نگاهی به فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» ساخته بهروز افخمی: آدم اگه فرشته بود که آدم نمیشد!
«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران». یک داستان از مرجان شیرمحمدی. یک داستان بهمعنای واقعی. یک داستان ایرانی. خب! مگر میشود مرجان شیرمحمدی داستان بنویسد، بهروز افخمی آن را تبدیل به فیلمنامه کند و حاصل کار، خوب از آب درنیاید؟! فیلم تازه بهروز افخمی شاهکار است. یک شاهکار کمدی. بهروز افخمی که پیش از این با فیلمهای خوب «روز فرشته» و بهخصوص «سنپترزبورگ» نیز ثابت کرده بود که میتواند در ژانر کمدی بدرخشد، اینبار سراغ یکی از داستانهایی رفته که همسرش نوشته است و نتیجه کار، اثری بینظیر و پر از ظرافت است.
مهدی فخیمزاده مثل همیشه میدرخشد. نشان میدهد که فرقی ندارد نقش «عمربنسعد» را داشته باشد یا یک نقش کمدی. هنرمندی که استاد است از عهده هر نقش متفاوتی برمیآید. بعد از مهدی فخیمزاده بهترین بازی از آن شهین تسلیمی (در نقش خاله پری) و نعیمه نظامدوست (در نقش گلی، دختر پرویز) است. هرچقدر در سینمای هالیوود به بازیهای خوب نقشهای دوم یا سوم اهمیت میدهند و هیچ کاری هم به چهره یا شهرت بازیگران ندارند، در ایران اغلب به اسم فرد جایزه میدهند. این نکته اما در هالیوود جاذبه که ندارد هیچ، دافعه هم دارد. بازیگر خوبی مثل لئوناردو دیکاپریو که بارها نامزد جایزه اسکار شده، هنوز نتوانسته این جایزه را ببرد و خیلیها دلیل آن را چهره و شهرت او میدانند و ترس داوران از اینکه منتقدان به این دلیل قضاوت آنها را زیر سوال ببرند. البته دیگر امسال خیلی بعید است که بتوانند دیکاپریو را بهخاطر بازی در فیلم «گرگ والاستریت» مارتین اسکورسیزی نادیده بگیرند. در نظر بگیرید فیلم «خدمتکار» و جایزهای را که بهعنوان بهترین بازیگر نقش مکمل زن به بازی خوب یک زن سیاهپوست بهنام اکتاویا اسپنسر دادند. در حالی که رقیب سرسختی مثل جسیکا چستین را که در همین فیلم با او همبازی بود، در کنار اسم خود داشت. در فیلم بهروز افخمی هم شهین تسلیمی و نعیمه نظامدوست خیلی خیلی بیشتر از کسی مثل رامبد جوان (که البته بازیگر و کارگردان بینظیری است) درخشیدهاند. این دو در فیلمهای قبلی خود نیز بازیهای خوبی داشتهاند. از نعیمه نظامدوست بیشتر فیلمهای کمدی دیدهایم که در همه آنها حتی وقتی نقش کوتاهی داشته، خوش درخشیده است. مثل نقش خدمتکار در فیلم «سنپترزبورگ». از شهین تسلیمی اما بازیهای جدی هم دیدهایم. هم خوب بلد است گریه کند و هم خوب بلد است از مخاطب خنده بگیرد. نقش او در این فیلم اما برخلاف دیگر نقشهای اوست. سر و ظاهری امروزی و مدرن دارد و بهخوبی از پس این تفاوت برآمده است. همین میتواند بهانه خوبی برای نامزدی او در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل زن باشد.
فیلمنامه فیلم تازه بهروز افخمی داستانی در ظاهر ساده را روایت میکند که در دل هر یک از شخصیتهای آن قصهای متمایز وجود دارد. داستان فیلم منسجم و بدون سکته است. هیچجای فیلم مکث یا شتابزدگی ندارد. همهچیز روان و حرفهای پیش میرود و طنز با بالاترین بسامد در لحظهبهلحظه فیلم جاری است. چه طنز کلامی و چه طنز موقعیت. با یک آغاز کنجکاوکننده، دنبالهای جذاب و پایانی هوشمندانه و البته شیرین. کارگردان بهجای اینکه فیلم را با رودرویی بهرام کیانی (رامبد جوان) در مقابل آذر (مرجان شیرمحمدی) و خواستگاری از او تمام کند. کدهایی برای همین مضمون به مخاطب میدهد و قبل از رسیدن آذر، شهدخت، پرویز و دیگران از آسانسور به سالن اصلی فرودگاه، فیلم را تمام میکند.
جملات داخل فیلم آنقدر بینظیر است که گاهی آدم را یاد جملات قصار و دیالوگهای آثار وودی آلن میاندازد. جملات بسیار بسیار عمیق و جدی که در پوسته طنز روایت میشوند. بهترین آنها وقتی که آذر و پرویز از کوهنوردی برمیگردند و پرویز مشغول نه نصیحت که گپ زدن دوستانهای با دخترش است. پرویز در این گپ و گفت میفهمد که دخترش تحتتاثیر شوهرش گیاهخوار شده و بسیار ناراحت میشود! کارگردان در این سکانس با یک نگاه وودی آلنی و با کمک قلم شگفتانگیز مرجان شیرمحمدی، بهجای شعارهای حقوقبشرزده و روشنفکرمآبانه از قول پرویز چنان جملات عمیقی را مطرح میکند که میتواند در تاریخ سینمای ایران ماندگار شود. اینکه آدم وقتی زیادی خوب شد، باید به او شک کرد. اینکه خدا نیش و دندان را برای چی به انسان داده است. اینکه انسان نمیتواند اینقدر خوب باشد که گیاهخواری کند و جنایتهای بزرگ از سوی کسانی رخ میدهد که دچار همین مسایل پیشوپا افتاده هستند و از اصل قضیه دور میماند و بالاخره اینکه انسان، انسان است و فرشته نیست...
آذر که حالا بهدلیل جدایی از همسر انگلیسیاش «فیلیپ» که پدرش او را «فیلیپس» میخواند (این هم یک نمونه خوب از بازیهای کلامی فیلم که با استقبال شدید تماشاگران مواجه شد)، افسرده شده، به ایران بازگشته است تا بهتوصیه دکتر مشاورش در کنار خانواده روحیه بگیرد و آرامش روحی و روانی پیدا کند. آذر بعد از چهار سال زندگی با فیلیپ متوجه میشود که او به جنس موافق خود تمایل دارد و با همکلاسی خودش در این زمینه ارتباط دارد! چنین مضمون جسورانهای قبلا در هیچ فیلم کمدی ایرانی مطرح نشده یا لااقل به این ظرافت نبوده است. مثلا نقش احمد مهرانفر در فیلم «آتشبازی» تهمینه میلانی که اگرچه مهرانفر بهخوبی از عهده آن برآمده بود اما از لحاظ شخصیتپردازی و کارگردانی دچار مشکل و البته توهین بود.
سفر آذر به ایران برای او آنقدر لذتبخش است و خاطرات خوب کودکی و نوجوانیاش را زنده میکند که باعث تردید در تصمیم او برای برگشت به لندن میشود. او اما جسارت وانمود کردن این تصمیم را ندارد یا لااقل دنبال بهانهای بزرگتر برای ماندن است.
آذر، شهدخت، پرویز و دیگران یک فیلم بهمعنای واقعی ایرانی است و خانواده ایرانی را بدون غلو و اغراق و شعارزدگی و بدون حالت ساختگی و نمایشی نشان میدهد؛ درست برعکس فیلم «یه حبه قند» که متاسفانه بهروز افخمی آن را دوست دارد!
کمدی اصیل یعنی این فیلم، نه سریال «شوخی کردم»!
در نقد فیلم «پایانخدمت» گفته بودم که بهروز افخمی در فیلمهای اخیرش (بجز سنپترزبورگ) موفق نبوده اما حالا برای ساخت چنین فیلم باشکوهی به او تبریک میگویم و به احترامش بلند میشوم. کاش بهروز افخمی دیگر بهجای حرفهای سیاسی یا طنعه و کنایه به کارگردان مورد علاقه من یعنی اصغر فرهادی دیگر فقط فیلم بسازد!
شاید برای همین مانی حقیقی هم که تا چندی پیش در ماهنامه سینمایی «24» با بهروز افخمی دعوای لفظی داشت، با وی آشتی کرده و حتی در این فیلم نقش یک کارگردان به نام مانی راد را بازی میکند. چقدر خوب است که سینما، سینماگران را با هم آشتی بدهد.
نگاهی به فیلم اول جمشید محمودی: چند مترمکعب عشق، چند سانت داستان
محمدجواد تاجالدین - در این روزها که برف امان مردم را بریده و سرما تا مغز استخوانشان نفوذ کرده، جشنواره فیلم فجر گرمابخش هنردوستانی است که ساعتها در صفهای سینما میایستند تا شاید بلیتی بهشان برسد و فیلمی ببینند.
جشنواره امسال را، جشنواره بزرگان نامیده بودند؛ نامهایی که هرکدام بخشی از هویت سینمای ایران را میسازند، چه بعد از انقلاب مثل ابراهیم حاتمیکیا و محمدرضا درویش و کیومرث پوراحمد چه قبل از انقلاب و امثال کیمیایی و مهرجویی.شرایط جشنواره و فیلمهایی که تا به حال به نمایش در آمده شاید خیلیها را راضی نکرده، مخصوصا از کارگردانانی که انتظار داریم فیلمی در حد خودشان بسازند، نه بیشتر. بجز فیلم «چ» ابراهیم حاتمیکیا که هم منتقدان و هم تماشاگران از دیدنش راضیاند، بقیه بزرگان در امتحان جشنواره این دوره نمره خوبی نگرفتند.جشنواره این دوره را باید جشنواره فیلم اولیها بدانیم. اگر چرخی در سایتها و روزنامهها بزنید، میبینید اکثر منتقدان از دیدن فیلمهای اول راضیاند. فیلم چند مترمکعب عشق ساخته جمشید محمودی یکی از این فیلمهاست، فیلمی عاشقانه و خوش ساخت که هرچند قصه خیلی گیرا و جدیدی ندارد اما به قدری با ذوق کارگردانی شده که تماشاگران را راضی از در سینما به خانه میفرستد.
ماجرا فیلم درباره کارگران افغانی است که در یک کارگاه به صورت قاچاقی و بدون برگه اقامت کار میکنند و در خانههایی که شبیه حلبیآباد قدیم است خانه و زندگی دارند. ماجرای عشق کارگر ایرانی و دختر افغان که قرارشان هر روز در کانتینری گوشه کارگاه است. سادگی روابط و پاکی احساسشان قابل باور است و توی ذوق نمیزند. نه حرفهای گندهتر از دهانشان میزنند و نه قرار است لیلی و مجنون باشند. فیلم در حد خودش کارکرد دارد و قصهاش را میگوید، هرچند باز هم باید بگوییم داستانی ندارد که بیننده را در صندلیاش میخکوب کند.
اما کادرها و طراحی صحنه و فیلمبرداری چند قدمی از سینمای ایران جلوتر است.گویی کارگردان عکاس ماهری بوده که توانسته اجزای تصویر را به درستی سر جایش قرار دهد و تصاویر چشمنوازی بسازد. گاهی اوقات آنقدر تصاویر مجذوبت میکند که کاری به دیالوگها نداری، گویی کارگردان که خودش کار را نوشته بیشتر وقتش را روی اجزای صحنه گذاشته، نه داستان.
با این همه چند مترمکعب عشق داستان روانی دارد که با بازیهای خوبی همراه است. نادر فلاح کارگر افغانی که افسردگی آشکاری دارد و از وضع زندگی خودش راضی نیست، دوری از وطن و ناراضی بودن از طرز نگاه ایرانیها به کارگران و خانوادههای افغانی ساکن ایران را به خوبی به نمایش در میآورد و وقتی هرشب گوشهای از محوطه کارگاه مینشیند و به رادیو افغانستان و آهنگهایش گوش میدهد گویی مردی است که تمام اجزای وجودش هوای خانه را دارد. نقش دختر فیلم هم توانسته از پس کارش بر بیاید، گویی نابازیگری است که از اداهای این روزهای بازیگران حرفهای به دور است و خودش را بازی میکند، ساعد سهیلی هم مثل همیشه معمولی است.
فیلم در مجموع نمره قبولی میگیرد، هرچند باز هم جای خالی قهرمان در سینمای ایران خالی است که انگار قرار نیست هیچوقت و به دست هیچکس پر شود. هجوم فیلمهای اجتماعی و تراژیک جای نفس کشیدن برای بینندگان نمیگذارد. اما باید قدر همینها را هم دانست، فیلمسازان بزرگمان که انگار دیگر برای دل خودشان هم فیلم نمیسازند، انگار هیچ وقت قیصر و لیلی و شوکرانی ساخته نشده، اتوبوس شب در جادههای پرپیچ و خم این روزها گم شده و شب یلدایمان پایانی ندارد. حالا انارهای نارسند که باید طعم دهانمان را شیرین کنند، هرچند اگر سر و شکل درستی نداشته باشند.
بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر به کار خود پایان داد
سیمرغ روی شانه حاتمیکیا نشستگروه فرهنگ- مراسم اختتامیه بخش بینالملل سیودومین جشنواره بینالمللی جشنواره فیلم فجر با اهدای جایزه سیمرغ به ابراهیم حاتمیکیا،
محمدمهدی عسگرپور، رضا میرکریمی و استفان واربک، آهنگساز اسکاری فیلم رستاخیز به کارگردانی احمدرضا درویش پایان یافت.شامگاه 15 بهمنماه، بخش بینالملل مراسم اختتامیه سیودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر با حضور جمعی از هنرمندان ایرانی و چهرههای سرشناس سینمای دنیا ازجمله استفان واربک، بروس برس فورد و ویتوریو استرارو در هتل پارسیان آزادی تهران برگزار شد.
در بخشی از این مراسم، علیرضا رضاداد، دبیر سیودومین جشنواره فیلم فجر با تشکر از اعضای هیات انتخاب و داوران بخش بینالملل جشنواره گفت: «جشنواره فیلم فجر با پیروزی انقلاب اسلامی متولد شد اما گسترش سینمای ایران در دنیا باعث شد این انقلاب وجه بینالمللی یابد. این جشنواره در جستوجوی آن است که نقش و سهم بیشتری در اعتلای فرهنگ جهانی پیدا کند. سینمای ایران در جهان به گونهای متفاوت و ممتاز شناخته شده است و چون پیام انقلاب علاقهمند به گسترش فرهنگ به دنیا بود به ترویج ویژگیهای انسانی پرداخت و برخلاف سینمای جهان که برای جذاب کردن فیلمها به ترویج سکس و خشونت میپردازند از آن پرهیز کرد و این تمایز مورد توجه جهان قرار گرفته است.»
در بخش دیگری از مراسم که اجرای آن را علیرضا شجاعنوری برعهده داشت، حجتالله ایوبی، رییس سازمان سینمایی با خوشامدگویی به حاضران به ویژه میهمانان خارجی گفت: سینما و جشنوارهها فرصتی برای دیدار چهره به چهره و دور هم نشستن است و این همان چیزی است که جهان امروز با وجود ارتباطات فشرده به آن نیازمند است.
وی ادامه داد: ما گاهی فکر میکنیم که همدیگر را میشناسیم، چون در دنیای مجاز با هم در ارتباطیم اما جهان امروز با وجود پیشرفتهای زیاد دچار سوءتفاهم است، برای اینکه این ملاقاتهای چهره به چهره کمتر اتفاق میافتد.
ایوبی خاطرنشان کرد: جای خوشحالی است که در ایران پیروزی روزهای انقلاب اسلامی با فرهنگ و هنر جشن گرفته میشود در حالی که معمولا در کشورهای دیگر چنین مناسبتهایی با رژههای نظامی همراه است اما ما در ایران فستیوالهای هنری برگزار میکنیم.
وی با بیان اینکه این ایام، ایام فرهنگ و هنر است، ادامه داد: «اگر میخواهید با روح ایرانی آشنا شوید یک بار دیگر سمیرغ منطقالطیر عطار را بخوانید. ایرانیها همان سمیرغی هستند که رنجها میکشند و سفرها میکنند و حتی حاضر هستند که برای به دست آوردن حقیقت به قله قاف بروند.»
در بخش دیگری از این مراسم، شجاعنوری با بیان اینکه بزرگترین افتخار زندگیاش، ایفای نقش عبدالمطلب در فیلم حضرت محمد (ص) به کارگردانی مجید مجیدی است، از این کارگردان سینما دعوت کرد تا برای تقدیر از استرارو، فیلمبردار اسکاری این پروژه و صحبت درباره او روی صحن حضور یابد.
مجید مجیدی در این بخش با ابراز خوشحالی از حضور در این جمع گفت: صحبت کردن در مورد ویتوریو خیلی سخت است. او تنها یک سینماتوگراف نیست، بلکه یک فیلسوف، شاعر و نقاش است و از آن بزرگتر، یک انسان متعالی است.
مجیدی همچنین درباره پروسه همکاری با این فیلمبردار توضیح داد: «وقتی کارهای او را دنبال کردم دیدم شاید تنها کسی که بتواند این پروژه را انجام دهد او باشد. بعد فکر کردیم که او را از کجا پیدا کنیم و مساله بعدی این بود کسی که متعلق به فرهنگ دیگر است چگونه میتوان او را با فرهنگمان تطبیق داد.»
وی ادامه داد: «برای پیدا کردن او از طریق آژانس پیگیری کردیم. او بعد از یک هفته رزومه خود را فرستاده که این از ادب، معرفت و شخصیت او بود. بلافاصله جواب دادم و گفتم که خوشحال میشوم در این پروژه باشید. فردای آن روز ایمیلی دریافت کردم که اول آن نامالله بود. با او ملاقات کردم و درباره مسایل مختلف حرف زدیم. ویتوریو گفت فکر کن که من دعوت شدهام، گفتم همه ما دعوت شدهایم ولی دوست دارم بدانم کارت دعوت شما چطور به دستتان رسید.»
پس از صحبتهای مجید مجیدی تابلوی نفیسی به خط استاد ملکزاده توسط حجتالله ایوبی و مجیدی به ویتوریو استرارو اهدا شد.
این فیلمبردار که جوایز اسکار و همچنین جایزههای بینالمللی زیادی را در کارنامه خود دارد بعد از دریافت تابلوخط به زبان ایتالیایی صحبت کرد و گفت: «در زندگی وقتی یک چیزی را عمیقا آرزو میکنید، آن را به دست میآورید. سه سال پیش برای پروژه یک فیلم در الجزایر بودم؛ فکر کردم که باید با فرهنگ آنجا آشنا شوم. کتابهایی خریدم که درباره اسلام و حضرت محمد(ص) بود. نیاز داشتم که آنها را به تصویر دربیاورم. ممکن است باور نکنید، کتابهایم که تمام شد،کامپیوترم پیغام داد که ایمیلی آمده و از من به این پروژه دعوت شده است. این بهترین چیزی بود که میشد آرزو کرد.»
جوایز جشنواره نیز به شرح زیر اهدا شد:
جایزه بیرق طلایی (جایزه ویژه مصطفی عقاد) به احمدرضا درویش برای «رستاخیز»؛
سیمرغ بلورین جایزه ویژه بینالملل به ابراهیم حاتمیکیا برای نویسندگی و کارگردانی فیلم «چ»؛
دیپلم افتخار بهترین دستاورد فنی هنری به محمود بهرازنیا برای فیلم «شاهزاده» محصول مشترک آلمان و افغانستان و سیمرغ بلورین به استفان واربک برای موسیقی متن فیلم «رستاخیز»؛
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به زازا یوروشاتزه برای فیلمنامه فیلم «فصل برداشت» از گرجستان و استونی؛
سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی به هانی ابواسد برای کارگردانی فیلم «عمر» از فلسطین و دیپلم افتخار ویژه هیات داوران به ناصر ضمیری، نویسنده و کارگردان فیلم «با دیگران» و سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیات داوران به امیر بایگازین، نویسنده و کارگردان فیلم «درسهای همآوازی» محصول مشترک قزاقستان، فرانسه و آلمان؛
سیمرغ بلورین بهترین فیلم به زازا یوروشاتزه و ایوو فِلْت برای فیلم «فصل برداشت» از گرجستان و استونی؛
سیمرغ بلورین بهترین دستاورد فنی هنری به یرمک تورسونف برای فیلم «مرد پیر» از قزاقستان و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن به بیانکا کریکزمن برای فیلم «جهان تازه» از هلند؛
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد به ایساکا ساوادوگو برای فیلم «جهان تازه» از هلند؛
محمدمهدی عسگرپور سیمرغ بلورین بهترین فیلم آسیایی برای کارگردانی فیلم «مهمان داریم»؛
سمیرغ بلورین بهترین فیلم مارک بَری برای تهیهکنندگی فیلم «جهان تازه» از هلند؛
برف «پایتخت» را تعطیل نکرد
ایسنا- گروه «پایتخت 3» که این روزها با وجود شرایط نامساعد آب و هوایی در شمال کشور مشغول کار هستند، با بارش شدید برف همچنان به کارشان ادامه میدهند و تصویربرداری را تعطیل نکردند.
مجری طرح سریال نوروزی شبکه اول در این خصوص گفت: گروه همچنان در حال کار کردن هستند و حتی برف هم کار ما را تعطیل نکرد.نجفزاده همچنین توضیح داد: ما طی دو روز آینده در دمای 12 درجه زیر صفر هم در شمال کار خواهیم کردیم و کارمان را تعطیل نکردیم. در حال حاضر هم که برف همچنان در نقاط کشور به ویژه در شمال در حال بارش است، مشغول گرفتن صحنههای خارجی و داخلیمان هستیم چراکه شرایط پخش به گونهای است که ما نمیتوانیم کار را در هیچ شرایطی تعطیل کنیم ضمن اینکه ما تصویربرداریمان را دیر شروع کردیم و امکان تعطیلی نیست.
وی با بیان اینکه گروه «پایتخت 3» با وجود بارش برف، با جان و دل کار میکنند، ادامه داد: شرایط در شمال کشور با توجه به آب و هوای حال حاضر، مشکل است اما همچنان گروه با جان و دل کار میکند. جا دارد بگویم ما از روز سهشنبه پانزدهم بهمنماه تا صبح چهارشنبه به مدت 12 ساعت همراه با مردم شمال بیآبی کشیدیم و آب شهر قطع شد که خود این مساله شرایط سختی را به همراه داشت.
پایان غیبت 10 ساله احمدرضا درویش
ایرنا- احمدرضا درویش، کارگردان پیشکسوت پس از 10 سال دوری از سینما با فیلم روز رستاخیز در سالن همایش برج میلاد حضور یافت. درویش به همراه دستاندرکاران فیلم روز رستاخیز چهارشنبه در جمع حاضران گفت: برای نخستین بار است که دراین مجموعه حضور مییابم، باید بگویم تمام لحظاتی که دراین دوران پرفراز و نشیب 10ساله گذراندم، برایم خاطرهانگیز بوده است. لحظات شیرین این سالها را به حاضران تقدیم میکنم.فیلم سینمایی روز رستاخیز به کارگردانی احمدرضا درویش در پنجمین روز از سی و دومین جشنواره فیلم فجر در برج میلاد در ساعت 10 اکران شد. مدت زمان این فیلم 2ساعت و 50 دقیقه است.داستان روز رستاخیز درباره واقعه عاشوراست که با همراهی بکیر(فرزند حر ابن یزید ریاحی) به قیام امام حسین (ع) و حوادث واقعه عاشورا میپردازد. این فیلم مقطع زمانی مرگ معاویه تا قیام امام حسین (ع) و شهادت آن حضرت را روایت میکند.تدوین فیلم سینمایی روز رستاخیز را طریق انور، تدوینگر معروف و نامزد دریافت اسکار (برای فیلم سینمایی سخنرانی پادشاه) در لندن انجام داده است.موسیقی فیلم را استیفن واربک ساخته و تمام مراحل فنی این فیلم در استودیو مولینر لندن انجام گرفته است.
«یک بزرگداشت باشکوه» در تئاتر شهر
ایلنا- نمایش «یک بزرگداشت باشکوه» به کارگردانی رحمت امینی با برگزاری افتتاحیهای با حضور هنرمندان آغاز میشود.
داستان «یک بزرگداشت باشکوه» درباره یک مراسم بزرگداشت برای نمایشنامهنویسی شناخته شده است که برای سخنرانی در این مراسم دعوت میشود و در ادامه اتفاقات دیگری میافتد.
در این نمایش کلیپی پخش میشود که در آن هنرمندان و نمایشنامهنویسانی از جمله اسماعیل خلج، داریوش ارجمند، ایوب آقاخانی، حمیدرضا نعیمی، منوچهر اکبرلو، فرهاد آئیش، نادر برهانی مرند و حسین پارسایی حضور دارند.نمایش «یک بزرگداشت باشکوه» براساس طرحی از رحمت امینی است که توسط غلامرضا سلیمانتاش نوشته شده و محمدعلی سلیمانتاش تنها بازیگر این نمایش است.
همچنین فرهاد آئیش مشاور کارگردان، نیما گودرزی دستیار کارگردان، رامین یحییزاده دستیار دوم کارگردان و مرتضی میرمنتظمی طراحی صحنه این نمایش را برعهده دارند.نمایش «یک بزرگداشت باشکوه» از ۱۸ بهمن ماه ساعت ۱۸ در کارگاه نمایش تئاتر شهر به صحنه میرود.
«آشغالهای دوستداشتنی» را نشان دهید
مهر- شورای مرکزی کانون کارگردانان سینمای ایران در نامهای به دبیر جشنواره فیلم فجر درخواست کرد یک نوبت نمایش به فیلم «آشغالهای دوستداشتنی» ساخته محسن امیریوسفی اختصاص دهند. در متن این نامه نوشته شده آمده است: از آنجا که عدم امکان نمایش فیلم سینمایی «آشغالهای دوستداشتنی» ساخته آقای محسن امیر یوسفی که در دوره مدیران و مسوولان قبلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حمایت حداکثری بنیاد سینمایی فارابی در دوره قبل به تولید رسیده باعث ایجاد سوءتفاهم و ابهامات متوالی گشته است.
از این رو اعضای شورای مرکزی کانون در جلسهای فوقالعاده، پس از بحث و گفتوگو به این نتیجه رسیدند که با توجه به حضور طیف گستردهای از سلایق و دیدگاههای مختلف سینمایی در جشنواره سی و دوم، نمایش این فیلم در سینمای اهالی رسانه و سینماگران حاضر در جشنواره میتواند به شفافیت نظرات مختلف که در هالهای از ابهام اظهار میشود، کمک کند.بنابراین از جنابعالی تقاضا میکنیم که در صورت امکان ترتیبی اتخاذ کنید تا فیلم یادشده حداقل در یک سانس ویژه در سینمای برج میلاد به نمایش درآید. پیشاپیش از عنایات ویژهای که مبذول میدارید سپاسگزاریم.
فرش قرمز جشنواره برلین پهن میشود
ایسنا- جشنواره فیلم برلین به عنوان سومین رویداد معتبر سینمایی جهان از پنجشنبه میزبان فیلمها و سینماگران مطرح سراسر جهان خواهد بود.شصتوچهارمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین از 6 فوریه با نمایش فیلم «هتل بزرگ بوداپست» ساخته جدید «وس اندرسون» آغاز به کار خواهد کرد.علاوهبر فیلمهای «هتل بزرگ بوداپست» وس اندرسون و «مردان تاریخی» جورج کلونی که پیش از این حضورشان در بخش رقابتی جشنواره برلین قطعی شده بود، فیلمهای «71» به کارگردانی «یان دمانگ» از انگلیس، «زندگی رایلی» ساخته «آلن رنه» از فرانسه، «بر فراز» ساخته «کلودیا لیوزا» محصول مشترک اسپانیا، کانادا و فرانسه، «استراتوس» به کارگردانی «یانیس اکونومیدس» محصول مشترک یونان، آلمان و قبرس دیگر فیلمهای حاضر در بخش رقابتی جشنواره برلین خواهند بود.همچنین فیلم سینمایی «عصبانی نیستم!» ساخته رضا درمیشیان تنها نماینده سینمای ایران در شصتوچهارمین جشنواره فیلم برلین خواهد بود که در بخش پانورامای این جشنواره شرکت میکند. این فیلم اجتماعی داستان دو جوان به نامهای نوید و ستاره است که در تهران زندگی میکنند.نمایش نسخه کامل فیلم جدید «لارس فون تریه» در بخش غیررقابتی جشنواره و از سویی دیگر نمایش فیلمهای «راشامون» ساخته «آکیرا کوروساوا»، کارگردان سرشناس ژاپنی، «خوشههای خشم» ساخته «جان فورد» و «همشهری کین» از «اورسن ولز» در بخش مرور آثاز جشنواره از دیگر رویدادهای مهم امسال جشنواره برلین خواهد بود.طبق اعلام مسوولان برگزاری جشنواره برلین، «کارل بومگارتنر»، تهیهکننده پرآوازهای که استعدادهایی چون «جیم جارموش» و «آندری تارکوفسکی» را به دنیای سینما معرفی کرد، جایزه دوربین جشنواره فیلم برلین را دریافت میکند.