت گرفته است.
صلاحی درباره اقدام سازمان اسناد و کتابخانه ملی، در پیگیری این امر گفت: با نهاد ریاست جمهوری و جناب آقای نهاوندیان مکاتبه کردیم و خواستهایم که مدیریت یادمان به کتابخانه ملی بازگردد چراکه در دولت قبلی این مسوولیت از سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران سلب و بر عهده نهاد ریاست جمهوری گذاشته شده بود.
به اعتقاد صلاحی، این مسوولیت حتما باید به سازمان مطبوع وی بازگردد چراکه این اموال حافظه ملی و هویت تاریخی ملت ایران است و مطالعات تاریخی و دیپلماتیک باید براساس آن انجام شود.
وی درباره بازگشایی موزه یادمان آقای خاتمی نیز گفت: مدیریت یادمان جناب آقای خاتمی را سازمان ما تعیین کرد و بعدا در دوره پیشین، نهاد ریاست جمهوری اختیار آن را در دست گرفت.
به نظر میرسد با به انجام رسیدن پیگیریها و بازگشت اختیار یادمانهای ریاست جمهوری به سازمان اسناد و کتابخانه ملی، دستکم موزه آقای خاتمی بازگشایی خواهد شد.
«گذشته» مناسبترین گزینه برای معرفی به اسکار است
با نزدیک شدن زمان معرفی فیلم برگزیده ایرانی به آکادمی اسکار، بار دیگر حرف و حدیثها بالا گرفت. هرچند اصغر فرهادی با فیلم «گذشته» مناسبترین گزینه برای معرفی به نظر میرسد اما هنوز نماینده قطعی ایران مشخص نشده است؛ نمایندهای که باید بنیاد سینمایی فارابی آن را معرفی کند. دو سال پیش هم معرفی «جدایی نادر از سیمین» به عنوان نماینده ایران تا آخرین روزها قطعی نبود و بنیاد فارابی گزینههای دیگری را نیز مطرح میکرد اما در نهایت این فیلم توانست برای اولین بار جایزه اسکار بخش فیلمهای خارجی را برای ایران به ارمغان آورد.
در واقع فیلمی که برای معرفی به آکادمی اسکار در نظر گرفته میشود باید دارای ویژگیهای خاصی باشد. مشخصههایی که محمد اطیابی معتقد است، «گذشته» دارای این ویژگیهاست. او در گفتوگویی که با خبرگزاری ایسنا داشت، گفت: «فیلم «گذشته» اصغر فرهادی، مناسبترین فیلم ایرانی برای معرفی به آکادمی اسکار است».
اطیابی گفت: بارها درباره ویژگیهای فیلم مناسب برای معرفی به اسکار بحث شده است و پیش از هر چیزی باید فیلم یا فیلمهایی در نظر گرفته شوند که دارای کیفیت ساخت مناسب، قصه جذاب و جهان شمول، ظرفیت ارتباط با مخاطب بینالمللی، موفقیت در عرصههای جهانی و پخشکننده معتبر آمریکایی را دارا باشند. وی ادامه داد: اگر فیلمهای به نمایش عمومی درآمده یک ساله اخیر را مرور کنیم، بیتردید با توجه به سلیقه افراد و صاحبنظران، آثار با کیفیت مختلفی وجود دارند اما همانطور که گفتم، غالب این فیلمها، واجد همه شرایط لازم برای موفقیت در پروسه انتخاب اسکار خارجی را ندارند. مثلا فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» که در بخش مسابقه رسمی جشنواره فیلم «مونترال» حضور دارد، هنوز در ایران به نمایش عمومی درنیامده است یا فیلمهایی مانند «برف روی کاجها» و«قاعدهتصادف» که به نمایش عمومی درآمدهاند هنوز در خارج از کشور به نمایش درنیامدهاند. با ذکر همه این موارد به نظرم تنها فیلمی که دارای شانس بالایی در رقابت اسکار خارجی است، «گذشته» ساخته اصغر فرهادی است.
اطیابی در ادامه در پاسخ به اینکه آیا این فیلم میتواند به عنوان محصول فرانسه و ایتالیا و با حضور کارگردان ایرانی از سوی ایران به آکادمی اسکار معرفی شود، گفت: اگر تنها مقررات اتحادیه اروپا را برای تعیین هویت ملی یک فیلم در نظر بگیریم، فیلم «گذشته» امتیاز لازم را برای یک تولید ایرانی بودن، ندارد اما مقررات آکادمی اسکار، داستان دیگری است. فیلم «گذشته» با کارگردانی (3 امتیاز)، فیلمنامهنویسی (3 امتیاز)، بازیگر اصلی (3 امتیاز) و فیلمبردار ایرانی (1 امتیاز)، صدا (1 امتیاز) و حضور یک بازیگر فرعی ایرانی (1 امتیاز) 12 امتیاز دارد اما مقررات اتحادیه اروپا حداقل 15 امتیاز را برای تولید یک کشور در نظر میگیرد اما قوانین آکادمی برای اسکار خارجی، تصریح دارد که تنها کشور معرفیکننده فیلم باید تایید کند که بخش عمده کنترل خلاقانه فیلم توسط هنرمندان و دستاندرکاران تابع کشور یادشده صورت گرفته است و در مورد فیلم «گذشته» این نکته موضوعیت دارد. نکته دیگر آنکه، با وجود شانس این فیلم جهت معرفی از طرف کشور فرانسه، اصغر فرهادی مایل است تا «گذشته» از طرف ایران به اسکار معرفی شود. موفقیتهای مختلف فیلم در عرصههای بینالمللی در چند ماه اخیر، دریافت جایزه اسکار توسط فرهادی و داشتن یک پخشکننده معتبر و قوی آمریکایی مانند «سونی پیکچرز کلاسیک» نباید دیگر تردیدی در معرفی این فیلم به اسکار باشد.
این کارشناس بینالمللی سینمای ایران امیدوار است کمیته معرفی فیلم ایرانی به اسکار مسایل ملی را بیش از هر چیزی در نظر بگیرد و با یک تصمیم درست و منطقی، فیلم «گذشته» را با هویت ایرانی به اسکار معرفی کند.
اطبایی در خصوص حاشیههای سالهای اخیر گفت: مشکل از آنجا ناشی میشود که اساسا شیوه ارایه فیلم ایرانی به آکادمی اسکار دچار مشکلاتی است. حضور یک نهاد دولتی در روند معرفی فیلم، شبهاتی را در چند سال اخیر به وجود آورده هر چند مقررات آکادمی بر دولتی یا غیردولتی بودن این سازمان، هیات داوری یا کمیته صراحت ندارد اما با توجه به تجربههای ناخوشایند سالهای اخیر، خانه سینما مناسبترین نهاد برای معرفی فیلم ایرانی به اسکار است. حتی اگر نیت این دوستان را همواره خیر بدانیم، تجربه نشان داده که یک نهاد دولتی استقلال عمل یک نهاد صنفی را در چنین حوزههایی ندارد. اگر در مقطعی بنیاد سینمایی فارابی این وظیفه را به ضرورت زمانه برعهده گرفت، دیگر سالهاست که این ضرورت موضوعیت خود را از دست داده و داستان مانند فعالیتهای دیگر بنیاد در حوزههایی است که بخش خصوصی اولویت بیشتری برای کار داشته اما مدیران فارابی در دو دهه اخیر همچنان بر ماموریتهای دهه 60 فارابی و ادامه آن اصرار دارند!
بزرگان سینما در کلرادوی آمریکا گرد هم آمدند : از کاپولا و ردفورد تا فرهادی
مهر- اصغر فرهادی در نخستین روز از جشنواره فیلم تلوراید در کلرادوی آمریکا در جمع بزرگانی چون رابرت ردفورد، فرانسیس فورد کاپولا و ورنر هرتزوگ حضور یافت. در جشنواره فیلم تلوراید که محلی برای گرد هم آمدن کارگردانان برجسته از سراسر جهان است، امسال شماری از مهمترین کارگردانهای آمریکایی و بینالمللی گرد هم آمدهاند.
در نخستین روز این جشنواره که پنجشنبه 29 آگوست بود، رابرت ردفورد که برای فیلم «همه چیز از دست رفته» در جشنواره حضور دارد در کنار اصغر فرهادی که برای فیلم «گذشته» راهی این جشنواره شده، بروس درن بازیگر فیلم «نبراسکا»، اسکار ایزاک بازیگر فیلم «درون لوین دیویس» فیلمی از برداران کوئن و گیا کاپولا نوه فرانسیس فورد کاپولا در کنار پدربزرگش در فضای خارجی جشنواره گرد هم آمدند. در این گردهمایی رابرت ردفورد ستاره جمع بود. او که تنها بازیگر فیلم بدون دیالوگ «همه چیز از دست رفته» است، گفت از اینکه فیلمش برای اولین بار در آمریکای شمالی اکران میشود، هیجانزده است. این فیلم در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد. او همچنین گفت: من بازیگری خجالتی هستم اما به این فیلم افتخار میکنم. در این فیلم بازی کردم چون کاملا متفاوت بود و مرا به ریشهام بازمیگرداند. فرانسس فورد کاپولا نیز که در اولین دوره این جشنواره حضور داشت و امسال در چهلمین سال برگزاری آن دوباره به این جشنواره آمده است، بیان کرد: خیلی دلم میخواست فیلم «جاذبه» را ببینم و از دیدن فیلم «نبراسکا» لذت بردم. او گفت فیلمهای زیادی در این جشنواره حضور دارند که او میخواهد حتما آنها را ببیند.
شجریان: صدای ایرج در آوازخوانی معیار است
ایلنا- بزرگداشت حسین خواجهامیری (ایرج) هشتم شهریور در محل فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. در این مراسم با حضور محمدرضا شجریان از حسین خواجهامیری (ایرج) تجلیل شد.
پس از اجرای باشکوه ایرج که با استقبال حاضرین و همخوانی با او مواجه شده بود، محمدرضا شجریان، استاد آواز ایران متواضعانه در کنار ایرج حضور یافت و در سخنانی از تجلیل پیشکسوتان عرصه هنر اظهار خرسندی کرد و گفت: هنگامی که شنیدم قرار است برای ایرج عزیز مراسم بزرگداشت برگزار شود، وظیفه خود دیدم که با افتخار به این برنامه بیایم و در کنار این عزیز بزرگوار باشم. ما همیشه به دنبال ایشان بودهایم. آن موقع که من نوجوان بودم ایشان در اوج قدرت آواز خواندن و پهلوان آواز بود. دلیل من برای پهلوانی ایشان همین بس که ایشان امشب مثل 40 سالگیاش آواز خواند. صداهایی که ریشه و مایه دارند، تا پس از صد سالگی به شرط سلامتی و توانایی بدن برای آواز خواندن، فرد را در آواز یاری میکنند و تارهای صوتی تا هنگامی که انسان زنده و سالم باشد به شکل روز اولش خواهد بود. وی در ادامه گفت: ایرج عزیز و نازنین واقعا پیشکسوت من بود و هست. هنگامی که من در دبیرستان مشغول بودم ایشان در اوج خوانندگی بودند. صدای ایرج در کار آوازخوانی یک متر و معیار است و هنگام حساب، بالاترین حد را دارد. برای همین هنگامی که میخواهند صدایی را مثال بزنند از او استفاده میکنند و میگویند مثل صدای ایرج، این یعنی تبدیل به متر و معیار شده است. محمد موسوی، استاد نوازنده نی نیز به ذکر خاطرهای در مورد ایرج پرداخت و اظهار کرد: نوروز سال ۱۳۶۱ از استاد بنان خواستم که ما را نصیحتی و برای ما آرزویی کند، در صحبتهای خود اظهار کرد کاش برای اینکه در دلها نفوذ کنم خدا صدای ایرج را به من میداد. در ادامه لوح سپاس توسط محمدرضا شجریان، استاد آواز ایران به ایرج اهدا شد. در این بخش فرهنگ شریف، رهبر ارکستر سنفونی در کنار وحدت، موسوی و جهاندار حضور داشت و به همراه ایرج و شجریان دستهای یکدیگر را به نشانه وحدت، پیروزی و شادی بالا بردند.
سامان احتشامی «ترانههای قدیمی» را روی صحنه تئاتر مینوازد
ایسنا- نمایش «ترانههای قدیمی» که با نویسندگی و کارگردانی محمد رحمانیان همراه است در بردارنده چند قطعه کوتاه نمایشی است که برای هر کدام از این قطعهها یک قطعه موسیقی نیز در نظر گرفته شده است. بخش موسیقی نمایش هشت قطعه خاطرهانگیز را در برمیگیرد که با پیانونوازی سامان احتشامی و با صدای علی زند وکیلی همراه است.
قطعات موسیقی توسط فردین خلعتبری، مشاور نمایش انتخاب شدهاند. در این نمایش که قرار است از 12 تا 22 شهریورماه در موسسه فرهنگی هنری کشورهای فارسیزبان اجرا شود علی عمرانی، مهتاب نصیرپور، حبیب رضایی، افشینهاشمی، خسرو احمدی، علی سرابی، اشکان خطیبی، سحر دولتشاهی، بهاره مشیری و معصومه رحمانی بازیگری کردهاند. به گزارش ایسنا، محمد رحمانیان نمایشنامهنویس و کارگردانی است که مدتی است در کانادا زندگی میکند اما برای اجرای این نمایش به ایران برگشته است. این نمایش هر شب ساعت 20 به روی صحنه میرود.
نگارش سریال «شهید باکری» تا پایان سال ادامه دارد
ایسنا- حسن کلامی گفت که نگارش فیلمنامه این سریال از اول شهریور آغاز شده و پیشبینی میشود تا پنج- شش ماه دیگر ادامه داشته باشد. این تهیهکننده ضمن بیان اینکه طرح فیلمنامه از سوی کارگردان سریال شهیدباکری، احمد مرادپور ارایه شده است، عنوان کرد: این پروژه به سفارش سیما فیلم و با مشارکت استانداری آذربایجان غربی تهیه میشود و در آن سعی شده است به همه جوانب زندگی شهید باکری، هم زندگی شخصی و هم زندگی وی در دوران دفاع مقدس پرداخته شود. وی در پایان درباره اینکه از چه منابعی برای نوشتن فیلمنامه کمک گرفتهاند؟ عنوان کرد: منابع ما بیشتر از مصاحبههای شخصی با همرزمان، خانواده، دوستان و همشهریان شهید باکری بوده است همچنین از مطالعات کتابخانهای هم برای نوشتن فیلمنامه استفاده شده است. سریال شهید باکری در 20 قسمت 45 دقیقهای تهیه میشود.