نویسندگان و ناشران از موافق تا مخالف؛کتابها دادگاهی شوند یا ممیزی؟
ادامه از صفحه یک
دبیر اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در اینباره به مهر گفته است: «ما فکر می کنیم تشکیل دادگاهی همانند دادگاه مطبوعات برای حوزه کتاب با تمام اجزای خاص خودش از جمله هیات منصفه میتواند به برطرف شدن بسیاری از مسایل و مشکلاتی که امروزه مطرح میشود، کمک کند.»
محمدعلی سپانلو که یکی از منتقدان سرسخت ممیزی پس از چاپ است و پیش از این به «جهانصنعت» گفته بود خاطرات خوبی از آن دورهای که این روند وجود داشت، ندارد در واکنش به تشکیل دادگاه کتاب میگوید: «اگر من حرفی زدم در حمایت از ناشران بود. وقتی کتاب بعد از نشر، ممیزی شود، تکلیف ناشری که برای چاپ کتاب هزینه کرده است، چه خواهد شد؟ اما اگر خود ناشران به این کار راضی باشند، من به عنوان نویسنده با این قضیه مشکلی ندارم و این را از خدا میخواهم که بتوانم بدون سانسور کتابم را چاپ کنم. مثل همه جاهای دنیا.»
مرادی، معاون انتشارات نگاه نیز آقای آموزگار را حقوقدان آگاهی میداند و به «جهانصنعت» میگوید: «ایشان حرف خوبی زدهاند. من حرفشان را میپذیرم چون یک حقوقدان برجسته هستند و میدانند از چه چیزی حرف میزنند.» وی در ادامه به تشریح مساله سانسور و ممیزی میپردازد و میگوید: «کل مساله سانسور و ممیزی محل سوال است. یعنی ما طبق قانون ممیزی قبل یا بعد از چاپ برای کتاب بزرگسال نداریم. آن کاری که ارشاد در هر دورهای با کتابها کرده، امری غیرقانونی است. اگر سانسور قانونی است چرا ارشاد موارد سانسوری را در سرنامه وزارتخانه به ناشران اعلام نمیکند؟ قانون باید مصوب مجلس باشد و این چیزی که از طرف شورای عالی انقلاب فرهنگی به ارشاد اعلام شده، آییننامه است. در این آییننامه یک سری اصول کلی گفته شده که مثلا مخل مبانی اسلام نباشد و تفسیر را برعهده بررس گذاشته است. از آنجا که آییننامه شفاف نیست، محل تفسیر و دعوا میگذارد. ناشر مدعی است خلافی مرتکب نشده در حالیکه وزارت ارشاد نظر متفاوتی دارد.» مرادی درخصوص تفاوتهای دادگاه کتاب و ممیزی پس از چاپ عنوان میکند: «آقای جنتی میگفت کتابها پس از انتشار بررسی شوند و این چیزی بود که در دهه 60 اتفاق افتاده بود؛ ناشر پس از چاپ کتاب برای کسب مجوز اقدام کرد، به او میگفتند کتاب اشکال دارد و باید خمیر شود. ارشاد نیز نه به این خاطر که دلش برای ناشران میسوخت بلکه برای اینکه کار خود را راحت کند، ممیزی را به پیش از نشر انتقال داد. اما مساله اینجاست که آییننامهای را که همواره به آن استناد میکردند هیچوقت به درستی اجرا نکردند. مثلا در همین آییننامه آمده حداکثر مدتزمان بررسی یک ماه باشد در حالیکه گاهی این پروسه چند سال طول میکشد. در همین دوره ما سه ماه است که کتابمان در ارشاد مانده و هنوز جوابی نگرفتهایم یا گفته شده هیات نظارت بر چاپ کتاب تشکیل شود که به کار بررسها نظارت کند ولی این اتفاق نیفتاده و تکلیف کتابها در دست یک تعداد بررس 24، 25 ساله با یک تفکر واحد است. اما آنچه آقای آموزگار میگوید به کلی با این داستان فرق دارد.» وی ادامه میدهد: «آموزگار به این مساله از منظر حقوقی نگاه میکند. مثلا مطبوعات مدیر مسوول دارند که مسوولیت را برعهده میگیرد. چنانچه آن مطبوعه با مشکلی مواجه شد، هیات منصفه جرم و خلاف را بررسی میکند و جریمه و توقیف و زندان را متناسب با جرم مرتکبشده، در نظر میگیرد. توجه کنید که همه داد و بیدادهای ما بر سر این است که سانسور امری غیرقانونی و سلیقهای است ولی اگر قرار باشد از منظر قانونی قضیه بررسی شود، ما مشکلی نداریم. حساب کنید خسارتی که از طریق همین برخوردهای سلیقهای به فرهنگ این سرزمین و اهالی قلم وارد شده، چه میزان بوده است.»
اما هلیا هنرمند، مسوول روابط عمومی نشر افق در اینباره نظر دیگری دارد. او این پیشنهاد را به نفع کتاب و ناشر نمیداند و معتقد است: «این پیشنهاد حتما باید بررسی شود. فاصله زیادی است بین کتاب و مطبوعات. حوزه مطبوعات به مراتب مشخصتر ولی باید و نبایدهای نشر کتاب به مراتب پیچیدهتر و مبهمتر است. به نظرم چنین کاری سبب میشود که ناشر به خودسانسوری بیفتد و خودش را نابود کند. تصور اینکه برداشتن ممیزی میتواند به ناشران کمک کند، اشتباه است. بهتر است ارشاد شرایط و نوع نگاهش را در ممیزی تغییر دهد وگرنه ناشران به خودسانسوری وحشتناکی خواهند افتاد.» هنرمند به خاطرات شخصیاش در حوزه مطبوعات اشاره میکند و میگوید: «مگر محاکمه مطبوعات تا امروز قانونی بوده که حالا به فکر تشکیل دادگاه کتاب باشیم؟ سال 85 که با روزنامه شرق همکاری داشتم، 70 مورد جرم به این روزنامه بستند. به همه مطالب ایراد گرفتند از مطلبهای علمی تا فلسفی و اجتماعی و... راه خلاصی وجود نداشت. از هر اتهامی که تبرئه میشد، اتهامات دیگر باقی بود و عملا فرصت دفاعی وجود نداشت. دادگاه مطبوعات اصلا روند معقولی ندارد که قرار باشد کتاب هم به این صورت دادگاهی شود. این کار با سانسور فرقی ندارد مگر اینکه اساسنامه و مسیر مشخصی وجود داشته باشد وگرنه هر جمله و متنی میتواند برای ناشر دردسرساز شود.»
یوسف علیخانی، مدیر انتشارات آموت نیز این پیشنهاد را درست نمیداند و میگوید: «چند روز پیش در یکی از نمایشگاههای شهرستانها حضور داشتم. سوار تاکسی شدم و پیرمرد راننده به سبک تمام راننده تاکسیها داشت با خودش حرف میزد و میگفت انگار قرار است یارانهها را قطع کنند. خب ایرادی ندارد به شرط اینکه پولی را که به آب، برق و گاز اضافه کردند به حالت سابق برگردانند. این حرف آقای آموزگار هم مثل همین است. بهتر است ایشان یک فکری به حال سد ممیزی بکنند و بعد از این پیشنهادها بدهند. دادگاه کتاب برای کشورهای پیشرفته و توسعهیافته است نه برای ما که در فرهنگمان هنوز جهان سومی هستیم. این نوع نگاه و نظر، خصوصیت این جامعه است. من در نمایشگاه کتاب میفروشم. دختر 15، 16 ساله که میخواهد کتاب انتخاب کند باید تحت نظر مادرش این کار را بکند در حالی که کتاب ما از سانسور رد شده است. بنابراین در این جامعه سانسور به هیچوجه حذفشدنی نیست و هرگز هرگز هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد.» علیخانی معتقد است: «پیشنهاد، پیشنهاد خوشایندی نیست. چون جمهوری اسلامی ایران هرگز ممیزی را برنخواهد داشت و اگر تا امروز هم حرفهایی زده شده، خرج خبری است و نه چیز دیگر. همین الان هم به اندازه کافی نویسندهها مشکل دارند. کسی از یعقوب یادعلی خبری دارد؟»
شاید قضاوت برای اینکه این وقایع به نفع یا ضرر ناشران خواهد بود، کمی زود باشد؛ وقایعی که هرازگاهی این حوزه را میلرزاند و ناشران را میترساند یا امیدوار میکند.
انتشار نودودومین شماره مجله حکمت و معرفت
از مرگ چه میدانیمبنیامین بهادران- شماره نود و دوم مجله اطلاعات حکمت و معرفت به کوشش موسسه اطلاعات در آذرماه ۹۲ به چاپ رسید. این شماره که دفتری برای «مرگاندیشی۲» نامگذاری شده به دبیری علیرضا رضایت و با سرمقالهای از امیرعباس علیزمانی منتشر شده است.
سرمقاله با پرسشی اساسی آغاز میکند که آیا اساسا ارتباطی میان مرگ و معنا وجود دارد یا خیر، سپس با طرح سوالاتی مرتبط به رابطه مرگ و معنا در نگرشهای گوناگون فکری میپردازد، امیرعباس علیزمانی ضمن اشارهای مختصر بر آرای برخی فیلسوفان و متفکران با مثالهایی به توضیح دقیقتری از رابطه میان مرگ و معنا از سویی و زمانِ زیستن، حقیقت، جاودانگی، لذتِ زیستن و... از سویی دیگر دست مییابد.
اولین مطلب بخش دفترماه گفتوگویی است با مهدی کمپانی زارع از منیره پنجتنی با عنوان «مرگاندیشی و مرگآگاهی». در ادامه مقالهای است با عنوان «از مرگ چه میدانیم؟» نوشته ایمانوئل لویناس ترجمه محمد اصغری. سومین متن به چاپ رسیده در بخش دفترماه این شماره مقالهای است از فیلیز پیچ به ترجمه ندا محجل با عنوان «مرگ بهمثابه وضعیت مرزی»، پیچ در این مقاله به تشریح برخی عقاید یاسپرس در ارتباط با مرگ و اختلافنظرش با برخی دیگر متفکران میپردازد. «مرگ، سود یا زیان» نام نوشتهای است از ادوارد زالتا ترجمه علی اخلاقی؛ نویسنده در این مقاله درواقع با طرح چند پرسش پیرامون چیستی «مرگ» سوالاتی را مطرح کرده و سعی میکند پاسخی برای آنها بیابد. پنجمین متن ارایه شده در بخش دفترماه مقاله مشترکی است از سورن ونگات، یواو مریک به ترجمه علیرضا رضایت به نام «بودن یا نبودن هنوز مساله این است» که در این مقاله به مساله خودکشی میپردازد و باورهای گوناگون فرهنگی، فلسفی و فکری مورد بحث قرار میگیرند. «حالات نزدیک به مرگ» نوشتهای است از پی.اچ.اتواتر و ترجمه محمدحسین ناظمی. هفتمین مقاله متنی است به قلم مسعود امید با عنوان «تخفیف و تسکین هراس از مرگ». دیگر مقاله چاپ شده کاری است از مایکل چابی ترجمه بهنام خداپناه و همانگونه که از عنوان پیداست به مساله «خودکشی» میپردازد. آخرین مقاله بخش دفترماه به سراغ انامونو وهایدگر و آرای آنها درباره مرگ میرود این مقاله با عنوان «مرگاندیشی از نگاه انامونو وهایدگر» نوشتهای است از نوشاد چراغسحر.
تکمقاله منتشر شده در بخش ادب و هنر این شماره متنی است از پگاه مصلح به نام «مسوول زیبا شدن پر شاپرک کیست؟» که نویسنده در مقالهاش رابطهای که سهراب سپهری میان مرگ و زیبایی در نظر میگیرد را مورد بررسی قرار داده است.
بخش اندیشه و نظر شامل سه مقاله است، اولینِ آن با نام «قواعد و اصول اخلاقی» متنی است از براد هوکر به ترجمه انشاالله رحمتی، دومین مقاله نوشته استیون لوپر و ترجمه میترا سرحدی است با عنوان «سقط جنین» و آخرین مقاله این بخش یعنی «اندیشه دینی گاندی» نوشتهای است به قلم محمدعلی مدرسین. بخش کتاب این شماره نشریه با قسمت دوم و پایانی مقاله پارسیگوی بمبئی از سیدمسعود رضوی آغاز شده است و با گفتوگویی از منیره پنجتنی با علی شیروانی در باب «ارزش معرفتشناختی تجربه دینی» ادامه یافته و با معرفی کتاب خارجی از کیان رضوی پایان پذیرفته است. در آخر، این شماره از مجله به عادت هر بار به کوشش مرضیه سلیمانی با گزارشهایی از سمینارها و نشستهای گوناگون در جهان به پایان میرسد.
هنرمندان تجسمی به وزیر ارشاد نامه نوشتند: ممیزی پیش از نمایش آثار را لغو کنید
گروه فرهنگ- گروهی از هنرمندان هنرهای تجسمی با انتشار نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تقاضاهای خود را مطرح و در آن بیان کردند که «تحمیل سلیقه هر گروه اجتماعی به سایر گروهها، مانع آزادی در خلاقیت هنری میشود. هنر عرصه بالندگی تجارب متنوع و بدیع افراد هنرمند است و هرآنچه عرصه احساسات و عواطف و عقاید هنرمندان را کنترل کند، از یکسو به فرهنگسازی مصنوعی و از سوی دیگر به زیرزمینیشدن فرهنگ و هنر میانجامد.»
متن کامل نامه هنرمندان تجسمی به وزیر فرهنگ به این شرح است:
مدارا و تساهل فرهنگی، پذیرش نقش حمایتگرانه دولت بهجای تصدیگری، ایجاد اعتدال در نقش نظارتی و کنترلی، تلاش برای [کاهش] دولتیکردن فرهنگ و برخوردهای غیرفرهنگی با اصحاب فرهنگ و تلقیهای بهطور عمده امنیتی تهدیدآمیز از کار آنان، رفع موانع تولید و عرضه آثار و محصولات فرهنگی و هنری، دفاع از کیان و استقلال فرهنگ و اصلاح نگاه سیاسی و امنیتی به آن، جلوگیری از اعمال سلیقه شخصی و فردی در اجرای قوانین و مقررات، اجرای کامل قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، جلوگیری از اعمال سلیقه شخصی و غیرقانونی و حذف خلاهای قانونی و حقوقی در فعالیتهای نظارتی بخش فرهنگ و هنر، حمایت از تولید محصولات فرهنگی، تسهیل و روانسازی قانونی و مقرراتی برای ظهور خلاقیتهای فرهنگی و هنری و...
اینها و بسیاری از اشارات هوشمندانه و نکات امیدبخش و صریح دیگر، بندهایی از برنامه پیشنهادی آقای علی جنتی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
و هنرمندان تجسمی چه میگویند؟
ایران سرزمین اقوام مختلف و فرهنگها و سلیقههای متنوع است. جامعه جوان و پرجمعیت ایرانی نیز مصمم و با اشتیاق میکوشد تا با پیشرفت در همه رشتههای علمی و هنری سهم خود را در رشد تمدن جهانی ایفا کند. این عوامل و بسیاری دیگر، مسوولیت دولت جدید برای توسعه فرهنگی و هنری کشور را پررنگتر میکند.
همانگونه که در بندهایی از برنامه فرهنگی آینده میبینیم، وقت آن رسیده است که این تنوع و تکثر ارزشمند به حساب آید و رفع موانع محدودکننده آن، به عنوان ضرورتی اجتماعی و شرط پیشرفت فرهنگی، پذیرفته شود.
اشارات و نکات متعدد «برنامه پیشنهادی» تاییدکننده این نظر است که ممیزی فرهنگ و هنر یکی از راههای محدودکردن سلیقههاست و تحمیل سلیقه هر گروه اجتماعی به سایر گروهها، مانع آزادی در خلاقیت هنری میشود. هنر عرصه بالندگی تجارب متنوع و بدیع افراد هنرمند است و هرآنچه عرصه احساسات و عواطف و عقاید هنرمندان را کنترل کند، از یکسو به فرهنگسازی مصنوعی و از سوی دیگر به زیرزمینیشدن فرهنگ و هنر میانجامد که نتایج مخرب آن انکارناپذیر است.
همچنین باید اضافه کرد که هنر عرصه تضارب آراست و هرگونه اراده یا برنامهای برای اصلاح و بهبود کیفیت آثار هنری، تنها از طریق رویارویی آزاد انواع هنرها در جامعه امکانپذیراست نه با استفاده از ابزار حذف و ممیزی. در سالهای اخیر، هنرمندان بیش از محدودیتهای نظارتی دولتی، از فشارهای سلیقهای مراکزی از قدرت به زحمت افتادهاند که ورای ساز و کار قانونی و معمولا به بهانههای شرعی یا سیاسی امکان نمایش و عرضه آثار فرهنگی را محدود یا منتفی کردهاند.
در سالهایی که گذشت، چند بار دیدیم که نگارخانهای در روز اول نمایشگاه تفتیش شد و آثاری، بدون دلیل منطقی از مجموعه کار هنرمند حذف شد؟ چند بار شنیدیم که نگارخانهای به دلایل نامعلوم و بهانههای مختلف تعطیل شد؟ چندبار فهمیدیم که این یا آن هنرمند از حق نمایش آثار خود محروم شد؟ چه کسی از وضع معاش و وضعیت روحی و روانی این هنرمندان خبر دارد؟ طبیعی است که این فشارها و محدودیتها هنرمندان را دلسرد میکند یا به انفعال و خاموشی میکشاند یا به فکر مهاجرت و نمایش آثار خود در خارج از ایران میاندازد.
هنرمندان به خوبی واقفند که آزادی به معنای رهایی بیقید و شرط نیست. آزادی همواره در محدوده قانون معنا مییابد. چراکه قانون در اساس قراردادی است میان دولت و ملت تا مرزهای مابین حقوق عمومی و خصوصی و نظم اجتماعی و آزادی فردی بدون اعمال خشونت رعایت شود. عدمشفافیت قانونی از یک سو فضا را برای سوءاستفاده و بروز واکنشهای سلیقهای و بیضابطه مهیا میکند و از سوی دیگر امنیت ذهنی و روانی هنرمند در خلق و نمایش اثر را از او میستاند. از اینرو، ما هنرمندان تجسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میخواهیم:
1. ممیزی پیش از نمایش آثار لغو گردد.
2. مقررات مشخص و شفاف و کارشناسانه برای ارایه آثار تجسمی تدوین گردد. مقرراتی که با حداکثر دقت و صراحت، وظایف و اختیارات دولت و حقوق و آزادیهای هنرمندان را معین کند.
3. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راسا مسوولیت تام صیانت از مقررات مربوط به ارایه آثار تجسمی را بپذیرد.
در پایان ما امضاکنندگان این نامه امید داریم که دولت، وعدهها و برنامههای مثبت و تحولخواهانه خود را با دقت و عدالت و قاطعیت اجرا کند.
صدور پروانه نمایش موقت برای فیلمهای حاضر در جشنواره فجر
ایرنا- معاون آثار سینمایی و سمعی و بصری سازمان سینمایی گفت که برای فیلمهای متقاضی حضور در سیودومین جشنواره فیلم فجر پروانه نمایش موقت صادر میشود. محمد احسانی افزود: در صدور پروانه نمایش برای فیلمهای سینمایی متقاضی حضور در سیودومین جشنواره فیلم فجر روال قبلی حاکم است اما سعی میکنیم اعضای شورای صدور پروانه نمایش فیلم نیز در کنار کمیته انتخاب فیلمهای سینمایی در این رویداد حضور داشته باشند تا فیلمها در این شرایط با مشکل کمتری روبهرو باشد.
وی یادآور شد: راهی جز صدور پروانه نمایش موقت برای فیلمهای متقاضی حضور در سیودومین جشنواره فیلم فجر نیست زیرا برای صدور پروانه نمایش باید نسخه نهایی یک اثر سینمایی مورد ارزیابی قرار گیرد.
معاون آثار سازمان سینمایی تاکید کرد: بازبینی اولیه در سیودومین جشنواره فیلم فجر به نوعی تسهیل امور برای صدور پروانه نمایش آثار سینمایی محسوب میشود.
احسانی توضیح داد: فیلمها با این تمهیدی که اندیشیده شده است با حداقل میزان تغییرات نسبت به جشنواره فجر موفق به کسب پروانه نمایش شود. وی گفت: تلاش میشود که اعضای شورای نمایش فیلم در جشنواره فیلم فجر به نوعی آثار متقاضی حضور در این رویداد را ببیند.
سیودومین جشنواره فیلم فجر بهمن ماه امسال به دبیری علیرضا رضاداد برگزار خواهد شد.
فروش «آسمان زرد کمعمق» پررنگ شد
مهر- فروش فیلم سینمایی «آسمان زرد کمعمق» به کارگردانی بهرام توکلی در روزهای آخر هفته رشد صعودی پیدا کرد و با استقبال روبهرو شد. این فیلم از 10 روز پیشروی پرده رفته و به صورت تکسانس و در 9 سینمای تهران اکران شده است. «آسمان زرد کمعمق» که سرگروهی را هم در اختیار ندارد و به صورت آزاد روی پرده رفته تاکنون 80 میلیون تومان فروش داشته است. ترانه علیدوستی، صابر ابر، سحر دولتشاهی، سعید چنگیزیان و حمیدرضا آذرنگ بازیگران «آسمان زرد کمعمق» هستند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: زوج جوانی در مدتی کوتاه لحظات زندگی گذشتهشان را مرور میکنند و این مرور خاطرات، زندگی حالشان را تحت تاثیر قرار میدهد.
توکلی، کارگردانی فیلمهای سینمایی «پابرهنه تا بهشت»، «پرسه در مه» و «اینجا بدون من» را در کارنامه دارد. پخش فیلم «آسمان زرد کمعمق» برعهده هدایت فیلم است.
ادامه فیلمبرداری «شهرموشها 2» در رستوران کُپل
ایسنا- فیلمبرداری فیلم سینمایی «شهرموشها 2» به کارگردانی مرضیه برومند در رستوران «کپل» ادامه دارد.
منیژه حکمت، تهیهکننده فیلم گفت: با اتمام فیلمبرداری بخش اتاق موزیک، گروه از دیروز یک هفته در رستوران کُپل خواهند بود. وی ادامه داد: پس از اتمام این بخش، 50 درصد از فیلمبرداری فیلم به پایان میرسد و فیلم وارد 60 درصد فیلمبرداری خواهد شد. حکمت در پاسخ به اینکه امکان دارد فیلم به جشنواره فجر برسد، گفت: گروه هم از ابتدا قصد نداشتند کار را با عجله پیش ببرند تا به جشنواره برسد.
مرضیه برومند در مراسم آغاز فیلمبرداری «شهرموشها2» گفته بود: میدانم کار سختی در پیش دارم. من «شهر موشها» را 30 سال پیش ساختم و آن موقع جوان بودم و کسی از من توقع نداشت اما در حال حاضر توقعات بسیار زیاد است. خوشبختانه تهیهکنندگان خوبی دارم که هر چه خواستم فراهم کردند و من هم تلاش زیادی میکنم.
پروژه سینمایی «شهر موشها» به کارگردانی مرضیه برومند با فیلمنامه فرهاد توحیدی طی مراسمی در بوستان ولایت پنجم مهرماه آغاز شد. این فیلم به تهیهکنندگی منیژه حکمت و علی سرتیپی در حال ساخت است. همچنین محسن شاه ابراهیمی طراحی دکورها را برعهده دارد.
گفتنی است، تاکنون هیچ عکسی از شهرموشها 2 منتشر نشده است و هرعکسی که منتشر میشود به شهرموشها یک مربوط است.
دشتی کارگاه «تئاتر صفر» را برگزار میکند
ایلنا- علیاصغر دشتی کارگاه «تئاتر صفر» را اول دیماه در مدرسه تئاتر سهنقطه برگزار میکند.
در توضیح نخستین دوره برگزاری این کلاس آموزشی آمده است: در کارگاه صفر همه چیز از صفر آغاز میشود. مراحل تولید و همکاری گروهی برای کشف پتانسیلهای فردی هنرجویان در جهت رشد و گسترش ایده در زمینههای کارگردانی، دراماتورژی، ایدهپردازی، بازیگری، طراحی و... مورد توجه قرار میگیرد و در طول کارگاه شرکتکنندگان حرکت از نقطه صفر تا کشف ایده و حرکت از ایده تا اجرا را تجربه میکنند.
علیاصغر دشتی اجرای نمایشهایی همچون «مجلس شبیهخوانی شازده کوچولو»، «دن کیشوت»، «ملانصرالدین»، «تل ضحاک»، «محسن» و... را در مقام کارگردان در کارنامه دارد.
علاقهمندان برای کسب اطلاعات بیشتر و پیش ثبتنام در این کارگاه میتوانند به آدرس میدان ولیعصر، بلوار کشاورز، بعد از خیابان فلسطین، خیابان کبکانیان، نبش کوچه مرتضیزاده، پلاک 12، مدرسه تئاتر سهنقطه مراجعه یا با شمارههای 88952440، 88952392 تماس بگیرند.
پاپتیها به دنبال برگزاری سومین فستیوال
مهر- حمید پورآذری درباره وضعیت برگزاری سومین دوره فستیوال تئاتر «پاپتیها» گفت که در حال انجام برنامهریزیهای لازم برای برگزاری سومین دوره فستیوال «پاپتیها» هستیم. دوره اول این فستیوال به صورت متمرکز برگزار شد اما دوره دوم متمرکز نبود. هنوز درباره دوره سوم به این قطعیت نرسیدیم که به صورت متمرکز برگزار شود یا غیرمتمرکز.
وی یادآور شد: این فستیوال برای برگزاری، تقویم ثابتی ندارد و از اینرو مشخص نیست که دقیقا در چه زمانی قرار است سومین دوره فستیوال «پاپتیها» برگزار شود. اما تمام تلاش ما این است که فستیوال سوم تا پایان سالجاری برگزار شود.
سرپرست گروه تئاتر «پاپتیها» درباره رویکرد فستیوال این گروه توضیح داد: این فستیوال زمینهای است تا افراد بدانند در تئاتر قرار است چه کاری را دنبال کنند؛ اینکه افراد بدانند هدفشان در تئاتر چیست و تکلیف خود را بدانند یعنی تصمیم بگیرند در کارگردانی، بازیگری، طراحی صحنه و لباس یا نمایشنامهنویسی یا گرایشهای دیگر متمرکز شوند و فعالیت خود را ادامه دهند.
پورآذری درباره نبود حمایت دولتی از برگزاری دو دوره گذشته فستیوال «پاپتیها» و احتمال وجود حمایت از برگزاری دوره سوم گفت: دو سال گذشته بدون کوچکترین حمایتی دو فستیوال را برگزار کردیم. البته بهترین حمایت این است که دوستان حمایت نکنند زیرا حمایت دخالت را به همراه خواهد داشت.