شرکت یخ چاوان: خدمات پس از فروش نقطه قوت شرکت یخ چاوان
شرکت تولیدی و صنعتی یخ چاوان با بیش از 30 سال سابقه در تولید انواع یخچال و فریزرهای خانگی و صنعتی دارای شبکه گسترده خدمات پس از فروش است.
این شرکت سعی کرده است با بهکارگیری مهندسان خبره و تجهیزات پیشرفته بالاترین کیفیت در محصولات را به مشتریان عرضه کند بنابراین برای آشنایی بیشتر با فعالیتهای این شرکت و روند سیر و صعود آن آشنا میشویم.
سیدبهاءالدین طباطبایی مردی که به تنهایی در حال حفظ این شرکت است.
در ادامه گفتوگو مفصل ما را با مهندس معصومی، مدیرفروش شرکت یخ چاوان میخوانید.
لطفا درباره تاریخچه شرکت یخ چاوان توضیح دهید؟
شرکت یخ چاوان از سال 1360 تاسیس شده است و تولید خود را با یخچال خانگی شروع کرد و بعد از آن به تولید یخچالهای صنعتی دست زده است و دیگر محصولاتی که در این حیطه فعالیت دارند یخچالفریزرهایی که تولید میکنیم نیز متنوع است.
ما از اردیبهشتماه امسال دچار بحرانهای شدید مالی شدیم که به طور عمده کارمان به مشکل خورده است. بدهیهایی که ما به سازمانهای مختلف تامین اجتماعی، مالیات و بانکیها داشتیم معضل بزرگی برای ما شده است.
چرخه یک شرکت تولیدی اسمش را با خود یدک میکشد یعنی تولید و در نظام تولید هرچه تولید بالا میرود، قیمت پایین میآید و هرچه تولید کاهش یابد قیمت افزوده میشود. به طور مثال اگر برای یک یخچال 500 هزار تومان هزینه میکنید در تولید انبوه این قیمت کاهش مییابد اما متاسفانه به دلیل مشکلات فراوان ما به تولید واقعیمان نرسیدهایم.
هم اینک با چند درصد ظرفیت کار میکنید؟
کارخانهای که 300 دستگاه در روز تولید یخچال خانگی داشته الان تولید نرمالی ندارد. ما بهروز سفارش از مشتری میگیریم و براساس آن تولید میکنیم. یکی از مشکلات ما خرید کمپرسور است چراکه خیلی گران است. در ایران هم که ما زمینه تولید آن را نداریم، ما ناچاریم که از جاهایی که واردات میکنند، خرید کنیم چراکه خودمان در این وضعیت قدرت واردات نداریم. البته به همین دلیل باید قیمت چند برابر پرداخت کنیم.
یعنی ما در گذشته کمپرسور را 40 هزار تومان میخریدیم ولی هماکنون باید آن را به قیمت 180 هزار تومان خریداری کنیم. بقیه محصولاتمان هم که نیازمند خرید از خارج است با اضافه قیمت مواجه هستیم بنابراین چند درصد مواد اولیه ما وارداتی است.
چند درصد مواد اولیه شما هماکنون وارداتی است؟
هماکنون کمپرسور، ورق بدنه و در، مواد ایزوپلی که به بدنه یخچال تزریق میشود و در کل 40 درصد مواد اولیه ما وارداتی است.
زمینه این مشکلات هم نرخ ارز و نوسان آن است. در حالی که ما اشتغالزایی خوبی در گذشته داشتیم و حدود 170 تا 180 نفر در این مجموعه فعالیت میکردند اما در حال حاضر 20 نفر مشغول به کارند. واقعا باید تاسف خورد برای کارخانههایی که اینگونه در حال زوال هستند در حالی که بسیار خلاق بودند. افرادی که خلاق هستند و از زندگی خود گذشته تا نانی بر سر سفره چندین کارگر برود، واقعا درگیر شدهاند.
از فروشندههایی که فروش انجام دادند و پول نقد ندادند تا جنسهای شرکت و کارگرها و تامین اجتماعی موجب شده که به فکر گسترش شرکت نباشیم.
دریافت مالیات بر ارزش افزوده نیز باری دیگر بر دوش ما گذاشته است چراکه بسیاری از فروشندگان میخواهند که ما به آنها تخفیف دهیم و خودمان پرداخت کنیم و دلشان نمیخواهد زیر بار ارزش افزوده بروند و برایشان هنوز جا نیفتاده و چهار تا پنج درصد تخفیف را با مالیات بر ارزش افزوده میخواهند سربهسر کنند.
این در حالی رخ میدهد که ما موقعیتهای خیلی خوبی داشتیم. کیفیت محصولاتمان را خیلی جدی میگرفتیم تا جایی که توانستیم در تولید یخچال، این محصول را از دی فراست به نوفراست تبدیل کنیم، یعنی یخچالی که برفک تولید میکرد هماکنون دیگر با این معضل روبهرو نیست.
این محصول حتی 23 درجه زیر صفر میآید ولی برفک ندارد و خواهان زیادی در بازار یافته و از حالت دستی خارج و به اتوماتیک تبدیل شده است.
برای تولید این محصول وقت، نیرو و سرمایه صرف شده است و حتی ارزی، چراکه برخی از قطعات آن را از خارج وارد میکنیم. در زمینه ثبت اختراع هم ما برای اولینبار در ایران یخچال فریزر صندوقی نوفراست یعنی بدون برفک تولید کردیم. شیر سردکن هم جزو نوآوریهای شرکت یخ چاوان است که در ظرفیتهای مختلف تولید میکنیم.
آیا صادراتی هم در دستور کار شرکت قرار دارد؟
خیر، فعلا صادراتی نداریم به دلیل تامین مواد اولیه و مشکلاتی که پیشروی ماست. اما در آینده پس از برطرف شدن برخی مشکلات، تمایل داریم که در سلیمانیه عراق حضور داشته باشیم چراکه نمایندگان ما در بانه میزان استقبال از محصولات ما را در آن بازار بررسی کردهاند.
چه توقعی از دولت دارید؟
در حال حاضر تنها توقعی که از دولت داریم، حمایت از تولید ملی و سرمایه ایرانی است. بانکها باید حمایت کنند. کشتی که در حال به گِل نشستن است نباید بگذاریم که بیشتر در گِل فرو برود بلکه باید دستش را بگیریم و کمکش کنیم. چرا، چون زمانی که در کارخانه باز باشد یکصد کارگر و در حقیقت یکصد خانواده از اینجا روزی میگیرند. ما داد میزنیم که میخواهیم شغل ایجاد کنیم. شغل ایجاد کردن همین است که ما الان کار را گسترش دهیم و بهجای 20، 120 کارگر داشته باشیم. 120 خانواده از سفره یخچاوان نان کارگر بخورند. تولید را بیشتر کنیم، چرا نباید به کشورهایی که تشنه محصولات ما هستند، صادرات کنیم. الان ما اگر پنج ماشین هم تولید کنیم و به افغانستان، پاکستان، عراق و اطرافمان در منطقه بدهیم، میخرند.
حمایت باید از ما صورت بگیرد البته نه در قالب حرف بلکه در قالب عمل. یعنی بانکها باید هماکنون کمک کنند بهطور مثال ما وامی در بانکی برای کاهش انرژی میخواهیم دریافت کنیم، تمام مراحل را هم طی میکنیم اما به دلیل مشکلاتمان در دیگر بانکها جلو آن وام هم گرفته شده در حالی که این وام میتوانست شرایط را بسیار تغییر دهد. میتوانستیم خرید کنیم، تولید کنیم، گسترش دهیم و پویاتر کنیم و برند را مطرح کنیم. باید در حد شعار واقعا نباشد. همه گفتند ولی کدام حمایت. باید دست تولیدکنندگان را گرفت.
تشکلهای صنفی چگونه میتوانند حمایت کنند؟
تشکلهای صنفی بودجهای ندارند، حتی ما جزو انجمن لوازم خانگی ایران هستیم. به طور مثال چند ماه پیش نمایشگاهی در وزارت کشور بود و نماینده انجمن درباره مشکلات این صنعت و نیازهای حمایتی آن سخن گفتند، در آن مجلس خود وزیر صنعت، معدن و تجارت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز حضور داشتند و محصولات آنجا بود و حتی حاضر شدیم که نشان دهیم محصول ما چه کیفیتی دارد، اما باز هم حمایتی ندیدیم.
حتی در نمایشگاهی محصولی دیدم که چیزی از نمونه خارجی کم نداشت و با قیمت مناسبی عرضه شده بود. پس تمام شرکتها نیازمند حمایت هستند به ویژه شرکتهای کوچک.
آینده صنعت لوازم خانگی را چگونه تحلیل میکنید.
باید از کسی که زندگی خود را برای این صنعت گذاشته و سرمایه خود را صرف کرده است، حمایت شود در غیر این صورت آیندهای برای این صنعت قابل تصور نیست. من عاشق تولید و این کار هستم. من از سال 1344 از جنرال استیل کار را شروع کردم. بنیانگذار امرسان هستم. 30 تا 40 کارخانه در این مملکت راهاندازی کردم. الان هم قصد کمک دارم. البته ما به امید زنده هستیم.
هیات مدیره انجمن روابط عمومیایران:تبلیغات و بازاریابی زاییده دوران صنعتی هستندادامه از صفحه 7
به لحاظ کاربردی، تبلیغات، بازاریابی یا تبلیغات کدامیک موثرتر و همچنین کاربردیتر است؟
همان طور که در سوال بالا گفتم، تبلیغات و بازاریابی باید بر بستر روابط عمومی انجام شوند و روابط عمومی باید با ابزاری به نام تبلیغات و بازاریابی آشنا باشد. وقتی صحبت از بازار و بازاریابی میشود، وقتی صحبت از تاثیر میشود، روابطعمومی مقدم است وقتی صحبت از کاربرد در ایران میشود، ذهنتان فقط به سمت بازار کالا نرود. شناخت بازار پیام امروز یکی از نیازهای مهم روابط عمومیهاست. باید روابطعمومی پیام خود را درست تولید کند و باید با استفاده از فنون بازاریابی به دنبال بازار پیام خود باشد و پیام را در بازار مناسب خودش عرضه کند. امروز در کشور عزیزمان 20 شبکه سراسری تلویزیونی داریم، شبکههای استانی داریم و من مطمئن هستم که این شبکهها در استانها به زودی تکثیر خواهند شد و ما در استان هم چند شبکه خواهیم داشت. بیش از 50 شبکه رادیویی و رسانههای مکتوب، مجازی و... باید روابط عمومی با استفاده از فنون و تکنیکهای بازاریابی و با استفاده از جاذبهها و فنون تبلیغات پیام خود را با حداکثر تاثیر به مقصد برساند.
در روابط عمومیها و تبلیغات نقش اطمینانسازی و اعتمادسازی در تصمیمگیری مدیران جامعه چگونه است و چه راهکارهایی برای ارتقا این مهم در هر یک از این رشتهها وجود دارد.
اطمینانسازی واژه درستی نیست، بلکه باید از اعتمادسازی سخن گفت. وقتی اعتماد باشد اطمینان هم هست اما اعتماد محصول تفاهم است و تفاهم هدف روابط عمومی است که از مسیر ترغیب و اقناع به دست میآید. ترغیب گام مشترک روابط عمومی، تبلیغات و بازاریابی است و اقناع نهایت کار تبلیغات و میانه راه روابط عمومی و تفاهم هدف روابط عمومی است. تبلیغات، بازاریابی و روابط عمومی به هم وابستهاند و همسو هستند و چالشهای مشترکی فراروی آنهاست.
به نظر شما خط قرمزها در رشتههای تبلیغات و بازاریابی وجود دارد؟
خط قرمزها در استفاده از جاذبهها، فنون و تکنیکها معنا مییابند، در مفاهیم و اصول و بهرهگیری از آنها خط قرمزی وجود ندارد. من طرح چنین سوالی را نمیپسندم. اگر منظور تکنیکها باشد، خوشبختانه جاذبهها و تکنیکهای روابط عمومیهیچ تعارضی با هنجارها ندارد و خط قرمزی نداریم ولی جاذبهها، تکنیکهای تبلیغات و بازاریابی با هنجارهای اجتماعی ما نیاز به توجه و بومیسازی دارند.
آیا این خط قرمزها در عملکرد کنونی فعالان این دو رشته در نظر گرفته میشود اگر نه چه راهکار کاربردی را برای رعایت یا حتی الزام رعایت یا هدایت میتوان پیشنهاد کرد؟
در رسانههای رسمی یعنی صدا و سیما، مطبوعات و تبلیغات محیطی ناگزیرند به هنجارها توجه کنند و گاهی افراط هم میشود ولی در تبلیغات مجازی، بروشورها و اوراق تبلیغاتی متاسفانه رعایت نمیشود و نظارتی نیست. راه حل این است که نهادهای مردمی و سازمانهای مردم نهاد تقویت شوند و اختیار پیدا کنند تا این مهم انجام شود.
به نظر شما چند نفر در ایران در حوزههای تبلیغات، روابط عمومی و بازاریابی فعالیت میکنند؟
در جوامع آزاد و مردم سالار به ویژه مردم سالار دینی، افکار عمومی و توجه به نیازها و پرسشهای مردم جایگاه ویژهای دارد و به جایی خواهیم رسید که حتی یک سوپرمارکت کوچک هم بدون روابطعمومی و بدون توجه به اصول و تکنیکهای تبلیغات و بازاریابی و فروش، نمیتواند ادامه فعالیت دهد، بنابراین پیشبینی میکنم در یک دهه آینده تعداد شاغلان حرفهای روابط عمومی، تبلیغات و بازاریابی در کشور بالغ بر پنج میلیون نفر برسد، این در حالی است که کل فارغالتحصیلان این رشته با گرایشهای مختلف از ابتدای تاسیس دانشکده ارتباطات در سال 1346 تاکنون در مقاطع کاردانی، کارشناسی، ارشد و دکتری این سه رشته به 30 هزار نفر هم نمیرسد. این واقعیت ضرورت توسعه آموزش را بیان میکند.
از آنجایی که تبلیغات و روابط عمومی و بازاریابی هرسه کاری علمی و عملی هستند آیا به نظر شما در شرایط متفاوت کشورها این رشتهها سرنوشت یکسان دارند؟
خیر، فقط ممکن است در برخی شرایط برای برخی اهداف تبلیغات راهبرد باشد مثل شرایط بیکاری و رکود بعد از جنگ جهانی که تبلیغات مصرفگرایی را ترویج کرد و صنایع راه افتاد.
سخن آخر؟
همان طور که گفتم اقتدار روابط عمومی، بازاریابی و تبلیغات در گرو باور مدیران است بنابراین باید مدیران به این امر توجه کنند و با تقویت روابط عمومی موجب ارتقای تبلیغات و بازاریابی در این زمینه شوند.