Quantcast
Channel: صفحه ۸ - روزنامه جهان صنعت
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

8

$
0
0

علی حاتمی 16 سال پس از رفتن: آیین چراغ خاموشی نیست

در سال‌های آغازین دهه 40 خورشیدی بود که نام علی حاتمی، این سو و آن سو کم و بیش شنیده می‌شد. او کار خود را با نوشتن نمایشنامه آغاز کرد. در سال 1344 نمایش دیب (دیو) نخستین نوشته او به کارگردانی خودش در سالن دانشکده هنرهای دراماتیک به اجرا درآمد.
نخستین آشنایی من با علی حاتمی به نمایش فیلم حسن کچل در سال 1348 برمی‌گردد فیلم با گذر از ابزار شهر فرنگ شروع می‌شود و بعد داستانی از گذشته‌ها را به شیوه نقالی زورخانه‌ای روایت می‌کند.
حسن کچل پسری خجالتی است که هرگز از خانه بیرون نرفته است و مادرش برای کشاندن او به دنیای خارج از کنار بستر پسرش تا در خروجی و کوچه سیب سرخ می‌گذارد حسن از خواب بیدار می‌شود، سیب‌ها را یکی پس از دیگری برمی‌دارد و از خانه بیرون می‌رود. در خارج از خانه حسن کچل پس از بازی با بچه‌ها به بازار می‌رود و سپس در حال گردش در اطراف شهر، آوازی دلنشین او را شیفته خود می‌کند...
نخستین تجربه علی حاتمی در سینما، فیلمی در حال و هوای ایران قدیم است که به صورت آهنگین و به تعبیری موزیکال به نمایش درمی‌آید.
حسن کچل عوامل شناخته شده آن سال‌ها از جمله بازیگران مطرح طنزهای تلویزیونی و آهنگسازی اسفندیار منفردزاده را یدک می‌کشید به عنوان نخستین اثر علی حاتمی نام او را در سینمای ایران به عنوان یک تازه‌نفس با نگاهی متفاوت مطرح کرد.

با فیلم 110 دقیقه‌ای طوقی، من هم به جمع رو به افزون طرفداران علی حاتمی پیوستم. تابستان یا اوایل پاییز 1350 درست یادم نمی‌آید اما به روشنی هنوز برخی از صحنه‌های جذاب دومین ساخته علی حاتمی در ذهنم مانده است.در سال 1350 به عنوان افسر وظیفه، دوره سربازی‌ام را در شیراز می‌گذراندم، شهر زیبای باغ ارم، چند سینما داشت از جمله آریانا و سعدی که یکی از پاتوق‌های من و دوستانم به‌شمار می‌آمدند. رضا موتوری، همسفر، ممل آمریکایی و طوقی را من در این سینماها دیدم.
طوقی با آمیخته‌ای از مشخصه‌های بدنه سینمای ایران و نگاه ویژه علی حاتمی به آدم‌ها و نماد و نشانه‌های فرهنگ و میراث فرهنگی و تاریخی ایران نام کارگردانش را بر سر زبان‌ها انداخت.دو محور اصلی فیلم به عشق پنهانی آسید مرتضی به طوبی نامزد خان‌دایی آسید مصطفی از یک‌سو و دلبستگی تعصب‌وار جماعت کبوترباز از طرف دیگر برمی‌گردد.
دوربین مازیار پرتو با چرخش در گوشه و کنار کاشان جایی که آسید مرتضی کبوترباز با بی‌بی‌ نابینایش زندگی می‌کند و همراهی او تا شیراز برای خواستگاری از نامزد آسید مصطفی برای نخستین‌بار علاقه عاشقانه علی حاتمی را به گذشته ایران زمین به نمایش می‌گذارد.
طوقی چند صحنه بسیار زیبا و ماندنی و بازی‌های بسیار درخشانی دارد که دیدن و چند باره دیدن آن را واجب می‌کند.

پس از طوقی، علی حاتمی دوباره به سبک و سیاق حسن کچل برگشت و باباشمل و قلندر را با عوامل و هنرپیشه‌های شناخته شده سینمای ایران به نمایش گذاشت و پس از خواستگار در 1352 که آنچنان موفق نبود در نخستین جست‌وجوی خود در تاریخ دوران قاجاریه به سراغ «ستارخان» رفت؛ فیلمی که یک «نخستین» دیگر را هم در کارنامه پربار او برجای نهاد. ستارخان برخلاف ساخته‌های پیشین حاتمی و کارهای بعدی او در گیشه موفق نبود اما به قول خودش با مطالعه و بررسی نوشته‌های مربوط به انقلاب مشروطیت برای نگارش سناریو ستارخان، جرقه ساخت آثار ماندگاری چون سلطان صاحبقران، هزاردستان، کمال‌الملک و دلشدگان در ذهنش جرقه زد.

پس از ساخت دو مجموعه تلویزیونی «مثنوی مولوی» و «سلطان صاحبقران» در 1354 برای تلویزیون ملی ایران که دومی به ویژه با استقبال فراوان و برخی واکنش‌های منفی هم روبه‌رو شد، نوبت به یکی دیگر از بهترین کارهای علی حاتمی رسید. سوته‌دلان با بازی‌های بسیار درخشان جمعی از هنرمندان سینما و تئاتر ایران و چرخش دل‌فریب دوربین در کوچه و پس‌کوچه‌های تهران قدیم، اثری ماندگار در سینما ایران است. دیالوگ سوته‌دلان طبق معمول، مُهر علی حاتمی را بر پیشانی خود دارد به ویژه در آخرین سکانس در بلندی شمال تهران، مشرف به امامزاده داوود لحظه‌ای که آقای ظروفچی نرسیده به امامزاده جایی که قرار بود برای بهبود بیماری برادر بیمار و پریشان احوالش دخیل ببندد، می‌بیند جنازه او روی دستش ‌مانده با تمام وجود می‌گوید: «همه عمر دیر رسیدیم» تماشاگر همذات‌پنداری می‌کند.

پس از هزاردستان که با سرگردانی و تکه و پاره شدن، بخش‌هایی از آن به نمایش درآمد که صد البته همان اندازه هم کافی بود تا نگاه نوستالژیک حاتمی و هنرنمایی او در نمایش گوشه‌هایی از تاریخ معاصر ایران خودنمایی کند. از 1361 تا 1366 حاتمی فیلم‌های حاجی واشنگتن، کمال‌الملک و جعفرخان از فرنگ برگشته را ساخت که با وجود بهره‌ بردن از برخی مشخصه‌های ذهنی و هنری او اما هیچ کدام به‌گونه‌ای قابل قبول و شایسته به نمایش درنیامدند ولی در 1368 با اکران «مادر» به تعبیری جبران مافات شد و حاتمی بار دیگر یکی از ماندگارهای سینمای ایران را به نمایش گذاشت.

مادر از جمله فیلم‌های علی حاتمی است که به شرح وقایع تاریخی نمی‌پردازد. گزینه نخستین برای ایفای نقش محمد ابراهیم، عزت‌الله انتظامی بود که در نهایت بر عهده محمدعلی کشاورز گذاشته شد.
رقیه چهره‌آزاد و اکبر عبدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین بازیگر نقش دوم مرد را از جشنواره فجر 68 به دست آوردند.
ماجرای فیلم به زندگی پیرزنی در سرای سالمندان برمی‌گردد که در روزهای پایانی عمرش او را به خانه‌اش و کنار فرزندانش برمی‌گردانند. گرمای حضور مادر در خانه، فرزندان را به دور هم جمع می‌کند و از آن پس علی حاتمی به معرفی شخصیت‌های داستان می‌پردازد.
فرزندان با وجود اختلاف‌ها بدون آنکه بدانند، چیزهای مشترکی دارند که به هم پیوندشان می‌دهد؛ خانه قدیمی، خاطرات خوب و بدی که با هم داشته‌اند و روزگاری که با یکدیگر سپری کرده‌اند و از همه مهم‌تر مادری که خون او در رگ همه آنها و در رگ خانه قدیمی جریان دارد. فضای غم‌آلود فیلم، حسرت گذشته از دست رفته را تداعی می‌کند؛ حسرتی که در نگاه و رفتار مادر و فرزندانش هنگامی که به خانه قدیمی‌شان پای می‌گذارند، کاملا محسوس و قابل لمس است.
مادر در درونش می‌داند که جمعه شب خواهد مرد و ماجرای فیلم از روز شنبه آغاز می‌شود. مادر و فرزندانش یک هفته فرصت دارند تا درونشان را خالی و پاک کنند دوباره به هم وابسته و دلبسته شوند. فرزندان برای بهره‌مندی از مهر مادر و اگر فرصتی باشد و امکانی برای مهرورزی به او، یک هفته بیشتر فرصت ندارند.
در صحنه‌ای که همه در یک اتاق جمع شده‌اند، اکبر عبدی، فرزند تا حدودی عقب‌افتاده خانواده، با اشک و حسرت، این جمله را تکرار می‌کند: «مادر مرد، از بس که جان ندارد...».
پرده فرو می‌افتد. فیلم تمام می‌شود و به نظر می‌رسد فرزندان آخرین فرصت با مادر بودن را از دست نداده‌اند.
 
دلشدگان، سیزدهمین و به عبارتی آخرین فیلم علی حاتمی است که در زمان حیاتش به نمایش درآمد.
دلشدگان در 1370 ساخته شد و حاتمی علاوه بر کارگردانی، فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده و طراح صحنه هم بود.
داستان فیلم از یک ماجرای واقعی درباره موسیقی ایران بهره گرفته و به‌گونه‌ای زیبا و خاطره‌انگیز به زندگی، فرهنگ و نوازندگی اهالی موسیقی در دوران قاجار می‌پردازد. دلشدگان سرشار از صحنه‌هایی است که توانایی‌های بی‌نظیر علی حاتمی، آنها را در فضای قدیمی، در بخشی از تاریخ ایران‌زمین خلق کرده است. موسیقی فیلم که یکی از نقاط قوت آن به شمار می‌رود را حسین علیزاده ساخته که با صدای استاد شجریان به جای امین تارخ خوانده می‌شود که البته لب‌خوانی نیست و در صحنه‌های تصنیف‌خوانی هیچ‌گاه نمای بسته خوانده دیده نمی‌شود. نکته گفتنی دیگر اینکه، شاعر بزرگ ایران‌زمین، زنده‌یاد فریدون مشیری به درخواست محمدرضا شجریان شعر و آهنگ‌های فیلم را مورد بازبینی قرار داده است.همان‌طور که گفته شد فیلم از سفر گروهی از نوازندگان سازهای ایرانی به تفلیس در دوران احمدشاه قاجار برای پر کردن صفحه از ردیف‌های موسیقی ایران، مایه گرفته است. در دلشدگان اما یکی از تجار ایران به واسطه دربار همراه با هنرمندانی غیروابسته به دربار به هزینه کمپانی هند شرقی برای ضبط صفحه به پاریس می‌رود. در این سفر هر کسی خاطرات خود را مرور و بازگو می‌کند و دست آخر خواننده گروه دلباخته شاهزاده نابینای ترک می‌شود و در غربت جان می‌سپارد.
 
سال 71 بود، هفته‌نامه حوادث، تازه شکل گرفته بود و من مسوولیت سازمان آگهی آن را برعهده داشتم. قرار بود اثر نمایش دلشدگان را در صفحه آخر حوادث چاپ کنیم و من برای گرفتن طرح و متن اثر که به نظرم همان پوستر فیلم بود به دفتر هدایت فیلم رفته بودم و در آنجا برای اولین و آخرین بار علی حاتمی را دیدم. برای اینکه از جوانی از سال‌های واپسین دهه 40 خورشیدی کارهای او را می‌شناختم و برخی از آنها از جمله «طوقی»، «سوته‌دلان» و «مادر» را با تمام وجودم دوست می‌داشتم، دیدن علی حاتمی و دقایقی با او بودن و روبه‌رویش نشستن، یک رویداد ویژه و یک واقعه ماندگار به حساب می‌آید.
در آن دیدار، علی حاتمی را اندکی رنجور و نالان دیدم، واکنش نشان دادم و علت را پرسیدم گفت کمردرد عذابش می‌دهد.
در آن فرصت اندک اما پربار پرسیدم راستی چرا به سراغ موسیقی رفتید و او گفت: علاقه به موسیقی از بچگی با من همراه است. عمویم ابراهیم حاتمی، نوازنده بود و من هر وقت از مصائب روزگار دشوار کودکی‌ام فرار می‌کردم به خانه او می‌رفتم. برای عمویم، دنیا در خانه قدیمی‌اش در خیابان شاپور جمع شده بود. علاقه من به موسیقی از رفتن به خانه عمو و دیدن و حرف زدن و شنیدن ساز او آغاز شد.
دیدار من با علی حاتمی، آن روز در دفتر هدایت فیلم خیلی کوتاه بود و پس از آن دیگر او را ندیدم اما رفته‌رفته خبر بیماری او و بی‌اثر بودن مداوا در داخل و خارج از کشور را با ناراحتی می‌شنیدم و گاه به یاد صحنه آخر «سوته‌دلان» می‌افتادم و گاه به سکانس آخر «مادر» فکر می‌کردم.
 
علی حاتمی در مردادماه 1323 در تهران به دنیا آمد، جایی شبیه به محلی که رضا خوشنویس در هزاردستان به مفتش آدرس می‌دهد: خیابان شاپور، خیابان مختاری، کوچه اردیبهشت، محلی که من هم آن را به خوبی می‌شناسم، جمال الحق، میدان راه‌آهن، مولوی گمرک، میدان شاپور، همگی خاطرات دوران بچگی و نوجوانی مرا شکل می‌دهند و چقدر جای دریغ دارد که من شانس و فرصت آن را نداشتم که با علی حاتمی به عنوان یک بچه‌محل آشنا نشدم.
علی حاتمی دانش‌آموخته دانشکده هنرهای دراماتیک است و در عمر نه چندان بلند خود، دست‌کم 15 فیلم بلند سینمایی و مجموعه تلویزیونی از خود به جای گذاشته است.
علی حاتمی عاشق تاریخ معاصر ایران در دوران قاجار و به ویژه سلطنت ناصرالدین‌شاه بود. او درباره این دلبستگی می‌گوید: «حس من، ریتم من و ضرب آهنگ کارهای من برای زندگی دوره قاجار خیلی مناسب‌تر است تا زندگی امروز. شاید یکی از دلایلش این باشد که بعد از قاجاریه یک مقداری هویت ملی ما به جبر و نه به صورت یک جریان عادی و طبیعی تغییر کرد.»
علی حاتمی قصد داشت، از نگاه خودش زندگی جهان‌پهلوان تختی را روایت کند. تلاش او با وجود بیماری جانگاهی که داشت برای به سامان رساندن این طرح، به جایی نرسید و پس از مرگ او هرچند فیلم با کارگردانی بهروز افخمی به پایان رسید اما «جهان پهلوان تختی» فیلمی نبود که موردنظر علی حاتمی باشد.
 
علی حاتمی در 15 آذرماه 1375 در تهران درگذشت. او به هنگام مرگ 52 سال داشت، عمری کوتاه اما پربار که آدم را به یاد روایت بوعلی‌سینا می‌اندازد که عرض زندگی مهم است نه درازای آن.
پیکر علی حاتمی در قطعه هنرمندان در قطعه 66 به خاک سپرده شد. روی سنگ مزار او که در یک طرفش رقیه چهره آزاد (ملقب به مادر سینمای ایران و ایفاگر نقش مادر در فیلم مادر) و طرف دیگرش رسام عرب‌زاده (طراح ممتاز فرش ایرانی) آرمیده‌اند، یکی از ماندگارترین دیالوگ‌های فیلم دلشدگان نقش بسته است: «آیین چراغ خاموشی نیست». نامش و یادش ماندگار است.

 

نامه جدید سازندگان فیلم‌های تحریمی  دعوت حوزه هنری به گفت‌وگو
گروه فرهنگ- پس از گذشت ماه‌ها از مشکلات حوزه هنری و ارشاد، حوزه هنری حاضر نشده است با سازندگان شش فیلمی که نمایش آنها را در سالن‌های خود تحریم کرده به گفت‌وگو بنشیند‌‌. به همین خاطر روز گذشته سازندگان این شش فیلم در نامه جدید خود حوزه را به گفت‌وگو دعوت کردند و خواستند تا با انجام گفت‌وگو به این سوءتفاهم بزرگ پایان داده شود‌‌. در این نامه که ایسنا آن را منتشر کرده، آمده است: «در جریانید که تا امروز سه فیلم از شش فیلمی که توسط جنابعالی و کارگزاران‌تان تحریم شده‌اند به نمایش عمومی درآمده‌اند‌‌. مردم کشورمان با استقبال گسترده خود از این سه فیلم برای چندمین بار در تاریخ کشورمان ثابت کردند که خود صاحب عزم و اقتدار و اندیشه‌اند و به تحریم‌کنندگان و دیگر مدعیان اجازه‌ دخالت در قضاوت‌های خود را نمی‌دهند‌‌ از نظر ما، فروش چشمگیر فیلم‌های ما در دو ماه گذشته پاسخ قاطعی به تهمت‌های بی‌اساس شما مبنی بر «غیراخلاقی» و «ضدارزشی» بودن این فیلم‌ها بوده است‌.
اکران «من همسرش هستم»، «من مادر هستم» و «بی‌خود و بی‌جهت»، موجب تزریق شوری دوباره به پیکر سینمای ایران شده؛ شوری که سالن‌های سینمای شما، به خواست خود شما از آن محروم مانده‌اند‌‌. گفت‌وگوهای متعددی که پیرامون اکران این سه فیلم در سطح جامعه درگرفته‌اند، بار دیگر نشان داده‌اند که در این کشور میزان فقط و فقط رای ملت است و بس‌‌. موافقان و مخالفان فیلم‌های ما، پس از دیدن فیلم‌ها موفق شده‌اند تا با استناد به آنچه خود دیده‌اند- و نه آنچه از جانب شما به آنها تکلیف شده- نقطه‌نظرات خود را با یکدیگر در میان بگذارند و صدای یکدیگر را بشنوند‌‌. به گمان ما، این فضا مصداق بارز یک جامعه‌ سالم است، جامعه‌ای که شهروندانش محصولات فرهنگی پیرامونشان را به چشم خود می‌بینند، درباره کیفیت هنری و اخلاقی آنها به بحث می‌نشینند و هر یک برای خود به نتیجه می‌رسند‌.
حال، با استناد به ارزش‌های غیرقابل کتمان همین فضای پرشور، ما سازندگان شش فیلم تحریمی مایلیم در مقابل انظار عمومی با شما صحبت کنیم تا هم نقطه‌نظرهای شما را درباره فیلم‌هایمان بهتر درک کنیم و هم شما را در جریان نقطه‌نظرهای خود قرار دهیم‌‌. اکران سه فیلم دیگر ما- «پذیرایی ساده»، «پل چوبی» و «برف روی کاج‌ها»- در راه است و بی‌شک شما نیز بر این باورید که در نهایت، فقط گفت‌وگوی رودررو و صادقانه- و نه تهدید و تحریم و توطئه پشت درهای بسته- می‌تواند این سوءتفاهم بزرگ سینمای ایران را برطرف کند‌.
امیدواریم با پاسخ مثبت خود به این دعوت، ثابت کنید که حوزه هنری همچنان قادر است عضوی پویا، متعهد و محترم در جامعه هنری کشورمان باشد‌.
پیمان معادی، جمال ساداتیان (برف روی کاج‌ها)، رضا کاهانی (بی‌خود و بی‌جهت)، مانی حقیقی (پذیرایی ساده)، مهدی کرم‌پور، علی سرتیپی (پل چوبی)، مصطفی شایسته، مرتضی شایسته (من همسرش هستم)، فریدون جیرانی، غلامرضا موسوی (من مادر هستم) امضاکنندگان این نامه هستند‌‌.

منتقدان کانادایی، فیلم ‌هانکه را برگزیدند
مهر- انجمن منتقدان سینمایی تورنتو در انتخاب سالانه خود فیلم «عشق» اثر «میشاییل‌ هانکه» را به عنوان برترین فیلم خارجی زبان سال معرفی کردند‌.
این فیلم که برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن سال‌جاری بود، مهم‌ترین بخت را برای تصاحب بهترین فیلم خارجی زبان در مراسم اسکار دارد‌.
اما فیلم «مرشد» اثر «پل توماس اندرسون» از سوی این انجمن و اعضای آن عنوان برترین اثر سال را دریافت کرد‌. این فیلم از پرجایزه‌ترین آثار سال‌جاری بوده و حواشی زیادی را نیز در کنار خود داشته است‌.
آخرین ساخته بن زیتلین نیز توانست جایزه بهترین کارگردان اول را دریافت کند تا «جانوران وحشی جنوب» نیز بتواند در میان کاندیداهای فیلم اسکار باشد‌.
آیین اهدای جوایز این انجمن هشتم ژانویه برگزار می‌شود‌.


«وداع» حسام‌الدین سراج در برج میلاد
خبرآنلاین- کنسرت حسام‌الدین سراج با نام «وداع» در روزهای هفتم و هشتم دی‌ماه روی صحنه سالن همایش‌های برج میلاد اجرا می‌شود‌.
آهنگساز قطعات این کنسرت محمد میرزمانی است و تعدادی از اشعار آن با صدای وحید جلیلوند دکلمه خواهد شد‌.
در نشست خبری این کنسرت که صبح دوشنبه 27 آذرماه برگزار شد، حسام‌الدین سراج با بیان اینکه با واژه مناسبتی برای چنین برنامه‌هایی مخالف است، افزود: من معتقدم اگر کاری با دل انجام نشود، جذابیتی نخواهد داشت‌‌. در واقع اگر شعر و ملودی با حساسیت انتخاب شود، قطعا دلنشین و پر مخاطب خواهد بود‌.
وی با اشاره به مایه‌های مذهبی کنسرت «وداع» گفت: کارهای اینچنینی سفارش‌پذیر نیستند‌‌. به‌طور کلی برای اجرا و ضبط قطعات مذهبی باید تشنگی لازم ایجاد شود که در حال حاضر این احساس را پیدا کرده‌ام‌.
بلیت‌های این کنسرت در سایت «سی گذر» و مراکز فروش با قیمت 20 تا 45 هزار تومان به مخاطبان ارایه می‌شود‌.


فیلم مهرداد اسکویی به جشنواره ژنو رفت
ایسنا- «آخرین روزهای زمستان» مهرداد اسکویی به بخش مسابقه جشنواره «Black Movie» ژنو راه یافت‌.
فیلم مستند «آخرین روزهای زمستان» در جشنواره «Black Movie»  برای دریافت دو جایزه فیلم‌هایی درباره کودکان و نوجوانان و همچنین جایزه منتقدان با سایر آثار رقابت خواهد کرد‌.
بنابر اعلام، این جشنواره بیشتر فیلم‌هایی از فیلمسازان متعهد و شناخته‌شده آسیا‌، آفریقا و آمریکای لاتین را برای بخش مسابقه‌ خود انتخاب می‌کند و در این دوره نیز از مهرداد اسکویی و آخرین فیلم او برای حضور در دو بخش مسابقه دعوت شده‌ است‌.
جشنواره «Black Movie» از 18 تا 26 ژانویه 2013 (29 دی تا 7 بهمن‌ماه) در شهر ژنو برگزار می‌شود و مسوولان آن از اسکویی هم برای حضور در جمع مهمانان جشنواره دعوت کرده‌اند اما وی به دلیل تولید فیلم جدیدش با نام «ماه سرخ» به ژنو نخواهد رفت‌.
فیلم مستند «روزهای بی‌تقویم» که بخش اول از سه‌گانه اسکویی درباره کودکان کانون اصلاح و تربیت است‌، سال 2008 در بخش مسابقه جشنواره‌
 «Black Movie»  حضور داشت‌.


ثروتی با «ویتسک» به تالار حافظ می‌آید
ایلنا- نمایش «ویتسک» به کارگردانی رضا ثروتی از یکشنبه سوم دی ماه در تالار حافظ اجرا خواهد شد‌‌. طراحی، نویسندگی و کارگردانی این نمایش بر عهده ثروتی است و آرمان جعفری، محمد عقیلی و مجید رحیمی جعفری تهیه‌کنندگان این اثر هستند‌.
«ویتسک» نمایشی تراژدی است به قلم گئورگ بوشنر، نمایشنامه‎نویس قرن ۱۹ آلمان که در ۲۳ سالگی این نمایش را ناتمام گذاشت‌‌. پس از سال‎ها دیگران پی به نبوغ بوشنر بردند و از میان دست نوشته‎هایش به تکمیل نمایش ویتسک پرداختند‌.
ویتسک رضا ثروتی داستان مرد فقیری است که تنها انگیزه‌اش را برای زندگی کردن به دست آوردن مایحتاجی برای همسرش می‌‎داند.‌‌ او که عاشقانه همسر و فرزندش را دوست می‌دارد با خیانت همسرش مواجه شده و از آن پس همه هستی و پدیده‎های اطرافش را رو به زوال و نابودی می‌‎بیند‌ ترس‎های او که قالبی برگرفته از دنیای کابوس گونه‌اش دارد در ذهن وی به شکل مفاهیمی چون آخرالزمان، فراماسونری (تشکل‌های زیرزمینی و اسرارآمیز) و جهان‎های موازی نمایان می‌‎شود‌.
بازیگران این نمایش را مرتضی اسماعیل‌کاشی، پانته‎آ پناهی‎ها، بابک حمیدیان، مهدی کوشکی، ماکان اشگواری، اصغر پیران، بهمن عباس‌پور، آرمین ‌هایراپنیان و حمیدرضا الله بخش تشکیل می‌‎دهند‌‌.
 گروه نمایش آکادمی هنر و خانه هنرهای شهری مجریان طرح این نمایش هستند‌.


کشتار در آمریکا، افتتاحیه فیلم تارنتینو را لغو کرد
مهر- شرکت نمایش‌دهنده تازه‌ترین فیلم «کوئنتین تارنتینو» جشن اکران و مراسم فرش قرمز این فیلم را به دلیل جنایت اخیر در آمریکا لغو کرد‌.
این تصمیم شرکت وینستین در حالی گرفته شده که تازه‌ترین اثر تارنتینو یعنی «جانگوی رها شده» در هر حال نمایش داده می‌شود ولی از کنفرانس مطبوعاتی و جشن اکران خبری نخواهد بود‌.
این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که خشونت فیلم تازه تارنتینو در رده‌بندی سنی بالایی تشخیص داده شده ولی تصمیمی برای حذف صحنه‌های خشونت‌بار آن گرفته نشده است‌.
شرکت وینستین در همین حال اعلام کرد که این اقدام به منظور همدردی با خانواده‌های داغداری است که فرزندانشان را در جریان تیراندازی اخیر از دست داده‌اند‌.
تارنتینو از جمله فیلمسازانی است که به نمایش عریان خشونت در سینما اعتقاد دارد و البته نمایش آثارش تاکنون زمینه ساز جنایات زیادی در دنیای واقعیت شده که می‌توان به کشتاری در یک کلیسا بر اساس سکانسی از فیلم «بیل را بکش» اشاره کرد‌.
«جانگوی رها شده» از شانس‌های دریافت اسکار 2013 محسوب می‌شود‌.




Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

Trending Articles