درباره بهاره رهنما و نمایش تازهاش: با من دردِ دل میکنی؟
مورد عجیب و غریب بهاره رهنما بودن!
یک: «چیزی که اول درباره «بهار» میخواهم بگویم، این است که در این چند وقتی که بازیهای او را در تئاتر دیدهام، تازه به استعدادش پی بردهام. قبل از آن، میدانستم او بازیگر خوبی است اما معتقد بودم که در جاهایی دارد تکراری میشود ولی در چند کار اخیری که از او دیدم فهمیدم تواناییهایی داشته که دیده نشده و حتی خود من هم که نزدیکش هستم ندیده بودم...» اینها را پیمان قاسمخانی میگوید. در گفتوگو با «خبرگزاری ایسنا». درباره بهاره رهنما. راست هم میگوید. بهاره رهنما بازیگر خوبی است و قدر این خوبی را هنوز آنطور که باید و شاید ندیده... نمونهاش «جشنواره کمدی گلآقا» که کلا دو دوره برگزار شد و من در آن سالها جزو همکاران تحریریه نشریات و دبیرخانه جشنواره گلآقا بودم. بهاره در دوره دوم برای بازی در فیلمهای «دایرهزنگی» ساخته پریسا بختآور و «دهرقمی» ساخته همایون اسعدیان، نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر زن کمدی بود و ژاله صامتی برای بازی در فیلم «رفیق بد» ساخته عباس احمدیمطلق و در حالی که همه بچههای تحریریه و دبیرخانه مطمئن بودیم جایزه به بهاره میرسد؛ تقدیم شد به خانم صامتی! من بازی ژاله صامتی را دوست دارم و بهنظرم یکی از بهترین بازیگران کمدی زن است اما در فیلم رفیق بد نقش بسزایی نداشت که شایسته دریافت جایزه باشد و فکر میکنم سابقه دوستی و همکاری طولانی او با مرضیه برومند که جزو داوران جشنواره بود و همبازی بودن وی با حمید جبلی عزیز در همین فیلم، باعث اهدای جایزه به او شد! این را بهعنوان یک خاطره تلخ نمیگویم و دوست ندارم به جشنوارهای که خودم نیز در آن سهمی داشتهام (البته نه در داوریاش!) ایراد وارد کنم اما همیشه دلم میخواست جایی درباره این جایزه بنویسم بهخصوص که جشنواره کمدی گلآقا یک یا دو فیلم را برای داوری بررسی نمیکرد و مجموعه آثار سالهای اخیر هنرمندان کمدی را زیر نظر داشت. بهاره چه در آن سالها و چه در حال حاضر از لحاظ کمیت و کیفیت، بهترین بازیگر زن کمدی ایران است و قدرت بازی او بهخصوص در فیلم دایرهزنگی در نقش یک ترانهسرا با یک شخصیتپردازی کاملا متفاوت، غیرقابل انکار بود و بازی خانم صامتی در برابر او بسیار کمرنگ جلوه میکرد.
دو: شاید خیلیها به بهاره ایراد بگیرند که چرا اینقدر فیلم بازی میکند یا چرا برای انتخاب نقشهای خودش سختگیری نمیکند اما من دقیقا بهخاطر همین کمیت فعالیت، او را تحسین میکنم. چراکه این کمیت، آثار بهاره را مثل علیرضا افتخاری دچار بیکیفیتی نکرده است! البته که درجه کیفی آثاری که بهاره در آنها به ایفای نقش پرداخته به یک اندازه نیست و خودش نیز بدون شک بر این نکته واقف است. من اما معتقدم اغلب این آثار استاندارد هستند یا قرار بوده استاندارد باشند و کارگردان جا زده! اینکه یک هنرمند برای تمام سلایق احترام قائل باشد و تلاش کند آنها را راضی نگه دارد، کار آسانی نیست. بازیهای بهاره رهنما در تئاتر، سینما، تلویزیون و حتی نمایش خانگی در یک جدول بزرگ قابل بررسی و تقسیمبندی بوده و این نهایت بیانصافی است اگر منتقدی بهراحتی به خودش اجازه بدهد که بهاره را تنها بهخاطر فعال بودن او که در تمام دنیا یک حُسن است نه یک عیب؛ متهم کند. بازیهای او در فیلمهای کمدی «طبقه حساس» ساخته کمال تبریزی، «ورود آقایان ممنوع» ساخته رامبد جوان، «سنپطرزبورگ» ساخته بهروز افخمی و «نان و عشق و موتور ۱۰۰۰» ساخته ابوالحسن داوودی از همان هنرنماییهایی است که در بالاترین درجه کیفی آثار او قرار میگیرند. ضمن اینکه نقش او در سریال «مرد هزار چهره» ساخته مهران مدیری، فراموشنشدنی است و معلوم نیست مدیری بهجای آنهمه بازیگر زن مبتدی که خیلی از آنها معلوم نیست کی و از کجا آمدهاند، چرا به خودش (و نه بهاره!) ظلم میکند و بهاره را نادیده میگیرد!
سه: هنرمند اصیل و جهانشمول هنرمندی است که بتواند با اراده و خواست خود بر تمامیت مخاطبش تسلط پیدا کند و بنابراین گرفتن خنده یا گریه از او برایش هیچ فرقی نداشت باشد و در تراژدی و کمدی به یک اندازه قدرتنمایی کند. مثل وودی آلن که به همان اندازهای که در فیلم «آنیهال» مرا به خنده انداخت در فیلم «جزمین غمگین» از من گریه گرفت! این چند خط را گفتم تا اشارهای هم داشته باشم به بازیهای خوب بهاره رهنما در آثار جدی. از سریال «داستان یک شهر» ساخته اصغر فرهادی گرفته تا «عاشقانه» علیرضا داودنژاد و حتی نقشهای کوتاه اما تاثیرگذاری که در فیلمهای «جرم» ساخته مسعود کیمیایی، «شبانه» ساخته امید بنکدار و کیوان علیمحمدی و «گاوخونی» ساخته بهروز افخمی داشته است.
بستنی با طعم عشق!
یک: با این مقدمه میروم سراغ بهاره رهنما در دنیای تئاتر. دنیایی که ریشه هنری بهاره است و آن قدرت پرداخت همسان به کمدی و تراژدی که اشاره شد در همین دنیا، نمود بیشتری پیدا میکند. بهترینهایی که من در این دنیا از بازیهای او تماشا کردهام، بدون در نظر گرفتن ژانر آن عبارت هستند از: «چشمهایی که مال توست» بهکارگردانی نسیم ادبی، «پسران آفتاب» بهکارگردانی سیامک صفری، «تراس» بهکارگردانی محمدرضا خاکی، «خدای کشتار» بهکارگردانی علیرضا کوشک جلالی و «این تابستان فراموشت کردم» و «غبار» بهکارگردانی خودش!
دو: آخرین اثر نمایشی او که بهانه من برای پرداخت به بهاره رهنما و آثار او شد، باز هم از نوشتههای خود اوست که توسط خودش نیز کارگردانی شده است. «با من بستنی میخوری؟!» یک نمایشنامه با قصهای زنانه. سرشار از اشکها و لبخندها و تلخی و شیرینیهای زندگی. عنوان نمایش انتخاب زیرکانهای است چراکه تو را کنجکاو میکند بدون آنکه ذرهای از مضمون قصه را حدس بزنی! بهاره اینبار درباره یک بازیگر زن فیلمفارسی قصه نوشته است. زنی بهنام «نگین درخشان» که البته در شناسنامه «کوکب خشتآبادی» نام دارد! قصه، قصه زنی است در «آستانه فصلی سرد». زنی در در آستانه فراموشی، زنی در آستانه فروپاشی... قصه از اسب شهرت به زمین غربت افتادن. قصه محکوم شدن به تنهایی بهجرم عاشق بودن... در کنار این زن، خانم پرستاری داریم خجسته و سرخوش، مهربان و پیشبینی نشده، دلداده به آنچه پیش رو است و زخمی از خنجر خیانتی که پشت اوست... هر دوی زنها تنها هستند. هر دو خوب شخصیتپردازی شدهاند و تفاوت خلقوخوی آنها با یکدیگر بهخوبی نشان داده شده است.
هر دو غمگین، با گذشتهای تلخ و سنگین، دو گوش شنوا میخواهند برای شنیدن «زخمهایی که در انزوا روح را آهسته میخورد و میتراشد» منتها نگین درخشان و شیرین، صادق هدایت نیستند که توی دل خودشان بگویند: «این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد...» آنها زن هستند، لطیفتر و شکنندهتر از ناامیدترین مردهای دنیا و دلشان میخواهند که این دردها را به اشتراک بگذارند! برای همین یکی دل خودش کرده به درد دل با یک «بازجوی ساواک» و دیگری به یک «روانپزشک». حالا انگار زندگی میخواهد با قرار دادن این دو زن در برابر این دو مرد به آنها ثابت کند که با اینهمه غمانگیزی نیز، دنیا بیشتر از یک شوخی نیست! بیشتر از یک بستنی خوردن زیر مجسمه حضرت مریم در پارک شاهنشاهی، بیشتر از این درخواست مهربان و کوچولو که: «با من بستنی میخوری؟!» و بیشتر از یک دعوت بازیگوش از روانپزشک ظاهرا معتمدی که نگین درخشان به درددل کردن با او عادت کرده و شاید حتی پا فراتر گذاشته و به او وابسته شده است! از آن طرف شنیدن خبر ازدواج شیرین با بازجوی ساواک و دختردار شدن آنها بهخودی خود آنقدر طنزآمیز بود که سالن را سرشار از خنده کند و اجازه ندهد که مخاطب در یک حالت مثلا غمگین یا شادمان باقی بماند. بهخصوص که نسیم ادبی در این سالها با بهاره رهنما زوج هنری خوبی را تشکیل داده و به بهترین نحو از عهده نقش خودش برآمده است. موقعیتی که شیرین و بازجوی ساواک را به ازدواج کشانده، همان است که به آن میگوییم: «طنز موقعیت». با من بستنی میخوری؟! اما تنها به طنز موقعیت اکتفا نکرده و گاه و بیگاه با طنزهای کلامی بکر و تازه، شیرینی اثر را دوچندان میکند.
سه: چیزی که نوشتهها، کارگردانیها و بازیهای تئاتر بهاره رهنما را از مابقی هنرمندان این قشر متمایز میکند، آینهای است که او مقابل زندگی گرفته و صداقتی که به آثارش روح و جان میدهد و احساسی پُرْ از طراوت زندگی و روحیهای انسانی که حتی از چشمهای اشکی او که دیگر مشخصهاش شده پیداست؛ وقتی که در آخر نمایش و لابهلای تشویق مردم از آنها خواست با مراجعه به پیج ریحانه جباری از خانواده مقتول درخواست کنند که دختر جوان دیگری را به سفری بیبرگشت نفرستند و... اصلا برای شناخت همین دردهاست که در کنار دنیای سینما و تئاتر، بهاره، روزنامهنگار، شاعر و نویسنده خوب و شناختهشدهای نیز هست.
احتمال اکران «شهر موشها2» در مرداد
ایسنا- منیژه حکمت اظهار امیدواری کرد که مراحل آمادهسازی «شهر موشها2» تا اواخر تیرماه به پایان برسد و فیلم مردادماه اکران عمومی شود.این تهیهکننده سینما گفت: طبق برنامهریزی انجام شده بعد از شش ماه، فیلمبرداری کار 28 اسفندماه در دزفول به پایان رسید و گروه قبل از پایان سال به تهران بازگشتند.وی افزود: از دو ماه قبل تدوین فیلم به صورت همزمان با فیلمبرداری توسط مصطفی خرقهپوش آغاز شد که همچنان ادامه دارد و به 85 درصد رسیده است.جلوههای رایانهای فیلم هم از قبل از عید شروع شده است که ادامه دارد.حکمت همچنین از طی کردن آخرین مراحل ساخت موسیقی فیلم و همچنین انجام کارهای صدای فیلم «شهر موشها2» در خارج از ایران خبر داد.این تهیهکننده گفت: امیدواریم فیلم در عیدفطر اکران شود و فکر میکنیم یک اتفاق برای سینمای ایران رقم خواهد خورد. سینما نیازمند آشتی ملی است که این موضوع میتواند با اکران «شهر موشها» رقم بخورد.وی در پایان افزود: مواد تبلیغی فیلم نیز با سلیقه درخشان ابراهیم حقیقی آماده میشود و با هماهنگی شورای صنفی نمایش و سینماها قصد داریم از یک ماه قبل از اکران پیشفروش بلیت را در چند سینما آغاز کنیم.
دنیای کن پیشروی «چند مترمکعب عشق»
مهر- جمشید محمودی، کارگردان فیلم «چند مترمکعب عشق» که در سیودومین جشنواره فیلم فجر عنوان بهترین کارگردانی در بخش نگاه نو را از آن خود کرد درباره حضورش در جشنواره فیلم کن فرانسه گفت که امکان حضور بهترین آثار سینمایی جشنوارههای مختلف ایرانی و دستاندرکاران این آثار در جشنواره فیلم کن از سوی سازمان سینمایی، امری قابل تحسین است که در جهت تشویق فیلمسازان بهویژه کارگردانهای جوان صورت گرفته است. حضور در جشنواره فیلم کن برای من تجربه ارزنده است که دنیای ناشناختهای را مقابلم خواهد گذاشت.
این کارگردان جوان که «چند مترمکعب عشق» اولین فیلم بلند سینمایی وی است درباره اکران داخلی این اثر بیان کرد: قرارداد اکران این فیلم با حوزه هنری بسته شده و طبق آخرین اخبار تصمیم مدیران حوزه هنری در پخش این است که این فیلم را در عید فطر اکران کنیم.
فیلم افخمی گزینه اکران عید فطر
فارس- فیلم سینمایی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» ساخته بهروز افخمی قرارداد خود را در گروه سینما فرهنگ ثبت کرد.فیلم جدید بهروز افخمی قرار است از هشتم مردادماه و همزمان با عید سعید فطر مهمان سینماهای کشور شود.«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» در سیودومین جشنواره فیلم فجر موفق به دریافت سیمرغ بهترین فیلم از سوی هیات داوران شد.در خلاصه داستان فیلم جدید بهروز افخمی آمده است: همسر خانهدار یک بازیگر مشهور سینما در آخرین فیلم او با وی همبازی میشود و آنچنان مورد توجه منتقدان قرار میگیرد که منجر به حسادت او میشود. روابط صمیمانه آنها تیره شده، زن قهر میکند و به باغچه خانوادگی دماوند میرود. با بازگشت دخترشان به ایران روابط آنها دستخوش تحولاتی میشود.در این فیلم بازیگرانی از جمله مهدی فخیمزاده، رامبد جوان، گوهر خیراندیش، علیرضا خمسه، آزاده اسماعیلخانی، امیرعلی دانایی، شهین تسلیمی، نغمه نظامدوست و صدف نورمحمد به ایفای نقش پرداختهاند.
در بازدید از نمایشگاه آثار هنرمندان خودآموخته؛ سیناییها به خانه هنرمندان آمدند
گروه فرهنگ- نمایشگاه آثار هنرمندان خودآموخته که در تمام گالریهای خانه هنرمندان به معرض نمایش گذاشته شده است، میزبان دو هنرمند صاحبنام شد.
خسرو سینایی، کارگردان شناخته شده که به همراه همسرش، گیزلا وارگا سینایی، نقاش مشهور به خانه هنرمندان آمده بود در مورد ویژگی آثار هنرمندان خودآموخته گفت: هنرمندان خودآموخته، آدمهای خوشبختی هستند چون برخی از مواقع فردی که تحصیلات آکادمیک دارد، سختیهای زیادی میکشد تا خودش را از معیارهایی که آموخته آزاد کند و حتی ممکن است آنچه را که قبلیها انجام دادند، تکرار کند.
وی ادامه داد: ممکن است هنرمند خودآموختهای که روی خودش کار نکرده، دچار کمبودهایی در زمینه مهارتهایش باشد اما بسیاری از نکات آموزشی در کلاسهای درسی آموزش داده نمیشوند بلکه بر اثر تمرین و تجربه بهوجود میآید، پس اگر کسی روی خودش کار کند میتواند آثار خاصتری خلق کند که متعلق به خودش باشد. به همین دلیل نهتنها کاری که هنرمندان خودآموخته میکنند جالب است بلکه در کنارش برای بیننده هم کشف روحیات و ذهنیات یک هنرمند خودآموخته میتواند جالب باشد.
کارگردان «عروس آتش» با اشاره به تابلوهای نقاشی لوریس چکناواریان که در این نمایشگاه روی دیوار رفته است، عنوان کرد: در اینجا تابلوهایی از آقای چکناواریان دیدم. ایشان یک استاد موسیقی است و در همین دو تابلو، بیان انتزاعی را که در موسیقی دارد در نقاشی هم تکرار کرده است یعنی ذهنیت او همان است اما یکبار خودش را از طریق موسیقی و بار دیگر از طریق نقاشی مطرح کرده و این موضوع یک بحث اساسی است. خودآموختگی به معنای ابتدایی بودن و سطح پایین فرهنگی نیست. باید از یک فرهنگ قابل قبول برخوردار بود.
سینایی افزود: اگر افراد مهارتهای جزیی بیاموزند که البته همیشه هم لازم نیست، آنگاه میتوانند در جهان هنر، حرفهای تازهای بزنند چون هر هنرمندی که در بند مسایل و آموزشهای آکادمیک باقی بماند، رهایی لازم را برای بیان حرفهای تازه ندارد اما خیلی مهم است که استادان بتوانند هنرمند درون هر فردی را بیدار کنند تا هنرجویان کپی استادانشان نباشند.
این فیلمنامهنویس در مورد علاقه خود به خانه هنرمندان نیز گفت: میتوانم به جرات بگویم خانه هنرمندان، محبوبترین محلی است که من در تهران سراغ دارم و همیشه سعی میکند حرفها و نگاههای تازهای را پیدا بکند که در همین نمایشگاه هم دیده میشود.
گیزلا وارگا سینایی که خودش هم نقاش است در مورد نقاشان خودآموخته گفت: قدمت کارهای هنرمندان خودآموخته بسیار زیاد است و این پدیده در تمام دنیا وجود دارد. بعضیها در سن بالا و برخی هم به صورت اتفاقی شروع به کار هنری میکنند. معمولا هنرمندان خودآموخته بدون کمک افراد دیگر ممکن است موفق به عرضه کارهایشان نشوند. انجام کارهای هنری نیازی است که انسان بتواند زیباییشناسی و حس خود را منتقل کند و اگر موقعیتی فراهم شود، این کار را انجام میدهد چنانکه هنرهای عامی مانند جورابهای ماسوله و فرش نیز جزو همین هنرها هستند.
وی با اشاره به آثار زنان هرمزی که بخشی از نمایشگاه هنرمندان خودآموخته را تشکیل میدهند، گفت: دکتر نادعلیان در جزیره هرمز کارگاه نقاشی راهاندازی و با این کار مردم و زنان جزیره را متوجه زیباییهای جزیره کرده است. زنان هرمزی با خاکهای رنگی و با کمک آقای نادعلیان نقاشی میکشند و این یک کار بنیادی و فوقالعاده است. البته به نظرم هنرمندان مبتدی به کمک افراد حرفهای نیاز دارند تا بتوانند راهی را که آغاز کردهاند، کنترل کنند.
گیزلا سینایی در مورد تاثیر این نمایشگاه روی هنرمندان خودآموخته گفت: این نمایشگاه روی هنرمندان خودآموخته تاثیر فوقالعادهای دارد، مثلا برای همین زنان هرمزی که به تهران آمدهاند و با موفقیت آثارشان را عرضه میکنند، یک تجربه خوب بهوجود میآید البته آنها در جزیره هرمز هم از طریق گردشگرانی که آثارشان را میخریدند، کمابیش این موفقیت را تجربه کرده بودند. الان هم که کارهایشان را در این نمایشگاه به نمایش گذاشتهاند، اعتماد به نفسشان زیادتر میشود.
وی سپس به حمایت از هنرمندان خودآموخته از طریق برگزاری چنین نمایشگاههایی اشاره کرد و گفت: با برگزاری چنین نمایشگاههایی و عرضه کارهای هنرمندان میتوان آنها را حمایت کرد. افرادی مانند ما که هنرمندان حرفهای هستیم، میدانیم این یک راه دشوار است اما آنها باید همین راه را ادامه دهند تا موفق شوند.
نمایشگاه هنرمندان خودآموخته با 800 اثر از 65 هنرمند تا 29 فروردین در تمام گالریهای خانه هنرمندان درحال برگزاری است. در حاشیه این نمایشگاه کارگاههای نقش حنا و شن و ماسه نیز برپا شده است.
اعتراض پخشکننده و تهیهکننده طبقه حساس
ایلنا- جواد نوروز بیگی، تهیهکننده فیلم طبقه حساس با اشاره به توزیع بلیت رایگان برای یک فیلم خاص گفت که متاسفانه علاوه بر ارایه بلیتهای نیمبها برای یک فیلم به تازگی تعداد بسیاری بلیت رایگان که قبلا توسط یک نهاد خاص خریداری شده، توزیع شده است. هدف آنها از این کار این است که میزان فروش فیلم در سینمای سرگروه بالاتر از کف فروش باشد تا مجبور نشوند فیلم را از سرگروه سینماها حذف کنند.
نوروز بیگی در ادامه گفت: حتی در شهرستانها نیز بلیت رایگان توزیع شده است. زمانی که من به این امر اعتراض کردم دوستان ناراحت شدند و با من تماس گرفتند و خواستند من سکوت کنم.
حبیب اسماعیلی، پخشکننده فیلم نیز گفت: متاسفانه صداوسیما تیزرهایی را که باید رایگان برای ما پخش کند در زمانهایی پخش میکند که مخاطب ندارد. کمتر فیلم سینمایی توانایی دارد تا هزینههای پخش تیزر در صداوسیما را پرداخت کند. ما مجبور شدیم برای آنکه چند نوبت تیزر در زمانهایی که موردنظر ماست پخش کنیم قرارداد ۲۰ میلیون تومانی را امضا کنیم.
محمدرضا فرجی، سخنگوی شورای صنفی نمایش نیز درباره توزیع بلیت رایگان برای فیلم معراجیها گفت: میزان فروش فیلم معراجیها هماکنون شش میلیون تومان بالای کف فروش است و توزیع بلیت رایگان تاثیر چندانی در این امر ندارد. زمانی مثلا فروش یک فیلم فقط یک میلیون تومان بالای کف فروش بود آن موقع میشد، گفت که توزیع بلیت رایگان تاثیرگذار بوده اما به نظر من در وضعیت فعلی این حرف بیشتر یک شوخی است.