ماندلا الهامبخش هنرها: واژهها به دنبال او می رفتند
گروه فرهنگ- چند دقیقه به پایان نمایش خصوصی فیلم زندگی نلسون ماندلا مانده بود که برقهای سالن ادئون لایستر لندن روشن شد. تصویر ماندلا از روی پرده کنار رفت و به جای او تصویر جاکوب زوما، رییسجمهور آفریقای جنوبی پخش شد تا با گفتن یک جمله کوتاه، نمایش فیلم را نیمهکاره بگذارد: «آقای ماندلا اکنون ما را ترک کرده است.»
فیلم سینمایی نلسون ماندلا که تنها چند ساعت پیش از پایان زندگی او در مراسم فرش قرمزی در لندن افتتاح شد، خود یکی از سندهای حضور پررنگ او در دنیای هنر است.
نلسون ماندلا از دهه 1960 که یک زندانی سیاسی بود و آفریقای جنوبی تحت قوانین آپارتاید اداره میشد تا دوران معاصر که قوانین نژادپرستانه این سرزمین برچیده شد، همواره منبع الهام کنسرتهای موسیقی، ترانهها، اشعار، داستانها و فیلمهای سینمایی و تلویزیونی بوده است.
در توصیف این وجه از زندگی ماندلا باید گفت او مردی است که واژهها و آواها را به دنبال خود میکشاند و به جستوجوی خود میآورد، واژهها و آواهایی که در لحظههای الهامبخشی و تحیر تبدیل به فیلم، ترانه، موزیک و روایتهای حماسی شدند.
سینما
تعدادی از بزرگترین بازیگران هالیوود نقش او را در سینما و تلویزیون بازی کردهاند. سیدنی پواتیه، بازیگر برنده اسکار که مهارت خاصی در انتقال انعطافپذیری آتشین و خویشتنداری صمیمانه دارد، سال 1997 یک انتخاب بدیهی برای بازی در نقش ماندلا در فیلمی تلویزیونی بود.
مورگان فریمن دیگر بازیگر برنده اسکار با سابقه حضور در نقشهای متفاوت از قاضی گرفته تا خدا، سال 2009 در فیلم «Invictus» به کارگردانی کلینت ایستوود، درباره یک تیم راگبی در آفریقای جنوبی به نقش ماندلا ظاهر شد. دنی گلاور هم در فیلمی زندگینامهای درباره ماندلا نقش او را ایفا کرد.
دنیس هیزبرگ نیز سال 2007 در فیلم «خداحافظ بافانا» نقش ماندلا را بازی کرد. این فیلم درباره ارتباط ماندلا با یکی از نگهبانان زندان (با بازی جوزف فاینس) است. خود ماندلا در پایان فیلم «مالکوم ایکس» (اسپایک لی، 1992) حضور داشت.
«ماندلا: راه طولانی آزادی» به کارگردانی جاستین چادویک تازهترین فیلمی است که درباره رهبر محبوب آفریقای جنوبی ساخته شد. ایدریس البا در این فیلم که از 29 نوامبر در آمریکای شمالی اکران شده به نقش ماندلا ظاهر شده است.
رابطه خوبی که ماندلا با سینما و تلویزیون و ادبیات داشت، باعث شد او در سال 1992 در فیلم مالکومX به عنوان بازیگر حاضر شود و نقش مربی شهر سوتو را در این فیلم بازی کند. مالکوم ایکس را «اسپایک لی» ساخته بود و «دنزل واشنگتن» در آن بازی میکرد. به علت بازی در همین فیلم هم بود که پای نلسون ماندلا به IMDB باز شد تا صفحهای با عنوان بازیگر داشته باشد.
ادبیات
بعد از سال 1990 که ماندلا آزاد شد و همه میخواستند از او بشنوند، کتابهایی که درباره ماندلا و به قلم او بودند، چنان در صنعت نشر پررنگ شدند که میتوان گفت ژانری به نام وی ثبت شد. دهها زندگینامه که به قلم خود او و یا نویسندهای دیگر نوشته شد، کتابهای کودک، آثار تجاری و کتابهای هنری، بخشی از محصولات کاغذی بودند که از چهره ماندلا تاثیر پذیرفتند.
«خودگوییهای من» نام کتابی است که نلسون ماندلا، رییسجمهور فقید آفریقای جنوبی ملقب به «پدر ملت» در آن تصویری روشن از زندگیاش ارایه کرده است. این اثر به همان اندازه که یک کتاب است، یک آلبوم ادبی هم محسوب میشود.
در این اثر خاطرات او، تقویم، نامهها و رونوشتهای 50 ساعت مصاحبه ماندلا با «ریچارد استنگل» چاپ شده است. استنگل که اکنون دبیر مجله «تایم» است، نویسندهای است که کتاب «راه دشوار آزادی» را از زبان ماندلا به نگارش درآورد.
ماندلا خود نیز قصد داشت زندگینامهای بنویسد اما نیمهکاره رهایش کرد و بعدها آن را در قالب همین کتاب «خودگوییهای من» به چاپ رساند. شاید به نظر برسد که این کتاب مجموعهای از برشهای نامتناسب باشد اما در واقع روند کتاب به آرامی و با هماهنگی کامل تکههای پازل را به هم وصل میکند و با در کنار هم قرار گرفتن رویاها، نگرانیها، فعالیتهای سیاسی، بیماریها و . . . این رهبر سیاسی سیاهان آفریقای جنوبی تصویر کاملی از چهره وی پدیدار میشود.
«خودگوییهای من» دربردارنده یادداشتهای شخصی مردی است که سالها پشت نقابی رمزآمیز قرار داشت. اگرچه ماندلا نوشتههایش را جمعآوری و گهگاه از آنها کپیبرداری میکرد اما بسیاری از آنها به دستور نیروهای پلیس نابود شدند. مطالب مربوط به حبس طولانیمدت ماندلا بیش از دیگر بخشها تکاندهنده هستند. وی در اینباره نوشته است: تا وقتی به زندان نیفتادم، ظرفیت واقعی حافظهام را درک نکردم.
بخشی از اطلاعاتی که در این کتاب آمده، حاصل نامههایی است که ماندلا به دوستان و خانوادهاش مینوشت؛ نامههایی که اکثر اوقات سانسور میشدند و به دست دریافتکننده اصلی نمیرسیدند. ماندلا در دفترچهای کپی این نامهها را نگهداری میکرد اما این دفتر هم توسط مقامات حکومتی به سرقت رفت و سال 2004 یکی از نیروهای سابق پلیس آن را به صاحبش بازگرداند.
تاریخ اشعار سروده شده درباره ماندلا به دهه 1970 بازمیگردد که «و آن را در ماندلا دیدم» سروده جان ماتشیکیزا شاعر آفریقای جنوبی یکی از آنهاست. در دهه 1980 تا آزادی ماندلا در 1990 ترانههای مختلفی در اعتراض به آپارتاید و تحسین ماندلا نوشته شد؛ از «Gimme Hope Jo'Anna» ادای گرانت گرفته تا ترانه «Sun City» استیو وان زانت که خوانندههای معروف چون بروس اسپرینگستین، مایلز دیویس و خیلیهای دیگر آن را خواندند.
از ترانههایی که مستقیما درباره ماندلا هستند میتوان به «46664» همکاری مشترک بونو و جو استرامر، «نلسون ماندلا را آزاد کنید» از Special AKA و «روز ماندلا» از سیمپل مایند اشاره کرد.
موسیقی
یکی از نقاط عطف جنبش آزادی ماندلا کنسرتی بود که سال 1988 به مناسبت هفتادمین سال تولد او در استادیوم ومبلی لندن برگزار و از تلویزیون پخش شد. در این کنسرت سوپراستارهایی چون استیوی واندر، ویتنی هیوستن و استینگ حضور داشتند. آن زمان جنبش کنگره ملی آفریقا همچنان توسط بسیاری کشورها یک سازمان تروریستی به حساب میآمد و مارگارت تاچر نخستوزیر وقت بریتانیا آن را محکوم میکرد. بیبیسی با سانسور اظهارنظرهای سیاسی هواداران ماندلا را خشمگین کرد. سال 1990 کنسرت دیگری به عنوان جشن آزادی او با حضور چهرههایی چون تریسی چاپمن و نیل یانگ برگزار شد. خود ماندلا هم در این کنسرت حضور داشت و تماشاگران به طور ایستاده مدتها او را تشویق کردند. در سالهای بعد تقدیر از ماندلا در کنسرتهای مختلف با حضور ستارههایی مانند ویل اسمیت، بونو از گروه یوتو و آنی لنوکس ادامه پیدا کرد.
خانه تئاتر بازسازی تئاتر شهر را به بهروز غریبپور سپرد
گروه فرهنگ- هیاتمدیره کانون کارگردانان «خانه تئاتر» درباره بازسازی مجموعه تئاتر شهر طی آن بیانیهای منتشر و طی آن بهروز غریبپور را به عنوان مدیری شایسته برای ادامه بازسازی این مجموعه معرفی کرد؛ اتفاقی که با توجه به سوابق درخشان مدیریتی بهروز غریبپور، جامعه تئاتری را امیدوار میکند به اینکه گره سامانیابی ارزشمندترین سالن تئاتر ایران گشوده شود. در بیانیه کانون کارگردانان خانه تئاتر آمده است:
«سالهاست نمای ساختمان زیبای «تئاتر شهر» و قلب به ظاهر تپنده تئاتر کشور از شرق و غرب و شمال و جنوب در حال استتار است و علیرغم همه گفتنیهای گفته شده، همچنان این پیشرویها، بنای هنری تئاترشهر و این میراث فرهنگی را از دیدگان پایتخت پنهان و پنهانتر میکند.
از سوی دیگر به غیر از مشکلات مربوط به نمای بیرونی این بنا، خبر مشکلات زیربنایی این ساختمان جامعه تئاتر را نگران میکند که مبادا روزی فرا رسد که از تئاتر شهر چیزی جز مخروبههای باستانی باقی نماند.
سالها پیش جامعه تئاتر و تماشاگران همیشه همراه این حرفه برای دمیده شدن روح تازه به کالبد این بنای فرهنگی شش ماه تعطیلی مستمر فعالیتهای اجرایی تئاتر شهر را با صبوری پشت سرگذاشتند تا پس از انجام بازسازیهای لازم با خیالی آسوده دهههای بسیاری را در این ساختمان به تولید و عرضه تئاتر بپردازند.
بعد از بازگشایی مجدد تئاتر شهر با تمام انتقادات ظاهری که به سلیقه به کار رفته در شکل ظاهری داخل ساختمان میشد، لااقل گمان میکردیم مسایل فنی این مجموعه به شکلی اصولی و ماندگار رفع شده است، اما با شنیدن گفتههای مدیریت فعلی تئاتر شهر در خصوص ریشههای نگرانکننده مشکلات فنی و ساختاری این مجموعه بار دیگر بازسازی قبلی با علامت سوالهای تازهای مواجه میشود.
شنیدن خبر بازسازی احتمالی مجدد تئاتر شهر ما را بر آن داشت تا ضمن هشدار نسبت به تکرار نحوه بازسازی قبلی از مسوولان مربوطه و به طور خاص از معاونت محترم هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بخواهیم در بازسازی دوباره نیاز به کار کارشناسی دقیق و هنری و مناسب با شان ملی، حرفهای و هنری تئاتر شهر را سرلوحه کار خود قرار داده و با استفاده از افراد کارشناس خبره و دلسوز در این زمینه از نگرانیهای تازه جامعه تئاتر بکاهند.
از همین رو؛ هیات مدیره کانون کارگردانان خانه تئاتر با بررسیهای انجام شده و با توجه به سوابق درخشان و ماندگار و همچنین وجود برنامه مطالعاتی دقیق و کارشناسی برای بازسازی تئاتر شهر، هنرمند و همکار گرامیمان جناب آقای بهروز غریبپور را فردی شایسته و مناسب برای مدیریت پروژه بازسازی تئاتر شهر میداند. با این حال استفاده از جناب آقای غریبپور تحت هر عنوانی میتواند به شرایط آرمانی بازسازی این بنای ملی سرعت بخشیده و با اعتماد بیشتری شاهد بازسازی مجدد مجموعه تئاتر شهر باشیم.
بدیهی است بازسازی هر چه سریعتر برای رفع نگرانیهایی که مدیریت تئاتر شهر از آن سخن میگوید و عدم اختلال دوباره در رونق فعالیتهای تئاتر شهر همچنان خواستههای جدی جامعه تئاتر است امید که چنین شود.»
هیات مدیره کانون کارگردانان خانه تئاتر عبارتند از: حسین کیانی، حمید پورآذری، بهزاد فراهانی، علی اصغر دشتی، افسانه ماهیان و رضا گوران. همچنین نورالدین حیدری و سیدهادی عاملهاشمی نیز بازرسان کانون کارگردانان خانه تئاتر هستند.
دستان خیالپرداز
پنجشنبه هفته گذشته نمایشگاه آثار صنایع دستی هنرمندان کشور با حضور جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر با عنوان «دستان خیالپرداز» در خانه هنرمندان ایران گشایش یافت و بهانهای شد تا درباره وضعیت صنایع دستی و لزوم توجه جدی به این حوزه با همکاران و فعالان این حوزه بیشتر سخن بگویم.
به نظرم یکی از پیچیدگیها و در عین حال جذابیتهای کار در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری وجود مرزهای متغیر و در عین حال باریک میان بخشهای مختلف آن و حتی حوزههای کاری بیرون از سازمان است.
صنایعدستی هم با میراث فرهنگی ارتباط تنگاتنگ دارد و هم با گردشگری. هم میتواند یکی از جاذبههای گردشگری باشد و هم رونق گردشگری میتواند به رونق صنایع دستی کمک کند. از طرف دیگر صنایع دستی از یکسو با هنر در ارتباط است و از سوی دیگر با صنعت و مسایل مربوط به اقتصاد و اشتغال.
ما درباره صنایع دستی بدون این پیچیدگیها و ظرافتها نمیتوانیم سخن درستی بگوییم. به طور کلی صنایع دستی هم ویژگیهای هنر را دارد و هم ویژگی تولیدات مصرفی را. هم میتواند کاربرد در زندگی روزمره داشته باشد و هم کارکرد زیباییشناسی و هنری. این ظرافتها، سیاستگذاری و برنامهریزی در این حوزه را هم پیچیده کرده است.
ما در موضوع صنایع دستی با مسایل متعددی رو به روییم که هر کدام را باید جداگانه دید. همکارانم در معاونت صنایع دستی برای روشن شدن موضوع، بین هنرهای سنتی و صنایع دستی تفکیک قائل شدهاند تا برای هر کدام برنامههای جداگانهای تدوین شود. هنرهای سنتی را به عنوان آفریده و ساختههایی که باید همانگونه که بودهاند، حفظ شوند در نظر گرفتهاند و صنایع دستی را ساختههایی میدانند که میتوانند موضوع نوآوری و ابتکار قرار بگیرند و متناسب با زندگی امروز تغییر کنند. البته هنرهای سنتی هم میتوانند موضوع نوآوریهای هنرمندانه قرار بگیرند.
در نقاشی مکتبهایی داریم که براساس هنرهای سنتی و صنایع دستی و دخل و تصرف در آنها شکل گرفتهاند مانند مکتب سقاخانه یا نقاشیخط. با این حال وظیفهای که سازمان در قبال صنایع دستی و هنرهای سنتی دارد، فراهم کردن زمینه رشد و رونق صنایع دستی و امکان بروز خلاقیت و نوآوری است. سازمان نمیخواهد و نباید در مقام تولیدکننده قرار بگیرد بلکه میخواهد حامی و پشتیبان تولید و آفرینش هنرمندان و سازندگان صنایع دستی و هنرهای سنتی باشد و به حفظ و اشاعه و رونق این صنایع کمک کند اما این صنایع کی میتوانند حفظ شوند و رونق بگیرند؟
زمانی صنایع دستی و هنرهای سنتی رونق میگیرند که مخاطب داشته باشند؛ مخاطبانی که حاضر باشند برای آن هزینه کنند. اما چرا این اتفاق نمیافتد؟ مشکل کجاست؟
تردیدی نیست که یک بخش از مشکل به خاطر آشنا نبودن مردم با این موضوع است. موضوع دیگر این است که محلهای مناسبی برای عرضه این کارها نداریم. محلهایی که داریم کم است و نامناسب. در این زمینه باید حمایت از گسترش بازارهای صنایع دستی و هنرهای سنتی را در اولویت قرار دهیم و امکان صادرات را بیشتر کنیم.
صادرات خودش مقدمات و لوازمی دارد؛ باید تبلیغ مناسبی داشته باشیم؛ بستهبندی مناسبی داشته باشیم؛ عرضه مناسبی داشته باشیم. این کارها بدون همراهی و همکاری دستگاههای دیگر ممکن نیست. این حوزه با اقتصاد فرهنگ هم مرتبط است. باید این جزیرههای مختلف را به هم وصل کنیم. باید نمایندگان بخش خصوصی را فعال کنیم تا راهکارهای مناسب تدوین شود. بخش مهمی از بازار صنایع دستی و هنرهای سنتی داخل کشور است.
متاسفانه ساختههای تقلبی جای صنایع دستی را گرفته است. بازار پر از ساختههای بیکیفیت چینی است. ما دغدغه بازارهای بینالمللی را داریم اما رقابت را در بازارهای داخلی واگذار کردهایم و مردم از بازارهای مهم صنایع دستی ما مثل اصفهان و شیراز و همدان ساختههای چینی میخرند.
ما در بازارهای داخل کشور هم مشتری داخلی داریم و هم مشتری خارجی. با فضای جدیدی که شکل گرفته است، امیدواریم با ورود گردشگران خارجی صنایع دستی خودش یکی از جاذبههای گردشگری ما باشد.
اگر ما بتوانیم ساختههای با کیفیت و جذاب داشته باشیم، رونق گردشگری میتواند به رونق صنایع دستی هم کمک کند. مشتری داخلی هم خیلی مهم است و باعث میشود که این صنایع زنده و پویا بمانند. ما تجربههای کوچکی داریم که نشان داده است ورود به بازارهای داخلی سخت نیست.
جوانانی را میشناسیم که توانستهاند صنایع دستی کشور را روزآمد، کاربردهای تازه برای آن پیدا و در بازار لباس و کیف و کفش در حد توان خود تحول ایجاد کنند. این از نظر فرهنگی هم مهم است که با صنایع دستی ایرانی بتوانیم در بازار مد و لباس تاثیر بگذاریم. البته دولت نباید در این حوزه مداخله کند و با مداخله در این حوزهها به مقاومت در برابر این پدیده دامن بزند. باید بگذاریم هنرمندان و تولیدکنندگان صنایع دستی و هنرهای سنتی خودشان به طور طبیعی و با خلاقیتهای خودجوش تاثیرگذار باشند.
ما باید از هرحرکتی که به رونق صنایع دستی کمک کند حمایت کنیم. وظیفه ما حمایت، آموزش و پشتیبانی است. نباید بخش خصوصی احساس کند که ما قصد مداخله داریم. باید ما را یک پشتیبان بیتوقع ببیند که هدف مشترکی داریم. هدف ما باید این باشد که بتوان صنایع دستی ایران را اقتصادی و درآمدزا کرد. ما باید تمام توانمان را بگذاریم که هنرمندان و تولیدکنندگان ما در رقابت با ساختههای جعلی و تقلبی و کالاهای کمکیفیت چینی جلو بیفتند.
بخشی از این ماجرا هم به تبلیغات برمیگردد. ما باید روی تبلیغات سرمایهگذاری بیشتری داشته باشیم و تلاش کنیم تا برندهای ایرانی ارایه شوند و جای خود را پیدا کنند. ما باید کمک کنیم که صنایع دستی و هنرهای سنتیمان در داخل کشور بدون نیاز به کالای خارجی تولید شود. این امر هم نیاز به سرمایهگذاری دارد، هم نیاز به میدان دادن به خلاقیتها و نوآوریها و هم نیازمند ایجاد و گسترش بازارها و جلب مشتریان جدید است.
* معاون رییسجمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
بدهی ناشی از بیمه اهالی فرهنگ در دیون دولت به تامین اجتماعی محاسبه شود
مهر- علی جنتی، وزیر ارشاد در نامهای به حسن روحانی رییسجمهور خواستار آن شده که بدهی انباشته صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان بابت بیمه اهالی فرهنگ، هنر و رسانه، جزو دیون دولت به تامین اجتماعی محاسبه شود.
مهدی شجاعی، مدیرعامل صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان درباره سرانجام پیگیریها برای حل وقفه ایجادشده در پوشش بیمهای اعضای این صندوق و اهالی فرهنگ و هنر، گفت: آقای جنتی، وزیر ارشاد در نامهای به آقای رییسجمهور خواستار آن شده است که بدهی صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان بابت بیمه اهالی فرهنگ، هنر و رسانه، جزو دیون دولت به تامین اجتماعی محسوب شود.
همچنین به گفته مدیرعامل صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به معاونت اداری و مالی این وزارتخانه دستور اکید داده است که بدهی انباشته ناشی از بیمه اهالی فرهنگ، هنر و رسانه توسط صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان، در بودجه سال آینده دیده شود و در تدوین آن، بودجه صندوق ترمیم و بلکه جبران شود.
مهدی شجاعی ضمن تاکید بر این نکته که «نگرانی از بابت بیمه اهالی فرهنگ و هنر و رسانه وجود ندارد و اختلالی هم در این روند به وجود نخواهد آمد» در پاسخ به این سوال که آیا صحت دارد این صندوق به سازمان تامین اجتماعی بالغ بر 20 میلیارد تومان بدهی دارد، ابتدا گفت: صندوق به تامین اجتماعی بدهکار نیست بلکه دولت به این سازمان بدهکار است.
وی سپس یادآور شد: این رقم انباشته از سالهای قبل است و هر ماه که به صورت طبیعی بیمهشدگان صندوق خدمات میگیرند، کنتور هزینه تامین اجتماعی، این مبالغ را ثبت میکند. البته کسری بودجه دو سال اخیر صندوق هم مزید بر علت بوده است.
مجوز فعالیت صنفی از وزارت کار برای خانه سینما
ایسنا- فرهاد توحیدی درباره دیدار جمعی از اعضای خانه سینما با وزیر کار و رفاه امور اجتماعی و مباحث مطرحشده، توضیح داد: در ماجراهای دو سال گذشته خانه سینما با یک خلا قانونی روبهرو بودیم که از همان جهت از سوی مدیریت قبلی سازمان سینمایی، فشار وارد شد که باید اصناف قانونی شوند.
وی با اشاره به اینکه این خلا قانونی از همان زمان تاسیس خانه سینما وجود داشت، افزود: برای حل این مشکل دو وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی و کار و رفاه امور اجتماعی باید در یک اقدام مشترک همکاری لازم را انجام دهند تا اصناف سینمایی در یک ثبت دوگانه از وزارت ارشاد و کار، مجوز فعالیت داشته باشند.
توحیدی ادامه داد: در زمان تاسیس خانه سینما راهحلی که مطرح شد این بود که چون اصناف زیر چتر خانه سینما هستند و خانه سینما هم ثبت شده است، پس آنها میتوانند کار صنفی خود را دنبال کنند اما پس از ماجراهای چند سال گذشته متوجه شدیم باید این روند را به شکل منطقیتری دنبال کنیم تا مشکلی پیش نیاید.
وی گفت: خوشبختانه در این جلسه خیلی احتیاج به شرح و تفصیل ماجراهای خانه سینما نبود و ایشان اطلاعات کافی را در این باره داشتند و قرار شد تفاهمی در این باره بین وزارت ارشاد و کار برقرار شود.
رامبد جوان شب یلدا با «خندوانه» میآید
مهر- رامبد جوان با اشاره به اینکه قرار است از اواسط دی ماه با برنامه «خندوانه» که از شبکه نسیم پخش می شود مهمان خانههای مردم باشد از پخش شوی تلویزیونی «یلدای این خونه» که به مناسبت شب یلدا تولید شده است در شبکه نمایش خانگی خبر داد.
رامبد جوان درباره اجرای برنامه «یلدای این خونه» که قرار است به مناسبت شب یلدا توسط شبکه نمایش خانگی توزیع شود، گفت: قرار است چند روز قبل از شب یلدا شوی خانگی «یلدای این خونه» با حضور هنرمندان و خانوادههایشان و همچنین اجرای خوانندگان مطرح موسیقی وارد بازار شود.
وی ادامه داد: در این برنامه که اجرای آن را من بر عهده دارم بهاره رهنما و مادرش پروین قائم مقامی، مهراب قاسمخانی و همسرش شقایق دهقان به همراه پسرشان، فرهاد آئیش به همراه همسرش مائده طهماسبی در کنار خوانندگانی چون حسین خواجهامیری، سالار عقیلی و حمید عسگری مهمان هستند. مدت زمان این برنامه 90 دقیقه است که چند روز قبل از شب یلدا در شبکه نمایش خانگی توزیع خواهد شد.
وی درباره ساخت این برنامه تلویزیونی گفت: از اواسط دی ماه قرار است برنامه «خندوانه» که یک برنامه شاد تلویزیونی است از شبکه نسیم پخش شود. این برنامه درباره فرهنگ خنده، خندیدن و خنداندن است و هر شب از ساعت 21 تا 22 از شبکه نسیم پخش خواهد شد.
سالن رسانهها را در جشنواره از سایر نهادها جدا کنید
ایلنا- با نزدیک شدن زمان برگزاری سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران طی نامهای به علیرضا رضاداد، دبیر جشنواره با گلایه از وضعیت سالهای پیش برج میلاد که عنوان سینمای رسانه را یدک میکشد ولی میزبان بسیاری از افراد متفرقه و غیر مرتبط با رسانه بود؛ درخواست جداسازی سالن رسانهها از مهمانان نهادها را در جشنواره مطرح کرد.
در نامه طهماسب صلحجو، رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی آمده است: متاسفانه در این چند دوره، حضور اقشار مختلف و ناهمگون مهمانان حاضر در کاخ جشنواره، برج میلاد را به فضایی نامناسب برای اهالی رسانه بدل کرد.
صدور کارتهای فراوان که بسیار بیش از ظرفیت سالن نمایش بالغ میشد، این مشکلات را مضاعف کرد و باعث شد منتقدان و اهالی رسانه غالبا در یافتن صندلی برای تماشای فیلم با مشکل مواجه شوند.
تداوم این شرایط غیرمحترمانه موجب شد بسیاری از منتقدان و نویسندگان، عطای جشنواره را به لقایش بخشند یا سینماهای دیگری را برای فیلم دیدن انتخاب کنند.
چنانچه هدف از اختصاص برج میلاد به اهالی رسانه در جهت بهرهگیری از تجارب و قابلیتهای این صنف فرهنگی در پوشش مناسب از بخشهای مختلف جشنواره فیلم فجر و ارایه ویترینی متفاوت آثار شاخص و قابل بحث آن بوده است، عملا طی این سالها به اثبات رسیده که حضور پر ترافیک افراد و طیفهایی که نسبتی با این حوزه ندارند در این مکان، موجودیت مستقل و هدفمند و در اولویت قرار گرفته اهالی رسانه و جامعه منتقدان را کاملا مخدوش کرده است.
لذا پیشنهاد میکنیم اختصاص یک سالن سینمای مجزا با کیفیت مناسب و ظرفیت کافی به منتقدان و نویسندگان سینمایی را در دستور کار قرار دهید تا آرامش و تمرکز لازم برای اهل رسانه فراهم شود.