محمدعلی نجفی در صدمین روز حضورش در سازمان میراث فرهنگی: توافق ژنو، ورود گردشگران را افزایش میدهد
گروه فرهنگ- معاون رییسجمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور با اشاره به اهمیت موضوع گردشگری و نقش آن در ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی در کشور گفت: این موضوع در دوره جدید مدیریتی در این سازمان از اهمیت بالایی برخوردار است به طوری که در 11 جلسه شورای معاونین که در 100 روز گذشته برگزار شده از مجموع مصوبات این جلسات، 14 طرح و برنامه مهم با موضوع گردشگری تصویب شده است.
محمدعلی نجفی صبح دیروز در دیدار صمیمانه خود با مدیران و کارکنان معاونت گردشگری که در ساختمان این معاونت برگزار شد، گفت: موضوع گردشگری یک موضوع مهم و استراتژیک است که مقام معظم رهبری، رییس محترم جمهور، مجموعه دولت و مجلس شورای اسلامی بر نقش آن در موضوعات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی معتقد هستند ازاین رو باید تلاشها در این حوزه بیش از پیش افزایش یابد.
دکترنجفی با اشاره به موفقیتهای کشور در ماههای اخیر افزود: خوشبختانه با روی کار آمدن دولت یازدهم شاهد موفقیتهایی در سطوح ملی و بینالمللی در حوزههای گوناگون بودیم و امروز هم موفقیت تیم مذاکرهکننده ایران در موضوع هستهای در ژنو را مشاهده کردیم که تلاشهای بیوفقه و شبانهروزی این تیم، منجر به پذیرش حق قانونی ایران در موضوع غنیسازی شد که این موفقیت را به ملت بزرگوار ایران تبریک میگویم. به گفته وی، این موفقیتها بهطور حتم به نفع گردشگری کشور نیز هست و در ماههای آینده شاهد افزایش ورود گردشگران خارجی به کشور خواهیم بود.
معاون رییسجمهور ادامه داد: امروز صدمین روز فعالیتم در سازمان میراث فرهنگی است که در این 100 روز بیش از 60 درصد وقت و توان من در حوزه گردشگری و در خصوص مسایل برنامههای این معاونت صرف شده است، چراکه معاونت گردشگری برای سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و مجموعه دولت از اهمیت بالایی برخوردار است.
نجفی در ادامه سخنانش گفت: خوشبختانه در حال حاضر شاهد افزایش و رشد فعالیتهای علمی و پژوهشی در حوزه گردشگری در کشور نیز هستیم و شاهدیم که عناوین بسیار زیادی کتاب و نیز مجلات علمی و تخصصی در این حوزه منتشر میشود.
وی در عین حال فعالیت در حوزه گردشگری را به خاطر پیچیدگیهای این حوزه کار مشکلی دانست و گفت: انصافا کار کردن در حوزه گردشگری بسیار سخت است چراکه برای پیشبرد اهداف و ماموریتهای درنظرگرفته شده برای این حوزه باید بین بخشهای مختلف هماهنگی ایجاد کرد. از این رو نیازمند آن هستیم که در این حوزه به یک برنامهریزی جامع و دقیق
دست یابیم تا بتوانیم بر اساس برنامهای مدون و دقیق ماموریتهای حوزه گردشگری را پیش ببریم و برای موفقیت در حوزه گردشگری نیازمند همکاری و هماهنگی با دستگاهها و بخشهای مختلف هستیم.
دکتر نجفی در ادامه صحبتهای خود با اشاره به موضوع اقدامات انجامشده مناسب در حوزه گردشگری افزود: یکی از مهمترین و بهترین اقداماتی که اخیرا در حوزه گردشگری انجام شده تشکیل کمیته مشترک برای صدور ویزای گردشگران خارجی است که این کمیته متشکل از دستگاههای مرتبط است.
وی ادامه داد: خوشبختانه علاوه بر فضای مطلوبی که در دولت وجود دارد فضای مجلس شورای اسلامی هم فضای بسیار ارزشمندی است و نمایندگان مجلس در این خصوص میتوانند همکاریهای بسیار خوبی با سازمان میراث فرهنگی داشته باشند.
وی همچنین از ارایه طرحهای جدید از سوی سازمان میراث فرهنگی به دولت برای توسعه و رونق گردشگری خبر داد وگفت: اخیرا طرحی با عنوان سازماندهی تعطیلات در کشور به دولت ارایه شده است که در صورت تصویب میتواند به رونق گردشگری کمک کند.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود به مشکلات موجود در سازمان و معاونت گردشگری نیز اشاره کرد و ادامه داد: فقر امکانات و کمبود بودجه، وضعیت حقوق و دستمزد کارکنان و موضوعاتی مانند وضعیت قراردادهای سازمان و همچنین کمبود فضای فیزیکی از مهمترین مشکلاتی است که در این سازمان با آن روبهرو هستیم که البته برای رفع این مشکلات برنامهریزیهایی انجام شده است.
دکتر نجفی گفت: در جلسات شورای معاونین طرحهای خوبی در خصوص موضوع مسایل رفاهی کارکنان و نیز بحث قراردادها و حقوق و دستمزدها ارایهشده که در حال بررسی و تصویب این طرحها هستیم.
معاون رییسجمهور افزود: موضوعاتی مانند بیمه تکمیلی و نیز تسهیلات سفر برای کارکنان سازمان میراث فرهنگی و همچنین کاهش مدت ساعت کار بانوان شاغل دارای فرزند خردسال و... از مهمترین موضوعاتی است که در حال پیگیری آن هستیم.
رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور افزود: امیدوارم با برنامهریزیهای صورتگرفته بتوان به موفقیتهای مهمی در حوزه گردشگری دست یافت.
در آغاز این نشست صمیمی تعدادی از کارکنان معاونت گردشگری به بیان دیدگاهها و نظرات خود با رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری پرداختند.
تولد 90 سالگی مردی که هیچوقت در یک نقطه نایستاد
عصر پاییزی جلال
گروه فرهنگ- شنبه دوم آذرماه سالن «هنر» فرهنگسرای ارسباران میزبان مراسم نودمین زادروز جلال آلاحمد بود. مراسمی که به همت دوستداران و یاران نزدیک جلال در عصری سرد و پاییزی برگزار شد. همراهان جلال سعی داشتند بازتعریفی از شخصیت او داشته باشند، روشنفکری که در سالهای گذشته آماج حملات گروههای مختلف بوده است. به قول آقای «امامی» یکی از سخنرانان مراسم در هر کجا مشکلی هست، از مسایل فرهنگی گرفته تا حتی گرانی و تورم، ناسزایی هم به جلال و شریعتی داده میشود.
نسل جلال
در ابتدای مراسم مجری با خواندن شعری در وصف جلال مراسم را آغاز کرد. بعد از آن از آقای ناظمی، معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری که متولی برگزاری مراسم بود برای سخنرانی دعوت کرد.
آقای ناظمی خود را از نسل جلال دانست و درباره شخصیت او گفت: «با توجه به مطالعات من در ادبیات معاصر هیچ شخصیتی را مانند جلال با این شجاعت و صراحت سراغ ندارم.کسی که در عمر کوتاهش از پرکارترین نویسندگان معاصر ما به حساب بیاید و در زمینه نوشتن رمان و داستان کوتاه و ترجمه آثار مختلف فعالیت کرده باشد. برای من و نسل من جلال آلاحمد به عنوان یک الگو در دهه 40 و 50 و حتی بعد از انقلاب مطرح است. این نشست در مقابل فعالیتهای جلال برگ سبزی است و به هیچوجه درخور فعالیتهای گسترده او نیست. هرچند باید در نظر داشت جلال و آثار او باید دوبارهخوانی شود و در بوته نقد و نظرات مختلف قرار بگیرد. هیچ نقص و ایرادی برای چنین نویسندهای نیست که مورد نقد نویسندگان دیگر قرار بگیرد.»
مجری از جناب آقای انوار، تاریخدان و ادیب معاصر برای سخنرانی دعوت کرد. او نیز از روی متنی که قبلتر نوشته بود، مروری داشت بر زندگینامه جلال آلاحمد. از تولد جلال در خانوادهای تماممذهبی گفت و از پدرش که عالمی دینی بود. این فضای دینی و شیعی تفکرات جلال را در دوران نوجوانی ساخت و فردی ظلمستیز را تحویل جامعه داد. جلال که از ظلم حاکم مستبد زمان باخبر بود با این امید که احزاب چپ در مبارزه با ظلم ثابت قدماند به آنها پیوست. با توجه به قلم شیوا و نثر درخور توجهاش تبدیل به یکی از مهرههای مهم حزب چپ شد و سردبیر یکی از نشریات وابسته به آن. جلال بعد از فاصله گرفتن با سیاسیبازیهای حزب چپ از آنها جدا شد. این اقدام مصادف بود با شروع فعالیت نهضت ملی شدن نفت به رهبری مرحوم مصدق. از اینرو، جلال آرمانهایش را در همراهی با نهضت ملی دید و به این جریان ضداستعماری بزرگ ملحق شد. هرچند این کار هم زیاد طول نکشید و جلال راهش را از آنها جدا کرد. جلال بعد از آن هم ساکت ننشست و با قلم خودش در مقابل استبداد و استعمار ایستاد و از آنچه درست میپنداشت تمامقد دفاع کرد.
دعایی، مرد اعتدال
نوبت به مهمان افتخاری مراسم حجتالاسلام دعایی رسید تا برای جمع اندکی از جلال بگوید. آقای دعایی با بیان اینکه خودش را جلالشناس نمیداند به بیان خاطراتی از جلال و نحوه آشنایی خودش با او گفت. آشناییاش را با جلال از نشریه «این زمان و آن زمان» دانست. نشریه در آن وقت که با امام خمینی(ره) در نجف ساکن بود، برایش میرسید. اولین متنی که از جلال خوانده بود، مقالهای در مورد نحوه فوت صمد بهرنگی بود. وی گفت: اولین کتابی که از جلال خواندم، کتاب سه تار بود. از همان ابتدا شیفته نثر جلال و سبک نوشتنش شدم. در دیداری که جلال به همراه برادر بزرگوارش شمس آلاحمد با امام خمینی(ره) داشتند، آقای احمد به امام پیشنهاد کرده بود که متنها و بیانیههایی که علما صادر میکنند برای تطبیقش با نثر امروزی به دست جلال یا دوستانی که او معرفی میکند، بازنویسی شود. این نشان از عمق ارادت و اعتماد جلال به این حرکت عظیم دارد. نکته بارز دیگری که باید در مورد شخصیت جلال در نظر داشت این است که او دائم در حال تکامل و تغییر و شدن بود. هیچوقت در یک نقطه نمیایستاد و آنقدر شجاعت داشت اگر در انتخاب راهش اشتباه میکرد، میگفت و راهش را عوض میکرد. من معتقدم آن جرقه پایانی و تعیینکننده که جلال را دوباره در مسیر اولش برگرداند شیوه برخورد منطقی و با سعه صدر «حضرت آیتالله طالقانی» بود. اگر مرحوم طالقانی با رافت و تحمل و پذیرش و صبر با امثال جلال برخورد نمیکرد معلوم نبود سرنوشتشان چه میشد.
بعد از آن آقای دعایی زندگینامه جلال به قلم خودش را خواند. روایت ساده و بعضا مزاح گونهای از زندگی کوتاه جلال. از ابتدای تولد و خانواده مذهبیاش تا تحصیل پنهانی و فعالیت در احزاب چپ و روی برگرداندن از آنها و داستان چاپ کتابهایش. آشنایی با سیمین دانشور و ازدواجشان. نهضت ملی و صنعت نفت و مرحوم مصدق.
فحش به «شریعتی» و «جلال» مد شده
سخنران پایانی غلامرضا امامی بود. از همراهان جوان جلال که حالا قدم در پیری گذاشته ولی هنوز با همان حرارت و شور سخنرانی میکند. وی گفت: «من امروز باشوق پذیرفتم که در این نشست صحبت کنم چون میبینم که در کشور ما نقد و نِق با هم یکی شده است و شریعتی و آلاحمد باید امروز از چپ و راست دشنام بخورند.»
وی در ادامه با اشاره به شباهتهای شریعتی و آلاحمد گفت: «هر دوی آنها زاده روستا بودند و روحانیزاده، هرچند که پدر جلال روحانی متعبدی بود و پدر شریعتی روحانیای که با وجود منصب اجتهاد با لباس معمولی و غیرروحانی زندگی میکرد. شریعتی و آلاحمد هر دو به زبان و فرهنگ فرانسه آشنا بودند و به نهضت ملی مرحوم مصدق دلبسته بودند و برای پیروزی آن سختی زیادی دیده بودند آن هم در غیاب احزاب سیاسی که باید روشنفکران بار تحولات سیاسی را به دوش میکشیدند.»
امامی ادامه داد: «نباید از جلال توقع داشت که یک رهبر حزبی باشد. او قبل از هر چیز یک هنرمند و نویسنده است و نه رهبر یک حزب یا گروه. هنر همه واقعیت نیست که واقعیت را روزنامهنگاران و مورخان صالح بیان میکنند. هنر پرواز واقعیت به حقیقت است و هیچ چیز آن را محدود نمیکند جز عدالت. هنر بزرگ جلال نیز این بود که فرهنگ شفاهی مردمش را به فرهنگ کتبی آنها نزدیک کرد. هنر دیگر او این بود که مانند یک باغبان در هر کسی که استعدادی و یا نقشی میدید آن را بارور میکرد، انگار نفسش حق بود.»
این نویسنده افزود: «جلال همیشه با شتاب سخن میگفت و حرکت میکرد و طبیعی است که آنچه با شتاب صورت پذیرد جای نقد هم دارد. شاید گاهی پاسخهای او به برخی سوالات شایسته و خوشایند نبود اما بدونشک در آن موضوع فتح بابی تازه به شمار میرفت که نبض زمانه را در دست میگرفت.»
امامی در ادامه با تاکید بر اینکه شریعتی و آلاحمد هر دو در مقام برافروختن شعله آگاهی و آزادی بودند، گفت: جلال یکی از کسانی بود که در پیریزی کانون نویسندگان ایران نقش داشت و اعتقاد داشت که نویسنده باید آزاد باشد و در بیان آنچه میبیند و میخواهد ببیند و بنویسد آزادی داشته باشد و اگر مشکلی در کارش به وجود میآید باید در دادگاه صالح به کار او رسیدگی شود. او معتقد بود که سلیقه فردی نباید بر آرای اهل کتاب سایه بیندازد. جلال و شریعتی هر دو در پی این گوهر و شیفتگی کوشیدند و بیخود نیست که پیمانه عمرشان به 50 هم نرسید و جوانمرگ شدند و حتی فرصت نقد رای خودشان را نیز نیافتند. این مترجم و دوست قدیمی آلاحمد در ادامه با انتقاد از آنچه مُد شدن فحاشی به آلاحمد و شریعتی نامید، تصریح کرد: کار ما امروز به جایی رسیده که در کشور ما یک روشنفکر رسما و در مصاحبهای اعلام میکند آلاحمد یک قاتل بوده است و برای ادعای خود سندی هم رو نمیکند و یا مثلا میگوید شریعتی دروغگو است اما دلیلش را نمیگوید. یا مثلا با آن مرد ابروکمانی مصاحبه کرده و میگوید شریعتی و جلال هر دو ساواکی بودهاند و من ماندهام اگر اینطور است که این آقا میگوید پس این همه فشار دولت به آنها برای چه بوده است و زندان برای چه رفتند؟ متاسفم که امروز به جایی رسیدهایم که آلاحمد و شریعتی باید از هر دو طرف تفکر چپ و راست بخورند آن هم تنها به جرم اینکه به دنبال بازگشت انسان به خویش بودند.
امامی همچنین با اشاره به یادداشتهای روزانه آلاحمد گفت: جلال مقدار زیادی یادداشت روزانه داشت که بعد از مرگش در سه نسخه تهیه شد. یکی به خانه شمس رفت و یکی به خانه سیمین دانشور و یکی به خانه پرویز داریوش. امروز متاسفم که بگویم یکی از بازماندگان یکی از این سه خانواده که فعلا نامی از او نمیبرم از ارایه این یادداشتها برای انتشار سرباز میزند و طلب پول میکند. من به یاد دارم که جلال در دادگاه آقای طالقانی حاضر بود و در یادداشتهایش در مورد آن نوشته و حتی وصیتنامه آقای طالقانی را نیز در آن یادداشتها آورده است. من دو مجلد دیگر را دیدم و آن سومی را آن فرد تحویل نمیدهد. من همین جا اعلام میکنم که در صورت ادامه پیدا کردن این رفتار نام او را فاش میکنم. معنی ندارد وقتی وراث آلاحمد زنده هستند، با یادداشتهای او چنین برخوردی شود. من امیدوارم این یادداشتها به سرنوشت کتاب «کوه سرگردان» که سیمین دانشور خودش برای من 20 صفحهاش را خواند و بعدا از اصل برخی منکر وجودش شدند، دچار نشود. وی در پایان تاکید کرد: جلال نویسنده مردم بود. هم در شادی مردم بود و هم در عزای آنها. هم به مسکو رفت و هم به آمریکا و هم به مکه و هم به تمام ایران. من نمیگویم که پیرو راه او باشیم اما دشنام هم ندهیم.
حواشی مراسم
از نکات جالب مراسم نقاشی بود که در طول مراسم تکمیل شد. پرترهای از عکس معروف جلال با کلاه کج و سبیل. نقاش تابلو در طول سخنرانیها مشغول تمام کردن تابلو بود. گویی شخصیت جلال هم در طول مراسم برای دوستدارانش دوباره زنده شده بود.
مستندی هم ساخته خانم «پریسا عشقی» در مورد جلال پخش شد. در آن مستند جلال را از نسل روشنفکرانی خواند که جامع الاطراف بودند و از هرچیزی میگفتند و میخواندند و مینوشتند. وی اینها را خاصیت دهه 30 و 40 خواند و گفت: «آن زمان باید میدانستی تا عقب نمانی. جلال اگر لازم میدید از کسی یا چیزی دفاع کند سستی نمیکرد. احمدی که ما شناختهایم مردی است اهل مبارزه. به خاطر همین تصویر ذهنی ما از او روشن فکری است که همیشه غر میزند.»در این میان فیلم دو دقیقهای از سخنرانی جلال در دانشگاه تهران هم پخش شد، سخنرانی در مورد نیما یوشیج. میشد کل شخصیت جلال را در همین چند تصویر مشاهده کرد. زنده و سرشار از انرژی، سخنور و معترض. ایستاده بر نظرات خویش و محکم در برابر اطرافیان. ساده و بیآلایش در منطق و گفتار. روشنفکری برآمده از توده مردم کوچه و بازار. در فرازی از سخنرانی در جواب سوال خودش که میگوید آیا نیما و شعرای معاصر ما هنرمند هستند یا نه میگوید: «من از حرفهای گنده زدن خوشم نمیآد. آدمیزادی که پرمیخوره و میخوابه، این حتما آمبولی میگیره، یعنی خونش لخته میشه و میترکه. این باید راه بیفته و حرکت کنه، کاری انجام بده. این حضرات هم یه چیزایی در اجتماع میگیرند، پسش میدند رییس! تو اینها رو هنر میشناسی یا نمیشناسی به خودت مربوطه».
امین زندگانی درتانگوی تخممرغ داغ
ایسنا- امین زندگانی با بازی در نمایش تانگوی تخممرغ داغ نوشته اکبر رادی و کار هادی مرزبان به صحنه میرود.
هادی مرزبان این روزها مشغول تمرین و آمادهسازی نمایش «تانگوی تخممرغ داغ» برای شرکت در سیودومین جشنواره تئاتر فجر است. تاکنون حضور بازیگرانی همچون امین زندگانی، فردوس کاویانی، فرزانه کابلی، پریسا مقتدی و مهدی عبادتی در این اثر نمایشی قطعی شده است و به زودی چند بازیگر دیگر هم به این گروه میپیوندند.مرزبان پیش از این گفته بود «تانگوی تخممرغ داغ» که یکی از دشوارترین نمایشنامههای اکبر رادی است، به احتمال زیاد آخرین اثری از این نویسنده است که او کارگردانی میکند.در اجرای این اثر نمایشی آرش رادی، پسر اکبر رادی به عنوان مشاور کارگردان، هادی مرزبان را همراهی میکند. همچنین مهری آسایش، روحالله کمانی و مجید غفاری گروه کارگردانی را تشکیل میدهند.هادی مرزبان تاکنون نمایشنامههای متعددی از زندهیاد اکبر رادی نمایشنامهنویس مطرح ایران را اجرا کرده است.
زندگی خالق داستان «ارباب حلقهها» فیلم میشود
مهر- کمپانی فاکی سرچ لایت قصد دارد زندگینامه جان رونالد روئل تالکین، نویسنده مجموعه داستانهای «ارباب حلقهها» را به فیلم سینمایی تبدیل کند.
همه «ارباب حلقهها» و «هابیتها» را با نام پیتر جکسون میشناسند؛ کارگردان نیوزیلندی که با مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» به موفقیتهای بزرگی دست یافت. اما کمتر کسی میداند خالق اصلی مجموعه داستانهای «ارباب حلقهها» جان رونالد روئل تالکین، نویسنده و استاد دانشگاه و یکی از کهنهسربازان جنگ جهانی اول است.
جان رونالد روئل تالکین، نویسنده، فیلسوف و استاد دانشگاه بود. وی پس از انتشار چند مجموعه داستان و شعر، رمان «هابیت» را نوشت؛ رمانی که برای کودکان نوشته شده بود اما با استقبال بالایی از سوی همه سنین مواجه شد. پس از آن بود که تالکین مجموعه داستانهای «ارباب حلقهها» را نوشت. این مجموعه نیز در طول سالهای متمادی به شدت مورد استقبال قرار گرفت تا جایی که در رایگیری وبسایت آمازون به عنوان کتاب مورد علاقه مشتریان در قرن بیستم لقب گرفت.گفته میشود حضور تالکین در جنگ جهانی اول و از دست دادن بسیاری از دوستانش در این جنگ، انگیزه اصلی او در نوشتن مجموعه «ارباب حلقهها» بوده است. تالکین در سال 1973 و در سال 81 سالگی درگذشت.اکنون کمپانی فاکس سرچ لایت به همراه شرکت چرنین انترتینمنت، دیوید گلیسون فیلمنامهنویس را مامور کرده تا نوشتن فیلمنامهای براساس زندگی این نویسنده موفق را آغاز کند.
«این یک رویاست» در سینماتک خانه هنرمندان
ایلنا- دوازدهمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه چهارم آذرماه ساعت ۱۷ به نمایش فیلم «این یک رویاست» ساخته «محمود غفاری» اختصاص دارد.نشست نقد و بررسی این فیلم نیز پس از نمایش فیلم با حضور مصطفی جلالی فخر و کارگردان فیلم برگزار میشود.«این یک رویاست» که محصول سال ۱۳۹۱ است باوجود حضور موفق در رویدادهای معتبری مثل جشنواره فرایبورگ، جشنواره سه قاره نانت، جشنواره آسیا اکپو فرانسه، جشنواره مراکش، جشنواره ادینبورگ و... تاکنون در ایران دیده نشده و این اولین نمایش فیلم «محمود غفاری» است. این فیلم ابتدای سال ۹۲ جایزه استعداد درخشان جشنواره فرایبورگ را دریافت کرد.فیلم «این یک رویاست» با بازی حدیث میرامینی، الهام کردا، حمید ابراهیمی، مهدی پورموسی و مهران رجبی، به مشکلات یک دختر جوان در شهر تهران میپردازد که سرگشته به دنبال راه چارهای است تا بتواند بدهیهای خود را پرداخت کند. حضور در این برنامه مخصوص اعضای سینماتک خانه هنرمندان ایران است.