Quantcast
Channel: صفحه ۸ - روزنامه جهان صنعت
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

8

$
0
0

مطالبات به اضافه ‌صد

چهار عدد سیب‌زمینی و دو عدد هویج و مقداری رشته فرنگی گرفته‌ام. سخت گذشت! مدتی را جلوی مغازه‌ها ایستادم تا یادم بیاید داخل آن همه سوپی که در این همه سال خورده‌ام چه چیزهایی بوده است. سوپ‌هایی با مناسبت‌های مختلف، سوپ‌های بیماری، سوپ‌های مهمانی که پیش غذا بوده‌اند اما خیلی غذا بوده‌اند. سوپ‌های «حالا که خورش نشد، سوپش کنیم!» و‌...‌. از یک نقطه ‌روشن در زندگی‌ام مطمئن باشم، این است که مساله‌ من در حال حاضر سوپ نیست، یعنی هست اما نه اینقدر که ساعت‌ها روی نیمکت پارک بنشینم و خاطره مرور کنم، خاطره‌ سوپ‌هایی که با من دویده‌اند؟ نه ندویده‌اند. یوزپلنگ که نیستند این سیال‌های مهربان! شاید «پخته‌اند» واژه‌ای زیباتر و دارای ایهام و ادبی و این طور چیزها باشد.
چه شد که به سوپ پزی افتادم؟ هیچ! دیروز بیدار شدم و داشتم زندگی ساکت خودم را می‌کردم. لازم نبود با کسی حرف بزنم و حوصله‌اش هم نبود که زمزمه‌ای کنم. تنها چیزی که حس می‌کردم در حال اتفاق افتادن است این بود که میزان «این بود زندگی؟» بر ساعت‌ داشت سرعت می‌گرفت. بعد زنگ خانه به صدا درآمد. من حدود 15 دقیقه به ترحم برانگیزترین شکل ممکن داشتم خس خس می‌کردم تا صدایم دربیاید و آن «کیه؟» را بگویم تا بدانم واقعا «کیه؟» اما نشد. درد گلویم وجود خودش را رسما اعلام کرد و از آن لحظه به بعد به زندگی ساکت و مریضم ادامه دادم. کسی که پشت در بود هم چندان پیگیر نشد و بعد از چند بار در زدن‌ رفت. در آشپزخانه ایستادم و فکر کردم به هر حال چای همیشه همدل‌ترین عنصر زندگی من بوده و شاید حالا اثر کند و صدایم را هم باز گرداند. چای خشک؟ آدم با دیدن چای خشک احساساتی می‌شود؟ در شرایط عادی جواب مسلما «نه» است. البته من هم ادعایی بر عادی بودن شرایطم نداشتم. صدای ریختن آب جوش داخل قوری به نظرم صدای زندگی است. به این فیلم‌های هنری هم دقت کرده‌ام. وقتی می‌خواهند نشان بدهند زندگی جریان دارد، داخل قوری آب جوش می‌ریزند! بین صدای زندگی، صدای اخبار را هم می‌شنیدم که داشت از آن خبرهای خیلی مهم می‌داد. گوینده می‌گفت بالاخره یک جایی به نتیجه‌هایی رسیده و قرار است مراکز «مطالبات به اضافه صد» از همین فردا شروع به کار کنند. گوینده اخبار می‌خندید و ذوق داشت. از بینندگان خواست درصورتی که خواسته‌ای در زندگی‌شان داشته‌اند و هنوز هیچ نقطه‌ امیدوار‌کننده‌ای برای تحققش نمی‌بینند، سریعا به این مراکز مراجعه کنند. به قوری نگاه کردم که روزها شاهد دم کشیدن چای بوده و چقدر با آن چای خشک‌ها همکاری کرده! لحظاتی برای قوری احترام قائل شدم و خواستم آهی بکشم که نتیجه‌اش چیزی جز خس‌خس نشد. بعد از مدت‌ها ناگهان قلبم تند زد. هول شده بودم. با خودم فکر کردم اگر قرار باشد فردا به یکی از این مراکز مطالبات به اضافه صد بروم، تمام خواسته‌هایم به چند خس‌خس و سرفه خلاصه خواهد شد. نه! من زندگی محترم و پرمحتواتری داشته‌ام و خواسته‌هایم به خس‌خس محدود نمی‌شوند. فلسفه بلدم، افلاطون را می‌شناسم، شعر هم می‌گویم. افلاطون! افلاطون! افلاطون! همیشه برایم سوال بوده اول‌ها داستان از چه قرار بوده؟ آدم کم بوده که یک نفر به تنهایی این همه ایده و کانسپت را یک نفری به نام بزند؟ بدبختی من این است که همه فلسفه‌هایش را هم دربست قبول دارم، حتی اینکه معتقد است ما شاعرها را باید از شهر بیرون انداخت!
یاد زندگی افلاطونی خودم افتادم. یاد خواسته‌های محترم خودم. یک لیوان برداشتم و برای خودم چای ریختم و خیال کردم در غاری چیزی هستم، غاری که روی دیواره‌اش به سختی باید بگردی شاید سایه‌ای چیزی دیده شود. دلخوش شوی به اینکه دلخوشی به دیدن سایه‌های روی دیواره‌ غاری که فیلسوف محبوبت از آنها سخن گفته است. خیال! افلاطون گفته خیال‌ها واقعی‌اند‌ به خاطر همین ما می‌توانیم آنها را ببینیم. در واقع خواسته‌های محترم من هم همان خیالاتم بودند و باید در مراکز جدید مطرحشان می‌کردم. یک سندی مدرکی چیزی هم جور می‌کردم و می‌گفتم نشان به آن نشان که افلاطون گفته! اصلا ابتدای درخواستم را اینطور شروع می‌کردم که افلاطون گفته ما را بیرون بیندازند و «بیرون» یعنی چیزی شبیه همین تپه رویاهای من! تا نیمه شب نشستم و متن خواسته‌هایم را تنظیم کردم:
- یک تپه ‌سبز! هوای ابری و خنک، نسیمی که از جنگل اطراف تپه بوزد.
- یک کلبه ‌چوبی و گرم. یک قابلمه سوپ خوشبو در حال جوشیدن.
- یک کلبه در نزدیکی کلبه من، ترجیحا کافه و چیزی شبیه پاتوق.
- همه‌ آدم‌هایی که دوستشان دارم. داخل آن کافه‌ سالم و خوش.
خواسته‌هایم همینقدر رومانتیک و بی دردسر هستند. فکر نکنم سخت بگیرند یا بگویند زیادی بعید و دور از انتظار است. چای دم کردنم حرف ندارد. طعم چای با تصویر آدم‌هایی که دوستشان داریم هم معمولا ترکیب بی‌نظیری است. حتی اگر سایه‌ای باشد روی دیواره‌ غاری خودساخته! با خودم فکر کردم به فرض که افلاطون به کمکم بیاید و خیال‌هایم شبیه خواسته شوند، قبل از هرکاری باید بتوانم مقابل مسوول ثبت مطالبات به جای خس‌خس کردن، حرف بزنم. نمی‌دانم چرا دیشب اخبار عجیب شده بود. بعد از اعلام خبر تشکیل مراکز مطالبات به اضافه‌ صد، گوینده شروع کرد به گفتن مزایای سوپ خوردن! از ریشه‌های روانشناختی سوپ خوردن تا مکتب‌های هنری فروخفته در ترکیبات سوپ تا اینکه برای تقویت بیماران مفید است. نمی‌دانم از آن قضایای افلاطونی بود یا چه؟ اما به نظرم آمد گوینده چشمکی هم زد.
تا صبح به قابلمه ‌سوپ داخل کلبه فکر کردم. حالا وسایلش را خریده‌ام. نشسته‌ام روی نیمکت و به این فکر می‌کنم که گوینده اخبار نشانی مراکز مطالبات به اضافه‌ صد را نگفت. امروز از هر کسی هم که در انواع صف‌ها ایستاده بود، پرسیده‌ام. کسی چنین خبری نشنیده و این اسم به هیچ گوشی آشنا نیست. به نفع من! اصلا بخت با من یار بوده! فقط کاش من که شنیده‌ام نشانی‌اش را هم شنیده بودم. به تپه و کلبه و قابلمه‌ سوپ داخل کلبه فکر می‌کنم‌ و اینکه «افلاطون! بیا از آخر شروع کنیم! از سوپ پختن»!

 

توصیه محمدعلی سپانلو به آقای شهردار
ایسنا- در نشست «تهران به روایت شاعر طهران» که عصر سه‌شنبه، 19 شهریورماه، در جامعه مهندسان مشاور ایران برگزار شد، محمدعلی سپانلو با اشاره به علاقه‌اش به تهران و سرودن از این شهر، یادآور شد که وقتی 20 سالش بوده اولین شعرش را برای تهران گفته است.
تهران، زنی پرشکیب
سپانلو همچنین درباره شعر خود گفت: شعر من با مسایل زندگی امروز درآمیخته است. منظومه خیابان شعری بود که من برای این شهر گفتم و از زبان کسی روایت می‌شد که توی خیابان‌های شهر راه می‌رود و از هر خیابان یاد خیابان دیگری می‌افتد. من شهر تهران را چون زنی زیبا و پرشکیب دیده‌ام که هرچه برسرش می‌آورند، باز هم طاقت می‌آورد.
وی با انتقاد از تغییراتی که در تهران ایجاد شده است،‌ گفت: در کنار خانه ما ساختمانی 10-11 طبقه می‌سازند که در طراحی آن نورهای قرمز گذاشته‌اند و شب‌ها شبیه عشرتکده دراکولا می‌شود که هم مبتذل است و هم زشت.
سپانلو افزود: متاسفانه خیلی چیزها از دست رفته، مثلا می‌گفتند در حسن‌آباد جن هست یا در الهیه زیرزمین گنج است و به آنجا گنج‌آباد می‌گفتند. زیر این شهر، یک تاریخ بزرگ است. اینجا ییلاق راگاست، سه‌هزار سال پیش نیز همین بوده است. اگر جغرافیای این شهر را با تاریخش نگاه کنید، می‌بینید کجا قرار داریم‌ اما متاسفانه چون ری پی در پی می‌لرزیده، چیزی از گذشته شهر باقی نمانده است. می‌گویند ما روی دیو نشسته‌‌ایم. ضحاک اژدهایی است که در کوه دماوند در بند است و هرچند وقت یک بار زنجیرهایش را می‌جود و زلزله می‌آید.
در ادامه این برنامه بخشی از فیلم خسرو سینایی درباره تهران و همچنین بخشی از فیلم «تهران هنر ‌مفهومی» محمدرضا اصلانی نمایش داده شد.
تناقض تهران امروز را دوست دارم
سپس محمدعلی سپانلو باز هم از تهران گفت و در پاسخ به این سوال که اگر بخواهد چیزی را دوباره در تهران ببیند، آن چیز چه می‌تواند باشد، گفت: من تهران الان را هم به دلیل تناقض‌هایش دوست دارم. خیابان باریکی موازات شمران بود که ما به آن می‌گفتیم خیابان عشاق، حالا اتوبان صدر آمده یک تکه آن را بریده، من این راه دوست دارم. آینده و گذشته با هم است. از روی پل حافظ که رد می‌شوی‌، روی پشت‌بام‌ خانه‌ها لباس‌هایی است که انگار با باد دوره ناصرالدین‌شاه خشک می‌شود، من این هم‌زمانی گذشته و آینده را دوست دارم.
وی همچنین عنوان کرد: من نوستالژی گذشته ندارم، اما صبح‌ها هر وقت بیدار می‌شوم، با یک روز از گذشته بیدار می‌شوم. شاید دوست داشتم به زمانی برگردم که دانشجوی حقوق بودم و از طریق شاملو به شاهین سرکیسیان معرفی شدم. او بالاخانه‌ای سر چهارراه تخت‌جمشید داشت که مثل خانه ارمنی‌ها خیلی قشنگ بود. ما آنجا تمرین تئاتر «مرغ دریایی» چخوف را انجام می‌دادیم، همراه با فروغ‌، نصرت پرتوی‌، رامین فرزاد و بخشی از هنرمندان قدیم ایران. دوست دارم باز هم در آنجا باشم. در آن موقع، اولین شعرم در مجله فردوسی با ویرایش شاملو منتشر شده بود و فروغ از این شعر من خوشش آمده بود. در جلسه‌ای از آن تعریف کرد و این برای من خیلی خوشایند بود.
توصیه به آقای شهردار
سپانلو همچنین با انتقاد از تغییر نام بخشی از شهر عنوان کرد: امیدوارم شهردار جدید به هنر و اندیشه در شهر توجه کند. کرباسچی به این شهر و فرهنگ شهر خیلی خدمت کرد و قالیباف هم به همان اندازه در ساخت شهر کمک کرد و امیدوارم حالا که دستش در دولت جدید- که با هنر بد نیست‌- بازتر است، در تئاترها و گالری‌ها شرکت کند و به بودجه این بخش کمک کند.

 

پایان خوش دو سال کشمکش؛ خانه سینما  بازگشایی شد
همزمان با روز ملی سینما، امروز پس از کش و قوس‌های بسیار‌ بالاخره خانه سینما بازگشایی خواهد شد. انتظاری که اهالی سینما برای پابرجا ماندن خانه صنفی شان کشیدند، حالا نتیجه می‌دهد و خانه سینما توسط حجت‌الله ایوبی، رییس سازمان سینمایی و در حضور گروه‌های مختلف سینمایی به عرصه حیات باز خواهد گشت. قرار است در حاشیه این مراسم‌ نشست خبری نیز در محل تالار اجتماعات خانه سینما برگزار شود و مسوولان امر پاسخگوی سوالات رسانه‌ها و همچنین کیفیت بازگشایی خانه سینما باشند.
خانه سینما در مدت دو سالی که از انحلال آن می‌گذرد، شاهد فراز و فرود‌‌های فراوانی بوده است. افراد مختلف نظرات متفاوتی در مورد آن داشته‌اند و حالا این نظرات مختلف حول محور آغاز به کار مجدد آن‌ به اشتراک رسیده‌اند. سید محمد بهشتی، بنیان‌گذار خانه سینما از بازگشایی مجدد آن ابراز خوشحالی می‌کند و آن را از خبرهای خوبی می‌داند که منتظر شنیدن آن بوده است. او با ذکر اینکه این در‌ یکی از در‌های بسته‌ای بوده که باید باز می‌شده، می‌گوید:‌ اهالی سینما میوه ثبات قدمشان را می‌چشند. چهار سال گذشته سال‌های بسیار سختی بود و زیان‌های بسیاری دیدیم. به نوعی ریاضت‌های زیادی کشیدیم اما این سختی‌ها فوایدی هم داشته و از جمله اینکه سینماگران ما واقع‌بین‌تر شده‌اند و از برخورد‌های احساسی و هیجانی‌ به واقع‌بینی رسیده‌اند و به اینکه با خرد می‌توان مشکلات را حل و فصل کرد.‌ او تمام این کشمکش‌ها بر سر خانه سینما را دعوای زرگری می‌داند که یک طرف آن دولت دهم و طرف دیگر اهالی سینما بوده‌اند که حالا با عوض شدن دولت، این مناسبات از بین رفته و دعوا‌ها نیز به فراموشی سپرده خواهند شد. بهشتی در پاسخ به این سوال که نقش تعویض دولت یا پافشاری اهالی سینما‌ بر بازگشایی خانه سینما بیشتر است، پاسخ می‌دهد که‌ من معتقد هستم حتی روی کار آمدن دولت جدید با رویکرد جدید نیز نتیجه همین پافشاری‌هاست. وی همچنین با بیان اینکه عدالت یعنی هرچیزی سر جای خود باشد، ابراز امیدواری می‌کند که همین روند ادامه پیدا کند و بخش برگزیده سینما که در این سال‌ها به حاشیه رفته بودند، دوباره به متن سینما بازگردند.
توحیدی: اتحاد سینماگران عامل اصلی بازگشایی خانه سینما بود
فرهاد توحیدی، رییس هیات مدیره خانه سینما در گفت‌و‌گو با «جهان صنعت»‌ بازگشایی خانه سینما را اولین مطالبه جدی سینما‌گران از دولت جدید می‌داند که اکنون محقق شده است. وی با بیان اینکه بازگشایی خانه سینما از وعده‌های انتخاباتی رییس جمهور و همچنین از برنامه‌های ارایه شده از سوی وزیر ارشاد برای کسب رای اعتماد از مجلس بوده است عنوان می‌کند:‌ قطعا اگر اتحاد سینماگران نبود، امروز شاهد چنین مساله‌ای نبودیم. خدا را شکر که این امر محقق شد و امیدوار هستیم که این امر مقدمه‌ای باشد برای پیشرفت و تعالی سینمای ایران.‌ وی البته صحبت از کیفیت این بازگشایی را موکول به جلسه نشست خبری کرد و تنها به ذکر این مساله بسنده می‌کند که انتخابات مجمع عمومی آتی با ترکیب هیات‌مدیره فعلی برگزار خواهد شد.
موافقان و مخالفان چه می‌گویند‌؟
علیرضا داودنژاد از موافقان بازگشایی خانه سینما بوده و هست. اما حالا در آستانه این اتفاق، گویا هنوز اندکی شک و تردید در دل این کارگردان سینما وجود دارد. او هرگونه صحبتی در مورد خانه سینما را موکول می‌کند به بعد از بازگشایی و البته نشست خبری آن. داو‌د‌نژاد می‌گوید:‌ بعد از این همه حرف و حدیث باید دید چه پیش می‌آید. من ترجیح می‌دهم بعد از بازگشایی خانه سینما صحبت کنم، چون هنوز معلوم نیست که کیفیت این بازگشایی چگونه خواهد بود. من به اینکه اتفاقات مثبتی در راه است امیدوار هستم اما باز هم باید دید که چه پیش خواهد آمد.‌
محمدحسین فرحبخش، به عنوان یکی از طرفداران انحلال خانه قدیمی سینماگران که مناظره جنجالی‌اش با همایون اسعدیان، از اعضای خانه سینما، در برنامه هفت، هنوز در خاطره بینندگان این برنامه و سینماگران هست، اگر مخالف بازگشایی خانه سینما نباشد، موافق آن هم نیست چرا‌که از همراهان اصلی جواد شمقدری در تاسیس خانه سینمای دو بود. حالا اما فرحبخش هم در واکنش به خبر بازگشایی خانه سینما ابراز خوشحالی می‌کند. او البته می‌گوید که خانه سینما مدتی است باز است و خانه سینمای منحل‌شده، قرار نیست دوباره باز شود. او معتقد است تنها قرار بر این است که خانه سینمای سمنان باز شود تا انتخابات مجمع عمومی برگزار شود! او با ذکر دوباره اینکه خانه سینما باز است، عنوان می‌کند:‌ فکر نمی‌کنم قرار باشد اتفاق خاصی در بازگشایی خانه سینما بیفتد. جلسه فردا (پنجشنبه) تنها یک دور همی ساده بین اهالی سینماست تا دیداری تازه کنند و چای بنوشند!‌ فرحبخش که مانند قبل، با شور و حرارت از شمقدری و اقداماتش دفاع نمی‌کند، معتقد است که خانه سینما نه به شمقدری ارتباط داشته و نه الان به ایوبی مربوط است! او می‌گوید این بحث‌ها مربوط به اعضای خانه سینماست و ربطی به دولت‌ها ندارد:‌ «مسوولان گذرا هستند اما این خانه، چهار هزار صاحب دارد. کسانی که باید پشت هم باشند. ما با کسی روکم کنی نداریم. رو کم کنی واقعی یعنی اینکه اهالی سینما برنده شوند. البته به شرطی که خناس‌ها خرابکاری نکنند، خون اهالی سینما را نمکند و اجازه بدهند که آنها کارشان را انجام دهند».‌ فرحبخش البته توضیح بیشتری در مورد خناس‌ها نمی‌دهد. تنها اینکه اینها برخی از سینمایی‌هایی هستند که همینطور فی‌سبیل‌الله کار می‌کنند! او البته امیدوار است که این افراد همینطور فی‌سبیل‌الله هم دست از سر سینما بردارند. کسانی که به قول او شمقدری به دنبال قطع دست آنها از سینما بوده است و آنها با جو‌سازی، این کار را به مقابله دولت با سینماگران تعبیر کرده‌اند‌!
مخالف یا موافق، بالا یا پایین، کم یا زیاد، امروز خانه سینما دوباره به عرصه فعالیت رسمی بازمی‌گردد اما باید منتظر بود و دید این بازگشایی با چه کیفیتی انجام خواهد گرفت. آیا همانطور که حجت‌الله ایوبی وعده داده، هر دو طرف ماجرا در نهایت راضی خواهند شد یا نه؟!

 

مجسمه همرزم رییسعلی دلواری آتش گرفت‌
مهر- تندیس خالوحسین بردخونی از بزرگان جنبش ضد استعمار جنوب ایران و همرزم رییسعلی دلواری در هفته جاری توسط افراد ناشناس آتش زده شد و با وعده شهردار بردخون تا یک هفته آینده ترمیم می‌شود.خالو حسین بردخونی همرزم رییسعلی دلواری در دفاع از مشروطیت جنوب و همچنین دفاع از جنوب ایران به هنگام هجوم بریتانیا در جنگ جهانی اول از شخصیت‌های مهم شهر بردخون محسوب می‌شود که چند ماه پیش تندیسی از وی ساخته و در این شهر نصب شد‌ اما این تندیس یک هفته بعد از 12 شهریورماه، سالروز شهادت رییسعلی دلواری و روز مبارزه با استعمار به آتش کشیده شد.مجید بهمنی، سرپرست شهرداری بردخون از توابع استان بوشهر در مورد این حادثه توضیح داد: متاسفانه این اتفاق ناگوار افتاده و افرادی ناشناس تندیس خالو حسین بردخونی را آتش زدند.وی با اعلام این مورد که پایه‌های تندیس تخریب شده است، ادامه داد: همین امروز با فرماندهان نیروی انتظامی شهرستان دیر جلسه‌ای داشتیم و قرار شد که تمام همت این یگان به بازگشایی این پرونده اختصاص پیدا کند.سرپرست شهرداری بردخون در پایان سخنان خود گفت: قبل از صحبت با نیروی انتظامی با فرزندان خالو حسین صحبت کردیم و قرار شده که تا یک هفته آینده این مجسمه گچی و بتونی را ترمیم کنیم.

تمدید یک‌روزه کنسرت همایون شجریان
مهر- همایون شجریان خواننده موسیقی ایرانی که قرار است روزهای 21، 22، 23 و 28 شهریورماه میزبان علاقه‌مندان موسیقی با کنسرت «هوای گریه» باشد، روز 29 شهریورماه نیز کنسرتی را در دو نوبت برگزار می‌‌کند.در این کنسرت موسیقی که طی روزهای یاد شده ساعت 18 و 21:30 در مرکز همایش‌های برج میلاد به رهبری بردیا کیارس برگزار می‌شود منتخبی از قطعات «دفتر دل»، «سکوت»، «افسونگر»، «تو کیستی» از اشعار فریدون مشیری، «هوای گریه»، «فریاد غم» از اشعار سیمین بهبهانی، «غمگسار»، «غریبانه» از اشعار هوشنگ ابتهاج، «سنگ دل» از اشعار احمد سهیلی، «با ستاره‌ها»، «دشت بی‌حاصل» از اشعار حسین منزوی، «نسیم وصل» از اشعار رهی معیری، «عشق از کجا»، «خانه سودا» از اشعار مولانا و «نسیم سحر» با شعری از سعدی برای علاقه‌مندان موسیقی اجرا می‌شود.

وزیر ارشاد: ممیزی قبل از چاپ حذف نمی‌شود
ایسنا- علی جنتی درباره ممیزی کتاب و فیلم عنوان کرد: بارها گفته‌ام ممیزی یک اصل حاکمیتی است که به عهده دولت است‌ البته ما می‌خواستیم ممیزی قبل از چاپ را حذف کنیم که پس از بررسی دیدگاه‌ها و نظرات ناشران و صاحبنظران، روشن شد که نمی‌توانیم ممیزی قبل از چاپ را حذف کنیم، پس ما باید شرایطی را فراهم کنیم تا هر کتابی که به وزارت فرهنگ ارجاع می‌شود در اسرع وقت بررسی و پاسخ آن روشن شود که نویسنده و ناشر برای مدت طولانی پشت در نمانند.
وی افزود: بنده درباره فیلم هم تا به حال اظهارنظری نکرده‌ام.
وزیر ارشاد همچنین درباره معرفی معاونت فرهنگی این وزارتخانه گفت: باید مطالعات درست انجام شود تا افرادی معرفی شوند که حداقل چهار سال بمانند. معاونت فرهنگی هم پس از ارزیابی‌های کامل معرفی خواهد شد.جنتی در جواب این سوال که مدیرعامل ایرنا چه وقت معرفی خواهد شد، گفت: آن هم مشخص می‌شود.
وزیر ارشاد که چهارشنبه، 20 شهریورماه‌ در حاشیه جلسه هیات دولت سخن می‌گفت‌ در رابطه با تحولات در خانه سینما نیز گفت: خانه سینما ان‌شاءالله در همین چند روز آینده بازگشایی می‌شود.

دلایل احمد توکلی برای توجیه شایستگی حسین انتظامی
ایسنا- احمد توکلی، استاد رشته ارتباطات و از پیشکسوتان حوزه مطبوعات‌ درباره انتخاب معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معتقد است که با انتصاب دکتر انتظامی به‌عنوان معاون مطبوعاتی، یکی از شایسته‌ترین چهره‌ها انتخاب شده است.وی در یادداشتی چهار دلیل برای شایسته بودن انتصاب حسین انتظامی به‌عنوان معاون مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آورده است:
1- به‌دلیل اینکه ایشان به‌لحاظ منش و رفتار، با شعار دولت آقای روحانی منطبق است. آدم تندرویی نبوده و نیست و مشی اعتدالی دارد. پس انتخابش با «تدبیر و امید» همراه است.2- ایشان یک آدم رسانه‌‌ای است. در میان اکثریت ارباب جراید و مطبوعات از مقبولیت بالایی برخوردار است. دیدیم که در چند سال گذشته، بیشترین آرا را در مهم‌ترین انتخابات صنفی مطبوعات به‌دست آورده است.3- یکی از ویژگی‌هایی که آقای حسین انتظامی از آن برخوردار است، این است که پله‌های این عرصه را یک‌به‌یک بالا آمده و خاک این عرصه را خورده است. روزنامه‌نگار بوده، کارشناس بوده، مدیرکل شده، مدیرمسوول بوده، روزنامه بنیان‌گذاری کرده و مدیریت بزرگ‌ترین موسسات مطبوعاتی را برعهده داشته است. همه این نکات باعث شده که ایشان به این حوزه اشراف بالایی پیدا کند و این تجربه برای این مسوولیت بسیار مفید است.4- سواد بالای رسانه‌‌ای او هم در حوزه رسانه‌های مکتوب و هم رسانه‌های سایبر، نکته بسیار مثبتی است که در کار مدیریت بسیار اهمیت دارد بنابراین براساس همه این دلایل، من این انتخاب را انتخابی بجا، دقیق و درست می‌دانم.

حضور پررنگ سینماگران ایرانی در جشنواره «پوسان»
هجدهمین جشنواره فیلم «پوسان» از 11 تا 20 مهرماه با حضور پررنگ سینماگران ایرانی در کشور کره‌جنوبی برگزار می‌شود. 12 فیلمساز ایرانی با 11 فیلم که 9 فیلم از آن میان به عنوان محصول ایران ذکر شده‌اند در معتبرترین رویداد سینمایی قاره آسیا به روی پرده می‌روند.فیلم «ساری کند» اولین ساخته بلند مهدی پریزاد در اولین نمایش جهانی خود در بخش رقابتی «جریان‌های جدید» به نمایش درمی‌آید که رخشان بنی‌اعتماد هم به عنوان رییس هیات‌داوران در این بخش حضور دارد.فیلم‌های «آسمان زرد کم عمق» ساخته بهرام توکلی در اولین نمایش بین‌المللی خود، فیلم «حوض نقاشی» ساخته مازیار میری در اولین نمایش بین‌المللی خود، فیلم «پرده» ساخته مشترک جعفر پناهی و کامبوزیا پرتوی، فیلم «دربند» ساخته پرویز شهبازی، فیلم «ماهی و گربه» ساخته شهرام مکری در دومین حضور جهانی خود پس از نمایش موفقیت‌آمیز در ونیز و فیلم «گذشته» ساخته اصغر فرهادی که به عنوان محصول ایران در وب سایت جشنواره یاد شده‌ در بخش غیررقابتی «پنجره‌ای به سینمای آسیا» به نمایش در‌می‌آیند.فیلم‌های « 1001 سیب» ساخته طاها کریمی به عنوان محصول عراق و «کیلیمانجرو» ساخته نیما یوسفی به عنوان محصول سوئد، «موقت» ساخته کوتاه بهزاد آزادی از ایران و فیلم مستند «لبخند جاری» ساخته محسن مخملباف به عنوان محصول ایران و کره‌جنوبی در بخش «واید انگل» جشنواره حضور دارند. فیلم «لبخند جاری» به شخصیت و زندگی کیم دونگ- هو، بنیان‌گذار و مدیر پیشین جشنواره پوسان می‌پردازد.




Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

Trending Articles