Quantcast
Channel: صفحه ۸ - روزنامه جهان صنعت
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

8

$
0
0

جایگاه هلدینگ خلیج‌فارس در توسعه صنایع پتروشیمی

ادامه از صفحه 7
...صادرات محصولات مجتمع‌های شرکت‌های هلدینگی برخوردار باشد. این ساختار و نحوه عملکرد آن در راستای سیاست‌های کلان پتروشیمی کشور است که رشد و توسعه صنعت صنایع تکمیلی را در برنامه‌های بلندمدت مورد نظر دارد.
برخورداری از نیم قرن تجربه
ویژگی مهم دیگر هلدینگ خلیج‌فارس این است که باوجود زمان کوتاه تشکیل و آغاز به کار با بهره‌گیری از نیروهای مجرب و باسابقه پتروشیمی عملا نیم قرن تجربه صنایع پتروشیمی کشور را از ابتدای آغاز به کار با خود به همراه دارند. این نحوه به‌کارگیری تجربیات موجود در پتروشیمی امتیاز مهمی است که نمی‌توان آن را به آسانی در دیگر سازمان‌ها و واحدهای صنعتی کشور مشاهده کرد.
به عبارت دیگر شرکت ملی صنایع پتروشیمی عملا تمامی نیم قرن تجربه و تخصص خود در اجرای بزرگ‌ترین مجتمع‌های تولیدی کشور را از طریق شرکت مدیریت توسعه صنایع پتروشیمی و در اختیار داشتن حداکثر سهم از بازارهای جهانی و منطقه‌ای، فروش محصولات پتروشیمی و امکان جذب مشارکت‌های بین‌المللی را از طریق شرکت‌های بازرگانی پتروشیمی و شرکت پتروشیمی بین‌الملل و ارایه مطلوب‌ترین خدمات آموزشی، رفاهی و سرویس‌هاس مورد نیاز نیروهای شاغل در مناطق عملیاتی را از طریق دو شرکت عملیات غیرصنعتی و پازارگاد و شرکت راهبران فنون پتروشیمی به هلدینگ خلیج‌فارس منتقل کرده است. نقش مهم دیگر این شرکت در دو منطقه ویژه اقتصادی بندرامام و عسلویه تامین نیاز تمامی مجتمع‌های پتروشیمی منطقه به سرویس‌های جانبی شامل آب، برق و بخار است که با در اختیار داشتن دو مجتمع پتروشیمی فجر و مبین صورت می‌گیرد.
جایگاه مهم هلدینگ در تولید
مجتمع‌های تحت پوشش هلدینگ خلیج‌فارس هم‌اکنون 30 درصد از مجموع تولید محصولات پلیمری کشور، 74 درصد از تولید PVC، بیش از 11 درصد از تولید پلی اتیلن سنگین و 10 درصد از تولید پلی‌اتیلن سبک کشور را در اختیار دارند. این ارقام به خوبی نشان‌دهنده جایگاه مهم هلدینگ خلیج‌فارس در بخش تولید و ایجاد ارزش‌افزوده در کشور است.
لازم به ذکر است مجتمع پتروشیمی بندرامام، این شهر بزرگ پتروشیمی و نگین طلایی صنایع پتروشیمی کشور از جمله واحدهای منتقل شده به هلدینگ است که عملا شامل پنج شرکت مجزا ولی مرتبط با هم است و هلدینگ خلیج‌فارس با برخورداری از تولیدات ارزشمند آن و همچنین سایر مجتمع‌هایی که در مجموعه هلدینگ خلیج‌فارس قرار گرفته‌اند علاوه بر تامین نیاز داخل مهم‌ترین منبع تامین نیاز بسیاری از کشورهای دور و نزدیک هستند.
از جمله اهداف مهم هلدینگ خلیج‌فارس به‌کارگیری سیاست‌هایی است در جهت حمایت از شرکت‌های ایرانی و تولیدکنندگان داخلی. بر همین مبنا ابتدا با ایجاد معاونت بازرگانی، تشکیل جلسات منظم هماهنگی با مسوولان فروش مجتمع‌های هلدینگی و ارتباط با مشتریان داخلی و خارجی تلاش دارد شرایط فروش محصولات مخصوصا به تولیدکنندگان ایرانی را به‌گونه‌ای طراحی و تنظیم کند که بخش‌خصوصی از بابت امکان پرداخت به موقع هزینه خرید محصولات پتروشیمی زیرمجموعه هلدینگ دغدغه‌ای نداشته باشد و از سوی دیگر از بابت تلاطم نرخ برابری ارز نیز دچار ضرر و زیان نشود.
عرضه سهام هلدینگ در بورس
باید توجه داشت که چگونگی و زمان دقیق ورود هلدینگ خلیج‌فارس به بازار بورس تابع سیاست‌های سازمان بورس و خصوصی‌سازی و شرکت ملی صنایع پتروشیمی است اما آنچه باید به آن تاکید کرد این مطلب است که پتروشیمی تمامی الزامات برای عرضه اولیه بخشی از سهام این هلدینگ در بورس را فراهم کرده و هر زمان مجوز سازمان خصوصی‌سازی و بورس صادر شود پتروشیمی آمادگی عرضه سهام هلدینگ را دارد. بدون‌شک عرضه سهام پتروشیمی خلیج‌فارس در بورس موجب رونقی امیدوارکننده و سازنده در حوزه صنایع نفت و پتروشیمی شده و زمینه مساعدی برای توسعه هرچه گسترده‌تر طرح‌های آینده این صنعت را فراهم می‌کند. در آن زمان همه آحاد مردم این فرصت را دارند تا با استقبال و خرید سهام عرضه شده از منافع ارزشمند حاصل از تولیدات پتروشیمی برخوردار شوند.
*کارشناس امور بین‌الملل پتروشیمی

 

صنعت نفت و حماسه اقتصادی در سال 92بستن چاه‌های نفت؛ توقف تولید یا جلوگیری از خام‌فروشی؟

سال 92 توسط مقام معظم رهبری به عنوان سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نام‌گذاری شده است. نام‌گذاری امسال به این عنوان از دو جهت حایز اهمیت فراوان است:
1- مقام معظم رهبری طی سال‌های گذشته توجه خاصی به مقوله اقتصاد مبذول داشته‌اند. اگر به نام‌گذاری سال‌های گذشته توسط ایشان توجه کنیم، درمی‌یابیم که همواره اقتصاد از جایگاه خاصی برخوردار بوده است. ایشان از سال 1388 تاکنون همواره مسایل اقتصادی را بیشتر مورد توجه قرار داده‌اند به طوری که سال 1388 را به عنوان  سال «اصلاح الگوی مصرف»، سال 1389 را به عنوان سال «همت مضاعف و کار مضاعف»، سال 1390 را سال «جهاد اقتصادی» و سال 1391 را به عنوان سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نام‌گذاری کرده‌اند.
این نگرش بیش از هر چیز نشانه‌ای روشن از نقش مهم اقتصاد در رشد و توسعه همه جانبه کشور است و تاکید بر این مقوله مهم توسط شخص اول مملکت تاکیدی بر اهمیت اقتصاد و لزوم دستیابی به یک اقتصاد پیشرفته متناسب با شان یک نظام اسلامی است که قصد دارد الگویی مناسب برای اداره کشور مبتنی بر ارزش‌های دینی و اسلامی به جهانیان ارایه دهد.
2- سال 1392 سال حساس و سرنوشت‌سازی برای کشور محسوب می‌شود. برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در کشور ما همواره بسیار مهم بوده ولی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم که قرار است روز 24 خردادماه سال جاری برگزار شود از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار است. حوادث پس از انتخابات 1388 موجب شده نگاه جهانیان بیش از هر زمان دیگری به انتخابات 92 و میزان مشارکت مردم در آن باشد. از سوی دیگر این انتخابات در شرایطی برگزار می‌شود که در تمام سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هیچگاه صف‌بندی گروه‌ها و جناح‌های سیاسی فعال در کشور اینچنین مبهم نبوده است. پیچیدگی‌های شرایط انتخاباتی آتی موجب شده اغلب مدیران و مسوولان کشور و همچنین مردم بیش از هر زمان دیگری به موضوع انتخابات توجه کنند به همین دلیل پیش از آغاز سال جدید همگان انتظار داشتند مقام معظم رهبری در نام‌گذاری سال جدید صرفا به موضوع انتخابات توجه داشته باشند و نامی متناسب با این موضوع مهم سیاسی در مقطع سرنوشت ساز فعلی در نظر گیرند تا اهمیت این انتخابات را در قیاس با انتخابات گذشته مورد تاکید قرار دهند. نام‌گذاری سال جدید با عنوان «حماسه سیاسی» دقیقا با عنایت به موارد فوق صورت گرفت چراکه انتخابات آتی ریاست جمهوری نیازمند آفرینش یک حماسه سیاسی است اما با این وجود مقام معظم رهبری به موضوع «حماسه اقتصادی» هم به موازات «حماسه سیاسی» توجه نشان دادند تا اثبات شود در الگوی مورد نظر رهبری در ایران پیشرفته و توسعه یافته مبتنی بر سندهای بالادستی نظام جمهوری اسلامی از جمله سند چشم‌انداز 20 ساله حتی در شرایط دشوار و مبهم سیاسی هم اقتصاد از نقش و اهمیت فراوانی برخوردار است.
در مجموع نام‌گذاری اغلب سال‌های اخیر با نام‌های مرتبط با موضوع اقتصاد و توجه به مقوله اقتصاد در سال جاری که توجه همگان به موضوعات سیاسی مرتبط با انتخابات جلب شده، هر دو نشان‌دهنده اهمیت اقتصاد در منظر مقام معظم رهبری است به همین دلیل در سال جاری تلاشی دوچندان باید صورت گیرد تا در کنار حماسه سیاسی که در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری تبلور می‌یابد، حماسه‌ای اقتصادی در عرصه‌های مختلف تحقق یابد اما پرسش اساسی این است که حماسه اقتصادی در صنعت نفت چگونه تبلور عینی خواهد یافت؟
حماسه اقتصادی و اقتصاد متکی به نفت
در این موضوع تردیدی نیست که اقتصاد ایران متکی به نفت است و این آسیب نیز طی 10 سال و 20 سال ایجاد نشده که در زمانی کوتاه رفع شود. از ابتدای دهه 1350 خورشیدی که قیمت نفت در بازارهای جهانی افزایش یافت و در پی شوک نفتی آن دوره که جنگ اعراب و اسراییل آن را به نقطه اوج رساند، توجه به نفت و درآمدهای نفتی در کشورهای نفتخیز جهان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت که ایران نیز از این قاعده مستثنا نبود. بهره‌گیری از دلارهای بادآورده نفتی آنچنان شیرین بود که طی سال‌ها و اغلب کشورهای نفتخیز فروش نفت را مهم‌ترین منبع درآمد خود قرار دادند و اگرچه برخی فراز و نشیب‌ها در بازارهای جهانی و کاهش مقطعی قیمت نفت موجب شد این کشورها بر لزوم توجه به منابع جایگزین مالی و کاهش اتکای اقتصاد خود به نفت سخن بگویند اما در عمل هیچ‌گاه این اتفاق رخ نداد و کشورهای در حال توسعه همچنان متکی به نفت باقی ماندند. در ایران نیز همه ساله بر لزوم کاهش اتکای اقتصاد به درآمدهای نفتی تاکید شد و دولت‌ها وعده کاهش سهم نفت در بودجه را سر دادند اما آنچه در عمل رخ داد، خلاف این موضوع بود چرا که درآمدهای نفتی به ویژه در یک دهه اخیر که قیمت نفت در بازارهای جهانی سیر صعودی بی‌سابقه‌ای را در پیش گرفت، منبع درآمد مهمی برای دولت‌ها به منظور جبران ضعف‌ها و ناکارآمدی‌ها و کسری بودجه‌ها بود به همین دلیل هم بود که ایده‌هایی چون تشکیل حساب ذخیره ارزی که قرار بود مازاد درآمدهای نفتی به آن واریز شود، در عمل به اهداف و آرمان‌های والای خود نرسید و تبدیل کردن این حساب به آنچه در کشورهایی همچون نروژ تجربه شده بود، به دلیل دست‌اندازی مداوم دولت‌ها به آن، رویایی در دوردست باقی ماند به همین دلیل باوجود همه تاکیدات به رهایی اقتصاد کشور از اتکا به نفت به دلایلی که ذکر شد همچنان شاهد سیطره نفت به اقتصاد هستیم و طبیعتا کالبدشکافی مقوله حماسه اقتصادی در اقتصاد متکی بر درآمدهای نفتی نیازمند بررسی بیشتر و دقیق‌تری است.
حماسه اقتصادی کارکنان صنعت نفت
در بررسی مقوله حماسه اقتصادی و صنعت نفت، یک نکته را باید مجزا از سایر مسایل مربوط به آن مورد بررسی قرار داد که آن تلاش‌های مدیران و کارکنان صنعت نفت در شرایط سخت و دشوار تحریم‌های اقتصادی غرب بر ضد ایران است که آن را می‌توان مصداق بارز حماسه اقتصادی دانست. طی سال‌های گذشته تحریم‌هایی ضد جمهوری اسلامی ایران اعمال شده که پیش از این سابقه نداشت.
تحریم‌های اقتصادی موجب شد در برخی حوزه‌های تامین کالا و خدمات دشواری‌هایی برای کشور ایجاد شود چراکه تمام برنامه‌ریزی‌های قبلی براساس تامین برخی کالاها و خدمات توسط شرکت‌های غربی صورت گرفته بود اما شدت گرفتن تحریم‌ها، برنامه‌ریزی‌ها را دچار مشکل کرد و این امر به ویژه در زمانی که فازهای 6، 7و8  و نیز  9 و 10 میدان گازی پارس جنوبی در حال اجرا بود، دشواری‌های فراوانی ایجاد کرد چراکه براساس قراردادهای قبلی قرار بود تامین کالا و خدمات توسط شرکت‌های غربی در زمان از پیش تعیین شده صورت گیرد اما با شدت گرفتن تحریم‌ها آنها از زیر بار مسوولیت شانه خالی کردند، در چنین شرایطی که برای سایر پروژه‌های نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی - از جمله میدان نفتی آزادگان - هم رخ داد و تاخیرهای فراوانی را ایجاد کرد، آنچه ورق را برگرداند، تلاش و همت کارکنان زحمتکش  صنعت نفت بود که طی سال‌های گذشته به ویژه در سالی که توسط مقام معظم رهبری به نام سال «همت مضاعف، کار مضاعف» نام‌گذاری شده بود، موفق شدند در حوزه‌های مختلف تا حد زیادی خلاء حاصل از غیبت شرکت‌های خارجی در ایران را پر کنند. اگر بخواهیم سال 1392 را که به نام سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نام‌گذاری شده در مورد کارکنان صنعت نفت مصداق دهیم، حماسه اقتصادی را می‌توانیم حاصل تلاش و زحمات کارکنان صنعت نفت  بدانیم. حماسه اقتصادی، همان تلاش پیگیر و مداوم و خستگی‌ناپذیر کارکنان صنعت نفت است که در نمایشگاه هجدهم صنعت نفت به عنوان تجلی جهاد خودکفایی اقتصادی نامیده شده است بنابراین اگر حماسه اقتصادی را در داخل مجموعه صنعت نفت مورد بررسی قرار دهیم قطعا همان تلاش کارکنان صنعت نفت برای جبران کاستی‌های حاصل از تحریم‌هاست که این امر در صنعت نفت ما که پس از بیش از یک قرن همچنان وابستگی در تار و پود آن عجین شده، مصداق بارزی از حماسه اقتصادی است اما حماسه اقتصادی در خارج از مجموعه صنعت نفت و در عرصه کلان اقتصادی کشور معنا و مفهومی عام‌تر می‌یابد.
حماسه اقتصادی و چاه‌های نفت
مقام معظم رهبری در روز اول فروردین ماه امسال در سخنرانی خود در مشهد مقدس مسایل مهمی را در مورد اقتصاد وابسته به نفت مطرح کردند که مرور آن خالی از لطف نیست. ایشان فرمودند: اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولت‌های ما در برنامه‌های اساسی خودشان این را بگنجانند. من 17، 18 سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود، به مسوولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم در چاه‌های نفت را ببندیم. آقایان به قول خودشان «تکنوکرات» لبخند انکار زدند که مگر می‌شود؟! بله، می‌شود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامه‌ریزی کرد. وقتی برنامه اقتصادی یک کشور به یک نقطه خاصی متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطه خاصی تمرکز پیدا می‌کنند، بله، تحریم‌ها اثر گذاشت، منتها نه آن اثری را که دشمن می‌خواست.
اکنون موضوعی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که اهداف مقام معظم رهبری در این زمینه چگونه تحقق خواهد یافت و آیا منظور از آن بستن چاه‌های نفت به منظور عدم تولید است یا می‌تواند معنایی دیگر هم داشته باشد؟
 وقتی از بسته شدن چاه‌های نفت سخن به میان می‌آید، ابتدا باید مفهوم واقعی این عبارت را دریافت. یک معنای این امر می‌تواند این باشد که چاه‌های نفت را ببندیم و هیچ‌گونه تولیدی انجام ندهیم تا منابع زیرزمینی برای نسل‌های آتی باقی بماند.  این امر در ظاهر خوب است و می‌تواند نشانه‌ای از آینده‌نگری ما باشد اما واقعیت آن است که این موضوع دو مشکل عمده دارد، نخست اینکه برخی از میادین نفت و گاز ما با کشورهای همسایه مشترک است و این امر چه در دریا و چه در خشکی دیده می‌شود. تعدد میادین مشترک نفت و گاز در خلیج فارس با کشورهای دیگر همچون قطر، امارات، کویت، عربستان و حتی عمان، میادین مشترک در مرز عراق و حتی میادین مشترک در شمال شرقی کشور نشان می‌دهد که برای برداشت نفت و گاز از این میادین باید تلاش بیشتری صورت گیرد. تاکنون کشور ما از ناحیه تاخیر در برداشت از میادین مشترک با کشورهای همسایه بسیار ضرر کرده است که نمونه بارز آن تاخیر در برداشت از میدان مشترک گازی پارس جنوبی و حتی لایه نفتی این میدان است. در مورد لایه نفتی پارس جنوبی در حالی که قطر مدت‌هاست برداشت نفت را از این میدان آغاز کرده، کشور ما عملیات حفاری در این میدان را همزمان با نخستین روز از نمایشگاه هجدهم نفت به پایان رساند. این تاخیرها در سایر میادین مشترک هم تا حدی دیده می‌شود و بیم آن می‌رود که در مورد میادین مشترک با عراق به ویژه با توجه به برنامه‌ریزی گسترده همسایه غربی ما برای افزایش برداشت از این میادین و حضور فعال شرکت‌های چندملیتی در این کشور این تاخیرها بار دیگر تکرار شود. به همین دلیل طبیعی است که در میادین مشترک نفت وگاز نه‌تنها نمی‌توانیم چاه‌ها را ببندیم تا برای نسل‌های آینده حفظ شود بلکه باید سرعت عملیات حفاری و استخراج و تولید را هم افزایش دهیم تا در میادین مشترکی که برداشت از آن همچون خوردن آب یک لیوان توسط دو نفر با دو نی در آن است، طرف مقابل نتواند آب بیشتری از لیوان بنوشد و سهم بیشتری برداشت کند. این خطر به ویژه در مورد میادین مشترک ما در خلیج‌فارس به دلیل آنکه شیب آن به سمت جنوب است، بیشتر احساس می‌شود بنابراین در میادین مشترک باید تلاش بیشتری صورت گیرد تا عقب‌ماندگی‌ها جبران شود و اگر هم قرار باشد چاه‌های نفت و گاز ما بسته شود، چاه‌های موجود در میادین مشترک از این امر مستثنا خواهد بود اما  آیا سایر چاه‌های نفت و گاز کشور باید مسدود شود؟ اگر موضوع، اولویت بندی برای برداشت نفت و گاز از میادین مختلف کشور باشد، طبیعی است که برداشت از میادین مشترک اولویت بیشتری دارد و می‌توان برداشت از میادین مستقل داخل کشور را به تاخیر انداخت اما نمی‌توان نسبت به برداشت از میادین مستقل هم به دلایل مختلف علمی و ژئوفیزیکی بی‌تفاوت بود چرا که گاه تاخیر در برداشت از برخی میادین به دلیل مختصات فیزیکی آن می‌تواند برداشت از آن را در درازمدت دچار چالش‌هایی کند. از سوی دیگر باید به این امر مهم توجه داشته باشیم که وقتی برنامه‌ریزی گسترده‌ای برای افزایش تعداد پالایشگاه‌ها و مجتمع‌های پتروشیمی و افزایش ظرفیت پالایش و پتروشیمی کشور صورت می‌گیرد، طبیعتا این مجتمع‌ها نیازمند خوراک کافی و مناسب هستند. وقتی ما نوید تبدیل شدن به صادر کننده بزرگ بنزین و فرآورده‌های نفتی را مطرح می‌کنیم یا برای افزایش ظرفیت صادرات محصولات پتروشیمی و فرآورده‌های حاصل از گاز برنامه‌ریزی می‌کنیم، باید خوراک بیشتری برای افزایش این تولیدات تامین کنیم که این امر با افزایش تولید امکان‌پذیر است، نه با بستن چاه‌های نفت و گاز. پس پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود این است که منظور مقام معظم  رهبری از بستن چاه‌های نفت یا اقتصاد بدون نفت چیست؟
وقتی سخن از این موضوع مطرح می‌شود همان‌گونه که مقام معظم رهبری نیز چندین بار به این موضوع پرداخته و بر آن تاکید کرده‌اند، منظور کاهش وابستگی به نفت است. وقتی تمام برنامه‌ریزی‌های اقتصادی کشور براساس درآمد حاصل از فروش نفت صورت گیرد، طبیعی است که در صورت بروز هرگونه خدشه در تامین این درآمدها از طریق تحریم‌ها یا مواردی مشابه آن، شاهد آسیب دیدن کلیت اقتصاد کشور خواهیم بود و بستن چاه‌های نفت نه به معنای توقف تولید بلکه به مفهوم کاهش وابستگی به نفت با هدف کاهش آسیب‌پذیری اقتصاد نفتی کشور در مقابل فشارهای دشمن است. موضوع کاهش وابستگی اقتصاد کشور و بودجه سالانه به نفت همواره مورد تاکید دولت‌های مختلف قرار داشته اما آنچه در عمل رخ داده، تداوم وابستگی بخش مهم از بودجه سالانه کشور به درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت است و آنچه ممکن است عزم جدی و متناسبی برای کاهش وابستگی به نفت ایجاد کند، مثل سایر حوزه‌های وابستگی، تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی است که موجب کاهش فروش نفت ایران و به تبع آن درآمدهای ارزی کشور می‌شود و در پی آن دولت مجبور می‌شود راهکاری برای رفع این مشکل پیدا کند که همین امر نیل به هدف کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی را سرعت می‌بخشد.
به هر حال وقتی تاکید رهبری بر حماسه اقتصادی را در کنار موضوع تاکید بر عدم وابستگی به صنعت نفت قرار می‌دهیم به این نکته می‌رسیم که بهترین راه تحقق حماسه اقتصادی مورد نظر رهبری در صنعت نفت، گسترش تلاش برای جلوگیری از خام فروشی نفت و تقویت سازوکارهای تبدیل نفت به فرآورده‌های مختلف پالایشی و پتروشیمی با ارزش افزوده به مراتب بالاتر است تا از این طریق استقلال و خودکفایی کشور به نحو مطلوب‌تری رقم بخورد.

 

بازخوانی سخنان مقام معظم رهبری درباره صنعت نفت
یکم فروردین 1373 در مشهد: یک وقت خطاب به بعضی از سیاسیونی که در کشورهای دیگر تولید‌کننده فعال نفت هستند، نکته و سوالی مطرح کردم و گفتم: «ما امروز نفت داریم. کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، بعضی کشورهای آفریقایی و بعضی کشورهای آسیایی هم نفت تولید می‏کنند. این نفت گران‌قیمت را به قیمت‌های ارزان و به بشکه‏ای چندین برابر کمتر از قیمت حقیقی آن، از اینها می‏خرند. این کشورها هم چون به پول فروش نفت احتیاج دارند بالاجبار آن را با قیمت پایین می‏فروشند آنگاه مستکبرین می‏روند و از این نفت حداکثر استفاده را می‏کنند.» سوالی که مطرح کردم این بود؛ گفتم: «حالا فرض کنید به جای کشورهای عربستان، ایران، اندونزی، امارات، کویت و... نفت در اختیار آمریکا، انگلیس، ایتالیا و بعضی کشورهای دیگر اروپایی بود و ما می‏خواستیم از آنها نفت بخریم. شما را به خدا حاضر بودند حتی یک قطره نفت به ما بدهند؟! اگر شما می‏خواستید یک بشکه نفت از آنها بگیرید، صدگونه شرط و شروط می‏گذاشتند و بعد هم به هر قیمتی که دلشان می‏خواست، آن را به شما می‏دادند! امروز همان نفت، یعنی همان مایع ذی‏قیمت را با استفاده از خیانت بعضی از دولت‌های تولید‌کننده نفت که دستشان در دست آنهاست به کمترین قیمت ممکن می‏خرند و در واقع غارت می‏کنند و می‏برند و از آن همه اساس مدنیت صنعتی کنونی را برپا می‏دارند. روشنایی‏شان از نفت ماست، گرمایشان از نفت ماست، حرکتشان از نفت ماست، کارخانه و مصنوعاتشان هم از نفت ماست.»
یکم فروردین‌ماه 1377 در مشهد: ما از جهت نفت هم ضربه اقتصادی می‌خوریم! نفت ثروت ملت ایران و ثروت دولت است  اما درآمد دولت تولید‌کننده نفت، کمتر از درآمد دولتی است که کمپانی‌های نفتی آن را از ما می‌خرند و آن دولت از آنها مالیات می‌گیرد! شما ببینید چه ظلم بزرگی در دنیا انجام می‌گیرد و اتفاق می‌افتد! یعنی تجار و کارخانه‌داران فلان کشور صنعتی که نفت را از خلیج‌فارس می‌خرند و به آنجا می‌برند، دولت از آنها مالیات می‌گیرد- به خاطر نفتی که آنها می‌خرند و وارد می‌کنند- آن مالیاتی که او به‌خاطر این نفت می‌گیرد، بیشتر از آن قیمتی است که دولت تولید‌کننده و صادرکننده نفت به خاطر فروش نفت خودش می‌گیرد! آیا این ظلم نیست؟! این ظلمی است که کشورهای صنعتی می‌کنند. اعمال نفوذی است که می‌کنند. این یک ضرر است.
4 تیر‌ماه 1377 در نماز جمعه تهران: ماده‏ ارزشمندی که امروز دنیا جانش به آن بند است، یعنی نفت به ملت‌های خاصی متعلق است به طور عمده در همین منطقه خود ما، مقداری هم در جاهای دیگر اما سرنوشت این ماده، قیمت‏گذاری و مصرفش، دست دیگران است و صاحبان اصلی در آن کمترین نقش را دارند! یک روز سیاست‌های آنها به نحوی اقتضا می‏کند که قیمت را اندکی بالا ببرند تا فلان دولت پولدار شود و برود جنس‌های آنها را بخرد بنابراین مقداری قیمت را بالا می‏برند. یک‏وقت سیاست‌ها اقتضا می‏کند که چند کشور را دچار تنگنای اقتصادی کنند پس قیمت نفت باید پایین بیاید.
11 آبان‌ماه 1382 در دیدار اقشار مختلف مردم: من یک وقت راجع به نفت گفتم اگر این نفتی که دست کشورهای این منطقه است در دست اروپایی‌ها بود و بنا بود آنها به شما مردم ایران و مردم سایر کشورهایی که امروز نفت تولید می‏کنند، بفروشند، برای هر استکانش جان شما را می‏گرفتند! حالا میلیون‌ها بشکه را به قیمت ثمن‏بخس می‏خرند و پولی که بابت آن می‏دهند، مثل ندادن است.
28 بهمن‌ماه 1385 در دیدار اقشار مختلف مردم: حالا آنها نفت را ندارند ولی اگر همین نفت- فعلا انرژی کنونی ما نفت و گاز است- که در اختیار کشور ما و کشورهای این منطقه خلیج‌فارس هست، در دست دیگران بود و بنا بود آنها به ما بدهند، من بارها گفته‌ام که نه بشکه‌ای، هر بطری‌اش را گران‌تر از قیمتی که ما امروز به آنها یک بشکه را می‌فروشیم به ما می‌فروختند با هزار تحمیل. آنها می‌خواهند فردا که نفتی وجود نداشت در دنیا- نفت که تا ابد نمی‌ماند، تمام می‌شود- اختیار انرژی در دست آنها باشد. ملت‌هایی که می‌توانند خودشان تولید انرژی کنند، نکنند. این را می‌خواهند، دنبال اینند. ملت ما این را فهمید، ایستاد. خوشبختانه مسوولان ما آگاهانه دنبال این قضیه رفتند و تصمیمشان هم جدی است و به جاهای بسیار خوبی رسیده‌اند؛ ان‌شاءالله به جاهای بهتری هم خواهند رسید.
8 فروردین‌ماه 1390 در جمع متخصصان و کارکنان صنعت نفت در عسلویه: درخصوص مساله نفت و گاز، علاوه بر بخش‌های فنی حتما باید روی بخش‌های حقوقی و اقتصادی- حقوق نفت و گاز، اقتصاد نفت و گاز- کار کنیم، فکر کنیم و در این زمینه مطالعات علمی داشته باشیم. جوان‌های ما خواهند توانست در این زمینه‌ها کار کنند و ان‌شاءالله پیشرفت پیدا خواهند کرد. این ثروت متعلق به ملت ایران است. گاز ثروت است، نفت ثروت است اما از این ثروت‌ها خیلی مهم‌تر، نیروی انسانی بااستعداد و علاقه‌مند و دارای توان کار است. ما این ثروت را داریم؛ اصل این است. اگر یک ملتی این نیروی انسانی را داشت، می‌تواند ثروت‌های طبیعی خودش را هم استحصال کند و در خدمت ملت قرار دهد اما اگر این را نداشت، ثروت‌های طبیعی‌اش هم در خدمت دیگران قرار خواهد گرفت برای دیگران بیشتر سود خواهد داد تا برای خود او. ما بحمدالله این ثروت را داریم.
یکم فروردین‌ماه 1391 در مشهد: من در همین هفته گذشته و در پایان سال 90 بازدیدی داشتم از «پژوهشگاه صنعت نفت». پیشرفت‏هایی که در این نمایشگاه دیدم پدیده‏های مهمی بود که یک روزی ملت ما در خواب هم نمی‌دید. این پیشرفت‏ها به شکل قاعده درآمده است. من چند تا از خصوصیات را که مشاهد کردم عرض کردم:
1- روحیه جهادی حاکم در بین دانشمندان: این روحیه حاکم بر مجموعه‏های علمی ماست. مثل اینکه در حال جهاد فی‌سبیل‌الله هستند.
2- بی‏توجهی به تحریم‏ها: من دیدم این دانشمندان ما این تحریم‌ها را فرصت می‌دانند. چند نفر به من گفتند «الحمدلله که ما را تحریم کردند. ما به خودمان آمدیم.» این روحیه احساس فرصت بودن تحریم‌ها خیلی مهم است مثل چشمه جوشانی کار دارد می‌جوشد.
3- اعتماد به نفس: خصوصیت بعدی اعتماد به نفس بالا در بین آنهاست. کشور ما در طول این سال‏های طولانی از آنها خواسته بود و پول پرداخته بود آنها هم همت گذاشتند و می‌گویند ما می‌توانیم و خودمان انجام می‌دهیم.
4- جوانگرایی: کار دست جوان‏هاست.
5- ارتباط صنعت با دانشگاه: این از آرمان‌های دیرینه بنده است. خوشبختانه دیدم که این ارتباط در اینجا برقرار شده است. همه صنایع ما باید با دانشگاه مرتبط شود. این خصوصیت را من در اینجا دیدم که این تنها مخصوص اینجا نیست.




Viewing all articles
Browse latest Browse all 1554

Trending Articles