Quantcast
Channel: صفحه ۸ - روزنامه جهان صنعت
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

8

$
0
0

با حضور دولت‌آبادی، کیارستمی و پری صابری: مولانا به شب بخارا آمد

مهمان ویژه «شب خاندان مولانا» صد و چهل و دومین شب از شب‌های مجله بخارا، خانم چلبی، نواده مولانا جلال‌الدین محمد بلخی بود. این مراسم با همکاری موسسه فرهنگی هنری ملت، دایره‎العمارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینه پژوهشی ایرج افشار و بنیاد مولانا برگزار شد.
علی دهباشی در آغاز این مراسم گفت: «امشب مفتخریم به حضور خانم چلبی که بیست و دومین نوه از سلطان ولد، پسر بزرگ مولاناست و مسوولیت اداره بنیاد بین‎المللی مولانا را نیز بر عهده دارند.» دهباشی یادآوری کرد: «همزمان در تهران و قونیه و در آغاز هفتصد و چهلمین سال خاموشی مولانا جلال‎الدین بلخی مراسمی برگزار می‎شود. چند روز دیگر شکل‎های دیگری از این بزرگداشت را شاهد خواهید بود.»
در شب مولانای بخارا محمود دولت‌آبادی چنین شروع کرد:
وه چه بی‎رنگ و بی‎نشان که منم
کی ببینم مرا چنان که منم
گفتی اسرار در میان آور
کو میان اندرین میان که منم
و پس از این غزل دولت‎آبادی قطعه‎ای از مقالات شمس به تصحیح دکتر محمدعلی موحد را نیز برای حاضران قرائت کرد و سخنش را با این عبارت از شمس به پایان رساند:
ای خواجه خانه از آن شماست.
دکتر محمدعلی موحد نیز مهمان دیگر این شب بود که در آغاز سخنانش با خیر مقدم به خانم چلبی، فرزند مولانا ادامه داد: تمام جوانانی که اینجا نشسته‎اند، به دلیل شور و علاقه‎ای که دارند همگی فرزندان مولانا هستند. شمس سخنی دارد، می‎گوید: فرزندان جان و دلمان، نه فرزندان آب و گِل‌مان. اینها اگر فرزندان آب و گِل مولانا نیستند، فرزندان دل و جان مولوی هستند.
دکتر موحد در بخش دیگری از گفتار خود گزارشی کوتاه از مولاناپژوهی‎ها در عصر حاضر ارایه داد و مبدا شرح دکتر بدیع‎الزمان فروزانفر را بر مثنوی معنوی سرآغاز کارهای علمی و انتقادی در این زمینه دانست و ادامه داد:
«با این نظر اگر نگاه بکنیم مولاناپژوهی در ایران معاصر ما یک سابقه هشتاد ساله دارد. کتاب مرحوم فروزانفر در 1315 چاپ شده ولی در همان جا، در مقدمه‎اش ذکر کرده‎اند که علی‌اصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت، سفارش این کتاب را در 1312 به ایشان داده‎ بود. پس از 1312 این پژوهش‎هایی که جنبه علمی دارد با این کتاب فروزانفر آغاز شد. و درست در همان سال 1315 ما مرحوم جلال همایی را داریم که ولدنامه را، ابتدانامه سلطان ولد را که اولین مثلث مثنویات سلطان ولد است، به چاپ رسید.»
و سپس نوبت به اسین چلبی رسید، بیست و دومین نوه از سلطان ولد و رییس بنیاد بین‎المللی مولانا که به همراهی فروزنده اربابی، تنها عضو ایرانی این بنیاد، درباره خاندان مولانا و کار این بنیاد سخن بگوید و فروزنده اربابی نیز سخنان ایشان را که به زبان ترکی ادا می‎شد به فارسی برگرداند:
«شنیده‎ام که می‎گویند وقتی در جایی صحبت از اولیاست، و به ویژه وقتی از ولی بزرگی صحبت می‎شود مسلما آن ولی و آن اولیا در جمع حضور دارند، هر چه فکر کردم که امشب شب من است، دیدم نه امشب شب جناب مولاناست و در جایی که اسم اولیا برده می‎شود همه اشخاصی که هستند مهمانان او به شمار می‎آیند، بنابراین همه به مهمانی مولانا خوش آمدیم.
و همه به خوبی می‎دانند آنچه امروز ما هستیم و زندگی می‎کنیم میراثی است که از حضرت مولانا به ما رسیده. روزی حضرت مولانا با سلطان ولد راه می‎رفتند در قونیه. خیلی از مریدها جلو می‎آمدند و ادای احترام می‎کردند و ارادتشان را به نحوی به او نشان می‎دادند و مولانا متوجه می‎شود که سلطان ولد از این همه احترام و ستایش بسیار خوشحال شده، از او می‎پرسد که آیا از این همه احترام خوشش آمده است؟ و سلطان ولد به این پرسش پاسخ مثبت می‎دهد و مولانا در حق سلطان ولد دعا می‎کند که در آینده سلطان ولد و فرزندانش نیز از این احترام و ستایش برخوردار شوند. و خدا را شکر که این میراث پس از 740 سال حفظ شده است و نسل‎های مولانا از این احترام و تقدیر نصیب برده‎اند.»
خانم چلبی در بخشی دیگر از سخنانش به ذکر تاریخچه‎ای مختصر از خاندان مولانا پرداخت: «همان‌طور که می‎دانید پس از مولانا پسرش سلطان ولد برای حفظ آثار و اندیشه‎های مولانا «طریقت مولویه» را تاسیس می‎کنند و اولین مولوی‌خانه در داخل تربت حضرت مولانا بوده و علاوه بر کشور ترکیه، هر کشوری که سلاجقه به آن راه یافتند، مولوی‌خانه‎ها در آنجا نیز تاسیس شد و بعد هم این کار در دوران عثمانی نیز ادامه پیدا می‎کند. دانشگاه‌مانندی که علاقه‌مندان باید مراحلی را می‎گذراندند تا بتوانند به داخل این مدرسه راه یابند، در حقیقت نوعی امتحان ورودی وجود داشته. باید زبان فارسی یاد می‎گرفتند، عربی می‎آموختند تا بتوانند قرآن بخوانند و درست همانند دانشکده هنرهای زیبا تدریس خط، تذهیب و مینیاتور داشتند. و در راس این مدارس شیخی وجود داشته است. و تمام این مولوی‎خانه زیر نظر یک مولوی‌خانه اصلی، یعنی مولوی‌خانه قونیه، قرار داشتند.»
اسین چلبی در ادامه سخنانش به این نکته اشاره کرد که «شیخ و رییس مولوی‌خانه قونیه حتما باید از پسران و فرزندان حضرت مولانا باشند و البته طی مراسمی حتما به صورت انتخابی، البته از نسل پسری، برگزیده می‎شده. و این رویه تا 1925 ادامه پیدا می‎کند. و در 1925 پدربزرگ من، عبدالحلیم چلبی، این مقام را برعهده داشت. بعد قانون منع بسته شدن خانقاه‎ها و زاویه‎ها و مولویه‎ها به اجرا درآمد و خاندان ما مجبور به ترک ترکیه شد و به حلب رفت و من نیز در حلب به دنیا آمدم. و پدر من، جلال‌الدین چلبی در 16 سالگی به مقام شیخ اعظم می‎رسد و مشایخ آنجا با پدرم بیعت می‎کنند و عموی پدرم نیابت ایشان را به عهده داشتند و زمانی که سوریه شروع کرد به بدرفتاری با مولوی‌خانه‎ها ما مجبور شدیم که شبانه خاک سوریه را ترک کنیم و به ترکیه برگشتیم و پدر من همیشه به قانون احترام می‎گذاشت و آن را رعایت می‎کرد. تا آنکه در 1974 دولت وقت ترکیه مجددا اجازه داد تا مولوی‌خانه‎ها و خانقاه‎ها دایر شود. پدرم در 1996 به جانب حق شتافت. ولی پیش از مرگ، بنیاد بین‎المللی مولانا را به ثبت رساندند.»
امسال از میان مولوی‌پژوهان و کسانی که به نوعی در عرصه‎های گوناگون بر مجموعه آثار مولانا کار کرده‎اند، چند شخصیت ایرانی از سوی شورای عالی بنیاد بین‎المللی مولانا شایسته تقدیر شناخته شدند که در این مراسم لوح ویژه‎ای توسط خانم چلبی، ریاست بنیاد بین‎المللی مولانا به آنان اهدا شد: دکتر محمدعلی موحد (به خاطر تصحیح مقالات شمس)، پری صابری (برای اجرای نمایشنامه شمس پرنده)، دکتر توفیق سبحانی (برای ترجمه آثار گلپینارلی)، عباس کیارستمی (برای کتاب «آتش»، گزیده‌ای از شمس تبریزی)، سالار عقیلی (برای اجرای غزلیات شمس همراه با موسیقی)، محمد بردبار (که از مشایخ مولویه نیز هست به خاطر سال‌ها تدریس مثنوی) و بهاء‌الدین خرمشاهی (به خاطر مقالات و گزیده غزلیات شمس).
اهدای جام نقره کار هنرمندان تبریز از سوی بنیاد فرهنگی ملت توسط دکتر مسعود غلامپور به برگزیدگان و نیز به خانم اسین چلبی و فروزنده اربابی یکی دیگر از بخش‎های پایانی این مراسم بود.

 

پدر علم ارتباطات ایران درگذشت: ز دُرج علم و عمل گوهر نفیسی رفت
گروه فرهنگ- کاظم معتمدنژاد از بنیانگذاران و استادان رشته ارتباطات و روزنامه‌نگاری ایران در ۷۹ سالگی در تهران درگذشت.
وی در جوانی پس از ورود به عرصه مطبوعات و دریافت بورسیه برای تحصیل در پاریس، موفق به دریافت مدرک دکترای حقوق و علوم سیاسی و دکترای تخصصی از انستیتو مطبوعات و علوم نظری دانشگاه پاریس شد.
کاظم معتمدنژاد در سال‌های ۳۶ تا ۴۰ عضو هیات تحریریه روزنامه کیهان بود و در سال‌های دهه ۵۰ شمسی در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی، معاونت و سپس ریاست دانشکده را برعهده‏‌ گرفت.
وی پس از انقلاب ایران و تعطیلی دانشگاه‌ها به پاریس رفت ولی در سال ۶۸ بار دیگر به ایران بازگشت و به فعالیت دانشگاهی و مطبوعاتی ادامه داد. او در تاسیس موسسه‌ها و دوره‌های آموزشی فراوانی چون موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی، دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و تاسیس دوره‌های فوق لیسانس و دکترای این دانشکده نقش مهمی داشت.
کاظم معتمدنژاد تا هنگام بازنشستگی استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی باقی ماند.وی که در سال تحصیلی ۷۴-۷۳ استاد نمونه دانشگاه‌های ایران معرفی شده بود، کتاب‌های متعددی در زمینه روزنامه‌نگاری، رسانه و ارتباطات نوشته بود که از مهم‌ترین آنها می‌توان به «روزنامه‌نگاری» (با همکاری ابوالقاسم منصفی) اشاره کرد.معتمدنژاد در گفت‌وگویی با ایسنا در سال ۹۰ گفته بود: «براساس نظر سازمان ملل باید تیراژ مطبوعات ایران 4/7 میلیون نسخه در روز باشد، در حالی که این عدد در ایران اکنون 5/1 میلیون است».
وی بر بهبود آموزش روزنامه‌نگاری تاکید داشت و می‌گفت: «این رشته مانند حرفه‌های حقوق و پزشکی یک کار تخصصی است و کسانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند باید متخصص باشند».
احمد مسجدجامعی در شورای شهر سوم پیشنهاد نامگذاری مکانی در تهران به نام دکتر معتمدنژاد را ارایه کرد اما چمران، رییس شورای شهر وقت در آن زمان اعلام کرد، نمی‌توان محلی را برای افرادی که در قید حیات هستند نامگذاری کرد.احمد مسجدجامعی در پیام تسلیتی به مناسبت درگذشت وی، او را معلم اخلاق و اسوه نجابت و فروتنی دانست. وی در پیام تسلیتش آورده است: «راهی را رفت که حضورش چه به عنوان یک معلم موفق و چه به عنوان محققی برجسته و صاحب‌نام الهام‌بخش جویندگان دانش بود. او بنیانگذار بسیاری از عرصه‌های نوین دانش ارتباطات و صاحب آثار ارزشمندی بود که همچنان در مراکز آموزشی و پژوهشی مورد استناد و استفاده دانشجویان و پژوهندگان است. بی‌تردید فقدان این استاد بزرگ و اندیشمند ارزشمند برای خانواده محترمش و صدها دانشجویی که از خرمن دانشش خوشه‌چینی کرده‌اند غمی است گران و برای جامعه فرهنگ و ارتباطات کشور ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر و فراموش نشدنی، اما این طلوعی دیگر است از برای او که در راه آموختن و گسترش عرصه‌های نوین علمی گام‌های بلندی برداشت و طریقی تابناک به یادگار گذاشت تا نامش برتارک آسمان دانش و فرهنگ به نیکی زنده و جاوید بماند».گفتنی است، خانه این استاد شهیر در خیابان زعفرانیه چند سال پیش به فروش رسید و هیچ‌یک از مسوولان شهری یا میراث فرهنگی برای حفظ آن چاره‌ای نیندیشیدند؛ خانه‌ای که از آثار بجا مانده از معمار نامدار، وارطان هوانسیان بود. این خانه که می‌توانست امروز تبدیل به خانه فرهنگ یا موزه استاد شود به تیغ بولدوزرها گرفتار و ویران شد.
مراسم تشییع پیکر کاظم معتمدنژاد امروز از مقابل دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی واقع در سه‌راه ضرابخانه تهران برگزار می‌شود.

 

شبی با علی حاتمی؛سینماگری که قلبش برای فرهنگ می‌تپید

گروه فرهنگ- پنجمین برنامه شب‌های ایرانشهر به یاد علی حاتمی اختصاص یافت. این مراسم که بزرگانی چون علی نصیریان، امین تارخ، شهلا ریاحی، زهرا حاتمی (همسر علی حاتمی)، لیلا حاتمی، علی مصفا، محمدرضا اصلانی، منوچهر اسماعیلی،‌ هارون یشایایی، ناصر چشم‌آذر، حسن حسندوست و... در آن حضور داشتند در تالار شهناز خانه هنرمندان برگزار شد.
سهیل محمودی، مجری برنامه در ابتدا از مجید سرسنگی، مدیر خانه هنرمندان خواست تا درباره این سلسله نشست‌ها صحبت کند. سرسنگی گفت: «این سلسله‌برنامه‌ها که تحت عنوان شب‌های ایرانشهر برگزار می‌شود، به منظور قدردانی از خدمات ارزنده اهل ادب، فرهنگ، هنر و فلسفه است. علی حاتمی سینماگری بود که همه اهل ادب و هنر متفق‌القول بودند که قلب او برای مردم و کشورش می‌تپید و برای نسل‌های آینده الگوی بارزی از سینما و فرهنگ ملی است.»محمودی در ادامه برنامه از علی نصیریان برای سخنرانی دعوت کرد و گفت: «علی حاتمی با همه هنرها سر و کار داشت؛ شعر، موسیقی، ادبیات عامه، نقاشی و تئاتر. از تئاتر هم در نوشتن دیالوگ کمک می‌گرفت و هم از بازی هنرمندان تئاتر استفاده می‌کرد چون استاد علی نصیریان.»
نصیریان نیز به سیری که سبب‌ساز حضور افرادی چون علی حاتمی در سینما شد، اشاره کرد و گفت: «در اواخر دهه 30 و اوایل دهه 40، یک جریان فرهنگی و هنری در تمامی زمینه‌های هنری رخ داد؛ جریانی نو، پویا و ایرانی. این نهضت هنری در زمینه تئاتر و سینما با فارغ‌التحصیلان هنرستان هنرپیشگی آن زمان شروع شد. این افراد گرد هم آمدند و کار کردند و تئاتر را با الهام از قصه‌نویسی ایرانی (داستان‌های مرحوم جمالزاده و هدایت) و به زبان تازه‌ای که به زبان مردم نزدیک بود، اجرا کردند. در آن دوره تنها یک کتاب تئاتر داشتیم که هنر تئاتر نوشته نوشین بود و استادان هنرستان هنرپیشگی و کلاس‌های جامعه باربد و تئاتر سعدی، دایره معلومات محدود و مشخصی داشتند. این نهضت فارغ‌التحصیلان مصادف شد با آمدن فرنگ‌رفته‌هایی چون داود رشیدی، حمید سمندریان، خجسته کیا، منوچهر انور و پری صابری. در این جریان هم آدم‌هایی بودند که به خودجوش و خودآموز بودند و به کلاس‌ها اکتفا نمی‌کردند. یکی از این افراد، علی حاتمی بود که کارش را با نمایشنامه‌نویسی شروع کرد. استعدادی خودجوش و خودساخته که بعدها این داستان از تئاتر به سینما کشیده شد.» وی در ادامه به سختی‌ها و شیرینی‌های کار با علی حاتمی اشاره کرد و گفت: «علی حاتمی به لحاظ خلق و خو، مردی بسیار شریف، خوش صحبت و مهربان بود. اما یک مشکلی که ما بازیگرها با او داشتیم، این بود که هیچ‌وقت متن دیالوگ‌ها را نداشتیم. چون متنها را شب گذشته می‌نوشت و اعتقاد داشت که این‌طور، متنها تازگی دارند که البته این برای ما خیلی سخت بود. اما به قدری این انسان نازنین بود که می‌شد این چیزها را تحمل کرد. روحش شاد و آمرزیده باشد که یقینا آمرزیده است چون به فرهنگ و هنر کشورش خدمت بسیار کرده است.»
در این مراسم پس از اجرای موسیقی هزارداستان با عنوان شو عشق توسط گروه موسیقی آوای رود، امین تارخ به بیان نکاتی درباره علی حاتمی پرداخت: «با وجود آنکه نداشتن دیالوگ در وهله اول انسان را به وحشت می‌انداخت اما به محض آغاز تولید به حدی فضای کار آرام و بدون استرس بود که بعدها وقتی بازیگر به فیلم نگاه می‌کرد، این احساس را داشت که یکی از شرکای ساخت فیلمنامه بوده است و این ادعای بیهوده‌ای نیست. دورانی شیرین‌تر از دوره‌ای که با علی حاتمی کار کرده‌ام، نداشتم و مطمئنم که نخواهم داشت. کارهای او دارای فضایی خاص و قصه‌هایی غیرتکراری است که همگی با فرهنگ و ملیت ایرانی عجین است به طوری که تنها با دیدن یک فریم می‌توان فهمید که این فیلم، ایرانی است و این شاخصه اصلی فیلم‌های او بود. او کارهای زیادی برای انجام داشت که جای گله را برای ما از مرگ می‌گذارد.»
سهیل محمودی با انتقاد از کیفیت پایین سریال‌های جدید گفت: «متاسفانه تعداد شبکه‌ها زیاد شده اما کیفیت سریال‌ها پایین آمده. در این سال‌ها کسانی اشتباهی فیلمساز و فیلمنامه‌نویس شده‌اند و مدیرانشان هم اشتباهی مدیر شده‌اند.» وی در ادامه سلام محمدعلی کشاورز را به خانواده علی حاتمی رساند و پیام عذرخواهی او را که به دلیل کسالت امکان حضور نداشت به حاضران رسانید.
در ادامه برنامه کلیپی از قسمت‌های مختلف فیلم‌های این فیلمساز بزرگ به نمایش درآمد.
محمدرضا اصلانی نیز به بیان سخنانی در باب انسان تاریخی، هویت تاریخی انسان مدرن و توجه حاتمی به این مقوله پرداخت. منوچهر اسماعیلی هم که در فیلم‌های زیادی به عنوان دوبلور در کنار علی حاتمی حضور داشت، در میان حاضران عنوان کرد: «من هیچ‌وقت نتوانستم با پیکره شادروان علی حاتمی وداع کنم. او زندگی را به من آموخت و سرمشق داد که مردمی بودن خرجی ندارد. دل می‌خواهد. دلی که صاف باشد تا مردم باور کنند. علی حاتمی، حرف زدن از دل را به من یاد داد.»
در پایان برنامه هدیه‌ای از طرف خانه هنرمندان به خانواده علی حاتمی تقدیم شد.

گذشته، بهترین فیلم خارجی سال منتقدان آمریکا
ایسنا- هیات منتقدان فیلم آمریکا در مراسم سالانه خود فیلم «گذشته» ساخته جدید اصغر فرهادی را به عنوان برترین فیلم خارجی سال انتخاب کرد. هیات منتقدان فیلم آمریکا چهارشنبه شب برترین آثار سینمایی جهان را در بخش‌های گوناگون معرفی کرد که فیلم «او» ساخته جدید «اسپایک جونز» به عنوان بهترین فیلم و «گذشته» ساخته جدید اصغر فرهادی عنوان بهترین فیلم خارجی را از آن خود کردند.
فرهادی در حالی اولین جایزه خود را در فصل جوایز سینمایی کسب می‌کند که جوایز هیات ملی نقد یکی از پیش‌بینی‌کننده‌های خوب برای جوایز سینمایی اسکار محسوب می‌شود.

معادی و استوارت در جشنواره‌ «ساندنس»
ایسنا- فیلم «اردوگاه اشعه ایکس» با بازی پیمان معادی و کریستین استوارت به بخش رقابتی فیلم‌های آمریکایی جشنواره فیلم ساندنس
راه یافت.
مسوولان برگزاری سی‌امین جشنواره فیلم ساندنس فهرست فیلم‌های حاضر بخش‌های گوناگون در این رویداد سینمایی را اعلام کردند که فیلم «اردوگاه اشعه ایکس» ساخته «پیتر ساتلر» با بازی پیمان معادی و «کریستین استوارت» ستاره مجموعه فیلم «گرگ و میش» به عنوان یکی از 16 فیلم حاضر در بخش رقابتی فیلم‌های داستانی آمریکا انتخاب شد.معادی در این فیلم نقش یک زندانی را بازی می‌کند که هشت سال در زندان گوانتانامو حضور داشته است و اکنون با یک «کریستن استوارت» یکی از نگهبانان زندان آشنا می‌شود.

معرفی داوران جشنواره جام‌جم
فارس- در نشستی که در محل دبیرخانه بخش مجموعه‌های تلویزیونی جشنواره در شبکه سه سیما با حضور امیر محمدی دبیر اجرایی جشنواره و مجید زین‌العابدین دبیر بخش مجموعه‌های تلویزیونی برگزار شد اعضای هیات داوران این بخش معرفی شدند.
براساس این خبر، انسیه شاه‌حسینی، حسن میرباقری، سیدضیاالدین دری، حسن اسلامی ‌مهر، سیدعباس فاطمی، مجید انتظامی و محمود پاک‌نیت هیات داوری بخش مجموعه‌های تلویزیونی سومین جشنواره جام‌جم را تشکیل می‌دهند.بحث و بررسی درباره ملاک‌ها و معیارهای داوری و نیز روند اجرایی کار داوری آثار این بخش جشنواره از جمله موضوعات جلسه داوران بود.
 از میان آثار واجد شرایط حضور در بخش مجموعه‌های تلویزیونی جشنواره تعداد 30 اثر برای حضور در مرحله داوری انتخاب شده است. بخش مجموعه‌های تلویزیونی جشنواره با موضوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار می‌شود و تمام سریال‌هایی که با این دو موضوع در بازه زمانی اول فروردین‌ماه 1383 تا 31 شهریورماه 1392 تولید و پخش شده باشند مورد ارزیابی و داوری قرار خواهند گرفت.

کتابخانه اسکار فیلمنامه هیس را می‌خواهد
مهر- بخش فیلمنامه آکادمی اسکار طی نامه‌ای به پوران درخشنده درخواست کرد تا یک نسخه از فیلمنامه «هیس!» در اختیار آن مرکز قرار گیرد.
در این نامه به امضای گِرِگ والش از بخش فیلمنامه آکادمی اسکار آمده است: کتابخانه آکادمی علوم و هنرهای تصویری متحرک (آکادمی اسکار) علاقه‌مند است یک نسخه از فیلمنامه «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» را در مجموعه مرکزی دایمی خود نگهداری کند. فیلمنامه‌های موجود در مجموعه ما تنها به منظور اهداف تحقیقاتی قابل دسترسی بوده و در میان کاربران دایمی ما دانشجویان، فیلمسازان، نویسندگان و هنرپیشگان دیده می‌شوند.ما به عنوان یک کتابخانه تحقیقاتی اجازه انتشار و پخش آثار را نخواهیم داد و تمامی آثار ما تنها در اتاق مطالعه کتابخانه مورد مطالعه و بررسی قرار خواهند گرفت. علاوه براین هرگونه عکسبرداری از فیلمنامه‌ها قدغن خواهد بود.

نماینده برلین 3 فیلم اولی را با خود برد
مهر- آنکه لویکه، نماینده جشنواره فیلم برلین در سفر اخیر خود به ایران پس از تماشای تعدادی از فیلم‌های ایرانی نسخه شش فیلم اکران‌نشده را با خود به آلمان برد که در میان آنها عنوان سه فیلم که اولین فیلم بلند کارگردانان آنهاست، دیده می‌شود.
نماینده جشنواره سینمایی برلین سال‌هاست که قبل از برگزاری این جشنواره به ایران سفر می‌کند و فیلم‌های مختلفی از هنرمندان کشورمان را می‌بیند تا از میان آنها تعدادی را انتخاب کند و برای حضور در بخش‌های مختلف این رویداد بین‌المللی الف به آلمان ببرد.
امسال نیز خانم لویکه فیلم‌های سینمایی «سیزده» ساخته هومن سیدی، «رد کارپت» به کارگردانی رضا عطاران، «پاپ» ساخته احسان عبدی‌پور، «برف» به کارگردانی مهدی رحمانی، «ملبورن» ساخته نیما جاویدی و... را تماشا کرد.
شنیده‌ها حاکی است که فیلم‌های «مهمان داریم» محمد مهدی عسگرپور، «ملبورن» نیما جاویدی، «پاپ» احسان عبدی‌پور، «انارهای نارس» مجید مصطفوی، «برف» ساخته مهدی رحمانی و یک فیلم اولی دیگر در لیست انتخابی خانم آنکه حضور دارند که درباره یکی از این فیلم‌ها که کار اول کارگردان است هنوز هیچ اطلاعاتی موجود نیست.

سپانلو «در شوره‌زار» را افتتاح کرد
گروه فرهنگ- محمد علی سپانلو نمایش در شوره زار به کارگردانی و نویسندگی حسن کیانی را افتتاح کرد.
 وی پیش از به صدا در آوردن زنگ افتتاح نمایش گفت: من مدتی است فهمیده‌ام که بعضی‌ها بی‌دلیل از آقای سرسنگی تعریف نمی‌کنند. چراکه از نزدیک در جریان برخی اقدامات ایشان قرار گرفته‌ام. از دوستانم در این جمع هم تشکر می‌کنم.
بعضی از رفیقان مثل برگه‌های دفتر خاطراتند. اگرچه کهنه می‌شوند اما این کهنگی با ارزش‌تر می‌سازدشان. اجازه می‌خواهم که ناقوس را به صدا درآورم.
نکته جالب توجه این آیین به صدا درآمدن زنگ افتتاح از سوی دو هنرمند برجسته یعنی محمد علی سپانلو و فرهاد ناظرزاده کرمانی بود که برای اولین بار به وقوع پیوست.
در شوره زار کاری از گروه تئاتر چریکه است که داستان گروهی از افراد را روایت می‌کند که در منطقه‌ای بدون امکانات رها شده‌اند و حالا به دنبال چاره‌اندیشی برای رهایی از نابودی و مرگ هستند. مجید صالحی، رویا میرعلمی، علی سلیمانی، سینا رازانی، فهیمه امن‌زاده، احمد ساعتچیان، وحید رهبانی و فریده سپاه منصور گروه بازیگران این نمایش 90 دقیقه‌ای را تشکیل می‌دهند.
در شوره زار بجز شنبه‌ها هر شب ساعت 20 در سالن استاد سمندریان تماشاخانه اجرا می‌شود.




Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

Trending Articles