«عصبانی نیستم» بینصیب ماند: خرس طلای برلین در دستان فیلمساز چینی
گروه فرهنگ- مراسم شصت و چهارمین جوایز برلیناله برگزار شد. جشنواره فیلم برلین به عنوان سومین رویداد معتبر سینمای جهان در حالی شب شنبه به کار خود پایان داد که خرس طلای این دوره به همراه تعداد دیگری از جوایز اصلی فستیوال به سینمای آسیا اعطا شد.
«زغال سیاه، یخ نازک» فیلم نوآر چینی به کارگردانی دیائو وینان به عنوان بهترین فیلم برلیناله برنده جایزه خرس طلای این جشنواره شد. بازیگر این فیلم یعنی لیائو فان نیز موفق شد به عنوان بهترین بازیگر خرس نقرهای را به خانه ببرد. او تصویر کمیک کارآگاهی الکلی را که در چین کار میکند، ارایه کرده است.
شب چینیها با اهدای یک خرس نقرهای به لو یی برای درامی با عنوان «پیام سیاه» رسید که برای دستاورد هنری فوق العاده این فیلم به تکمیل شد.
پیش از «زغال سیاه، یخ نازک» در سال 2007 نیز «عروسی توای» ساخته وانگ کوانان همین جایزه را دریافت کرده بود. با این حال برلین همواره جایگاهی برای استقبال از فیلمهای چینی بوده و برلیناله در سال 1988 نیز خرس طلای خود را به ژانگ ییمو برای «ذرت سرخ» اهدا کرده بود و آنگ لی نیز در سال 1993 برای «میهمانی عروسی» همین جایزه را دریافت کرده بود. فیلم افتتاحیه جشنواره برلین «هتل بزرگ بوداپست» ساخته وس اندرسون نیز جایزه هیات داوران را برد. وس اندرسون اما در مراسم حضور نداشت ولی با ارسال پیامی به دیتر کاسلینگ، کارگردان مراسم از وی خواست تا خرس نقرهای را به نیابت از وی بگیرد و از آن مراقبت کند. کاسلینگ نیز گفت که هفته آینده باید بنا به دلایلی به نیویورک پرواز کند و جایزه را شخصا به اندرسون خواهد داد.ریچارد لینکلیتر جایزه بهترین کارگردانی را برای «بچگی» که در تلاشی 12 ساله از رشد یک پسر بچه ساخته شد، دریافت کرد.
خرس نقرهای بهترین بازیگر زن نیز به هارو کوروکی بازیگر ژاپنی رسید که در فیلم ملودرام «خانه کوچک» ساخته یوجی یامادا در نقش دختری بازی کرده که شهر زادگاهش را ترک میکند تا به عنوان خدمتکار در توکیو کار کند.
خواهر و برادر دوقلو آنا و دیتریش بروگمان نیز خرس نقرهای بهترین فیلمنامه را برای نوشتن فیلمنامه «مراحل تصلیب» دریافت کردند که درامی درباره سفر سرنوشتساز یک دختر جوان است. این فیلم را دیتریش بروگمان کارگردانی کرده است.جایزه آلفرد باوئر که به نام اولین کارگردان برلیناله اهدا میشود نیز به آلن رنه، کارگردان کهنهکار فرانسوی رسید که برای جدیدترین فیلمش با عنوان «زندگی رایلی» یک روز پیش جایزه منتقدان بینالمللی فیپرشی را نیز دریافت کرده بود. این جایزه یکی از مهمترین جوایز مستقل است که در جشن اهدای جوایز در برلین اهدا شدند.
امسال تنها نماینده ایران فیلم «عصبانی نیستم!» به کارگردانی رضا درمیشیان در بخش پانورامای جشنواره برلین بود که سهمی از جوایز نداشت.
جایزه بهترین فیلم اول جشنواره برلین به «گوئروس» ساخته «آلونسو روییز پالاسیوس» در بخش پانوراما تعلق گرفت. امسال طبق اعلام قبلی جایزه خرس طلای یک عمر دستاورد سینمایی جشنواره برلین به «کن لوچ»، کارگردان انگلیسی برنده نخل طلا اعطا شد.
همچنین جایزه فیپرشی بهترین فیلم در بخش پانوراما نیز به فیلم «طرز نگاه او» ساخته دانیل ریبریو، کارگردان برزیلی رسید و در بخش «فروم» جشنواره نیز جایزه بهترین فیلم از نگاه منتقدین بینالمللی به فیلم ژاپنی «فرما» اعطا شد که داستان ساده و مینمالیستی آن مورد توجه منتقدین قرار گرفته بود.
جیمز شاموس، تهیهکننده مستقل و فیلمنامهنویس اسکاری فیلمهای «آنگ لی» امسال در راس هیات داوران جشنواره برلین قرار داشت.
دولت بر گسترش ارتباطات گردشگری تاکید دارد
گروه فرهنگ- رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در دیدار با سفیر پرتغال در تهران گفت که دولت یازدهم و شخص رییسجمهور بر گسترش فعالیتهای گردشگری تاکید دارند.
مسعود سلطانیفر، معاون رییسجمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در دیدار با ماریو داماش نونس، سفیر پرتغال در تهران این ملاقات را گام مثبتی برای توسعه همکاریهای فرهنگی و گردشگری دو کشور دانست و گفت: با توجه به قدمت ارتباط دو کشور و روابط چندصد ساله میان ایران و پرتغال، زمینههای همکاری بسیاری در حوزههای فرهنگی و گردشگری میان دو کشور وجود دارد.
معاون رییسجمهور با اشاره به اهمیت جایگاه کشور پرتغال در اتحادیه اروپا یادآور شد: خوشبختانه فضای جدید و سیاستهای روشن دولت یازدهم، امکان تعامل بیشتر و بهتر با سایر کشورها را فراهم کرده است و ما امیدواریم مردم کشورهای دنیا به ویژه مردم پرتغال از ظرفیتهای بینظیر گردشگری، فرهنگی، تاریخی و طبیعی ایران استفاده کنند.رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ادامه داد: دولت و رییسجمهور دولت یازدهم بر گسترش فعالیتهای گردشگری و استفاده گردشگران از ظرفیتها و جاذبههای ایران تاکید و تمرکز دارند.
سلطانیفر بهبود زیرساختهای گردشگری را از دیگر برنامههای دولت تدبیر و امید دانست و تصریح کرد: سازمان میراث فرهنگی به دنبال ایجاد شرایط و تسهیلات مناسب برای ورود گردشگران به ایران است.
وی بناها و آثار تاریخی را متعلق به تمدن بشری دانست و اظهار داشت: این آثار و بناها معرف بخشی از تاریخ روابط بین دولتهاست و ما برای بیان تاریخ و بررسی گذشته، نیازمند حفظ این آثار هستیم.
وی تعامل بخش خصوصی فعال در حوزه گردشگری دو کشور را مهم دانست و افزود: زمینههای همکاری بین بخش خصوصی فعال در حوزه گردشگری ایران و پرتغال بسیار زیاد است و بستر لازم برای مشارکت این بخشها باید توسط دولتها فراهم شود.سلطانیفر در ادامه گردشگری را موضوعی چندوجهی دانست و گفت: گردشگری علاوه بر ارتقای ارتباطات فرهنگی، همکاریهای اقتصادی را نیز به دنبال دارد، حضور موسسات گردشگری فعال دو کشور در نمایشگاههایی که در ایران و پرتغال برگزار میشود در توسعه روابط فرهنگی و اقتصادی دو کشور موثر خواهد بود.
وی با دعوت از مسوولان دولتی توریسم کشور پرتغال برای بازدید از جاذبههای فرهنگی و تاریخی ایران افزود: امیدوارم سال 2014 شاهد اولین نشست مشترک بخش خصوصی فعال گردشگری بین دو کشور باشیم.
استاد منسوخ محذوف!
فاضل ترکمن - استاد از خودش تعریف میکرد. خیلی از خودش تعریف میکرد و کسی جز خودش را نمیدید. میگفت: «متخصص متن هستم». تاکید میکرد که در سراسر ایرانزمین تنها خودش متخصص متن است! منظورش این بود که بعد از اخذ مدارک تحصیلیـ تکمیلی خودش، توی رشته «زبان و ادبیات فارسی»... و در طی چهار سال کارشناسی، دو سال ارشد و ایضا چهار سال دیگر دکترا و همچنین نزدیک به نیمقرن تدریس «شاهنامه»، یاد گرفته است که «دُژَمْ» را «دِژَمْ» نخواند! و بسیار خرسند بود از اینکه میداند «بحر هزج اخرب» یعنی چه! اما حتی بلد نبود، بهاندازه همان مریم حیدرزاده که الکی مسخرهاش میکنند، یک مصراع شعر بگوید، تا مردم با خودشان زمزمه کنند! همان مریم حیدرزاده که «هوشنگ ابتهاج» با آن «سایه»ی بزرگ خودش در غزلسرایی از طعن و لعن کسی نترسید و توی کتاب «پیر پرنیاناندیش...»، دربارهاش گفت: «این دختر حرفهای خیلی ساده و قشنگی دارد. زبان خیلی ساده و بعضی جاها هم هنرمندانه. من با رغبت به نوارهایش گوش میکنم. بعضی جاها خیلی با قدرت این زبان عامه را بهکار میبرد. حرفهای ساده و نرم و نازکی میزند که جامعه خوشش میآید و گاهی قافیههایی اختراع میکند که فوقالعاده است...».
به استاد گفتم که من شخصا از «دکترمحمدرضا شفیعیکدکنی» پرسیدم: «آیا یک شاعر لزوما باید توی بحر عروض غرق بشود و با تنفس مصنوعی زنده بماند که شعر گفتن را یاد بگیرد؟!» و ایشان فرمودند: «نیمی از علم عروض منسوخ شده است و دیگر بهکار نمیآید و یک شاعر خوب برای سرودن شعر وزندار، تنها باید بهصورت شنیداری متوجه کم و زیادی هجاهای ابیات و غلط وزنی شعر خودش بشود و کلید این باب، تنها و تنها شعر خواندن است و شعر خواندن است و شعر خواندن...». استاد اما خندید و لابد پیش خودش فکر کرد که مثلا من نمیدانم این سطر از غزل معروف «سیمین بهبهانی» را اینطوری تقطیع میکنند:
دوباره میسازمت وطن
U / - U - / - U – U -
سیمین بهبهانی؟! هه! استاد فقط اسم سیمین بهبهانی را شنیده و معتقد است که کتاب «عروض و قافیه» «دکترسیروس شمیسا»، یک کپیبرداری ناقص از نظریات «شمس قیس رازی» است! او گمان میکند، هیچکس جز خودش قادر به درک ترکیب مسخره و ناکارآمدی مثل: « مُضارعِ مسدّسِ مقبوضِ مکفوفِ ابترِ محذوف» نیست!
استاد عاشق سینهچاک «ناصر خسرو» است که به تمام مذاهب دنیا غیر از مذهب خودش فحش عنایت کردهاند! استاد «خاقانی» را دوست دارد و به او افتخار میکند که برای فهمیدن معنای یک کلمه از شعر این شاعر (که معلوم نیست از کجایش درآورده!)، باید سالها با لغتنامههای بینهایت جلدی همبستر شد! استاد «شمس لنگرودی» را نمیشناخت و نمیدانست که چه موشکافانه عرض کرده است: «فرق خاقانی و حافظ در این است که خاقانی فقط به نیازهای عقلی یک عده استاد دانشگاه پاسخ میدهد اما شعر حافظ به طیف وسیعی از آدمیزاد پاسخ میدهد، از استاد دانشگاه گرفته تا توده مردم عادی که میخواهند شب یلدا فال بگیرند و ببینند که مشکلشان حل میشود یا نه. برای همین حافظ، حافظ میشود و خاقانی، حافظ نمیشود. چیزی که در حافظ هست در خاقانی نیست. بیشتر مساله خاقانی صناعات ادبی است و او فقط میخواهد به همنوردان خود یادآوری کند که ببینید من اینها را بلد هستم اما حافظ از روی همه اینها پرواز میکند و با اندیشه والایی که دارد، به زبان مردم زمانه خود و درباره مسایل آنها حرف میزند. برای همین هست که حافظ یا سعدی برتر میشوند...».
مشکل استاد این است که فکر میکند، تمام شاعران ادبیات کلاسیک میشوند: مولوی، یا همین بزرگانی که شمس نام برده... و نمیداند هیچکس (جز خودش و ما که دانشجویان این رشته هستیم!)، شاعری به اسم «کسایی مروزی» را نمیشناسد! او اعتقاد دارد ادبیات معاصر همین روزها زندهبهگور میشود و «شاملو» لولو بوده است!
استاد روزی میمیرد. من روزی میمیرم. همه روزی میمیریم... و «بحر رجز مطوی مخبون» بایگانی میشود و دختر و پسرهای هنرمند باز هم به «قبرستان ظهیرالدوله» میروند و در نهایت دلتنگی روی سنگ مزار «فروغ فرخزاد» شمع روشن میکنند...
شماره نود و چهارم مجله حکمت و فلسفه منتشر شد
بنیامین بهادران- این روزها که مجله اطلاعات حکمت و معرفت و خوانندگان آن در انتظار جشن صدمین شماره آن هستند، شماره نود و چهارم آن در بهمن 1392 به چاپ رسید. دبیر دفتر پیشین که عنوانش دینپژوهی2 نام داشت هژیر مهری بود و دبیری دفتر ماه این شماره هم چنانکه از عنوانش هم پیداست- دینپژوهی3- به عهده هژیر مهری بودهاست؛ وی در سر مقاله این شماره چنانکه از عنوان هم برمیآید به رویکردهای دینپژوهی میپردازد و در طول سرمقاله به برخی مهمترین رهیافتها در دینپژوهی همچون مردمشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی، پدیدارشناسی به صورت دقیقتر تمرکز میشود. «دینپژوهی و چالشهای جهان معاصر» نام گفتوگویی است از منیره پنجتنی با همایون همتی، در این مصاحبه موانع و مشکلات مسیر دینپژوهی مورد بررسی قرار میگیرد و در ادامه پدیدارشناسی دین به عنوان رشتهای در حوزه دینپژوهی مورد پرسش و بحث قرار میگیرد. دومین عنوان در بخش دفتر ماه «رابطه میان علم و دین» نام دارد، گفتوگویی با حسن حسینی از علی بابایی و منیره پنجتنی که گفتوگوکنندگان در اینجا برای آغاز، پرسش خود را به نفع بحث بر سر تعریفی از دین آغاز میکنند و در نهایت با بازشکافی برخی عقاید درباره تعاریف دین و مباحث فلسفه دین گفتوگوی خود را با تحلیل آرای آنتونی فلو که در پایان عمر عقایدش را تغییر داد و خلاف باقی عمرش خداباور شد به پایان میبرند.
«نقدی بر آرا ابن عربی براساس دینشناسی ویتگنشتاین» طبق استناد به سخنان نویسنده این مقاله این نوشتار از یکسو ارزیابی توصیفی اندیشههای ابن عربی است و از یکسو ارزیابی تحلیلی
- زبانشناختی- معناشناختی و سبک سنگین کردن آرای او و هم سنجشپذیری آنها با پارادایم دینی-اسلامی. در ادامه بالاخره در این بخش به عنوانی میرسیم که جایش تا به حال در این دفاتر سهگانه خالی بود، «پدیدارشناسی دین»؛ همانطور که در آغاز آمده، پدیدارشناسی دین یکی از اساسیترین رویکردها به دین در قرن بیستم است. این مقاله قدری اصطلاح فلسفی پدیدارشناسی دین را مورد مطالعه قرار میدهد و در ادامه چهرههای شاخص پدیدارشناسی دین مورد بررسی و شناخت واقع میشوند. داگلاس الن، نویسنده این مقاله نوشتار خود را با بیان ویژگیهای پدیدارشناسی به پایان میبرد. در سراشیبی مقالات دفتر ماه به مقالهای برمبنای نظرات فیلسوفی میرسیم که بیشک تفکراتش نقش بسزایی در شکلگیری برخی ایدئولوژیها و جریانات اجتماعی اعصار بعد از خود داشت: هگل. این نوشتار با عنوان «بازشناسی، و دین در اندیشه هگل» مقالهای است از دامین بوترین ترجمه رضا ماحوزی. آخرین مقاله به چاپ رسیده در دفتر ماه شماره نود و چهارم نوشتهای است از فریتووف شووان با عنوان «کاستیهایی در عالم ایمان» با ترجمهای از رضا کورنگ بهشتی.
به زودی انتشارات هارپر در آمریکا ترجمه انگلیسی قرآن و تحلیل و تفسیر آن را به چاپ خواهد رساند. این پروژه حاصل 10 سال تلاش گروهی است به سرپرستی پروفسور سیدحسین نصر. نوشتار اول بخش ادب و هنر این ماه نشریه هم گفتوگویی است از آمنه شیرازینژاد با سیدحسین نصر. نوشتار دیگر با عنوان نامهای خدا در اوستا و قرآن مقالهای است از ملیحه شیرخدایی.
«کتابی به گستره فرهنگ» تنها مصاحبه بخش اندیشه و نظر این شماره است، گفتوگویی با کریم مجتهدی از میثم قهوهچیان. شهودگرایی اخلاقی از جاناتان دنسی و ترجمه ماشاءالله رحمتی، «سنجش و بررسی حمله راسل به هگل» مقالهای قابل توجه و بررسی از لئونگیردینک به ترجمه محمدمهدی اردبیلی پایانبخش اندیشه و نظر شماره نودوچهارم هستند.
بخش کتاب در این شماره جدا از معرفی کتب خارجی به کوشش کیان رضوی، شامل دو مقاله قابل توجه است؛ اولی با عنوان شیخ کبیر بخش دوم مقالهای است که بخش اولش در شماره پیشین به چاپ رسیده بود و دومین، گفتوگویی میان منیره پنجتنی با بهار رهادوست، نویسنده کتاب «چرا نویسنده نشدم؟». چنان که در این گفتوگوی خواندنی پیداست تجربه خواندن این کتاب ویژگی خاص و لذتبخش خود را دارد.
آخرین بخش در هر شماره از این نشریه هم به بررسی و گزارش و اطلاع از آخرین سمینارها، جلسات و بزرگداشتهای فلسفی، پژوهشی در ایران و جهان اختصاص دارد.
مراسم پایانی جایزه هدایت برگزار نمیشود
ایسنا- جهانگیر هدایت از برگزار نشدن مراسم پایانی جایزه ادبی صادق هدایت که قرار بود در روز تولد این نویسنده برپا شود، خبر داد.
برادرزاده صادق هدایت گفت: معمولا روز 28 بهمنماه که روز تولد هدایت است، ما در خانه هنرمندان ایران برنامه مفصلی داشتیم، اما از زمان دولت قبل اجازه برگزاری این برنامه داده نشد.
وی در ادامه افزود: شهریورماه امسال در تماسی تلفنی با شخصی به عنوان معاون خانه هنرمندان صحبت کردم. ایشان سوالهایی را مطرح کردند و بعد سکوت کردند و گفتند با شما تماس میگیریم اما بعدا گفتند ما برای این کار روز آزاد نداریم. مجددا به خانه هنرمندان مراجعه کردم، گفتند تقاضایتان را بنویسید، من هم نامه نوشتم و اشاره کردم که قبلا این برنامه سالها در خانه هنرمندان برگزار شده است و این تقاضا را مطرح کردم که دوباره این برنامه برگزار شود، اما باز هم گفتند برای این کار روز آزاد نداریم؛ یعنی در این شش ماه، از شهریورماه تا آخر اسفندماه، یک روز هم در خانه هنرمندان جا نداشتند که به صادق هدایت اختصاص بدهند.
جهانگیر هدایت همچنین گفت: بعد از آن با فرهنگسرای شفق تماس گرفتیم، آنها هم گفتند ما معذوریم بنابراین احساس کردم دستور کلی صادر شده که فرهنگسراها و اماکن فرهنگی تهران اجازه ندارند برای صادق هدایت مراسم برگزار کنند چون به هر جا که مراجعه میکنیم میگویند وقت نداریم. به هر حال بنده اصولا منصرف شدم، اما از من دعوتی به دزفول شد و یک ماه قبل تولد صادق هدایت را در آنجا جشن گرفتیم و با مردم خونگرم و مهربان خوزستان برنامهای اجرا شد که شامل سخنرانی، موزیک زنده و داستانخوانی بود.
وی ادامه داد: حالا هم برگزیدگان جایزه هدایت معین شدهاند اما ما هیچ برنامهای نداریم. قرار است برگزیدگان شخصا به دفتر من در منزلم مراجعه کنند و هدایا و لوح تقدیرشان را بگیرند. چهار برگزیده داریم که یک نفر اول شده و سه نفر بعدی دوم شدهاند. کسی که اول شده در ونکوور کاناداست و قرار است پدرش به من مراجعه کند و جایزهاش را بگیرد. سه نفر دوم هم خودشان میآیند و هدیهشان را میگیرند. علاوه بر اینها به چهار نفر دیگر هم که به آخرین مرحله رسیده بودند هدایایی داده میشود اما هیچ مراسمی نیست.
پیشتر درباره جایزه ادبی صادق هدایت اعلام شده بود که پس از ارزشیابی و داوریها، از بین 29 داستان که به مراحل پایانی رسیده بود، تعداد هشت داستان به آخرین مرحله ارزشیابی رسیده که یک داستان از نویسنده جوان ایرانی در ونکوور کانادا و بقیه از آثار نویسندگان ساکن ایران است. از بین نویسندگان این هشت داستان، چهار نفر برنده نهایی اعلام خواهند شد که در روز تولد صادق هدایت در 28 بهمنماه به نفر اول تندیس و به سه نفر بعدی لوح افتخار اهدا خواهد شد اما حالا طبق اعلام برادرزاده صادق هدایت، این مراسم برگزار نمیشود و فقط برگزیدگان معرفی میشوند.
اسامی نویسندگان و داستانهای مرحله نهایی جایزه هدایت به ترتیب حروف الفبا از این قرار است: «آینههای شکسته» نوشته اسماعیل زرعی، «تلنگر» اثر مهدی م. کاشانی، «خانهها» نوشته حسین یونسی، «سگ» اثر خلیل نیکپور، «سگهای شینگ» نوشته وحید باقری، «S.D» از امیر یغمایی، «شیکر» نوشته آرش دبستانی و «لیوان یکبار مصرف نیمهپر» از بهاره ارشدریاحی.صادق هدایت ۲۸ بهمنماه ۱۲۸۱ در تهران به دنیا آمد و ۱۹ فروردینماه ۱۳۳۰ در پاریس به زندگی خود پایان داد. پیکر این نویسنده مشهور در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.از جمله آثار بهجامانده از صادق هدایت میتوان به بوف کور، پروین دختر ساسان، ترانههای خیام (صادق هدایت)، حاجی آقا، زنده به گور، زنی که مردش را گم کرد، وغوغ ساهاب، سایه روشن، سگ ولگرد، سه قطره خون، عروسک پشت پرده، علویه خانم، ولنگاری و فواید گیاهخواری اشاره کرد.
اعتراض به «گل گلدون» با صدای اصفهانی
ایسنا- محمد اصفهانی در سومین شب جشنواره موسیقی فجر با مروری بر آثارش به روی صحنه رفت.
تالار وحدت شامگاه 26 بهمنماه میزبان علاقهمندان موسیقی پاپ بود که البته انتظار میرفت هیچ صندلی خالی در این اجرا به چشم نخورد، اما اینگونه نبود.اجرا با قطعه «شب تار» از آلبوم «برکت» آغاز شد که با موسیقی کامیل یغمایی همراه بود.
«ماه نو»، «ملا ممدجان»، «دلقک»، «ماه غریبستان»، «دیده بگشا» و... از جمله قطعاتی بود که در این کنسرت اجرا شد.
بخش دیگری از اجرای محمد اصفهانی به اجرای قطعه «گل گلدون» اختصاص داشت که خیلیها این قطعه را با صدای سیمین غانم میشناسند. اصفهانی این قطعه را با تنظیمی متفاوت اجرا کرد و پس از پایان قطعه تعدادی از حاضران در طبقه همکف اعتراض کردند که «آقای اصفهانی خیلی بد بود!»یکی دیگر از حاضران نیز گفت: «اصلا برای اجرای این قطعه از آقای شهبازیان اجازه گرفتهاید؟»
پس از اجرای این قطعه تعدادی از روزنامهنگاران و خبرنگاران سالن را ترک کردند.همچنین محمد اصفهانی با دو وکالیست و ارکستر کامل به روی صحنه رفته بود.
اکران فیلم «سیزده» در اردیبهشتماه
مهر- فیلم سینمایی «سیزده» ساخته هومن سیدی اردیبهشت ماه 93 اکران عمومی میشود.
سعید سعدی، تهیهکننده ساخته هومن سیدی گفت: پخش این فیلم برعهده نسیم صباست و با برنامهریزیهای انجام شده اردیبهشتماه فیلم روی پرده میرود.
وی افزود: فکر میکنم با توجه به استقبال مردم از فیلم در سی و دومین جشنواره فیلم فجر بتوانیم اکران خوبی هم داشته باشیم.
به گفته سعدی، بیشتر مخاطبان اصلی این فیلم جوانان هستند.
در فیلم سینمایی «سیزده» امیر جعفری، آزاده صمدی، ریما رامینفر، امیر جدیدی، نوید محمدزاده، یسنا میرطهماسب و ویشکا آسایش بازی میکنند. این فیلم داستان پسربچه 13 سالهای است که به دلیل طلاق والدینش دچار بحرانهای اجتماعی میشود...
این فیلم در سی و دومین جشنواره فیلم فجر در بخش نگاه نو حضور داشت و جایزه ویژه هیات داوران را دریافت کرد که هومن سیدی این جایزه را به رییسجمهور تقدیم کرد.
اظهارنظر قریبیان درباره داوری جشنواره
ایلنا- فرامرز قریبیان، عضو هیات داوری سی و دومین جشنواره فیلم فجر گفت: سالها بود داوری را قبول نمیکردم چراکه مشکلات را میدانستم و مسایلی را که آخر هر دوره درباره داوران گفته میشود دیده بودم. اما به خاطر آقای رضاداد که به سینما حسننیت دارد و در برای پیشرفت آن حرکت میکند، قبول کردم این دوره به عنوان داور در جشنواره حضور داشته باشم.
وی گفت: به طور طبیعی در جلسات هیات داوری هرکس نظراتی دارد اما به هر حال آنچه در پایان جلسات جمعبندی میشود ملاک است. مثلا اینکه بهترین فیلم دو انتخاب باشد یا در بخشهایی دو سیمرغ داده شود یا اینکه در بخش بازیگر مکمل زن دو دیپلم افتخار داده شود نتیجه مباحث است. در حوزه صدا هم صحبت زیادی شد که در نهایت قرار شد به یک فیلم برای صدابرداری و صداگذاری دو سیمرغ داده شود.
این بازیگر تعداد فیلمهای جشنواره سیودوم را در بخش مسابقه زیاد عنوان کرد و گفت: حدود ۱۰ فیلم مناسب بخش مسابقه نبود و اگر مثل سالهای قبل ۲۲ فیلم به این بخش راه پیدا میکرد قضاوت بهتر میشد.
وی با اشاره به حواشی فیلم «عصبانی نیستم» اظهار کرد: در این مورد با توجه به اینکه تهیهکننده فیلم از داوری نهایی انصراف داد فیلم از داوری درآمد و نتایجی که در اختتامیه خوانده شد نتایج نهایی هیات داوری با توجه به انصراف یک فیلم بود و جای هیچشک و شبههای وجود ندارد.
«باغ دلگشا» پری صابری در تالار وحدت
ایلنا- پری صابری که چندی پیش با اجرای نمایش «مرغ باران» مهمان مجموعه تالار وحدت بود از قصد خود برای روی صحنه بردن نمایش «باغ دلگشا» در این مجموعه خبر داد.
این کارگردان و نمایشنامهنویس طبق توافق با رضا سعیدیپور، مدیر تالار وحدت از اول خردادماه «باغ دلگشا» را در تالار وحدت روی صحنه میبرد.صابری «مرغ باران» را اردیبهشتماه امسال با تهیهکنندگی جهانگیر کوثری روی صحنه برد که در این نمایش هنرمندانی همچون انوش معظمی، امیر یل ارجمند، پژمان کاشفی، علیرضا ناصحی، شهرام نجاتی، الهام دهقانی، هانا کامکار، امین آذری و فرشته نوید به ایفای نقش پرداختند.نمایش «مرغ باران»، داستان نبرد جمشید و ضحاک است. پس از اینکه جمشید خود را به عنوان جانشین خدا معرفی کرد فر ایزدی از او دور شد و ضحاک تخت و تاج را از او گرفت، او با ظلم بر مردم حکومت کرد. کاوه آهنگر و فریدون در مقابل ضحاک ایستادند و او را اسیر کرده و در کوه دماوند به بند کشیدند.