دختر شاپرکی
وقتی که شاخکهایم را گره پاپیونی میزدم، پدرم نسبت به من حساستر میشد. به من میگفت که هنوز کارهای خانواده ما آنقدر بیحساب و کتاب نشده که تو به این زودی برای خودت مدل درست کنی آن هم چنین مدل مسخرهای که فقط دخترهای جلف عاشقش هستند. این را هم بگویم که پدرم وقتی حسابی عصبانی شود و رگ غیرتش بالا بزند از اصطلاح «دخترهای جلف» استفاده میکند. اما بعد از اینکه دید من اصلا روحیه خوبی ندارم و اگر زیاد این بحث را ادامه دهد ممکن است به کارهای مسخرهتری دست بزنم، مردانگی به خرج داد و موضوع را زیر سبیلی رد کرد. من از همان بچگی با این شاخکهایم مشکل داشتم، برای همین بود که هر چند وقت یک بار سعی میکردم طوری درستشان کنم که بهتر به نظر برسند. البته اگر به میل خودم بود که دوست داشتم اصلا به نظر نرسند.
اولین بار شش، هفت ساله بودم که فهمیدم به خاطر وجود دو عدد شاخک روی سرم با تمام بچههای دنیا یک فرق اساسی دارم. قضیه را همان موقع از خالهام پرسیدم. او هم که انگار هفت سال است منتظر چنین سوالی بوده، رفت دو تا چایی دارچینی ریخت، کنارم نشست و از سیر تا پیاز ماجرای شاخکها را تعریف کرد. ماجرا خیلی ساده بود، مادرم از بچگیاش عاشق پروانه بوده، وقتی که من توی شکمش بودم و چند ماه دیگر مثل همه نوزادان معمولی به دنیا میآمدم، میرود سونوگرافی و میفهمد که بچهاش دختر است. یادم باشد فردا سر خاک مخترع دستگاه سونوگرافی بروم و با او درددل کنم. داشتم میگفتم از آنجایی که مادرم دلش میخواسته یک دختر شاپرکی داشته باشد، میرود پیش یکی از این پیرزنهایی که فکر میکنند با ترکیب آبلیمو و چند گیاه مختلف میتوانند هر خواستهای را برآورده کنند. مادرم به او میگوید که دوست دارد بچهاش شبیه پروانه باشد. بیشتر وقتها اینجور پیرزنها فقط یک مشت چرند تحویل مشتریشان میدهند اما از شانس مزخرف من طرف جنس اصل بوده و کارش ردخور نداشته. آنوقت پیرزن یک لیست بلندبالا از انواع و اقسام شاپرکها و تمامی اعضایشان را به مادرم میدهد. خاله جان گفت که مادر بنده درباره موارد انتخابیاش از آن لیست بلندبالا با کسی حرفی نزد.
حافظه خوبی دارم؛ آنقدر خوب که بعد از گذشت 9سال هنوز اینقدر خوب صحبتهای خاله جان یادم مانده. بعد از آنکه به دنیا آمدم، مادرم از پرستار میپرسد که بچهاش چه شکلی است. البته ظاهر من چندان هم برایش مهم نبوده، در واقع میخواسته مطمئن شود که آن پیرزن کلاه سرش نگذاشته و من یک دختر شاپرکی هستم. پرستار که شاخکهای مرا میبیند، ترسش میگیرد و با یک جیغ تمام بیمارستان را به هم میریزد. خلاصه کارکنان بیمارستان میآیند سراغ پرستار و من را در بغلش میبینند با دو عدد شاخک شاپرکی روی سرم. اینها را خالهام تعریف میکند و به این قسمت از ماجرا که میرسد لبخند پهنی تمام صورتش را میگیرد و با آن لبخندش که همان چند اپسیلون زیبایی صورتش را هم از بین میبرد، ادامه میدهد: «خاله جون نمیدونی چه غوغایی شد! همه دور سرت جمع شده بودن و قربون صدقهات میرفتن. پرستارها را که نگو، تک تکشون انگشت به دهن مونده بودن و «قربونش برم قربونش برم» از دهنشون نمیافتاد. میگفتن چه پروانه نازی بشه این کوچولو»!
آن اوایل خیلی شیرین بودم البته بیشتر از همه برای مادرم. صبحها سفره صبحانه هفت رنگ برایم میچید و شبها هم برایم اسفند دود میکرد تا مبادا چشم بخورم. به هر حال بعد از دو سه سال، شیرین بودن من دلش را میزند و همزمان با کم شدن علاقهاش به پدرم، عاطفه مادریاش نسبت به من هم از بین میرود و حتی از من چندشش هم میشود. خلاصه اینکه خیلی راحت ما را ترک میکند. بزرگتر که شدم، از پدرم خواستم کمکم کند تا هر طور شده از شر این دو مزاحم خلاص شوم. پدرم همانطور که داشت چاییاش را میخورد، گفت: «واسه مامانت هر کاری تونستم کردم، که آخرشم رفت. دیگه کاری ازم برنمیآد واسه تو بکنم.»
اول رفتم سراغ آن پیرزنی که با دستور مادرم این بلا را سر من آورده بود. مرده بود. یادم باشد سر خاک او هم بروم. از هفت سالگی تا همین سه ماه قبل، به هر دکتری که فکرش را کنید سر زدم. تعدادشان آنقدر زیاد است که حسابش از دستم دررفته. دوستانم مدرسه میرفتند، من مطب دکتر. باید بروم طراح اتاق پزشکها شوم؛ نباید بگذارم تجربه چندین سال مطبگردیام یک گوشه خاک بخورد. به اندازه پزشکهایی که سراغشان رفتم، قرص و دارو خوردم و پماد مالیدم، هیچکدامشان افاقهای نکرد. کاش فقط همین بود. هر چیزی هم که مصرف میکردم، عوارض جانبی خودش را داشت. یک بار که اوضاعم خیلی به هم ریخت و داشت یک دماغ دیگر درست وسط پیشانیام درمیآمد. اما هر طور که بود از این همه مشکلات و عوارض جان سالم به در بردم، البته به لطف آن دانشمند جوان.
آخرین پزشکی که پیشش رفتم معرفیاش کرد. وقتی که دید دیگر امیدم به کلی قطع شده و دارد کارم به دارالمجانین میکشد، گفت یک احمقی را میشناسد که هر هفته به سراغش میآید و دارویی را که اختراع کرده نشانش میدهد. از او تشکر کردم و رفتم پی دانشمند جوان. وقتی موضوع را با او در میان گذاشتم، کلی ذوق کرد. خیال میکنم آن لحظه بیشتر یک موش آزمایشگاهی را روبهرویش دیده بود تا یک دختر شاپرکی. یک مجموعه آزمایش برایم نوشت و وقتی نتیجهها را دید از من خواست که یک ماه به او وقت بدهم. گفتم چیزی که زیاد هدر دادم وقت است، این یک ماه هم برای تو، برو ببینم چه گلی به سرم میزنی.
بعد از یک ماه آمد و یک قوطی اسپند به من داد. گفت: «تو چشم خوردهای! اگر اینطور نبود که آن شاخکهایت بیشتر از اینها رشد میکرد.» احمق بود، ولی داشت حرف منطقی میزد. از او تشکر کردم و نصف دستمزدش را دادم و قرار شد نصف دیگرش را وقتی که خوب شدم به او بدهم. سه ماه هر شب برای خودم اسپند دود کردم. شاید عجیب به نظر برسد ولی تاثیرش هر روز بیشتر از روز قبل بود.
حالا دیگر خوب ِخوب شدهام؛ یک پروانه با شاخکهای دو سانتی.
سیدعلی صالحی؛ از سر اتفاق
نقاشیهای آقای شاعر بر دیوار خانه هنرمندان
گروه فرهنگ- عصر روز سهشنبه نمایشگاه نقاشی سیدعلی صالحی با نام «از سر اتفاق» در گالری میرمیران خانه هنرمندان افتتاح شد. در این نمایشگاه 42 اثر نقاشی از سیدعلی صالحی به نمایش درآمد که از این میان پنج اثر در شب اول به فروش رسید.
«غرق مدام»، «شهریور نوبت وزیدن باد»، «بلوط بالای کوه»، «زادروز» و «نطفه 9گانه» آثار به فروش رسیده بود که قیمت این آثار از دو تا سه میلیون تومان در نظر گرفته شده بود.در این نمایشگاه هنرمندانی چون غزل تاجبخش شاعر و نویسنده، علی عبدالهی شاعر و مترجم، اردشیر صالحپور نویسنده، غلامحسین سالمی شاعر، اسدالله امرایی نویسنده و مترجم، فرهاد عابدینی شاعر، کیومرث منشیزاده نویسنده و منتقد ادبی، فرخنده حاجیزاده ناشر و... حضور داشتند.در کنار این نمایشگاه، نمایشگاه کوچکی از کتابهای سیدعلی صالحی نیز برپا بود که با استقبال بالای حاضران روبهرو شد و اکثر کتابهای او به فروش رسید.هرچند سیدعلی صالحی در نشست خبری خود درباره عناوین نقاشیهایی که در نمایشگاه «از سر اتفاق» به نمایش خواهد گذاشت، گفته بود که برای هیچکدام از آثار خود عنوانی در نظر نگرفته تا اجازه دهد مخاطب هر تصوری که میخواهد از نقاشیهای او داشته باشد اما تمام 42 اثر به نمایش درآمده در این نمایشگاه نامگذاری شده بود.صالحی در بخشی از صحبتهای خود در نشست خبری این نمایشگاه نقاشیهای خود را تنها آثار شخصی دانسته و از آن به عنوان خطخطیهایی نام برده که فکر نمیکرد روزی آنها را در معرض دید عموم قرار دهد ولی حالا آثارش به نمایش درآمده و با استقبال بسیاری روبهرو شده است.از جمله آثار سیدعلی صالحی در بخش ادبیات میتوان به «پیشگو و پیاده شطرنج»، «مثلثات و اشراقها»، «دیر آمدی ری را»، «دعای زنی در راه که تنها میرفت» و «سمفونی سپیده دم» اشاره کرد. او معتقد است که هر بار از شعر گفتن خسته میشود، نقاشی میکشد و هر بار از نقاشی کشیدن خسته میشود، شعر میگوید. سیدعلی صالحی نقاشیهای خود را ادامه شعرهایش میداند.نمایشگاه نقاشی «از سر اتفاق» با نمایش آثار سیدعلی صالحی از 12 تا 20 شهریورماه به مدت هشت روز در گالری «میرمیران» خانه هنرمندان در حال برگزاری است.
همه چیز درباره قدیمیترین جشنواره سینمایی: شیرها شنبه در ونیز رها میشوند
گروه فرهنگ- هفتادمین دوره جشنواره فیلم ونیز که قدیمیترین جشنواره سینمایی دنیا محسوب میشود روز شنبه به کارش پایان خواهد داد. امسال 20 فیلم از کشورهای آمریکا، ژاپن، ایتالیا، فرانسه، یونان، آلمان، انگلیس، سوییس، الجزایر و چین برای دریافت شیر طلا نامزد شدهاند. فیلم «فیلومنا» ساخته استفان فریزر، «باد شدید میوزد» ساخته هایو میازاکی، «تام در مزرعه» ساخته خاویر دولان، «مشهور ناشناخته: زندگی و دوران دونالد رامسفلد» ساخته ارول موریس به همراه فیلم «قانون صفر» ساختهتری گیلیام از مشهورترین آثار حاضر در بخش رقابتی جشنواره ونیز هستند.
در بخش خارج از مسابقه نیز 11 فیلم برای نمایش در جشنواره ونیز حضور دارند که از سرشناسترین آنها میتوان به «ولسا، مردی از جنس امید» ساخته جدید آندری وایدا، «تنگهها» ساخته پل شرایدر و همچنین فیلم «موبیوس» ساخته «کیم کی دوک» با بازی «ژان دوژاردین» اشاره کرد.
حضور سینمای ایران در جشنواره امسال تنها محدود به یک فیلم در بخش «افقها» است. این بخش در واقع معادل بخش «نوعی نگاه» در جشنواره کن است که در آن فیلمهایی که به دلایلی به بخش مسابقه اصلی راه نیافتهاند اما ارزشهای تازهای را در سینما سراغ کردهاند، در این بخش گنجانده میشوند.
فیلم ایرانی این بخش که در آخرین روزهای جشنواره به نمایش درمیآید، «ماهی و گربه» ساخته شهرام مکری با بازی بابک کریمی و سعید ابراهیمیفر است.
مکری که با فیلم کوتاه سنجاقک ایده ناب و فیلم خوشساختی را عرضه کرد در فیلم بلندش، «اشکان و انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» هم حرفهای زیادی برای گفتن داشت. این بار در یک فیلم غریب که تمام داستان ۱۳۴ دقیقهای آن ظاهرا در یک نما با فیلمبرداری محمود کلاری میگذرد، قصه پیچیده واقعی را در جنگلهای شمال ایران روایت میکند.
اما جشنواره ونیز در هفتادمین دورهاش از فیلمسازان شناخته شده مختلفی از سراسر جهان خواسته است که فیلم کوتاهی برای جشنواره بسازند و مجموعه آنها که به رقم 70 رسیده است، در یک سانس به نمایش درمیآید.از فیلمسازان ایرانی از عباس کیارستمی، امیر نادری و شیرین نشاط خواسته شده است که برای این مجموعه فیلمی بسازند.
نادری و نشاط در سالهای اخیر چندین بار در جشنواره ونیز شرکت کردهاند.
نامهای آشنا و شیر طلا
تری گیلیام و استیون فریزر دو فیلمساز صاحبنامی هستند که تنور بخش مسابقه را داغ کردهاند. نظریه صفر فیلمی علمی- تخیلی است درباره یک ریاضیدان و فیلومنا داستان واقعی زنی را روایت میکند که به مدت 50 سال در پی یافتن فرزندش بوده است.
رییس هیات داوران جشنواره امسال، برناردو برتولوچی فیلمساز برجسته ایتالیایی است. برناردو برتولوچی در حالی ریاست داوران این دوره لیدو را بر عهده دارد که دوران کاری باشکوه او از همین جشنواره آغاز شد.
درام تلخ «Grim Reaper» اولین فیلم بلند این فیلمساز 72 ساله پارمایی سال 1962 در جشنواره ونیز نمایش داده شد. برتولوچی سال 1983 در چهلمین دوره جشنواره ونیز هم ریاست هیات داوران بخش مسابقه بینالملل را به عهده داشت. آن سال جایزه شیر طلایی به فیلم «نام کوچک: کارمن» ساخته ژان- لوک گدار فیلمساز محبوب برتولوچی اعطا شد.
برتولوچی سال 2007 جایزه شیر طلایی یک عمر دستاورد جشنواره ونیز را دریافت کرد و سال 2011 نیز اولین نخل طلای افتخاری سالانه جشنواره کن به او رسید.
«آخرین امپراتور» به کارگردانی برتولوچی در 1987 برنده 9 جایزه شامل بهترین کارگردانی و فیلمنامه اقتباسی شد تا او تنها فیلمساز ایتالیایی باشد که اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرده است. برتولوچی برای فیلمهای «دنبالهرو» و «آخرین تانگو در پاریس» هم نامزد اسکار بوده است.
او درام «من و تو» را آماده نمایش دارد که بر مبنای رمانی کوتاه و پرفروش نوشته نیکولا آمانیتی نویسنده ایتالیایی ساخته شده است. «من و تو» اولین فیلم برتولوچی پس از درام «خیالبافها» در سال 2003 همین طور اولین فیلم ایتالیاییزبان او پس از 30 است. این فیلم ماه آوریل در بریتانیا اکران شد.
«استراتژی عنکبوت»، «آسمان سرپناه» و «بودای کوچک» از دیگر ساختههای برتولوچی است. او و همکارانش برنده جایزه شیر طلایی و دیگر برندگان بخش مسابقه بینالملل این دوره لیدو را مشخص میکنند.
ویلیام فریدکین، کارگردان آمریکایی خالق جن گیر در جشنواره امسال جایزه شیر طلای یک عمر دستاورد را دریافت کرد.
اما بخش خارج از مسابقه هم با نامهای بزرگ مزین شده است، کیم کی دوک فیلمساز نابغه کرهای که سال گذشته برای «پی تا» شیر طلایی ونیز را از آن خود کرد، امسال با فیلم «موئبیوس» در بخش خارج از مسابقه حضور دارد، فیلمی که به دلیل نمایش رابطه جنسی در کرهجنوبی مشکلساز شد.
آندره وایدا فیلمساز کهنهکار لهستانی هم با فیلم «ولسا مردی از جنس امید» در بخش خارج از مسابقه حضور دارد، همین طور پل شریدر فیلمساز صاحبنام با فیلم تازهاش به نام «تنگهها».
«خاک آشنا»ی فرمانآرا در شبکه خانگی
ایسنا- «خاک آشنا»ی بهمن فرمانآرا و «برف روی کاجها» پیمان معادی مهرماه در شبکه نمایش خانگی توزیع میشوند.
بهرامی، قائممقام موسسه ویدیو رسانه «پرتوی آبی» گفت: این فیلم اکنون در مرحله دریافت پروانه نمایش خانگی است. «خاک آشنا» بازبینی شده و قطعا هیچ مشکلی برای دریافت پروانه نمایش ندارد.طبق برنامهریزیهایمان قرار است «خاک آشنا» را اواخر مهرماه در سراسر کشور توزیع کنیم.بهرامی همچنین از توزیع فیلم «برف روی کاجها» در مهرماه خبر داد و گفت: نسخهای از فیلم آقای پیمان معادی را به شورای پروانه نمایش خانگی ارایه داده و برنامهریزی کردهایم که بتوانیم این فیلم را قبل از «خاک آشنا» و بهمناسبت عید سعید قربان بهشکل سراسری توزیع کنیم.به گفته وی، توزیع «تهران 1500» برنامه آتی موسسه «پرتو آبی» است و سهشنبه و چهارشنبه هفته آینده (19 و 20 شهریورماه) فیلم انیمیشن سینمایی «تهران 1500» با تیراژ 700 هزار نسخه در کل کشور توزیع خواهد شد.
کنسرت شهرداد روحانی در تهران
ایسنا- شهرداد روحانی که قرار بود مردادماه امسال در تهران اجرای صحنهای داشته باشد، سرانجام برای شهریورماه مجوز اجرا دریافت کرد.
حمید اسفندیاری ، مدیر موسسه آوای باربد، با اعلام این خبر گفت: کنسرت ارکستر باربد به رهبری شهرداد روحانی برای 24 و 25 شهریورماه مجوز گرفت.مدیر موسسه آوای باربد همچنین گفت: این اجرا طبق تصمیم قبلی در سالن همایشهای برج میلاد برگزار میشود.پیش از این قرار بود این اجرا اواخر مردادماه امسال برگزار شود و در حالی که شهرداد روحانی به تهران آمده بود، حواشی باعث شد که این اجرا مجوزهای لازم را دریافت نکند اما سرانجام با روی کار آمدن وزیر ارشاد جدید این کنسرت برگزار میشود.
«کاکوتی» برنده جشنواره کودک برلین شد
گروه فرهنگ- فیلم «کاکوتی» به کارگردانی محمد حسنزاده که به بخش مسابقه جشنواره کودک 2013 برلین راه پیدا کره بود، جایزه بهترین فیلم کودک این جشنواره را دریافت کرد.
این فیلم که تولید شرکت فیلمسازی هفت ستاره صبح است، سال 91 در یکی از روستاهای اراک و بخشی از آن در تهران فیلمبرداری شد.
«کاکوتی» روایت دختری است 9 ساله که ورای کودکیاش درگیر معضلات بزرگترها شده و با بیماری مادرش مهرخ که به علت ضعف و کسالت مدتی قادر به تامین زندگی نیست مواجه شده و این نقطهای است که کاکوتی را وادار به تجربه فضاهای جدید میکند.رابعه اسکویی، روحالله کمانی، مهرخ افضلی، فرید کشکولی و بازیگران کودک تارا بهزادیفر و ملیکا طهماسبیپور در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.فیلم کاکوتی در بیست و ششمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان پروانه زرین بهترین بازیگری را دریافت کرد و همچنین نامزد دریافت بهترین کارگردانی شد.فیلمبردار این اثر پویان مقدم، دستیار کارگردان باران حسنزاده و طراح صحنه و لباس، بهناز شهبازی بودهاند.
معرفی نمایندگان 14 کشور در جایزه اسکار
ایسنا- تاکنون 14 کشور فیلمهای منتخب خود را برای حضور در بخش بهترین فیلم غیرانگلیسی به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی اسکار معرفی کردهاند.کشورهای اتریش، جمهوری دومینیکن، فنلاند، آلمان، یونان، مجارستان، لوکزامبورگ، مونتنگرو، نپال، رومانی، صربستان، سنگاپور، کرهجنوبی و ونزوئلا تاکنون نمایندگان خود را برای حضور در بخش بهترین فیلم خارجی هشتادوششمین دوره جوایز اسکار معرفی کردهاند.فرآیند معرفی فیلمها به آکادمی اسکار تا ماه اکتبر اداهه خواهد داشت و پس از آن فهرست کامل فیلمهای واجد شرایط برای رقابت در جوایز اسکار منتشر میشود.سال گذشته 71 کشور که رکوردی محسوب میشود، در جایزه اسکار فیلم خارجی حضور داشتند که در پایان فیلم «عشق» ساخته «میشلهانکه» از اتریش موفق به دریافت جایزه اسکار شد.در اسکار 2014 نیز طبق روال گذشته ابتدا فهرست کوتاه 9 فیلم از میان فیلمهای معرفی شده انتخاب میشوند و پنج نامزد نهایی کسب جایزه اسکار روز 16 ژانویه سال آینده میلادی از سوی آکادمی اعلام میشوند.اسامی 14 فیلمی که تاکنون به آکادمی اسکار معرفی شدهاند عبارتند از: «دیوار» ساخته جولیان پولستر (اتریش)، چه کسی رییس است؟ ساخته رونی کاستلیو (جمهوری دومینیکن)، «پیرو» ساخته اولدیکا بنکت(فنلاند)، «دو زندگی» ساخته جورج ماس (آلمان)، «پسری که غذای پرنده میخورد» ساخته اکتوراس لیگینروس (یونان)، «دفترچه» ساخته جوناس سزاس (مجارستان)، «نقطه کور» ساخته کریستوف واگز (لوکزامبورگ)، «سرنوشت شوم» ساخته درسکو درویچ (مونتهنگرو)، «رقص ارکیدهها» ساخته سوبارنا تاپا (نپال)، «مساله کودک» ساخته پیتر نتز (رومانی)، «دایرهها» ساخته سردان گلوبویچ (صربستان)، «llollo» ساخته «آنتونی چن» (سنگاپور)، «گناهکار جوانی» ساخته کانگ یی کوان (کرهجنوبی) و «شکست سکوت» ساخته لوئیس رودریگوئز (ونزوئلا).
جایزه هوگو؛ بهترین آثار علمی- تخیلی معرفی شدند
ایبنا- جایزه هوگو که به بهترین آثار علمی- تخیلی اهدا میشود، برندگان هفتاد و یکمین دوره خود را معرفی کرد.
به گزارش سایت این جایزه، برندگان جایزه هوگو به عنوان یکی از معتبرترین جوایز جهانی در ژانر ادبیات علمی- تخیلی با رای 1848 عضو انجمن نویسندگان علمی تخیلی جهان انتخاب شدند.
برندگان امسال عبارتند از:
بهترین رمان: «پیراهن قرمزها» نوشته جان اسکالتزی
ماریا گرانت با «سیاهی»، لوییس مک مستر با «اتحاد کاپیتان وورپاتریل» و صلاح الدین احمد با «تاج و تخت هلال ماه».بهترین رمان کوتاه: «روح امپراتور» نوشته برندون ساندرسون، نانسی کرس برای «پس از سقوط، قبل از سقوط، در حال سقوط»، آلیت د بودرا برای «در یک ایستگاه سرخ» ، میرا گرانت برای «سن دیگو 2014» و جی لیک برای «ستارهها دروغ نمیگویند».بهترین داستان بلند: «دختری که برای سوشی بیرون رفت» نوشته پت کادیگان«پسری که سایهای ندارد» نوشته توماس اولد هوولت، «محو شدن در سپیدی» نوشته کاترین والنت، «اشکهای شور دریایی» نوشته سنان مک گوایر و «موش بگیر» نوشته سنان مک گوایر.بهترین داستان کوتاه : «تک بدون اطلاع» نوشته کن لیو ،«غسل» نوشته آلیت د بودرا و «زنان مانتیس» نوشته کیج جانسون.این جوایز در بخش بهترین مقاله مرتبط، در بخش بهترین داستان گرافیکی، در بخش بهترین اثر دراماتیک بلند، در بخش بهترین اثر دراماتیک کوتاه، بهترین ویراستار اثر کوتاه، بهترین ویراستار اثر بلند، بهترین هنرمند متخصص، بهترین مجله، بهترین هنرمند آثار علمی- تخیلی به انتخاب مردم و بهترین نویسنده به انتخاب مردم نیز برندگان خود را معرفی کرد. جایزه هوگو از سال 1955 از سوی انجمن جهانی علمی- تخیلی اهدا میشود.