تلاش کسبه قدیمیترین بازار تهران برای احیای آن : عودلاجان، شهر موزه تهران
محبوبه حقیقی- عودلاجان قدیمیترین محله تهران است. تاریخش دستکم به دوران صفویه میرسد. یعنی به یقین از زمانی که شاه طهماسب اطراف روستای تهران را حصار کشید و برج و بارو اطرافش ساخت و آن روستای کوچک در مسیر زیارت حرم شاه عبدالعظیم، شهر شده، عودلاجان بوده است. به همین دلیل است که راسته بازار آن را میتوان قدیمیترین راسته بازار تهران دانست و چند سالی است این نام و تاکید بر نجات بازارش، از دهان فعالان حوزه میراث فرهنگی نمیافتد. این روزها نام عودلاجان دوباره بر سر زبانها افتاده. پروژه بازسازی بازارش که دست کم دو سال از کلیدخوردن آن میگذرد، متوقف شد. به این معنا که در همین فاز که قرار است 22 بهمنماه افتتاح شود میماند. رجبعلی خسروآبادی، رییس میراث تهران البته میگوید مسوولیت بازسازی بافتهای تاریخی بر عهده شهرداری است و میراث تنها باید نظارت کند، حرفی که بیراه هم به نظر نمیرسد. در تمام شهرهای تاریخی جهان، شهرداریها با نگاه و مدیریت فرهنگی، بافتهای تاریخیشان را پاس میدارند چراکه این بافتهای تاریخی هستند که شهرداریها به نوعی به آنها بدهکارند زیرا وجودشان برای شهرها درآمدزا خواهد بود.
روز گذشته یک بار دیگر نام عودلاجان شنیده شد. گفته میشد که وجود دیوار ملکی متعلق به بانک سپه در مسیر مرمت و بازسازی بازار، سد ادامه کار شده است و وجود همین دیوار و عدم توافق بر سر آن بود که باور به پایان رسیدن این فاز از بازسازی تا 22 بهمن را ناممکن میکرد. روز گذشته اما کسبه خود دست به کار شدند و این مانع را با بیل و کلنگ از سر راه برداشتند.
پیشتر در نامهای به شماره 64236 از طرف شهردار منطقه 12 به بانک سپه شعبه مستقل بازار تهران نوشته، آمده است: «برابر صورتجلسه بازارچه عودلاجان پیرو اقدامات اجرایی ساماندهی آن با توجه به گزارش چهارم دی، سال 92 کارشناس بازدید ناحیه به شماره 8316038 مورخ 7 دی 92 و برابر صورتجلسه 17، آذر 92 نماینده حقوقی و اداره ساختمان بانک سپه به این وسیله با احداث در جهت سایت الکترونیکی شبانهروزی شعبه بازار در قسمت غربی ورودی بانک از خیابان 15 خرداد در خصوص ستونگذاری ابتدای بازارچه مطابق صورتجلسه 14 دی 92 به شماره نامه 8374618 مورخ 15 دی 92 موافقت میشود. ضمنا کلیه مسوولیتهای حقوقی به عهده متقاضی است و رعایت کلیه ضوابط و مقررات ایمنی الزامیست. در هنگام تخریب بروز هرگونه خسارت جانی و مالی در مجاورین به عهده مالک و اداره ساختمان و تاسیسات بانک مربوط خواهد بود. چنانچه مغایر مجوز صادره عملیات ساختمانی انجام گیرد، شهرداری راسا مجاز به رفع خلاف است.
به گزارش «میراث فرهنگی»، با وجود این نامه کسبه بازار که نزدیک به یک سال است به امید بالا رفتن قیمت مغازهها و بهتر شدن کسب و کار در بازار عودلاجان با محدودیتهای اعمالشده به دلیل این بازسازی کنار آمدهاند، گفتهاند که بانک سپه به هیچ عنوان رضایت به تخریب دیوارهای ملکش نمیداد و حتی کسبه میگفتند که اخطار داده شده و بانک در مقابله با این اقدام تهدید به استفاده از اسلحه کردهاست. به همین دلیل روز گذشته کسبه جمع شدند که راسا این مانع را از سر راه بردارند و سرانجام دیوار را به کلی تخریب کردند.
اینکه چقدر این اقدام کسبه عودلاجان میتواند منجر به ثمر رسیدن پروژه احیای این بازار شود امری است که در روزهای آینده آشکار خواهد شد. به این بهانه اما نگاهی به اهمیت این بازار برای تهران امروز میاندازیم.
شهرموزه عودلاجان
سیداحمد محیط طباطبایی بازار عودلاجان را شهر موزه مینامد و میگوید: بنا بر تعریفی که ایکوم، کمیته جهانی موزهها، از موزه ارایه میدهد و بر مبنای آن هر فضایی که بتواند مفاهیم فرهنگی و بخشی از میراث فرهنگی- تاریخی و طبیعی بشر را انتقال دهد و انسانها بتوانند آزادانه وارد آن شوند، موزه شمرده میشود، کتابخانههای عمومی، باغهای گیاهشناسی و محوطههای تاریخی در جهان در شمار موزهها محسوب میشوند. جانشین کمیته ملی موزههای ایران ادامه میدهد: در یک شهر نیز فضاهایی تاریخی و... هستند که با همین تعریف در شمار موزه قرار میگیرند. بر خلاف تصور موزهها بخش زنده میراث تاریخی هستند. به این معنی که وقتی اثری، موزهای میشود تازه میتواند به عنوان الگو مورد توجه قرار بگیرد. به تبع وقتی بخشی از یک فضای شهری موزهای میشود، الگو و شناسهای برای توسعه آینده است. به علت وضعیت خاصی که در عودلاجان برقرار است و هنوز بخش عمدهای از خطوط تاریخی آن باقی مانده است، حفظ این خطوط تاریخی و احیای مجدد زندگی به شکلی که بتواند مفاهیم فرهنگی قدیمی را احیا کند، آنرا به یک موزه زنده شهری تبدیل میکند. پاریس، ونیز، صنعا هرکدام یک شهر موزه هستند. اصفهان بالقوه یک شهر موزه است که با برخورد غیرتاریخی آن را از بین بردهایم. شاید بتوانیم عودلاجان را مثل شناسنامه و اتاق معرفی تهران بزرگ در معنای شهر موزه ببینیم. در این معنا خطوط تاریخی باید حفظ شوند، هویت تاریخی مصالح باید حفظ شود و نوسازیها در جهت زندگی گروههای اجتماعی قرار گیرند که بتوانند برای حفظ هویت فرهنگی این منطقه مفید باشند. کسب و کار در جهت تقویت این هدف باشد و حتی فضاهای کوچکتر موزهای و تاریخی مثل خانه موزه و... در آن تشکیل شود که برای فرزندان، نسلهای بعدی و تاریخ بتوانیم بگوییم که تهران قدیم کجا بود.
از صفویه تا امروز
مسیر اصلی شهر یا بازار شهر تهران محصور در حصار شاه طهماسبی، از دروازه حضرت عبدالعظیم در خیابان مولوی تا دروازه شمیران در شمال تهران آن روز در خیابان امیرکبیر فعلی، از منطقه عودلاجان میگذشت؛ مسیری که از بازار حضرتی میآید و بازار آهنگرها را در پی میگیرد و ادامهاش به بازارچه عودلاجان میرسد و در ناحیهای نزدیک پامنار به دروازه شمیران ختم میشود. وجود مسجد جامع قدیم در نزدیکی این مسیر نشان از تمرکز شهر در بخش شرقی میداد، انگار که مرکزیت تهران در شرق و در عودلاجان قرار داشت. بعدها در زمان کریمخان با گسترش ارگ به عنوان مرکز حکومتی در مکان باغ گلستان، به تدریج این مرکزیت به مرکز جغرافیایی شهر نزدیکتر شد. به خصوص در زمان فتحعلیشاه و با ساخت مسجد جامع جدید با نام مسجد سلطانی و تشکیل بازار بینالحرمین در بین این دو مسجد، این مسیر به سبزه میدان منتهی میشود و به این ترتیب میبینید که بازار تهران یک مسیر کج و غیرمستقیم را طی میکند.
از آنجا که خیابان ناصرخسرو حدفاصل ارگ سلطنتی و محله مردم بوده است، در مجاورت این خیابان و در ضلع غربی عودلاجان با خانههای بزرگ و بسیار گرانقیمت و اعیانی روبهرو میشویم که نشان از حضور طبقه مرفهتر در این ناحیه میدهد. چنانکه هنوز خانه آقا بزرگ نوری، خوشنویس بزرگ عهد ناصری و خانههای نظامیان و دیگران در این محدوده به یادگار مانده است. هنوز در کوچههای آن ضلع مثل کوچه صوفیانی آثار این دست خانههای قدیمی را میبینیم.
محیط طباطبایی درباره سیر تغییر وضعیت عودلاجان میگوید: بعد از انقلاب مشروطیت با جابهجایی گروههای مختلف اجتماعی از عودلاجان به سایر مناطق شهر روبهرو میشویم. این وضعیت به تدریج تاثیری منفی روی محله میگذارد. اما کمابیش عودلاجان با ساختار قدیمیاش تا زمان جنگ جهانی دوم و پس از آن تا زمان عصر 28 مرداد، با وجود آمدن مهاجران جدید به عنوان یک محله قدیمی که عدهای از خاندانهای قدیمی درش حضور دارند و نقش غالب خانوادههای قدیمی در آن محفوظ هست، هنوز به عنوان یک محله اصیل با کوچهها و فضاهای تاریخی باقی مانده بود. هنوز محلهای بود که میشد در آن تهران قدیم و اصیل را یافت. اگر چه کارگران فصلی و کارگرانی که از نقاط مختلف آمده بودند در اتاقهای خانههای بزرگ پامنار که به آنها اجاره داده میشد اقامت میکردند. اما به هر حال وضعیت اجتماعی و تاریخی در عودلاجان از بازار و چاله میدان و سنگلج وضعیت بهتری داشت؛ تا کودتای 28 مرداد 32.
این تهران شناس درباره آسیبهایی که این منطقه بعد از کودتای 28 مرداد با آن روبهرو میشود میگوید: بعد از کودتا با جا به جاییهای شدیدی در این منطقه مواجه میشویم. قشرهای زیادی از مردم از این منطقه مهاجرت میکنند و این جابهجایی فضای جدیدی را به وجود میآورد و به تدریج جامعه شهری که در عودلاجان ساکن بود جای خودش را به اجتماعی از ساکنان جدید میدهد که به علت عدم گذشت نسلها در آنجا هنوز به جامعه تبدیل نشدهاند و ارزشهای مدنی محله به این ترتیب افت میکند. عودلاجان تبدیل میشود به کالبدی با ارزش با ساکنینی که هنوز ارزشهای اجتماعی قدیمی را پیدا نکردهاند.
به گفته وی در دهه چهل با ایجاد طرح جامع تهران، عودلاجان به عنوان محلهای که بخشهایی از آن تاریخی و ارزشمند است و باید باقی بماند دیده شد اما به دلیل نزدیکی به بازار بیشتر مورد توجه کسانی بود که در بازار کسب و کار تجارت داشتند و از خانههای آن استفادههایی در راستای کسبشان میبردند. بعد از انقلاب و به خصوص با آغاز جنگ، ورود مهاجرین جنگزده در این محل، تمام بافت اجتماعی عودلاجان را تغییر داد و آن را از سکنه اصلیاش- حداقل در بخش عمدهای از عودلاجان- خالی کرد. این وضعیت به بزرگترین تهدید برای عودلاجان تبدیل میشود؛ چراکه کسانی در آن اقامت میکنند که هیچ بستگی و تاریخ مشترکی با گذشته آن ندارند. کسانی به آن میآیند که به چشم اقامتگاهی برای کسب و کار فصلی به آن نگاه میکنند یا کسانی که از آن به عنوان پشتیبانی و خدماتدهنده به بازار استفاده میکنند.
عودلاجان فردا
وقتی به سیر تحول بخشهای تاریخی شهر پاریس از زمان جنگ تا امروز نگاه میکنیم، میبینیم که فرانسه در دهه 70 میلادی به دنبال این است تا در فضاهای تاریخیاش فضاهای مدرن بسازد. در دهه 80 فضاهای تاریخیاش را- مثل ایستگاه راهآهن- به موزه تبدیل میکند. اما از دهه 90 تا به امروز فرانسه به نقطهای رسید که تمام بافت تاریخی را مرمت، احیا و به عنوان مهمترین مکان به لحاظ ارزشهای اجتماعی و اقتصادی در آورد؛ به طوریکه ثروتمندان و خانوادههای اصیل در این مناطق زندگی میکنند.
استعفای انتظامی از خانه تئاتر و خانه هنرمندان
ایسنا- عزتالله انتظامی از حضور در شورای عالی خانه هنرمندان ایران و هیاتمدیره خانه تئاتر استعفا داد.
آقای بازیگر سینمای ایران درباره علت استعفایش گفت: با مشکلاتی که پیشرو است نمیتوانم با صداقت کارم را ادامه دهم. تاکنون هم بدون هیچ دستمزدی فعالیت میکردم اما مسایلی پیش آمده که دیدم نباشم، بهتر است.
انتظامی درباره حضورش در موزه سینما نیز اظهار کرد: من جزو پایهگذاران این موزه هستم و در حال حاضر هم عضو هیاتامنا، رییس هیاتمدیره و عضو هیاتمدیره موزه هستم و خیلیها به خاطر من به آنجا آمدند و در حال حاضر هم ترجیح میدهم موزه سینما تنها جایی باشد که با آن همکاری میکنم.
وی درباره حال عمومیاش گفت: تنفسام خوب نیست و داروهای زیادی مصرف میکنم و تنها راه بهتر شدنم این است که از تهران بروم.
عزتالله انتظامی در متن استعفای خود آورده است:
«مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو/ یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
هیاتمدیره خانه تئاتر
شورای عالی خانه هنرمندان ایران
بیش از هفتاد سال است که با شور و شوق بسیار و بیدریغ برای هنر سرزمینام از پای ننشستهام. از دهه٢٠ در کوچه پس کوچههای لالهزار که نوجوان و عاشق بودم، تا به امروز و این روزهای خاکستری که همچنان عاشقم و خستگیناپذیر.
به خود میبالم که از ابتدای تاسیس خانه تئاتر، هر سال با رای بالای هنرمندان تئاتر، به منصب رییس و عضو هیاتمدیره انتخاب میشدم؛ و در این مدت بدون هیچ چشمداشتی همواره تمام توان خود را برای پیشبرد هنر تئاتر و جوانان کشورم به کار بردهام.همچنین مفتخرم که از ابتدای تاسیس خانه هنرمندان ایران عضو و نایب رییس شورای عالی بودهام و همه تلاش خود را برای رفع مشکلات و بهبود شرایط هنرمندان ایران به کار بستهام.
از آنجا که فضای کنونی سبب شده تا خستگی این سالها به تن سالخوردهام بماند، استعفای خود را از خانه تئاتر و خانه هنرمندان ایران اعلام میدارم.»
اهالی موسیقی به یاد همایون خرم گرد هم آمدند
هنرمندی که به قلب مردم راه پیدا کردمهر- عصر روز 30 دیماه، مراسم نکوداشت زنده یاد همایون خرم آهنگساز و نوازنده ویلن در موزه موسیقی با حضور علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس موزه موسیقی، رامین مهمانپرست سخنگوی پیشین وزارت خارجه، هنرمندانی چون شهرام ناظری، امینالله رشیدی، بزرگ لشکری، لوریس چکناواریان، محمد اسماعیلی، فخری ملک پور، سعید ثابت و... برگزار شد.
در این مراسم، نمایشگاه عکسی از پرترههای زندهیاد همایون خرم با تلاش فروغ بهمنپور نیز افتتاح شد. این نمایشگاه روایتی از زندگی همایون خرم از دوران کودکی تا آخرین سالهای زندگیاش بود.
پخش مستندی از زندگی زندهیاد همایون خرم به کارگردانی بکتاش آبتین از دیگر برنامههای این مراسم بود. این فیلم مستند شامل گفتوگوهایی از زندهیاد همایون خرم، اعضای خانواده و دوستانش بود که بخشی از صحبتهای زنده یاد خرم در این مستند در رابطه با زندگی هنری و شخصی او و چگونگی ساخت برخی از آثار ماندگار این هنرمند بود.
در ادامه این مراسم، سامان احتشامی و بابک شهرکی به اجرای قطعاتی از زندهیاد همایون خرم پرداختند. در هنگام نواختن این قطعات حاضران در سالن، ترانههای این قطعات را به صورت همخوانی با این دو نوازنده همراهی میکردند.
شهرام ناظری درباره همایون خرم در این مراسم گفت: همایون خرم در قلب همه اهالی موسیقی ایران جای دارد. همه ما با آثار او آشنا هستیم پس بهتر است من چندان دربارهاش سخن نگویم. اکنون و در این برهه از زمان که نسیمی در عرصه فرهنگ و هنر وزیدن گرفته جای همایون خرم در جو موسیقی ایران خالی است.
وی ادامه داد: تعداد هنرمندان در هر جامعهای بسیار است اما در هر قرنی تنها چند هنرمند ظهور میکنند که هنرشان به قلب مردم راه پیدا کند و خرم یکی از این هنرمندان بود. خلق اثری که جامعه را به سمت رشد و پیشرفت ببرد کار هر کسی نیست. اما همایون خرم از جمله هنرمندانی بود که آثارش هم در دل خواص و هم در میان عموم جامعه جایگاه ویژهای داشت. من با همایون خرم اثر مشترکی ندارم اما ملاقاتهای زیادی با هم داشتیم. در این مراسمها من و خرم بیشتر بیننده بودیم و دیگران مینواختند و میخواندند. من و خرم بیکارترین افراد این ملاقاتها بودیم.
ناظری گفت: در مراسمهایی که به بزرگداشت هنرمندان اختصاص دارد، چند بیت از مولانا را میخوانم. این بیتها بیش از هر چیز احساس من را نسبت به بزرگان هنر ایران بیان میکند.
وی در ادامه شعر شاد باش ای عشق خوش سودای ما/ ای طبیب جمله علتهای ما...ای دوای نخوت و ناموس ما/ ای تو افلاطون و جالینوس ما را از مولانا برای حاضران خواند.
در پایان این مراسم، مزدا انصاری برخی از قطعات همایون خرم را نواخت.
در این مراسم خانواده مرحوم همایون خرم، افلیا پرتو، گیتی خسروی، قاسم رفعتی، مهران مهتدی، سامان احتشامی، بابک شهرکی، مزدا انصاری، علیرضا میرعلی نقی، حمید اسفندیاری، مهدی علمی، دکتر حسین کلانی و خانواده مرحوم ناصر حجازی و دیگر هنرمندان حضور داشتند.
آیین بزرگداشت قباد شیوا در موزه امام علی (ع)
گروه فرهنگ- چهارمین نشست صمیمانه هنرمندان با عنوان
«تولد ماه» به مناسبت بزرگداشت قباد شیوا همزمان با هفتاد و سومین سالروز تولد وی، روز پنجشنبه سوم بهمنماه در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار میشود.این مراسم از ساعت 17 روز پنجشنبه با حضور جمعی از هنرمندان پیشکسوت طراحی گرافیک کشور و همچنین مسوولان فرهنگی و هنری پایتخت برگزار خواهد شد.
قباد شیوا متولد سال 1319 شهر همدان است و بیش از 50 سال در عرصه گرافیک، طراحی پوستر و آرم فعالیت حرفهای داشته است. وی عضو هیات موسس انجمن طراحان گرافیک و موسس مدرسه طراحی«قباد شیوا» است و تا کنون بیش از 500 پوستر از آثار وی به چاپ رسیده است.
«گس» در جشنواره بینالمللی گوتنبرگ
مهر- «گس»، اولین ساخته بلند سینمایی کیارش اسدیزاده در بخش مسابقه جهان سی و هفتمین جشنواره بینالمللی گوتنبرگ به نمایش درمیآید. این رویداد از 3 تا 12 بهمنماه برگزار میشود و در بخشی از این جشنواره آثار اصغر فرهادی کارگردان سینمای ایران نیز مرور میشود.
در این فیلم احسان امانی، رویا جاویدنیا، صابر ابر، شبنم مقدمی، پانتهآ پناهیها، محمدرضا غفاری و بهاران بنیاحمدی بازی میکنند. «گس» سال گذشته در جشنواره بینالمللی فجر به دلیل مشکلات ممیزی نتوانست وارد بخش مسابقه شود و هنوز امکان اکران در ایران را پیدا نکرده است.
این فیلم همچنین چندی پیش در جشنواره بینالمللی رم جایزه بهترین بازیگر را دریافت کرد که البته این جایزه به گروه بازیگران این اثر تعلق گرفت.گذشته (اصغر فرهادی)، پرده (کار مشترک کامبوزیا پرتوی و جعفر پناهی)، قاعده تصادف (بهنام بهزادی)، گس (کیارش اسدیزاده) و دربند (پرویز شهبازی) پنج فیلم بلندی هستند که از سینمای ایران در بخشهای گوناگون جشنواره فیلم گوتنبرگ نمایش داده میشوند.
همراهی آدام درایور با «سکوت» اسکورسیزی
فارس- آدام درایور که هم اکنون «درون لوین دیویس» ساخته برادران کوئن (اتین و جوئل) را آماده نمایش عمومی دارد، به جمع بازیگران «سکوت» اسکورسیزی پیوست. این فیلم بر اساس قصه کتاب پرخواننده سوکاسو اندو، نویسنده ژاپنی ساخته میشود. این کتاب سال 1960 روی پیشخوان کتابفروشیها قرار گرفت.
خط اصلی قصه فیلم در قرن هفدهم میلادی اتفاق میافتد و ماجراهای دو کشیش مسیحی به نام سباستیانو رودریگونز و فرانسیس گارپه را دنبال میکند. این دو کشیش مکزیکیتبار طی سفری به کشور ژاپن برای تبلیغ دینی با یکسری مشکلات و دردسر خشونتآمیز و سخت روبهرو میشوند.در حالی که مدتهاست بحث تولید این فیلم مطرح است و رسانههای گروهی بارها درباره زمان شروع کار فیلمبرداری آن سوالاتی را مطرح کردهاند، اسکورسیزی میگوید کلید فیلمبرداری آن را ماه جولای سال جاری میلادی میزند. نکته جالب در ارتباط با «سکوت» این است که کل صحنههای آن در لوکیشنهای مختلف کشور تایوان فیلمبرداری خواهد شد این در حالی است که قصه فیلم در کشور ژاپن اتفاق میافتد و معلوم نیست چرا سازندگان فیلم از لوکیشنهای ژاپن برای فیلمبرداری آن استفاده نمیکنند.
سالار عقیلی مهمان جشنواره موسیقی فجر
ایلنا- سالار عقیلی در بخش جنبی جشنواره موسیقی فجر روی صحنه میرود.
در این اجرا سالار عقیلی به همراه گروه راز و نیاز متشکل از حریر شریعتزاده نوازنده پیانو و دف، بابک میرزایی نوازنده عود، محمدرضا اسکندری نوازنده تار باس، فردین لاهورپور نوازنده نی، کامران منتظری نوازنده تمبک، علی خشتینژاد نوازنده تار، حسین محمودیمجد نوزانده سنتور و آرش کامور نوازنده کمانچه روی صحنه میرود. این گروه در بیست و نهمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر قطعاتی چون خاک مهرآیین به آهنگسازی علیاکبر قربانی با شعری از اسماعیل امینی، خوشهچین به آهنگسازی روحالله خالقی با شعری از کریم فکور، شکایت دل به آهنگسازی سعید فرجپوری با شعری از مولانا، بهار دلنشین به آهنگسازی روحالله خالقی با شعری از بیژن ترقی، «به اصفهان رو» به آهنگسازی علیرضا دریایی، شب طوفان به آهنگسازی آرش کامور با شعری از روحالله ابهری، تو کجایی به آهنگسازی آرش کامور با شعری از علیرضا بدیع و سبوی تشنه به آهنگسازی آرش کامور و شعری از اخوان ثالث را خواهند نواخت.
سالار عقیلی سال گذشته نیز به همراه ارکستر سمفونیک تهران در بیست و هشتمین جشنواره موسیقی فجر به روی صحنه رفت.
بیست و نهمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر ۲۴ بهمن تا یکم اسفندماه به دبیری حسن ریاحی برگزار میشود.
«یادداشتهای یک زن خانهدار» بودجه ندارد
ایسنا- مجموعه نمایشی «یادداشتهای یک زن خانهدار» در حالی در نوبت پخش نوروزی شبکه چهار سیما قرار دارد که این سریال هنوز در مرحله پیشتولید متوقف است.
تهیهکننده سریال «یادداشتهای یک زن خانهدار» این خبر را اعلام کرد و گفت: «یادداشتهای یک زن خانهدار» همچنان در مرحله پیش تولید است البته به دلیل اینکه قرار است کار نوروز امسال پخش شود، باید تولیدمان را زودتر شروع کنیم.
اسماعیل عفیفه گفت: در حال حاضر درگیر وضعیت فعلی تلویزیون هستیم تا ببینیم مساله بودجه چه میشود. حدود دو ماه است که «یادداشتهای یک زن خانهدار» در مرحله پیش تولید مانده است ضمن اینکه متنهای این مجموعه همچنان در حال بازنویسی است.
وی با اشاره به حضور بازیگران در سریال حسن معجونی گفت: به دلیل اینکه کار هنوز در مرحله پیشتولید است فعلا حضور بازیگران قطعی نشده است.این تهیهکننده در پایان با بیان اینکه لوکیشنهای «یادداشتهای یک زن خانهدار» آماده است، بیان کرد: لوکیشن این سریال در یک آپارتمان است که ما فضا را آماده کردیم تا کار را به زودی تولید کنیم.
«یادداشتهای یک زن خانهدار» به صورت اپیزودیک برای شبکه چهار سیما ساخته خواهد شد که موضوع اصلی آن استفاده از برخوردهای زندگی و مسایل روزمره است.داستان این سریال درباره یک زن خانهدار است که روانشناسی خوانده و به دلیل اینکه سرمایهای ندارد تا کلینیکی تاسیس کند با استفاده از مهارتهایی که دارد تصمیم میگیرد یک سایت برای خود راهاندازی کند.
این مجموعه توسط گروهی از نویسندگان که سرپرست آنها علیرضا کاظمیپور است نگارش شده و حسن معجونی آن را کارگردانی میکند.