Quantcast
Channel: صفحه ۸ - روزنامه جهان صنعت
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

8

$
0
0
به بهانه صحبت‌های جدید حاتمی‌کیا: آتشی که برای ابراهیم گلستان نمی‌شود
محمدجواد تاج‌الدین - توی صندلی فرو رفتم و چهار چشمی پرده سینما را نگاه کردم. هلی‌کوپتر امداد زخمی‌ها را سوار کرد و بلند شد. لحظه‌ای بعد تک تیراندازی از نیروهای جدایی طلب کرد شاهرگ خلبان را زد. هلی‌کوپتر چرخ خورد، زخمی‌ها روی سر و کول هم پرت شدند و کسانی که پایین نظاره‌گر حادثه بودند، سرگردان بالا را نگاه کردند. بهت چمران را می‌شد از نگاهش خواند. چشمان خیره مریلا زارعی به تن نیمه‌جان شوهرش که توی هلی‌کوپتر این‌طرف و آن‌طرف پرت می‌شد، مو به تنت سیخ می‌کرد. دم هلی‌کوپتر به کوه خورد و کابینش روی هوا چند دور چرخید، ملخش خورد به آدم‌هایی که پایین بودند و چند نفرشان را کشت. آخر سر هم سقوط کرد و دود و خاک صحنه را پوشاند. در آن لحظات جیغ و داد بچه‌های ردیف پشتی هم حواسم را پرت نکرد، توی دلم گفتم: حاتمی‌کیا! برگشتی! با این فیلم برگشتی به سینمای خودت.
فیلم «چ» خاطراتمان را زنده کرد. خاطراتی که سال‌ها است همراهمان مانده. از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، آژانس شیشه‌ای، ارتفاع پست، به رنگ ارغوان و حالا هم چمران. اما انگار ابراهیم قصه ما نمی‌خواهد طعم این خاطرات در ذهن ما، به شیرینی بزند. کم‌کم دارد شورش را درمی‌آورد. از همان اواسط جشنواره بود که مصاحبه‌هایش شروع شد. ابراهیم همیشه معترض دوباره خودش را مقابل دوربین خبرنگاران می‌دید.گفت و گفت و گفت! از داوری، نحوه برگزاری جشنواره، انتخاب فیلم‌ها، جشنواره‌های خارجی، کارگردانان وطن فروش، مظلومیت سینمایش، بغض‌هایش، نحوه تقسیم سیمرغ‌ها، نگاه مدیران فرهنگی، انتقاد به دولت و این آخری‌ها هم منافق خواندن منتقدانش و قلم به دستان آب به لانه ریخته، دانستنشان!
حاج ابراهیم ما هشت سال سکوت کرد. هشت سالی که خیلی‌ها گفتند و طعم تلخ سانسور و بیکاری را چشیدند. البته حاتمی کیا هم چشید. گزارش یک جشنش اکران نشد. فیلمی که موضوعش حوادث سال 88 بود. اما هیچ‌وقت شمشیر سخنانش به تیزی امروز نبود. هیچ‌وقت آنقدر بی‌پروا انتقاد نکرد. یعنی باید قبول کنیم که ابراهیم همیشه معترض ما در آن هشت سال راه عافیت را برگزیده بود و حالا که فضا کمی بازتر شده، خودش را در میدان بی‌رقیب می‌بیند؟ حاتمی کیایی که همیشه، در دورانی که خیلی از کارگردانان سینمای ایران فیلم‌هایشان در اداره ارشاد دولت‌های مختلف خاک می‌خورده، فیلم می‌ساخته و بودجه دولتی می‌گرفته. ابراهیم عزیز! آتشی که واردش شدی این‌بار گلستان نمی‌شود! تیتر یک شدن در خبرگزاری‌هایی که با نظر اکثریت مردمی که به تدبیر و امید رای دادند، همسو نیستند، جای مباهات ندارد. شمایل فیلمساز معترض شدن به شما نمی‌آید، رفیق. رفتن در جمع‌های دانشجویان رادیکال و سخنرانی‌های جنجالی دردی از سینمای ایران دوا نمی‌کند. آخرش که مخاطب سینمایت ما هستیم. یادت رفته تیتر همین خبرگزاری‌ها را موقع اکران گزارش یک جشن؟ باید به دولت روحانی فرصت داد، انتقاد کرد، اما انتقام نگرفت. اگر انتقام هم می‌گیری، از مجرم بگیر، نه کسانی که تازه زمام امور را دست گرفته‌اند. حاتمی‌کیای مردم باش، نه کس دیگری.
یادم نرفته، چهار سال و چندماه پیش جایی خواندم سوار موتور هزارت می‌شوی و در خیابان‌ها ویراژ می‌دهی و مردم را نگاه می‌کنی. پس اهل دیدنی، دیدی که چه بلایی بر سر سینمای این مملکت آوردند. هم از اصل انداختنش و هم از اسب. در مراسمی که به مدد بسیج دانشجویی برگزار شده بود، گفتی: «من در محافل سینمایی به مفهوم مطلق سینمایی شرکت نمی‌کنم زیرا با این محافل احساس نزدیکی نمی‌کنم و هرچند صنف سینمایی و دوستان صنوف را محترم می‌شمارم اما خیلی اهل صنف و صنف بازی نیستم ضمن اینکه خیلی دغدغه من سینما نیست البته سینما فن و شغل من است.»
از آن حرف‌هاست که هم حرص آدم را در می‌آورد، هم شاخش را. مگر می‌شود در سینما کار کرد و فیلم ساخت و مدیوم سینما دغدغه‌ات نباشد. اگر اهل همین سخنرانی‌های جنجالی هستی، بسم‌الله! این گوی و این میدان! از این گروه به آن گروه. از این جشن به آن سمینار، از این تریبون به آن منبر، خرجش یک میکروفن است و یک بلندگو! آن‌طور دیگر شش میلیارد خرج فیلمتان نمی‌شود. مگر نه اینکه جشنواره فیلم فجر رویدادی سینمایی است، حتی سینمای مطلق. پس چرا به هر ضرب و زوری شده فیلمتان را به جشنواره رساندید؟ چرا از نگرفتن سیمرغ‌های بیشتر دلگیر می‌شوید.
حاج ابراهیم ما در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفته: «حرف‌هایی که پیش از این گفتم برای عده‌ای خوش نیامده و بعضی سیاهی‌لشگرهای قلمی که انگار آب را به سمت لانه آنها برده‌ام؛ مطالبی می‌نویسند و عمدا خود را به جهالت می‌زنند.»
مرز جهالت و عقل دیگران را با چه میزانی می‌سنجید؟ هرکه از شما انتقاد کرد جاهل است و هرکه تعریف کرد، عاقل؟ از کی تا به حال خبرنگاران و منتقدان سیاهی‌لشگرهای قلم به دست شده‌اند؟ ما ابراهیم حاتمی‌کیایی می‌شناختیم که در فیلم‌هایش حرف دل ما را می‌زد، مشخصه فیلم‌هایش حرف و بحث بود؛ چه در آژانس شیشه‌ای و چه در ارتفاع پست، چه شده که حالا هر که حرف زد و بحث کرد منافق شده و سیاهی‌لشگر؟
او در فرازی دیگر از صحبت‌هایش گفته: «من اهل سیاست نیستم زیرا سیاست پایین‌تر از فرهنگ است و در هیچ دورانی ارزشی برای سیاست قائل نبوده و نیستم و رنگ سیاست برای هنرمند خطرناک است.»
خودتان بهتر می‌دانید در کشور ما همه چیز با سیاست عجین است، یعنی متوجه نشدید حرف‌های تازه‌تان تیشه به ریشه مدیران فرهنگی دولتی می‌زند که منتقدانش چشم به راه بهانه‌ای هستند؟ تازه اگر نگاهی گذرا به فیلم‌هایتان داشته باشیم می‌بینیم بیشتر از هر کارگردان دیگری حرف سیاسی زده‌اید، اگر اهل سیاست نیستید، پس آن فیلم‌ها در کارنامه‌تان چه کار می‌کند؟ حرفی نزنید که به خط‌مشی‌تان نخورد. موج‌سواری گروهی سیاست‌زده را نمی‌بینید روی حرف‌های ریز و درشتتان؟ کسی مخالف انتقاد نیست. که همه تلاش کسانی که 24 خرداد را رقم زدند باز شدن فضایی برای نقد و گفت‌وگو بود. سوال مهم ما نحوه بازگو کردن نقدهاست. این بغض و عصبانیت از کجا نشات می‌گیرد. شما در دولتی که فیلمتان را توقیف کرده بود، فیلم جدیدی با بودجه میلیاردی ساختید، در دولت بعدی هم قرار است فیلمتان در گروه اکران عید که بهترین زمان اکران است قرار بگیرد، همه مسوولان فرهنگی هم از فیلمتان تعریف کردند، پس مشکل کجاست؟ جایی گفتید «من احتیاجی به سیمرغ ندارم و اصلا جایی ندارم این شیشه‌ها را بگذارم». باز هم تنها تعجب کردیم، جشنواره فیلم فجر معتبرترین جشنواره سینمایی کشور است و سیمرغ‌هایش در دست بزرگان سینمای این کشور قرار گرفته، شما هم کم از این سیمرغ‌ها نگرفتید که البته حقتان بوده، اگر هم جشنواره فیلم فجر نقصی دارد از کم‌کاری شما کارگردانان است، مخصوصا نورچشمی‌هایی که همیشه راهشان برای ساخت فیلم باز بوده است.
شما همیشه گفتید دغدغه جنگ دارید، بسیار هم دغدغه قابل احترامی است. هرکسی در این کشور با هر عقیده و نظری برای جنگ و رزمندگانش احترام قائل است، چه مدیر باشد و چه تماشاگر. اینکه هرجا می‌رسید تنها خودتان را دردمند این حوزه می‌دانید از مروت به دور است. همین نگاه موجب دوری عده‌ای از جنگ و رزمندگان شده. این قشری کردن مسایل، نگاه‌های سلبی و روحیه طلبکاری نه تنها به سینمای جنگ کمکی نمی‌کند، بلکه باعث ضربه خوردنش می‌شود. اگر دغدغه جنگ دارید، که ما هم می‌دانیم دارید، به جای ساختن فیلم دعوت فیلمی جنگی می‌ساختید؟ کسی جلویتان را گرفت؟ خودتان بارها گفتید دغدغه من در آن بازه زمانی این موضوع بود، تشخیصتان و دوری از سینمای جنگ را به گردن دیگران می‌اندازید و از طرفی از دوری‌تان در این حوزه شکایت می‌کنید؟ عجب!
چند سالی هم هست که هر کجا می‌رسید فحشی هم نصیب کارگردانانی می‌کنید که فیلمی در جشنواره‌های خارجی دارند، سرآمدش اصغر فرهادی است. یادمان نرفته، روزهایی که مردم و علاقه‌مندان به سینما اول صبح منتظر نتیجه مسابقات اسکار بودند و با شنیدن اسم اصغر فرهادی گل از گلشان شکفت، شما هرچه در دهانتان بود نصیب فرهادی کردید و گفتید که جایزه‌اش ارزشی ندارد. چه عیبی دارد یک اثر هنری نماینده ایران در خبرگزاری‌ها و محافل خارجی باشد؟ مگر نه اینکه خودتان با اصغر فرهادی کار کردید و فیلم ارتفاع پست را ساختید که یکی از بهترین فیلم‌هایتان است. چه پدرکشتگی با جشنواره‌های خارجی دارید؟ باعث افتخار سینمای ایران است که فیلم‌های کیارستمی و مجیدی و مصفا و فرهادی جوایز بین‌المللی برده‌اند. شاید اینجا باید باور کنیم که دغدغه‌تان سینما نیست و فقط دنبال تریبونی برای سخنرانی هستید چراکه جایزه نه تنها سینمای کشوری را تضعیف نمی‌کند بلکه موجب شکوفایی‌اش می‌شود. هرچند انتقاداتی به فیلم‌هایی هست که صرف گرفتن جوایز جشنواره‌های بین‌المللی ساخته می‌شدند که خدا را شکر خیلی وقت است دیگر دورانشان تمام
 شده است.
حاتمی‌کیا در پایان سخن‌هایش هم گفته: «قرار است فیلم «چ» 21 اسفندماه اکران شود و من برای اینکه اکران این فیلم با مشکل مواجه نشود نمی‌خواهم خیلی حرف‌ها را بزنم اما امیدوارم این فیلم اکران شود و مردم به دیدن این فیلم در سینما‌ها بیایند و صندلی‌های سینما‌ها پر شود تا گروهی که حرف‌های دیگری می‌زنند با استقبال مردم از فیلم زبانشان بند بیاید. از شما خواهش می‌کنم هر نفر از شما مبلغ این فیلم باشید.»
اگر ملاک تعداد تماشاگران باشد، فیلم اخراجی‌های مسعود ده‌نمکی شاهکار سینمای ایران است. متر خوبی را برای ارزش‌گذاری فیلمتان انتخاب نکردید رفیق جان. هرچند با همه این حرف‌ها ما به دیدن فیلمتان خواهیم رفت اما پیشنهاد می‌کنیم از کسانی برای تبلیغ فیلمتان استفاده کنید که جاذبه داشته باشند نه دافعه. کسانی که برای حرف‌های مخالفان ارزش قائل باشند، کسانی که همه چیز را به شکل چماقی برای فرود آمدن بر فرق سر مخالف نبینند.
این روزها بازار مذاکرات داغ است، بعد از هشت سال همه فهمیدند که راه‌حل رسیدن به توافق مذاکره است نه مشاجره. چمران را شما در فیلم «چ» مذاکره‌کننده ناکام نشان داده‌اید. نمی‌خواهم وارد بحث فیلم بشوم اما از شما می‌خواهم به جای نقد یکجانبه و سخنرانی‌های آتشین تن به مذاکره بدهید که به نفع همه است. کمتر پیش آمده دولتی مورد وثوق بدنه هنری کشور باشد. امیدی که ایجاد شده را یک تنه به یغما نبرید. دست زدن‌های اطرافیانتان برای گرم کردن تنور رسانه‌هایی است که نه خیر سینما را می‌خواهند و نه خیر شما را. شما که در فیلم سینمایی آقا و خانم محمودی مویی را از روی شانه حمید فرخ‌نژاد برداشتید و تفسیر کردید! باید تیزبین‌تر از اینها باشید!

 

فرهاد فخرالدینی راز سکوت چهار ساله‌اش را شکست
ایسنا- فرهاد فخر‌الدینی گفت که چهار سال و چندماه به دلیل شرایطی که در دولت قبلی وجود داشت، از موسیقی کناره‌گیری کردم اما هم‌اکنون بار دیگر دور هم جمع می‌شویم و روی صحنه می‌رویم حالا با هر نامی که فعالیت کنیم.رهبر سابق ارکستر موسیقی ملی ایران که قرار است اسفندماه امسال بار دیگر در برج میلاد به روی صحنه برود، از جزییات کنسرتی با ارکستر مهرنوازان سخن گفت.فخر‌الدینی توضیح داد: بیش از دو سال از آخرین کنسرت ارکستر مهرنوازان می‌گذرد و هم‌اکنون با سالار عقیلی و شورای فنی ارکستر یعنی شهرام توکلی و علی اکبر قربانی و همچنین با مدیریت پیمان میرآقاسی به روی صحنه خواهیم رفت.فخر‌الدینی که صبح چهارم اسفندماه در تالار وحدت سخن می‌گفت،‌ درباره کناره‌گیری چند ساله‌اش از موسیقی گفت: ما خیلی وقت‌ها خواسته‌هایی داریم که تحقق پیدا نمی‌کند و دولت آن‌طور که باید ما را حمایت نمی‌کند. ارکستر موسیقی ملی ایران سال‌ها پیش در ژنو کنسرت گسترده‌ای داشت که با استقبال خوبی هم روبه‌رو شد اما دریغ از یک خبر که تلویزیون در این‌باره منتشر کند.فخرالدینی ادامه داد: قبل از اینکه دولت تدبیر و امید به روی کار بیاید هنرمندان روی خوشی از دولت قبلی ندیدند و وقتی هنرمند روی خوش نبیند چطور می‌تواند فعال باشد و کار کند. اما امیدوارم با وعده‌های این دولت وضع موسیقی بهتر شود. من آن سال‌ها بنا به نارضایتی از دولت کناره‌گیری کردم. ارکستر ملی یک کشور نباید براساس ندانم‌کاری آدم‌ها تعطیل می‌شد و کسی متوجه نبود که چه اتفاقی افتاده است و من هم آن زمان کناره‌گیری کردم. خیلی‌ها به من گفتند که برگردم اما برنگشتم اما امروز با شناختی که از آقای مرادخانی دارم تصمیم‌هایی گرفته‌ام. اما به دور از وعده‌های شیرین باید منتظر عمل باشیم. اگر این وعده‌ها در عمل اجرایی شود بار دیگر در خدمت موسیقی کشورم خواهم بود.وی همچنین گفت: ارکستر موسیقی ملی ایران مثل درختی بود که میوه‌هایش بعد از رسیده شدن می‌گندید و پایین درخت می‌ریخت اما کسی نبود که آنها را بسته‌بندی کند و به بازار برساند.در ادامه این نشست، سالار عقیلی که قرار است خوانندگی این کنسرت را برعهده داشته باشد، در سخنانی گفت: برای اجرای این برنامه قطعات زیادی داشتیم که باعث شده بود تصمیم‌گیری برای انتخاب آهنگ سخت باشد. در این کنسرت آثاری خاطره‌انگیز اجرا می‌شوند که امیدوارم چند شب به یاد ماندنی را رقم بزنند.افشین معصومی نیز که برگزاری این کنسرت را برعهده دارد، گفت: این کنسرت 13 و 15 اسفندماه در سالن همایش‌های برج میلاد برگزار خواهد شد.

 

در آستانه اسکار 2014 آنچه بر فیلم‌های خارجی‌زبان گذشت
گروه فرهنگ- جوایز آکادمی سینمایی اسکار یکی از مهم‌ترین و معتبرترین جوایز سینمایی جهان است که همه ساله در اولین فصل سال جدید میلادی برگزار می‌شود و برترین‌های سینمای جهان در عرصه‌های مختلف در یک‌سال قبل را معرفی می‌کند.
جایزه بهترین فیلم‌های خارجی‌زبان اسکار که از سال 1956 در فهرست جوایز این آکادمی گنجانده شد، طی یک دهه اخیر به آثار سینمایی کشورهای مختلف نظیر آفریقای جنوبی، کانادا، آلمان، ژاپن و آرژانتین تعلق گرفته و سینمای ایران نیز با فیلم «جدایی» نام خود را در این فهرست ثبت کرده است.
وقتی اولین مراسم آکادمی اسکار در 16 ماه می سال 1929 برگزار شد بخشی برای فیلم‌های خارجی‌زبان در نظر گرفته نشده بود اما برگزارکنندگان مراسم اسکار از سال 1947 تصمیم گرفتند جایزه‌ای افتخاری را به فیلم‌هایی که به زبان غیرانگلیسی و در کشورهای دیگر تولید و ساخته شده‌اند، اهدا کنند. اولین هنرمندی که موفق به دریافت این جایزه افتخاری شد، ویتوریو دسیکا کارگردان بزرگ سینمای ایتالیا بود که برای فیلم «واکسی» این جایزه را دریافت کرد.
موریس کلوچ، ویتوریو دسیکا، رنه کلمنت، آکیرو کوروساوا، تینوسوکه کیوگاسا و هیروشی ایناگاکی کارگردان‌هایی بودند که تا سال 1955 این جایزه افتخاری را دریافت کردند. از سال 1956 برگزارکنندگان مراسم جایزه سینمایی اسکار تصمیم گرفتند بخش مجزایی را به فیلم‌های خارجی زبان اختصاص دهند و از آن سال جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان در جوایز آکادمی اسکار در نظر گرفته شد. در سال 1956 فدریکو فلینی کارگردان سرشناس سینمای ایتالیا با فیلم «جاده» اولین جایزه بخش بهترین فیلم خارجی زبان اسکار را دریافت کرد.
طی دوره‌های متعدد جوایز آکادمی سینمایی اسکار کارگردان‌های شناخته شده متعددی نظیر اینگمار برگمان، کلود للوش، کوستا گاوراس، الیو پتری، لوئیس بونوئل، فرانسوا تروفو، موشه میزراهی، ولادیمیر منشوف، جوزپه تورناتوره، نیکیتا میخالکف، روبرتو بنینی، مایک ون دیم، پدرو آلمادوآر و آنگ لی توانستند با آثار خود اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را از آن خود کنند که در این بین بیشترین تعداد جوایز را دسیکا، فلینی و برگمان دریافت کردند.
اما آنچه در 10 سال گذشته بر این بخش گذشته است:
سال 2005 میلادی و در هفتاد و هفتمین مراسم آکادمی سینمایی اسکار فیلم سینمایی «دریای درون» ساخته آلخاندرو آمنابار از اسپانیا موفق به دریافت اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شد. این فیلم با بازی خاویر باردم داستان واقعی ملوانی جوان است که در یک سانحه قطع نخاع می‌شود و سال‌های متمادی تلاش می‌کند تا دادگاه را متقاعد کند که به زندگی خود خاتمه دهد.
سال 2006 میلادی و در هفتاد و هشتمین مراسم آکادمی سینمایی اسکار کشور آفریقای جنوبی توانست اولین اسکار سینمایی قاره آفریقا را با فیلم «ساتسی» به کارگردانی گوین هود به نام خود ثبت کند. این فیلم زندگی جوانی شرور و تبهکار را به تصویر می‌کشد که نگهداری از یک نوزاد زندگی او را متحول می‌کند.
سال 2007 میلادی و در هفتاد و نهمین مراسم آکادمی سینمایی اسکار کشور آلمان که پیش از این تنها دو بار در سال‌های 1979 و 2002 میلادی موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شده بود، توانست با فیلم «زندگی دیگران» ساخته فلوریان هنکل فون دونرسمارک اسکاری دیگر را به خود اختصاص دهد. این فیلم داستان یک مامور ارشد اشتازی پلیس امنیت جمهوری دموکرات آلمان را روایت می‌کند که مامور زیر نظر گرفتن یک کارگردان تئاتر و روابطش می‌شود.
سال 2008 میلادی و در هشتادمین مراسم آکادمی سینمایی اسکار نوبت به سینمای کشور اتریش رسید تا با فیلم «جاعلان» ساخته استفان رزویتسکی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را دریافت کند.
«جاعلان» که درامی جنایی است توانست در رقابت با آثاری از قزاقستان، لهستان، رژیم صهیونیستی و فیلم «12» از نیکیتا میخالکف از کشور روسیه جایزه اسکار را از آن خود کند.
سال 2009 و در هشتاد و یکمین مراسم آکادمی سینمایی اسکار بار دیگر نوبت به سینمای ژاپن رسید تا بعد از دریافت اسکار توسط چهره‌های شاخصی همچون آکیرو کوروساوا، تینوسوکه کیوگاسا و هیروشی ایناگاکی این بار با فیلم «عزیمت» ساخته یوجیرو تاکی‌تا اسکاری دیگر را به خود اختصاص دهد.
سال 2010 و در هشتاد و دومین مراسم آکادمی سینمایی اسکار فیلم «راز در چشمان‌شان» به کارگردانی خوان جوزه کامپانلا از کشور آرژانتین در حالی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را از آن خود کرد که فیلم «روبان سفید» ساخته میشائیل‌هانکه رقیب جدی او در این بخش بود.
«راز در چشمان‌شان» درامی جنایی است که از موفق‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای آرژانتین شناخته شده است.
سال 2011 و در هشتاد و سومین مراسم آکادمی سینمایی اسکار برای سومین بار بعد از سال‌های 1987 و 1988، اسکار بهترین فیلم خارجی زبان به سینمای دانمارک برای فیلم «در دنیایی بهتر» به کارگردانی سوزان بیر اختصاص پیدا کرد.
این فیلم داستان پزشکی را به تصویر می‌کشد که برای کمک به محرومان آفریقا به این قاره سفر می‌کند و بعد از پشت سر گذاشتن حادثه‌ای به کشور خود بازمی‌گردد و این بار با چالشی در خانواده خود مواجه می‌شود.
سال 2012 و در هشتاد و چهارمین مراسم آکادمی سینمایی اسکار این سینمای ایران بود که توانست با فیلم «جدایی» ساخته اصغر فرهادی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را به خود اختصاص دهد و فرهادی با دریافت این جایزه نام سینمای ایران را در فهرست سینمای کشورهایی که موفق به دریافت این جایزه سینمایی شده‌اند، ثبت کرد.
اصغر فرهادی اولین کارگردان سینمای غرب آسیا بود که توانست به سیطره کارگردان‌های ژاپنی در دریافت جایزه اسکار در قاره آسیا پایان دهد.
«جدایی» روایتگر زندگی زوجی است که با داشتن دختری نوجوان قصد جدا شدن از یکدیگر را دارند اما در مسیر این تصمیم‌گیری چالش‌هایی برای آنها به وجود می‌آید. آثاری از بلژیک، کانادا، رژیم صهیونیستی و لهستان دیگر کاندیداهای دریافت اسکار بهترین فیلم خارجی زبان اسکار هشتاد و چهارم بودند.
سال 2013 و در هشتاد و پنجمین مراسم آکادمی سینمایی اسکار بار دیگر نوبت به سینمای اتریش و کارگردان مطرحی به نام میشائیل هانکه رسید تا بتواند با فیلم «عشق» برای دومین بار، اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را به خود اختصاص دهد.
«عشق» روایتگر زندگی عاشقانه زوجی سالمند است که در نهایت پایانی تراژیک دارد. آثاری از سینمای نروژ، شیلی، دانمارک و کانادا رقبای نماینده سینمای اتریش در اسکار هشتاد و پنجم بودند.
این روزها سینمای جهان شمارش معکوس خود را برای شناختن بهترین فیلم خارجی زبان اسکار و برگزاری هشتاد و ششمین مراسم آکادمی سینمایی اسکار آغاز کرده است و باید دید در این دوره از بین فیلم‌های «حلقه شکسته فرو می‌پاشد» ساخته فلیکس ون گرونینگن از بلژیک، «زیبایی بزرگ» ساخته پائولو سورنتینو از ایتالیا، «شکار» ساخته توماس وینتربرگ از دانمارک، «تصویر گمشده» ساخته ریتی پان از کامبوج و «عمر» ساخته‌هانی ابواسد از فلسطین، کدام اثر موفق به دریافت اسکار می‌شود.

 

بازی پژمان جمشیدی در «آتش‌بس 2»
ایسنا- فیلمبرداری «آتش‌بس 2 »به نویسندگی و کارگردانی تهمینه میلانی این روزها در فرودگاه امام خمینی (ره) ادامه دارد. در خلاصه داستان این فیلم که تهیه‌کننده آن محمد نیک‌بین است، آمده است:
«یک زوج جوان و تحصیلکرده که عازم سفری به خارج از کشور هستند پس از سال‌ها مشاور خانواده خود را به‌طور اتفاقی در فرودگاه ملاقات می‌کنند و در مدت زمانی که منتظر پرواز خود هستند، اتفاقات سال‌هایی از زندگی خود را در مدتی که مشاور آنها در خارج از کشور به سر می‌برد، مرور می‌کنند.»فیلمبرداری «آتش بس 2» با بازی بهرام رادان، میترا حجار، آتیلا پسیانی، گوهر خیراندیش، مهرانه مهین‌ترابی، پژمان جمشیدی، دانیال عبادی، فلور نظری و رایان جواهریان از 16 بهمن‌ماه 92 در لوکیشنی در فرمانیه تهران آغاز شد و این روزها در فرودگاه امام خمینی (ره) و سپس در فرودگاه مهرآباد و در ادامه در باغ فردوس پی گرفته می‌شود.
در جدیدترین اعلام لیست کامل بازیگران تهمینه میلانی، نام پژمان جمشیدی، بازیکن سابق تیم پرسپولیس و تیم ملی که به تازگی در عرصه بازیگری حضور پیدا کرده، دیده می‌شود. او پس از بازی در مجموعه «پژمان» در تئاتر «بادی که ترا خشک کرد مرا برد» هم به ایفای نقش پرداخت.

ماریای «اشک‌ها و لبخندها» درگذشت
مهر- ماریا فرانسیسکا (فون تراپ) فردی که در ابتدا موجب شکل گرفتن قصه فیلم «آوای موسیقی» شد، در 99 سالگی بدرود حیات گفت.دوست وی با تایید این خبر به تایمز اتریش در سالزبورگ گفت جای تعجب است که او مدتی چنین دراز زندگی کرد زیرا از کودکی از بیماری قلبی رنج می‌برد.
ماریا فرانسیسکا که سال 1914 متولد شده بود دومین دختر کاپیتان جورج فون تراپ و یکی از هفت فرزند وی بود. پس از مرگ مادر این فرزندان، پدرشان بارون فون تراپ به آموزگاری که برای این دختر استخدام کرده بود دل بست و با او ازدواج کرد، دقیقا طبق آنچه در فیلم «آوای موسیقی» نمایش داده می‌شود. این خانواده بزرگ با هجوم نازی‌ها به اتریش، شهر را ترک کردند. این خانواده گروه کری را تشکیل دادند که در آمریکا و اروپا برنامه اجرا کرد و سرانجام با الهام از داستان زندگی آنها فیلم موزیکال «آوای موسیقی» در سال 1965 ساخته شد.«اشک‌ها و لبخندها» در سال نمایش خود موفق شد رکورد فروش تاریخ سینما را تا زمان خودش بشکند. این فیلم نامزد 10 جایزه اسکار شد و پنج جایزه اسکار را به دست آورد که برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین صداگذاری، بهترین موسیقی متن و بهترین طراحی صحنه بود.

هانیه توسلی با «سه ماهی» در تلویزیون
خبرآنلاین- سیدمحمد رضوی، تهیه‌کننده فیلم تلویزیونی «سه ماهی» گفت: «تمام لوکیشن‌های این فیلم در تهران است و تصویربرداری در 25 جلسه انجام می‌شود.»
هانیه توسلی، علیرضا کمالی‌نژاد، شیوا ابراهیمی، بهرام شاه‌محمدلو و رویا افشار بازیگران اصلی «سه ماهی» هستند.
سایر بازیگران این فیلم تلویزیونی عبارتند از: بابک کریمی، امید روحانی، طوفان مهردادیان، صمد عدالتخواه، مینو شیخان، زهرا طاهری‌منش و یدالله شادمانی.«سه ماهی» به قلم نیلوفر محلوجی داستان زنی به نام الهام است که مبتلا به عارضه مغزی است و او در پذیرش یا عدم پذیرش عمل جراحی مردد است تا اینکه...»
فهرست عوامل پشت دوربین «سه ماهی» عبارتند از: مجری طرح: موسسه سیمای مهر، مدیر تصویربرداری: مهدی جعفری، صدابردار: کامران کیان ارثی، طراح صحنه و لباس: شیوا رشیدیان، طراح گریم: مهرداد میرکیانی، مدیر تولید: محمدصادق آذین، مدیر تدارکات: کاظم نامنی، دستیار اول کارگردان: مهدی لطفی، برنامه‌ریز: یاسر قارونی، منشی صحنه: سپیده سپهر آراء، دستیار دوم کارگردان: رحمانه ربانی، دستیار اول تصویربردار: وحید ابراهیمی، عکاس: امید مسعود‌فر.

تقدیر از ابراهیم حاتمی‌کیا در  موزه شهید چمران
گروه فرهنگ- آیین تقدیر از ابراهیم حاتمی‌کیا و عوامل فیلم سینمایی «چ» با حضور جمعی از هنرمندان، سفرا و مدیران حوزه فرهنگ و هنر کشور در خانه موزه شهید چمران برگزار می‌شود.
در این مراسم که با حضور مهندس مهدی چمران، گروهی از همرزمان شهید چمران، سفرای لبنان، فلسطین و سوریه، جمعی از مدیران فرهنگی و شهری و عوامل و سازندگان این فیلم برگزار می‌شود از ابراهیم حاتمی‌کیا، کارگردان این اثر تقدیر می‌شود.
«چ» برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از جشنواره فیلم فجر، روایت 48 ساعت از زندگی دکتر مصطفی چمران در محاصره شهر پاوه توسط نیروهای ضدانقلاب است.«چ» همچنین سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه بصری، بهترین جلوه‌های ویژه میدانی، بهترین صدای فیلم، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین تدوین را نیز از آن خود کرد.
آیین تقدیر از عوامل فیلم «چ» با مشارکت بنیاد شهید چمران و شهرداری منطقه 12، روز چهارشنبه هفتم اسفندماه سال‌جاری بعد از نماز مغرب و عشاء در محل خانه موزه شهید چمران برگزار می‌شود.

بررسی پرونده روزنامه آسمان در هیات نظارت
ایرنا- دبیر هیات نظارت بر مطبوعات با اشاره به مطالب درج شده در روزنامه توقیف‌شده آسمان گفت که مساله این روزنامه در جلسه پنجم اسفندماه این هیات مطرح و پس از بررسی تصمیم‌گیری خواهد شد.
دبیر هیات نظارت بر مطبوعات با تاکید بر اینکه این هیات مسوولیت رسیدگی محتوایی همه نشریات کشور را برعهده دارد، افزود: با توجه به درج مطالبی در روزنامه آسمان که منجر به توقیف این روزنامه شده هیات نظارت بر مطبوعات در این جلسه علاوه بر موضوع بررسی صدور مجوز نشریات، پرونده این روزنامه را نیز بررسی خواهد کرد.
روزنامه آسمان پنجشنبه یکم اسفندماه با اعلام جرم دادستانی تهران پس از شش شماره انتشار توسط دادسرای رسانه توقیف شد، مدیرمسوول آن نیز مورد تعقیب قضایی قرار گرفت و پس از احضار به دادگاه فرهنگ و رسانه راهی زندان اوین شد.
روزنامه آسمان در شماره چهارم خود گزارشی از گردهمایی انجمن علوم سیاسی دانشگاه تهران منتشر کرد که در آن جمعی از استادان این دانشگاه همچون مجتبی مقصودی، هرمیداس باوند، حسین سلیمی رییس دانشگاه علامه و محمدجواد حق‌شناس به بیان مطالبی پرداخته بودند.
براساس اظهارات سردبیر آسمان در حاشیه این مراسم خبرنگار آسمان با هرمیداس باوند مصاحبه‌ای انجام داده بود که باوند به بازگویی خاطرات خود در دهه 60 اشاره می‌کند و پس از آن موضوع صدور بیانیه‌ای توسط جبهه ملی مطرح می‌شود.
محمد قوچانی یادآور شد: غیرانسانی شمردن موضوع «قصاص» محور بیانیه بوده که سرانجام منجر به توقیف آن شد.
سردبیر روزنامه آسمان همچنین پنجشنبه گذشته نیز ضمن عذرخواهی از مردم این موضوع را مشکل فنی و یک خطای انسانی خوانده بود.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

Trending Articles