حکایت مدرسه تاریخی محبوس : دارالفنون 162 سال بعد از امیرکبیر
سحر موسوی - دارالفنون بنایی است ممنوعالملاقات. حبس شده در چهاردیواری تنهایی خویش. مدرسهای تاریخی با دربی همیشه بسته. برعکس تمام مدارسی که دیدهایم و شنیدهایم. دیر زمانی است که در آن صدای زنگ مدرسه، همهمه شاگردان و طنین معلمان دلسوز به گوش نمیرسد. اینجا گوشهای است از تاریخ این مرز و بوم که آرام و بیجان در حال فراموشی و تخریب است. این روزها درست 162 سال از افتتاح مدرسه دارالفنون و 162 سال از مرگ امیرکبیر، بنیانگذار آن میگذرد. هنوز بزرگانی از هر خانواده خاطره تحصیل در آن را یادآور هستند و خبر از سرحال بودنش در گذشته میدهند. این بنا در روز یکشنبه ششم دیماه سال 1230 خورشیدی با حضور ناصرالدین شاه، گروهی از معلمان ایرانی- خارجی و 30 نفر شاگرد بهطور رسمی افتتاح شد مراسمی که بانی آن یعنی صدراعظم ایران؛ امیرکبیر حضور نداشت و 13 روز بعد از این مراسم کشته شد.
میتوان گفت که دارالفنون ثمره تفکر و کنکاش امیرکبیر طی سفرهایش به روسیه و بازدید از مدارس مختلف آن کشور بود و این تفکر پیامد علاقه امیر به ترقی مردم مسلمان ایران و گسترش علوم و فنون جدید در این سرزمین بود.
عصر ناصری
انتخاب مکان این بنا توسط شخص امیرکبیر و با موافقت ناصرالدین شاه بود. میرزا رضاخان مهندس تبریزی- تحصیلکرده لندن- مسوول تهیه نقشه ساختمان شد. نقشه ساختمان دارالفنون با استفاده از طرح عمارت سربازخانه ولیچ انگلستان در اواخر سال 1229 آماده و پس از آن محمدتقی معمارباشی مامور احداث آن شد.
ساختمان حاضر در واقع دومین بنای دارالفنون است. ساختمان دارالفنون زمان امیرکبیر حدود 80 سال پابرجا ماند و با وجودی که همچنان قابل استفاده بود در سال 1308 خورشیدی تخریب شد و با نقشه و نظارت مارکوف، مهندس روسی، ساختمان فعلی را به جای آن ساختند.
دارالفنون با ذهن مردم ایران پیوندی تاریخی دارد و جزو یکی از اولینهای تهران و ایران است. علومی که در این مکان آموزش داده میشد فراتر از مباحث مکتب خانههای سنتی بود و به جرات میتوان دارالفنون را نخستین دانشگاه در تاریخ مدرن ایران دانست.
و اکنون نخستین دانشگاه ایران با قدمتی حدود 162 سال رو به ویرانی است. بنایی که برای ورودش باید هفت خوان رستم را رد کرد , خود نیز گرفتار پیچ و خم روزمرگی شده است. دیوارها نشان از مرمتهای نیمهکاره سیمانی است گویا مرمت کار عزیز ناآشنا با تصاویر گذشته این بنا اقدام به کار مرمت کرده است. حیاط دارالفنون پر شده از علفهای هرز، کلاسهای خالی و چوبهایی که از زبان صندلیهای فرسوده و میزتحریرها سخنها دارند شرحه شرحه برای گفتن. تملک این میراث سالهای سال است که میان سازمان میراث فرهنگی و آموزش و پرورش بلاتکلیف است و هنوز مسوولان مرتبط نتوانستهاند اختلافات را به خاطر حفظ فرهنگ ایران کنار بگذارند و طی تصمیمی هماهنگ نسبت به مرمت این بنای تاریخی و زندهکردن آن اهتمام ورزند.
از مشروطه تا انقلاب اسلامی
پس از انقلاب مشروطه دارالفنون تغییر جایگاه اجتماعی داد. دارالفنون جدید جایی بود که برای اولین بار در یکی از اتاقهایش اشیای تاریخی و باستانی قرار میدهند و در آن موزهای تاسیس میشود. دارالفنون مکانی است که در کنارش برای نخستین بار مدرسه طب و مدرسه حقوق به عنوان اجزای مختلف آن شکل میگیرد. با این روند دارالفنون به مرکزی تبدیل میشود که افراد دیپلمه آن در سطح عالی آن روزگار در دنیا بودند و یک فارغالتحصیل دارالفنون تفاوتی با فارغالتحصیل مدارس عالی فرانسه نداشت.
با تاسیس دانشگاه تهران در سال 1313، استادان دارالفنون برای استادی به دانشگاه رفتند. با رفتن آنها سطح علمی مدرسه تنزل پیدا میکند. جالب این است که با وجود تاسیس دانشگاه تهران، کنگره 1313 فردوسی، که از نظر ایرانشناسان و پژوهشگران بزرگی که در آن شرکت کردند، مهمترین کنگره تاریخ ایران در حوزه ادبی و فرهنگی است، در دارالفنون و پشت میزهای چوبی آن برگزار میشود و در کنگرهای که همه فرهیختگان نسل آخر قرن 19 و اوایل قرن 20 در آن حاضر بودند، شاگردان ششم ادبی دارالفنون که زبان فرانسه یا انگلیسی را بهخوبی میدانستند راهنمایان این مستشرقین میشوند و در فضای خشک و ساده و باعظمت دارالفنون بهترین کنگره تا به امروز در ایران شکل میگیرد.
دارالفنون در این مقطع به عنوان یک دبیرستان همچنان از ویژگیهای خاصی برخوردار است. میبینیم که افکار جدید سوسیالیستی در ایران در دارالفنون شکل میگیرد. تقی ارانی معلم دارالفنون است و با شاگردان خودش به نشر افکار جدید میپردازد که نتیجهاش برای ارانی، زندان و مرگ در زندان قصر رضاخان است.
دارالفنون بعد از شهریور 1320 و در مسیر تحولات جدید به عنوان دبیرستانی جامع همچنان حرکت میکند و رشتههای علمی و ادبی آن همچنان با ارزش است. به تدریج از دهه 30، تنها در حوزه ادبی به عنوان بهترین دبیرستان ادبی پسرانه تهران تا سالهای انقلاب به فعالیتش ادامه میدهد. بسیاری از اساتید و فرهیختگان و بزرگان جامعه ما معلم یا شاگردان دارالفنون بودند. تا پیش از سال57 سال تحصیلی کشور ایران با نواختن زنگ دارالفنون آغاز میشد.
روزگار ما
در سال 1357 دارالفنون در فهرست آثار ملی به شماره 1748 قرار گرفت اما همچنان مالکیت آن در اختیار وزارت آموزش و پرورش ماند تا کماکان دسترسی آثار تاریخی کشور از یک اثر ملی کوتاه بماند. وقتی سازمان میراث فرهنگی برای حفظ و احیای دارالفنون پیشنهاد واگذاری آن را به بنیاد نخبگان داد، در مقابل آموزشوپرورش اعلام کرد که قصد دارد کاربری دارالفنون را به دانشگاه فرهنگیان تغییر دهد. از این اختلاف بیش از 20 سال میگذرد چیزی که در این مدت در کنار زمان، از دست رفته، استواری دارالفنون است.
طی سالیان متمادی و بهکرات سازمان آموزشوپرورش خبر آغاز یا ادامه مرمت دارالفنون را اعلام کرده و حتی بودجه مستقلی را برای سازماندهی این بنای ارزشمند تعریف کرده است، اما تمامی اقدامات به نتیجهای نرسیده است. این اقدامات با وجود عملینشدن، بنا به نظر کارشناسان میراث فرهنگی مغایر با ضوابط و قوانین سازمان میراث فرهنگی هم بوده است.
در این اثنا فقط میتوان علت اصلی این اختلافات را در مشخص نبودن کاربری دارالفنون یافت. هرکدام از این سازمانها دلایلی خاص و محکمهپسند جهت اثبات سخن خویش دارند اما اگر به سراغ اولویتها برویم تنها چیزی که از دست خواهد رفت، زمان است و به طبع آن حفظ یک اثر ارزشمند تاریخی. دیوارها، سقف و ستونهای دارالفنون دیگر توان ایستادن و صبر را در کشمکش اختلافات این دو سازمان ندارند.
همانطور که میدانیم وظیفه آموزش و پرورش تعلیم و تربیت است نه حفاظت و مرمت بناهای تاریخی. به گفته معاون پژوهشی وزیر آموزش پرورش، «نمونه بیتوجهی به مقاومسازی را در ارگ بم دیدیم، مدرسه دارالفنون توان زلزله 5 – 4 ریشتری را هم ندارد.» این در حالی است که 7200 مترمربع از توابع ملک این مدرسه در تصرف دیگران است و آخرین مشاهدات از این مدرسه تاریخی نشاندهنده بینتیجه بودن همه اظهار تاسفها و وعدههاست. وضعیت دارالفنون همچون گذشته است. تمام وعدههای تغییر کاربری، تبدیل شدن به موزه و تبدیل شدن به فضای فرهنگی همه نقش بر آب بوده است. چیزی که در اینجا بیتوجهی کامل به آن مشهود است؛ آینده نخستین دانشگاه کشورمان است؛ دانشگاهی که نماد فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی است. به قول استاد سیدمحیط طباطبائی، در مقوله ابنیه تاریخی معیار زمان است که میلیاردها بدهید نمیتوانید یک ثانیهاش را برگردانید. یادگارهای زمان گذشته به شما این امکان را میدهد که در زمان سفر کنید درحالی که با پرداخت همه ثروت دنیا به یک دقیقه قبل تر بر نمیگردید.
و آخرین خبر به نقل از روزنامه همشهری که نوید جشن بازگشایی دارالفنون را سال 93 میدهد در صورتی که بازسازی اساسی این بنا کاری فراتر از یک سال است. مخلص کلام اینکه یادمان نرود بازسازی دارالفنون فقط بازسازی یک بنای تاریخی نیست بلکه بازسازی نماد و فرهنگ و تمدن ایرانی است در دورهای که نفوذ اجانب و استعمارگران ملموس و زمینه اعتلای فرهنگ رو به نابودی بود.
به امید روزی که عیادتهای گاه و بیگاه از این اولین مرکز آموزش عالی ایران در راستای اقدامات اصولی جهت بهبود حالش صورت گیرد نه نگهداشتن بیشتر آن در کما.
رضاداد درباره جشنواره فیلم فجر توضیح داد: منطقی عمل میکنیم
ایلنا- نشست خبری سیودومین جشنواره فیلم فجر با حضور علیرضا رضاداد و اهالی رسانه در هتل انقلاب آغاز شد.
رضاداد با اشاره به روند برگزاری جشنواره امسال گفت: من معتقد نیستم که جشنواره فیلم فجر یک جشنواره دولتی است بلکه منتسب به دولت است و دولت آن را به نمایندگی از جامعه سینمایی برگزار میکند و امیدواریم ما نمایندگان خوبی از سوی سینماگران باشیم.
رضاداد افزود: بعد از انتشار فراخوان و مقررات پایان آبانماه مبنای تکمیل فرم و پایان آذرماه مبنای بازبینی قرار گرفت. ۱۵۲ فیلم به دفتر جشنواره رسید و ۱۲۶ فیلم بازبینی شد و از این تعداد ۶۱ فیلم در بخش سوادی سیمرغ بازبینی شد که ۲۱ فیلم انتخاب شد همچنین ۶۵ فیلم در بخش نگاه نو انتخاب شد. وی ادامه داد: بنای ما در انتخاب فیلمها رای حداکثری بود یعنی هر فیلم باید حداقل پنج رای یا چهار رای را داشته باشد تا انتخاب شود و فیلمهایی که با یک رای یا دو رای انتخاب میشود، حضور ندارند.
رضاداد گفت: کار بازسازی سالنهای سینمایی در چند استان انجام شده و تجهیزات لازم نیز داده شده است. بین 15 تا 20 عنوان فیلم سینمایی در هر استان همزمان با فجر به نمایش درمیآید.
وی با اشاره به برگزاری جشنواره در برج میلاد افزود: دعوتها و صدور کارتها قاعدهمند شده است و امسال با ثبتنام اینترنتی به دنبال یک نظم خاص بودیم البته هدف ما گزینش نبوده زیرا ما نه میخواهیم و نه دوست داریم که گزینش کنیم. کاخ جشنواره محل جمع شدن دستاندرکاران فیلم و رسانههاست و تلاش داریم در این راه نگاه غیرعدالتگرایانه وجود نداشته باشد.
رضاداد ادامه داد: تاکنون 1800 نفر ار اهالی رسانه ثبتنام کردهاند که بعد از بررسی هفته اول بهمنماه کارتها صادر و تحویل داده میشود. پیشفروش بلیط فیلمها نیز 25 دیماه اعلام و از اول بهمنماه آغاز میشود.
وی در پاسخ به سوالی پیرامون بعضی از تصمیمات که گفته میشود برخی از کارها محافظهکارانه است، گفت رفتارهای ما یک رفتار منطقی است اما ممکن است این رفتار از جانب گروهی به تندروی یا از جانب گروهی به محافظهکارانه بودن تعبیر شود اما ما نه هیجانزده هستیم و نه عجولانه رفتار میکنیم بلکه با بهکارگیری یک هیات منطقی سعی کردیم سیاستهای جشنواره را اجرا کنیم به همین علت خود شخص من هیچ تصمیمی را برای آنکه بعضی از فیلمها در جشنواره حضور داشته باشند یا نه، نگرفتهام.
رضاداد افزود: هر چند باید بگویم که محافظهکارانه بودن کار بدی نیست و ما باید از سینما و جشنواره فجر حمایت کنیم. وی در پاسخ به سوال دیگری پیرامون اینکه گروهی از سینماگران که در دورههای قبل امکان نمایش فیلم نداشتند، امید داشتند که در دولت تدبیر و امید مشکلات آنان برطرف شود، گفت: من از این دوستانی که امید دارند تا در دولت تدبیر و امید یکسری مسایل حل شود، میخواهم که به تلاشهای خود ادامه دهند و ناامید نشوند.
رضاداد ادامه داد: ملاک ما برای حضور در جشنواره، پروانه نمایش یا پروانه ساخت فیلم است. اینکه فردی یک نسخه از فیلم سینمایی را به دست بگیرد و به دبیرخانه جشنواره بیاید و بگوید این فیلم من است که نمیتواند ملاک حضور باشد. هر فردی در کشور یک کارت ملی دارد که نشانه هویت اوست. برای ما هم پروانه ساخت یا پروانه نمایش یک فیلم حکم تعیینتکلیف یک فیلم را دارد و به عنوان کارت هویت فیلم است.
وی ادامه داد: اگر فیلمها این پروانه را نداشته باشند امکان دارد در میانه جشنواره فردی مدعی شود که فیلم انتخاب شده متعلق به اوست.
وی افزود: رفتار ما در زمان بازبینی فیلمها یک رفتار قانونی بود. نتایجی که اعلام شده ناشی از فضای بیرون و نام فیلمسازان نیست و هیات انتخاب با انصاف عمل کرده است. یک ترکیب منطقی درباره فیلمها وجود دارد و حتی بعضی از اعضای هیات انتخاب در زمان انتخاب فیلمها اعلام میکردند با بسیاری از این کارگردانها آشنایی ندارند و آنها را نمیشناسند. وی ادامه داد: من شب گذشته با تعدادی از فیلمسازانی که امکان دارد فیلمشان در جشنواره نباشد صحبت کردم و گفتم که جشنواره یک محدودیتهایی دارد اما به دنبال رعایت عدالت است. ما نمیخواهیم هیات انتخاب در برابر یک فرد قرار بگیرد.
وی در مورد پروانه نمایش فیلمها گفت: بعضی فیلمها پروانه نمایش دایم دارند و بعضی که ندارند از احسانی به عنوان مدیر امور نظارت تقاضا خواهیم کرد تا پروانه و نمایش فیلمها را در جشنواره ارایه دهد.
وی همچنین درباره نمایش چند فیلم همچون مهمونی کامی؛ گس و چند فیلم دیگر گفت: این فیلمها که پروانه ساخت داشتند را بررسی کردیم در میان این فیلمها یک فیلم به نام مهمونی کامی پروانه ساخت نداشت اما بعد معلوم شد پروانه ساخت آن با اسم دیگری در ارشاد وجود دارد. بعد من با فیلمساز این فیلم تماس گرفتم و دیدم که ایشان علاقه دارند آن فیلم به شکل ویدیویی قرار بگیرد زیرا در حال گرفتن پروانه ساخت یک فیلم هستند و دوست دارند که این فیلم سینمایی به عنوان اولین فیلمشان شناخته شود و در این امر به تفاهم رسیدهایم.