بزرگداشت نادر ابراهیمی برگزار شد: در خواب دیدم که بازگشتهای
گروه فرهنگ- نادر ابراهیمی، نویسندهای است که با نوشتن کتابهای «بار دیگر شهری که دوست میدارم»، «یک عاشقانه آرام»، «آتش بدون دود» و... رد پای محکمی از خود در خاطره کتابخوانهای ایران به جای گذاشته است. ردپایی که به خیلی از خاطرات خوب آنها گره خورده و باعث میشود گاه و بیگاه از جملات کتابهای او وام بگیرند و نقلقولهایشان را با آنها محکم کنند.
همین ردپا و خاطره محکم باعث میشود پنج سال بعد از درگذشتش هم هنرمندان زیادی برای بزرگداشت او دور هم جمع شوند و درباره او و کتابهایش حرف بزنند اتفاقی که چهارشنبه شب در خانه هنرمندان ایران افتاد و هنرمندانی همچون هوشنگ مرادی کرمانی، ابراهیم حاتمیکیا، مصطفی رحماندوست، محمدعلی اینانلو، عزیزالله حاجیمشهدی، ساعد مشکی، محمد یعقوبی، پیام دهکردی و... را گردهم آورد تا یاد و خاطره نادر ابراهیمی را زنده کنند.
در ابتدای این مراسم که اجرای آن را پدرام اکبری، مستندساز و پژوهشگر ادبی بر عهده داشت، المیرا دادور، مدرس دانشگاه تهران و مترجم با بیان سخنانی درباره نقش زن در آثار نادر ابراهیمی گفت: مساله زنستایی یا زنستیزی از گذشته در آثار نویسندگان ما وجود داشته است و در آثار نادر ابراهیمی هم با توجه به انبوه فعالیتهایش در این زمینه جای پژوهش و بررسی زیادی وجود دارد درباره نقش زن در آثار ادبی معاصر، ما خودآگاه یا ناخودآگاه به سراغ هدایت میرویم که از یک زن اثیری به سراغ زن لکاته میرود و آلاحمد که از یک زن زیادی صحبت میکند یا دیگر نویسندگانی که نگاه مثبتی در آثارشان به زن نداشتهاند، وجود دارند.
این مترجم با تقسیمبندی آثار نادر ابراهیمی توضیح داد: آثار و داستانهای نادر ابراهیمی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد. اول داستانهای کودکانه او که مخاطب بزرگسال دارند و همچنین داستانهای کودکانهای که مخاطبش خود کودکان هستند در داستان «خانهای برای شب» که مخاطبش بزرگسالان هستند، دو دختر هستند که به کمک پدر میآیند و نویسنده در این داستان وظیفه خطیری را بر عهده آنها میگذارد. داستانهای دیگر نادر ابراهیمی قصص حیوانات است که بیشتر مخاطبانش کودکان هستند. البته او در این داستانها از زبان حیوانات کمی صحبتهای بزرگانه بیان میکند. در این داستانها به جفت و اهمیت داشتن جفت توجه میشود دسته دیگر، داستانهای اجتماعی نادر ابراهیمی است که یکی از مهمترین آنها «انسان، جنایت و احتمال» است که در این داستان نگاه ابراهیمی در پی نشان دادن مظلومیت زن است. همچنین دسته دیگر، داستانهای عاشقانه ابراهیمی است او در دهه 70 بعد از نوشتن «چهل نامه به همسرم» به عنوان معلمی که سالها کار کرده و نوشته است، میتواند دستورالعملی را برای جوانان درنظر بگیرد همچنین آثار آرمانگرایانه و انقلابی نادر ابراهیمی بخش دیگری از کارهای اوست که از سال 57 - 58 شروع میشود که شاید یک نوع دگردیسی را بتوان در آثار او در قبل و بعد از سال 57 مشاهده کرد. زنانی که نادر ابراهیمی به ما معرفی میکند، مثل مادر، خواهر، همسر و معشوق زنانیاند که تمام خواستههایشان برای عشقشان است او در آثارش یک نگاه آرمانگرایانه دارد و منزلتی درخور برای زن درنظر میگیرد.
یکی از اتفاقات این مراسم، رونمایی از نسخه صوتی کتاب «یک عاشقانه آرام» ابراهیمی بود که فاطمه محمدی(مدیرمسوول موسسه نوین کتاب گویا)، پس از سخنان دادور درباره تهیه آن توضیح داد: «موسسه نوین کتاب گویا از پنج، شش سال پیش کار خود را شروع کرده است و «یک عاشقانه آرام» از ابتدا در صدر فهرست کتابهایی بود که میخواستیم آن را به صورت گویا کار کنیم اما چون میدانستیم آثار نادر ابراهیمی علاقهمندان زیادی دارد، باید برنامه ویژهای برای آن درنظر میگرفتیم برای انجام این کار با خانم ابراهیمی تماس گرفتیم در ابتدا ایشان موافق این کار نبودند و در انجام آن تردید داشتند و در آن زمان جملهای از زبان من جاری شد که اثربخش واقع شد. من به خانم ابراهیمی گفتم چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم، این کار بالاخره زمانی خوانده میشود، پس حالا که شما هستید، اجازه دهید این اتفاق با نظارت خودتان بیفتد و خوشبختانه بعد از آن ایشان با انجام این کار موافقت کردند.
در ادامه مراسم، پیام دهکردی (بازیگر و کارگردان تئاتر) که در فرآیند صوتی کردن این کتاب ابراهیمی نقش داشته است، درباره آن گفت: «ما برای «یک عاشقانه آرام» 510 دقیقه حرف زدیم اساسا نگاهی که من به کتاب شنیداری دارم، از ذیل تعریف کتاب بیرون میآید، به این معنا که بستهای قابل رجوع است. اثری که قرار است به این شکل خلق شود، باید ویژگیهای اثر اصلی را داشته باشد. فرآیند آمادگی و خوانش این اثر زمانی طولانی برد و هفت ماه تمرین این کار طول کشید. «یک عاشقانه آرام» در سلول سلول تن من است و امیدوارم این اثر در روح تکتک شما مانا بماند.»
در بخش دیگر این مراسم، مهری رحمانی، شاعر و نویسنده از منظر روانشناسی به بررسی «یک عاشقانه آرام» پرداخت: «خوشحالم هر وقت یاد نادر میشود، چنین جمعیتی میآید. من مطمئنم بعد از سالها هم چنین جمعیتی برای او خواهد آمد بهطور کلی اثرگذاری کار یک نویسنده از مهمترین اهداف آثارش است در این خصوص بسیاری از نام و آثار نادر ابراهیمی گذشتهاند. ادبیات را میتوان به دو شاخه تقسیمبندی کرد؛ یک شاخه ادبیات برای ادبیات است، یعنی ادبیات محض و دیگری ادبیات برای فرهنگسازی است. این شاخه دوم ادبیات کاربردی است که نادر را میتوان در آن جای داد به همین علت است که کسانی که به ادبیات محض معتقدند، از نادر ابراهیمی نام نمیبرند و ما که در حوزه ادبیات برای فرهنگسازی کار میکنیم، باید از نادر بگوییم و بنویسیم. آثار نادر ابراهیمی برای جوانان ما بسیار مهم است، چراکه جوانان امروز خیلی به دنبال مدهای جهانی هستند. ابراهیمی یک نویسنده بومی است که بیش از هرجایی به درد خودمان میخورد و ما باید خودمان او را دریابیم.»
رحمانی با اشاره به ویژگیهای «یک عاشقانه آرام» گفت: «یک عاشقانه آرام» به قدری نام زیبایی دارد که آدم آرام میشود. در این کتاب از عشقهای تند و مجنونگونه و لیلیگونه خبری نیست در اینجا با زن و مردی آشنا میشویم که همه چیز را میسازند. آنها عشق را به زندگی سرایت میدهند و در نهایت نادر میگوید عشق یعنی زندگی.»
پس از آن پدرام اکبری، مستندساز و پژوهشگر گفت: «نادر ابراهیمی نویسندهای آرمانگراست. تعبیر دیگر این عبارت این است که نادر ابراهیمی نویسندهای سیاسیاندیش بود و هست و اندکی تامل در آثارش ما را به این اصل پذیرفتنی هدایت میکند. در «یک عاشقانه آرام» از نخستین صفحه بین واقعیت و خیال به وسیله عنصر مه پلی ساخته میشود. نادر ابراهیمی مه را انتخاب میکند. مه سبک و سپید است، پرتحرک است و ثابت نیست، اهل گذر است. در مه میتوان خود را گم کرد و گمگشتهای داشت. او در همان دو سه سطر اول میگوید که میتوانی در مه قدم بزنی و ببینی در سراسر کتاب این آرمانگرایی و سیاسیاندیشی موج میزند.»
سینا بهمنش، شاعر نیز ضمن بیان خاطراتی از آشنایی خود با نادر ابراهیمی تعریف کرد: «نادر ابراهیمی برای من دریچهای نو باز کرد. من در جوانی با دنیایی که نادر ابراهیمی و سهراب سپهری ساختند، شروع به نوشتن کردم.»
او درباره «یک عاشقانه آرام» گفت: «به نظر من «یک عاشقانه آرام» یک «رمان- شعر» است و بر بسیاری از شعرهایی که من خواندهام، سر است. «یک عاشقانه آرام» تعبیر عاشقانه زندگی است. او از یک مهنوردی طولانی مینویسد. او در یک عصر بیروح در مه زیستن را ضروری میداند ما امروز در عصر مدرن برای همه کارها و همه چیز یک کتابچه راهنما داریم، اما برای یک زندگی عاشقانه هیچ الگویی نداریم ما به «یک عاشقانه آرام» نیاز داریم. ابراهیمی در این کتاب به جای ساختن یک مثلث عشقی، هرمی از عشق میسازد که بلندتر از اهرام ثلاثه است. او از همان خط اول شروع به نقد خود میکند و بعد از آن به سراغ نقد ما میآید باید پرسید دلیل این همه سکوت از سوی کسانی که خود را روشنفکر میدانند، در برابر نادر ابراهیمی چیست؟ خود نادر ابراهیمی میگوید: ندیدن همان نگفتن است، قدری کثیفتر.»
در پایان فرزانه منصوری، همسر نادر ابراهیمی در سخنانی کوتاه گفت:
«ممنون که یاد نادر را در خاطر نگه داشتید و به خاطر تولدش دور هم جمع شدید. با همه تردیدهایی که داشتم که آثار نادر ابراهیمی به شکل صوتی دربیاید اما خوشحالم که این اتفاق افتاد.»
در این مراسم فیلم کوتاهی پخش شد که در آن نادر ابراهیمی بخشی از کتاب «یک عاشقانه آرام» را میخواند. همچنین در فیلم کوتاهی دیگر که مربوط به سال 84 میشد، زندهیاد محمد نوری، ترانه «سفرها» را که شعر آن از نادر ابراهیمی است، میخواند.
در بخش دیگری از این مراسم از عوامل تهیه کتاب گویای «یک عاشقانه آرام» توسط فرزانه منصوری تقدیر شد که از جمله میتوان به پیام دهکردی، کریستف رضاعی (آهنگساز اثر) و مانی هاشمیان که ضبط اثر را بر عهده داشته اشاره کرد.
نادر ابراهیمی، متولد 14 فروردین 1315 بود و 16 خرداد 1387 در تهران از دنیا رفت. کتابهای زیادی در حوزه ادبیات کودکان و بزرگسالان و شعر از او به یادگار مانده که از میان آنها میتوان به کتابهای ابوالمشاغل، چهلنامه کوتاه به همسرم، مردی در تبعید ابدی، آتش بدون دود و... اشاره کرد.
با وجود بلاتکلیفی تالار شنبههای مولوی ادامه دارد
گروه فرهنگ- تالار نمایشی مولوی که مهمترین پایگاه تئاتر دانشجویی کشور است، اسفندماه سال گذشته با نمایش «ویران» یوسف باپیری به فعالیتهای خود در سال گذشته پایان داد. از همان روزها بلاتکلیفی این تالار آغاز شده بود و با استعفای مدیریت آن (سعید اسدی) و پذیرفته نشدن آن از سوی مجموعه مشخص نبود در سال جدید برنامه نمایشی جدیدی داشته باشند این بلاتکلیفی هنوز هم ادامه دارد و نمایش جدیدی روی صحنه آن نرفته است اما هنوز برنامه «شنبههای مولوی» که برنامه نمایشنامه خوانی هر هفته این سالن بود، ادامه دارد.
این جلسات که به همت حلقه تئاتر دانشگاهی برگزار میشود، امروز 24 فروردینماه نیز با اجرای دو نمایشنامه به کار خود ادامه میدهد.
نمایشنامه «آخرخط» نوشته پیتر تورینی و کار مهرانگیز قهرمانی ساعت 16 و نمایشنامه «برهان» نوشته دیوید اوبورن و کار پویان یحیی پور ساعت 18 در این تالار روخوانی میشوند. همچنین برگزیدگان جلسات نمایشنامهخوانی «شنبههای مولوی» اوایل خردادماه معرفی خواهند شد.
ابتدا قرار بود برگزیدگان این جلسات رقابتی، اسفند 91 معرفی شوند اما بعدا معرفی برگزیدگان و برپایی مراسم اختتامیه به خردادماه موکول شد.
با تاخیری که در برگزاری مراسم اختتامیه پیش آمد، حلقه تئاتر دانشگاهی تصمیم گرفت برپایی این جلسات را ادامه بدهد.
درباره نمایش «قرارداد با مرگ» بیهیاهو، بیادعا و شریف
حسین پاکدل - اسلاومیر مروژک استعداد غریبی در مچل کردن خودشیفتهها و ادا و اطوارهایشان دارد. این نویسنده شهیر لهستانی و اکنون دیگر جهانی در نمایش «قرارداد با مرگ» استحاله جامعه طبقاتی و همچنان پایبند مناسبات نظامهای مبتنی بر اشرافیت در قلب اروپای پرافاده را به زیباترین شکل ممکن دست انداخته و به نحوی باورنکردنی مسخره و تحقیر میکند. تنازع و دست و پازدن فلاکتبار نژادپرستان مدرن و اسنوبهای پُر بزک، دستمایه غالب آثار نمایشی اوست قبل از آنکه اهمیت جانمایه اثر او مد نظر باشد چگونگی و شکل بیانیاش مهم و اثرگذار است. مروژک این یکی را بسیار خوب میگوید. چرا؟ چون قصه پایه در نمایش قرارداد با مرگ تاکنون به اشکال مختلف در اقصا نقاط عالم توسط هنرمندان مورد استفاده قرار گرفته است حتی فیلمی فوقالعاده دردمند، نفسگیر و دیدنی اتفاقا با عنوان «قرارداد با آدمکش» با مضمونی نزدیک به این توسط کارگردان شهیر اسکاندیناویایی «کی کوریسماکی» سال 1990 در انگلستان ساخته شد و چند سال بعد خیلی محدود در تهران نیز به نمایش درآمد ولی نحوه بهرهبرداری مروژک از این مضمون در نمایش قرارداد با مرگ فوقالعاده جذاب و پر کشش است به خصوص که هنرمندی دانا و فرهیخته مثل داریوش مودبیان آن را ترجمه، کارگردانی و بازی کرده باشد. کسی که طنز از نوع گروتسکِ مروژکی را نیک میشناسد و در زمره استادان مسلم ارایه آن است. حالا قصه چیست؟ قضیه از این قرار است: با یک نویسنده مفلوک ولی مغرور هالیودینویس آشنا میشویم. به زعم پدرخواندههای سینما کارکرد و دوره او تمام شده است نویسنده کل داراییاش را یک کاسه کرده و به قصد اقامت دایمی در هتلی مجلل و قدیمی در برن سوییس رحل اقامت افکنده است با عنایت به تنهایی و عارضه قلبی تصور خودش اقامتی حداکثر دو سه ساله بوده اما عمرش بیش از آنچه میاندیشیده به درازا کشیده شده است حالا پس از 15 سال کفگیر مالی این مومن به جایگاه طبقاتی انسانها به ته دیگ خورده و لاجرم قصد استقبال از مرگ را دارد، همنشینِ هرشبهاش، مهماندار نوبت شب هتل که بعدها معلوم میشود خبرچینی چندجانبه بوده توسط مافیای ثروت و قدرت به قتل رسیده است. نویسنده ناامید در نشستی با جانشین او که از مهاجران اروپای شرقی است وارد مذاکره و عقد قرارداد میشود. قرار میشود در ازای دریافت باقیمانده داراییاش او را به شکلی مخملی که نفهمد و درد نکشد به ملکوت اعلی روانه کند اما در ادامه با حضور دلالان بینالمللی اسلحه و شیوخ عرب؛ تحت لوای برگزاری کنفرانس خلع سلاح جهانی روند داستان شکل دیگری به خود میگیرد و... و حالا فکر کنید این نمایش در قامت یک نمایش ناب به زیبایی هرچه تمامتر و با مدیریت هنری طراح برجسته و قدیمی تلویزیون سرکارخانم رحیمه صباحی در تهران در حال اجراست.
داریوش مودبیان این مرد صبور بیهیاهو با پیشینه نزدیک به پنج دهه فعالیت حرفهای از سالهای پیش جایگاه ممتاز و منحصر به فرد خود را در زمینه طراحی و نگارش برنامههای تلویزیونی، ترجمه و کارگردانی طنز فاخر پیدا کرده و کماکان بدون حاشیه ادامه میدهد. تجربیات او در خلق مجموعهها، برنامههای نمایشی، میانپردهها و تلهتئاترهای درخشان تلویزیونی از محله بروبیا تا محله بهداشت از سوزنبانان تا باجناقها از مجموعه خندهپردازان تا آثار تولیدی مشترک با دیگران، هم فراموش نشدنی و هم تکرارناپذیر است.
همین که داریوش مودبیان به عناوین مختلف در کسوت استاد، پژوهشگر، مترجم، کارشناس، کارگردان و بازیگر هرگز از منش و روش خود عدول نکرده و با وجود مشکلات عدیده و به شدت تحقیرکننده هنوز پابرجا و سمج بدین زیبایی بر صحنه میدرخشد جای سپاس از او و گروهش دارد. ضمنا نباید غافل بود از انتخاب هوشمندانه کورش سلیمانی که به عنوان بازیگری جوان در مقابل او، هم نقش محوله را خوب درک کرده و هم با هدایت کارگردان به شیواترین شکل ارایه کرده است. در مجموع «قرارداد با مرگ» اثری بیادعا و شریف است، بینهایت روان و اثرگذار است، آموختنی زیاد دارد، عمیق است، دیدنی است و میخنداند ولی دردناک است. حتم باید سنخیتی میان این هنرمندی فکور از ایران و نمایشنامهنویسی تاثیرگذار از لهستان وجود داشته باشد که سالها آثار او و نویسندگان همطراز او توسط داریوش مودبیان به فارسی برگردانده شد تا هنر نمایش ما از آنها بهره ببرد لابد از همه لحاظ شباهتهایی هست.
حضور مودبیان بر صحنه حضوری مومنانه، نجیب و محترم است، قدر بدانیم.
این اثر قابل تحسین تنها با حمایت تماشاگران، هرشب ساعت 21 در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر بر صحنه است.
رقابت محمود دولتآبادی با برنده نوبل
ایسنا- رمان «کلنل» محمود دولتآبادی نامزد جایزه بهترین کتاب داستانی ترجمه در آمریکا شد.
در فهرست نامزدهای این جایزه که از سوی دانشگاه راچستر منتشر شده، 10 نویسنده از 9 کشور حضور دارند. شناختهشدهترین نویسنده این فهرست، هرتا مولر، نویسنده برنده جایزه نوبل ادبیات است. از دیگر رقیبهای سرشناس دولتآبادی نیز میخاییل شیشکین روسی است. نامزدهای جایزه بهترین کتاب داستانی ترجمه (BTBA) از کشورهای فرانسه (دو کتاب)، آرژانتین، برزیل، رومانی، روسیه، جیبوتی، سوییس، مجارستان و ایران هستند. «کلنل» دولتآبادی که هنوز در ایران امکان انتشار پیدا نکرده، توسط تام پتردیل به انگلیسی ترجمه و از سوی انتشارات ملویلهاوس منتشر شده است. برگزارکنندگان جایزه بهترین کتاب داستانی ترجمه با همکاری سایت آمازون مبلغ 5000 دلار به کتاب برتر (نویسنده و مترجم) اهدا میکنند. برگزیده نهایی جایزه سوم ماه می(13 اردیبهشتماه) در نیویورک معرفی میشود.
داود رشیدی به تئاتر شهر میرود
سینماپرس- بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر قصد دارد نمایش «آری» را در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه ببرد.
نمایش «آری» نوشتهای از «گابریل آروت» نمایشنامهنویس فرانسوی است و کار ترجمه این اثر را داود رشیدی انجام داده است.
داود رشیدی در رابطه با زمان اجرای این نمایش گفت: زمان و تاریخ دقیق اجرای نمایش «آری» هنوز مشخص نیست اما این نمایش قطعا به زودی به روی صحنه خواهد رفت. این پیشکسوت عرصه تئاتر ادامه داد: تمرینات این نمایش را تقریبا انجام دادهایم. این نمایش داستان دو مردی است که در یک زندان با یکدیگر زندگی میکنند و دچار درگیریهایی میشوند اما در نهایت ماحصل این نمایش خوشی و دوستی است.
داود رشیدی در هفتمین دوره چهرههای ماندگار در عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون عنوان چهره ماندگار را کسب کرد. «درانتظار گودو»، «پیروزی در شیکاگو»، «ریچارد سوم»، «هنر»، «منهای دو» و «آقای اشمیت کیه؟» عنوان نمایشهایی است که وی کارگردانی آنها را بر عهده داشته است.
«پذیرایی ساده» عازم چین میشود
ایسنا- فیلم سینمایی «پذیرایی ساده» به کارگردانی مانی حقیقی و تهیهکنندگی جلال شمسیان در یک سال اخیر موفقترین فیلم ایرانی در عرصههای جهانی بوده است. طبق اعلام پخشکننده جهانی آخرین ساخته مانی حقیقی، این فیلم در چهل و یک جشنواره و رویداد سینمایی معتبر به نمایش درآمده و هفت جایزه را نیز دریافت داشته است.
نمایش عمومی فیلم «پذیرایی ساده» در سوییس و آمریکا ادامه داشته و تا پیش از پایان سال مسیحی در کشورهای آلمان، اتریش، روسیه و کانادا به روی پرده میرود.
این فیلم در فروردین ماه امسال نیز در چهار جشنواره و رویداد سینمایی به نمایش درمیآید؛ سی و یکمین جشنواره فیلم مینیاپلیس/ سن پل آمریکا
(22 فروردین تا 8 اردیبهشت)، بیست و سومین جشنواره سالانه فیلمهای ایرانی در دانشگاه یو سی الای (24 فروردین تا 4 اردیبهشت)، سومین جشنواره فیلم پکن (27 فروردین تا 3 اردیبهشت) و جشنواره فیلم موو بلژیک (29 فروردین تا 8 اردیبهشت).
مانی حقیقی، امیررضا کوهستانی و هومن بهمنش برای نمایش فیلم در بخش مسابقه رسمی جشنواره فیلم پکن عازم چین هستند.
عرضه و پخش جهانی فیلم «پذیرایی ساده» به عهده محمد اطبایی است.
رمان جدید موراکامی به بازار آمد
ایسنا- رمان جدید «هاروکی موراکامی» وارد بازار ژاپن شد.
جدیدترین اثر هاروکی موراکامی، غول ادبیات ژاپن با عنوان «سوکورو تازاکی بیرنگ و رو و سال سفر زیارتی او» وارد بازار ژاپن شد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، استقبال از رمان جدید موراکامی که در نیم میلیون نسخه به چاپ رسیده به حدی است که کتابفروشیهای ژاپن درهای خود را به روی علاقهمندان باز کردهاند و تاکنون نیز تنها 20 هزار سفارش خرید این کتاب روی سایت آمازون به ثبت رسیده است. موراکامی در بیانیهای درباره این کتاب 376 صفحهای گفته که من قصد نوشتن رمان کوتاهی داشتم اما وقتی در حال نوشتن این رمان بودم بهطور ناخواسته به رمانی طولانی تبدیل شد. آخرین اثر موراکامی «Q841» بود که در آوریل 2010 منتشر شد این سهگانه حتی پیش از انتشار هم جنجالهای بسیاری به پا کرد و کتابفروشیها به صورت شبانهروزی باز بودند تا آن را به دست خوانندگان برسانند.
«Q841» اثر حماسی این نویسنده است که سه جلد آن در ژاپن در فاصله سالهای 2009 تا 2010 به چاپ رسید. پیش از انتشار ترجمه «Q841» سهگانه یک هزار صفحهای این نویسنده ژاپنی کتابفروشیهای آمریکایی برای پاسخ به تقاضای احتمالی برای مردم تصمیم گرفتند تا نیمهشب کار کنند. تقاضای آمریکاییها برای این کتابها آنقدر بالا بود که ناشر آن پیش از انتشار آن دستور چاپ دوم را صادر کرد.
عنوان این سهگانه که در ژاپن نیز با استقبال چشمگیر همراه شد، کنایهای به کتاب «1984» جورج اورول میزند. در زبان ژاپنی حرف «Q» انگلیسی به معنای عدد 9 است. «Q841» اولینبار در سال 2009 به زبان ژاپنی منتشر و در موطن خالقش با استقبال زیادی روبهرو شد تا اندازهای که در یک ماه اول یک میلیون نسخه از آن به فروش رسید. از دیگر آثار این نویسنده ژاپنی که همواره در سالهای اخیر یکی از بختهای دریافت جایزه نوبل ادبیات بوده میتوان به «کافکا در ساحل» و «پس از تاریکی» اشاره کرد.
موراکامی 64 ساله از مهمترین شخصیتها در حیطه ادبیات پستمدرن به شمار میرود. روزنامه «گاردین» وی را یکی از بزرگترین رماننویسان زنده دنیا دانسته است.
«پروانه» از هفته آینده به شبکه سه میآید
مهر- سریال تازه جلیل سامان با نام «پروانه» که قرار بود دهه فجر از شبکه سه سیما روی آنتن برود از دوشنبه هفته آینده 26 فروردینماه از شبکه سه سیما پخش میشود. «پروانه» به کارگردانی جلیل سامان و تهیهکنندگی منصور سهرابپور پیش از این قرار بود دهه فجر از شبکه سوم سیما روی آنتن برود اما بروز مشکلات مالی و لو رفتن بخشی از فیلمنامه سریال، پخش آن را به تاخیر انداخت. این سریال از دوشنبه 26 فروردینماه شنبه تا چهارشنبه هر شب ساعت 20:45 پخش میشود.
قصه این سریال در اواخر دهه 50 میگذرد و داستان جوانی به نام امیر است که در این سالها به دنبال گمشده خویش میگردد. او با گروهی مبارز همراه شده و زندگی پرحادثهای را تجربه میکند. حامد کمیلی با معرفی سارا بهرامی، نیما رئیسی، مهدی سلوکی، قطبالدین صادقی، هدایت هاشمی، شهرام عبدلی، فرشید نوابی، سپیده خداوردی و الهام چرخنده از بازیگران این سریال هستند. جلیل سامان کارگردانی سریال «ارمغان تاریکی» را در کارنامه دارد. این سریال در دهه فجر سال 89 از شبکه سوم روی آنتن رفت و با استقبال مخاطبان و منتقدان روبهرو شد. سامان همچنین فیلم سینمایی «وقت بودن» محصول شبکه چهارم سیما را نیز کارگردانی کرده که با وجود دریافت جوایز بسیار، هنوز پروانه اکران عمومی به آن تعلق نگرفته است.