نگاهی به وضعیت سالنهای تئاتر تهران در گفت و گو با بهروز غریب پور و ایرج راد: صندلیهای کهنه ، سقفهای منتظر مرمت
ادامه از صفحه یک
از دیروز تا امروز
تا قبل از دوره ناصرالدین شاه، تئاتر غیرتعزیهای در کشور نداشتیم و بعد از سفرهای سهگانه شاه قاجاری به اروپا، پای نمایشهای مدرن آن روزهای اروپا به ایران باز شد. اولین کارها را میرزا ملکمخان نوشته و کارگردانی کرده است. در ادامه هم سیدعلی نصر و عبدالکریم محققالدوله تئاتر را گسترش دادند. بعد از انقلاب مکثی در فعالیت تئاتر و سالنهایش پیش آمد اما طولی نکشید که دوباره رونق به سالنهای تئاتر برگشت.
از همان ابتدا و شکلگیری اولین گروههای نمایش، بحث سالن اجرا اهمیت زیادی پیدا کرد. در دوره پهلوی دوم در شهر تهران سالنهایی طراحی و احداث شد. از تالار سنگلج تا ساخت تالار وحدت در سال 1346 و ساختمان تئاترشهر در سال 1351. آن دوره جمعیت تهران حدود پنج میلیون نفر بود اما حالا جمعیت تهران نزدیک 13 میلیون نفر است. یعنی جمعیت تهران در این 30 سال دو و نیم برابر شده است. اگر منطقی حساب کنیم باید تعداد سالنهای نمایش هم در این 30 سال دو و نیم برابر شده باشد. هرچند سالنهای آن زمان هم کفاف جمعیت تئاتربین را نمیداد. اما جالب است بدانیم تنها مجموعه سالن اضافهشده در این 30 سال تماشاخانه ایرانشهر است که در سال 1381 افتتاح و راهاندازی شد. هرچند در دوره شهرداری جناب کرباسچی و با احداث فرهنگسراها سالنهایی برای تئاتر هم درون آنها تعبیه شد اما همایش و برنامههای مختلفی علاوه بر تئاتر در آنجا اجرا میشود. در هر حال جای خالی سالنهای مدرن با گنجایش زیاد در حوزه تئاتر احساس میشود. هر روز شاهد تاسیس پردیسهای مختلف سینمایی هستیم در حالی که قدمی برای ساخت سالنهای تئاتر برداشته نمیشود. در گزارشی که هفته پیش در این صفحه در مورد سالنهای سینما منتشر شد مسوول سالنهای شهرداری گفت به ازای دادن هر متر فضای فرهنگی تخفیفی برای ساخت فضاهای تجاری داده میشود. اگر سهمیهبندی در این زمینه وجود داشته باشد و قانونی برای ساخت سالن تئاتر، شاهد پیشرفت در این زمینه خواهیم بود. شاید اگر سوددهی سالنهای تئاتر تضمین شده باشد و دولت و مسوولان فرهنگی مشوقهایی برای بخش خصوصی قائل شوند آنها هم در ساخت سالنها مشارکت کنند.
شهرداری بدون مسوول
با یکی از مسوولان شهرداری درباره عزم این نهاد جهت ساخت و تاسیس سالنهای اجرا صحبت کردیم که میگفت: در شهرداری مسوولی برای سالنهای تئاتر وجود ندارد، هرچند ممکن است برخی سالنها در اختیار شهرداری باشد ولی برنامه منسجمی در این زمینه نیست.
شهرداری با در اختیار داشتن امکانات شهری و بودجه عمرانی میتواند نقش مهمی در این زمینه ایفا کند. برای مشخص شدن نهادهای مسوول در این زمینه و فعالان این حوزه به سراغ بهروز غریبپور رفتیم. غریبپور یکی از قدیمیهای تئاتر کشور است که سابقه مدیریتی فراوانی در سالنهای مختلف تئاتر دارد، از فرهنگسرای بهمن تا خانه هنرمندان.
از دلیل پایین بودن سرانه صندلیهای تئاتر پرسیدیم و دلیل کمکاری نهادهای مسوول که جواب داد: «بدون شک ورود سینما به عنوان یک رقیب جدی باعث کاهش تماشاخانهها و به تبع تعداد صندلیهای تئاتر شد اما در دوره پهلوی دوم حکومت تئاتر را بلندگوی افکار معترضان به خود میدانست و مادامی که مستقر نشد و خیالش از بابت سرکوب نیروها آرام نگرفت مانع جدی گسترش تماشاخانهها میشد. کافی است بدانیم که پیش از کودتای بیست و هشت مردادماه ما در تهران دو راسته تئاتر در خیابان لالهزار و شاهآباد داشتیم و متاسفانه تئاتریها هم در تقویت این باور که تئاتر هنر اعتراض است سهیم بودند و تهمانده همان تفکر و همان نگاه دولتی در روزگار ما هم به چشم میخورد. اما در مورد تماشاخانه ایرانشهر زمانی که من مدیر اجرایی تبدیل پادگان ایرانشهر به خانه هنرمندان و سپس مدیرعامل آن بودم در برابر فشار عناصری در درون شهرداری قرار گرفتم که مخالف تبدیل سولههای بهجا مانده از فضای پادگان به تماشاخانه بودند و مصاحبههای پیدرپی و برگزاری چندین برنامه از جمله روز جهانی تئاتر سبب شد که شهرداری و بهخصوص آقای قالیباف با جامعه تئاتری همسو بشود و بالاخره تماشاخانه جدیدی به تماشاخانههای موجود اضافه شد.... میخواهم بگویم اگر آن پافشاری نبود آقایان شرکت توسعه فضاهای فرهنگی در آن دوران سولهها را شوهر میدادند! و مطلقا موافق یک تماشاخانه جدید نبودند.
از نهادهایی پرسیدیم که میتوانند در این حوزه شراکت داشته باشند،حتی بخش خصوصی که غریبپور در جوابمان گفت: «اجازه بدین به یک خاطره اشاره کنم؛ من در سال 68 نمایش سایهای شش جوجهکلاغ و یک روباه را به تایوان برده بودم تا در سه شهر بزرگ تایوان اجرا داشته باشیم. در تایپه محل اجرا سالن ارتش ملی تایوان بود. من اعتراض کردم که من قرار نیست که نمایشم را برای سربازها اجرا کنم. مدیر برنامه از شدت تعجب لال شده بود و بالاخره بر خودش مسلط شد و من را توجیه کرد که سالن ارتش متعلق به مردم است و از مالیات مردم ساخته شده است و این تفکر وجود دارد که هر سالنی به موقع خودش در اختیار عموم مردم قرار بگیرد و اتفاقا وقتی وارد سالن شدم باور کردم که سالن سخنرانی و نظامی نیست بلکه یک سالن حرفهای با تمام نیازهای یک اجرای تئاتر طراحی کردهاند. اما ما در اینجا دهها سالن مثلا چند منظوره داریم که میلیاردها تومان صرف ساختن آن کردهاند و در وزارتخانهها و ادارات و بیمارستانها و دانشکدهها محصور شدهاند... بنابراین جواب کلی: همه نهادهاست اما بهصورت قطعیتر همچون تمام جهان، دولت و شهرداریها مسوولیت دارند که تماشاخانه بسازند و در ضمن دولت و پارلمانهای شهری و ملی وظیفه دارند که با ایجاد مشوقهای مختلف بخشخصوصی را به ساختن سالن یا تغییر کاربری یک محل به سالن تئاتر حمایت بکنند... اما در مورد نقش شهرداری، حتما یادتان رفته است شهرداری حمایت کرد که من چهار سالن در فرهنگسرای بهمن بسازم و اگر مدیریتهای بعدی کوشش میکردند سالن آوینی- که من در سال 75 بینوایان را در آنجا روی صحنه بردم- میتوانست به یک سالن تماما حرفهای تئاتر مبدل بشود که نمیخواهم علل عدم تداوم این حرکت را در اینجا بیان کنم اما خانواده تئاتر عامل اصلی توقف این حرکت بودند و مدیران را بیانگیزه کردند و دیدید که آن شعله رو به فسردگی رفت اما ایمان دارم که میتوان از نو آن را شعلهور کرد به شرط آنکه به مخاطب احترام بگذاریم و نگذاریم از تئاتر زده بشود. هنر برخی از فعالان تئاتری کوچک کردن میدان و شعاع نفوذ تئاتر است که یا ماموریت دارند یا جاهلند.
از وضعیت اسفناک سالنهای تئاتر پرسیدیم. مثلا همین تئاترشهر این روزها حال خوبی ندارد، حتی کمپینی برای رسیدگی به وضعیت ساختمان تئاترشهر ایجاد شده. ساختمانی که این چند سال در معرض انواع و اقسام آسیبهای شهری بوده. از عبور مترو در زیرش تا احداث ساختمانی در پشت تئاتر و حتی احداث زیرگذر. سالن مولوی هم به دلیل خرابیهای زیاد تعطیل شد و چند وقتی است به بهانه تعمیرات بسته است. از تحرک تئاتریها برای بهبود شرایط سالنها پرسیدیم که غریبپور در جوابمان گفت: «بیپرده حرف بزنیم بهتر است بسیاری از تئاتریها همین خرابهها را میخواهند! مگر یادتان رفته است که در جریان بازسازی تئاترشهر چه بلایی بر سر من آوردند؟ به جرات میتوانم بگویم که اگر دوستان رسانهای نبودند و مدام پیگیری نمیکردند حتی آن اندک اصلاحات هم در تئاترشهر انجام نمیشد... همانطور که برخی از سینماگران فقر و عقب ماندگی را برای گرفتن جایزه جایز میدانند و با از بین رفتن آنها باطنا مخالفند تعدادی از خانواده تئاتر هم سطح نازل تماشاخانهها را دوست دارند تا مفری برای توجیه غر زدنها و اعتراضهایشان داشته باشند..... خلاصه دولت و شهرداریها و تئاتریهای واقعی و با حسننیت باید صف خود را از این جماعت جدا کنند تا ما از این ورطه فرهنگی بیرون بیاییم و تا روزی که چنین اتفاقی نیفتد معرکهگردانانی هستند که از این وضعیت نابسامان سود میبرند.
تئاتر را زندگی کن
تئاتر در بین هنرهای مختلف بیشترین شباهت را به زندگی دارد. تماشاگر، چهره به چهره بازیگر مینشیند و تماشا میکند. تمام حس بازیگر و محیط همان لحظه به تماشاگر منتقل میشود. حساب کنید در سالنی به تماشای تئاتر نشستید که سقفش در حال ریزش است یا صندلیهایش برای 30 سال پیش هستند. تئاترهای دانشجویی و سالنهایش که اوضاع بدتری دارند. از محمد اسدی، دانشجوی تئاتر دانشگاه آزاد از وضعیت سالنها و نمایشهایی که دیده پرسیدیم در جواب گفت: «وضعیت سالنهای تئاتر شباهت زیادی به خود تئاتر کشور دارد. هیچکس به فکرش نیست. سقفی که در حال ریزش است همان تئاتر کشور است که مسوولان هم هاج و واج در حال تماشایش هستند. اگر کمترین ارزشی برای تئاتر قائل بودند، نماد تئاتر کشور یعنی ساختمان تئاترشهر را به این وضع نمیافتاد.»
به سراغ ایرج راد رفتیم. از بازیگران مطرح سینما و تلویزیون که مدیریت خانه تئاتر را برعهده دارد. در رابطه با مشکلات تالار مولوی و تئاترشهر پرسیدیم و در جواب گفت: «در رابطه با مشکلات تئاترشهر جلسهای در شورای شهر با مسوولان مربوطه برگزار کردیم و قرار شد هرچه زودتر به مشکلات آن رسیدگی کنند. کمکاریهایی در این زمینه وجود داشته ولی باید برای بهتر شدن اوضاع تلاش بکنیم.
آقای راد از تالار مولوی گفت و نهادی که در این رابطه مسوولیت دارد: «سالن تئاتر مولوی زیر نظر وزارت علوم مدیریت میشود. تمام تئاترهای دانشجویی در این تالار برگزار میشود و زیر نظارت آنهاست. در حقیقت سالنهای مختلف متصدیهای مختلفی دارند. مثلا همین تئاترشهر زیرمجموعه وزارت فرهنگ است. پیگیری این مسایل از جاهای مختلف کمی کار را سخت کرده است.
از شهرداری به عنوان نهادی مسوول برای ساخت و سازهای اماکن فرهنگی در شهر پرسیدیم و در جواب آقای راد گفت: «این مسایل مستقیما زیرنظر شهرداری نیست. در حقیقت سازمان واحدی برای این مسوولیت وجود ندارد. طبعا شهرداری ساختوسازهایی در این زمینه داشته که خب قابل تقدیر است. در مورد تجهیز و بازسازی هم قدمهایی برداشته که متاسفانه بعضی مسوولان سالنها در این زمینه کمکاری کردند و حتی در برخی موارد در راه بازسازی بنا سنگاندازی کردند. ما در هر حال از ورود سازمانهای مختلف برای فعالیت در این زمینه استقبال میکنیم. اگر همکاری در این زمینه وجود داشته باشد شاهد بهتر شدن اوضاع خواهیم بود.»
پس از این ۱۰۰ روزبا اینکه تجربه مدیریت کلان چند سازمان و وزارتخانه را در روزهای سخت جنگ دارم به نظرم اداره سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در شرایط فعلی یکی از پیچیدهترین کارهاست.
ساختار اداری و مالی سازمان در هشت سال گذشته به دلیل نوع مدیریت سیاسی آن، متحمل فشارهای بسیاری شده است که علی القاعده ارتباط چندانی با یک سازمان فرهنگی ندارد و تحمل آن از توان چنین سازمانی خارج است.
مسوولیت سازمان در حالی به من سپرده شد که به دلیل تغییرات پیدرپی مدیران و نگاه سیاستزده به آن به بنایی نیمه ویران و ساختاری ازهمگسیخته تبدیل شده بود؛ بنایی شبیه بسیاری از میراث گذشتگانمان که در اثر بیتوجهی ما با آسیبهای جدی روبهرو شدهاند.
همه ماموریتهای سازمان در سه حوزه میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در چند بخش کوچک مانند صدور مجوزهای بیرویه، تصمیمات غیرکارشناسی در حوزههای سرمایهگذاری و اعلام مناطق نمونه گردشگری بدون توجه به زیرساختهای لازم و چندین برنامه نمایشی پرهیاهو مانند جشنوارهها و همایشهای پرهزینه اما کمتاثیر و بیفایده خلاصه شده بود.
معاونتها و بخشهای مختلف سازمان، اطلاعات دقیق و جزییتری از وضعیت سازمان در زمان تحویل و تحول و گزارشهای پر و پیمانی از کارها و فعالیتهای خود در دوره جدید دارند و به مناسبتهای مختلف آن را ارایه خواهند کرد اما به نظرم مهمتر از این امر تغییراتی است که باید در چشمانداز، اهداف و رویکردها اتفاق بیفتد.
آنچه وضعیت کنونی و آینده سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری را از گذشته متمایز خواهد کرد، نهتنها فعالیتها که اصلاح روشها و رویکردها و بهطور خلاصه تغییر نگاه خواهد بود. تغییر فعالیتها با سرعت بیشتری ممکن میشود و در زمانی کوتاه میتوان فعالیتهایی تدارک دید که با اقبال روبهرو شود، چنانکه تاکنون فعالیتهای زیادی در بخشهای مختلف سازمان انجام شده است و پس از این نیز انجام خواهد شد اما تغییر نگاه با وجود اهمیتش با این سرعت ممکن نیست.
آنچه از روزهای نخست دوره جدید در سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی پیگیری شده است، در چارچوب همین تغییر نگاه و اصلاح رویکردها و روشها بوده است و پس از این نیز بر همین مبنا دنبال خواهد شد.
توجه به نظام برنامهریزی و فعالیت در چارچوب برنامه، یکی دیگر از رویکردهای اصلی سازمان است. چنین توجهی نیازمند آگاهی از وضعیت کنونی و آینده و درنتیجه نیازمند توجه به مطالعات و پژوهشهای علمی و آموزش در حوزههای مختلف فعالیت سازمان است.
از آنجا که ماموریتها و وظایف سازمان به طور عمده فرابخشی و میانبخشی است، طی 100 روز گذشته تلاش زیادی برای برگزاری جلسات با دستگاههایی شد که کارشان به نوعی با سازمان مرتبط است مانند وزارت امور خارجه، وزارت بهداشت و درمان، سازمان محیطزیست و... و تشکیل کمیتههای مشترک به منظور پیشبرد اهداف و برنامههای کلان فرهنگی پایهگذاری شده است.
همچنین بحث و تبادلنظر با نمایندگان محترم مجلس که بخش مهمی از تصمیمگیریهای کلان کشور را برعهده دارند، بهویژه اعضای کمیسیون فرهنگی و فراکسیون میراث فرهنگی و گردشگری صورت پذیرفت و گزارش عملکرد سازمان در 100 روز نخست فعالیت ارایه شد.
تلاش برای از بین بردن گسستی که میان نخبگان، دانشگاهیان و کارشناسان موجه و موثر در حوزههای کاری سازمان و بدنه کارشناسی و مدیریت سازمان وجود داشته از نخستین روزهای دوره جدید آغاز شده است و اتاقهای فکر، شوراهای راهبردی و نهادهای مشورتی در حوزههای مختلف سازمان شکل گرفته و با تعداد قابلتوجهی از استادان دانشگاهها ملاقاتهایی انجام شده است تا فاصله میان نخبگان و سازمان کاهش یافته و خونی تازه با ایدههای نو در رگهای سازمان جریان یابد که نتیجه عملی آن پس از این
۱۰۰ روز در فعالیتهای سازمان آشکار خواهد شد.
معمولا مدیریت سنتی در هر حوزهای تلاش میکند، موضوع فعالیتهایش را در انحصار خود نگه دارد اما به نظر ما محصور کردن میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در یک سازمان نه ممکن است و نه مفید. این سه حوزه بسیار گستردهتر از آن است که یک سازمان دولتی بتواند امور آن را رتق و فتق کند. بنابراین یکی از رویکردهای سازمان در دوره جدید تلاش برای تعامل با دستگاههای دولتی و نهادهای عمومی و توسعه تعاملات این سازمان با این دستگاهها و نهادها و مهمتر از آن، میدان دادن به نهادهای غیردولتی و بخشخصوصی است.
بخشخصوصی و نهادهای غیردولتی نهتنها در اجرا یار و همراه سازمان هستند بلکه سیاست ما واگذاری بخشهایی از کارها به آنهاست که در تلاشیم تا راهکارهای حضور آنان را در حوزههای تصمیم سازی و تصمیمگیری سازمان نیز تقویت کنیم.
چنین تلاشهایی بدون همراهی کارشناسان راه به جایی نمیبرد. مطبوعات در کنار نقشهای متفاوتی که دارند، میتوانند نقش مهمی در انتقال دیدگاهها، انتقادات و پیشنهادهای کارشناسان، نخبگان، دانشگاهیان، فعالان نهادهای غیردولتی و بخشخصوصی به سازمان ایفا کنند. ما از این امر استقبال میکنیم و از همین جا از اهالی رسانهها دعوت میکنم تا با ارایه نقدها و دیدگاههای خود مدیریت سازمان را یاری کنند.
حاتمی و مصفا همبازی شدند
مهر- «در دنیای تو ساعت چند است؟» اولین فیلم بلند سینمایی
صفی یزدانیان است که هماکنون در مرحله پیش تولید قرار دارد و فیلمبرداری آن در شمال کشور انجام میشود.
صفی یزدانیان، نویسنده و کارگردان این فیلم علاوه بر سابقه نویسندگی و ترجمه در زمینه سینما فیلمهای مستند «در جستوجوی شهرزاد»، «نفس» و فیلمهای کوتاه «آنتراکت»، «قایقهای من» و چندین فیلم کوتاه دیگر را ساخته است. «قایقهای من» با بازی علی مصفا جایزه بهترین فیلم داستانی را از جشنواره فیلم کوتاه تهران دریافت کرده است.
فیلمبرداری «در دنیای تو ساعت چند است؟» بهزودی در شهرهای مختلف شمال کشور آغاز میشود. تاکنون حضور لیلا حاتمی و علی مصفا بهعنوان بازیگران در این فیلم قطعی شده است. امیرحسین احدزاده، سرمایهگذار و مجری طرح و علی مصفا تهیهکننده این فیلم است.
«قاتل بیمزد» در مرحله پایانی تمرین
گروه فرهنگ- نمایش «قاتل بی مزد» نوشته اوژن یونسکو و کارگردانی محمد فاتحی در تماشاخانه سهنقطه سالن استاد رکنالدین خسروی روی صحنه میرود. این نمایش داستان برانژه (شخصیتی که در دیگر آثار یونسکو نیز با آن مواجه بودیم)، است که به جستوجوی حقیقت میپردازد.
نمایشنامه «قاتل بیمزد» نوشته اوژن یونسکو برای اولین بار است که در ایران به صحنه میرود. این متن پیشتر توسط سحر داوری با نام «آدمکش» از نسخه انگلیسی به فارسی ترجمه شده است ولی این بار دکتر یحیی آذرنوش این نمایشنامه را از نسخه اصلی آن که فرانسوی است، به فارسی برگردانده استنقشآفرینی در این نمایش برعهده مجتبی قربانی، پرنده علایی، علی کوشا، الهه حاجیزاده، امیر سلیمانی، حسام شریفی، مهشید نوروزی، شیما فرشتیان و محمد حمیدی است. لازم به ذکر است، این نمایش از 17 آذرماه ساعت 19:15 دقیقه اجراهای خود را در تماشاخانه سهنقطه سالن استاد رکنالدین خسروی آغاز میکند.
توزیع سریال جدید مهران مدیری از اواخر آذر
ایسنا- در حال حاضر تصویربرداری قسمت پنجم از مجموعه
«شوخی کردم» انجام میشود و طبق گفته گروه سازنده 13 قسمت دیگر تا پایان ساخت این مجموعه باقی مانده است.
سریال جدید مهران مدیری همچنان به صورت دیویدی برای شبکه خانگی تولید میشود و همانند سریال قبلی مهران مدیری سرمایهگذار این پروژه موسسه گلرنگرسانه است که توزیع این مجموعه را از اواخر آذرماه آغاز میکند. ادامه تولید این مجموعه بسته به استقبال مخاطبان اعلام شده است که اگر مورد استقبال قرار بگیرد، 18 قسمت دیگر نیز تولید خواهد شد. مجموعه «شوخی کردم» حدود 60 بازیگر تلویزیونی و سینمایی دارد که در یک مجموعه در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. این مجموعه در قالب آیتمهای کوتاه به مسایل روز سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی میپردازد و لوکیشن آن واقع در سولهای است که دکورهای متفاوتی را تجربه میکند.
نسخه قدیمی «گاو» بازسازی میشود
مهر- فیلم سینمایی «گاو» به کارگردانی داریوش مهرجویی بعد از گذشت 48 سال بازسازی میشود.
فیلم سینمایی «گاو» به کارگردانی داریوش مهرجویی از فیلمخانه ملی به لابراتوار پیشگامان سینمای آریا ارایه شده تا برای نمایش دوباره، بازسازی شود. شنیدهها حاکی از آن است که این کارگردان قصد دارد فیلمش را بعد از گذشت 48 سال در کشورهای مختلف اکران کند.
مهرجویی در ماه رمضان سالجاری نیز نمایش فیلمهایی چون «اجارهنشینها» و «هامون» را در سینماهای تهران تجربه کرد که با استقبال مخاطبان همراه شد. در فیلم سینمایی «گاو» بازیگرانی چون عزتالله انتظامی، علی نصیریان، جعفر والی، جمشید مشایخی، فیروز بهجت محمدی و عزتالله رمضانیفر حضور داشتند. همچنین هرمز فرهت ساخت موسیقی و زری خلج تدوین «گاو» را برعهده داشتهاند.
نمایشگاه و فروشگاه صنایعدستی در خانه هنرمندان
گروه فرهنگ- فرزاد اوجانی از افتتاح نمایشگاه و فروشگاه صنایعدستی با عنوان دستان خیالپرداز در خانه هنرمندان ایران خبر داد.
دبیر این نمایشگاه ضمن اعلام این خبر افزود: نمایش و فروش آثار صنایعدستی از 14 تا23 آذرماه از ساعت 14 تا 20 در خانه هنرمندان ایران میزبان علاقهمندان خواهد بود.
به گفته وی، 12 استان آذربایجانغربی، آذربایجانشرقی، گیلان، کردستان، مرکزی، لرستان، زنجان، تهران، اصفهان، کرمان، مازندران و گلستان براساس گروههایی که مدنظر ما بوده است برای شرکت در این نمایشگاه انتخاب شدهاند. اوجانی یادآور شد: هشت گروه کالایی زیورآلات، مصنوعات چوبی، مصنوعات فلزی، نساجی، سفال، آبگینه(شیشه)، بافتههای داری و گروه مستظرفه شامل نگارگری و پاپیهماشی در خانه هنرمندان عرضه میشود. دبیر نمایشگاه صنایعدستی اظهار داشت: استانها براساس این گروهبندی کالایی تقسیمبندی شدند و پس از بررسی کیفیت آثار توسط کمیتهای که در معاونت صنایعدستی تشکیل شد تعدادی از این کالاها برای شرکت در نمایشگاه انتخاب شدند.
نمایشگاه و فروشگاه صنایعدستی روز پنجشنبه 14 آذرماه در خانه هنرمندان ایران به آدرس خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، باغ هنر افتتاح میشود.
اولین جایزه فروزانفر در موزه هنرهای معاصر تهران
گروه فرهنگ- نخستین جشنواره جایزه فروزانفر با عنوان از قونیه به بشرویه، روز دوازدهم آذرماه از ساعت 14تا 17با حضور هنرمندان رشتههای مختلف هنری در سالن اجتماعات موزه هنرهای معاصر تهران برگزار میشود.
در این مراسم که از ساعت 14 در سالن اجتماعات موزه هنرهای معاصر تهران برگزار میشود، پژوهشگران، صاحبنظران و هنرمندان رشتههای مختلف هنری به ایراد سخن میپردازند و به برگزیدگان این جشنواره در زمینههای نویسندگی، شاعری، نقاشی، هنرهای نمایشی و موسیقی جوایزی اهدا میشود. همچنین در این مراسم نمایشی کوتاه از یکی از داستانهای مثنوی به گونه بداههگری و خواندن چند غزل از شمس، نواختن دو ساز نی و بربط بهعنوان نماد بهرهگیری مولوی از این دوساز و اهدای کتاب و نرمافزار این بزرگ فرهیخته به مهمانان از ویژگیهای این مراسم است. بدیع الزمان فروزانفر نخستین پژوهشگری است که همه آثارش وقف شناساندن و شرح آثار مولوی شده است از وی آثار بسیار به جا مانده که میتوان به تصحیح دیوان شمس، شرح مثنوی شریف، ماخذ قصص و تمثیلات مثنوی، احادیث مثنوی، سخن و سخنوران، احوال و تحلیل آثار فریدالدین عطار نیشابوری و... اشاره کرد.