داوینچی در صد و چهلمین شب بخارا: دانشمند، هنرمند، رازآلود
گروه فرهنگ - شب «لئوناردو داوینچی» صدوچهلویکمین شب از شبهای مجله بخارا بود که غروب پنجشنبه 30 آبانماه 1392 با همکاری موسسه فرهنگی هنری ملت و مدرسه ایتالیاییها در تهران ( پیترو دلاواله) در محل این مدرسه برگزار شد.
در آغاز این نشست علی دهباشی با خیرمقدم به لوکا جانسانتی، سفیر ایتالیا در تهران، پروفسور گالی، مدیر موزه علم و فناوری در رُم و پروفسور چرتی و جمع حاضر به خصوص دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا، درباره لئوناردو داوینچی چنین گفت: «از لئوناردو داوینچی، دانشمند و هنرمند ایتالیایی دوره رنسانس، به عنوان یکی از بزرگترین نوابغی یاد میکنند که جهان به خود دیده است. او که در 15 آوریل 1452 در یکی از روستاهای توسکانی چشم به جهان گشود در نقاشی، ریاضی، معماری، موسیقی، کالبدشناسی، مهندسی، مجسمهسازی و هندسه سرآمد بود. گرچه امروز داوینچی را بیشتر به عنوان نقاش تابلوی « مونالیزا» و « شام آخر» میشناسند اما از او طرحهای مبتکرانهای برای ساخت ماشینهای پرنده و ادوات زرهی به جا مانده است و شاید بتوان او را اولین طراح هواپیما نامید.
از دوران کودکی لئوناردو اطلاعات زیادی نداریم. میدانیم که او ۵ سال اول زندگی خود را با مادرش که دهقانزاده بود گذراند و سپس در ۱۴۵۷ نزد خانواده پدرش رفت که از ثروتمندان آن روزگار بودند و با پدربزرگ، مادربزگ و عمویش زندگی کرد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه دهکده محل سکونتش گذراند. با اینکه در مدرسه چندان موفق نبود، ولی شور و شوق فراوانی نسبت به طبیعت نشان میداد. در این دوران داوینچی هندسه و ریاضیات را نیز آموخت. سپس او را به شاگردی به هنرکدهای در فلورانس فرستادند تا آموزش ببیند.
لئوناردوی جوان در این هنرکده بسیار آموخت و بدون شک در همین جا بود که با ریختهگری و کارهای فلزی آشنا شد و آن قدر در پیکرتراشی پیش رفت که در 17 سالگی به استادی ماهر بدل شد.
لئوناردو پس از طی این دوران آموزشی به شهر میلان رفت و در سال ۱۴۷۲ به عضویت گروه قدیس لوقا درآمد. مرکز این گروه یا اتحادیه، که عمدتا از داروفروشان، پزشکان، و هنرمندان تشکیل شده بود، در بیمارستان سانتا ماریانوئووا بود. احتمالا لئوناردو در آنجا فرصتی برای آموختن کالبدشکافی به دست آورد.
لئوناردو سالهای پایانی عمر خود را در واتیکان گذراند و سرانجام در 1519 چشم از جهان فروبست و آثاری بیمانند از خود به یادگار گذاشت.»
پس از آن علی دهباشی از دکتر کارلو چرتی به عنوان نخستین سخنران این مراسم دعوت کرد و دکتر چرتی به زبانهای فارسی و ایتالیایی از برپایی شب لئوناردو سخن گفت: «میخواستم قبل از هر چیز از شما تشکر کنم که تشریف آوردید به این جلسه و بگویم که یک شب دیگر را با همکاری آقای علی دهباشی انجام میدهیم. برای من این همکاری خیلی مهم است، همکاری بین سفارت، مدرسه و ماهنامه بخارا. و فکر میکنم که مجله بخارا؛ آقای دهباشی یکی از مهمترین جاهای فرهنگ در ایران هستند و روشنفکران ایران در این سالها، از انقلاب اسلامی به بعد میتوانستند هر سال در ماهنامه کِلک و بعد بخارا جایی پیدا کنند که صدای خودشان، نوشتههای خودشان را انتشار بدهند. »
پس از دکتر چرتی، لوکا جانسانتی به حاضران خیرمقدم گفت و چنین ادامه داد (داود عباسی گفتههای سفیر ایتالیا را به فارسی برگرداند): «من هم میپیوندم به تشکر از جناب دهباشی برای موفقیتهایی که داشتند برای برگزاری چنین مراسمی. مناسبت امشب به یمن ورود پروفسور گالی، مدیر موزه علوم و فناوری میلان به ایران برگزار میشود. آقای گالی توسط موزه علوم و فناوری ایران به تهران دعوت شده است. ایشان طی اقامتش در ایران سخنرانیهای آموزشی داشتهاند و همایشهایی برگزار کردهاند، در یک برنامه بسیار فشرده که این روزها در تهران برگزار شده است و در اصفهان ادامه خواهد داشت.
دیدار پروفسور گالی زمینهای شد برای یادداشت تفاهمی که امروز میان موزه ایشان و موزه علم و فناوری ایران در سفارت ایتالیا به امضا رسید. لذا ما امیدواریم که این دیدار آغاز همکاریهای دو جانبهای باشد و این همکاریها میتوانند با پروژههای جدیدی تداوم پیدا کنند، از جمله همکاری در زمینه مشارکت در نمایشگاه بینالمللی اکسپو 2015 که در شهر میلان برگزار خواهد شد. من میخواهم از جانب خودم تاکید کنم بر خوشحالیام از حضور پروفسور گالی در اینجا و از ایشان قدردانی به عمل بیاورم. دیدار ایشان از ایران گام مهمی برای تقویت همکاریهای بین دو کشور در زمینههای علمی و فناوری است و این دیدار در لحظهای رخ میدهد که روابط دوجانبه میان رُم و تهران در مرحله نوین توسعه قرار دارد. باز هم از حضور شما تشکر میکنم و از آقای علی دهباشی و از پروفسور گالی دعوت میکنم تا برای ما صحبت کنند. »
فیورنزوگالی با قدردانی از توانمندیها و آشنایی با لوکا جانسانتی سفیر ایتالیا و تشکر ویژه از وجود این سفیر محترم به عنوان شاهد ویژه امضای مهم تفاهمنامه بین موزه میلان و موزه علوم و فناوری محلی در تهران و توجه ایشان به دنیای فرهنگ سخنانش را اینگونه آغاز کرد: (داود عباسی سخنان پروفسور گالی را به فارسی برگرداند): «من شخصا به همکاران موزه ایرانی پیشنهاد حضور و همکاری در دوران برگزاری نمایشگاه اکسپو در میلان را دادم که البته ایران حاضر خواهد بود، چراکه ایران مستقلا یک غرفه در این نمایشگاه نیز خواهد داشت و ابراز امیدواری میکنم، به قول ایرانیها ان شاء الله. »
در ادامه پروفسور گالی دو تصویر را به نمایش گذاشت: یکی تابلوی «بهار بوتچلی» که مبین آرزوی زیبایی و دیگری «باکره صخرهها» که از زیباترین تابلوهای داوینچی است و در موزه لوور نگهداری میشود و نسخه دومی هم از این تابلو توسط شاگردان داوینچی و با هدایت خود او کشیده شده، سپس از دو جوان حاضر در میان تماشاگران کمک گرفت تا دو تابلو را با هم مقایسه کنند و بگویند.
دو جوان منتخب از حضار، نظرات خود را که درست هم بود اینگونه بیان داشتند: در تابلوی بوتچلی حواشی تابلو بخشهای تیره و سیاهی وجود دارد در صورتی که داوینچی با هنر خویش جزییات را در هماهنگی با طبیعت موجود در زمینه تابلو به تصویر میکشد. این تفاوت مهم میان دو هنرمندی است که همعصر هم بودهاند و یکی از دلایل انقلابی تفاوت و تمایز داوینچی نیز محسوب میشود. داوینچی نه اولین هنرمند بلکه اولین هنرمند بزرگی است که وجود طبیعت را به مفهوم معاصر در اثر خود میآورد. او با استفاده از تکنیک سایهروشن، شخصیت و افراد حاضر در تابلو را با طبیعت پیرامون هماهنگ جلوه میدهد و در تمام آثار و حتی طراحیهایش که در موزه میلان به مدلهایی تبدیل شدهاند (این موزه با بیش از140 مدل، بیشترین مدلهای داوینچی در جهان را داراست) نشانگر توجه و احترام او به طبیعت است که در آن دوران بیسابقه بوده و تفکری است امروزی و معاصر. در صورتی که در تابلوی بوتچلی حول افراد و شخصیتهای اثر خطوط تیرهای است که از پسزمینه طبیعت تابلو جدایشان میکند و این امر مربوط به تفکر آن دوره و مبنی برجلوه سلطه انسان بر طبیعت و جداکننده انسان از طبیعت است. بنابراین پس از پنج - شش قرن داوینچی همچنان زنده است چراکه این نیاز پیوند با طبیعت اکنون نیز در ما زنده است.
لئوناردو داوینچی در شهر کوچکی نزدیکی فلورانس در1452 به دنیا آمد. او هشت سال در آن دهکده کوچک در طبیعت زندگی میکند و پس از هشتسالگی به فلورانس میرود. دریافت شدیدترین تصاویر ذهنی انسان که در سه سال اول زندگی است و امروزه از آن به «اینگنتین» یاد میکنیم، همانا نشانگر عشق داوینچی به طبیعت در کنار ذهن کنجکاو مخترع وی است. پدر او به زودی متوجه میشود که پسرش به کار وی علاقهای ندارد، از اینرو، او را در سن 12-13 سالگی نزد یکی از نقاشان بنام آنروز (آندره وروکیو) در فلورانس میسپارد. در ایام توسعه رنسانس ایتالیایی تجربه در کارگاه این استاد تاثیر عمیقی در زندگی او به جا گذاشت. در آن دوره نقاشان نهتنها هنرمند بودند بلکه مسوول تولید صنایع دستی به حساب میآمدند و با ساختوسازی که در کارگاه است، داوینچی فرصت پیدا میکند علاوه بر نقاشی در 19 سالگی اولین سفارشهای مهم خود را دریافت کند و فرصت مییابد تا با دستان خود و به صورت عملی کار کند که در شکلگیری تواناییهای او تاثیر بسزایی داشته که او خود بعدها خودش را فردی بدون تحصیلات دانشگاهی به حساب میآورد چراکه شکلگیری اولیه او نه به عنوان مرد علم یا متفکر، بلکه به صورت فردی که تنها در یک کارگاه کار میکرده به انجام میرسد.
او در سن 21،22 سالگی به چنان شخصیت هنری دست مییابد که استاد او وروکیو دست از کار نقاشی میکشد و تصمیم به انجام حرفهای دیگر میگیرد. البته این مطلب شاید استناد دقیق تاریخی نداشته باشد و تنها یک افسانه باشد اما این افسانه در همان زمان پدید آمده و نمایانگر شخصیت افسانهای این هنرمند است.
در همین سنین فعالیتهای شهرسازی او آغاز میشود و طرحها و کدهای او تماما موجود است که اسناد آن در همین موزه داوینچی در میلان نگهداری میشود و کارهای او در کلیسای مرکزی فلورانس نیز از دیگر فعالیتهای مهم در زندگی اوست. البته به غلط تصور میشود که داوینچی سرچشمه بسیاری از اختراعات امروز است! در صورتی که تمام کدها و طرحهای داوینچی که امروزه در دسترس ماست حاصل کار صرفا شخص داوینچی نبوده و خیلی از یادداشتهای او نشان میدهد که بسیاری از آن اشیا در همان زمان هم وجود داشته و برای داوینچی منشا و مبدا تامل بوده است.
پروفسور گالی در ادامه گفت، اگرچه ما در موزه دارای کلکسیونهای هنری هستیم اما این موزه اساسا موزه علم و فناوری محسوب میشود بنابراین اختراعات و اکتشافات داوینچی برای موزه بسیار مهم است.
اختراع و ساخت دستگاههایی برای راحتتر کردن زندگی بشر وجه پیوند داوینچی با انسان معاصر است. او تا 30 سالگی در فلورانس میماند و بعد از آن بنا به پیشنهاد وروکیو به میلان نقل مکان میکند. در آن زمان دوران جنگ در میلان بوده که داوینچی برای داشتن کار و دریافت مستمری، طی نامهای خودش را نه به عنوان هنرمند بلکه به عنوان متخصص ساخت قلعههای نظامی به دوک میلان معرفی میکند. او کار خودش را در این زمینه آغاز میکند، ضمن اینکه به برگزاری مراسم و جشنهایی هم میپردازد چرا که از لحاظ فرهنگی توانمندی برپایی چنین مراسمی را نیز دارا بوده است. البته در آن دوره میلان از لحاظ مالی و فرهنگی شهری بسیار غنی محسوب میشده و داوینچی به مطالعه درباره شهر و بناهای میلان نیز میپردازد.
شاید ذکر این مطلب به صورت اعداد و ارقام صحیح نباشد اما باید اشاره داشت که ما داوینچی را 90 درصد به عنوان یک هنرمند به حساب میآوریم و 10 درصد مابقی را به عنوان مخترع و مهندس. او نخبگی خود را از طراحیهایش در بخش فنی به ظهور میرساند بنابراین به این دلیل ما او را یک مهندس به حساب میآوریم. مطالعات شدید و دقیق او درباره شهرسازی برای آرزوی ساخت شهری جدید حول محوریت شخصیت دوک فورسا یا مطالعات کلیسای مرکزی میلان یا بناهای دیگر در این شهر مبین استعداد و نخبگی هنری خاص داوینچی و علاقه او برای درک بیشتر دنیای پیرامونش است. اختراعات و اکتشافات داوینچی ماحصل مطالعات شخصی او از جهان اطرافش است.
در قرون 19 و 20 فعالیتی مبنی بر تهیه نسخههای مجدد با روش علمی صحیح از طراحیهای داوینچی آغاز شد که باعث گردید تا نسخههای ملموس و قابل دسترسی در اختیار محققان قرار داده شود تا روی آنها کار کنند. در 1929 در موزه تاریخ علم فلورانس اولین تلاشها برای ساخت مدلهایی از روی طرحها و نقشههای داوینچی در جریان بود که در آن سالها ایتالیا از حیث هوانوردی در دوران طلایی خودش بهسر میبرد و هشت مدل اول ماشین که از روی طرحهای داوینچی ساخته شد مربوط به بخش هوانوردی بود.
لئوناردو از طریق مشاهده موشکافانه دنیای اطرافش به یکسری حدسیات فوقالعاده دسترسی یافت، از جمله در مورد هوانوردی که امروزه شاید پیش پا افتاده به نظر برسند اما باید خاطرنشان کرد که برای زمان داوینچی اصلا مساله سادهای نبوده است. از جمله الهامات و حدسیات مهم و متعدد او چگونگی پرواز پرنده در ماشین پرنده و به ویژه مبحث پره هوایی است که او متوجه این مطلب بوده است که از آنجا که هوا جسم، ماده وچگال هست بنابراین میتوان به وسیله پره در آن نفوذ کرد و با چرخش پره نیرو پدید آورد و این پره مبحثی است که داوینچی پایهگذاری میکند و در کد آتلانتیک او ذکر شده است.
با این مطالعات به این نتیجه میرسیم که گویا داوینچی از مشاهدات و حدسیات خود تصویربرداری ویژهای میکرده و در پی مطالعات عمیق خود تا آنجا پیش میرفته که به کاملترین ماشین میرسیده که این ماشین همان بدن انسان است. بنابراین به مطالعات آناتومی او و شناخت زیستی او از بدن انسانی میرسیم که مساله سادهای به خصوص در آن دوره نبوده چنان که او باوجود مخالفت مقامات مذهبی زمانش همواره در جستجوی بدن اجساد برای پیشبرد مطالعات خود بوده است.
لئوناردو یک نوع تمایل شگرف همهجانبه در خصوص کشف و شناخت تمام زمینهها و واقعیتهای دنیای اطرافش داشت.»
پروفسور گالی سپس با نمایش عکسهایی به علاقه داوینچی به شناخت بدن حیوانات اشاره کرد و افزود: «لئوناردو داوینچی زندگیاش را در خدمت این خواست شدید و علاقه عظیم به تحقیقات و مطالعه در زمینههای گوناگون اختصاص داد. اینها همان ویژگیهایی هستند که هنرمند را با دانشمند پیوند میدهند، این جستجوی دایمی برای یافتن پاسخ به سوالات، مشاهدات موشکافانه، کنجکاوی، ویژگیهایی است که در تمام ما انسانها میتواند وجود داشته باشد اما وجود این ویژگیها در این سطح که منجر به تولید اختراعات یا آثار هنری میشود که هر بینندهای را این گونه به وجد میآورد، فقط در شخصیت فردی چون لئوناردو داوینچی تحقق مییابد!
پروفسور گالی در خاتمه خاطرنشان کرد که «طی جلسهای که چند شب پیش با سفیر محترم ایتالیا در ایران و همچنین سفیر واتیکان داشت، سفیر واتیکان به عنوان یک شخصیت مذهبی اظهار داشت که ما انسانهایی مذهبی هستیم اما انسانهایی هستند که بیشتر از عقلشان استفاده میکنند و میتوان گفت اشخاصی نظیر داوینچی در آن منتها علیه نوع بشر قرار دارند، به دلیل رسیدن به چنین رشدی در طول زندگی.
در حدود سال 1499 به دلیل حمله فرانسویها به میلان که این شهر را اشغال میکنند، لئوناردو از طریق دیگر شهرها به شهر ونیز میگریزد. پس از آن دژهای نظامی متعددی در رم را بنا میسازد تا از این راه امرار معاش کند و در آن زمان برای چنین کارهای از وی بسیار تقاضا میشده است و او مجددا در 1506 به میلان بازمیگردد و کارهایش را ادامه میدهد و با پادشاه وقت فرانسه فرانسوای اول آشنا میشود و در سه سال آخر عمرش در قلعه کلو در دره رود لویر در فرانسه کارهایش را به انجام میرساند و مشاور شاه فرانسه میشود، در سمت یک هنرمند و مهندس با شهرتی جهانی که قادر به انجام هر کاری است که بخواهد و در نهایت در 1519 در آغوش پادشاه فرانسه در همان قلعه کلو چشم از جهان فرو میبندد. حدود 250 سال پیش یکی از خانوادههای فرانسوی این قلعه را خریداری کرد و در صورتی که زمانی گذرتان به این منطقه افتاد حتما از این قلعه بازدید کنید.
طبیعتا لئوناردو زندگی خارقالعادهای داشته که نمیشود در این فرصت کوتاه به تمام نکات زندگی او پرداخت لذا اینها تنها یکسری کدهایی بود برای درکی اجمالی از شخصیت داوینچی. و یک فیلم پنج ساعته از زندگی لئوناردو وجود دارد که من آن را به مدرسه ایتالیاییها در تهران میدهم تا شاید زمانی فرصت کنند و آن را به نمایش درآورند.»
پر فروش های هفته
شعر و خاطرهپرفروشترین کتابهای هفته گذشته را از پیشخوان کتابفروشی نشر چشمه اینجا ببینید.
1- مجموعه داستان «مادربزرگت رو از اینجا ببر» که با ترجمه پیمان خاکسار توانسته است در کمتر از یک ماه به چاپ دوم برسد، مثل کتاب قبلی او، «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم»، زبانی طنزآلود دارد هرچند نمیتوان گفت که کاملا به طنز نگاشته شدهاند. نثر جذاب نویسنده و شخصیتهای عجیب داستانها سبب میشود تا مخاطب به راحتی با شخصیتها احساس همذات پنداری کند. این کتاب شامل قصههایی با عناوین «طاعون تیک»، «گوشت کنسروی»، «مادربزرگت رو از اینجا ببر!»، «غول یکچشم»، «یک کارآگاه واقعی»، «دیکس هیل»، «حشره درام»، «دینا»، «سیاره میمونها»، «چهارضلعی ناقص» و «شب مردگان زنده» است. این مجموعه که در آمریکا نیز با استقبال خوب مخاطبان مواجه شده است، یکی از بهترین هدیههای کریسمس پیشنهادی روزنامه «لسآنجلس تایمز» بوده است.
2- کتاب «خاطرات تاج الملوک» حاصل مصاحبههای ملیحه خسروداد، تورج انصاری و محمودعلی باتمانقلیچ با همسر رضا شاه پهلوی و مادر محمدرضا پهلوی است. او در طی این مصاحبهها به بیان خاطرات خود میپردازد. ویرایش «خاطرات تاج الملوک» را مصطفی اسلامیه انجام داده است. ملکه ایران فرزند تیمورخان آیرملو که در سال 57، همزمان با انقلاب اسلامی ایران، از کشور خارج شده بود در سال 1360 در مکزیک درگذشت.
3- «اسبها در پیشانیات میدوند»، نخستین مجموعه شعر مریم منصوری و دومین کتاب او است. این نویسنده جوان که پیش از این نیز مجموعه داستان «دو کام حبس» را توسط نشر چشمه به چاپ رسانده بود، توانسته است خود را به لیست پرفروشهای کتاب اضافه کند. «اسبها در پیشانیات میدوند»، «زنی در اندام این درخت مرده است» و «و دیگران» نام بخشهای این مجموعه شعر و سفر همیشه، آتش که در، ماهیان مرده در، بوی گند خون، پیچیدهای به تاریک، با خطوط پیر، پشت دری کهنه، عادیترین لباس و ... بخشی از اسامی این مجموعه شعر 81 صفحهای هستند.
4- فیلیپ راث نویسنده کهنسال آمریکایی نیز با کتاب «یکی مثل همه» خودش را در فهرست پرفروشها قرار داده است. این کتاب که توسط پیمان خاکسار ترجمه شده به زندگی ساده و معمولی مردی عادی میپردازد. زندگیای که با روزمرگیهایش سبب شده تا آن مرد یکی مثل همه باشد. داستان با مراسم خاکسپاری شخص شروع و سپس قطعههایی از زندگی وی روایت میشود. کسی که خبری از نامش تا پایان داستان نیست. روزمرگی، پوچی و بیمعنایی و مصرفگرایی مفاهیمی هستند که این نویسنده سرشناس آمریکایی در خلال داستانش به بیان آن میپردازد.
شورهزار، نمایش جدید حسین کیانی
ایسنا- حسین کیانی نمایش «در شورهزار» را با بازی مجید صالحی، رویا میرعلمی، فهیمه امنزاده، علی سلیمانی، سینا رازانی، احمد ساعتچیان، وحید رهبانی و فریده سپاهمنصور به صحنه میبرد.
حسین کیانی بعد از دو سال دوری از تئاتر، نمایش «در شورهزار» را از 12 آذرماه در تماشاخانه ایرانشهر به صحنه میبرد. این نمایش درباره حضور اجباری آدمهایی از اقشار مختلف جامعه در اقلیمی خاص است که شرایط زیستن و امکانات در آن موجود نیست.
به گفته کیانی، متن نمایش «در شورهزار» برگرفته از وقایع اجتماعی معاصر نوشته شده است و مخاطب در این نمایش شاهد دراماتیک کردن اتفاقات پیرامون خود خواهد بود.
در اجرای این اثر نمایشی، حسین کیانی علاوه بر نگارش متن و کارگردانی، طراحی صحنه و لباس را انجام میدهد. ساخت موسیقی بر عهده بهنام کلاهبخش و طراحی چهرهپردازی بر عهده ماری حاجیهاست. محمد گوردزیانی، نرگس کیانی و یوسف رستمی گروه کارگردانی این نمایش را تشکیل میدهند، اجرای صحنه را هم هادی بادپا انجام میدهد.
حسین کیانی دو سال پیش نمایش «مشروطهبانو» را در تالار اصلی تئاتر شهر به صحنه برد اما بعد از آن نمایش دیگری را اجرا نکرد. او از روز 12 آذرماه نمایش «در شورهزار» را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به صحنه خواهد برد.
ورود یک موش کور به «شهر موشها»
مهر- تهیهکننده فیلم سینمایی «شهر موشها 2» از فیلمبرداری این پروژه در لوکیشن حفره «کرول موش» خبر داد و شخصیت این موش کور را معرفی کرد.
منیژه حکمت که این روزها همراه با مرضیه برومند کارگردان «شهر موشها 2» مشغول ساخت این پروژه سینمایی هستند، گفت: تاکنون 45 درصد از فیلمبرداری این فیلم انجام شده است و هماکنون مشغول گرفتن سکانسهایی مربوط به حفره «کرول موش» (موش کور) هستیم. حدود 15 روز دیگر فیلمبرداری صحنههای داخلی تمام میشود و ما وارد شهر موشها میشویم که این سکانسهای شهری بسیار مهم است. فیلمبرداری داخلی در خانه کپل انجام شده است و ما در قسمت شهر سکانسهایی را هم در رستوران کپل میگیریم.
این تهیهکننده در پایان با اشاره به اینکه ضبط موسیقیهای کار به پایان رسیده است، بیان کرد: همانطور که میدانید «شهر موشها» یک فیلم موزیکال است. جا دارد از هنگامه مفید برای ترانهها و بهرام دهقانیار آهنگساز فیلم تشکر کنم. ما 9 ترانه برای این کار در نظر گرفتهایم که فکر میکنم قطعا این ترانهها مورد استقبال قرار گیرد. البته در نظر داریم همزمان با اکران فیلم تمام ترانههای «شهر موشها» در یک لوح فشرده وارد بازار شود. این فیلم برای اکران عمومی آماده خواهد شد که البته پیش از این تهیهکنندگان فیلم از تلاش برای نمایش آن در نوروز 93 خبر داده بودند.
وزیر ارشاد: از مجوزها حمایت میکنیم
ایلنا- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت که اجرای عدالت فرهنگی و توزیع عادلانه امکانات در اولویت کارهای این وزارتخانه است.
علی جنتی روز پنجشنبه در دومین روز از کنگره بینالمللی ابن شهر آشوب ساروی مازندرانی در ساری در گفتوگو با خبرنگاران ضمن بیان این مطلب افزود: مناطق محروم در اجرای عدالت فرهنگی در اولویت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار خواهند گرفت.
وی به کافی نبودن امکانات فرهنگی اشاره کرد و ادامه داد: هماکنون بسیاری از شهرهای کشور فاقد سالن سینما و سالنهای نمایش هستند.
جنتی از عضویت ۶۰ هزار خانوار در صندوق حمایت از هنرمندان خبر داد و گفت: با توجه به عضویت اعضای کانونهای فرهنگی- هنری مساجد و افزایش اعضا، در حال حاضر با کمبود بودجه مواجه هستیم.
وزیر ارشاد به بیمه هنرمندان و روزنامهنگاران نیز اشاره کرد و افزد: این امر نیاز به بحث و بررسی دارد تا مشخص شود که آیا این موضوع بر عهده دولت است یا رسانههای مربوطه.
وی همچنین بر ضرورت افزایش دقت در صدور مجوز فیلم، کتاب و آلبومهای موسیقی تاکید کرد و ادامه داد: اینگونه موارد پس از دریافت مجوز، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حمایت خواهند شد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر اینکه نیازمند وزارت قرآن نیستیم، گفت: تمامی فعالان قرآنی از سوی معاونت قرآن و عترت این وزارتخانه حمایت خواهند شد. علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز پنجشنبه به منظور شرکت در دومین روز کنگره بین المللی علامه «ابن شهر آشوب ساروی مازندرانی» به استان مازندران سفر کرده است.
پروانه ساخت «آرایش غلیظ» و 5 فیلم دیگر
مهر- شورای صدور پروانه فیلمسازی 35 میلیمتری در جلسه 29 آبانماه خود که با حضور همه اعضا در محل معاونت آثار سینمایی و سمعی و بصری برگزار شد، برای شش فیلم پروانه ساخت صادر کرد.
فیلمهای «کارواجار» به تهیهکنندگی تقی علیقلیزاده و به کارگردانی آناهید آباد، «دایره داود» به تهیهکنندگی فرشته مهدیزاده و به کارگردانی سیامک کاشف آذر، «آرایش غلیظ» به تهیهکنندگی سعید سعدی و سعید ملکان و به کارگردانی حمید نعمتالله، «راحله» به تهیهکنندگی جمال شورجه و به کارگردانی حسن نجفی، «سرو زیر آب» به تهیهکنندگی سیدحامد حسینی و به کارگردانی محمد علی باشه آهنگر و «آدم باش» به تهیهکنندگی و کارگردانی مجید جوانمرد از شورای صدور پروانه فیلمسازی، پروانه ساخت دریافت کردند.
عزتالله انتظامی در سیسییو بستری شد
عزتالله انتظامی بهدلیل مشکلات تنفسی ناشی از آلودگی هوا در بخش سیسییو بستری شد. آقای بازیگر با تایید این خبر گفت: از شب گذشته (پنجشنبه، 30 آبانماه) بهدلیل آلودگی هوا، تنفس برایم بسیار سخت شده است و به همین دلیل، در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شدهام تا پزشکان کنترل بیشتری روی تنفس و قلبم داشته باشند.
وی درباره وضعیت سلامتیاش، توضیح داد: حال عمومیام بد نیست و میتوانم صحبت کنم و غذا بخورم اما ریههایم کمی با مشکل مواجه شده و تنفس برایم سخت است. همچنین با توجه به اینکه قلبم باتری دارد، برای احتیاط، پزشکان کنترل دقیقی روی فعالیت آن بخش نیز دارند.
انتظامی با تشکر از پزشکان و پرسنل بیمارستان، افزود: آقایان دکتر نصیری و اخوان رسیدگی بسیار خوبی به من دارند و بسیار ورزیده عمل میکنند. این بازیگر پیشکسوت سینمای ایران در پایان با تاکید دوباره بر اینکه آلودگی هوا باعث بستری شدنش در بیمارستان شده است، گفت: پزشکان تاکید دارند که پس از مرخص شدن از بیمارستان باید به دریا بروم و در تهران نمانم.